#قصه_کوزه_چیست؟
🔺️جوانی در قبیله ای مرتکب اشتباهی بزرگ شد.
به همین دلیل بزرگان قبیله دور هم جمع شدند تا در مورد #اشتباه جوان تصمیم بگیرند.
در نهایت تصمیم گرفتند که در این مورد با پیر قبیله که تجربه بسیاری داشت مشورت کنند و هر چه که او بگوید عملی کنند.
پیر قبیله از انجام این کار امتناع کرد. بزرگان قبیله دوباره فردی را به دنبال او فرستادند و پیام دادند که شما باید #تصمیم نهایی را در مورد اشتباه این جوان بگیرید.
پیر کوزه ای سوراخ را پر از آب کرد سپس آن را از پشت خود آویخت و به سمت بزرگان قبیله حرکت کرد.
بزرگان قبیله با دیدن او پرسیدند: قصه این کوزه چیست؟
پیر در پاسخ گفت: گناهانم از پشت سرم به بیرون رخنه میکند بیآنکه به چشم آیند و امروز آمده ام که درباره گناه دیگری #قضاوت کنم.
بزرگان قبیله با شنیدن این سخن چیزی بر زبان نیاوردند و گناه مرد جوان را بخشیدند.
•━━━━•|•♡•|•━━━━•