eitaa logo
مدرسه علمیه حضرت خدیجه الکبری(س)پرند
295 دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
176 فایل
امام_حسین_علیه_السلام : "ای فرزند آدم! یاد کن مرگ خویش را، وخوابیدن خود را درقبرت، و ایستادن خود در برابر خدا را،درحالیکه اعضایت علیه تو شهادت می دهند." 📚 ارشادالقلوب، ج۱، ص۲۹ @yakhadijekobra96
مشاهده در ایتا
دانلود
. ! . چون قلبت مثل نارنجک تکه پاره خواهد شد💔 وقتی نارنجک راببینی .💣 دوپیکر پاک نازنین را باچفیه به هم بسته اند و یک نارنجک ،. . .  یعنی ازشون بعنوان تله انفجاری استفاده کرده اند 💥 و اگر دیگر رزمنده ای قصد حمل پیکرشون رو داشت با تکون دادن پیکر شهدا نارنجک ....... !. . . 😢 . . . پ ن : _ خمون هشتاد .... دو بهم بسته شدن و از پاک این دو بعنوان تله استفاده کردند. https://eitaa.com/hazratkhadijekobra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یک داستان واقعی از رفتار حسینی محبان امام حسین علیه السلام پيام رسيده از آقاي د.ه: "پدرم در سال چهل از دنیا رفت و من چند ماه بعد از وفاتش بدنیا آمدم ، در شش سالگی که کمی خواندن و نوشتن آموختم تازه فهمیدم مفهوم شعری که بر پدرم وصیت کرده بود تا بر سنگ قبرش بنویسند چیست ( در بزم غم حسین مرا یاد کنید ) بعدها و در جوانی همیشه کنجکاو بودم که آیا پدرم حقیقتا حسینی بوده ؟ روزی در سن حدود بیست سالگی در کوچه میرفتم که مردی حدودا پنجاه ساله بنام حسین که فهمیده بود من پسر حاج عباسعلی هستم ناگهان مرا در آغوش گرفت و سر بر شانه ام گذاشت و گریست و گریست وقتی آرام شد راز گریستن خودش را تعريف كرد : در جوانی چند روز مانده به ازدواجم گرچه آهی در بساط نداشتم ولی دلم را به دریا زدم و با نامزد و مادر زنم به مغازه ی زرگری پدرت رفتیم و یواشکی به پدرت ندا دادم که پولم کم است لطفا سرویسی ارزان و کم وزن به نامزدم نشان بده طوری که مادر زن و همسرم متوجه نشوند از قضا نامزدم سرویس زیبا و‌ بسیار گرانی را انتخاب کرد ، من که همینطور هاج و واج مانده بودم که چکار کنم ناگهان پدرت گفت : حسین آقا قربان اسمت ، با احتساب این سرویس طلایی که نامزدت برداشت الباقی بدهی من به شما از بابت اجرت بنّایی که در خانه مان کردی صد تومان است و سپس (به پول آن زمان ) صد تومان هم از دخل در آورد و به من داد من همینطور هاج و واج پدرت را نگاه میکردم و در دلم به خودم میگفتم کدام بدهی؟ کدام بنایی ؟ من طلبی از حاجی ندارم! بالاخره پدرت پول طلا را نگرفت که هیچ ، بلکه صد تومان هم خرج عروسی ام را هم داد و مرا آبرومندانه راهی کرد. گذشت و گذشت تا اینکه بعد از مدتها شنیدم حاجی عباسعلی در سن چهل و یک سالگی پس از آمدن از سفر کربلا از دنیا رفته، آمدم خانه خیلی گریه کردم و برای اولین بار به زنم راز خرید طلای عروسیمان را تعریف کردم وقتی همسرم شنید که حاجی طلاها را در موقع ازدواجمان مجانی به او داده زد زیر گریه و آنقدر ناله کرد که از حال رفت وقتی زنم آرام شد از او پرسیدم تو چرا اینقدر گریه میکنی و همسرم با هق هق اینگونه جواب داد : آنروز بعد از خرید طلا چون چادر مادرم وصله دار بود حاجی فهمید که ما هم فقیریم ، شاگردش را به دنبال ما فرستاد تا خانه ما را یاد گرفت و چون شب شد دیدیم حاجی به در خانه ما آمده و در میزند ، من و مادرم رفتیم و در را باز کردیم و حاجی بی آنکه به ما نگاه کند که مبادا ما خجالت بکشیم پولی در پاکت به مادرم داد و گفت خرج جهاز دخترتان است حواله ی امام حسین است ، لطفا به دامادتان نگویید که من دادم !! تا همسرم این ماجرا را تعریف کرد باز هر دو به گریه زار زدیم که خدایا این مرد چه رفتار زیبایی با ما کرده ، بگونه ای که آنروز پول طلا و خرج عروسی مرا طوری داد که زنم نفهمید و خرج جهاز زنم را طوری داد که من نفهمیدم! وقتی این ماجرا را در سن بیست سالگی از زبان حسین آقای کهنه داماد شنیدم فهمیدم که پدرم همانگونه که در عزای حسین بر سر می زده دست نوازش بر سر یتیمان هم می کشیده ، همانگونه که در عزای حسین بر سینه میزده مرهمی به سینه درد مندان هم بوده ، و هنگامي که برای عاشورا سفره نذری می انداخته دستش به مال مردم و بیت المال آلوده نبوده است. https://eitaa.com/hazratkhadijekobra
💠در محضر شیخ اسماعیل دولابی 💎 خدا یک تار و یک تور و یک تیر دارد. با تار و تور و تیرِ خود ، آدم ها را جذب می کند. 💎 تار خدا قرآن است . نغمه های قرآن آسمانی است . خیلی ها از این طریق قرآن جذب می شوند. 💎خیلی ها را با تور جذب خودش می کند ، مثل مراسم اعتکاف و مراسم ماه رمضان و شب قدر . 💎 تیر خدا همان بارهای مشکلات است . غالب آدم ها را از این طریق جذب خودش می کند. اولیای خداوند برای مشکلات لحظه شماری می کردند. شد دلم آسوده چون تیرم زدی ای سرت گردم چرا دیرم زدی؟ https://eitaa.com/hazratkhadijekobra
کاش مثل روزهای جنگ ، یکی پیدا می شد و را نشانه گذاری می کرد ... اینروزها در خیابانهای شهر ، هر روز چشممان به تلۀ انفجاری گناه گیر می کند و اسیر نفس هوسباز می شویم . اسارتگاه نفس ، جای خیلی بدی است ... جلادهای آنجا، با معجونهای وسوسه کننده و لذتهای خیالی، آدم را ،شکنجه می کنند ، راه فرار هم ندارد . البته همیشه یک راه فرار هست ؛ « فَرِّ إلَی الْحُسَین علیه السَلام ╭─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─╮ https://eitaa.com/hazratkhadijekobra
💎 حالا که دست به حذف نام شهید زدند، این بار مردم خوش جوش وارد میدان شدند. https://eitaa.com/hazratkhadijekobra
⭕️ نام شهید را از تابلوی کوچه ها برداشتند تا آدرس را گم کنیم . اما فراموش نمیدکنیم امنیت و آبادانی امروز مان را مدیون همان شهیدی هستیم که امروز می خواهند از خاطرمان فراموش شان کنیم . https://eitaa.com/hazratkhadijekobra
خدا رحمت کنه مرحوم آقاسی رو، انگار همون روزها شهیدزدایی از کوچه های شهر رو میدید: گفت فحشا در کجا آید پدید  گفتمش در کوچه های بی شهید  بی شهیدانند بی سوز و گداز  بر سر سجاده های بی نماز بی شهیدان را غم لیلا کجاست ؟  سوز و اشک و آه و واویلا کجاست ؟ کوچه ی ما بوی مجنون میدهد ... انقلابی ها خوابید؟ معلومه کجائید؟ خانواده شهدا وایثارگران هنوز هستند و اینها جرات کرده اند اینچنین جسارت کنند؟ در آستانه هفته دفاع مقدس با خون شهدا هم بازی؟ زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از شهادت نیست _شهید https://eitaa.com/hazratkhadijekobra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°•|🍃🌸 🎞 کلیپی ‌کوتاه ‌و ‌زیبا‌ از شهـــــــــ🌹ـــــــــــدا ○|شرمندم‌ کاری‌ براتون ‌نکردم‌ ○|دلم ‌رو ‌مجنون ‌نکردم ○|دیده‌‌ رو‌ پرخون‌ نکردم‌ ○| ○|حالا ‌که ‌اسیـر‌آهم‌ ○|من ‌اگه ‌چه‌ رو سیاهم‌ ○|به‌ شما ‌افتاده‌‌ راهم ○| ○|حالا‌ که ‌دعوتم ‌اینجا‌ ○|شهدا‌ به‌ جون ‌زهرا‌ ○|توی این‌ بازار ‌دنیا ○| 😭 https://eitaa.com/hazratkhadijekobra