حسینیه هنر سبزوار
✌️ وقتی مدرسه سنگر میشود راوی: حامد دهقانی، دانشآموز کلاس دهمی 🔻 رفیقم، سید محمدرضا کوشکی، کلاس ن
✊ درس امروز: ما هم میجنگیم
🎙 راوی: محمد شیرخانی: دانشآموز کلاس ششمی، مدرسه مهندس محمود خرازی
🔻 آقا معلم که وارد کلاس شد توی بغلش یک صندوق بود. گذاشت روی میز. رویش نوشته بود: کمک به بچههای غزه و فلسطین.
🔺 بچهها از همان میز اول یکی یکی میرفتند و پول میانداختند. من بیست تومان دادم. از بین سی و پنج نفر کلاسمان، فقط پانزده نفر کمک نکردند. میگفتند: «چرا به ایرانیای خودمون ندیم؟!» بعد میرفتند با همان پول، هله هوله میخریدند. آقا معلممان بهشان میگفت: «شاید فردا همین بلا سر ما هم بیاد».
آقا معلم گفت: «حتما که نباید پول داد. هر چی در توانتون هست کمک کنید».
🔻فردایش محمدصدرا انگشتر نقرهاش را در آورد و کمک کرد. امیرعباس هم همینطور. آرش هم یک دستبند نقره داد. مامانش داده بود بهش.
📍 #سبزوار | آبان ماه 1403
#نوجوان_ایرانی
#روایت_مقاومت_سبزوار
#مدرسه_انقلابی
#فلسطین
🚩 همراه «حسینیه هنر سبزوار» باشید
@hoseinieh_honar_sabzevar