هدایت شده از KHAMENEI.IR
4_5938315134563785111.mp3
27.11M
🌙 بشنوید | صوت کامل بیانات رهبر انقلاب اسلامی در دیدار رمضانی مسئولان نظام. ۱۴۰۳/۱۲/۱۸
💻 Farsi.Khamenei.ir
هدایت شده از KHAMENEI.IR
49.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌙 ببینید | فیلم کامل بیانات رهبر انقلاب اسلامی در دیدار رمضانی مسئولان نظام. ۱۴۰۳/۱۲/۱۸
💻 Farsi.Khamenei.ir
اوّلاً تشکّر میکنم از بیانات جناب آقای دکتر پزشکیان، رئیسجمهور محترم. بیانات گسترده و خوب و مفیدی را انجام دادند. آنچه نظر من را جلب میکند، بارها هم به خود ایشان این را گفتهام، آن حالت انگیزهای است که در ایشان وجود دارد؛ این خیلی باارزش است. این انگیزه، این احساس که «ما میتوانیم، حتماً انجام میدهیم، دنبال میکنیم، به خدا تکیه میکنیم، به کسی غیر خدا تکیه نمیکنیم»، این حالت در ایشان خیلی باارزش است و انشاءالله به کمک الهی خواهند توانست این کارها را انجام بدهند. امیدوارم انشاءالله در فاصلهی نهچندان زیادی ایشان در مقابل جمع بِایستند و اجرا شدن این خواستههای بزرگ را مژده بدهند به مردم و مردم را خوشحال کنند.
یکی از ابتلائات مهمّ بشر، فراموشی است؛ یک کار لازمی را فراموش میکند، یک مطلب مفیدی را فراموش میکند. لکن آنچه خسارتبار است و غیر قابل جبران است، دو فراموشی اصلی است: یکی فراموشی خدا که خدا را انسان فراموش کند؛ دوّم فراموشی خویشتن، خودفراموشی؛ این دو، فراموشیِ غیر قابل توصیفی است از لحاظ ضربهای که به آیندهی انسان میزند
فراموش کردن خدا یعنی این. «نَسِیَهُم» یعنی او را در پرتو نگاه لطف خودش دیگر قرار نمیدهد، او را مخذول میکند؛ خذله الله. یکی از مهمترین نفرینها «خذله الله» است. «خذلان» یعنی کسی را به حال خود رها کردن، اعتنا نکردن، کمک نکردن، به او نیندیشیدن؛ این خذلان است
در مقیاس فردی معنای فراموش کردن انسانْ خود را، این است که هدف از خلقت خودش را فراموش کند. خب ما معتقدیم که خدای متعال با حکمت عمل میکند؛ ما را برای چه آفریده؟ چرا آفریده؟ این یک سؤال یک مهمّی است. خود خدای متعال و اولیای خدا و پیغمبران و ائمّهی هدیٰ هم گفتهاند که خدا برای چه ما را آفریده؛ خداوند آفریده برای اینکه انسان را به مراتب بالای فضیلت وجودی برساند، تبدیل کند او را به خلیفةالله؛ هدف از خلقت انسان این است
خب، امّا خودفراموشی مربوط به اجتماع. در مقیاس اجتماعی، خودفراموشی مهمتر است. یک آیهی شریفهای در قرآن، در سورهی توبه هست ــ البتّه این آیهی شریفه در مورد منافقین است ــ که خیلی بنده را زیاد متوجّه خودش میکند، وقتی که به اینجا میرسم و آن را میخوانم. آن تکّهی مورد نظر من از آن آیه، این است: فَاستَمتَعوا بِخَلاقِهِم فَاستَمتَعتُم بِخَلاقِکُم کَمَا استَمتَعَ الَّذینَ مِن قَبلِکُم بِخَلاقِهِم وَ خُضتُم کَالَّذی خاضُوا؛(۱۲) این [مطلب] آدم را تکان میدهد. خب قبل از نظام جمهوری اسلامی، این کشور حکّامی داشته، فرمانروایانی داشته، مدیرانی داشته، کارهایی میکردند، بدعملیهایی داشتند، خلافهایی داشتند؛ این انقلاب با همهی زحمات، با همهی رنجها، با معجزهی کسی مثل امام (رضوان الله علیه) ــ که واقعاً حضور او و وجود او در این برههی زمان، یک چیزی شبیه معجزه بود ــ با فداکاریهای فراوان، با از دست دادن چقدر جوان عزیز و برجسته و خوب، با همهی اینها به پیروزی رسید و حفظ شد و این نظام جمهوری اسلامی به وجود آمد. خب، اگر چنانچه همان وضعی را، همان کاری را، همان راهی را که مدیران دوران طاغوت انجام میدادند، ما هم بتدریج به همان سمت برویم، این جرمِ خیلی بزرگی است؛
خودفراموشی اجتماعی» یعنی این: هویّت خودمان را فراموش کنیم، فلسفهی وجودی جمهوری اسلامی را فراموش کنیم. آنطوری که قبل از ما در این کشور در سیاست خارجی، در سیاست داخلی، در ادارهی امور کشور، در تقسیم امتیازات و منابع کشور عمل میکردند، آنجور نباید عمل بکنیم. راه آنها راه دیگری بود، راه ما راه دیگری است، هویّت ما هویّت دیگری است. این را اگر فراموش کردیم، این میشود همان خودفراموشی در مقیاس اجتماعی که خسارت بزرگی است. تکیه به بیگانه، زندگی بر اساس تعدّی، بر اساس فساد، بر اساس ویژهخواری، بهره بردنهای ناسالم؛ خب شاکلهی تمدّن اسلامی و نظام اسلامی که ما به دنبال تشکیل آن هستیم و بودیم، بکلّی منافی با این است. ما از دیگران نمیتوانیم [در این زمینه] تقلید کنیم.
خب، حالا من اینجا چند کلمه در همین زمینه عرض بکنم. شاکلهی نظام اسلامی این است: مبتنی بر اصول و آرمانهای قرآنی است. قرآن هیچ چیزی را فروگذار نکرده. در تفسیر قرآن، در تبیین مفاهیم قرآنی، روایات ما، کلمات معصومین، خود نهجالبلاغهی شریف، هیچ نکتهای را فروگذار نکردند. نظام اسلامی، کشور اسلامی، جمعیّت اسلامی تعریف مشخّصی دارد بر اساس این معیارها و این آرمانها و این اهداف که در کتاب و سنّت ترسیم شده. ما باید به سمت این آرمانها حرکت کنیم. ارزشهایی تعریف شده، بایدها و نبایدهایی تعریف شده؛ باید به سمت این بایدها و نبایدها حرکت بکنیم، تلاشمان را باید در این جهت قرار بدهیم.
ما نمیتوانیم در مسائل گوناگون سیاسیمان، اقتصادیمان و دیگر چیزها پیرو مبانی تمدّن مادّی غرب باشیم. البتّه تمدّن غربی مزایایی دارد؛ در این شکّی نیست. از هر مزیّتی در هر جای دنیا، در غرب و شرق و دور و نزدیک، هر جا مزیّتی هست که ما میتوانیم یاد بگیریم، استفاده کنیم، باید [استفاده] بکنیم؛ در این تردیدی نیست، امّا بر مبانی آن تمدّن نمیتوانیم تکیه کنیم. مبانی آن تمدّن، مبانی غلطی است، مخالف با مبانی اسلامی است؛ ارزشهای آن تمدّن، ارزشهای دیگری است. لذا شما میبینید از لحاظ قانونی، از لحاظ اجتماعی، از لحاظ رسانهای، خیلی راحت میرسند به چیزهایی که شما ــ شمای مسلمان یا آشنای با قرآن ــ از فکر کردنش خجالت میکشید. بنابراین نباید دچار «فَاَنساهُم اَنفُسَهُم» بشویم در این مقولهی تبعیّت از تمدّن غربی
امام
۲۸ آبان ۵۷:
میزان این است که انسان تشخیص بدهد که «لِلّه» هست این قیام. برای خدا هست آن قیام. دیگر اگر لِلّه شد و برای خدا شد، از اینکه تنها هستیم، از اینکه جمعیتمان کم است، دیگر وحشتی نیست. قیام اگر للَّه هست، برای خداست، قیامِ لِلّه هیچ خسران ندارد، هیچ ضرر توی آن نیست.
امام خمینی (ره)؛ 28 آبان 1357
بيشتر بخوانيد: http://emam.com/posts/view/1093