eitaa logo
حسین نبوی نسب ( خانواده و کودک)
368 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
2.4هزار ویدیو
96 فایل
https://eitaa.com/amoomehraban لینک شخصی جهت تبادل اطلاعات 🌹 استفاده از مطالب کانال و ارسال مطالب به نام خودتان هم باشد ، اشکالی ندارد . 🌱 زکات العلم نشره🌱 زکات علم انتشار دادن آن است 💝 تا می توانید سخن دین را نشر دهید💝
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺دیشب جشن حافظ اینجوری با حضور برگزار شد! ؟ ؟ فردا همین‌ها پست میزارن که با برگزاری مراسم روضه و هیئت باعث مریضی میشید تعطیلش کنید!!!
🔴 💠 مردی متوجه شد همسرش کم شده است و نمی‌خواست همسرش مطلع شود. به این دلیل، نزد دکتر خانوادگی‌شان رفت و مشکل را با او درمیان گذاشت. گفت: برای اینکه بتوانی دقیق‌تر به من بگویی که میزان شنوایی همسرت چقدر است، ساده‌ای را انجام بده و جوابش را به من بگو! در فاصله ۴ متری او بایست و با صدای معمولی، مطلبی را به او بگو. اگر نشنید، همین کار را در ۳ متری تکرار کن! بعد در ۲ متری و به همین ترتیب تا بالاخره جواب بدهد. 💠 آن شب همسر مرد در سرگرم تهیه شام بود و او در اتاق نشسته بود. مرد فکر کرد الان فاصله ما حدود ۴ متر است بگذار امتحان کنم. سوالش را مطرح کرد نشنید بعد بلند شد و یک متر به سمت آشپزخانه رفت و دوباره پرسید و باز هم جوابی نشنید. بازهم جلوتر رفت را تکرار کرد و باز هم جوابی نشنید. این بار جلوتر رفت و گفت:” شام چی داریم؟” و گفت: عزیزم برای چهارمین بار دارم میگم داریم! 💠 گاهی بد نیست نگاهی به خودمان بیندازیم شاید که تصور می‌کنیم در وجود دارد در وجود خودمان است ، مثلا چون خودمان بدبین هستیم فکر می کنیم او به ما گمان بد دارد و یا چون ما چیزی را از او پنهان کرده ایم او نیز دارد پنهان کاری می کند و ....
🔴 💠 مردی متوجه شد همسرش کم شده است و نمی‌خواست همسرش مطلع شود. به این دلیل، نزد دکتر خانوادگی‌شان رفت و مشکل را با او درمیان گذاشت. گفت: برای اینکه بتوانی دقیق‌تر به من بگویی که میزان شنوایی همسرت چقدر است، ساده‌ای را انجام بده و جوابش را به من بگو! در فاصله ۴ متری او بایست و با صدای معمولی، مطلبی را به او بگو. اگر نشنید، همین کار را در ۳ متری تکرار کن! بعد در ۲ متری و به همین ترتیب تا بالاخره جواب بدهد. 💠 آن شب همسر مرد در سرگرم تهیه شام بود و او در اتاق نشسته بود. مرد فکر کرد الان فاصله ما حدود ۴ متر است بگذار امتحان کنم. سوالش را مطرح کرد نشنید بعد بلند شد و یک متر به سمت آشپزخانه رفت و دوباره پرسید و باز هم جوابی نشنید. بازهم جلوتر رفت را تکرار کرد و باز هم جوابی نشنید. این بار جلوتر رفت و گفت:” شام چی داریم؟” و گفت: عزیزم برای چهارمین بار دارم میگم داریم! 💠 گاهی بد نیست نگاهی به خودمان بیندازیم شاید که تصور می‌کنیم در وجود دارد در وجود خودمان است. 🌺@hosseinnabavinasab