💥تحولات منطقه غرب آسیا بعد از زلزله ترکیه (قمار اردوغان - ترکیه در مسیر تجزیه )
#تحلیل_اختصاصی
هر روز چهره جدیدتری از ابعاد و تاثیرات زلزله ترکیه به نمایش در میآید.
واکنش دولت اردوغان پس از زلزله ترکیه، نشان دهنده این موضوع است که او برای باقی ماندن در قدرت دست به هر کاری میزند.
برخلاف سایر کشورها که ارتش یا نیروی نظامی آنان مهمترین نقش را در مدیریت بلایای طبیعی یا جنگ ها ایفا میکنند، ارتش ترکیه نقش کمرنگی را در مدیریت بحران زلزله این کشور تاکنون به نمایش گذاشته است.
کارشناسان دلیل این امر را عدم اعتماد دولت اردوغان به فرمانده هان ارتش عنوان کردند و همچنین به برنامه های آینده جماعت اخوانی و دولت اردوغان جهت سوءاستفاده از این بحران به جهت باقی ماندن در قدرت اشاره دارد.
درواقع دليل اصلی اوج گیری سیاسی و قدرت گرفتن حزب عدالت و توسعه، زلزله سال 99 ترکیه بوده که این افراد با سوءاستفاده از وجود مشکلات و نارسایی های حاکمیتی ترکیه در مدیریت بحران، خود را به عنوان یک اپوزیسیون مردمی معرفی کرده و توانستند اعتماد مردم ترکیه را در چند ماه باقی مانده تا انتخابات بدست بیاورند.
تکرار این واقعه باعث نگرانی شدید دولت ترکیه شده است زیرا اگر به هر نحوی مدیریت کامل بحران به ارتش محول شود و پای رسانه ها به کارنامه چند سال گذشته اردوغان باز شود، دیگر اميدی برای انتخاب وی و همفکران او وجود نخواهد داشت. به همین دلیل به نظر میرسد اردوغان دست به یک قمار خطرناک زده است.
برای درک بهتر موضوع، در ادامه تحلیل باید چندین بار زاویه نگاه خود را تغییر دهیم.
پلان اول (شروع بحران و تغییرات بزرگ) :زلزله ترکیه بخش های بزرگی از شمال غربی سوریه را نیز درگیر خود کرده است.
منطقه آسیب دیده سوریه به دو بخش تحت حاکمیت دولت سوریه و بخش تحت حاکمیت تروریست های تکفیری تقسیم میشود، باید توجه داشت بیشتر گروه های تروریستی از ابتدا با دولت ترکیه ارتباط خوبی داشته و از کمک های دولت ترکیه در این سالها بهره مند شده اند.
عمده خرابی های اصلی در سوریه در قسمت مرز سوریه با ترکیه و مناطقی است که تحت تسلط تروریست ها
می باشد. به همین دلیل ارتش سوریه نمیتواند آنجا حضور یابد و اخباری به صورت بسیار محدود از میزان تلفات و خرابی آن مناطق منتشر شده است.
در سمت مقابل مرز ترکیه هم اوضاع عجیب به نظر میرسد، تعداد کمی از نیروهای ارتش ترکیه به این مناطق فرستاده شده اند آنهم برای کنترل مناطق نظامی و تأسیسات مهم.
برعکس از روز اول زلزله شاهد ورود گروه های مختلف با گرایشات تکفیری تروریستی به این منطقه هستیم.
غارت های عمومی و عدم وجود امنیت هم باعث نشد که دولت اردوغان اجازه حضور پر رنگ ارتش ترکیه را به این مناطق بدهد.
در مناطق مختلف،درگیری های متعددی بین نیروهای ناشناس مسلح با ارتش ترکیه صورت گرفت.
گروه های امدادی از چند کشور خارجی که در این منطقه حضور داشتند، به دلیل نبود امنیت منطقه را ترک کردند و به سایر گروه های امدادی هم هشدار هایی داده شده که باید سریعا منطقه را ترک کنند. هر کس هم بخواهد به این هشدار ها بی توجهی کند مورد تهدید مستقیم شبه نظامیان قرار میگیرد.
از سوی دیگر در چند ماه گذشته و با افزایش تهدیدات ترکیه مبنی بر حمله به مناطق شمالی سوریه، مقادیر بسیار زیادی سلاح توسط آمریکایی ها به این منطقه سرازیر شده بود. آمریکایی ها برای اینکه با حمله نیروهای ترکیه و سوریه به مناطق کردنشین مقابله کنند به دو اقدام دست زدند اول به ترکیه فشار بسیاری آوردند که حمله به تعویق بیافتد و پیشنهاد داده شد که به جای حمله به این مناطق به سراغ مناطق شمال غربی سوریه بروند و با تروریست های تحت حمایت خود به جنگ سایر گروهای تروریستی رفته و سپس با محور مقاومت و ارتش سوریه درگیر شوند.
دوم :ارسال گسترده سلاح و مهمات به منطقه و تسلیح گروه های تروریستی
مهم این است که مقادیر بسیار زیادی سلاح و تسلیحات به این مناطق وارد شده است و چندین برابر آن در انبارهای مناطق کردنشین وجود دارد که به زودی این مناطق سرازیر خواهد شد.
پلان دوم (تشکیل کشور کردستان) :بعد از آنکه نقشه تشکیل داعش توسط آمریکایی ها با شکست روبرو شد و ایران به همراه یاران وفادار خود یعنی محور مقاومت توانست سوریه را از بحران سقوط نجات دهد، آمریکا به سراغ طرح تشکیل یک دولت جدید رفت که حاصل تجزیه بخش هایی از 3 کشور ترکیه، سوریه و عراق بود.
بهترین کاندیدا برای طرح آمریکا،اقوام کرد ساکن در این 3 کشور بود.
تشکیل یک کشور کردی با اتحاد مناطق کردنشین کردستان عراق، ترکیه و سوریه که در آینده بتواند اتصال زمینی ایران به سوریه را قطع کرده و محور مقاومت را مهار کند.
به همین دلیل نیاز به تجزیه قسمت های جنوبی ترکیه بود، پیش از زلزله این فرایند به صورت آهسته اما تدریجی در حال اجرا بود اما زلزله اخیر باعث شد،آمریکا بهترین فرصت را برای تسریع این روند پیدا کن