eitaa logo
حسینیه حضرت زهرا (س)
102 دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
3.9هزار ویدیو
360 فایل
✨️اللهم عجّل لولیک الفرج✨️
مشاهده در ایتا
دانلود
ماجرای شفا مادر 🌹در محرم سال ۶۵ در پی حادثه‌ای از ناحیه پا به شدت آسیب دیدم و از اینکه نتوانستم به نحو شایسته در مجالس عزاداری اباعبدالله الحسین(ع) شرکت کنم، به درگاه خداوند ابراز ناراحتی کرده و طلب شفا کردم. 🌹صبح روز عاشورا بعد از قرائت زیارت عاشورا در عالم رؤیا دیدم چند نفر از شهدای عزیز از جمله فرزندم محمد در مسجد المهدی قم به دیدارم آمده و محمد پس از گفت‌وگو شال سبزی را که از خدمت سالار شهیدان آورده بود، روی پایم قرار داد. 🌹 از خواب که بیدار شدم در کمال شگفتی باندها را دیدم که از پایم گشوده شده و شال سبز روی پایم قرار داشت و دیگر دردی احساس نمی‌کردم. 🌹 خبر این ماجرا به محضر آیت‌الله گلپایگانی(ره) رسید و پس از شرح آن موضوع شال خوشبوی معطر به عطر حسینی(ع) مورد تصدیق ایشان قرار گرفت. 🌹  قطعات کوچکی از این شال رابه برخی از مردم دادم بعد از مدتی وقتی آیت الله گلپایگانی (ره) از موضوع مطلع شد فرمودند این امانتی در دست شما بوده و نباید چنین می شد که ما پس از آگاهی از این مساله به سراغ دریافت کنندگان رفتیم اما در کمال ناباوری متوجه شدیم تمام آنها غیب شده اند. 🌹 خدا را شاکریم که این ماجرا را سندی برای اثبات زنده بودن شهدا و همچنین منزل شهید راسالها پایگاهی برای آرمان‌های اسلام و انقلاب قرار داده است. 🌹 هم اکنون این شال در یک محفظه شیشه ای نگهداری می شود و تاکنون بوی عطر مخصوص آن باقیمانده است. 🌹📕 🎤 شهید محمد معماریان 🌷نگاهت را به شهید بسپار👇 ✅ @shahidmedia
🌹 هر جا مي رفت خدا را ياد مي کرد. مي رفتيم باغ و گردش. او فکرش اصلاً دنبال کارهايي که بقيه مي کردند، نبود. همه اش مي گفت، «مامان! ببين خدا چقدر اين درخت ها و طبيعت را قشنگ آفريده.ببين آب چقدر قشنگ است.» هر چه زيبايي مي ديد، ياد خدا مي کرد. 🌹يکي از فاميل هاي ما بود که سر درد دائمي داشت. به او گفت، «قول بده که نمازت را بخواني، سر دردت خوب مي شود.» او همين کار را کرد و آمد و گفت خوب شدم. قرآن زياد مي خواند و اينها را از قرآن ياد مي گرفت. هنوز مدرسه قم نرفته بود که اين چيزها را بلد بود. 🌹يک بار رفتيم باغ.يک عده آمدند و نزديک ما نشستند و نوارهايي گذاشتند که ما را ناراحت مي کرد. فهيمه بلند شد و رفت کمي با آنها حرف زد.نمي دانم به آنها چه گفت که بي سروصدا و بدون بحث، ضبطشان را خاموش کردند. ما اصلاً نفهميديم به آنها چه گفت. من همه اش مي گويم کار خداست. 🌹او يک بنده پاک خدا بود که آمده بود مدت کوتاهي توي اين دنيا پيش ما باشد و بعد برود. 🌹📕 شهید ‌فهیمه‌سیاری 🌷نگاهت را به شهید بسپار👇 ✅ @shahidmedia
🌹دانش‌آموز دبیرستان بود که به جبهه رفت؛ برای آخرین‌بار چند روزی بود که به مرخصی آمده بود. یک روز قبل از اینکه به جبهه برود آخرین عکسی را که گرفته بود بزرگ کرده و به دیوار خانه زد. به زور خندیدم و گفتم: چرا عکست را به دیوار می‌زنی، گفت: مادر، من احساس می‌کنم این‌بار که به جبهه می‌روم شهید می‌شوم؛ تو هم قول بده که برایم گریه نکنی و لباس سیاه هم نپوشی. او خیلی راحت این حرف را زد اما هنوز حرفش تمام نشده بود که تمام دلم لرزید، لرزشی که هنوز هم ادامه دارد و همیشه با خودم می‌گویم: آخه این چه سئوالی بود که پرسیدی. صبح فردای آن روز که می‌خواست به جبهه برود، من بدرقه‌اش نکردم، یعنی توانش را نداشتم. توی اتاق نشسته بودم و کاری هم به جز گریه کردن نداشتم. آن روز به جای من، خواهرش او را راهی کرد، اما من همانطوری که داشتم گریه می‌کردم و عجیب پریشان بودم، دیدم محسن برگشت و به بهانه‌ اینکه چیزی جا گذاشته، آمد توی اتاق. متوجه شدم و او را تا جلوی در بدرقه‌ کردم. خداحافظی عجیبی بود، او رفت ولی انگار همه‌ دلم را با خودش برد.🍃 🌹📕 🎤 ‌شهید‌محسن‌مهردادی 🌷نگاهت را به شهید بسپار👇 ✅ @shahidmedia
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 دست مادر را حتما ببوسید 🌸😍 ⚜ زن اگر چنانچه در محیط خانواده، محترم و مکرّم شمرده بشود، بخش مهمّی از مشکلات جامعه حل خواهد شد. باید کاری بکنیم که بچّه‌ها دست مادر را حتماً ببوسند اسلام دنبال این است. 💚 🗓 ۱۳۹۲/۰۲/۲۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مادر ، قبل شھید شدن فرزندش خود یک شھید است . مادر حسین هم خودش شھید بود جوان رعنایش تصمیم ِرفتن گرفت خودش را آمادھ ڪرده بود می‌دانست ڪه حسینش شاید برنگردد وقتی خبر شھادت حسین را ڪه دادند خیلی محکم گفت دیگر پسرهایم هم فدای بی‌بی ! چه عظمت و صبری دارد این هر سال بچه‌ها دورش را می‌گیرند و تبریڪ می‌گویند و قربان صدقه‌اش می‌روند ، اما یک نفر هست که دیگر نیست تا او هم دستان پر مهر و محبتش را ببوسد و او را در آغوش بگیرد هیچ هدیه و تبریکی جای هدیه و تبریک حسین را نمی‌گیرد مادر خیلی دلتنگش است بعد از شش سال ، سهم مادر از حسین فقط سنگ مزارش است(: حسین از آسمان و ما هم از زمین به این مادر صبور و مهربان تبریک می‌گوییم:)♥️
🌹 رفته بودیم دیدار یک شهید... از لشکر ویژه ۲۵ .شهید نوربخش مرادکلاری. تو دستش کوچیکی بود که توجه مو به جلب کرد... . ▪️حاج خانم میگفت : پسرم این قرآن همیشه تو جیبش بود و دائما تو جبهه میخوند.حین شهادت ترکش ریزی به قرآن تو جیبش و بعد به قلبش اصابت کرد و بشهادت رسید.پسرم رفت ولی قرآن ترکش خورده ش هنوز همراهمه...دنیا و فریب خوردگان دنیا و سلبریتی ها و براندازها بدانند ، ما و نسل های قبل از ما برای این کتاب و تک تک کلماتش خون دادیم ، با جان و دل ما عجین است و خط قرمز شهدای ما بود.‌‌..بیخود فاز اهانت و حمایت از اهانت کنندگان نگیرید.عددی نبودید و نیستید و نخواهید بود.( 📝 احمدی اتویی) . @shohadayeiran57326
🌹 رفته بودیم دیدار یک شهید... از لشکر ویژه ۲۵ .شهید نوربخش مرادکلاری. تو دستش کوچیکی بود که توجه مو به جلب کرد... . ▪️حاج خانم میگفت : پسرم این قرآن همیشه تو جیبش بود و دائما تو جبهه میخوند.حین شهادت ترکش ریزی به قرآن تو جیبش و بعد به قلبش اصابت کرد و بشهادت رسید.پسرم رفت ولی قرآن ترکش خورده ش هنوز همراهمه...دنیا و فریب خوردگان دنیا و سلبریتی ها و براندازها بدانند ، ما و نسل های قبل از ما برای این کتاب و تک تک کلماتش خون دادیم ، با جان و دل ما عجین است و خط قرمز شهدای ما بود.‌‌..بیخود فاز اهانت و حمایت از اهانت کنندگان نگیرید.عددی نبودید و نیستید و نخواهید بود.( 📝 احمدی اتویی) . 💢کانال خبری @shohadayeiran57