توضیحی درباره فقه سنتی و فقه پویا #استاد_نیکزاد

حضور حداکثری مردم در انتخابات چقدر اهمیت دارد؟ 👈 پاسخ حجت الاسلام و المسلمین استاد نیکزاد (زید عزّه) استاد حوزه و دانشگاه #استاد_نیکزاد #انتخابات #حضور_حداکثری_مردم https://eitaa.com/howzeh_babol/22705🇮🇷حوزه علمیه بابل🇮🇷

باسمه تعالی پرسش قرآنی مراد از شهادت خدا و فرشتگان و اولوالعلم بر توحید در آیه ذیل چیست؟ به تعبیر دیگر، شهادت آنها بر توحید چگونه است؟ شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِكَةُ وَأُولُوا الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ ۚ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ(آل عمران/۱۸) پاسخ در مورد شهادت خداوند بر توحید می توان گفت که خداوند هم از جهت ذات و هم از جهت صفات و هم از جهت فعل و هم از جهت قول بر یگانگی خویش شهادت می دهد شهادت از جهت ذات به این صورت است که ذات او وجودی است صرف و بحت و بسیط، یعنی از هر گونه ترکیب و خلیط منزه است. حکما گفته اند صرف الشیئ لایتثنی و لایتکرر، و به همین قاعده بر وحدانیت ذات خداوند استدلال کرده اند. شهادت از جهت صفات به این صورت است که صفات خداوند بی نهایت و مطلق است. یعنی هیچ عیب و نقص و محدودیتی در صفات او راه ندارد. به حکم عقل در کامل مطلق تعدد و تکثر راه ندارد زیرا تعدد اقتضای تغایر و تفاوت دارد، یعنی باید در جهتی از جهات با هم تغایر داشته باشد، لازمه آن این است که هر یک فاقد چیزی باشند که در دیگری وجود دارد. نتیجه‌ آن این است که هیچ کدام از اینها کامل مطلق نباشند. شهادت از جهت فعل به این گونه است که فعل خداوند یعنی جهان هستی برخوردار از انسجام و هماهنگی و نظم و وحدت تدبیر است این ویژگی در جهان هستی گواه بر وحدت خالق و مدبر و مدیر است. در روایتی آمده است که هشام بن حکم از امام صادق علیه السلام می پرسد: ماالدلیل علی أن الله واحد؟ امام فرمود: اتصال التدبیر و تمام الصنع یدل علی أن الله واحد. شهادت از جهت قول به این است که خداوند در آیات متعدد قرآن، بر توحید و وحدانیت خویش تصریح کرده است. دیدگاه علامه طباطبایی در المیزان در ذیل این آیه است هرچند شهادت‌ ذات و صفات و فعل خدا بر توحید مورد قبول است اما مراد از شهادت بر توحید در این آیه همان شهادت قولی است. دلیل ایشان عبارت« قائما بالقسط » در ذیل است. این جمله حال است یعنی خداوند در حالی که قائم به قسط است بر یگانگی خویش شهادت میدهد. ایشان توضیحاتی در باره قائم به قسط بودن خداوند می دهد که به خاطر پرهیز از طولانی شدن کلام از بیان آن صرف نظر می شود. به دنبال آن می فرماید آوردن این قید( قائما بالقسط) برای این است که صحت و مقبولیت شهادت خدا را اثبات کند و می‌دانیم که تنها شهادت قولی شاهد، منوط به صفت عدالت است. بنابر این مراد از شهادت در اینجا همان شهادت قولی است. به نظر می رسد این استدلال محل تأمل است، اولا به دلیل اینکه اگر خداوند می‌خواست در این عبارت، صدق شهادت قولی خویش را بیان کند جا داشت بر روی وصف صادق بودن تکیه می کرد نه اهل قسط بودن و ثانیاً حتی اگر قبول کنیم که عنوان قسط چنین معنایی را افاده می‌کند عبارت «قائما بالقسط» برای رساندن این معنا دلالت روشنی ندارد چون قیام به قسط بیشتر ناظر به رعایت قسط در عملکرد است نه داشتن صفت قسط. شهادت فرشتگان بر توحید نیز هم فعلی و هم قولی است. شهادت فعلی از این جهت است که کار آنها که مدبرات امور عالم هستند و با انسجام و هماهنگی و همسویی و هم افزایی همراه است نشان می دهد که تحت اشراف مدیریت واحدی هستند. چنان که عبادات آنها که معبود واحدی را می پرستند گواه بر این است معبود و خدای واحدی در کار است. شهادت قولی ملائکه بر توحید، از جهت مدلول اذکار و نیایش های آنهاست که قرآن نقل می کند. شهادت اولواالعلم بر توحید هم از جهت استدلال های آنها و هم از جهت اذکار و عبادات و نیایش های آنهاست. #استاد_نیکزاد

نقد و بررسی دیدگاه حکمت متعالیه در وجود رابط بودن جهان هستی نسبت به باری تعالی #استاد_نیکزاد

نکات زیبای شهید مطهری در تفاوت شرایط امام حسن و امام حسین علیهماالسلام #استاد_نیکزاد

باسمه تعالی برنامه ریزی و مدیریت در نهضت عاشورا یکی از درس های نهضت عاشورا و قیام کربلا درس برنامه ریزی و مدیریت است که به چند نمونه آن اشاره می شود: ۱-امام همراه چند نفر از بزرگان از جمله ابن زبیر و...در مسجد النبی نشسته بودند که پیک فرماندار مدینه آمد و پیام او را برای این جمع مبنی بر حضور در دارالاماره رساند. بر خلاف ابن زبیر که به این پیام اعتنا نکرد و حضور پیدا نکرد و شتابزده به سوی مکه حرکت کرد امام حسین به صورت حساب شده یعنی با همراه بردن ۴۰ نفر از جوانان بنی هاشم که زیر لباس مسلح بودند به دارالاماره رفت. این کار امام حساب شده تر و طبیعی تر بود، مانند ابن زبیر قبل از شنیدن پیام فرماندار با عجله از مدینه خارج نشد و نیز با همراه بردن این جمع ۴۰ نفری پیش بینی لازم برای مصونیت خود از خطر را نمود. ۲-وقتی فرماندار مدینه خبر مرگ معاویه را داد و فرمان یزید مبنی بر بیعت را بیان نمود امام با شگرد حساب شده ای از چنگ فرماندار خود را رها کرد، و فرمود: بیعت من در این جای خلوت فایده ای ندارد بعدا در میان جمعیت این درخواست را مطرح بکن فرماندار هم به گمان اینکه امام علیه السلام بعدا در جمع بیعت می کند این پیشنهاد را پذیرفت و امام حسین را رها کرد. ۳-امام حسین بعدا با تدبیر خاص از مدینه به مکه حرکت می کند این کار امام نیز حساب شده بوده است. به دلیل اینکه مکه شهر امن است و امام با رفتن به آنجا در امنیت قرار گرفت و علاوه اینکه مکه محل رفت و آمد عمره گزاران و حاجیان بوده است که فرصتی برای امام حسین برای تبلیغ پیام بوده است. ۴-امام از حضور خود در مکه استفاده می کند و با نوشتن نامه ها به قبایل و طوائف مختلف تصمیم خود بر قیام را اعلام می کند. در پاسخ فراخوان امام، مردم کوفه با فرستادن نامه های فراوان آمادگی خود جهت همراهی با امام را اعلام می کنند. ۵-امام حسین برای ارزیابی مردم کوفه حضرت مسلم ع را به کوفه اعزام می کند و حضرت مسلم در یک فرصت چند روزه از هزاران نفر مردم برای امام حسین بیعت می گیرد. و با فرستادن نامه ای به امام آمادگی مردم کوفه را به اطلاع می رساند و از او می خواهد که که زودتر به سوی کوفه حرکت کند. ۶- امام حسین تا روز هفتم دی الحجه در مکه ماند و عصر آن روز در کنار خانه خدا در جمع حاجیان فراوان و پر جمعیت، سخنرانی کرد و تصمیم خود برای قیام و حرکت به سوی کوفه را به اطلاع عموم رساند و اعلام کرد هر کس آماده جان نثاری است با او همراهی کند. ۷- دلیل حرکت امام قبل از انجام اعمال حج این است که جان امام در میانه شلوغی جمعیت از جانب گروهی که از شام از جانب یزید برای ترور امام آمده بودند در معرض مخاطره بوده است امام نمی خواست با ریختن خونش، حرمت خانه خدا و حرم امن او هتک گردد علاوه اینکه امام راضی نبود خون او بیهوده و بی فایده ریخته شود. ۸-حرکت امام به سوی کوفه هم به دلیل دعوت آنها بوده است که حجت را به ظاهر بر امام تمام کردند و هم اینکه بناچار باید از مکه خارج می شد و جای دیگری غیر از کوفه از امام دعوت نکرده بودند. ۹- پرهیز امام از آغازگر ی جنگ در مقاطع مختلفی که برخی از یاران او پیشنهاد می کردند سیاست حساب شده ای بود که هم اخلاقا لازم بود وهم برای جلوگیری از بهانه دادن به دست دشمن برای توجیه جنایات، لازم بود. ۱۰- شفافیت اطلاع رسانی برای اصحاب در مسیر راه و در میان گذاشتن وضعیت مردم کوفه با اصحاب در میانه راه و نیز در روز دوم محرم بعد از ورود به کربلا و نیز جمع کردن اصحاب در شب عاشورا و درخواست از آنها برای رفتن از کربلا و تنها گذاشتن او اوج جوانمردی و بزرگواری روحی امام و فراهم کردن شرایط آزاد تصمیم گیری برای اصحاب را نشان می دهد. همین سیاست امام بود که باعث شد یک عده قلیل اما وفادار و جان نثار بمانند و بزرگترین حماسه تاریخ را خلق کنند. ۱۱- همراه بردن خانواده نیز سیاست بسیار حساب شده ای از جانب امام بود که بعد از واقعه کربلا و شهادت همه مردان، پیام رسانی و اطلاع رسانی کنند، آنها توانستند در کوفه و شام و سپس مدینه به خوبی با سخنرانی ها و تبلیغات درست، اطلاع رسانی کنند و از این طریق پیام خون شهیدان را برسانند و مردم کوفه و شام و مدینه را بیدار کنند. ✍️ #استاد_نیکزاد