#حمله_تروریستی_کرمان
بگذار که در معرکه بیسر گردیم
با لشکر آفتاب برمیگردیم
هنگام شهادت است آغاز حیات
«ما را بکشید زندهتر میگردیم»
اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است👇
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
╭┅─────────┅╮
🆔 @hosseinfaziar
╰┅─────────┅╯
#حمله_تروریستی_کرمان
#روایت_ناب
🔹🔷پیامکی عجیب!
💔دلشوره عجیبی در وجودش زبانه میکشد ..
انگاربه دلش برای دخترجانش شده بودکه امروز،روزرفتن است
زینب بغض کرده است!
میدانید؟سخت ترین کاردنیاایستادگی یک پدردربرابربغض وگریه دختراوست!
_ من که نمیگم نرید..اصلاقربون حاج قاسم برم که ماشاءالله شوروشوقی به پا کرده وکلی زائرداره من گفتم وقت خلوتی برید!
نگرانم دخترم...خب توی این شلوغی اگه بلایی سرتون بیاد...
حالاوقت مداخله مادر است!
_ نگران نباش...تنهاکه نیست.. منم کنارشم
پدربه چهره مادرودخترنگاه می اندازد
از همان نگاه هاکه یعنی قبول!
_ باباجونم ..من که لیاقت شهادت و این برنامه هارو ندارم نترس!بزار برم من که هرجابرم تهش جام پیش خودته ..
لبخند پدر مجوز یک جدایی است
ادبی اش چه میشود؟فراق
شایدهم آغازیک وصال شیرین است
راستش این لبخند را،این چنان تفسیر میکنیم
_ فالله خیرحافظاوهوارحم الراحمین
مادرودخترمیروند
امروزسیزدهم دی ماه است!
مادرودخترمیروند
ساعت14و50دقیقه است!
اخبار،میزبان پدری است که دردلش آشوب است
_شنیده شدن صدایی مهیب درگلزارشهدای کرمان
قلب پدر،نزدیک است ازشدت ضربان بیرون بیاید...پسرش اورادرمیابد
_ باباچیشده؟
با عجله پیام ارسال میشود
جواب پیامک میرسد
_ نوشته من شهیده شدم دارم ازبهشت پیام میدم
اخباردومین صدای مهیب راخبرمیدهد!
مادرودخترمی روندتابرای همیشه مهمان شهداشوند