حکایتی از گلستان سعدی
مردمآزاری را حکایت کنند که سنگی بر سر صالحی زد. درویش را مجال انتقام نبود. سنگ را نگاه همیداشت تا زمانی که ملک را بر آن لشکری خشم آمد و در چاه کرد. درویش اندر آمد و سنگ در سرش کوفت. گفتا: تو کیستی و مرا این سنگ چرا زدی؟ گفت: من فلانم و این همان سنگ است که در فلان تاریخ بر سر من زدی. گفت: چندین روزگار کجا بودی؟ گفت: از جاهت اندیشه همیکردم، اکنون که در چاهت دیدم فرصت غنیمت دانستم.
لغات
درویش= بیچاره
لشکری= از فرماندهان لشکر
از جاهت اندیشه همیکردم= از پست و مقامت می ترسیدم
#روز_سعدی گرامی باد
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
ن و القلم؛کانال مسابقات با جایزه نقدی
🆔 @hosseinililab
#اطلاعات_عمومی
دو سوال درباره سعدی
❓چرا به سعدی» «سعدی» میگن؟
پدر سعدی، پیش بزرگی به نام سعد بن زنگی کار می کرد و از اونجایی که خودش و فرزندش نمک پرورده سعد بن زنگی بودن لقب سعدی رو برای فرزندش برگزید.
❓به سعدی «شیخ اجل» میگن یعنی چه؟
اجَلّ، صفت تفضیلی از خانواده معنایی جلال و جلیل است.
پس اَجلّ یعنی گرامی تر، بزرگ تر
#روز_سعدی گرامی باد
#مسابقه
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
ن و القلم؛کانال مسابقات با جایزه نقدی
🆔 @hosseinililab