شهیدمعروفعلی برادرعزیزم احترام ویژه ای به پدرومادرش داشتنددرتمام کارهای خانه به مادرش کمک می کردبطوری که جایگاه دخترداشت برای مادرش
شهیددانش آموز معروفعلی مرادی،همیشه یک جعبه کبریت درجیب داشت
ایشان کبریتی راروشن وسپس فوتش میکردندوکف دودستش رابهم میزد
درحالی که 19 سال از زندگانی اش نمی گذشت جهت لبیک به ندای امام خمینی (ره) عازم جبهه های حق علیه باطل شد با بسیج و سپاه همکاری گرم و صمیمانه ای داشت
درتاریخ 4/12/1362 به تائید همرزمانش مقداری آب تهیه می کند و غسل شهادت می کند و لحظاتی بعد بعلت اصابت ترکش خمپاره به آرزوی دیرینه اش شهادت در راه خدا نائل می شود
شهیدمرادی زمانی که میخواستندبه مدرسه بروندهمیشه ازکوچه پس کوچه هارفت وآمدمی کردندبه خاطراینکه نگاهشان به نامحرم نیفته
برادرعزیزم روحت شادویادت گرامی
نثارارواح مطهرهمه شهدای عزیزصلوات
وصیت نامه #شهید_دانش_آموز_معروفعلی_مرادی
#روستای_بیدسرخ_صحنه
به نام خدا و به یاد خدا و برای خدا
السلام علیک یا اباعبدالله السلام علیک یا ثاراله و ابن ثاره والوتر الموتور . با سلام به خدمت آقا امام زمان و نایب برحقش امام امت وملت شهید پرور ایران و با سلام به ارواح طیبه شهدای اسلام از هابیل تا کربلای کشورمان وصیت نامه ام را شروع می کنم.
اکنون که ندای هل من ناصر ینصرنی حسین از کوی جماران بر می خیزد و کمک می طلبد من هم بنا به وظیفه شرعی و به عنوان یک مقلد شرمنده بپا خواستم وراهی جبهه های جنگ شده ام وبارهاست که از خدا می خواهم یا مرا به لقای خود بخواند ویا مرابه پیروزی نهایی نایل گرداند.ندای اسلام درهرزمان همانند موج خروشان به جوش میاید و امت قرآن چون آتش زیر خاکسترشعله ورمی شوند که هرچه بخواهند آن را خاموش کنندهمانند نور حسین که هر چه باد وزد فروزانتر می شود این هم شعله ورتر می گردد.
مرا عار آید از این زندگی
که خود سالار باشم کنم بندگی
...عار وننگ است بر بندگان خدا که اسیر هوی وهوس و دنیای مادی بشوند چرا که انسان سعید بالفطره است و حس خداجویی و خدا پرستی در او نهفته و نهاده است و اکنون که شمشیر اباعبدالحسین شکسته بر زمین افتاده است وظیفه ماست که نه تنها یک جان بلکه صد جان را فدای قرآن و مکتب حسین کنیم و امروز اسلام به خون احتیاج دارد و این خون جز با به شهادت رسیدن جوانان غیور میر نمی گردد و باید گفت کسانی از این فیض بزرگ سعادتمند می شوند که مخلص و عاشق خدا باشند و من اکنون که در صحرای کربلای غرب حضور یافته ام و قلم من عاجز است که بخواهم در وصف عواطف و احساسات آن حرف بزنم .ولی با قطرات اشکی که به خاطر غریبی کربلا و مرقدهای ائمه اطهار بدون زائر مانده است می توانم بگویم که دلم شور و شوقی دارد که جز با زیارت کربلا آرام نمی گیرد و اکنون تو پدر و مادرکه در حق من زحمت های زیادی متحمل شده اید باید گفت که من از زیر بار این مسئولیت نتوانم بیرون آیم و جواب آن را در قیامت به حول و قوه الهی در یافت خواهی کرد0 ومن در طول عمر تلف شده خود نظاره گر زحمتهای شما بوده ام و اکنون افتخار کنید که ثمره عمر وزندگیتان من بوده ام و در این راه گام برداشته ام چرا که وعده گاه شهدا واضح و مشخص است . فکر نکنید که من شهید شدم و اگر بهشتی مظلوم و رجایی و باهنر و سیدالشهداء و شهدای بزرگ که راوج مکتب خون بوده اند اگر زنده نیستند پس چرا ورد زبان همه هستند و خون آنها در رگ آزادگان همیشه پر جوش و خروش است. نمی گویم که گریه نکنید چرا که گریه تسکین بخش دل است ورابطه برقرار کردن با روح شهید است و قرآن می فرماید :
الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعون
@howzeh_elmieh_parand
💐🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷