eitaa logo
حسینیه مقتل
5هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
324 ویدیو
63 فایل
تماس با مدیر : @mostafapi1 حسینیه مقتل در تلگرام: https://t.me/hosenih_maghtal حسینیه مقتل در ایتا: eitaa.com/hosenih_maghtal 🔻 پیج حسینیه مقتل در اینستاگرام : https://www.instagram.com/payegahe_hoseinieh_maghtal
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ زیارت حضرت موسی ابن جعفر علیه السلام الُسّلُامُ عّلُئ الُامُامُ الُمُضٌلُؤٌمُ الُسّلُامُ عّلُئ الُامُامُ الُمُسّمُؤٌمُ الُسّلُامُ عّلُئ الُامُامُ الُمُعّذِبُ فُيّ قًعّرً الُسّجَؤٌنَ الُسّلُامُ على الُامُامُ الُذِيّ غًطِتّهّ مُطِامُيّرً الُسّجَؤٌنَ الُسّلُامُ عّلُئ صّاحَبُ الُسّجَدًهّ الُطِؤٌيّلُهّ الُسّلُامُ عّلُئ الُامُامُ مُؤٌسّئ بُنَ جَعّفُرً الُسّلُامُ عّلُئ كاظُمُ الُغًيّظُ الُسّلُامُ عّلُئ مُؤٌسّئ الُكاظُمُ الُسّلُامُ عّلُئ اسّدً بُغًدًادً مُؤٌسّئ بُنَ جَعّفُرً الُسّلُامُ عّلُئ سّجَيّنَ بُغًدًادً 🏴شهادت حضرت موسی بن جعفر (ع) را بر تمامی شیعیان آن حضرت تسلیت عرض میداریم. ع ✅ @hosenih_maghtal
🔹دستور امام کاظم(ع) به امام رضا(ع) و تحویل امانت های امامت 🔸مسافر گفت: حضرت موسى بن جعفر علیه السّلام را وقتى خواستند ببرند به حضرت على بن موسى الرضا(ع) دستور داد هر شب در خانه ‏اش بخوابد تا زنده است تا وقتى خبرى باو برسد. گفت: ما هر شب براى حضرت رضا در دهلیز رختخواب می انداختیم پس از نماز عشاء در آن جا می خوابید. صبح بمنزل خود می رفتند. همین وضع تا چهار سال ادامه یافت. تا این که یك شب رختخواب انداختیم ولى نیامدند. زن و بچه متوحش شدند و ناراحت گردیدند. از تأخیر ایشان خیلى ناراحت شدیم. فردا صبح که به خانه آمدند داخل حرم شده و پیش ام احمد رفت فرمود: آنچه پدرم به امامت در اختیارت گذاشته بده. ام احمد ناله‏اى زده با دست به صورت خود نواخت و گریبان چاك زده گفت: بخدا آقایم از دنیا رفت! امام على بن موسى الرضا(ع) او را نگه داشت. به او فرمود: حرفى در این مورد نزن و اظهار ناراحتى نكن تا خبر رسمى به فرماندار برسد. زنبیلى كه محتواى امانت ها بود با دو هزار یا چهار هزار دینار در اختیار او گذاشت و به دیگرى نداد. امام موسى بن جعفر علیه السّلام ام احمد را خیلى گرامى می داشت، ام احمد گفت: در یك خلوت و تنهائى به من گفت این امانتها را به تو می سپارم. به هیچ كس چیزى مگو تا من از دنیا روم، پس از وفاتم هر كدام از فرزندانم آن ها را از تو خواست به او بده، بدان كه من از دنیا رفته‏ام. به خدا قسم اكنون علامتى كه به من فرموده بود بوقوع پیوسته. تمام امانت ها را از ام احمد گرفتند و دستور داد همه از گریه و عزادارى خوددارى كنند تا خبر رسمى برسد. امام دیگر بعد از آن شب در رختخواب پدر خود نخوابیدند. چند روز بیشتر نگذشته بود که نامه‏اى رسید كه حاكى از درگذشت آن جناب بود. وقتى تاریخ را دقت كردیم و حساب روزهاى گذشته را نمودیم دیدیم در همان شبى كه حضرت رضا(ع) براى خوابیدن نیامدند و فردا صبح امانتها را گرفتند، امام موسی بن جعفر(ع) ‏از دنیا رفته بودند. -------------------------------------------------- 📚متن عربی: 🔸 عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ مُسَافِرٍ قَالَ أَمَرَ أَبُو إِبْرَاهِیمَ ع حِینَ أُخْرِجَ بِهِ أَبَا الْحَسَنِ ع أَنْ یَنَامَ عَلَى بَابِهِ فِی كُلِّ لَیْلَةٍ أَبَداً مَا كَانَ حَیّاً إِلَى أَنْ یَأْتِیَهُ خَبَرُهُ قَالَ فَكُنَّا فِی كُلِّ لَیْلَةٍ نَفْرُشُ لِأَبِی الْحَسَنِ فِی الدِّهْلِیزِ ثُمَّ یَأْتِی بَعْدَ الْعِشَاءِ فَیَنَامُ فَإِذَا أَصْبَحَ انْصَرَفَ إِلَى مَنْزِلِهِ قَالَ فَمَكَثَ عَلَى هَذِهِ الْحَالِ أَرْبَعَ سِنِینَ فَلَمَّا كَانَ لَیْلَةٌ مِنَ اللَّیَالِی أَبْطَأَ عَنَّا وَ فُرِشَ لَهُ فَلَمْ یَأْتِ كَمَا كَانَ یَأْتِی فَاسْتَوْحَشَ الْعِیَالُ وَ ذُعِرُوا وَ دَخَلَنَا أَمْرٌ عَظِیمٌ مِنْ إِبْطَائِهِ فَلَمَّا كَانَ مِنَ الْغَدِ أَتَى الدَّارَ وَ دَخَلَ إِلَى الْعِیَالِ وَ قَصَدَ إِلَى أُمِّ أَحْمَدَ فَقَالَ لَهَا هَاتِ الَّتِی أَوْدَعَكِ أَبِی فَصَرَخَتْ وَ لَطَمَتْ وَجْهَهَا وَ شَقَّتْ جَیْبَهَا وَ قَالَتْ مَاتَ وَ اللَّهِ سَیِّدِی فَكَفَّهَا وَ قَالَ لَهَا لَا تَكَلَّمِی بِشَیْ‏ءٍ وَ لَا تُظْهِرِیهِ حَتَّى یَجِی‏ءَ الْخَبَرُ إِلَى الْوَالِی فَأَخْرَجَتْ إِلَیْهِ سَفَطاً وَ أَلْفَیْ دِینَارٍ أَوْ أَرْبَعَةَ آلَافِ دِینَارٍ فَدَفَعَتْ ذَلِكَ أَجْمَعَ إِلَیْهِ دُونَ غَیْرِهِ وَ قَالَتْ إِنَّهُ قَالَ لِی فِیمَا بَیْنِی وَ بَیْنَهُ وَ كَانَتْ أَثِیرَةً عِنْدَهُ احْتَفِظِی بِهَذِهِ الْوَدِیعَةِ عِنْدَكِ لَا تُطْلِعِی عَلَیْهَا أَحَداً حَتَّى أَمُوتَ فَإِذَا مَضَیْتُ فَمَنْ أَتَاكِ مِنْ وُلْدِی فَطَلَبَهَا مِنْكِ فَادْفَعِیهَا إِلَیْهِ وَ اعْلَمِی أَنِّی قَدْ مِتُّ وَ قَدْ جَاءَنِی وَ اللَّهِ عَلَامَةُ سَیِّدِی فَقَبَضَ ذَلِكَ مِنْهَا وَ أَمَرَهُمْ بِالْإِمْسَاكِ جَمِیعاً إِلَى أَنْ وَرَدَ الْخَبَرُ وَ انْصَرَفَ فَلَمْ یَعُدْ لِشَیْ‏ءٍ مِنَ الْمَبِیتِ كَمَا كَانَ یَفْعَلُ فَمَا لَبِثْنَا إِلَّا أَیَّاماً یَسِیرَةً حَتَّى جَاءَتِ الْخَرِیطَةُ بِنَعْیِهِ فَعَدَدْنَا الْأَیَّامَ وَ تَفَقَّدْنَا الْوَقْتَ فَإِذَا هُوَ قَدْ مَاتَ فِی الْوَقْتِ الَّذِی فَعَلَ أَبُو الْحَسَنِ ع مَا فَعَلَ مِنْ تَخَلُّفِهِ عَنِ الْمَبِیتِ وَ قَبْضِهِ لِمَا قَبَضَ. -------------------------------------------------- 📘 ج : 1 ص : 382 ع ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ 🌐📚 - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 @hosenih_maghtal
🔹 آمدن امام رضا(ع) به بالین پدر و غسل و کفن نمودن وی توسط حضرت 🔸  امام علیه السّلام مسیّب را خواست سه روز قبل از وفاتش بود مسیب نگهبان آن آقا بود به او فرمود: مسیب! من امشب عازم مدینه هستم همان مدینه جدم پیغمبر صلّى اللَّه علیه و آله تا وصیت لازم و آنچه پدرم با من قرار گذاشته من با پسرم على عهد ببندم و او را جانشین و وصى خود قرار دهم و دستورات لازم را به او بدهم مسیب گفت: عرض كردم: چطور می فرمائید من قفل درها را باز كنم با این كه نگهبانان پشت درب‏ها كشیك می دهند فرمود: ✳️مسیب یقین تو در باره خدا و ما ضعیف است. عرض كردم نه آقاى من. فرمود: پس چرا چنین حرفى را می زنى. گفتم: آقا از خدا بخواه مرا در راه ایمان ثابت بدارد فرمود: خدایا او را ثابت قدم بدار. آنگاه فرمود: من خدا را با همان اسم اعظمى كه عاصف خواند و تخت بلقیس را قبل از چشم بهم زدن در مقابل سلیمان گذاشت می خوانم تا خداوند وسیله دیدار فرزندم على را در مدینه برایم فراهم كند مسیب گفت: صداى دعا خواندن آن جناب را شنیدم ناگاه متوجه شدم در محل نماز خود نیست همان جا ایستادم تا دو مرتبه برگشت و با دست خود آهن ها را بپاى خویش بست من بشكرانه نعمت معرفت امام بسجده افتادم. فرمود: سر بردار مسیب، بدان كه سه روز دیگر من از دنیا خواهم رفت اشكم جارى شد فرمود: گریه نكن پسرم على مولاى تو و امام بعد از من است چنگ بزن به دامن او تا وقتى كه دست به دامن او داشته باشى گمراه نخواهى شد گفتم: الحمد للَّه. مسیب گفت: در شب روز سوم مولایم مرا خواست فرمود: همان طورى كه برایت توضیح دادم فردا من از دنیا می روم وقتى از تو آب خواستم و نوشیدم دیدى ورم كردم و شكمم بالا آمد و رنگم زرد و سرخ و سبز می‏شود و پیوسته رنگ به رنگ می شوم به این ستمگر اطلاع بده كه من از دنیا رفته‏ام وقتى این جریان‏ها را دیدى مبادا بكسى اطلاع دهى تا بعد از فوتم. مسیب بن زهیر گفت: پیوسته مواظب آن جناب بودم تا این كه آب خواست و آشامید بعد مرا خواست فرمود این مرد ناپاك پلید سندى بن شاهك خیال می كند او مرا غسل می دهد و دفن می‏كند هرگز چنین كارى از او ساخته نیست. وقتى مرا به قبرستان قریش بردید در لحد بگذارید و قبرم را بلندتر از چهار انگشت باز نكنید مبادا از تربت قبر من براى تبرك بردارید تربت و خاك قبر همه ما براى چنین كارى حرام است مگر تربت جدم حسین علیه السّلام كه تربت او را خداوند شفا براى شیعیان و دوستان ما قرار داده. بعد من شخصى را دیدم بیشتر شباهت به موسى بن جعفر(ع) است كنار موسى بن جعفر علیه السّلام نشسته بود وقتى من مولایم على بن موسى الرضا را دیده بودم هنوز پسر بچه‏اى بود خواستم صدا بزنم كیستى. مولایم موسى بن جعفر علیه السّلام فرمود: مگر نگفتم چیزى نگوئى. بالاخره صبر كردم امام علیه السّلام از دنیا رفت و آن شخص از نظرم ناپدید شد من به هارون الرشید اطلاع دادم سندى بن شاهك آمد. به خدا قسم با چشم خود دیدم آنها خیال كردند موسى بن جعفر(ع) را غسل می دهند ولى دستشان باو نمی رسید گمان مى‏كردند آنها سدر و كافور می زنند و كفن میكنند. من با چشم می دیدم كه هیچ كارى از آنها ساخته نبود.  همان شخص را دیدم غسل و كفن می‏كند ظاهراًچنان وانمود می كند كه به آنها كمك می نماید آنها او را نمی شناختند. پس از اینكه فارغ شد همان شخص به من گفت: در چه شك می‏كنى در این شك نداشته باشى كه من امام و مولاى تو هستم و حجت خدایم بعد از پدرم، مسیب كار من شبیه یوسف پیغمبر و برادران اوست كه برادرها پیش یوسف آمدند ولى او را نشناختند یوسف آنها را شناخت. جنازه امام را بردند و در قبرستان قریش دفن كردند. قبرش را بلندتر از مقدارى كه فرموده بود نكردند بعد قبر را بلند نمودند و مقبره برایش ساختند. -------------------------------------------------- 📘 عليه السلام، ج : 1 ص : 103 ع ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ 🌐📚 - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 @hosenih_maghtal
علیه السلام 🔹جریان دستگیری امام موسی کاظم(ع) در حین نماز توسط هارون الرشید 🔸على بن محمّد بن سلیمان نوفلى گفت: از پدرم شنیدم كه وقتى موسى بن جعفر علیه السّلام را گرفت، آن جناب بالاى سر پیغمبر(ص) مشغول نماز بود. نمازش را قطع كردند او را به زور بردند. اشك می ریخت و می گفت: یا رسول اللَّه شكایت این جفاكارى هارون را به تو میكنم. مردم نیز اطرافش را گرفته با صداى بلند گریه می كردند. همین كه موسى بن جعفر(ع) را مقابل هارون آوردند ناسزا گفت و آن جناب را آزار كرد. شبانه دستور داد دو خانه آماده كنند. موسى بن جعفر(ع) را مخفیانه به یكى از آن دو خانه برد و تحویل حسان سروى داد تا او را به وسیله محملى به بصره ببرد و تسلیم عیسى بن جعفر بن ابى جعفر كه فرماندار بصره بود كند. یك محمل را روز با گروهى كه به همراه محمل بودند به جانب كوفه فرستاد تا مردم متوجه كارى كه نسبت به موسى بن جعفر كرده نشوند. حسّان یك روز قبل از ترویه (دو روز قبل از عید قربان) وارد بصره شد امام علیه السّلام را تحویل عیسى بن جعفر بن ابى جعفر داد. -------------------------------------------------- 📚متن عربی: 🔸حدثنا محمد بن إبراهیم بن إسحاق الطالقانی رضی الله عنه قال حدثنا محمد بن یحیى الصولی قال حدثنا أبو العباس أحمد بن عبد الله عن علی بن محمد بن سلیمان النوفلی قال سمعت أبی یقول لما قبض الرشید على موسى بن جعفر ع قبض علیه و هو عند رأس النبی ص قائما یصلی فقطع علیه صلاته و حمل و هو یبكی و یقول أشكو إلیك یا رسول الله ما ألقى و أقبل الناس من كل جانب یبكون و یصیحون فلما حمل إلى بین یدی‏ الرشید شتمه و جفاه فلما جن علیه اللیل أمر ببیتین فهیئا له فحمل موسى بن جعفر ع إلى أحدهما فی خفاء و دفعه إلى حسان السروی و أمره بأن یصیره به فی قبة إلى البصرة فیسلم إلى عیسى بن جعفر بن أبی جعفر و هو أمیرها و وجه قبة أخرى علانیة نهارا إلى الكوفة معها جماعة لیعمی على الناس أمر موسى بن جعفر ع فقدم حسان البصرة قبل الترویة بیوم فدفعه إلى عیسى بن جعفر بن أبی جعفر نهارا علانیة حتى عرف ذلك و شاع خبره فحبسه عیسى فی بیت من بیوت المجلس الذی كان یجلس فیه‏. -------------------------------------------------- 📘 ‏_أخبار_الرضا (ع) ج : 1 ص : 86 ع ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ 🌐📚 - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 @hosenih_maghtal
علیه السلام 🔹حسن بن عبد اللَّه صیرفى از پدر خود نقل كرد كه گفت: موسى ابن جعفر علیه السّلام در زندان سندى بن شاهك درگذشت، او را بوسیله تابوتى برداشتند و یك نفر در پیشاپیش فریاد می زد: «و نودى علیه هذا امام الرافضة فاعرفوه» این پیشواى رافضیان است او را بشناسید. 🔸وقتى بدن شریف او را آوردند به محل اجتماع شرطه و مأمورین مورد اعتماد دولت، چهار نفر به پاى خاستند و فریاد زدند هر كه مایل است ببیند خبیث فرزند خبیث موسى بن جعفر را بیاید. سلیمان بن ابى جعفر از قصر خود كه كنار شط بود خارج شد سر و صدائى شنید به فرزندان و غلامان خود گفت چه خبر است؟ گفتند: سندى بن شاهك بدن موسى بن جعفر(ع) را در تابوت گذاشته او را معرفى می كنند. گفت خیال میكنم از طرف غرب بیاورند وقتى نزدیك شما شدند با غلامان پیش بروید و جنازه را از آنها بگیرید اگر مانع شدند آنها را بزنید و علائم سپاهشان را پاره كنید. همین كه به آنجا رسیدند از قصر بیرون آمده جنازه را گرفتند و آنها را زدند و علامت‏هاى سیاه كه شعار بنى عباس بود پاره كردند جنازه موسى بن جعفر(ع) را بر سر چهار راه گذاشتند یك نفر صدا می زد هر كس مایل است ببیند پیكر پاك فرزندپاك، موسى بن جعفر علیه السّلام را بیاید، مردم جمع شدند بدنش را غسل داده حنوط گرانبهائى كردند او را در كفنى كه از برد یمنى بود كه به دو هزار و پانصد دینار برایش بافته بودند تمام قرآن بر آن نقش بود با پاى برهنه به صورت عزاداران با گریبان چاك از پى جنازه آن جناب تا قبرستان قریش رفت در آنجا بدن شریفش را دفن كرد و جریان را براى هارون الرشید نوشت. هارون نامه‏اى به سلیمان بن ابى جعفر نوشت(و با ظاهر سازی تمام) كه عمو جان صله رحم كردى خدا جزاى خیر بتو بدهد بخدا قسم كارى كه سندى بن شاهك كرده به دستور ما نبوده. اما دلها بسوزد... حسین... اگر کشتند چرا خاکت نکردند کفن بر جسم صد چاکت نکردند -------------------------------------------------- 📚متن عربی: 🔸حدثنا عبد الواحد بن محمد بن عبدوس العطار النیسابوری بنیسابور فی شعبان سنة اثنتین و خمسین و ثلاث مائة قال حدثنا علی بن محمد بن قتیبة عن حمدان بن سلیمان النیسابوری عن الحسن بن عبد الله الصیرفی عن أبیه قال توفی موسى بن جعفر ع فی ید السندی بن شاهك فحمل على نعش و نودی علیه هذا إمام الرافضة فاعرفوه فلما أتی به مجلس الشرطة أقام أربعة نفر فنادوا ألا من أراد أن یرى الخبیث بن الخبیث فلیخرج و خرج سلیمان بن أبی جعفر الجعفری عن قصره إلى الشط فسمع الصیاح و الضوضاء فقال لغلمانه و لولده ما هذا قالوا السندی بن شاهك ینادی على موسى بن جعفر ع على نعشه فقال لولده و غلمانه یوشك أن یفعل هذا به فی الجانب الغربی فإذا عبر به فانزلوا مع غلمانكم فخذوه من أیدیهم فإن مانعوكم فاضربوهم و خرقوا ما علیهم من السواد فلما عبروا به نزلوا إلیهم فأخذوه من أیدیهم و ضربوهم و خرقوا علیهم من سوادهم و وضعوه فی مفرق أربعة طرق و أقام المنادین ینادى ألا و من أراد أن یرى الطیب بن الطیب موسى بن جعفر ع فلیخرج و حضر الخلق و غسل و حنط بحنوط فأخر و كفنه بكفن فیه حبرة استعملت له بألفین و خمس مائة دینار علیها القرآن كله و احتفى و مشى فی جنازته متسلبا مشقوق الجیب إلى مقابر قریش فدفنه ع هناك و كتب بخبره إلى الرشید فكتب الرشید إلى سلیمان بن أبی جعفر وصلتك رحم یا عم و أحسن الله جزاك و الله ما فعل السندی بن شاهك لعنة الله تعالى ما فعله عن أمرنا. -------------------------------------------------- 📘 ‏_اخبار_الرضا (ع) ج : 1 ص :100 ع ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ 🌐📚 - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 @hosenih_maghtal
علیه السلام 🔹بر ملا کردن جریان مسمومیت برای بزرگان توسط امام کاظم(ع) 🔸حسن بن محمّد بن بشار گفت مردى از اهل قطیفه ربیع از شخصیت‏هاى مورد اعتماد اهل سنت گفت من از اهل بیت پیغمبر شخصیت‏هاى برجسته خیلى دیده ‏ام ولى كسى را در فضل و عبادت همچون موسى ابن جعفر نیافته‏ام. گفتم: كجا او را دیدى؟. گفت: سندى بن شاهك هشتاد نفر از كسانى كه معروف بخیر و نیكى بودند جمع كرد و ما را وارد بر موسى بن جعفر علیه السّلام نمود. بما گفت: درست نگاه كنید باین مرد آیا آزار و اذیتى او را كرده‏ ایم؟ مردم خیال می كنند كه نسبت به او سوء قصدى شده، در این باره خیلى حرف می زنند این جایگاه اوست از نظر فرش و محل استراحت بسیار خوب و آسوده است هیچ سخت‏گیرى بر او نمی شود و امیر المؤمنین نظر بدى نسبت به ایشان ندارد. اكنون منتظرم كه بیاید و ایشان را از نزدیك ببینید ملاحظه می‏كنید صحیح و سالم است و از تمام جهت در آسایش. گفت: ما تمام كوشش‏مان این بود كه سیما و منظر آن جناب را تماشا كنیم و از فضل و بزرگواریش بهره‏مند گردیم در این موقع حضرت فرمود: ✳️آنچه راجع به آسایش و راحتى و وسعت جا گفت همان طور است ولى من به شما می‏گویم كه مرا مسموم كرده ‏اند به وسیله نه . پوست بدنم سبز می‏شود و بعد از دنیا میروم. گفت: دیدم سندى بن شاهك از شنیدن این حرف چنان می لرزید مانند شاخ خرما. حسن گفت گوینده این جریان از پیرمردهاى مورد اعتماد اهل سنت بود كه سخن او كاملا مورد اعتماد همه آنها است. -------------------------------------------------- 📚متن عربی: 🔸حدثنا أبی رضی الله عنه قال حدثنا سعد بن عبد الله عن محمد بن عیسى الیقطینی عن الحسن بن محمد بن بشار قال حدثنی شیخ من أهل قطیعة الربیع من العامةممن كان یقبل قوله قال قال لی رأیت بعض من یقرون بفضله من أهل هذا البیت فما رأیت مثله قط فی نسكه و فضله قال قلت من هو و كیف رأیته قال جمعنا أیام السندی بن شاهك و نحن ثمانون رجلا فأدخلنا على موسى بن جعفر ع فقال لنا السندی یا هؤلاء انظروا إلى هذا الرجل هل حدث به حدث فإن الناس یزعمون أنه فعل به مكروه و یكثرون فی ذلك و هذا منزله و فراشه موسع علیه غیر مضیق و لم یرد به أمیر المؤمنین سوءا و إنما ینتظره أن یقدم فیناظره أمیر المؤمنین و ها هو ذا هو صحیح فسلوه فقال أما ما ذكر من التوسعة فهو على ما ذكر غیر أنی أخبركم أیها النفر أنی قد سممت فی تسع تمرات و أنی أخضر غدا و بعد غد أموت قال فنظرت إلى السندی بن شاهك ترتعد فرائصه و یضطرب مثل السعفة قال الحسن و كان هذا الشیخ من خیار العامة شیخ صدوق مقبول القول ثقة جدا عند الناس. -------------------------------------------------- 📘 (ع) ج : 1 ص : 97 ع ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ 🌐📚 - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 @hosenih_maghtal
(ع) 🔹عبد اللَّه بن صالح گفت: دربان فضل بن ربیع از فضل بن ربیع نقل كرد كه گفت: شبى در رختخواب با یكى از كنیزان خوابیده بودم نیمه شب صداى حركت درب كوچك را شنیدم ترسیدم كنیز گفت شاید این صدا از باد باشد. چیزى نگذشت كه صداى در اطاقى كه در آن خوابیده بودیم بلند شد، كسى در را باز كرد ناگاه دیدم مسرور كبیر است. گفت حركت كن امیر ترا می‏خواهد. بدون اینكه سلام كند. دیگر از جان خود نا امید شدم گفتم: مسرور كبیر بدون اجازه و سلام وارد شود جز كشتن خبرى دیگر نیست. جنب هم بودم جرات نكردم مهلت بگیرم تا غسل كنم. كنیزك وقتى ناراحتى و سرگردانى مرا دید گفت: به خدا توكل و حركت كن برو. از جاى حركت كردم و لباس هاى خود را پوشیدم با او رفتم تا وارد خانه هارون شدم. سلام كردم او در رختخواب بود جواب مرا داد. روى زمین افتادم. گفت: ترسیدى؟ گفتم! بلى یا امیر المؤمنین! ساعتى مرا رها كرد تا به خود آمدم آن گاه گفت: برو به زندان و موسى بن جعفر علیه السّلام را خارج كن این سى هزار درهم را نیز باو بده و پنج دست لباس باو خلعت بده و سه مركب براى سوارى او مهیا كن او را مخیر گردان خواست اینجا با ما باشد در صورتى كه نپذیرفت بهر جا كه مایل بود برود. گفتم: یا امیر المؤمنین دستور می دهى موسى بن جعفر را آزاد كنم؟ گفت بلى سه مرتبه پرسیدم عاقبت گفت: آرى تو می خواهى من بر خلاف قرارداد خود رفتار كنم؟ گفتم: یا امیر المؤمنین كدام قرارداد گفت در همین رختخواب خوابیده بودم كه سیاهى قوى هیكل كه نظیرش را ندیده بودم به من حمله كرد روى سینه‏ام نشست و گلویم را گرفت گفت: از روى ستم موسى بن جعفر را زندانى كرده ‏اى؟! گفتم: آزادش می كنم و به او جایزه خواهم داد و خلعت می بخشم از من عهد گرفت و پیمان بست آن گاه از روى سینه‏ ام حركت كرد نزدیك بود نفسم قطع شود. فضل گفت: از نزد هارون خارج شدم و خدمت موسى بن جعفر علیه السّلام رسیدم او در زندان بود دیدم ایستاده مشغول نماز است صبر كردم تا نمازش تمام شد سلام امیر المؤمنین را باو رسانده دستورش را عرض كردم هر چه امر كرده بود برایش آماده كرده بودم. فرمود: اگر دستور دیگرى به تو داده‏اند انجام بده، عرض كردم نه، قسم به جدت پیامبر اكرم. فرمود احتیاجى باین خلعت‏ها و پول ها ندارم وقتى حق مردم در آن ها باشد. خدا را قسم دادم كه برنگرداند مبادا هارون خشمگین شود و فرمود هر كار تو می خواهى بكن دستش را گرفتم و از زندان خارج كردم. عرض كردم: یا ابن رسول اللَّه! بگو ببینم چه كار كردى كه این شخص نسبت به تو تغییر عقیده داد من حقى بگردن شما دارم كه این بشارت را برایتان آوردم در ضمن اجراى آزادى شما بدست من شد. فرمود: شب چهارشنبه در خواب پیغمبر اكرم(ص) را دیدم فرمود: موسى تو را از روى ستم زندانى كرده‏ اند. عرض كردم: آرى یا رسول اللَّه مظلوم زندانى شده‏ ام. سه مرتبه تكرار فرمود بعد این آیه را خواند: وَ إِنْ أَدْرِی لَعَلَّهُ فِتْنَةٌ لَكُمْ وَ مَتاعٌ إِلى‏ حِینٍ فرمود: فردا صبح روزه بگیر روز پنجشنبه و جمعه را نیز روزه بگیر هنگام افطار دوازده ركعت نماز بخوان در هر ركعت پس از حمد دوازده مرتبه قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ وقتى چهار ركعت از آنها را خواندى بسجده برو و این دعا را بخوان:  «یا سابق الفوت یا سامع كل صوت یا محیى العظام و هى رمیم بعد الموت اسألك باسمك العظیم الاعظم ان تصلى على محمّد عبدك و رسولك و على اهل بیته الطیبین الطاهرین و ان تعجل لى الفرج مما انا فیه» (البته بعد از این آزادی پس از چندی هارون دوباره امام(ع) را زندانی نمود که دیگر تا پایان عمر شریف حضرت آزادی از زندان برایشان واقع نشد.) -------------------------------------------------- 📘 ‏_أخبار_الرضا (ع) ج : 1 ص : 74 ع ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ 🌐📚 - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 ✅ @hosenih_maghtal
(ع) 🔹ثوبانى گفت: موسى بن جعفر علیه السّلام چهارده پانزده سال هر روز از سفیدى آفتاب تا هنگام ظهر به سجده میرفت. گاهى از اوقات هارون روى پشت بامى میرفت كه درون زندان را از آن بالا میدید موسى بن جعفر را در حال سجده می دید. روزى به ربیع گفت: این جامه‏اى كه هر روز میان زندان افتاده چیست؟ گفت: یا امیر المؤمنین جامه نیست او موسى بن جعفر(ع) است در حال سجده هر روز از طلوع آفتاب تا ظهر سر به سجده می گذارد. هارون گفت: او واقعا از راهب‏هاى بنى هاشم است. ربیع گفت: چرا پس این قدر به او سخت گرفته‏اى. هارون گفت افسوس كه چاره ندارم. -------------------------------------------------- 📚متن عربی: 🔸حدثنا أبو بكر محمد بن علی بن محمد بن حاتم قال حدثنا عبد الله بن بحر الشیبانی قال حدثنی الخرزی أبو العباس بالكوفة قال حدثنا الثوبانی قال كانت لأبی الحسن موسى بن جعفر ع بضع عشرة سنة كل یوم سجدة بعد انقضاض الشمس إلى وقت الزوال فكان هارون ربما صعد سطحا یشرف منه على الحبس الذی حبس فیه أبو الحسن ع فكان یرى أبا الحسن ع ساجدا فقال للربیع یا ربیع ما ذاك الثوب الذی أراه كل یوم فی ذلك الموضع فقال یا أمیر المؤمنین ما ذاك بثوب و إنما هو موسى بن جعفر ع له كل یوم سجدة بعد طلوع الشمس إلى وقت الزوال قال الربیع فقال لی هارون أما إن هذا من رهبان بنی هاشم قلت فما لك قد ضیقت علیه فی الحبس قال هیهات لا بد من ذلك. -------------------------------------------------- 📘 ‏_اخبار_الرضا ج : 1 ص : 96 ع ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ 🌐📚 - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 ✅ @hosenih_maghtal
✅ صلوات موسی بن جعفر علیه السلام 🔹سيّد جليل على بن طاووس (رضى) در كتاب‏ «مصباح الزائر»در يكى از زيارت حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام اين صلوات بر حضرت را كه مشتمل بر شمّه‏اى از فضايل‏ و مناقب و عبادات و مصائب آن جناب است نقل كرده. ▪️اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَصِیِّ الْأَبْرَارِ وَ إِمَامِ الْأَخْیَارِ وَ عَیْبَةِ الْأَنْوَارِ وَ وَارِثِ السَّکِینَةِ وَ الْوَقَارِ وَ الْحِکَمِ وَ الْآثَارِ الَّذِی کَانَ یُحْیِی اللَّیْلَ بِالسَّهَرِ إِلَى السَّحَرِ بِمُوَاصَلَةِ الاسْتِغْفَارِ حَلِیفِ السَّجْدَةِ الطَّوِیلَةِ وَ الدُّمُوعِ الْغَزِیرَةِ وَ الْمُنَاجَاةِ الْکَثِیرَةِ وَ الضَّرَاعَاتِ الْمُتَّصِلَةِ وَ مَقَرِّ النُّهَى وَ الْعَدْلِ وَ الْخَیْرِ وَ الْفَضْلِ وَ النَّدَى وَ الْبَذْلِ وَ مَأْلَفِ الْبَلْوَى وَ الصَّبْرِ وَ ▪️الْمُضْطَهَدِ بِالظُّلْمِ وَ الْمَقْبُورِ بِالْجَوْرِ ▪️وَ الْمُعَذَّبِ فِی قَعْرِ السُّجُونِ ▪️وَ ظُلَمِ الْمَطَامِیرِ ▪️ذِی السَّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُیُودِ ▪️وَ الْجَنَازَةِ الْمُنَادَى عَلَیْهَا بِذُلِّ الاسْتِخْفَافِ وَ الْوَارِدِ عَلَى جَدِّهِ الْمُصْطَفَى وَ أَبِیهِ الْمُرْتَضَى وَ أُمِّهِ سَیِّدَةِ النِّسَاءِ، 🔸خدایا درود فرست بر محمّد و اهل بیتش،و درود فرست بر موسى بن جعفر،جانشین نیکوکاران،و پیشواى خوبان‏ و خزانه انوار،و وارث آرامش و متانت و حکمتها و آثار،آن‏که همواره شب را با بیدارى‏ تا سحر،با به هم پیوستن استغفار زنده میداشت،هم‏پیمان سجده‏ هاى طولانى، و اشکهاى سرشار و راز و نیاز بسیار،و ناله‏ هاى به هم پیوسته،و قرارگاه خرد و عدالت و خوبى و کرم و بذل، 🔻و خوگرفته به بلا و صبر، 🔻پایمال شده به ستم، 🔻و دفن شده به بی عدالتى 🔻و معذّب در عمق زندانها و تاریکیهاى زیرزمینها، 🔻با ساق کوبیده شده(نرم شده)، به حلقه‏ هاى زنجیرها، 🔻و جنازه‏ اى‏ که با خوارى و سبک انگاشتن بر آن‏ جار زده شده، وارد شونده بر جدّش مصطفى و پدرش مرتضى و مادرش‏ سرور بانوان، 🔹بِإِرْثٍ مَغْصُوبٍ وَ وِلاءٍ مَسْلُوبٍ وَ أَمْرٍ مَغْلُوبٍ وَ دَمٍ مَطْلُوبٍ وَ سَمٍّ مَشْرُوبٍ اللَّهُمَّ وَ کَمَا صَبَرَ عَلَى غَلِیظِ الْمِحَنِ وَ تَجَرَّعَ غُصَصَ الْکُرَبِ وَ اسْتَسْلَمَ لِرِضَاکَ وَ أَخْلَصَ الطَّاعَةَ لَکَ وَ مَحَضَ الْخُشُوعَ وَ اسْتَشْعَرَ الْخُضُوعَ وَ عَادَى الْبِدْعَةَ وَ أَهْلَهَا وَ لَمْ یَلْحَقْهُ فِی شَیْ‏ءٍ مِنْ أَوَامِرِکَ وَ نَوَاهِیکَ لَوْمَةُ لائِمٍ صَلِّ عَلَیْهِ صَلاةً نَامِیَةً مُنِیفَةً زَاکِیَةً تُوجِبُ لَهُ بِهَا شَفَاعَةَ أُمَمٍ مِنْ خَلْقِکَ وَ قُرُونٍ مِنْ بَرَایَاکَ وَ بَلِّغْهُ عَنَّا تَحِیَّةً وَ سَلاما وَ آتِنَا مِنْ لَدُنْکَ فِی مُوَالاتِهِ فَضْلا وَ إِحْسَانا وَ مَغْفِرَةً وَ رِضْوَانا إِنَّکَ ذُو الْفَضْلِ الْعَمِیمِ وَ التَّجَاوُزِ الْعَظِیمِ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ. با ارثى غصب شده،و حکومتى ربوده،و فرمانى مغلوب،و خونى خواسته،و زهرى نوشانده،خدایا همچنان‏که او بر سختى محنتها صبر کرد،جام اندوه گرفتاریها را نوشید،و در برابر خشنودى‏ ها تسلیم شد،و طاعت را برایت خالص نمود،و خشوع را بی آلایش کرد،و فروتنى را شعار خود ساخت،و با بدعت و اهلش‏ دشمنى نمود،و ملامت ملامتگرى در چیزى از اوامر و نواهى تو در او اثر نکرد،بر او درود فرست درودى بالنده‏ عالى،پاک،که با آن درود بارى او واجب گردانى شفاعت امتهایى ازآفریدگانت،و گروه‏هایى از مخلوقت،و از جانب ما به او تحیت و سلام برسان،و از نزد خود در موالاتش به ما فضل و احسان و آمرزش و رضوان عنایت کن،که تو داراى فضل فراگیر و گذشت فراوان هستى،به مهربانى‏ات اى مهربان‏ترین مهربانان. ع @hosenih_maghtal
🔹در زیارت مختصر حضرت موسی ابن جعفر علیه السلام آمده است: ▪️السلامُ علی المُعَذَبِ فی قَعرِ السُجون و ظُلَمِ المَطامیر ذِی الساقِ المَرضُوض... ▪️سلام و درود الهی بر موسی بن ‏جعفر (علیهما السلام)آنکه گرفتار شکنجه زندانهای تاریک بود و با پاهایی مجروح(خرد شده😭) از این جهان رخت بربست. ✳️اما معنی 🔻مَرضُوض🔺 🔸مَرْضُوض : [ رضّ ]: كوفته شده ، لِه شده ، کوبیده شده.😭 🔻🔶اما دوجای دیگر هم این کلمه در مقاتل به چشم میخورد: 😭اول وقتی آمدند پشت درب خانه حضرت زهرا سلام الله علیها ملعون دومی گفت : وقتی با لگد به درب زدم صدای شکسته شدن(له شدن) استخوان های فاطمه (سلام الله علیها) را شنیدم.... 😭دوم زمانی بود که ۱۰ نفر آمدند و گفتند کیسه های ما را از طلا و نقره پر کنید... ⁉️گفتند مگر شما چه کردید؟ 😭گفتند: ▪️نَحنُ رَضَضنَا الصَّدرَ بَعدَ الظَّهرِ بِكُلِّ يَعبوبٍ شَديدِ الأَسرِ... ▪️ما بوديم كه پشت و سپس سينه[حسین علیه السلام] را با اسب هاى بزرگ و تيزرو ، خرد كرديم... 💐صلی الله علیک یا اباعبدالله... ع @hosenih_maghtal
✅هارون الرشید در کاخ بود و امام کاظم در زندان... 🔻و شیعیانی که فقط برای اباعبدالله عزاداری میکردند... 🔺..... چه سکانس آشنایی! سالها در سیاه چالها گذراندی و مردم می گفتند امام در غیبت است! تا آنروز که روی پل همه دیدند باشهادت ظهور کرده ای! 🏴شهادت علیه السلام را محضر امام زمان و شما تسلیت میگوییم. ع ✅ @hosenih_maghtal
✅زیارت نامه موسی ابن جعفر علیه السلام: 🔹سيّد جليل على بن طاووس رضى اللّه عنه در كتاب «مصباح الزائر» در يكى از زيارت حضرت موسى بن جعفر عليهما السّلام اين صلوات بر حضرت را كه مشتمل بر شمّه اى از فضايل و مناقب و عبادات و مصائب آن جناب است نقل كرده: 🔸اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَصِيِّ الْأَبْرَارِ وَ إِمَامِ الْأَخْيَارِ وَ عَيْبَةِ الْأَنْوَارِ وَ وَارِثِ السَّكِينَةِ وَ الْوَقَارِ وَ الْحِكَمِ وَ الْآثَارِ الَّذِي كَانَ يُحْيِي اللَّيْلَ بِالسَّهَرِ إِلَى السَّحَرِ بِمُوَاصَلَةِ الاسْتِغْفَارِ حَلِيفِ السَّجْدَةِ الطَّوِيلَةِ وَ الدُّمُوعِ الْغَزِيرَةِ وَ الْمُنَاجَاةِ الْكَثِيرَةِ وَ الضَّرَاعَاتِ الْمُتَّصِلَةِ وَ مَقَرِّ النُّهَى وَ الْعَدْلِ وَ الْخَيْرِ وَ الْفَضْلِ وَ النَّدَى وَ الْبَذْلِ وَ مَأْلَفِ الْبَلْوَى وَ الصَّبْرِ وَ الْمُضْطَهَدِ بِالظُّلْمِ وَ الْمَقْبُورِ بِالْجَوْرِ وَ الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُونِ وَ ظُلَمِ الْمَطَامِيرِ ذِي السَّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُيُودِ وَ الْجَنَازَةِ الْمُنَادَى عَلَيْهَا بِذُلِّ الاسْتِخْفَافِ وَ الْوَارِدِ عَلَى جَدِّهِ الْمُصْطَفَى وَ أَبِيهِ الْمُرْتَضَى وَ أُمِّهِ سَيِّدَةِ النِّسَاءِ، 🔹خدايا درود فرست بر محمّد و اهل بيتش، و درود فرست بر موسى بن جعفر، جانشين نيكوكاران، و پيشواى خوبان و خزانه انوار، و وارث آرامش و متانت و حكمت ها و آثار، آن كه همواره شب را با بيداری تا سحر، با به هم پيوستن استغفار زنده میداشت، هم پيمان سجده هاى طولانى، و اشك هاى سرشار و رازونياز بسيار، و ناله هاى به هم پيوسته، و قرارگاه خرد و عدالت و خوبى و كرم و بذل، 🔻و خوگرفته به بلا و صبر، 🔻پايمال شده به ستم، 🔻و دفن شده به بی عدالتى 🔻و معذّب در عمق زندان ها و تاريكي هاى زيرزمين ها، 🔻با ساق كوبيده، به حلقه هاى زنجيرها، 🔻و جنازه ای كه با خوارى و سبك انگاشتن بر آن جار زده شده، وارد شونده بر جدّش مصطفى و پدرش مرتضى و مادرش سرور بانوان، 🔸بِإِرْثٍ مَغْصُوبٍ وَ وِلاءٍ مَسْلُوبٍ وَ أَمْرٍ مَغْلُوبٍ وَ دَمٍ مَطْلُوبٍ وَ سَمٍّ مَشْرُوبٍ اللَّهُمَّ وَ كَمَا صَبَرَ عَلَى غَلِيظِ الْمِحَنِ وَ تَجَرَّعَ غُصَصَ الْكُرَبِ وَ اسْتَسْلَمَ لِرِضَاكَ وَ أَخْلَصَ الطَّاعَةَ لَكَ وَ مَحَضَ الْخُشُوعَ وَ اسْتَشْعَرَ الْخُضُوعَ وَ عَادَى الْبِدْعَةَ وَ أَهْلَهَا وَ لَمْ يَلْحَقْهُ فِي شَيْ ءٍ مِنْ أَوَامِرِكَ وَ نَوَاهِيكَ لَوْمَةُ لائِمٍ صَلِّ عَلَيْهِ صَلاةً نَامِيَةً مُنِيفَةً زَاكِيَةً تُوجِبُ لَهُ بِهَا شَفَاعَةَ أُمَمٍ مِنْ خَلْقِكَ وَ قُرُونٍ مِنْ بَرَايَاكَ وَ بَلِّغْهُ عَنَّا تَحِيَّةً وَ سَلاماً وَ آتِنَا مِنْ لَدُنْكَ فِي مُوَالاتِهِ فَضْلاً وَ إِحْسَاناً وَ مَغْفِرَةً وَ رِضْوَاناً إِنَّكَ ذُو الْفَضْلِ الْعَمِيمِ وَ التَّجَاوُزِ الْعَظِيمِ بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ. 🔹با ارثى غصب شده، و حكومتى ربوده، و فرمانى مغلوب، و خونى خواسته، و زهرى نوشانده، خدايا همچنان كه او بر سختى محنت ها صبر كرد، جام اندوه گرفتاري ها را نوشيد، و در برابر خشنودى ات تسليم شد، و طاعت را برايت خالص نمود، و خشوع را بیآلايش كرد، و فروتنى را شعار خود ساخت، و با بدعت و اهلش دشمنى نمود، و ملامت ملامتگرى در چيزى از اوامر و نواهى تو در او اثر نكرد، بر او درود فرست درودى بالنده عالى، پاك، كه با آن درود بارى او واجب گردانى شفاعت امت هايى ازآفريدگانت، و گروه هايى از مخلوقت، و از جانب ما به او تحيت و سلام برسان، و از نزد خود در موالاتش به ما فضل و احسان و آمرزش و رضوان عنايت كن، كه تو داراى فضل فراگير و گذشت فراوان هستى، به مهربانی ات اى مهربان ترين مهربانان. ع ✅ @hosenih_maghtal
علیه السلام 🔹فضل ابن یحیی برمکی هر شب برای امام طعام میفرستاد. 🔸شب چهارم وقتی امام غذا را تناول کردند اثر زهر در بدن شریفش ظاهر شد. 🔹وقتی طبیب برای معالجه امام آمد و حال حضرت را پرسید ، امام جواب او را نداد. چون اسرار کرد حضرت دست مبارک خود را بیرون آوردند و فرمود علت من این است ، وقتی طبیب نظر کرد دید کف دست مبارکش سبز شده و زهر در آن موضع مجتمع گردیده است. 😭حضرت به وسیله این زهر به شهادت رسیدند. ✳️در نقل دیگری حضرت را به وسیله ی خرمای زهرآلود به شهادت رساندند. 📚 کتاب شریف منتهی الامال-شیخ عباس قمی(ره) ع ✅ @hosenih_maghtal
علیه السلام 🔹دعای امام موسی کاظم(ع) برای خلاصی از زندان هارون 🔸ای مولای من! مرا از زندان هارون و از دست او نجات عنایت فرما. ای آزاد کننده (رویاننده) درخت از بین شن و خاک و آب. و ای آزاد کننده (جاری کننده) شیر از بین سرگین و خون و ای آزاد کننده (به دنیا آورنده) فرزند از بین رحم و ای آزاد کننده آتش از بین آهن و سنگ و ای آزاد کننده روح از بین احشا و اعضای بدن! مرا از دست هارون نجات عنایت فرما! -------------------------------------------------- 📚متن عربی: 🔸«یَا سَیِّدِی نَجِّنِی مِنْ حَبْسِ هَارُونَ وَ خَلِّصْنِی مِنْ یَدِهِ یَا مُخَلِّصَ الشَّجَرِ مِنْ بَیْنِ رَمْلٍ وَ طِینٍ وَ مَاءٍ وَ یَا مُخَلِّصَ اللَّبَنِ مِنْ بَیْنِ فَرْثٍ وَ دَمٍ وَ یَا مُخَلِّصَ الْوَلَدِ مِنْ بَیْنِ مَشِیمَةٍ وَ رَحِمٍ وَ یَا مُخَلِّصَ النَّارِ مِنْ بَیْنِ الْحَدِیدِ وَ الْحَجَرِ وَ یَا مُخَلِّصَ الرُّوحِ مِنْ بَیْنِ الْأَحْشَاءِ وَ الْأَمْعَاءِ خَلِّصْنِی مِنْ یَدَیْ هَارُون» -------------------------------------------------- 📘 ج : 48 ص : 220 ع ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ 🌐📚 - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 ✅ @hosenih_maghtal
امام موسی کاظم علیه السلام 🔹مشهور ترین تاریخ شهادت آن حضرت ۲۵ رجب سال ۱۸۳ ه.ق در بغداد و در حبس سندی ابن شاهک واقع شد. 🔸عمر شریفشان ۵۵ سال ذکر شده ۲۰ ساله بودند که امامت به آن جناب منتقل شد و مدت امامتش ۳۵ سال بود. 🔹هارون الرشید آن حضرت را به بغداد آورد و در سال ۱۴ خلافت خویش آن حضرت را به زهر شهید کرد. 🔸هارون به مدینه آمد و فضل ابن ربیع را فرستاد و گفت میخواهم موسی ابن جعفر علیه السلام رو حبس کنم. 🔹فضل را فرستاد در وقتی که آن حضرت نزد مزار مطهر رسول خدا(ص) نناز میخواندند. در حین نماز آن جناب را گرفتند و کشیدند که از مسجد بیرون برند. حضرت متوجه قبر جد خود شد و فرمود : ▪️یا رسول الله! به تو شکایت میکنم از آنچه از امت بدکار تو به اهل بیت بزرگوار تو میرسد ، مردم از هر طرف صدا به گریه و ناله و فغان بلند کردند.😭 🔸چون آن حضرت را نزد هارون بردند ناسزای بسیاری به آن حضرت گفت و حضرت را به سوی بصره فرستاد و حضرت یکسال در حبس عیسی بود. 🔹مکرر هارون به عیسی مینوشت که آن حضرت را شهید کند اما او جرعت نکرد. ▪️عیسی به هارون نوشت: 🔻من هرچه احوال او را تفحص می نمایم به غیر و و و و با قاضی الحاجات چیزی از او ندیدم. 🔻او هرگز به تو یا بر من یا بر احدی نفرین نمی کند😭 و مارا به بدی یاد نمیکند. بلکه پیوسته متوجه کار خود است. 🔸کسی را بفرست تا او را تسلیم او کنم و الا او را رها میکنم و دیگر حبس و زجر او را برخود نمی پسندم. 📚 کتاب شریف منتهی الامال-شیخ عباس قمی(ره) ع ✅ @hosenih_maghtal
🔹مسئول تفحص در احوال امام در زندان بغداد میگوید که بسیار از آن جناب میشنیدم که در مناجات با پروردگار خود میگفت: ✳️خداوندا! 🔻من پیوسته از تو میخواستم که و برای عبادت و بندگی خود روزی ام کنی... 😭اکنون میکنم... 🔻که دعایم را مستجاب کردی و آنچه میخواستم عطا فرمودی. 🔹ایشان مدتی که محبوس بود پیوسته مشغول عبادت بود و در بود. 🔸امام در مدت بیشتر از ۱۰ سال که در حبس بودند هر روز بعد از روشن شدن آفتاب به سجده میرفت و مشغول دعا و تضرع بود تا زوال شمس... 🔹روزی هارون از پشت بام به حجره ای که امام در آن محبوس بود نگاه میکرد ، جامه ای دید که بر زمین افتاده پرسید که آن جامه چیست؟ گفتند که جامه نیست بلکه موسی ابن جعفر علیه السلام است. 📚 کتاب شریف منتهی الامال-شیخ عباس قمی(ره) ع ✅ @hosenih_maghtal
علیه السلام 🔸هارون حضرت امام را از مدینه  دستگیر نموده به طرف بصره فرستاد. 🔹امام هفتم (ع) مدت یک سال در آنجا زندانی بود. عیسی بن جعفر که مسئول زندان بود، به هارون گزارش داد که امام همیشه مشغول عبادت و راز و نیاز با خدا است و نسبت به کسی نفرین نمی کند، و تقاضا کرد که کسی را برای تحویل گرفتن موسی بن جعفر بفرست و الّا من آزادش می کنم.  🔹از دعاهای امام در گوشه ی زندان این دعا بود:  ▪️«اللّهُمَّ اِنَّکَ تَعلَمُ اِنِّی کُنتُ اَسئَلُکَ اِن تُفرِغَنی لِعِبادَتِکَ اَللّهُمَّ وَ قَد فَعَلتُ فَلَکَ الحَمدُ؛ خداوندا! ▪️تو می دانی که من از تو  تقاضا کرده بودم، مرا در گوشه ای خلوت قرار دهی تا مشغول عبادت باشم، تو تقاضای مرا برآوردی، تو را سپاس می گویم.»  🔸مأموری فرستاده شد تا موسی بن جعفر را از عیسی بن جعفر تحویل گرفته به بغداد ببرد تا در زندان فضل بن ربیع تحت نظر باشد. امام مدتی طولانی در آنجا بود. فضل مأمور شد امام را به قتل برساند، اما او امتثال نکرد. آنگاه هارون به فضل بن ربیع دستور داد تا حضرت را به فضل بن یحیی برمکی تحویل دهد و مدتی در منزل یحیی تحت نظر و مراقبت بود. 🔹فضل بن یحیی که از امام جز عبادت و روزه ندید، در امر امام (ع) توسعه داد. تا اینکه این خبر به هارون رسید و فضل را از محبت نسبت به امام منع نموده و دستور کشتن ایشان را داد، اما فضل به چنین کاری اقدام نکرد و در نتیجه به خاطر محبت به امام مجازات شد.  😭در مورد امام آمده است:  ▪️لا یَزالُ یَنتَقِلُ مِن سِجنٍ اِلَی سِجن؛  ▪️آن حضرت همواره از زندانی به زندان دیگر منتقل  می شد. ✳️تا اینکه امام مظلوم به زندان مخوف و تاریک سِندی بن شاهک ملعون منتقل شده تحت شکنجه قرار گرفت. 🔹سرانجام هارون به تنگ آمد، چون می دید روز به روز بر عظمت امام افزوده می شود و شیعیان بسیاری از او پیروی کرده و به امامت او اعتقاد پیدا می کنند. خلیفه عباسی احساس خطر کرد و تصمیم بر مسموم کردن آن حضرت گرفت. 🔻مقداری خرما طلب نموده چند عدد از آنها را خورد و بقیه را مسموم کرده و برای امام فرستاد و خادم را مأمور کرد که حتما به آن حضرت بخوراند، خادم خرما را برای امام برد و پیام هارون را ابلاغ کرد. امام نیز چند دانه از آن خرما را خوردند، اما سِندی گفت: بیشتر بخورید، امام فرمود: همین مقدار برای مأموریت تو کافی است. 🔸امام بعد از مسمومیت، در بستر شهادت قرار گرفته و شد. 🔹سِندی برای ظاهر سازی چند نفر قاضی و افراد عادل را احضار کرد تا گواهی دهند بر اینکه امام ناراحتی مزاج ندارد.  🔹امام (ع) متوجه شده به آنها فرمود: گواهی ندهید زیرا که من سه روز است مسموم شده ام و بر اثر همین سم از دنیا می روم. 🔻بعد از شهادت امام، جنازه ی حضرتش را روی تابوت نهاده و از زندان بیرون آوردند، شخصی پیشاپیش جنازه فریاد می زد:  ▪️هذا اِمامُ الرَّفَضَة فَاعرِفُوهُ؛ ▪️این امام رافضیان است پس او را بشناسید. 🔹جنازه ی امام را روی پل بغداد گذاشتند و به مردم اعلام نمودند بیایند، ملاحظه کنند که ایشان به مرگ طبیعی از دنیا رفته و اثر جراحت در بدنش دیده نمی شود. ✳️یکی از شیعیان گفت: امام مرده و زنده ندارد، من از شخص امام جریان را سؤال می کنم، او نزدیک جنازه آمده عرض کرد: ▪️ای فرزند رسول خدا! تو راستگو و پدرت راستگو است، به ما خبر بده که آیا تو را کشته اند یا خود از دنیا رفته ای؟ ✳️امام لب به سخن گشود و سه بار فرمود:  🔻قَتلاً، قَتلاً، قَتلاً، مرا کشته اند. 🔸جنازه امام را به محل نگهبانان آوردند، مردم نیز اجتماع کردند و جنازه را با احترام تا قبرستان قریش تشییع نمودند ع ✅ @hosenih_maghtal
✅مطالب شهادت امام کاظم علیه السلام در سال ۱۴۰۲ 🔻برای مشاهده تمام روضه های امام کاظم علیه السلام هشتگ زیر را لمس بفرمائید: ▪️ ▪️ علیه السلام ▪️ علیه السلام و برای مشاهده موضوعی روضه های مورد نظر لینک های زیر را لمس بفرمایید: ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️@hosenih_maghtal
✅رهبر انقلاب در دیدار با جمعی از مداحان: 🔻هر کس با انتخابات مخالفت کند با جمهوری اسلامی و اسلام مخالفت کرده است 🔻 باید در مقابل دلسرد کنندگان مردم ایستاد 🔻شرکت در انتخابات وظیفه است ✳️حضرت آیت‌الله خامنه‌ای گفتند:ما انتخابات در پیش داریم یک عده‌ای نمیخواهند این انتخابات آنچنانی که شایسته‌ِی این ملت است انجام بگیرد؛هرکس با انتخابات مخالفت کند با جمهوری اسلامی و اسلام مخالفت کرده است @hosenih_maghtal
✅نزدیک شدن ایام انتخابات 🔻باتوجه به نزدیک شدن به ایام انتخابات مجلس شورای اسلامی و مطلب مهمی که در سالهای گذشته با عنوان منتشر کردیم... 🔺برای بصیرت افزایی و یادآوری مجدد این مطلب ، عبرتهای عاشورا که گزیده و خلاصه ای از سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در نقش خواص در جامعه است را بازنشر خواهیم داد... ✳️لطفا در ثواب نشر این مطالب مشارکت داشته باشید... 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 ✅ 👇 🔹جا دارد ملت اسلام فکر کند که ✳️چرا بعد از وفات پیغمبر ، کار کشور اسلامی به جایی رسید که از 👈وزیرشان، امیرشان ، سردارشان ، عالمشان، قاضیشان ، قاریشان و اجامر و اوباششان در و جمع شدند و را با آن به خاک و خون کشیدند؟! 🔸خوب ؛ انسان باید به فکر فرو رود، که چرا چنین شد؟ 😭کار به جایی برسد که جلو چشم مردم، را به و بیاورند و به آنها بزنند ! 🔷 یعنی جزو ، خارجی یعنی کسی که علیه امام عادل خروج میکند. 🔶لذا، همه‌ی مردم مسلمان، آن روز از خارجیها، یعنی خروج‌کننده‌ها، بدشان میآمد. ✳️آن عدّه، در معرفی امام حسین علیه‌السّلام به عنوان خروج کننده، موفّق شدند. 📚( ٧۵/۰٣/٢۰) ♻️ادامه دارد... 🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺 ✅ @hosenih_maghtal
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 ✅ 👇 🔹چه شد که کار به این‌جا رسید؟! 🔸چه شد که امّت اسلامی که آن قدر نسبت به اسلامی و دقّت داشت، در چنین قضیه‌ی واضحی، به این صورت دچار غفلت و سهل‌انگاری شد که ناگهان فاجعه‌ای به آن عظمت رخ داد؟! ✳️رخدادهایی چنین، انسان را نگران میکند. ⁉️ امیرالمؤمنین علیهماالسّلام و ؟! ❓چه کنیم که آن گونه نشود؟ ❇️اگر امروز من و شما جلو قضیه را نگیریم، ممکن است پنجاه سال دیگر، ده سال دیگر یا پنج سال دیگر، جامعه‌ی اسلامی ما کارش به جایی برسد که در زمان امام حسین علیه‌السّلام رسیده بود. ✳️مگر این‌که تا اعماق را ببیند؛ راه را نشان دهد؛ مردم صاحب فکری کار را هدایت کنند و اراده‌های محکمی پشتوانه‌ی این حرکت باشند. آن وقت، البته، خاکریزِ محکم و دژِ مستحکمی خواهد بود که کسی نخواهد توانست در آن نفوذ کند. 👈و الاّ، اگر رها کردیم، باز همان وضعیت پیش می‌آید. ✳️آن‌وقت، این خونها، همه هدر خواهد رفت. 📚( ۷۵/۰٣/٢۰) ♻️ادامه دارد... 🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺 ✅ @hosenih_maghtal
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 ✅ 👇 🔹در هر جامعه و شهر و کشوری، ✳️ میشوند: 1⃣ یک قسمْ کسانی هستند که بر مبنای ، از روی و و تصمیم‌گیری کار میکنند. و در آن راه - که به خوب و بدش کار نداریم - گام برمیدارند. یک قِسم اینهایند که اسمشان را میگذاریم. 2⃣ قسم دیگر، کسانی هستند که چه راهی درست و چه حرکتی صحیح است. در واقع ، بسنجند، به تحلیل بپردازند و درک کنند. به تعبیری دیگر، . به چگونگی نگاه میکنند و . اسم این قسم از مردم را میگذاریم. 🔴 ؟ ⁉️آیا قشر خاصّی هستند؟ ⛔️جواب، منفی است. ⛏🖌زیرا در بین خواص، کنار افراد با سواد، آدمهای بیسواد هم هستند. 🔸گاهی کسی بیسواد است؛ اما جزو خواص است. یعنی میفهمد چه کار میکند. 📚( ۷۵/۰٣/٢۰) ♻️ادامه دارد... 🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺 ✅ @hosenih_maghtal
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 ✅ 👇 🔹 که میگوییم از و ؛ یعنی کسانی که وقتی عملی انجام میدهند، موضع گیری ای میکنند از روی فکر و تحلیل است. 🔸 و و . اینها خواصند. 🔹نقطه‌ی مقابلش هم است. ✳️ یعنی کسانی که وقتی جوّ به سمتی میرود، آنها هم دنبالش میروند و . 🔸یک وقت مردم میگویند «زنده باد!» این هم نگاه میکند، میگوید «زنده باد!» یک وقت مردم میگویند «مرده باد!» نگاه میکند، میگوید «مرده باد!» 🔹یک وقت جوّ این طور است؛ این‌جا می‌آید. یک وقت جو آن طور است؛ آن‌جا میرود! ✳️یک وقت حضرت « » وارد میشود. میگویند: «پسر عموی امام حسین(ع)آمده برویم اینها میخواهند خروج کنند» و چه و چه. ، میرود دُور و بَرِ حضرت مسلم؛ ✳️ با مسلم! 🔸پنج، شش ساعت بعد، رؤسای قبایل به کوفه میآیند؛ به مردم میگویند: «چه کار میکنید؟! با چه کسی میجنگید؟! از چه کسی دفاع میکنید؟! پدرتان را در می‌آورند!» اینها دور و بر مسلم را خالی میکنند. 📚( ۷۵/۰٣/٢۰) ♻️ادامه دارد... 🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺 ✅ @hosenih_maghtal