🎯دیپلماسی قابل پیشبینی پاشنه آشیل سیاست خارجی
همزمانی اخبار کنار رفتن حسین طائب، سفر الکاظمی به تهران برای میانجیگری روابط ایران و عربستان،اعلام مذاکره همزمان با مصر و اردن،قبول میانجیگری اعراب در برجام(خواسته سالها پیش اعراب برای داشتن سهم در برجام«منطقهای»)، یک خروجی بیشتر ندارد و آنهم «تنشزدایی» است.
برجام قطعا مهمترین واقعه سیاست خارجی ایران در چهل و سه سال اخیر است که تاریخ دیپلماسی ایران به قبل و بعد از آن تقسیم میشود. مهمترین اثر و نتیجه دلخواه برای طرف غربی که بارها به آن اذعان کرده و انتظار برآورده شدن آن را داشتهاند،تبدیل جمهوری اسلامی از یک بازیگر انقلابی به یک بازیگر نرمال آن هم در منطقه خاورمیانه است!!!
که البته میتوان موفقیت حدودی آن را با درپیش گرفتن سیاست «تنشزدایی» یا «صبر استراتژیک» ایران در برابر بازیگران غیرنرمالی مانند اردوغان، بنسلمان، بنزاید، شیخ تمیم و اسراییل به نظاره ایستاد که مطمئناً حتی در صورت کیاست ایران،خطای محاسباتی و انتقال پالس ضعف را افزایش داده است.
همچنین برجام و هشت سند پیوستی آن، چنان محکم به پای ایران بند خورده و امکان رهایی از آن وجود ندارد که جناحین چپ و راست، هرکدام با منطق خود، هرچه با آن سروکله میزنند باز به نقطه «تقریبا هیچ پسابرجام» بازمیگردند.؛ گره خطرناکی که به ریل گذاری غلط برای آینده ایران تبدیل شده و رهبر انقلاب تنها راه رهایی و پاره کردن این پابند را نه ترک مذاکره و نه پاره کردن برجام، بلکه « قوی شدن» و حرکت در مسیر آن دانستهاند که البته زمانبر است. حال چنین توافق خطرناکی که در عوض وانهادن برخی از حقوق مسلم ایران در برابر کسب برخی حقوق حقه دیگر نگاشته شده، به لطف شانتاژ رسانه های جریان اصلی بعنوان دستاورد به ملت خورانده شده، بی شک فروش کالای بازدارندگی و نیز صبر استراتژیک در برابر ضربات امنیتی در برابر امتیازات محدود اقتصادی خطرآفرین و در بلند مدت درهم شکننده اعتمادبنفس ملی خواهد بود.
در این بین انتقاد اصلی به سیاست خارجی ایران، پس از اقدامات ابتکاری نظیر مودالیته لاریجانی و بستههای آماده جلیلی که نهایتا در مذاکرات الماتی در دوره احمدینژاد به امتیازاتی مناسب در مقیاس خود منجر شد، پیش بینی پذیر بودن بازی ایران در ده سال اخیر خصوصا در مقاطع زمانی قبل و بعد از برجام است. چنانچه ایران با هر قدم تشدید محاصره علی رغم کاهش تعهدات و بزرگنمایی آن در رسانههای داخل، از نظر ذهن محاسبهگر غربی سه قدم عقب تر رفته و مهمتر آنکه پروژه نرمالیزاسیون ج.ا.ا همواره برقرار بوده است؛تاجایی که طرف مقابل را به این نتیجه میرساند هر چه تنش را بالاتر ببرد طرف ایرانی عقب نشینی بیشتری انجام خواهد داد و این سطح اژ تنش را ترور ارشدترین ژنرال عملیاتی ایران و بعد از آن تهدید به بمباران 52 نقطه از جمله حرم امام هشتم پیش برده و البته نهایتا مردان میدان با پرداخت هزینه، سعی در جبران ضعف دستگاه دیپلماسی داشتهاند. این در حالی است که غرب بدلیل پاشنه آشیل بحران انرژی، هر نوع تشدید تنش را به ضرر خود میداند و این باید مهمترین امتیاز حال حاضر برای ایران تا زمان گرفتن تضمین از غرب باشد، نه آنکه قبل از هرگونه تضمینی، دست خود را با تنشزدایی و برداشتن تهدید از سر شاهراه انرژی جهان، خالی نماید.
#حســـــــیــنکـــمیــل
چند نکته در مورد برجام که با شانتاژ رسانهها، مغفول مانده است
۱)در برجام، کسی به ما لطف نمیکند و هیچ امتیازی از جیب غربیها به ایران داده نمیشود، بلکه بخاطر فشار خارجی و تحریک داخلی و مغفول ماندن اصل قضیه،ایران برای دستیابی به برخی حقوق خود،بخش دیگری از دارایی خود را واگذار میکند..
2):اولین نقض برجام، دقیقا در دولت دموکرات #اوباما و معاون اول او «#جوبایدن» رخ داد.تمدید مجدد تحریمهای دهساله و عدم #تعلیق تحریمهای بانکی،نفتی،بیمهای و کشتیرانی در تناقض با برجامی که به اعتراف آقای «صیف» ریس وقت بانک مرکزی ایران،برای ایران «#تقریباهیچ» به ارمغان آورد
۳):در این بین اما،رسانههای نزدیک به اصلاحات و سازندگی،احیای توافق در دوران بایدن را حتی به قیمت تغییر تیم مذاکره،عقبنشینی از حقوق، و مشروع دانستن عذر امریکا در عدم ارائه تضمین،خواستارند.
تضمینی که دولت امریکا، برای دوسال باقیمانده دولت بایدن، از دادن آن امتناع میورزد
۴):خب ممکن است این سوال پیش آید که چرا در دوران توافق اوضاع اقتصادی بهتر بود؟
جواب: دولت منابع ارزی بانک مرکزی را بعنوان قرض و به وعده بازپرداخت پس از آزادسازی منابع خارجی،جهت واردات با ارز دولتی و کنترل بازار و القای اثر توافق آنقدر خرج کرد که این ارزها هم نهایتا تمام شد. از جمله پولهایی که باید در برجام آزاد میشد و نشد، پولهای ایران در امارات،هند،کره،و عراق بود که در دولت جدید در عوض توقیف کشتی کره،قطع گاز عراق،ضربات مهلک یــمنیها به ابوظبی،پرداخت شد.هرچند کارمند کرهای،با خیال راحت از بلوکه ماندن اموال ایران،اختلاسش را انجام داده بود.
5):هدف اصلی غرب از برجام،نرمال کردن رفتار و زدن دستبند به ایران با فشار افکار عمومی،در منطقه غیرنرمال خاورمیانه با حضور اردوغان،بنسلمان،بنزاید،اســـرائــیل، داعش ،طالـبان و... است.هستهای بهانهای بیش نیست والا تحریمهای ایران،از پاکستان و هند و کره شمالی بیشتر نبود.
اینکه ایران در برابر هر اقدام سنگینی علیه کشور نظیر حذف فرمانده شهید،«صبر استراتژیک»و سکوت در مورد اقدامات متقابلش در برابر دشمن پیش میرود،بدان بخاطر است که عدهای با رمز تضعیف برجام، بازار و اقتصاد و معیشت ملت را نابود نکنند. معیشتی که خود باید از رهگذر امنیت حاصل شود
۶):عدهای در داخل اما سعی دارند خروج رسمی ترامپ از برجام را حاصل اقدامات ایران در تقویت قدرت منطقهای به خورد مردم بدهند.حال آنکه خود ترامپ،دلیل خروج از برجام را،ناکافی دانستن امتیازات آن اعلام کرد.همان چیزی که امروز،تیم بایدن، بعنوان شرط تعلیق! تحریمها #گروهزرد اعلام نموده است!
۷):سه گروه تحریمهای دسته بندی شده بوسیله امریکا:
تحریمهای سبز ناظر بر تحریمهای تعلیق شده در دوره اوباما از امضای برجام(که البته هیچگاه در عمل رخ نداد)،و با خروج ترامپ، دوباره رسمیت یافتند.طبیعی است که بایدن و تیمش برای احیای برجام حاضر شوند این تحریمها را مجددا تعلیق کنند؛
تحریم های رده زرد؛آمریکا در این حوزه آماده لغو مشروط برخی تحریمها در قبال گنجاندن بند #غیرهستهایِ« ضرورت همکاریهای آینده»در متن توافق،در مذاکره با #عراقچی بود که خروجی آن،پذیرش نظام بازرسی شدیدتر، طولانیتر شدن تعهدات و برجام منطقهای بود،که با مخالفت تیم جدید مواجه شد.
دسته سوم تحریمها/رده قرمز شامل 500تحریم مختلف؛ از نظر واشنگتن این تحریمها هیچگونه مغایرتی با برجام نداشته و قابل چانهزنی نیست. جالب آنکه این تحریمها با اسم #غیرهستهای، عملا تحریمهای قبلی را با عنوان دیگری بازگردانی میکند
۸)نکته آخر: کسانی که اقتصاد ایران را با سادهلوحی یا خیانت به این روز انداختهاند،و در پایان عمر سیاسی خود،برای فرار،همه تقصیرها را به آدرس واشنگتندیسی حواله میدانند، امروز،به دلیل ضعف شدید اطلاع رسانی در مورد #احیای برجام،فرصت احیای مجدد خود را یافتهاند،و الحق«کاسب تحریمند!»
ظریف:«حذف فـــخریزاده توسط مو۳اد برای جلوگیری از برجام بود!»
نخیر،آنها زمانی که سکوت شما در تجاوز پلیس سعودی به 2ایرانی،کچل کردن معلمان ایران در امارات،لخت کردن خانم ایرانی درفرودگاه گرجستان،دستبند زدن به دست پسر5سالهایرانی در فرودگاه امریکا، حمله به سفارتخانههای ایران در سراسر جهان،دستگیری دیپلماتهای ایران به بهانه اثبات نشده،بدرقه جاسوسهای مبادلهای تا فرودگاه و اهدای گل،مقدم بودن پیروزی حزبی بر منافع ملی در دیدار با البرادعی و اجلاس داووس،دیدار مخفیانه با جرج سوروس یهودی علیه منافع ملی راه ندادن سفیر ایران به سازمان ملل،ممنوعیت ورود اتباع ایرانی به امریکا، ندادن سوخت به هواپیمای خودت،تلاش برای آزادسازی کشتی انگلیسی در خلیجفارس و جواسیس مختلف برخلاف منافع ملی،پذیرش مخفیانه خواستهها در مورد منطقه و موشکی، اعلام عدم خروج از برجام در صورت خروج امریکا و عمل به آن ث در نهایت التماس مذاکره آنهم فقط 20روز پس از #جــنــایــتفرودگــاهبــغــداد را دیدند، فهمیدند که شما همانند اعتیاد کودک به سینه مادر،معتاد برجامید و مهم نیست خروجی آن رفع تحریم باشد یا جنایت بغداد، جناب ظریف!همه زندگی شما امریکاست،همانگونه که بجز 1000سکه برجامی،تمام اموالتان امریکاست.پرونده روانشناسی شماهم دست مو3اد و سیــا بود که از مسئولیت گرفتن شما خوشحال شدند. برخلافما،آنها میدانندکه به اندازه«پرتکردنخودکار»که در رسانهگفتید ومعلوم شدکارعراقچی بود!عرضه ندارید
حسینکمیل
عاشق این مردم!!
.
پیروزی حزب تحریک انصاف به رهبری «عمرانخان» نخست وزیر برکنار شده پاکستان در ایالت "پنجاب" به عنوان بزرگترین استان پرجمعیت این کشور که مرکز قدرت حزب مسلم لیگ نواز شناخته میشد، دولت "شهباز شریف" نخست وزیر حکومت ائتلافی پاکستان را با یک شوک غیرقابل پیش بینی شده مواجه کرده است.
چرا؟؟
انتخابات میان دورهای ایالت پنجاب از این جهت برای دولت پاکستان و حزب تحریک به رهبری عمران خان از حساسیت بالایی برخوردار بود که هر کدام از حزبی که پیشتاز انتخابات شوند، قادر به تشکیل دولت مستقل در استان پنجاب خواهد بود، لذا با توجه به برتری حزب عمرانخان با بدست آوردن پانزده کرسی از مجموع بیست کرسی این استان، این موضوع پایههای دولت ائتلافی پاکستان به رهبری حزب مسلم لیگ نواز را به لرزه درآورده است.
چگونه؟؟
با توجه به اختلاف جدی عمرانخان با دولت فعلی این کشور و سرزنشهای مکرر نخست وزیر برکنار شده علیه تشکیلات قدرتمند نظامی پاکستان،و شبه کودتای انجام شده علیه دولت او با تحریک انگلیس و امریکا، پیش بینی میشود عمرانخان خان پس از تشکیل دولت در ایالت پنجاب در مرحله بعدی تصمیم به انحلال پارلمان و استعفای دولت ایالتی خواهد داد و با این ترفند دولت مرکزی (فدرال) را مجبور به برگزاری انتخابات عمومی در پاکستان خواهد کرد.
خب؟؟؟
خب نداره دیگه!! اگر زنده بمونه، انتخابات رو میبره و اونایی که از یه کشور دوست بهش مشاوره دادن، یه بال دیگه به جبهه نظم نوین جهانی اضافه میکنن..
اگر چند روز دیگه دیدین، مسئولان فعلی پاکستان، بدو بدو بیان ایران تعجب نکنین!!!
حــســیــنکــمـــیــل
✍حسینکمیل: جنبش سبز/از شکست ظاهری در کف خیابان تا پیروزی در تغییر محاسبات قوه عاقله نظام
ویدئویی که اخیرا از وحید یامین پور در مورد حجاب منتشر شد و بازخوردهای متفاوتی را در پی داشت؛جان کلام یامینپور آن بود:«کوتاه آمدن #رسمی حاکمیت از حجاب،سبب عقبنشینی طرفداران حکومت دینی،از حمایت از نظام میشود».فارغ از صحیح یا غلط بودن این ایده،بررسی زمینه شکلگیری چنین دیدگاهی بسیـــار مــهـــم است. اگر مزیت نسبی نظام سیاسی ایران خصوصا تا برهه پیش از #هشتادوهشت را، امر شریعت و تلاش در جهت تحقق عدالت بدانیم،میتوان دید که بواسطه عمل به آن و حرکت در آن مسیر، همواره حضور جمعیت حامی نظام در گرما و سرما و در بزنگاههای مورد نیاز کشور،به راحتی میسر گشته است کما اینکه اوج آن را بواسطه عملکرد دولت اول احمدینژاد و شعارهای مخلوط از پوپولیسم و عدالت را در واکنش به آشوب88 و در زورآزمایی خیابانی طرفداران گفتمان تیر84و گفتمان تغییر88دیدیم؛ جمعیتی که بعنوان سمپات حاکمیت حاضرند بدلیل درهم تنیدگی مذهب و قدرت سیاسی برای نظام سیاسی کشور،هر هزینهای را بپذیرند.لذا برداشت آن است که در صورت عبور نظام سیاسی از شریعت و تبدیل جمهوری اسلامی به یک حکومت بیطرف در امر شریعت، این بخش حامی را از دست خواهد داد، ضمن اینکه حامی جدیدی کسب نخواهد کرد.
امـــــــا...
بنظر نگارنده نه فقط در مورد فوق،که جمهوری اسلامی بعد از وقایع هشتادوهشت، برخلاف پیروزی گفتمانی در کف خیابان، نگران از واکنش بلندمدت و از دست رفتن سرمایهداران منطقه ونک به بالا، الگوی برندسازی خود را از مزیت نسبی شریعت_سیاست، به سمت جذب حداکثری به هر قیمت(بافرض حفظ طرفداران فعلی) بسط داد: مذاکره با غرب، #آزادسازی اقتصادی، تقویت سرمایه داری، واگذاری بخشها و اتاقهای فکر اقتصادی و بازرگانی به آن طبقه مذکور و تساهل فرهنگی بیش از همه، معترضین سیاسی_اقتصادی و دختر_پسری کف خیابان88را منتفع میکرد،بگونهای که از آن سال تا کنون،هیچ تهدید جدی از جانب آنها برای نظام سیاسی رخ نداده است،کما اینکه این امر به معنی تبدیل شدن آنان از معترض و مخالف،به طرفدار نظام نیست.خروجی سیاست فوق سبب شد تا در دهه نود، نظام سیاسی ایران از منظر معیار کارآمدی در بخشهای تورم، مسکن، خودروسازی،فقرزدایی و ... که همه با زندگی مردم متوسط به پایین جامعه رابطه مویرگی دارد، عملکرد قدرتمندی نداشته و در عوض بخش اصلی حامی نظام یعنی طبقات ضعیفتر که در سال هشتادوهشت کنار حاکمیت ایستادند بر اثر سیاستهای آزادسازی اقتصادی، رادیکالترین اعتراضات را در سال۹۸داشته و اگر تا پیش از آن و در اعتراضات خیابانی، با اردوکشی طرفداران نظام در خیابان، فتنهها برچیده میشد، اما در آبان98، قضیه صرفا با برخورد سخت و امنیتی و بدون حضور مردم حامی در خیایان، فیصله یابد. یعنی نه تنها این تغییر رفتار نظام به افزایش محبوبیت نظام در بین طبقه مرفه و همیشه طلبکار و عافیتاندیش منجر نشد، که حامیان پیشین نیز از بین رفتند و اگر فتنه را نقشه خارجی برای ضربه به نظام بدانیم، ضربه کاریتر، با تغییر ریل دستگاه محاسبات کشور، به نظام و سرمایه پشتیبان آن وارد شد، چه آنکه امام راحل نیز، صاحبان اصلی و حامیان واقعی انقلاب را همان کوخنشینان معرفی کرده بودند.
حال، برخلاف تصور عمده سیاسیون، که وضعیت جناح حاکم در کشور را یکدست فرض میکنند، اندیشه اقتصادی و مسیر حرکت دولتهای دیروز و امروز، دقیقا در جهت تفکر یکدستشده در مسیر تعدیل اقتصادی پس از88است و فقط اندک تفاوتی در روشها روئیت میگردد، حال آنکه خروجی عملکردها در زندگی مردم، بواقع،تفاوت چندنانی رقم نزده، مگر در تقویت بنیه اقتصادی دولت و بخش خصوصی، که معلوم نیست به زندگی مردم سرریز شود یا نه!!!!
ادامه این مسیر، رسما کشور را با بحران مشروعیت مواجه خواهد کرد.
#حســـیــنکمـــیل
تلگرام و ایتا:
@hosseinkomail1404
اینستاگرام:
@ h.komail5
سیاست در واپسین لحظات /حسین کمیل
آیا حماس خیانت میکند؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سیاست در واپسین لحظات /حسین کمیل
و اینگونه شد غزه...
✍از علت همراهی حماس و به نوعی خیانت حماس در حق جهاداسلامی و جاسوسی گروه فتح و محمود عباس به نفع اسرائیل، در عکس نوشته فوق گفتیم...
و البته ناگفته نماند، که ایران در منطقه قنیطره سوریه، رسما با جهاد اسلامی که از داعش حمایت میکرد، جنگید و سیصد نفر را به اسارت درآورد که عمدتا توسط ایران آموزش دیده بودند.
همچنین، در عکسنوشته قبلتر گفته بودیم جهاد دو راه بیشتر ندارد: یا قدرتش را به اسرائیل و سایر گروههای فلسطینی اثبات کند یا نابود شود.
نامه امروز حاج زیادنخاله به رهبری،پرده از حیرت اسرائیل و ایضا حماس و افزایش قدرت و جایگاه جنبشجهاداسلامی برداشت، و هم با پاسخ رهبری و خصوصا در فراز آخر آن" و العُــهُـودُ بِحـٰالهٰا... یعنی قرارها و تعهدات و حمایت قطعی ما سرجایش است"، فرمان تثبیت قدرت و به پایان بردن کار ناتمامی که با فشار حماس بخاطر تسلط بر غزه و میانجیگری خائنانه مصر و دخالت قطر به صلحی ناقص منجر شد، صادر گردید که این فقره البته خیانت مجدد حمـــآس به محور "م. قــا. م. مـــت" پس از حضور در صف داعش در سوریه و عبرتی مجدد برای دستاندرکاران در ایران نیز بود.
در روزهای آینده اگر اسرائیل به تعهدات خود عمل نکند، جنگ جدیدی با رهبری جهاداسلامی که اینبار با اعتمادبنفس کامل حاصل از همراهی کامل ایران، نیروهای نصرالله و سایر گروههای حاضر در فلسطین(با بی محلی به حماس) که این چند روز گوششان پیچانده شده همراه است،شروع خواهد شد.
حســیــنکمــیل
تلگرام و ایتا:
@hosseinkomail1404
اینستا:
@h.komail7
@h.komail8
سیاست در واپسین لحظات /حسین کمیل
محمد مرندی مشاور تیم مذاکره کننده ایرانی در واکنش به خبر اجرای حکم امام خمینی علیه سلمان رشدی در توی
محمد مرندی مشاور تیم مذاکره کننده ایرانی در واکنش به خبر اجرای حکم امام خمینی علیه سلمان رشدی در توییترش نوشته:
" آیا چنین چیزی اتفاقی است که درست زمانی که در آستانهی احیای توافق هستهای هستیم آمریکا ادعای ترور بولتون را مطرح میکند و سپس چنین حادثهای رخ میدهد؟"
شرم آور است که مرندی همان منطق و ادبیات منفعلانه روحانی_ظریف را به کار می برد و احیای توافق هسته ای را اصل و اجرای حکم امام خمینی را مزاحم آن می بیند.
اصل برجام نیز آورده ای برای کشور نداشت که این چنین ذلیلانه در تمنای احیای آن توافق استعماری هستید.
اگر واقعا برایتان احیای توافق هسته ای با امریکا اینقدر مهم است که حتی یکی از تاریخی ترین فتواهای امام خمینی را مزاحم آن میدانید، بیجا کردید در ۸ سال گذشته وقتی روحانی میگفت موشک های سپاه مانع توافق با امریکا هستند به او انتقاد کردید.
منطق حرف شما هیچ تفاوتی با حرف روحانی ندارد.
سیاست در واپسین لحظات /حسین کمیل
وقتی محاکمه نبــــاشد...