eitaa logo
مدرسه علمیه حضرت خدیجه الکبری(س)پرند
281 دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
2.3هزار ویدیو
176 فایل
امام_حسین_علیه_السلام : "ای فرزند آدم! یاد کن مرگ خویش را، وخوابیدن خود را درقبرت، و ایستادن خود در برابر خدا را،درحالیکه اعضایت علیه تو شهادت می دهند." 📚 ارشادالقلوب، ج۱، ص۲۹ @yakhadijekobra96
مشاهده در ایتا
دانلود
پیامبراکرم (ص): هر كس فراوان استغفار کند خدا او را از غم و غصه رهائی بخشیده و در هر تنگنا راهی به سويش می‌گشاید و از جائی كه گمان نمی‌كند رزق و روزی می‌دهد بحارالانوار ج93 ص284 استغفرالله ربی واتوب الیه 🏴🏴🏴 https://eitaa.com/hazratkhadijekobra
کاش کوفه . نقطه ختم مصیبت بود.😭 کاش شهرى به نام شام در عالم نبود. کاش در بین کوفه و شام قریه اى به نام اندرین نبود و اهالى و ماموران . شب رو تا صبح با شادى و طرب و خواندن و نواختن و شراب نوشیدن آتش به دل کاروان نمى زدند.😭 کاش منزل عَسقلان ى در کار نبود و دختری از مرکب نمى افتاد و زیر دست و پاى شتران نمى رفت و با مرگش در خرابه ی شام جگر تو را نمی گداخت.😭 کاش راه اینقدر طولانى نبود. کاش هوا اینقدر گرم نبود. کاش در منازل بین راه . دشمن شما رو در ضل آفتاب . رها نمى کرد تا تو ناگزیر شوى سجاد ع بیمار را در زیر سایه شتر بخوابانى و کنار بسترش اشک بریزى و بگویى : چه دشوار است بر من دیدن این حال و روز تو...کاش سهم هر کدام از اسیران در شبانه روز یک قرص نان نبود تا تو ناگزیر نشوى نانهایت را به کودکان ببخشى وضعف وگرسنگی روتحمل کنی و باز همه این مصائب . قابل تحمل بود اگر شهرى به نام در عالم نمى بود.😭 کوفه اى که زمانى مرکز حکومت پدرت بوده است . جان تو را به آتش کشید. شام با تو چه خواهد کرد؟؟! الشام... الشام الشام https://eitaa.com/hazratkhadijekobra
. ! . چون قلبت مثل نارنجک تکه پاره خواهد شد💔 وقتی نارنجک راببینی .💣 دوپیکر پاک نازنین را باچفیه به هم بسته اند و یک نارنجک ،. . .  یعنی ازشون بعنوان تله انفجاری استفاده کرده اند 💥 و اگر دیگر رزمنده ای قصد حمل پیکرشون رو داشت با تکون دادن پیکر شهدا نارنجک ....... !. . . 😢 . . . پ ن : _ خمون هشتاد .... دو بهم بسته شدن و از پاک این دو بعنوان تله استفاده کردند. https://eitaa.com/hazratkhadijekobra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یک داستان واقعی از رفتار حسینی محبان امام حسین علیه السلام پيام رسيده از آقاي د.ه: "پدرم در سال چهل از دنیا رفت و من چند ماه بعد از وفاتش بدنیا آمدم ، در شش سالگی که کمی خواندن و نوشتن آموختم تازه فهمیدم مفهوم شعری که بر پدرم وصیت کرده بود تا بر سنگ قبرش بنویسند چیست ( در بزم غم حسین مرا یاد کنید ) بعدها و در جوانی همیشه کنجکاو بودم که آیا پدرم حقیقتا حسینی بوده ؟ روزی در سن حدود بیست سالگی در کوچه میرفتم که مردی حدودا پنجاه ساله بنام حسین که فهمیده بود من پسر حاج عباسعلی هستم ناگهان مرا در آغوش گرفت و سر بر شانه ام گذاشت و گریست و گریست وقتی آرام شد راز گریستن خودش را تعريف كرد : در جوانی چند روز مانده به ازدواجم گرچه آهی در بساط نداشتم ولی دلم را به دریا زدم و با نامزد و مادر زنم به مغازه ی زرگری پدرت رفتیم و یواشکی به پدرت ندا دادم که پولم کم است لطفا سرویسی ارزان و کم وزن به نامزدم نشان بده طوری که مادر زن و همسرم متوجه نشوند از قضا نامزدم سرویس زیبا و‌ بسیار گرانی را انتخاب کرد ، من که همینطور هاج و واج مانده بودم که چکار کنم ناگهان پدرت گفت : حسین آقا قربان اسمت ، با احتساب این سرویس طلایی که نامزدت برداشت الباقی بدهی من به شما از بابت اجرت بنّایی که در خانه مان کردی صد تومان است و سپس (به پول آن زمان ) صد تومان هم از دخل در آورد و به من داد من همینطور هاج و واج پدرت را نگاه میکردم و در دلم به خودم میگفتم کدام بدهی؟ کدام بنایی ؟ من طلبی از حاجی ندارم! بالاخره پدرت پول طلا را نگرفت که هیچ ، بلکه صد تومان هم خرج عروسی ام را هم داد و مرا آبرومندانه راهی کرد. گذشت و گذشت تا اینکه بعد از مدتها شنیدم حاجی عباسعلی در سن چهل و یک سالگی پس از آمدن از سفر کربلا از دنیا رفته، آمدم خانه خیلی گریه کردم و برای اولین بار به زنم راز خرید طلای عروسیمان را تعریف کردم وقتی همسرم شنید که حاجی طلاها را در موقع ازدواجمان مجانی به او داده زد زیر گریه و آنقدر ناله کرد که از حال رفت وقتی زنم آرام شد از او پرسیدم تو چرا اینقدر گریه میکنی و همسرم با هق هق اینگونه جواب داد : آنروز بعد از خرید طلا چون چادر مادرم وصله دار بود حاجی فهمید که ما هم فقیریم ، شاگردش را به دنبال ما فرستاد تا خانه ما را یاد گرفت و چون شب شد دیدیم حاجی به در خانه ما آمده و در میزند ، من و مادرم رفتیم و در را باز کردیم و حاجی بی آنکه به ما نگاه کند که مبادا ما خجالت بکشیم پولی در پاکت به مادرم داد و گفت خرج جهاز دخترتان است حواله ی امام حسین است ، لطفا به دامادتان نگویید که من دادم !! تا همسرم این ماجرا را تعریف کرد باز هر دو به گریه زار زدیم که خدایا این مرد چه رفتار زیبایی با ما کرده ، بگونه ای که آنروز پول طلا و خرج عروسی مرا طوری داد که زنم نفهمید و خرج جهاز زنم را طوری داد که من نفهمیدم! وقتی این ماجرا را در سن بیست سالگی از زبان حسین آقای کهنه داماد شنیدم فهمیدم که پدرم همانگونه که در عزای حسین بر سر می زده دست نوازش بر سر یتیمان هم می کشیده ، همانگونه که در عزای حسین بر سینه میزده مرهمی به سینه درد مندان هم بوده ، و هنگامي که برای عاشورا سفره نذری می انداخته دستش به مال مردم و بیت المال آلوده نبوده است. https://eitaa.com/hazratkhadijekobra
💠در محضر شیخ اسماعیل دولابی 💎 خدا یک تار و یک تور و یک تیر دارد. با تار و تور و تیرِ خود ، آدم ها را جذب می کند. 💎 تار خدا قرآن است . نغمه های قرآن آسمانی است . خیلی ها از این طریق قرآن جذب می شوند. 💎خیلی ها را با تور جذب خودش می کند ، مثل مراسم اعتکاف و مراسم ماه رمضان و شب قدر . 💎 تیر خدا همان بارهای مشکلات است . غالب آدم ها را از این طریق جذب خودش می کند. اولیای خداوند برای مشکلات لحظه شماری می کردند. شد دلم آسوده چون تیرم زدی ای سرت گردم چرا دیرم زدی؟ https://eitaa.com/hazratkhadijekobra
کاش مثل روزهای جنگ ، یکی پیدا می شد و را نشانه گذاری می کرد ... اینروزها در خیابانهای شهر ، هر روز چشممان به تلۀ انفجاری گناه گیر می کند و اسیر نفس هوسباز می شویم . اسارتگاه نفس ، جای خیلی بدی است ... جلادهای آنجا، با معجونهای وسوسه کننده و لذتهای خیالی، آدم را ،شکنجه می کنند ، راه فرار هم ندارد . البته همیشه یک راه فرار هست ؛ « فَرِّ إلَی الْحُسَین علیه السَلام ╭─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─╮ https://eitaa.com/hazratkhadijekobra
💎 حالا که دست به حذف نام شهید زدند، این بار مردم خوش جوش وارد میدان شدند. https://eitaa.com/hazratkhadijekobra
⭕️ نام شهید را از تابلوی کوچه ها برداشتند تا آدرس را گم کنیم . اما فراموش نمیدکنیم امنیت و آبادانی امروز مان را مدیون همان شهیدی هستیم که امروز می خواهند از خاطرمان فراموش شان کنیم . https://eitaa.com/hazratkhadijekobra
خدا رحمت کنه مرحوم آقاسی رو، انگار همون روزها شهیدزدایی از کوچه های شهر رو میدید: گفت فحشا در کجا آید پدید  گفتمش در کوچه های بی شهید  بی شهیدانند بی سوز و گداز  بر سر سجاده های بی نماز بی شهیدان را غم لیلا کجاست ؟  سوز و اشک و آه و واویلا کجاست ؟ کوچه ی ما بوی مجنون میدهد ... انقلابی ها خوابید؟ معلومه کجائید؟ خانواده شهدا وایثارگران هنوز هستند و اینها جرات کرده اند اینچنین جسارت کنند؟ در آستانه هفته دفاع مقدس با خون شهدا هم بازی؟ زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از شهادت نیست _شهید https://eitaa.com/hazratkhadijekobra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_27767742.mp3
6.65M
🎵من و این همه غم ارباب، ببرم به حرم ارباب 🎤امیر https://eitaa.com/hazratkhadijekobra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°•|🍃🌸 🎞 کلیپی ‌کوتاه ‌و ‌زیبا‌ از شهـــــــــ🌹ـــــــــــدا ○|شرمندم‌ کاری‌ براتون ‌نکردم‌ ○|دلم ‌رو ‌مجنون ‌نکردم ○|دیده‌‌ رو‌ پرخون‌ نکردم‌ ○| ○|حالا ‌که ‌اسیـر‌آهم‌ ○|من ‌اگه ‌چه‌ رو سیاهم‌ ○|به‌ شما ‌افتاده‌‌ راهم ○| ○|حالا‌ که ‌دعوتم ‌اینجا‌ ○|شهدا‌ به‌ جون ‌زهرا‌ ○|توی این‌ بازار ‌دنیا ○| 😭 https://eitaa.com/hazratkhadijekobra
5bbf445e0038b77c983e1fd5_2507083200557542287.mp3
15.53M
🔳 توهم حذف نام شهید.... ✨ پادکست بسیار زیبا و شنیدنی از حاج مهدی با بیانات ارزشمند ... 👌 🙏🌷 https://eitaa.com/hazratkhadijekobra
🔶خواست از هر دو جهانم شود آسوده خیال پدرم دست مرا داد به دستان حسین ع🔶 به همت خواهران پایگاه حضرت فاطمه سلام الله علیها مراسم تعزیه خوانی (ویژه خواهران ) همراه با اختتامیه جوانه های صالحین در 🔻تاریخ : ۲۸ شهریور ماه ۱۳۹۸ 🔻ساعت : ۹ صبح 🔻مکان : مسجد جامع پرند 🔻(مسجد امام علی علیه السلام )برگزار می شود . لطفا در نشر این اطلاعیه کوشا باشید . اجرکم عندالله 🍀 @barnamehaye_farhangi
مراسم عزاداری مدرسه علمیه حضرت خدیجه الکبری(س)پرند https://eitaa.com/hazratkhadijekobra
آقا مرتضی! یه نفر رو بفرست خط، ببینیم چه خبره. هرکس می‌رفت، دیگه برنمی‌گشت. همون سه‌راهی که الآن میگن سه‌راهی همت. خیلی کم میشد بچه‌ها برن و سالم برگردن. مرتضی سرش رو پایین انداخت و گفت «دیگه کسی رو ندارم بفرستم، شرمنده.» حاجی بلند شد و گفت «مثل این که خدا طلبیده.» و با میرافضلی سوار موتور شدن که برن خط. عراق داشت جلو می‌آمد. زجاجی شهید شده بود و کریمی توی خط بود. بچه‌ها از شدت عطش، قمقمه‌ها را میزدن لب هور،‌ جایی که جنازه افتاده بود،‌ و از همان استفاده می‌کردن! روی یک تکه از پل‌هایی که آنجا افتاده بود سوار شد. هفت هشت تا از قمقمه‌های بچه‌ها دستش بود. با دست آب رو کنار میزد و می‌رفت جلو؛‌ وسط آب،‌ زیر آتش. آن‌جا آب زلال‌تر بود! قمقمه‌ها را یکی یکی پر کرد و برگشت... https://eitaa.com/hazratkhadijekobra
💠 💠 🌸اگر از دست کسی ناراحت هستید دو رکعت نماز بخونید و بگویید: خدایا! این بنده تو حواسش نبود من ازش گذشتم، تو هم بگذر... شهیدحسن باقری ❤️🌹 https://eitaa.com/hazratkhadijekobra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🚩. اربعین نزدیک است !! باید لشکرمان به قدرتی برسد که بتواند، فریاد لبیک یا مهدی را در کربلا چنان طنین انداز کند که عالم را بلرزاند...و چه لذتی دارد در این مسیر هم پای قدم هایِ جابر و هم نفس با آوارگیِ خردسالانِ حسین قدم هایمان را نذر ظهور کنیم... امسال، سیلِ مشتاقانِ حسینی باید به نیتِ فرجِ منتقم با عزمی راسخ و لبیک‌هایی از عمقِ جان راهی شوند... مقصد تحت قبه‌ی سیدالشهداء جایی والاتر از این قبه برای فرج خواهیِ منتقمِ خون حسین نیست.. https://eitaa.com/hazratkhadijekobra
هرکس هرقدر در حد توانشه در راه امام حسین ع کمک کنه یقینا خداوند چند برابرش رو بهش بر میگردونه👌
امام صادق ع میفرمایند: ان کان الخلف عن الله حقا فالبخل لماذا؟ اگر وعده ی جایگزینی از جانب خداوند حق است پس بخل ورزیدن برای چیست؟ یقینا خداوند پولهایی که در راه امام حسین ع خرج شود را برمیگرداند و جایگزین میکند.پس دیگر بخل معنا نداره. https://eitaa.com/hazratkhadijekobra