eitaa logo
مدرسه علمیه حضرت خدیجه الکبری(س)پرند
363 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
2.9هزار ویدیو
184 فایل
امام_حسین_علیه_السلام : "ای فرزند آدم! یاد کن مرگ خویش را، وخوابیدن خود را درقبرت، و ایستادن خود در برابر خدا را،درحالیکه اعضایت علیه تو شهادت می دهند." 📚 ارشادالقلوب، ج۱، ص۲۹ @yakhadijekobra96
مشاهده در ایتا
دانلود
4.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥حلقه ازدواجم را به جبهه مقاومت تقدیم می‌کنم یک مادر بزرگ خندان و دوست داشتنی در جریان پویش : من از وقتی شنیدم که آقا فتوای جهاد داده حلقه طلای خود را جبهه مقاومت اهدا کردم. همه چیز ما فدای رهبر انقلاب. چهل سال پیش دوران نامزدی من بود و حلقه نامزدی را تقدیم می‌کنم. اگر الان آقا بگوید برو لبنان به امام حسین(ع) می‌روم. مشابه این نوع تصاویر متنوع و بی‌نظیر را فقط در دوران دفاع مقدس داریم. همان زمانی که از کودک تا مسن همه چیز خود را تقدیم انقلاب و دفاع مقدس می‌کردند. به نحو عجیبی بوی دهه شصت می‌آید...
امت حزب الله درحال خلق ایده‌های نو ⏪تصویری از ایستگاه‌ خلاقانه و جالب یک خانم حزب اللهی برای هم‌افزایی در پویش 🔹دختر انقلاب درباره این ایستگاه نوشته بود:«من دوتا بچه کوچیک دارم و نمیتونم به مدت طولانی با بچه ها بدون کمک جایی برم،از طرفی دوست داشتم یک گام هر چند کوچک برای جبهه مقاومت انجام بدم. 🔹به ذهنم رسید فشارسنجی رو ببرم موقع نماز در مسجد محله و بعد از نماز فشار خون افرادی که تمایل دارند رو اندازه بگیرم و مبالغ جمع آوری شده رو به حساب رهبری واریز کنم. 🔹در مدت یک ماه از دو مسجد نزدیک خونه که میانگین سه روز در هفته روزی حدود یک ساعت وقت میداشتم حدود ۵ میلیون کمک جمع شد که به حساب رهبری واریز شده.»
5.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹آمریکا ما را تهدید میکند؟ یادتان رفته برای سربازانتان پوشک بزرگسالان تهیه میکردید!؟ با چه پیشینه‌ای ما را تهدید میکنید؟! سخنان طوفانی شهید سلیمانی https://eitaa.com/howzeh_elmieh_parand
5.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹حاج حسین یکتا: وقتشه لشکرکشی کنیم، لشکرکشی رسانه‌ای ... «وقتی شیپور جنگ نواخته می‌شه، مرد از نامرد تشخیص داده‌ می‌شه». این جمله‌ی شهید چمرانه. https://eitaa.com/howzeh_elmieh_parand
🔹فقط یکبار گریه کردم 🔸 ستارخان در خاطراتش می‌گوید: من هیچوقت گریه نکردم، چون اگر گریه می‌کردم آذربایجان شکست می‌خورد و اگر آذربایجان شکست می‌خورد ایران شکست می‌خورد. اما یک بار گریستم و آن زمانی بود که ۹ ماه در محاصره بودیم بدون آب و بدون غذا از قرارگاه آمدم بیرون، مادری را دیدم با کودکی در بغل کودک از فرط گرسنگی به سمت بوته علفی رفت و باضعف شدید بوته را با خاک ریشه میخورد گفتم الان مادر کودک مرا ناسزا می‌دهد و می‌گوید لعنت به ستارخان. اما مادر، فرزند را در آغوش گرفت و گفت: "اشکالی ندارد فرزندم، خاک می‌خوریم، اما خاک نمی‌دهیم." آنجا بود که اشک از چشمانم سرازیر شد.