حسینجان....💔
زِ یادٺیا #حسیـنبیرقبدوشم
غـمتو بردہازمنعـقلوهوشـم
دعـاڪن زندهباشمتاز#عشقٺ
ڪهچندروزدگر#مشکےبپوشم
#لبيڪياحسين
#اللھدلبرمـ🧡✿⃟
همیشهتویِعبادت
متوجهباش...
خداعاشقمیخواد؛
نهمشتریبهشت(:🌱!
جــانعــالــمفــدایقــبــریکــه!
غیرخورشـیـدسایهبانشنیست:)
#کریمبیحرم
#دوشنبههایامامحسنی
-هُوَالهُو-
جــانعــالــمفــدایقــبــریکــه! غیرخورشـیـدسایهبانشنیست:) #کریمبیحرم #دوشنبههایامامحس
ندهدفرصتــِگفتار
بہمحتاجکریم ...
#مولاحسن🌙🌸..
🍊🌱
🌱
.
.
[ #بخندبسیجے ]
.
.
یک قناسہ چے ایرانے کہ بہ زبان عربے مسلط بود اشک عراقے ها را در اورده بود با سلاح ایرانے دوربین دار مخصوص چند مترے از خط عراقے ها کمین کرده بود و شده بود عذاب عراقے ها. چہ میکرد!؟ بار اول بلند شد و فریاد زد ماجد کیہ!؟ یکے از عراقے ها کہ اسمش ماجد بود سرش را از پس خاکریز آورد بالا و گفت منم،ترق! ماجد کلہ پا شد و قل خورد آمد پاے خاکریز و قبض جناب عزراییل را امضا کرد! دفعہے بعد قناسہ چے فریاد زد یاسر کجایے!؟ و یاسر هم بہ دست بوسے مالک دوزخ شتافت چند بار این کار را کرد تا این کہ بہ رگ غیرت یکے از عراقے ها بہ اسم جاسم برخورد، فکرے کرد و بعد با خوشحالے بشکن زد و سلاح دوربین دارے پیدا کرد و پرید روے خاکریز و فریاد زد حسین اسم کیہ و نشانہ رفت، اما چند لحظہ اے صبر کرد و خبرے نشد. با دلخورے از خاکریز سر خورد پایین.یک هو صدایے از سوی قناسہ چے ایرانے بلند شد: کے با حسین کار داشت!؟جاسم با خوشحالے هول و ولا کنان رفت بالاے خاکریز و گفت من.جاسم با یک حال هندے بین دو ابرو خودش را در آن دنیا دید.
.
.
🍃| #طنز_جبہہ
🌊| #شهداییمـ
.
.
|| @Shohadaiyam ||
.
.
🌱
🍊🌱
🍊🌱
🌱
.
.
[ #بخندبسیجے ]
.
.
یک قناسہ چے ایرانے کہ بہ زبان عربے مسلط بود اشک عراقے ها را در اورده بود با سلاح ایرانے دوربین دار مخصوص چند مترے از خط عراقے ها کمین کرده بود و شده بود عذاب عراقے ها. چہ میکرد!؟ بار اول بلند شد و فریاد زد ماجد کیہ!؟ یکے از عراقے ها کہ اسمش ماجد بود سرش را از پس خاکریز آورد بالا و گفت منم،ترق! ماجد کلہ پا شد و قل خورد آمد پاے خاکریز و قبض جناب عزراییل را امضا کرد! دفعہے بعد قناسہ چے فریاد زد یاسر کجایے!؟ و یاسر هم بہ دست بوسے مالک دوزخ شتافت چند بار این کار را کرد تا این کہ بہ رگ غیرت یکے از عراقے ها بہ اسم جاسم برخورد، فکرے کرد و بعد با خوشحالے بشکن زد و سلاح دوربین دارے پیدا کرد و پرید روے خاکریز و فریاد زد حسین اسم کیہ و نشانہ رفت، اما چند لحظہ اے صبر کرد و خبرے نشد. با دلخورے از خاکریز سر خورد پایین.یک هو صدایے از سوی قناسہ چے ایرانے بلند شد: کے با حسین کار داشت!؟جاسم با خوشحالے هول و ولا کنان رفت بالاے خاکریز و گفت من.جاسم با یک حال هندے بین دو ابرو خودش را در آن دنیا دید.
.
.
🍃| #طنز_جبہہ
🌊| #شهداییمـ
.
.
|| @Shohadaiyam ||
.
.
🌱
🍊🌱
🌱
.
.
[ #بخندبسیجے ]
.
.
یک قناسہ چے ایرانے کہ بہ زبان عربے مسلط بود اشک عراقے ها را در اورده بود با سلاح ایرانے دوربین دار مخصوص چند مترے از خط عراقے ها کمین کرده بود و شده بود عذاب عراقے ها. چہ میکرد!؟ بار اول بلند شد و فریاد زد ماجد کیہ!؟ یکے از عراقے ها کہ اسمش ماجد بود سرش را از پس خاکریز آورد بالا و گفت منم،ترق! ماجد کلہ پا شد و قل خورد آمد پاے خاکریز و قبض جناب عزراییل را امضا کرد! دفعہے بعد قناسہ چے فریاد زد یاسر کجایے!؟ و یاسر هم بہ دست بوسے مالک دوزخ شتافت چند بار این کار را کرد تا این کہ بہ رگ غیرت یکے از عراقے ها بہ اسم جاسم برخورد، فکرے کرد و بعد با خوشحالے بشکن زد و سلاح دوربین دارے پیدا کرد و پرید روے خاکریز و فریاد زد حسین اسم کیہ و نشانہ رفت، اما چند لحظہ اے صبر کرد و خبرے نشد. با دلخورے از خاکریز سر خورد پایین.یک هو صدایے از سوی قناسہ چے ایرانے بلند شد: کے با حسین کار داشت!؟جاسم با خوشحالے هول و ولا کنان رفت بالاے خاکریز و گفت من.جاسم با یک حال هندے بین دو ابرو خودش را در آن دنیا دید.
.
.
🍃| #طنز_جبہہ
🌊| #شهداییمـ
.
.
|| @Shohadaiyam ||
.
.
🌱
*دائم الوضو بودن!*
.
موقع اذان خیلـے ها مـےرفتند وضو
بگیرند ولـے حسن اذان و اقامه را
مےگفت و نمازش را شروع میکرد.
مـےگفت:" زمین جای جمع کردن
ثوابه . . . حیف زمین خدا نیست
که آدم بدون وضو روش راه بره؟"
.
#شهدا 💚
#شهید_حسن_طهرانی_مقدم🧚♂️