eitaa logo
حسینیه اندیشه و جبهه مقاومت
552 دنبال‌کننده
254 عکس
61 ویدیو
138 فایل
مباحث و یادداشت‌هایی هم‌سو با حسینیه اندیشه در موضوع جبهه مقاومت ✔️آدرس وب سایت: http://hosseiniehandisheh.ir ✔️آدرس کانال رسمی حسینیه اندیشه: https://eitaa.com/HossiniehAndisheh ✅ ارتباط با مدیر کانال: @azn1360
مشاهده در ایتا
دانلود
*مصائب مکتوم* یا *روضه‌هایی که خوانده نشده است* مشکل اینجاست که همه چیز را با معیارها و مقیاس‌های خودمان می‌سنجیم. مثلا وقتی خدا دارد عذاب جهنّمیان را توصیف می‌کند که *ثمّ فی سلسله ذرعها سبعون ذراعاً فاسلکوه* ، با خودمان می‌گوییم: «حالا یه زنجیری به طول هفتاد گز دورش بپیچن؛ یه کم طولانی‌تر از زنجیرهای دنیا هست ولی قاعدتاً نباید خیلی اذیت کنه» ولی نمی‌دانیم که اوصاف بهشت و جهنم در این خیالات کودکانه خلاصه نمی‌شوند و باید این حقائق را از کسانی پرسید که آن را دیده‌اند و اصلاً اختیار جنّت و نار به آنها سپرده شده: نقل شده که نبی اکرم فرمود: اگر یک ذراع از زنجیری که خدا در کتابش ذکر کرده بر تمامی ِ کوههای دنیا قرار داده شود، همگی ذوب خواهند شد! و امام صادق گفت: کسی که با این زنجیر به بند کشیده می‌شود، فرعون ِ این امّت است؛ یعنی همان معاویه! حالا بیایید ادراکات ناقص‌مان را کنار بگذاریم و به این توجه کنیم که خدا نه به طاعت مطیعین نیازی دارد و نه به عذاب عصیان‌گران. عذابش هم از روی عدل است و انتقام، خنک شدن دل، رو کم کنی و تمامی وصف‌های مادی و بشری به ساحت قدسش راه ندارد. خودش هم گفته که ذرّه ای ظلم در عذابش نیست *و إنما تجزون ما کنتم تعملون* : جزایتان فقط و فقط و فقط عین همان چیزی است که در دنیا انجام داده‌اید. پس معاویه چه کرده که خدای عادل در مجازات و بی نیاز از عذاب، به چنین عذابی وعده‌اش داده. حجم عناد و غلظت کینه‌اش چقدر بوده که انعکاسش در آخرت، هفتاد گز از زنجیرهایی است که فقط یک گز از آنها دنیا را به آتش می‌کشد. البته تعجب نداردها! کسی که بتواند علی را با آن همه جاذبه‌ی نورانی ـ که تاریخ را درنوردیده و هنوزم که هنوز است فدایی می‌سازد ـ در زمان حضور خودش و جلوی چشمان او به «مرد ِ منفور مردم» تبدیل کند، خیلی پرکار بوده و قدرت ِ روحی ِ وحشتناکی داشته برای محقق کردن ِ اعلی درجات شیطنت. چقدر محاسبه و تدبیر و مکر و حیله و ریاضت فکری و تلاش عملی و برنامه‌ریزی و هماهنگی و انسان‌سازی و جامعه‌پردازی کرده تا کشش فطری بشر به درّ نایابی مثل علی را کور کند. و چه طور کرور کرور انسان و مقدورات و منابع را بسیج کرده که دنیاپرستی مردم را تحریک کند تا خودشان علی را در زنجیرهای انزوا و طرد و تردید به بند بکشند. بی خود نیست که می‌گویند دنیا «جهنّم ِ» مومن است. سنگینی ِ مصائبی که معاویه در این دنیا بر روح علی فرو ریخت، «آتش ِ» همان زنجیری است که فقط یک تکّه از آن، تمام کوه‌ها را ذوب می‌کند و در آن دنیا به دورش پیچیده می‌شود. بعضی موقع‌ها فکر می‌کنم همان‌طور که امثال ما نمی‌توانیم از عظمت ائمّه‌ی نور درکی داشته باشیم، عمق خباثت ائمّه‌ی نار هم برای‌مان نفهمیدنی است و همین نفهمی‌هاست که مانع از درک «فلسفه‌ی خلود» است ... بگذریم. همه‌ی اینها را گفتم تا پرده‌های ضخیمی که جلوی عقل و روح‌مان را گرفته، کمی تکان بخورد و از لابه لایش، نیم‌نگاهی بیندازیم به اوج فشار و دردی که بر علی وارد شده است. فقط وقتی می‌شود نگاهی به مصائب علی انداخت که میزان عذابهای دشمنانش را تصور کرد که آن هم تصور کردنی نیست. تازه این فقط توصیفی از زندگی معاویه در آن دنیا بود و وضعیت «اصحاب تابوت» و «اهل فلق» باشد برای بعدها. سربسته بگویم که این، فقط عذاب «رابع» بود اما این قصه سر ِ دراز دارد؛ «ثالث» و «ثانی» و «اوّل» هم دارد... اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و آخر تابع له علی ذلک
🔅گر قطره‌ایم، از آب وضویی چکیده‌ایم🔅 🔅گر ذرّه‌ایم، گِرد عبایی دویده‌ایم🔅 ✅ بعضی چیزها هست که بدون آن‌که مورد توجه‌مان قرار بگیرند یا از تأثیرشان درکی داشته باشیم، کاملاً آنها را پذیرفته‌ایم. یکی‌شان «سلسله مراتب» است. 🔻برای تأمین نیازهای مادّی، سلسله مراتب و قواعدش را قبول می‌کنیم و برای گرفتن نمره و اخذ مدرک تا انجام کارهای اداری و سازمانی، به طبقه‌بندی مناصب و سروکلّه‌زدن با پایین‌دست‌ها برای رسیدن به بالانشین‌ها تن می‌دهیم. اما وقتی نوبت به امور معنوی می‌رسد، نمی‌دانم چه اصراری هست که این حقیقت فراگیر نادیده گرفته شود. گمان می‌کنیم که از هر کدام‌مان، یک خط مستقیم به سمت امام زمان کشیده شده و هیچ واسطه و منصب و مرتبه‌ی دیگری در کار نیست. اما هر وقت، برقی که پشت سدّها تولید می‌شود، یک‌راست و بدون عبور از هیچ شبکه‌ای به خانه‌مان وصل شد، نور حضرت ولی‌عصر هم مستقیم و یک‌ضرب به قلب ما خواهد رسید! انگار یادمان می‌رود که این حجم از کاهلی و جاهلی اگر به درجات ایمانیِ برتر از خود مرتبط نشود، موقع اتّصال به قلّه‌های برتر نابود خواهد شد؛ مثل چراغی چند‌وات که بدون ترانسفورماتور به نیروگاه برق وصل شود! چه می‌شود کرد؟ اختلاف «ظرفیت» در ایمان است که چنین حکمی می‌کند ... 🔻به همین دلیل است که گمان می‌کنم دین‌داری ما در «مجموعه‌ای از بدهکاری‌ها» کاشته شده و جوانه زده و سربرآورده است. خدا می‌داند که برای رسیدنِ هر یک حدیث به ما، چقدر فقیه فدا شده‌است و برای به پذیرش‌رسیدنِ هر حکم در میان ما، چند شهید جان داده‌اند و برای بیدار شدن دل‌ها چند کرور آبرو ریخته شده و هزینه‌هایی که مبارزه با تراکم ظلمات و پدید آمدن سوسوهای هدایت در پی داشته، چقدر بوده است و خلاصه‌اش، برای بالا رفتن از پلّه‌های ایمان، باید چه دست‌هایی به سمت‌مان دراز شوند و دست‌مان را بگیرند. اصلاً تاریخ را رها کنید که یادآوری‌ش سال‌ها حرف‌زدن و نوشتن می‌طلبد. اگر ساده‌انگارانه هم نگاه کنیم همین امروز در ایمان‌مان، مدیون پدر و مادری مومن یا رفیقی معتقد یا معلمی متدیّن یا محیطی خوب یا مطالعه‌ای مفید یا مرامی مردانه بوده‌ایم. عبور و مرور نور مسیری دارد که از مرکزش در «ابواب الایمان» شروع می‌شود و بعد دست کسانی را می‌گیرد که در درجات بالای ایمان مأوی گرفته‌اند و دست‌آخر به ما زمین‌گیرهای این‌زمانی‌شده ختم می‌شود. 🔻این سوالِ پر از غم در دعای ندبه که: «هل الیک یابن احمد سبیل فتلقی»، پاسخش هر چند بسیار پیچیده اما کاملاً مثبت است. چون حقیقی‌ترین حقیقتِ دنیا، جریان نور شما در این تاریکخانه‌ است و این نور قطعاً در نقطه‌هایی متمرکز می‌شود؛ یعنی قوی‌ترین شعاع‌هایش، قلب نوّاب عامّ‌تان را روشن می‌کند. و الا اگر صاحب دین اراده‌اش را در جایی جاری نمی‌کرد، قطعاً چیزی از دین باقی نمی‌ماند. درست است که بی‌شما، همگی بی‌مایه و بی‌سرمایه شده‌ایم اما یک دارایی برای‌مان مانده و آن پیرغلام‌هایی است که صداقت‌شان در نوکری را برای شما اثبات کرده‌اند. 🔻 راستش را بخواهید در نبودتان، تنها دل‌خوشی ما است که به برکت شما، مومنین را در مقابل الحاد و التقاط حفظ کرده و امیدمان به است که مرزدار حریم ایمان در برابر اهل طغیان است تا دشنه‌ی کفار حربی از همیشه کُندتر شود. امثال من ارزشی نداریم و فرسنگ‌ها از شما دور شده‌ایم اما 🔅یابن السُرُج المضیئه🔅 ای فرزند خورشیدهای فروزان! 🔻در این تاریکی ترسناک و در این کشاکش کفر و تکفیر، بیشتر از گذشته به قلب پیرغلام‌هایت بتاب که هر چقدر خدمتگزاران آستانت نورانی‌تر شوند، در این پایین‌ها، چیزکی هم نصیب ما بی‌بتّه‌های باری به هر جهت خواهد شد ... 🔷🔸💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠🔸🔷 ◀️ برای سی سالگیِ بهره مندی ما از ؛ کسی که دوست داشته ام عمرم را در راه جبران مجاهدت‌های او صرف کنم هر چند خیلی چیزها به این راحتی جبران شدنی نیستند ...
🔅جزئیاتی درباره ی یک وفای به عهد 💠 همسایه ای داشت که طرفدار خلیفه بود و با اموالی که بدست آورده بود، مجلس رقص و آواز به راه انداخته بود و مردم شهر را راهی ِ خانه اش کرده بود. خیلی شکایت کرده بود، اما گوش همسایه بدهکار نبود تا اینکه یک روز و بعد از شنیدن شکایتهای همیشگی گفت: «من مبتلا به گناهم اما تو ـ ای ابابصیر ـ از گناه برکناری. حال مرا به گزارش بده تا شاید خدا مرا هم بوسيله تو نجات بخشد» 💠 حرف همسایه به دلش نشست و ابابصیر وقتی به مدینه رفت و قضیه را برای تعریف کرد، سعی کرد دقیقا این جملات حضرت را حفظ کند: «چون به كوفه باز گردى، نزد تو آيد. به او بگو جعفر بن محمد ميگويد: تو آنچه را بدان مشغولی واگذار، من از طرف خدا بهشت را براى تو ضمانت ميكنم.» 💠 هنوز ابوبصیر خستگی راه مدینه تا کوفه را از تنش نتکانده بود که جمعیت زیادی به خانه اش آمدند. آن همسایه را هم بین جمعیت دید که حتماً به امیدی آمده بود. او را نگه داشت تا بقیه بروند. خانه که خلوت شد و ابوبصیر پیغام را به مرد رساند، صدای گریه ی مرد، خلوتیِ خانه را شکست که: واقعاً ابوعبدالله همین جملات را فرمود؟! 💠 بعد از چند روز، کسی ابوبصیر را صدا زد که: «همسایه ات تو را می خواند.» وارد خانه اش شد. مرد را دید که پشت در، لخت و عریان نشسته است و می گوید: «هر چه در منزل داشتم بيرون كردم و اكنون چنانم كه مي بينى!» دقایقی بعد ابوبصیر با چند تکه لباسی که از برادران شیعه اش گرفته بود، درگاه خانه ی همسایه اش را پُر کرده بود. 💠 چند روز بعد، پیک بعدی از قول همسایه نقل می‌کرد که: «بیمار شدم ابابصیر! به خانه ام قدم رنجه نمی کنی؟» تلاشش را برای معالجه ی مرد کرد اما وقتش رسیده بود. لحظات آخر به هوش آمد و بریده بریده گفت: «ابابصیر! آ...قا..یت..به..قول..ش.و..فا...کر..د» و جان داد. 💠 موسم حج رسید و ابوبصیر دوباره راهی حجاز شد و مثل همیشه خود را در خانه ی ابوعبدالله پیدا کرد. هنوز یک پایش در صحن خانه و یک پایش در راهرو بود که از داخل اتاق، صدای جعفر بن محمد را شنید: «ای ابا بصیر! به قولی که به همسایه ات داده بودیم، وفا کردیم...» ـــــــــــــــ ✅ ما که اباعبدالله نداریم، به چه کسی رو بزنیم و چه کسی برای‌مان نسخه بفرستد؟
5acc9ae638239423a62ff979_5647106029671145409.mp3
زمان: حجم: 31.46M
☑️ سخنرانی توسط: حجت الاسلام والمسلمین 🏴 موضوع: ایت_عظمی 🔘 مکان: قم المقدسه، مسجد اهل بیت علیهم السلام 🔘
5acc9ae638239423a62ff979_5988163682285577065.mp3
زمان: حجم: 35.96M
☑️ سخنرانی توسط: حجت الاسلام والمسلمین 🏴 موضوع: ایت_عظمی 🔘 مکان: قم المقدسه، مسجد اهل بیت علیهم السلام 🔘
5acc9ae638239423a62ff979_-2777637129352366041.mp3
زمان: حجم: 41.37M
☑️ سخنرانی توسط: حجت الاسلام والمسلمین 🏴 موضوع: ایت_عظمی 🔘 مکان: قم المقدسه، مسجد اهل بیت علیهم السلام 🔘