#پست_ویژه
@darseenghelab
🌐 عباس میلانی، از مریدان هویدا (نخست وزیر رژیم پهلوی) بوده و در کنار تیم احسان یارشاطر و تیم دایرهالمعارف ایرانیکا، به تطهیر پهلوی مشغول است. وی در حالی نبود «تخصص» را مشکل اصلی نظام دانسته که درباره مدیر آرمانی و متخصص خود یعنی هویدا می نویسد:
🔅«او [هویدا] به لحاظ درایت و تیزهوشیاش، نیک دریافته بود که شاه تشنه تمجید و تکریم است... شکی نیست که درایت هویدا و شناخت دقیقش از روحیات شاه از سویی سبب میشد که با 👈تمجیدات گاه غلوآمیزش از شاه، دوران صدارت خویش را تداوم بخشد.» (1)
🖋 ظاهرا منظور میلانی از تخصص، تخصص در پاچه خواری شاه و بر باد دادن منابع کشور است اما جای یک سوال همچنان باقی است: اگر امثال #هویدا، نمونه مدیران متخصص هستند پس چرا نظام اقتصادی پهلوی را بر باد دادند و چرا شخص شاه، هویدا را به جرم فساد زندانی کرده تا بدست خلخالی بیافتد. ظاهرا مساله، تخصص نیست بلکه وابستگی به محافل و کانون های زرسالار و بهاییت، معیار کارآمدی است.
💡 میلانی بهایی است و طبیعی است که نسبت به نظام اسلامی عقده گشایانه سخن بگوید و مرگ دهها هزار نفر در آمریکا بخاطر آنفولانزا را ببیند اما مرگ 16نفر در ایران را برجسته کند اما #جالبه_بدونید که..
🕹تفاوت مدیریت «انقلابی» با مدیریت با «ادعای تخصص» را می توان مقایسه نهادهای متخصص محوری مانند بانک، دیوانسالاری دولتی، خودروسازی، بیمه و بورس با نهادهایی مانند جهاد سازندگی، سپاه و بسیج، نهضت سوادآموزی، سازمان تبلیغات، بنیاد شهید، بنیاد برکت و بنیاد کرامت دید.
(1) معمای هویدا، ص 305.
@howzeh_1357