معنویت؛ رشد یا سقوط ۲
سجادههای فردی
🔹از زمان شروع انقلاب علمی و صنعتی در غرب، فاصله کشورهای غربی با جامعه اسلامی روز به روز بیشتر شد، چرا؟ چون یاد گرفتند چطور یک مفهوم زنده میماند، زنده بودن هر مفهومی در ارتباط اون مفهوم با اجتماعهست.
🔹فیلسوفهاشون، علم فلسفه رو تا کف صحنه اجتماع امتداد دادند، فلسفه کودکان، فلسفه خانواده و...به همین دلیل بود که برای هر چیزی یک عملیات فیک اجتماعی راه انداختند، اما در مقابل، جامعه اسلامی هنوز درگیر قبول کردن اصل فلسفه است.
🔹اسلام همه مفاهیمش با یک گزاره همراه است و آن « اجتماعی» بودن. اگر بگوییم تربیت، اسلام میگوید نگاه اجتماعی داشته باش، اگر بگوییم سیاست، اسلام میگوید سیاست مردمی، اگر بگوییم نماز اسلام میگوید نماز جماعت و... یعنی حتی عبادت هم با اجتماع عبادت است.
🔹معنویت در اسلام بدون در نظر گرفتن « اجتماع» و مردم، تقریبا بی ریشه و به در نخور خواهد شد.
🔹 اما حالا آقای جمهوری اسلامی میخواهد همه این مفاهیم را امتداد دهد تا صحنه اجتماع مثل همین مراسمهای جمعی هشتاد درصدیمردم در شبهای قدر و یا مراسم اعتکاف.
🔹اسلام نابی که خمینی گفت یعنی اسلامی که سراسر، با مردم در ارتباط است و قطع ارتباطش با مردم یعنی مردن آن. اسلام ناب سیاستش مردمیست، معنویتش و عبادتش مردمیست، تربیتش مردمیست.
🔹اصلا معنویت عقلانی، معنویت اجتماعیست، چون اسلام یاهر دینی برای اجتماع و مردم آمده نه صرفا برای پیغمبران.
🔸اسلام ناب، اجتماعیست نه فردی، که اگر فردی شد، میشود اسلام آمریکایی و نهایتش خلاصه میشود در «سجادههای فردی».
✍ علی اصغر محمدی راد
#معنویت_انقلابی
#اسلام_ناب
@hoseynie_ershad