eitaa logo
شیخ حسین اسدی واعظ
370 دنبال‌کننده
424 عکس
104 ویدیو
3 فایل
نشر آثار و اطلاع رسانی جلسات سخنرانی حجت‌الاسلام والمسلمین شیخ حسین اسدی واعظ
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه السلام: أنَا قَتيلُ العَبَرَةِ لايَذكُرُني مُؤمِنٌ إلاّ استَعبَرَمن كشته اشكم؛ هر مؤمنى مرا ياد كند، اشكش روان شود.بحار الأنوار ، ج ۴۴، ص ۲۸۴ . . https://eitaa.com/hosseinasadi128_ir
هیئتی ها در شب و روز چهارم محرم روضه جناب حر علیه السلام و طفلان حضرت زینب سلام الله علیها می خوانند... وقتی آقا سیدالشهداء سلام الله علیه به حر فرمودند: ثکلتک امک... مادرت به عزات بشینه، حر گرفت جلوی خودش رو و به آقا سیدالشهداء عرض کرد: یاحسین هرکس غیر از شما از مادر من اسم می برد من هم اسم مادرش رو می بردم اما مادر شما فاطمه زهرا سلام الله علیها هستند و من نمی توانم در مورد مادر شما چیزی جز خوبی بگم... اون نکته ای که حر را عاقبت به خیر کرد ادب و احترامی بود که نسبت به امام معصوم علیه السلام و نسبت به خانم حضرت زهرا سلام الله علیها کرد... کانال شیخ حسین اسدی واعظ 👇 https://eitaa.com/hosseinasadi128_ir لطفاً عضو شوید ☝️
هیئتی ها در شب و روز چهارم محرم روضه جناب حر علیه السلام و طفلان حضرت زینب سلام الله علیها می خوانند... وقتی طفلان حضرت زینب سلام الله علیها قصد میدان جنگ کردند، فضه می گه به بی بی حضرت زینب خبر دادیم که پسراتون آمدند برای خداحافظی... بی بی حضرت زینب سلام الله علیها فرمودند: پرده خیمه را بنداز پایین برن... ( این نهایت خلوص و ایثار در رفتار یک مادر شهید است و شیعه از حضرت زینب سلام الله علیها درس گرفته و حضرت زینب سلام الله علیها مادر شهدا هستند...) ساعتی گذشت،فضه میگه رفتم به بی بی عرض کردم: جمعی از بنی هاشم جنازه این دو جوان رو دارند می برند،بی بی پسراتون به شهادت رسیدند،می خوان یک بار ببینید بعد بدن هارو می خواهند به خیمه دارالحرب( که دور بود) ببرند... فرمود:بنداز پرده رو پایین ببرندشون... فضه میگه من طاقت نیاوردم،داخل خیمه شدم،مقنعه از سرم کشیدم و زدم به سر و صورتم زدم(عزاداری کردم)... بی بی حضرت زینب آمدند دست های من رو گرفتند فرمودند: انتظار از تو نداریم...مادر ساکت باشه و خادم گریه کنه! فضه ای که در خانه اهل البیت علیهم‌السلام بزرگ شده می گه عرض کردم: سیدتی و مولاتی فضه شما درک این مطلب( خداحافظی نکردن شما با پسران و پیکراشون) رو نداره... بی بی فرمودند: اگه من می رفتم بیرون و با پسرام خداحافظی می کردم یا با جنازشون وداع می کردم ممکن بود همون وقت چشم برادرم حسین علیه السلام به بیفته و شاید خجالت بکشه که پسرانِ خواهرش به خاطر او کشته شدند... تو می خوای برادرم حسین یک سر سوزن حالت شرمندگی داشته باشه؟ فضه می گه ساکت شدم نشستم... بی بی فرمود: خدا به تو اجر بده پس ساکت باش...فصبری کما صبرت... همانطور که ما صبر کردیم تو هم صبر کن... اما ولما قتل علی اکبر... لطمة علی وجهها و صدرها... و صاحت وا ولدا... وا ابن اخا... اما در قضیه ی شهادت حضرت علی اکبر سلام الله علیه بی بی فریاد می زدند پسرم از دستم رفت... پسر برادرم رفت... 😭😭😭 کانال شیخ حسین اسدی واعظ 👇 https://eitaa.com/hosseinasadi128_ir لطفاً عضو شوید☝️
اثر شهادت امام حسین (علیه‌السلام) در دل مؤمنین پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله: إنّ لِقَتلِ الحُسینِ حَرارَةً فی‌ قُلوبِ المُؤمِنینَ لاتَبرُدُ اَبَداً. شهادت امام حسین علیه‌السلام یک داغ سوزانی است در دل مؤمنین که هرگز به سردی نمی‌گراید (و هرگز از بین نخواهد رفت). جامع‌احادیث‌ الشیعه، ج ١٢، ص ۵۵۶ https://eitaa.com/hosseinasadi128_ir
عجیب صلوات‌الله علیه: عَنْ أَبِی‌عَبْدِاللَّهِ علیه‌السلام قَالَ: ...وَ لَوْ یَعْلَمُ الزَّائِرُ لِلْحُسَیْنِ علیه‌السلام مَا یَدْخُلُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صلی‌الله علیه و آله و سلم مِنَ الْفَرَحِ وَ إِلَى أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ إِلَى فَاطِمَةَ وَ إِلَى الْأَئِمَّةِ علیهم‌السلام وَ الشُّهَدَاءِ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ وَ مَا یَنْقَلِبُ بِهِ مِنْ دُعَائِهِمْ لَهُ وَ مَا لَهُ فِی ذَلِکَ مِنَ الثَّوَابِ فِی الْعَاجِلِ وَ الْآجِلِ وَ الْمَذْخُورِ لَهُ عِنْدَ اللَّهِ لَأَحَبَّ أَنْ یَکُونَ مَا ثَمَّ دَارَهُ مَا بَقِیَ وَ إِنَّ زَائِرَهُ لَیَخْرُجُ مِنْ رَحْلِهِ فَمَا یَقَعُ قَدَمُهُ عَلَى شَیْ‏ءٍ إِلَّا دَعَا لَهُ فَإِذَا وَقَعَتِ الشَّمْسُ عَلَیْهِ أَکَلَتْ ذُنُوبَهُ کَمَا تَأْکُلُ النَّارُ الْحَطَبَ وَ مَا تُبْقِی الشَّمْسُ عَلَیْهِ مِنْ ذُنُوبِهِ شَیْئاً فَیَنْصَرِفُ وَ مَا عَلَیْهِ ذَنْبٌ وَ قَدْ رُفِعَ لَهُ مِنَ الدَّرَجَاتِ مَا لَا یَنَالُهُ الْمُتَشَحِّطُ فِی دَمِهِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ یُوَکَّلُ بِهِ مَلَکٌ یَقُومُ مَقَامَهُ وَ یَسْتَغْفِرُ لَهُ حَتَّى یَرْجِعَ إِلَى الزِّیَارَةِ أَوْ یَمْضِیَ ثَلَاثُ سِنِینَ أَوْ یَمُوتَ وَ ذَکَرَ الْحَدِیثَ بِطُولِهِ امام صادق علیه‌السلام: اگر امام حسین علیه‌السلام می‌دانست بواسطه این که چقدر و بر رسول خدا صلی‌الله علیه وآله و بر امیرالمؤمنین علیه‌السلام و بر حضرت فاطمه علیهاالسلام و به شهدا از ما اهل‌بیت وارد می‌آید، و اگر می‌دانست آنچه از دعای ایشان بواسطه زیارتش، هنگامیکه بر می‌گردد و آنچه را که از در همین و در خواهد داشت و آنچه را که برای او پیش خداوند ذخیره شده است، هر آینه دوست می‌داشت که آنجا () خانه‌اش می‌بود و همانا زائر علیه‌السلام از این مسافرتش برمی‌گردد و گامش بر روی چیزی نمی‌آید، مگر اینکه برای او دعا می‌کند و هنگامیکه بر او می‌تابد، گناهانش را از بین می‌برد، همانطور که آتش هیزم را از می‌سوزاند، خورشید چیزی از گناهان او باقی نمی‌گذارند، پس برمی‌گردد در حالیکه هیچ گناهی بر او نیست و برای او درجاتی رفیع خواهد شد که کسی که در خون خود در راه خدا غوطه‌ور است بدان نمی‌رسد و فرشته‌ای بجای او موکل خواهد شد و برای او استغفار می‌کند، تا اینکه دوباره به زیارت برگردد، یا اینکه سه سال بگذرد یا تا وقتی که بمیرد. 📕 مستدرک الوسائل، جلد ۱۰ صفحه ۳۴۳ https://eitaa.com/hosseinasadi128_ir
و اصلی علیه‌السلام در روایاتی وارد است که، یک هزار و نهصد و تیر بر تن آن وارد شد... پس آن حضرت ایستاد تا ساعتی بیاساید از خستگی جنگ و همچنان که ایستاده بود، سنگی بیامد و بر پیشانی مبارک او رسید، پس جامه برداشت، که خون را از روی بسترد و پاک کند، که تیری سه شاخه و زهر آلود بیامد و بر سینه آن حضرت نشست و به روایتی بر دل آن حضرت... پس فرمود: بسم الله و بالله و علی ملة رسول‌الله، و سر سوی آسمان بلند کرد و گفت: خدایا تو میدانی مردی را می‌کشند که روی زمین پسر پیغمبری جز او نیست. آنگاه آن تیر را بگرفت و از پشت بیرون آورد و مانند ناودان برجست، پس دست بر آن زخم گذاشت، چون پر شد سوی آسمان پاشید و یک از آن برنگشت و در آسمان دیده نشده بود، تا آن گاه که علیه‌السلام آن را به آسمان پاشید و بار دوم دست بر آن نهاد و روی و محاسن را بدان آغشته کرد و فرمود: جد خویش رسول‌خدا صلی‌الله علیه و آله و سلم را چنین خضاب شده دیدار کنم و گویم یا رسول الله و مرا کشتند... 📕 نفس‌المهموم، باب شهادت مظلوم https://eitaa.com/hosseinasadi128_ir
📌 خلاصه‌ای از صلوات‌الله علیه 📌 ▫️سه روز، روزه پیش از ▫️ترک کلام بیهوده و لغو و مخاصمه و مجادله در راه ▫️غسل کردن پیش از زیارت و در وطن خود ▫️خواندن ادعیه مأثوره هنگام غسل کردن ▫️طاهر بودن؛ به این معنا که انجام غسلی بر او واجب نبوده و با وضو باشد ▫️پوشیدن جامه‌های پاکیزه ▫️پوشیدن جامه تیره یا در کربلا ▫️کوتاه برداشتن گام‌ها، هنگام رفتن به و حرکت کردن به آرامی و با وقار ▫️گفتن ذکر «اللَّهُ أَکْبَر»، «الْحَمْدُ للَّهِ»، «سُبحانَ اللَّهِ» و «لا الهَ الَّا اللَّهُ» هنگام رفتن به زیارت و صلوات فرستان بر پیامبر و آل ایشان ▫️خواندن اذن دخول قبل از ورود به حرم مطهّر ▫️اذن دخول گرفتن با و ▫️تلاش جهت تحصیل رقّت قلب، سوزش و شکستگی دل و خضوع ▫️سجده برای خداوند به منظور تشکر از این نعمت الهی ▫️عتبه‌بوسی ▫️مقدّم داشتن پای راست هنگام ورود و پای چپ هنگام خروج ▫️ایستاده کردن، البته اگر فرد عذری ندارد ▫️سر به زیر انداختن و توجه نکردن به بالا و طرف راست و چپ ▫️خواندن زیارت‌های مأثوره ▫️خواندن نماز زیارت، که حداقل دو رکعت است ▫️خواندن دعاهای وارده، بعد از نماز و زیارت ▫️خواندن مقداری از قرآن، خاصه سوره و و هدیه کردن آن به سیدالشهداء صلوات‌الله علیه ▫️زیارت کردن به نیابت ارواحنافداه، پدر و مادر و دوستان و نزدیکان و برای آن‌ها طلب مغفرت نمودن ▫️بلند نکردن آواز و صدای خود در مشاهد شریفه ▫️توقف در حرم، به قدر حال و توسل ▫️وداع باصاحب آن مرقد شریف هنگام رفتن از آن شهر ▫️قصد بازگشت به آن مکان مقدس هنگام ▫️بهتر شدن حال و کردار و گفتار، قبل و بعد زیارت ▫️انفاق و احسان بر فقیران و مجاوران آن بقعه ▫️یاری رساندن به سایر زوار حضرت ▫️عطر نزدن و سرمه نکشیدن؛ «وَلاتَدَّهِنْ وَ لاتَکتَحِل حتّی تَأتِیَ الفُرات» ▫️حرکت به سوی حرم با آرامش و متانت؛ «وَیَلْزَمُکَ التَّوقیرُ لِأَخْذ ما لَیْسَ لَکَ» ▫️دیده از محرمات پوشاندن؛ «وَیَلْزَمُکَ انْ تَغُضَّ بَصَرَکَ» ▫️پرهیز از خصومت و نزاع ▫️پرهیز از سوگند یاد کردن ▫️پرهیز از شوخی و مزاح؛ «وَاقِلّ مِنَ الکَلامِ وَالمِزاح» ▫️مصاحبت نیکو با همسفران؛ «یَلْزَمُکَ حُسْنَ الصَّحابَهِ لِمَنْ یَصحَبُکَ» ▫️زیاد ذکر خدای گفتن؛ «وَأَکْثِر مِنَ اللَّهِ تَعالی» ▫️پا برهنه و همچون بندگان حرکت نمودن؛ «وَامْشِ حافیاً وَامْشِ مَشْیَ العَبد الذَّلیل» 📕 فروع کافی، جلد ۶، صفحه ۳۲۱ 📕 کامل‌الزیارات شریف: باب ۴۸، ۴۹، ۷۹ 📕 آداب زیارت، صفحه ۱۵۲ https://eitaa.com/hosseinasadi128_ir
🩸 🩸 هنگامی که زنان و فرزندان علیه‌السّلام از شام بازگشتند و به عراق رسیدند، ساربان را گفتند: که ما را از طریق ببر... هنگامی که به موضع رسیدند، جابر بن عبداللَّه انصاری را با گروهی از بنی‌هاشم و مردی از آل رسول‌اللَّه یافتند که برای امام حسین علیه السّلام وارد شده بودند. فَوَافَوْا فِی وَقْتٍ وَاحِدٍ وَ تَلَاقَوْا بِالْبُکَاءِ وَ الْحُزْنِ وَ اللَّطْمِ وَ أَقَامُوا الْمَآتِمَ الْمُقْرِحَةَ لِلْأَکْبَادِ وَ اجْتَمَعَ إِلَیْهِمْ نِسَاءُ ذَلِکَ السَّوَادِ وَ أَقَامُوا عَلَی ذَلِکَ أَیَّاماً همه در یک وقت وارد شدند و با یکدیگر شروع به و گریه کردند و به صورت زدند. و ماتمی به پا کردند دلخراش و جگرسوز... پس، زنان آن دیار نیز به ایشان پیوستند و همگی چند روزی عزاداری کردند. 📕 لهوف، صفحه ١٩۶ 📕 بحارالانوار، جلد ۴۵، صفحه ١۴٧ https://eitaa.com/hosseinasadi128_ir