🔴با کسانی که دشمن را تزیین میکنند مماشات نکنید
رهبر انقلاب:
🔹 با کسانی که مبانی انقلاب را قبول نمیکنند، ایجاد تردید میکنند و دشمن را تزیین میکنند، مماشات نکنید. ایجاد تردید، ستون فقرات کار دشمن است. امروز جامعه و نظام آمریکایی نه تنها جذّابیّت ندارد، بلکه به یک معنا در بخش مهمّی از دنیا منفور هم هست.
🔹عملکرد بلندمدّت آمریکا موجب منفور شدن این دولت در بخش مهمّی از دنیا شده است؛ جنگافروزی، کمک به دولتهای بدنام، تروریستپروریها، حمایت بیدریغ از ظلم و کارهایی مانند اینها. البتّه آمریکاییها در عراق و سوریه ماندنی نیستند و اخراج خواهند شد. ۹۹/۲/۲۸
💢 گسترش بیحساب و کتاب رسانهها به نفع کشور نیست
💠 حضرت آیتالله مکارم شیرازی:
🔴 من برای مسئولانی که با مسائل رسانهای در ارتباط هستند پیام میدهم و میخواهم تا سعی کنند رسانههایی را در اختیار مردم بگذارند که بدآموز نباشد.
‼️ وزیر ارتباطات نباید به حرف هرکسی گوش کند و بگوید ما پهنای اینترنت را وسیع و به وسیله آن علم و دانش را گسترش دادیم، او باید با سازمان عالی مجازی ارتباط برقرار و بررسی کند که آیا گسترش بیحساب و کتاب رسانهها به نفع کشور و جوانان است یا به ضرر آنها
☘
⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی و واقعی
🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁
🍃
*آقای ناصری فرد میلیاردر ایرانی است.*
*او بزرگترین نخلستان خصوصی جهان را که در آن بیش از 200000 نخل وجود دارد وقف خیریه نموده است و از خرماهای این نخلستان است که در افطاری ماه رمضان از تمام بوشهری ها پذیرایی می شود. او داستان جالبی از زمانی که در فقر زندگی کرده است بازگو می کند .او ميگويد : من در خانواده ای بسیار فقیر زندگی می کردم به حدی که هنگامی از بچه های مدرسه خواستند که برای رفتن به اردو یک ریال بیاورند خانواده ام به رغم گریه های شدید من از پرداخت آن عاجز ماندند. یک روز قبل از اردو در کلاس به یک سئوال درست جواب دادم و معلم من که برازجانی بود به عنوان جایزه به من یک ریال داد و از بچه ها خواست برایم کف بزنند. غم وغصه من تبدیل به شادی شد و به سرعت با همان یک ریال در اردوی مدرسه ثبت نام نمودم. دوران مدرسه تمام شد و من بزرگ شدم و وارد زندگی و کسب و کار شدم و به فضل پروردگار ثروت زیادی به دست آوردم و بخشی از آن را وارد اعمال خیریه نمودم. در این زمان به یاد آن معلم برازجانی افتادم و با خود فکر می کردم که آیا آن یک ریالی که به من داد صدقه بود یا جایزه. به جواب این سئوال نرسیدم و با خود گفتم نیتش هرچه بود من را خیلی خوشحال کرد و باعث شد دیگر دانش آموزان هم نفهمند که دلیل واقعی دادن آن یک ریال چه بود.تصمیم گرفتم که او را پیدا کنم و پس از جستجوی زیاد او را یافتم در حالی که در زندگیِ سختی به سر می برد و قصد داشت که از آن مکان کوچ کند.بعد از سلام و احوالپرسی به او گفتم استاد عزیز تو دِین بزرگی به گردن من داری. او گفت : اصلا به گردن کسی دِینی ندارم. من داستان کودکی خود را برایش بازگو نمودم و او به سختی به یاد آورد و خندید و گفت لابد آمده ای که آن یک ریال را پس بدهی. من گفتم آری و با اصرار زیاد او را سوار بر ماشین خود نموده و به سمت یکی از ویلا هایم حرکت کردم.هنگامی که به ویلا رسیدم به استادم گفتم : استاد این ویلا و این ماشین را باید به جزای آن یک ریال از من قبول کنی و مادام العمر حقوق ماهیانه ای نزد من داری. استاد خیلی شگفت زده شد و گفت اما این خیلی زیاد است. من گفتم به اندازه آن شادی و سروری که در کودکی در دل من انداختی نیست.من هنوز هم لذت آن شادی را در درونِ خود احساس می کنم.
👌 مرد شدن
شاید تصادفی باشد....
💯 اما مرد موندن کار هر کسی
نیست...!
☘
🔘 #ادوار_اخباری_گری از دیدگاه استاد علیدوست (بخش اول)
🔻(بخشی از بیانات استاد علیدوست در نشست بزرگداشت جناب غفران مآب)
▪️مقدمه
معمولاً اگر در فضای حوزه از اخباریگری سؤال کنید، میگویند اخباریگری در قرن 11 و 12 و برخی از آنها در قرن 9 و 10 بودند که آمدند و مقابل اصولیها بودند و بعد هم وحید بهبهانی با آنها مبارزه کرد و آنها را به محاق برد و در زمان شیخ انصاری دیگر امکان تولید دوباره نیافت، عقیم شد و ریشهاش خشک شد!
این بیان، غلط نیست، اما بسیار بسیار ناقص است.
اخباریگری 5 دوره را به خود دیده است، البته نه به اسم اخباریگری و نه با همه ویژگیهای آن. واقعیت آن است که اخباریگری ماهیتی مشکک داشته و مقول به تشکیک است.
✔️دوره اول اخباریگری
اولین جریان و دوره اخباریگری مربوط به زمان حضور ائمه(ع)، علی الخصوص زمان صادقین(ع) است. در آن زمان اولین جریان اخباریگری، مقابل جریان اجتهاد به رأی و در بعضی لایه ها مقابل جریان قیاس قابل مشاهده است.
به عنوان مثال مباحثات و مناظرات دو برادر، یعنی حمران ابن اعین و زراره ابن اعین را ملاحظه فرمایید؛ زراره مسلک و منهج عقلگرایانه دارد و حتی روایات امام صادق(ع) را نیز اگر احساس کند رویش حرف دارد و مثلاً با عقلش جور در نمیآید، مورد مناقشه قرار میدهد و از همینجاست که امثال زراره متهم به قیاسگرایی شدهاند. بنده در فقه و مصلت توضیح دادهام که اینها قیاسگرا نبودند، منتهی روایات را حتی الامکان در کنار عقل معنا میکردند. حمران ابن اعین (برادر زراره) اما، به جریان تحدیث و حدیثگراییِ غلیظتر تعلق دارد. لذا گاهی بین دو برادر بحثهایی مطرح میشود و گاهاً تا محضر امام(ع) هم کشیده میشود. میروند خدمت امام و ایشان این دو جریان را مدیریت میکنند.
مثال دیگر مباحثات و مشاجرات هشام بن حکم و با ابن ابی عمیر در همین زمینه است که در نهایت به قهر این هر دو بزرگوار از یکدیگر منجر میشود. موارد و مصادیق این دوره فراوان است.
اندیشه اخباریگری –با لحاظ مقول به تشکیک بودنش- در مقابل اندیشهای است که روایات را در کنار عقل میببیند و از عقل ابزاری برای تفسیر و یا رد روایات استفاده میکند و یا در باب تعادل و تراجیح برای ترجیح یک روایت بر روایت دیگر، موافقة العقول را معیار قرار دهد. این موج اول اخباریگری است.
در دوره اول اخباریگری، مدیریت با ائمه(ع) است. عجیب اینکه ائمه(ع) هم با «قیاسگرایی و اجتهاد به رای که یک نوع عقلگرایی» محسوب میشده، مبارزه میکنند و هم با «حدیثگراییِ فارغ از عقل».
آن ده روایتی که از اهلبیت(ع) نقل شده است که: آنچه از ما میرسد را بر «قرآن» و «سنت قطعی» عرضه کنید، در یک روایت دارد که بر «عقول» عرضه کنید، جزو این جریان است. حضرت میخواهند یک تعادلی ایجاد کنند. یعنی در هر جهت که افراط شود (عقلگرایی افراطی و یا حدیثگرایی افراطی)، خطرناک است.
اگر کسی با همین عنوان دوره های مختلف اخباریگری را انتخاب کند، موضوع یک پژوهش و پایان نامه خوب خواهد بود. دوره را بیاورد، لوازمش را بیاورد، موضع ائمه(ع) را مشخص کند و ... این ارزشمند است.
#دیدگاه_های_استاد_علیدوست
#اخباری_گری
#ادوار_اخباری_گری
#مکتب_شناسی
✅ کانال دروس و دیدگاه های استاد علیدوست
📚 @alidost_fiqh
🔘 #ادوار_اخباری_گری از دیدگاه استاد علیدوست (بخش دوم)
✔️دوره دوم اخباریگری
دوره دوم اخباریگری، دویست سال بعد از دوره اول به وقوع میپیوندد، یعنی اوایل قرن چهارم. در این زمان موج دیگری از حدیثگرایی به وجود می آید. بزرگانی همچون ابن قولویه، شیخ صدوق و شیخ کلینی و... (رضوان الله تعالی علیهم) به این دوره تعلق دارند. این دوره تا اوایل قرن پنجم (یعنی حدود صد سال) به طول میانجامد. مدرسه قم و مدرسه ری و حاصل به منصه ظهور رسیده این دوره کتب مرحوم صدوق، کتاب کافی، کتاب های ابن قولویه و دیگران است. در این زمان در مقابل جریان حدیثگرا، جریانی مشهور به قیاس و اجتهاد به رای بود، مانند ابن جنید.
در این دوره بزرگانی از علما مانند سید مرتضی، شیخ مفید و شیخ طوسی که بعد از ائمه(ع) آمده و بهره مند از مکتب و مسلک ائمه(ع) بودند این جریان را مدیریت میکنند. مثلاً جناب شیخ مفید از یک طرف رساله در رد ابنجنید دارد: «رسالة النقض علی ابن الجنید فی الاجتهاد فی الرای». رساله ای نقض گونه در رد بر ابن جنید به خاطر اجتهاد به رأی. شیخ مفید دو کتاب در نقد ابن جنید دارد. (بعید میدانم که یک کتاب با دو نام مشابه باشد، بلکه دو کتاب است).
اما از طرف دیگر در رد استاد حدیثگرای خویش، شیخ صدوق هم کتاب دارد. البته در مورد شاگردی شیخ مفید در محضر شیخ صدوق، شک و تردید وجود دارد. ولی مسلم است که اگر شیخ مفید استفاده حضوری و فیزیکی از شیخ صدوق هم نکرده باشد، استفاده نرم افزاری و غیر حضوری (از طریق آثار ایشان) کرده است. همانطور که جملگی ماها شاگرد شیخ انصاری تلقی میشویم، در عین حال که در محضر او تلمذ نکرده ایم و فقط آثارش را درس گرفته ایم.
شیخ مفید در تصحیح الاعتقاد (که منسوب به ایشان است) چقدر در مورد رفتار شیخ صدوق در ارتباط با تعامل با ادله، ابراز ناراحتی میکند! کل گلایه هم این است که جناب شیخ صدوق! دربرخورد با روایات، شما باید روایات صحیح از سقیم و درست از باطل را با کمک عقل سلیم و عقل ابزاری، از هم تفکیک کنید.
اگر در زمان حضور، ائمه(ع) این فضا را مدیریت میکردند تا این جریانات به تعادل برسد، درقرن چهارم و پنجم علمای بزرگی مانند سید مرتضی و شیخ طوسی و شیخ مفید این فضا را مدیریت میکنند؛ و لذا به جایی ضربه نمیخورد. یعنی در این فضای تز و آنتی تز، یک سنتزی بیرون میآید و یک تعادلی ایجاد میشود.
✔️دوره سوم اخباریگری
دوره سوم اخباریگری مربوط به قرن دهم است. اخباریگری این دوره به گونهای است که اصلاً دیده و حس نمیشود و التفاتی به آن وجود ندارد. بزرگانی مانند شهید ثانی، صاحی معالم، صاحب مدارک، محقق اردبیلی و... مربوط به این دوره از اخباریگری هستند.
روشن است که این بزرگان را هیچ کس به عنوان عالم اخباری نمیشناسد! این مهم از جهتی نیز درست است. اگر اخباریگری، به عنوان آنچه در قرن 11 و 12 مطرح شد، را ملاک و معیار قرار دهیم، این دسته از بزرگان اساساً اخباری تلقی نمیشوند. اما چنانکه گفته شد، اگر اخباریگری را امری مقول به تشکیک بدانیم، رگه هایی از حدیثگرایی را در افکارو آراء این بزرگان مشاهده میکنیم. وجود رگه هایی از اخباریگری در آثار و آراء شهید ثانی، صاحب معالم، صاحب مدارک و از همه بارزتر، محقق اردبیلی قابل انکار نیست.
لذا شاید بتوان گفت ریشه اخباریگری مشهور، به صد سال قبل (یعنی اوائل قرن دهم) بازمیگردد. بزرگانی که بر اخباریگری مشهور سخت میگیرند، در مورد محقق اردبیلی که تعبدش به آراء فقها کم است و در صورت مشاهده یک خبر، به راحتی از شهرتِ بر خلاف روایت دست برمیدارد، چه میگویند؟
محقق اردبیلی در سبک اجتهادی خود، اخبار را مقدم بر مشهور میداند؛ از سوی دیگر یکی از شاخصه های اخباریگری، اصالت دادن به اخبار و روایات است و شهرت و اجماع را به عنوان دلیل مقدم بر روایات و اخبار نمیپذیرند و در صورت وصول به خبر، به راحتی از قول فقها عبور میکنند. البته سبک اجتهاد شهید ثانی به این غلظت نیست.
صاحب معالم نیز از سویی شاگر محقق اردبیلی است و از سوی دیگر، استاد رأس اخباریگری، یعنی محمد امین استرآبادی است. بعضی نوشته اند مرحوم استرآبادی در مکتب صاحب معالم بزرگ شد و بعد اعراض کرد و اخباری شد، اما من نمیتوانم خیلی این را تصدیق کنم.
رگه هایی از اخباریگری –ولو در حد مویرگ- در آراء و افکار صاحب معالم وجود دارد. این رگه ضعیف اخباریگریِ صاحب معالم –که از استاد خود یعنی محقق اردبیلی دریافت کرده- به مرحوم استرابادی منتقل میشود و استرآبادی آن را تبدیل به شاهرگ و جسیم میکند.
به هر صورت دوره سوم از اخباریگری و به تعبیر دیگر : زمینه سازی برای آن، مربوط به قرن دهم میشود و تا اوایل قرن یازدهم طول میکشد.
#دیدگاه_های_استاد_علیدوست
#اخباری_گری
#ادوار_اخباری_گری
#مکتب_شناسی
✅ کانال دروس و دیدگاه های استاد علیدوست
📚 @alidost_fiqh
🔘 #ادوار_اخباری_گری از دیدگاه استاد علیدوست (بخش سوم)
✔️دوره چهارم اخباریگری
اما اوج اخباریگری، چنانکه معروف و مشهوراست، دور چهارم است. از استرآبادی م1036 شروع میشود و جلو میآید و به شیخ یوسف بحرانی م1186 میرسد. شاید آخرینشان شیخ حسین بحرانی م1240 است. (آخرین در این مقطع).
در این دوره اخباریگری تبدیل به یک پک و بسته میشود که لوازمیدارد. مثلاً:
- مبارزه شدید با تقلید: در دورههای گذشته مبارزه با تقلید وجود ندارد، اما در این دوره وجود دارد.
- وجوب عینی اجتهاد: اینکه همه باید مجتهد باشند (کلماتشان درفقه و مصلحت آمده است، ملاحظه بفرمائید).
- حملههای شدید به فقها (که ای کاش نبود). به راحتی به فقها حمله میکردند. مثلاً کار علامه حلی و یا قبلش ابنطاووس که اخبار را به چهار قسم تقسیم کرده اند، را تعبیر به «سقیفه بنی ساعده دوم» کرده، میگفتند: ما با دو سقیفه بنیساعده مواجه شدیم: یکی همان سقیفه بنیساعده کذایی در صدر اسلام و یکی هم تقسیم اخبار به چهار قسم! شخص دیگری از اینها (استرآبادی) در مورد ورود اصول به شیعه و فقه شیعه چنین تعبیراتی را به کار میبرد!
در این دوره یک بسته با یک لوازمی بنام اخباریگری مطرح شد که صاحبان این اندیشه با مخالفان خود بیرحمانه مواجهه میکردند و گاهاً خون خود را روی حرف خودشان میدادند!
سؤال این است که انسان اگر یک نظریه و یا نوآوری دارد، یا یک مخالف دارد، چه ضرورتی دارد که بیادبی کند؟ چرا حمله کند؟ چرا کار گذشتگان را نادیده بگیرد؟ بنده در چند قضیه اخیر، حرفم با بعضی از آقایان این است که اگر حرفی و نکتهای دارید، آن را درست جا بیندازید و بگویید گذشتگان بحث را تا اینجا آوردند، ولی این موارد مانده و من روی اینها نظر دارم. چرا ما باید به تراث و آثار گذشتگان حمله کنیم؟
سوگمندانه باید عرض کنم –از روی اطلاع عرض میکنم- که ما هیچ زمانی مثل امروز، حملات و هجمههای اینچنینی به تراث شیعی و اسلامی نداشتهایم! بله! ما دوران زیادی پشت سر گذاشتهایم و هجمههای مختلفی نیز وجود داشته است، اما آنها سختافزاری بوده و مثلاً کتابهای شیعه را میسوزاندند (مثلا مشهور است که در زمان صلاحالدین ایوبی یک هفته حمامهای لبنان با کتابهای شیعه گرم میشد!). اما این حملهها، سخت افزاری بود. حملات امروزی اما، نرمافزای است و با عناوین حوزوی انجام میشود! رفتار کتاب سوزی است در قالب نرم آن!
✔️ دوره پنجم اخباریگری
دوره پنجم، مربوط به عصر حاضر است. در عصر حاضر، خیلیها اصولی حرف میزنند و کتاب اصولی دارند، اما اخباری فتوا میدهند! الان نمیخواهم بگویم چقدر عیب دارد ویا ندارد، جریان را عرض میکنم.
ما امروز وقتی میخواهیم از نقش عقل در استنباط صحبت کنیم، بسیاری از رگها ورم میکند و ناراحتی ایجاد میشود! وقتی میخواهیم از «نصوص مبین مقاصد و نقش آنها در استنباط» گفتگو کنیم میبینیم ناراحتی پیش میآید! بالاخره آیا نصوص مبین مقاصد جزو آیات قرآن است یا خیر؟ آیا برخی از آیات قرآن نصوص مبین مقاصد است یا نیست؟ آیا اینها نقش دارد یا خیر؟ بحث کنید. بگویید ندارد یا دارد. یا بگویید : کارایی ابزاری دارد اما کارایی سندی ندارد یا دارد؟ اینها را بحث کنید! متأسفانه طرح این مباحث موجب ناراحتی برخی میشود!
امروز برای اینکه بخواهیم «قاعده عدل و انصاف» را ثابت کنیم، باید قسم بخوریم و آخرش هم طرف انکار می کند. امروز در مورد بحث «عدالت در شریعت» انکار داریم. مرحوم آیت الله خوئی قدس سره که مدرسهاش، مدرسه حاکمی است، در اویل عمر علمی خود، قاعده عدل و انصاف را میپذیرد ولی در اواخر عمر علمی خود، آن را انکار میکند!
ایشان هر چه آمده به اواخر عمر خود نزدیک شده، به جریان حدیثگرایی نزدیک شده است، لذا ایشان در دوره اولش، مکتب فقهیاش، «مکتب تجمیع ظنون» است و از این مسائل استفاده میکند. تقریراتی که مرحوم آقای گرجی از ایشان چاپ کرده، را ملاحظه بفرمائید، آنجا تمام لوازم «فقه تجمیع ظنون» است را معتقد است، ولی در دوران اخیر، فقه ایشان «فقه مدرسهای و فقه صغری- کبرائی» است! ایشان در اواخر عمر خود با صراحت قاعده عدل و انصاف را رد میکند. یا وقتی از «قاعده ضمان» بحث میکند، میگوید: قاعده ضمان به تسبیب، بر خلاف اجماع فقها است، ما دلیلی بر آن نداریم. این تفکر یک تفکر حدیثگرایی است. میفرماید مواردی هم که در روایات آمده، فقط بر همان موارد اکتفا میشود. در مبانی تکمله المنهاج بحث را ببینید. لذا فتاوائی میدهد که خود ایشان معتقد است خلاف مشهور است بلکه مخالف اجماع است.
ایشان هیچ اجماعی را قبول نمیکند و هیچگونه کارآئی نیز برای آن قائل نیست و اگر هم اجماعی باشد، میگوید محتمل المدرک است و آن را کنار میگذارد.
#دیدگاه_های_استاد_علیدوست
#اخباری_گری
#ادوار_اخباری_گری
#مکتب_شناسی
✅ کانال دروس و دیدگاه های استاد علیدوست
📚 @alidost_fiqh
☘
🔘 #ادوار_اخباری_گری از دیدگاه استاد علیدوست (بخش چهارم)
✔️اخباری گری در عصر ما
ما امروز با جریان اخباریگری مواجهیم. مخالفت با عقل، مخالفت با شهرتها، نقشی قائل نشدن برای شهرتها و ... از جمله مختصات اخباریگری معاصر است. البته اخباریین معاصر، تقلید را انکار نمیکنند، اصول فقه را میپذیرند و کتاب هم می نویسند، و سالها هم بحث میکنند؛ اما در مقام عمل و فتوا، گاه اثری از آن دیده نمیشود! به نظر بنده، اینها، دوره پنجم اخباریگری را تشکیل میدهند.
✔️اخباریگری در غیر فقه
اخباریگری معاصر، فقط در عرصه فقه حضور ندارد، بلکه در غیر فقه هم وجود دارد. الان یک سری مبلغ، منبری و نویسنده داریم که هر خبری را ببینند بالای منبر، در تلویزیون و... میگویند. نه اقتضائات زمان و مکان را لحاظ میکنند و نه اقتضائات عقل را میبینند، و نه این روایت را در یک نظام حلقوی و هرمی سایر نصوص دینی مورد فهم قرار میدهند! اصولا توان چنین کاری در آنها وجود ندارد! بنده اسم این را اخباریگری در غیر فقه میگذارم.
به نظر ما باید یک خانه تکانی صورت بگیرد. فکر نکنیم جریان اخباریگری یک دوره داشت، آن هم با تلاش وحید بهبهانی به محاق رفت و با تلاش شیخ اعظم دیگر امکان تولد دوباره ندارد! بله! به محاق رفت، اما مجدداً به نوعی دیگر متولد شده است.
▪️لزوم توجه به خدمات اخباریین
گاهاً شاهد حملات تندی به اخباریین هستیم. در حمله به اخباریین باید جانب احتیاط را رعایت کنیم. درست است اخباریها، حملاتی به فقها و نیز لغزشهایی داشتند؛ اما خدماتشان هم بسیار زیاد و خارج از حساب است.
درست است شیخ حر عاملی شهادت طلبهای را به دلیل اصول خواندن قبول نمیکند (حسب نقل)، اما خدمات اینها را چه در دوره دوم (دوره شیخ صدوق و کلینی و ..) و چه دورههای بعد و حتی دوران اول و دوره چهارم، باید ببینیم. عمده مجامع اخباری ما مربوط به دوره چهارم است. نقش شیخ حر، فیض کاشانی، علامه مجلسی و ... را مگر میتوانیم نادیده بگیریم؟
🔻پس:
اولاً: اخباریها یک دسته نبودند. صاحب حدائق در جلد اول حدائق میگوید ما یک گروه نیستیم. به بیان دیگر اخباریگری مقول به تشکیک است و اخباریها نیز به تبع آن چند دسته با دیدگاهها و اقدامات مختلف هستند.
ثانیاً: خدمات اخباری ها نباید نادیده گرفته شود و حریم آنها نباید مورد تعرض قرار گیرد.
ثالثاً: نشستهایی از این دست، میتواند در راستای احیای تراث باشد. ما به این تراث احتیاج داریم و این تراث امروز در معرض هجمه است.
#دیدگاه_های_استاد_علیدوست
#اخباری_گری
#ادوار_اخباری_گری
#مکتب_شناسی
✅ کانال دروس و دیدگاه های استاد علیدوست
📚 @alidost_fiqh
⭕️ جایگاه فقه در علوم حوزوی1:
💠فقه دو سطح کلی دارد: یکی #فقه_تخصصی یا تخصص در فقه است و دیگری فقه عمومی است که از دو نگاه قابل بحث است.
💠نگاه اول، فقه عمومی به عنوان پیش نیازی برای فقه تخصصی است؛ و نگاه دوم، فقه عمومی به عنوان پیش نیازی برای تخصص در سایر رشته ها است.
💠 برای تخصص در فقه، لازم است یک دوره فقه عمومی خوانده شود که حاصل آن رسیدن به ملکه #اجتهاد و استنباط است.
💠 این فقه عمومی، همین است که الان در حوزه خوانده می شود؛ منتها چون راه درستی برای آموزش طی نمی شود، این دوره طولانی شده است.
💠 ابتدا باید یک شیوه آموزشی جدید برای #نظام_آموزشی فقه تحصیل شود تا طلبه ها بتوانند در کمترین مدت، این دوره را پشت سر بگذارند و به ملکه اجتهاد دست یابند. به نظر من الان بیش از آنکه بر شناخت روش استنباط تکیه شود، بر بیان مسائل پرحجم و قیل و قال ها تکیه می شود؛ لذا بعد از 30 سال ملکه اجتهاد به دست می آید.
#تخصص_گرایی
#تخصصی
#فقه
#نظام_آموزشی
#اجتهاد
🖌حجت الاسلام و المسلمین احمد مبلغی؛
🗓 خشت اول، شماره8، صفحه13.
👇👇
@rahnameh
⭕️ جایگاه فقه در علوم حوزوی2: 💠 ... به نظر می رسد که برای ورود به #تخصص_گرایی های #غیرفقهی، گذراندن دوره عمومی فقه، لازم نیست؛ چرا که ورود در سایر رشته ها، مستلزم دستیابی به ملکه استنباط نیست.
💠 تخصص در #کلام یا تفسیر و مانند آن توقفی بر ملکه #اجتهاد_فقهی ندارد و تخصص در این رشته ها، یک دوره فقه عمومی دیگری را می طلبد که با #فقه_عمومی مورد نیاز برای فقه تخصصی، متفاوت است. مثلا دانستن کلیاتی از علم اصول که پیش شرط ورود در سایر دانش ها است، کافی به نظر می رسد و بیش از آن ضرورتی ندارد...
💠 برای #استنباط مسائل اخلاقی، کلامی و مانند آن گرفتار مباحث و قواعد اصولی شدن، هیچ نتیجه ای در بر ندارد. در مباحث کلامی باید از اصول عقلی دقیق و یا از اصول کلامی بهره برد؛ هر چند که آشنایی کلی با علم اصول لازم است.
💠 از جمله #حضرت_امام (ره) معتقد بودند که گاهی به کار بردن دانش #اصول برای استنباط مباحث کلامی، منجر به کفر و الحاد می شود و نباید از آنها بهره گرفت. حتی دیدگاه ایشان این بود که بهره گیری از قواعد اصولی در استنباط مباحث اخلاقی نیز انسان را به بیراهه می کشاند.
💠 اینکه بعضی می گویند: «اگر یک مفسر یا متکلم، مجتهد نباشد، در کار تفسیر یا کلام دچار اعوجاج و انحراف خواهد شد»، درست نیست...
#فقه_عمومی
#اصول
#اجتهاد_فقهی
#کلام
#تخصص های #غیرفقهی
حجت الاسلام والمسلمین استاد احمد مبلغی؛
خشت اول، شماره8، صفحه 15.
✍️ حضرت آیتالله بهجت (ره) :
مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد حسین غروی اصفهانی اهل #مراقبه، سکوت و #محاسبه بود.
پیوسته در فکر بود سخن به ندرت میگفت. در مجالس و محافل که بین علما بحثی در میگرفت سکوت میکرد در هر جای مجلس که خالی بود مینشست و بسیار متواضع، خوش اخلاق و آرام بود. با آنکه ثروت فراوانی از پدرش – که از تجّار معروف و سرمایه دار کاظمین بود – به او رسیده بود همه را به فقرا و طلّاب داد و خود چیزی نداشت.
🔵👈 بلکه گویند: در اواخر عمر با فقر دست به گریبان بود، ولی دلی شاد و سیمایی متبسّم و قلبی استوار داشت که حکایت از روحیّات عظیم و مواهب معنوی او مینمود.
📚 فریادگر توحید ص 10
⛔️خبر جعلی؛
❌انتشار خبر دروغین و منتسب به قائم مقام حوزه با لوگوی خبرگزاری رسمی حوزه!
🔻به گزارش خبرگزاری حوزه، امروز خبری منتسب به حجتالاسلام والمسلمین حمید ملکی قائم مقام مدیر حوزههای علمیه در امور استانها در برخی رسانههای زرد و غیرمعتبر در فضای مجازی منتشر شد.
🔸 در این خبر از قول «قائم مقام حوزه علمیه قم» آمده بود احتمال اینکه رهبری از نیروی ماوراءالطبیعه خود برای انتقام خون سردار سلیمانی استفاده کرده و ترامپ را کنار کشید زیاد است!
🔸این خبر جعلی، به قدری ناشیانه تنظیم شده بود که حتی در میان مخاطبان کانالها و رسانههای زرد در شبکههای اجتماعی هم جدی گرفته نشد و در میان دلسوزان نیز، افراد معدودی که فاقد سواد رسانهای لازم بودند در دام این خبر جعلی گرفتار شدند و آن را در برخی گروهها و کانالها بازنشر دادند.
🔸خبرگزاری حوزه رسما اعلام میدارد که خبر مزبور جعلی است و چنین محتوایی از سوی حجتالاسلام والمسلمین ملکی بیان نشده و مطلقا در هیچیک از درگاههای حوزه نیوز منتشر نشده است و البته این #پرسش را با شما همراهان خوب خبرگزاری حوزه مطرح میکند:
❓با توجه به اینکه چنین شیطنتهایی، اولین و آخرین نخواهد بود به نظر شما چگونه خرد و بصیرت رسانهای خود را افزایش دهیم تا در دام آن گرفتار نشویم؟
📝محمد صدرا مازنی
💠اخبار دروغ و عرف عام(۱)
🔻خبرگزاری حوزه: خبر منتسب به حجت الاسلام والمسلمین ملکی (قائم مقام مدیر حوزه در استانها) درباره شکست ترامپ که با جعل لوگوی خبرگزاری حوزه در برخی شبکههای اجتماعی منتشر شده بود، تکذیب شد.
قبل از اینکه خبر یاد شده برایم پیامک شود، آن را از جناب آقای ملکی شنیدم.
🔻اشخاص آشنا به جناب آقای ملکی، با مراتب فضل، اخلاق و پارساییاش به خوبی آگاهند. او را به تبسم، تواضع و سنجیدهگویی میشناسم. اظهارنظرهای کارشناسی در جلسات، سخنرانیها و برنامههای تلویزیونیاش برایم جذاب بود. خبر مربوط به ایشان موجب شد تا یادداشتی که قبلاً آماده شده بود و به رسم هر روزه حوالی غروب آفتاب در کانال شخصیام منتشر میشد را از اولویت خارج کنم و دربارهی اخبار دروغ و رفتار تودهها بنویسم .
🔻هر از گاهی اخباری اینگونه در فضای مجازی منشتر میشود و در زمان کوتاهی نقل محفل میلیونها مخاطب میشود. اما چرا چنین اخباری تولید میشود؟ انگیزههای تولید خبر دروغ فراوان است و لااقل در این مورد به خصوص تخریب چهرههای موجه و تشویش اذهان عمومی به قصد فاصله گرفتن مردم از مظاهر و نمادهای دینی و انقلاب یکی از دلایل است. سادهاندیشی است در موارد اینچنین ما صرفاً با تخریب یک شخص مواجه باشیم؛ بلکه تخریب یک گفتمان و اندیشه مرکز ثقل تیم تخریب قرار دارد. با این حال بهگمانم مهمتر از این سؤال پرسش دیگری است:
🔻چرا عموم مردم چنین اخباری را باور میکنند؟ و چرا به انتشار آن در رسانههای در دسترس اقدام میکنند؟ اگر به این سؤال پاسخ دهیم، گویی بسیاری دیگر از مسائل نیز حل شدهاند.
خواننده با نگارنده همدل است که پاسخ کوتاه برای مسألهای مهم که ریشهی بسیاری از مشکلات است غیرممکن مینماید. چندوجهی بودن و توقف پاسخ آن به یک مسأله میانرشتهای که علومی چون اخلاق، جامعه شناسی، روانشناسی متکفل پاسخ به آناند، موجب میشود در این یادداشت مجالی نداشته باشیم. پژوهشی مستقل میتواند ابعاد مختلف آن را بررسی نماید؛ از این رو من سعی میکنم تنها به بعضی از پاسخها نزدیک شوم:
ادامه دارد.
#سواد_رسانهای
#مسائل_پژوهشی
@masaelepazuheshi
صدرا مازنی:
📝محمد صدرا مازنی
💠اخبار دروغ و عرف عام(۲)
🔻۱. راحت طلبی و عدم احساس نیاز به فکرورزی دربارهی خبر و میل به شنیدن اخبار فیک و جعلی میتواند ما را به پاسخ نزدیک کند. خیلی از ما عادتاً علاقهای به فکرکردن نداریم. نه اینکه اصلاً نیاندیشیم. ذهن راه خود را میرود. فعل و انفعالات سلولهای عصبی مغز و فرایند آن انجام میشود؛ اما به طور ناقص. ذهن ما را میفریبد! به همین دلیل است که اساساً ما در تمیز دادن مغالطه از برهان دچار خطا میشویم. عادت نداریم دربارهی آنچه میشنویم دقت کنیم. نقادانه عمل کنیم و پس از تحلیل به قضاوت بنشینیم. مخصوصاً اگر خبری منافع ما را تهدید نکند.
ضمناینکه مردم از بعضی از منبریهای بی سواد خبرهای راستی می شنوند که اخبار جعلی نزدیک به آن است. این آمادگی شنونده را برای شنیدن اخبار نادرستی شبیه به آنچه در این مورد به خصوص روی داد؛ بیشتر می کند.
🔻۲. حوزه و روحانیت همواره دشمنان سنتی داشت. پارهای از آنها در خارج از مرزها با مقولهی استکبار و دسته ای دیگر در این سو با عنصر طاغوت تعریف میشود. سلطنت طلبها دشمنان سنتی روحانیت بودند. اقتدار و محبوبیت روحانیت منافع آنها و نیز سکولارها را تهدید میکند. منافقین در صف دشمنان ایدئولوژیک روحانیت قرار دارند. و در کنار اینها ناکارآمدی بخشی از حاکمیت در رفع نیازهای مردم و گسترش بیکاری، فقر و مشکلات فرهنگی و نیز عملکرد غیر قابل دفاع برخی از افراطیون یا کم سوادهایی که در لباس روحانیت هستند، بیتفاوتها را به صف دشمنان و بعضی از دوستان را به صف بیتفاوتها و یا منتقدین اضافه می کند. گاهی جوّ برخی از محافل چنان سنگین میشود که حتی دوستان نیز توان اداره و پاسخ به انتقادها را ندارند. این مسأله میل به شنیدن اخبار نادرست را بیشتر میکند. وقتی ناراحتی وجود دارد و نسبت به عملکرد پارهای از نظام تکدر، اخباری اینچنین پذیرفته میشود.
🔻۳. عنصر دیگری که ما را به پاسخ نزدیک میکند مربوط به تعارضات رفتاری ما است. این تعارضات از پارهپاره بودن اندیشه و تشویشهای ذهنی و به تعبیری یکپارچه نبودن ما ناشی می شود. فطرتا راستگویی را دوست داریم، اما عادتا برای منافع خویش دروغ میگوییم. به درستی خرافه و گزارههای خردستیز را رد میکنیم؛ گاهی چنان عقلگرا میشویم که به مصاف گزارههای تعبدی مبتنی بر عقل میرویم؛ با این حال اخبار جعلی را مثل نقل و نبات منتشر میکنیم. ما حتی برای انتشار خبری فاقد منبع یا اخباری که از منبعی جعلی به دستمان رسیده است، اندکی تحقیق نمیکنیم. تفکر نقادی را به فیلسوفان واگذار کردهایم. در گعدهها و دورهمیهایمان نظریهی اثر پروانهای را به مانند یک استاد تمام دانشگاه تشریح میکنیم و به پیامد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اخلاقی و رواشناختی عملمان نمیاندیشیم. اگر اینگونهایم در بیاخلاق کردن جامعه سهم داریم.
ادامه دارد.
#سواد_رسانهای
#مسائل_پژوهشی
@masaeleapazuheshi
من قاسم سلیمانی هستم.pdf
7.14M
💢 کتاب «من قاسم سلیمانی هستم»
✍ حضرت آیتالله بهجت (ره) :
مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد حسین غروی اصفهانی اهل #مراقبه، سکوت و #محاسبه بود.
پیوسته در فکر بود سخن به ندرت میگفت. در مجالس و محافل که بین علما بحثی در میگرفت سکوت میکرد در هر جای مجلس که خالی بود مینشست و بسیار متواضع، خوش اخلاق و آرام بود. با آنکه ثروت فراوانی از پدرش – که از تجّار معروف و سرمایه دار کاظمین بود – به او رسیده بود همه را به فقرا و طلّاب داد و خود چیزی نداشت.
🔵👈 بلکه گویند: در اواخر عمر با فقر دست به گریبان بود، ولی دلی شاد و سیمایی متبسّم و قلبی استوار داشت که حکایت از روحیّات عظیم و مواهب معنوی او مینمود.
📚 فریادگر توحید ص 10
🔴با کسانی که دشمن را تزیین میکنند مماشات نکنید
رهبر انقلاب:
🔹 با کسانی که مبانی انقلاب را قبول نمیکنند، ایجاد تردید میکنند و دشمن را تزیین میکنند، مماشات نکنید. ایجاد تردید، ستون فقرات کار دشمن است. امروز جامعه و نظام آمریکایی نه تنها جذّابیّت ندارد، بلکه به یک معنا در بخش مهمّی از دنیا منفور هم هست.
🔹عملکرد بلندمدّت آمریکا موجب منفور شدن این دولت در بخش مهمّی از دنیا شده است؛ جنگافروزی، کمک به دولتهای بدنام، تروریستپروریها، حمایت بیدریغ از ظلم و کارهایی مانند اینها. البتّه آمریکاییها در عراق و سوریه ماندنی نیستند و اخراج خواهند شد. ۹۹/۲/۲۸