خدایا شکرت بابت متولد شدن در دورهی لوله کشی آب سرد و گرم!
اصلا نمیتونم زندگی در دورانی رو تصور کنم که برای یک دوش ساده گرفتن توی سرما، هر بار باید ذغال و چوب جمع میکردم و با هر بد بختی، آتش درست میکردم و میذاشتم زیر یک طشت آهنی و مدتها صبر میکردم تا آب داخلش گرم بشه بتونم آب تنی کنم! بعد مگه هر بار برای تمیز بودن آب، میخواستم آب داخل طشت رو عوض کنم! از کجا باید آب میاوردم؟! از تو چاه؟! با یک سطل؟! هر بار تا انتها پرش کنم؟! نابود میشدم!
اصلا مسائل بهداشتی رو چجوری میخواستم متوجه بشم که بعد تمیز بودن یا نبودن آب رو بخوام بفهمم؟!
#شکرانه
@HoseynGhadiri
خدایا شکرت بابت متولد شدن در دورهی وجود لوازم بهداشتی مثل صابون و شامپو!
تصور کنید قدیمیا از دستشویی میومدن بیرون و دستهاشون رو فقط با آب خالی میشستن! 🤢🤮 (اگرچه همین الآن هم عدهای همینقدر کثیف زندگی میکنن)
موهاشون چرب میمونده، آلودگیها به راحتی به بدنشون میمونده... .
آب فقط نجاست رو پاک میکنه، اما آیا به تنهایی آلودگیها رو هم از بین میبره؟ خیر! نیاز به لوازمی مثل الکل ضد عفونی کننده و صابون و غیره هست.
خدایا شکرت که میتونیم از زمان تصمیمگیری تا رسیدن به نتیجه، در عرض ۱۰ دقیقه، زیر دوش آب گرم، بدنمون رو تمیز و بی بو کنیم!
#شکرانه
@HoseynGhadiri
حسین قدیری
خدایا شکرت بابت متولد شدن در دورهی وجود لوازم بهداشتی مثل صابون و شامپو! تصور کنید قدیمیا از دستشو
توی ادبیاتمون اشاره به مشکموی بودن خانمها زیاد داریم.
مثلا فردوسی میگه:
همه ماهروی و همه جعدموی
همه چربگوی و همه مُشکموی
مُشک، یک نوع مادهی معطر هست که از غدهای نزدیک به ناف آهو استخراج میشه که بوی خوبی میده (البته نه نسبت به عطرهای امروزی، بلکه در حد وسع همون زمانهای قدیم).
قدیمیها چون نمیتونستن زیاد دوش بگیرن یا اگر میگرفتن هم، شامپو نبود که موهاشون کامل تمیز شه، برای اینکه سرشون بو گند نده، مُشک میمالیدن به موهاشون تا بوی خوب بگیره و قابل تحمل بشن.
به خاظر همین توی اشعار، انقدر بهش اشاره شده و خانمهایی که میخواستن دلبری کنن، مُشک میزدن به موهاشون 😐
خدایا شکرت که گذشتیم از اون دورهای که برای اینکه بوی گندمون رو پنهان کنیم، باید خودمون رو مُشک مالی میکردیم.
البته همین الآن هم هستن کسایی که برای پنهان کردن بوی بد بدنشون، به جای دوش گرفتن، اسپری و عطر میزنن. 👀
#شکرانه
@HoseynGhadiri
خدایا شکرت بابت متولد شدن در دورهی کولر آبی و گازی!
منِ گرمایی، قطعا جون میدادم در گرمای تابستانِ بدون کولر... .
راحت با زدن یک دکمه، باد خنک رو دریافت میکنیم!
قدیمیها باز پنکه داشتن، اما قدیمیترهاشون پدرشون در میومده از گرما!
البته با ابتکارات مهندسین ایرانی، مثل خونههای ساخته شده در یزد، یه جوری خونه رو میساختن که باد گرم، تبدیل به باد خنک میشد!
یا مجبور بودن برای اینکه هوای خنک رو تجربه کنن، مجبور بودن وارد زیرِ زمین و به اصطلاح سرداب بشن.
الآن تو طبقهی صدم هم که باشیم، باز هم سرما و گرمامون دست خودمونه.
#شکرانه
@HoseynGhadiri
حسین قدیری
خدایا شکرت بابت متولد شدن در دورهی کولر آبی و گازی! منِ گرمایی، قطعا جون میدادم در گرمای تابستانِ
خدایا شکرت بابت متولد شدن در دورهی بخاری و شوفاژ که ما رو از شرِ هیزم جمع کردن و آتش درست کردنِ مداوم در منزل نجات داد...
یعنی حتی فکر کردن بهش هم من رو خسته میکنه!!
#شکرانه
@HoseynGhadiri
حسین قدیری
تمام حلق و دهان و دست و پاهام، همینجور شده بود. به قدری گلودرد داشتم، که برای قورت دادن یک جرعه آب،
خدایا شکرت بابت قدرتِ بلعیدنِ بی درد
شکرت بابت گلو و حنجرهی سالم
شکرت بابت هر نعمتی که بهش آگاه هستیم و نیستیم.
#شکرانه