📚 جناب بلال حبشی علیه السلام : ازقول امام خمینی رحمه الله علیه در کتاب آداب الصلاه جلد دوم از قول شیخ صدوق اعلی الله مقامه در کتاب من لایحضره الفقیه از عبد الله بن علی روایت فرموده است که گفت راوی حدیث ظاهرا بازرگان بوده گوید : متاع خود ر ازبصره به مصر بردم و وارد کشور مصر شدم روزی در یکی از کوچه ها چشمم به پیری افتاد که بلند بالا بود ورنگ چهره اش سبزۀ تند و موهای صورتش همگی سفید ، از هر قطعه پارچه یکی سیاه ودیگری سفیدجامۀ ساده ای به تن داشت. گفتم این شخص کیست ؟ گفتند بلال علیه السلام است آزاد شده رسول خدا صلی الله علیه است. گوید همین که آن پیر مرد را شناختم لوحهایی که برای نوشتن آماده داشتم برداشته به نزد او آمدم آنگاه سلام کردم گفتم : پیر مرد سلام بر تو فرمود : وعلیکم السلام. گفتم : خدا تو را مشمول رحمتش فرمایدشمه ای از آنچه از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیده ای برای من باز گو. گفت تو چه دانی که من کیستم ؟ گفتم تو بلال اذان گوی رسول خدایی. گوید همین که نام رسول خدا را آوردم گویی خاطرات طلایی زمان رسول خدا برای بلال تجدید شد و او را به یاد نوازشها ومحبت های رسول خدا انداخت بیاد آن سیمای ملکوتی و تبسم های جان افزایش ، گریستن آغاز کرد من هم تحت تأثیر قرارگرفته با وی هم ناله شدم وگریستم مردم به تماشای ما بر ما گرد آمدندو ما همچنان می گریستیم. گوید : سپس گفت ای پسر از کجایی گفتم از مردم عراقم. فرمود به به پس ساعتی خاموش شد وپس از چندی سکوت فرمود : ای برادر عراقی بنویس : شنیدم از رسولخدا صلی الله علیه و آله می فرمودند: که اذان گویان امینان مؤمنیند بر نمازهاشان و روزه هاشان وبر گوش هایی که مصرف میکنند و بر جان هاشان که در پناه اسلام محفوظ است هیچ خواسته ای ازخدای عزوجل نخواهند مگر آنکه خداوند خواسته آنان را به آنان عطا فرماید ودرباره هیچ کس شفاعت نکنند مگر آنکه شفاعتشان مورد پذیرش قرار بگیرد. #حدیث #صحابه ــــــــــــــــــــــــــ☘ــــــــــــــــــــــ ✍#حجةالاسلام‌معصومےفر 📗دویست و ده گوهر به یاد ماندنی