🔶️خلاصه سخنرانی حجتالاسلام علی مهدیان
🔸️جلسه سوم - قسمت اول
فَاسْتَقِمْ کَمَآ أُمِرْتَ وَمَن تَابَ مَعَکَ وَلَا تَطْغَوْاْ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ «هود آیه ۱۱۲»
در فضا و اندیشه های دینی، دین خاتم توصیه به دوتا چشم می کند.( ذو العينين ) از یک طرف به سمت تنزیه و خالص سازی و مرکز نگاه می کند از سمت دیگر دامنه را مشاهده میکند، هم امام را میبیند و هم امت را، هم فطرت انسانی را می بیند که در همه هست و هم وحی را مشاهده می کند.
در فضای اجرا و اقامه هم همینطور است؛ هم مرکز و امام، مسئول اقامه دین هستند و هم تک تک امت. برای ظهور و بروز دین، هم باید امام حاکم شود و هم مردم بر خودشان حاکم بشوند، هر دو جلوه باید اتفاق بیفتد.
روایتی داریم از امام معصوم که می فرمایند: صراط از بین دو صفت عبور می کند.صله رحم، امانت داری. اساسی ترین و محوری ترین امانت ذیل آیه ( إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ ) امانتِ ولایت است. از یک طرف این است از طرف دیگر صله رحم است.
حضرت امام هم این نگاه ذو العينينی را چندین بار در کتاب هایش اشاره کرده است که یهود به یک طرف و نصاری به یک طرف. به طوری که یهود بسیار به کثرت و مادیت توجه داشت و مسیحیت خیلی به سلوک و معنویت؛ «رحم الله اخي عيسي کان عينه اليسري عمياء، رحم الله اخي موسي کان عينه اليمني عمياء، انا ذو العينين» امام بسیار به این روایت تاکید می کردند.
اینکه ما می گوییم هم حاکمیت ولی و هم حاکمیت مردم بر خودشان، این هماهنگ است با بقیه امور که به آنها اشاره شد.
🔻حسینیه معارف انقلاب اسلامی
✅️@hoseiniehmaaref
🔶️خلاصه سخنرانی حجتالاسلام علی مهدیان
🔸️جلسه سوم - قسمت دوم
در این جلسه قدری تاریخی تر و عینی تر روی مسئله بحث خواهیم کرد.
یکی از مهمترین مسائلی که اینجا می شود روی آن بحث کرد مقوله غیبت است. حضرت علامه طباطبایی مقوله غیبت را ذیل آیات قیامت تفسیر می کنند و اصولاً این سه اتفاق غیبت، رجعت و قیامت را ناظر به یک حقیقت واحد شرح میدهند. طبق این قاعده، فلسفه غیبت رشد جبهه حق است و آیه ( لَقَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هَٰذَا فَكَشَفْنَا عَنْكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ ) می گوید چشم ها تیز می شود و به تعبیر دیگر انسان ها رشد می کنند و چیز دیگری می بینند.
ائمه هم مباحث مربوط به رجعت و ظهور را ذیل آیات قیامت آورده اند. طبق این تعاریف ظهور به دست انسان ها رخ می دهد، ظهور معطل رشد انسان هاست.
ما به جنگ احد هم اگر نگاه کنیم با اینکه بهترین انسانها در رأس قرار داشت ولی پیروزی به تاخیر افتاد و علت این تاخیر طبق روایات فَشِلْتُمْ وَتَنَازَعْتُمْ وَعَصَيْتُمْ بود.
لذا اگر حضرت زهرا هم می رفت و در کنار قبور شهدای جنگ احد گریه می کرد به خاطر این بود که بیماری مردم را به یادشان بیاورد.
به طور کلی اتفاقاتی که در جبهه حق رخ میدهد و ائمه، اینها را قدم به قدم جلو میبرند برای این است که امت بلند شوند، رشد کنند.
لذا انقلاب اسلامی ایران اتفاقی نبود؛ محصول مجاهدتهای ائمه و علما بوده است. اینکه مردم بر خودشان حاکم شوند کار بسیار بزرگی است. در یک روز دو روز هم اتفاقی نمیافتد.
لذا دعوا بر سر این است که مردم باید رشد کنند و بر خودشان حاکم شوند و کسانی میخواهند این اتفاق نیفتد که بتوانند انحصار به وجود بیاورند.
به طور کلی اگر ما به شکل قیام امام خمینی در انقلاب اسلامی هم نگاه کنیم مدلش ، مدل مردم سالاری دینی است. امام از همان ابتدا با ولایت فقیه و مردم جلو رفت. چرا که اگر نگاه کنیم به وفور میبینیم که امام به شاه دستور می داد. بر چه پایه ای دستور می داد؟ خب خودش را ولی فقیه می دید. از طرف دیگر مخاطب امام توده مردم بودند. می بینیم که از همان ابتدای کار، امام با این دو عنصر حرکتش را جلو می برد. در ۱۳ سال تبعید، حرکت شبکه ای لمام با مردم بود و از طریق روشنگری حرکت خودش را جلو میبرد این اعتقاد امام بود که مردم باید قیام بکنند و به کف میدان بیایند.
اینکه امام با مجاهدین خلق مشکل داشت این بود که آن مدل را برای انقلاب کردن قبول نداشت. حرف امام این بود که من با مردم سالاری انقلاب می کنم. یا در جای دیگر وقتی امام با بازرگان درگیر می شود به خاطر آن است که بازرگان میخواهد بدون حضور مردم جامعه را جلو ببرد در حالی که امام نظرش چیز دیگری بود.
تمامی وقایع نشانگر این است که دعوا بر سر مردم است و اینکه مردم باید کف میدان بمانند.
🔻حسینیه معارف انقلاب اسلامی
✅️@hoseiniehmaaref
🔶️خلاصه سخنرانی حجتالاسلام علی مهدیان
🔸️جلسه سوم - قسمت سوم
یکی از راه های از بین بردن مردم سالاری، ایجاد دوقطبی در جامعه است.
حواسمان باشد دو قطبی با اختلاف فرق می کند. دو قطبی در واقع جامعه را جبهه بندی میکند و یک حالت تخاصم به وجود می آورد. این حالت دو اشکال دارد: اولا جلوی آزاد اندیشی را می گیرد و ثانیا در عرصه عمل، اکثریت را سالار می کند نه همه را. در این حالت اقلیت احساس شکست می کنند. خدا نگذرد از تقصیرات بنی صدر که اولین پایه گذار دوقطبی در انقلاب اسلامی بود.
داستان، داستان مردم سالاری است. در جلسات گذشته گفتیم که حکومت امام زمان هم مردم سالارانه است و تبعیت مردم از امام در حکومت حضرت، استبدادیِ از روی جهالت نیست. تبعیت فرزانگان است، تبعیت رشد یافتگان است. این دو مدل است. در حالت دوم مردم آن قدری رشد کردند که رشدشان آنها را به تبعیت از امام سوق میدهد.
متاسفانه برخیها عقل را خاموش کرده اند و می گویند هرچه امام بگوید. نتیجه این نگاه، استبداد دینی است.
« تبعیت را هم با نگاه مردم سالاری باید فهم کنیم.»
این را بدانیم که مقوله مردمسالاری آن قدری مهم است که تمام هم و غم دشمن در این سالها به روی این مسئله متمرکز شده است. دشمن میخواهد اراده عمومی مردم تضعیف شود.
از طرف دیگر هم جهاد تبیینی که رهبری روی آنها پافشاری می کند ناظر بر این مسئله است. قدری باید نگاهمان را به مسائل تغییر دهیم.
🔻حسینیه معارف انقلاب اسلامی
✅️@hoseiniehmaaref
🔶️جمهوری اسلامی، نه یک کلمه کمتر نه یک کلمه بیشتر
🔸️#جلسه_سوم
🔹️#حجت_الاسلام_علی_مهدیان
🔸️#تصاویر
🔻حسینیه معارف انقلاب اسلامی
✅️@hoseiniehmaaref
Shab 4-Nazari.mp3
15.98M
🔶️جمهوری اسلامی، نه یک کلمه کمتر نه یک کلمه بیشتر
🔸️#جلسه_چهارم
🔹️#حجت_الاسلام_ابوالفضل_نظری
🔸️#منتقد
🔸️#صوت
🔻حسینیه معارف انقلاب اسلامی
✅️@hoseiniehmaaref
🔶️جمهوری اسلامی، نه یک کلمه کمتر نه یک کلمه بیشتر
🔸️#جلسه_چهارم
🔹️#حجت_الاسلام_ابوالفضل_نظری
🔸️#تصاویر
🔻حسینیه معارف انقلاب اسلامی
✅️@hoseiniehmaaref
#اطلاعیه/ جلسه هجدهم از سلسله جلسات هفتگی مردم سالاری دینی
دوشنبه ۲۴ مرداد
بلافاصله بعد از نماز مغرب و عشاء
حسینیه معارف انقلاب اسلامی
✅️@hoseiniehmaaref
🔶️خلاصه سخنرانی حجتالاسلام ابوالفضل نظری
🔸️جلسه چهارم - قسمت اول
بحثی که در این جلسه خواهیم کرد « مردم سالاری دینی » یک بحث میانرشتهای است؛ یعنی هم در علم کلام ، هم در فقه ، هم در حقوق و هم در علوم سیاسی باید سررشتهای داشته باشیم تا بحث را بهتر فهم بکنیم.
از این ها که بگذریم ، رویکرد نقد ما با این پرسش آغاز می شود که آیا جمهوری اسلامی (این مدل حکمرانی) از اسلام قابل اتخاذ است یا خیر؟
یعنی اگر ما بدون پیش فرضی برویم سراغ آیات و روایات ، مدل حکمرانی که اسلام می گوید ، جمهوری اسلامی است یا نه ؟
قدری ریز تر بشویم ؛ آیا اسلام درباره اقتصاد ، سیاست و ... نظری دارد ؟ (منظورمان از نظر ، یک نسخه نظاممند است ، یک پک کامل . نه آیات و روایات متفرقه. )
در پاسخ این پرسش این طور میتوان گفت که ما قبول داریم که اسلام برای همه زمینه ها نظر دارد ولی آیا این نسخه و پک کامل در سال ۱۴۰۱ به دست من نوعی رسیده است و یا به تعبیر دیگر آیا امکان استخراج یک نسخه کامل از آیات و روایات هست ؟
امثال شهید صدر در عرصه اقتصاد میگویند بله این امکان وجود دارد ، در حالی که برخی دیگر از علما نظرشان بر خلاف این است .این را هم بگوییم کسانی هم که میگویند امکان استخراج وجود دارد چیزی تهیه و تدوین نکرده اند ؛یعنی دلیلی برای ادعای خود ندارند.
🔻حسینیه معارف انقلاب اسلامی
✅️@hoseiniehmaaref
🔶️خلاصه سخنرانی حجتالاسلام ابوالفضل نظری
🔸️جلسه چهارم - قسمت دوم
بر فرض که قبول کردیم بله ، این نسخه ها قابل استخراج است از آیات و روایات ؛ سوال اساسی اینجاست که ما با چه متودی قرار است این را کشف کنیم که این حرف ، حرفِ اسلام است ؟
یک نکته که اینجا وجود دارد و بسیار حائز اهمیت است این است که ما فرق قائلیم بین «عدم مخالفت اسلام» با «موافقت تام اسلام». اینها دوتاست . با این نکته سوال قبلی ما روشن تر می شود که آیا جمهوری اسلامی همان ایست که خدا میخواهد باشد یا اینکه اسلام با این مدل حکمرانی مخالفتی ندارد؟ بحث اینجاست.
قبل از پرداختن به سوال یک توضیحی درباره جمهوری بدهم . جمهوری ریشه در فلسفه یونان دارد .افلاطون در کتاب جمهوری اش از ۵ مدل حاکمیتی صحبت کرده :
یک مدل نخبه سالاری است یعنی فرمانرواییِ بهترین افراد که شرایط حاکم بودن را چه از لحاظ علمی و چند از لحاظ فضایل اخلاقی دارا باشند
مدل دوم مالک سالاری است. بر پایه این مدل سرمایهداران و مالکان زمین ها فرمانروایان اند.
مدل سوم اقلیت سالاری است. اقلیتی که بر اکثریت حکومت می کنند .
مدل چهارم حکومت مردمی است .
مدل پنجم استبداد است . یعنی یک نفر بدون ضابطه قانونی سلطه پیدا کند بر بقیه.
جالب است سقراط و افلاطون ، دموکراسی را نفی میکنند و میگویند دموکراسی پدر استبداد است و یا در جای دیگر می گویند دموکراسی حکومت ابلهان است.
آنها مدینه فاضله را حکومتی میدانند که در راس آن فیلسوف شاه یعنی حکیم قرار گرفته باشد.
مقصود بند از این حرف ها این است که : اینطور نیست که دموکراسی در همه ذهن ها خوب باشد .(علت خوب بودن دموکراسی در دنیای امروز این است که همیشه در مقابل دموکراسی ، استبداد را به ما معرفی کردند به همین دلیل دموکراسی برای ما همیشه خوشایند است.)
نکته دوم این است که پادشاهی همیشه مساوی با استبداد و دیکتاتوری نیست. ما در تاریخ و آیات قرآن پادشاهانی میشناسیم که اهل مشورت گرفتن بودند.
نتیجه کلی اینکه دموکراسی همیشه خوب نیست و پادشاهی هم همیشه بد نیست.
برگردیم به سوال اول که آیا جمهوری اسلامی از اسلام است یا خیر ؟
اهمیت پرداختن به این سوال آن جا خودش را هویدا می کند که اصولاً ما همه ساختار حکومتی و قانون اساسی و مقدار اختیارات محول شده به دولت و ولی فقیه را نسبت به این موضوع مشخص کرده ایم. اگر مردم سالاری دینی نبود ، ولی فقیه همان اختیارات امیرالمومنین را داشت و خودش فرماندار و بخشدار و ... را منصوب می کرد و خودش هم پایش می ایستاد.
به عقیده بنده این مدل حکمرانی یعنی مردم سالاری دینی دو اشکال اساسی دارد:
اول اینکه یک دوگانگی بین اصل نظام و دولت به طوری که هرچه خوبی است به نظام نسبت می دهیم و هرچه بدی است به دولت نسبت میدهیم در جامعه به وجود آورده است.
اشکال دوم این است که وقتی ما تمام اختیارات معصوم را به ولی فقیه می دهیم و بعد با مردم سالاری قیدش می زنیم ولی فقیه اینجا مظلوم واقع می شود.
سوال دیگری که در اینجا حائز اهمیت است این است که آیا مردم سالاری دینی یک حالت الی و ابزاری دارد و نسبت به زمانی که در آن زیست می کنیم مناسب است و یا اینکه نه ، این همان اسلام است؟
وقتی به نظر شهید بهشتی نگاه می کنیم ایشان می فرمایند : حکومت امیرالمومنین و رسول الله را کار ندارم که چه بوده است و اگر معصوم الان بخواهد حکومت کند چطور حکومت می کند ، امروزه ما ناگزیریم مردم را لحاظ کنیم یا در جای دیگر علامه مصباح میفرمایند : شیوه حکمرانی در دین شناور است یعنی اگر به مدل اصیل دسترسی نداشته باشیم مسیر جایگزین را مختاریم انتخاب کنیم و مدلسازی بکنیم.
از حرف این بزرگواران اینطور برمیآید که به خاطر نبود امام معصوم ، ما این مدل حکمرانی را برگزیدیم و فقط مقام معظم رهبری است که با صراحت می گوید جمهوری اسلامی دوتا نیست و جمهوریت عین اسلامیت است.
🔻حسینیه معارف انقلاب اسلامی
✅️@hoseiniehmaaref
🔶️خلاصه سخنرانی حجتالاسلام ابوالفضل نظری
🔸️جلسه چهارم - قسمت سوم
به طور کلی ۳ تا کار باید اتفاق بیافتد تا تکلیف این نقد بر مردم سالاری مشخص شود.
اول نقل و نقد مبانی مردمسالاری دینی و استنادات موجود
دوم روح خود شریعت را باید بررسی کنیم و بدون هیچ پس و پیش ، خود دین را نگاه کنیم
سوم خلال های موجود در جمهوری اسلامی باید بررسی شود
مردم سالاری دینی به عقیده بنده پیوند نامبارک امانیسم و سقیفه است. اینکه مردم باید در حکومت مشارکت حداکثری داشته باشند ، مورد قبول ماست ؛ ولی قرار نیست مردم ، سالار بشوند.( دیدن مردم غیر از سالار شدن مردم است.)
ما احساس می کنیم آیات قرآن ناظر بر عربستان آن موقع نازل شده است، در حالی که بسیاری از آیات ناظر بر تمدن های عظیم موجود در آن زمان آمده است . این که حکومت از آن خداست ، این حرف در قران جهت دارد ، باید حواسمان باشد .حاکم باید الله باشد .«الله سالاری»
اصلا دعوای ما با اهل سنت بر سر همین است. آنها می گویند شورایی در حالی که ما میگوییم نصبی .( وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ ۗ وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُبِينًا )
اصلاً مسئله حاکمیت یک مسئله قدسی است. اینکه مردم سالاری را با دین یکجا جمع کنیم به عقیده بنده تناقض است .
دموکراسی مشخص است؛ مبتنی بر اقلیت و اکثریت است. خیلی صریح میگوید مبنای مشروعیت حکومت ما مردم است. ولی در مردم سالاری دینی یک بلاتکلیفی وجود دارد . نه اسلامیِ اسلامی است که بگوییم علی (ع) در راس ، همه چیز را مدیریت می کند و نه مردمیِ مردمی است که بگوییم مشروعیت مان مبنایش مردم است .
مردم سالاری که مشروعیت اش را از خدا بخواهد خنده دار است.
اگر وکالت فقیه مورد نظرمان بود ، مردم سالاری معنا پیدا میکرد ولی حضرت امام بحث ولی فقیه را پیش می کشد. ولی فقیه ای که تمام اختیارات امام معصوم را دارد.
آنچه که بنده از قرآن و روایات می فهمم «امام و امت» است نه مردم سالاری دینی.
🔻حسینیه معارف انقلاب اسلامی
✅️@hoseiniehmaaref
جلسه هفدهم.mp3
6.07M
🔰#جلسه_هفدهم از سلسله جلسات معرفت دینی با موضوع مردم سالاری دینی
👤حجت الاسلام غفاری
[بحث ناظر بر صحبت های حجة الاسلام نظری]
🔻کانال حسینیه معارف انقلاب اسلامی
@hoseiniehmaaref
♻️خلاصه جلسه هفدهم
حجت الاسلام غفاری:
بسم الله الرحمن الرحیم
صحبت های بنده ناظر بر بحث های حاج آقای نظری خواهد بود.
اساس اسلام بر رشد و توسعه، انسان است.محور شریعت و احکام و محور هستی انسان کامل است.
🔴هیچ عاملی در دین شرافت ذاتی ندارد.شرافت برای انسان کامل است.
🟠نقطه انحراف سقیفه درنفی حق بودن است یا انتخاب؟
انتخاب که اصلا ذات انسان است.انحراف سقیفه در انتخاب نبود.انحراف سقیفه در نفی حقانیت انسان کامل بود.
یک واقعیتی در عالم وجود دارد به نام صراط که در درون این صراط باید حقی انتخاب بشود که آن اسلام است.انحراف در تبیینی است که از اسلام وجود دارد.
🟢امامت و امت.امامت یعنی اسلام.اسلام در شریعت میشود فقه ، در عرفان میشود انسان کامل(ولایت).
امت یعنی انسان،یعنی انتخاب،امامت یعنی شریعت.شریعت چهارچوبی است که انسان زیست و انتخاب حقیقی داشته باشد.
شریعت چهار چوبی است برای حفظ مردم سالاری دینی.پس برای این که انسان یک موجود مختار باشد چهارچوبی برای زیستش تعیین شده به نام شریعت.
ذات اسلام بها دادن است به انسان و انتخاب.
🟣شریعت برای این است که انسان از طریق عقل کنش کند نه از طریق وهم.عقل است که اختیار می آورد. وهم، تک گزینه ای است و اختیار را ازانسان میگیرد.انسانی که با حرام و گناه مرتبط باشد وهمی مشود و بُعد حیوانیش کنش میکند و در این صورت است که انسان مجبور میشود برای دفع ضرر حداکثر، ضرر حداقل را قبول کند.
با عقل انتخاب حداکثری در اختیار انسان است.
#اطلاعیه/ جلسه بیست و یکم از سلسله جلسات هفتگی مردم سالاری دینی
دوشنبه ۱۴ شهریور
بلافاصله بعد از نماز مغرب و عشاء
حسینیه معارف انقلاب اسلامی
✅️@hoseiniehmaaref
Jalase 20.mp3
41.43M
🔰#جلسه_بیستم از سلسله جلسات معرفت دینی با موضوع #مردمسالاریدینی
👤حجت الاسلام غفاری
🔻کانال حسینیه معارف انقلاب اسلامی
@hoseiniehmaaref
مردم سالاری دینی_mixdown_01.mp3
26.91M
🔰#جلسه_بیستویکم از سلسله جلسات معرفت دینی با موضوع #مردمسالاریدینی
🔷نکته:قسمتی از جلسه به بررسی و تحلیل مسئله #حجاب و اتفاقات اخیر جامعه توسط حجت الاسلام غفاری پرداخته شده است🔶
👤سخنران:حجت الاسلام غفاری
🔻کانال حسینیه معارف انقلاب اسلامی
@hoseiniehmaaref
بسم الله الرحمن الرحیم
#مردمسالاریدینی
خلاصه ای از جلسه:
🔰در مردم سالاری دینی مسئله مقبولیت و مشروعیت مسئله پیچیده ای است و یک حالت کلامی دارد و بحث در قسمت هایی قفل میشود و شبیه بحث جبر و اختیار است.
✅خب اولین نکته این است که اسلام و مردم دو حقیقت مجزا نیستند.یک حقیقت واحده هستند.آیت الله بهجت میفرمایند :آنجایی که عترت هست اما قرآن نیست در واقع در آنجا عترتی وجود ندارد.دقیقا مسئله اسلام و مردم هم اینگونه است.اگر در جایی اسلام باشد و مردم نباشند، در آنجا اسلام نیست مانند عربستان و اگر در جایی مردم باشند و اسلام نباشد، در آنجا مردمی وجود ندارد مانند غرب.
✳️توحید یعنی نفی طبقات اجتماعی و نفی طبقات اجتماعی یعنی مردم سالاری دینی.اصلا دوگانگی بین مردم و اسلام وجود ندارد.
✴️حقایق در اسلام ریزشی هستند و رویشی نیستند.حقیقت تمام خیر در عالم امام است.
⚠️سوال:شریعت اولویت دارد یا نظر مردم؟
اصلا شریعت چهارچوبی است برای حضور تمام قد مردم.
❇️در معارف تفاوتی بین حضور و ظهور وجود دارد.امام زمان حاضر است ولی ظاهر نیست.عدم ظهور دلیل بر عدم حضور نیست.نفس ما حاضر است اما حالات نفس من در کف دست من ظاهر نیست.
🔵مسئله حق و مسئله تحقق.امام معصوم با امت یک حقیقت مجزا از یکدیگر نیستند.وجود ما یک وجود واحد است.
ما هم نیاز به حق داریم و هم نیاز به تحقق داریم.در مقام ذات و حقّانیت امام معصوم مشروعیتش را از مردم نمیگیرد.آیا حقانیت سید الشهدا از رجوع به مردم است؟نخیر.در مقام تحقق ، مشروعیت وابسته به رجوع مردم است.آیا امام معصوم با کودتای سیاسی میتواند حکومت تشکیل دهد؟نخیر.در اینصورت در مقام تحقق، امام، مشروعیت سیاسی ندارد.اگر مردم رجوع به انقلاب اسلامی نداشته باشند،انقلاب مشروعیت سیاسی ندارد.امام در مقام حق، مالکیت در تصرف را دارد حتی اگر مشروعیت سیاسی نداشته باشد.مشروعیت در مقام تحقق از دوبال شکل میگیرد:
1️⃣اذن الهی
2️⃣ پذیرش مردم
❗️حکومت دینی اگر مقبولیت مردمی نداشته باشد،مشروعیت سیاسی ندارد.❗️اساس حکومت اسلامی با مردم سالاری است.باید حکومت ، مردم را با خود همراه کند حتی اگر علی ابن ابی طالب سلام الله علیه باشد.حق بودن علی سلام الله علیه دلیل بر همراه نکردن مردم نیست.‼️حتی علیای سلام الله علیه که حق است بدون مقبولیت مردمی،مشروعیت سیاسی ندارد و علی سلام الله علیه باید مردم را با خود همراه بکند.‼️
اصلا اساس حکومت علوی مردم سالاری دینی است.
ما دو بعد انحراف داریم:
1️⃣انحراف جریان سقیفه است که میخواهد با رای مردم به حضرت علی مشروعیت بدهد
2️⃣ این که علی بدون مردم مشروعیت ندارد.
⚠️برای رفراندوم در یک جامعه،طیف مخالف باید قیام کند و اثبات کند که مقبولیت آن بیش تر از مقبولیت نظام است.آن کسی که الآن انقلاب را نگه داشته پیکره مردم است.حفظ انقلاب اسلامی به مردمداری آن است و مردم اند که انقلاب را نگه داشتند و رهبری مویدات برای این گزاره می آورد مانند تشییع پیکر حاج قاسم سلیمانی.
خلاصه ای از قسمتی از جلسه که درباره #حجاب و اتفاقات اخیر جامعه است:
در ماجرای #حجاب، غرب میخواهد بگوید که این معترضان حداکثر جامعه هستند و ما این حرف را قبول نداریم.اصلا در جامعه ۵ درصد هم معاند با حجاب نیستند.الان دعوا سر گشت ارشاد نیست.
⛔️دعوا سر این است که میخواهند به انقلاب اسلامی بگویند کوتاه بیا. انقلاب را مرعوب کنند و انقلاب اسلامی بر اساس حکم #مردمسالاریدینی در برابر این کودتای رسانه ای ایستاده.
کار از بحث فرهنگی و تربیتی و ... گذشته است و کاملا سیاسی، امنیتی و اجتماعی شده است.
✅در مسئله حجاب وظیفه نظام اسلامی این است که در مقابل اینها قوه قهریه داشته باشند.در وجوب قوه قهریه شکی نیست ودر نحوه آن ایراد است.
❗️انقلاب اسلامی شاخصه های دینداری را عوض کرد.همین دختر بی حجاب یا بدحجاب دیندار است.
ما متدینان عجیبی در جامعه داریم و دفاع مقدس نمایانگر این بود.اینها میخواهند بگویند که ای انقلاب اسلامی بپذیر که دخترانت حجاب نمیخواهند و انقلاب اسلامی این را نمیپذیرد.
جمله اختیاری بودن حجاب یعنی بی حجابی اجباری.دختران محجبه مرعوب خواهند شد اگر حجاب اختیاری باشد.
ما باید دربرابر این حرف بایستیم که به مردم بگویند بی دین.عموم مردم دیندار هستند.معیار های دینداری را انقلاب اسلامی تغییر داده است.این به حرمت خون شهدا است که دختران این کشور با آرایش غلیظ بیرون میروند و مصون از هرگونه ناامنی هستند.وظیفه انقلاب اسلامی این است که آن دختر آرایش کرده ای که در شهر راه میرود تعدیای به او نشود.
‼️‼️قوه قهریه برای دختری است که هدفش این است که این تعدی در خیابان های انقلاب اسلامی رخ بدهد و انقلاب اسلامی در مقابل این اتفاق می ایستد.‼️‼️