eitaa logo
مدیریت حوزه علمیه استان البرز
1هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
1.2هزار ویدیو
214 فایل
کانال رسمی مدیریت حوزه علمیه البرز ارتباط با ادمین: @Admin_modir شناسه کانال: @HowzehAlborz تلفن: 02632755601-3 نشانی: کرج-خ ذوب آهن-کوچه شهید منتظری-پلاک ۶۸ مسیریابی با نشان: https://nshn.ir/f2sbv1AE5xWtde
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴با کسانی که دشمن را تزیین میکنند مماشات نکنید رهبر انقلاب: 🔹 با کسانی که مبانی انقلاب را قبول نمیکنند، ایجاد تردید میکنند و دشمن را تزیین میکنند، مماشات نکنید. ایجاد تردید، ستون فقرات کار دشمن است. امروز جامعه و نظام آمریکایی نه تنها جذّابیّت ندارد، بلکه به یک معنا در بخش مهمّی از دنیا منفور هم هست. 🔹عملکرد بلندمدّت آمریکا موجب منفور شدن این دولت در بخش مهمّی از دنیا شده است؛ جنگ‌افروزی، کمک به دولتهای بدنام، تروریست‌پروری‌ها، حمایت بی‌دریغ از ظلم و کارهایی مانند اینها. البتّه آمریکایی‌ها در عراق و سوریه ماندنی نیستند و اخراج خواهند شد. ۹۹/۲/۲۸
💢 گسترش بی‌حساب و کتاب رسانه‌ها به نفع کشور نیست 💠 حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی: 🔴 من برای مسئولانی که با مسائل رسانه‌ای در ارتباط هستند پیام می‌دهم و می‌خواهم تا سعی کنند رسانه‌هایی را در اختیار مردم بگذارند که بدآموز نباشد. ‼️ وزیر ارتباطات نباید به حرف هرکسی گوش کند و بگوید ما پهنای اینترنت را وسیع و به وسیله آن علم و دانش را گسترش دادیم، او باید با سازمان عالی مجازی ارتباط برقرار و بررسی کند که آیا گسترش بی‌حساب و کتاب رسانه‌ها به نفع کشور و جوانان است یا به ضرر آن‌ها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☘ ⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی و واقعی 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁 🍃 *آقای ناصری فرد میلیاردر ایرانی است.* *او بزرگترین نخلستان خصوصی جهان را که در آن بیش از 200000 نخل وجود دارد وقف خیریه نموده است و از خرماهای این نخلستان است که در افطاری ماه رمضان از تمام بوشهری ها پذیرایی می شود. او داستان جالبی از زمانی که در فقر زندگی کرده است بازگو می کند .او ميگويد : من در خانواده ای بسیار فقیر زندگی می کردم به حدی که هنگامی از بچه های مدرسه خواستند که برای رفتن به اردو یک ریال بیاورند خانواده ام به رغم گریه های شدید من از پرداخت آن عاجز ماندند. یک روز قبل از اردو در کلاس به یک سئوال درست جواب دادم و معلم من که برازجانی بود به عنوان جایزه به من یک ریال داد و از بچه ها خواست برایم کف بزنند. غم وغصه من تبدیل به شادی شد و به سرعت با همان یک ریال در اردوی مدرسه ثبت نام نمودم. دوران مدرسه تمام شد و من بزرگ شدم و وارد زندگی و کسب و کار شدم و به فضل پروردگار ثروت زیادی به دست آوردم و بخشی از آن را وارد اعمال خیریه نمودم. در این زمان به یاد آن معلم برازجانی افتادم و با خود فکر می کردم که آیا آن یک ریالی که به من داد صدقه بود یا جایزه. به جواب این سئوال نرسیدم و با خود گفتم نیتش هرچه بود من را خیلی خوشحال کرد و باعث شد دیگر دانش آموزان هم نفهمند که دلیل واقعی دادن آن یک ریال چه بود.تصمیم گرفتم که او را پیدا کنم و پس از جستجوی زیاد او را یافتم در حالی که در زندگیِ سختی به سر می برد و قصد داشت که از آن مکان کوچ کند.بعد از سلام و احوالپرسی به او گفتم استاد عزیز تو دِین بزرگی به گردن من داری. او گفت : اصلا به گردن کسی دِینی ندارم. من داستان کودکی خود را برایش بازگو نمودم و او به سختی به یاد آورد و خندید و گفت لابد آمده ای که آن یک ریال را پس بدهی. من گفتم آری و با اصرار زیاد او را سوار بر ماشین خود نموده و به سمت یکی از ویلا هایم حرکت کردم.هنگامی که به ویلا رسیدم به استادم گفتم : استاد این ویلا و این ماشین را باید به جزای آن یک ریال از من قبول کنی و مادام العمر حقوق ماهیانه ای نزد من داری. استاد خیلی شگفت زده شد و گفت اما این خیلی زیاد است. من گفتم به اندازه آن شادی و سروری که در کودکی در دل من انداختی نیست.من هنوز هم لذت آن شادی را در درونِ خود احساس می کنم. 👌 مرد شدن شاید تصادفی باشد.... 💯 اما مرد موندن کار هر کسی نیست...!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☘ 🔘 از دیدگاه استاد علیدوست (بخش اول) 🔻(بخشی از بیانات استاد علیدوست در نشست بزرگداشت جناب غفران مآب) ▪️مقدمه معمولاً اگر در فضای حوزه از اخباری‏گری سؤال کنید، می‏گویند اخباری‏گری در قرن 11 و 12 و برخی از آنها در قرن 9 و 10 بودند که آمدند و مقابل اصولی‏ها بودند و بعد هم وحید بهبهانی با آنها مبارزه کرد و آنها را به محاق برد و در زمان شیخ انصاری دیگر امکان تولید دوباره نیافت، عقیم شد و ریشه‏اش خشک شد! این بیان، غلط نیست، اما بسیار بسیار ناقص است. اخباری‏گری 5 دوره را به خود دیده است، البته نه به اسم اخباری‏گری و نه با همه ویژگی‏های آن. واقعیت آن است که اخباری‏گری ماهیتی مشکک داشته و مقول به تشکیک است. ✔️دوره اول اخباری‏گری اولین جریان و دوره اخباری‏گری مربوط به زمان حضور ائمه(ع)، علی الخصوص زمان صادقین(ع) است. در آن زمان اولین جریان اخباری‏گری، مقابل جریان اجتهاد به رأی و در بعضی لایه‏ ها مقابل جریان قیاس قابل مشاهده است. به عنوان مثال مباحثات و مناظرات دو برادر، یعنی حمران ابن اعین و زراره ابن اعین را ملاحظه فرمایید؛ زراره مسلک و منهج عقل‏گرایانه دارد و حتی روایات امام صادق(ع) را نیز اگر احساس کند رویش حرف دارد و مثلاً با عقلش جور در نمی‏آید، مورد مناقشه قرار می‏دهد و از همین‏جاست که امثال زراره متهم به قیاس‏گرایی شده‏اند. بنده در فقه و مصلت توضیح داده‏ام که اینها قیاس‏گرا نبودند، منتهی روایات را حتی‏ الامکان در کنار عقل معنا می‏کردند. حمران ابن اعین (برادر زراره) اما، به جریان تحدیث و حدیث‏گراییِ غلیظ‏تر تعلق دارد. لذا گاهی بین دو برادر بحث‏هایی مطرح می‏شود و گاهاً تا محضر امام(ع) هم کشیده می‏شود. می‏روند خدمت امام و ایشان این دو جریان را مدیریت می‏کنند. مثال دیگر مباحثات و مشاجرات هشام بن حکم و با ابن ابی عمیر در همین زمینه است که در نهایت به قهر این هر دو بزرگوار از یکدیگر منجر می‏شود. موارد و مصادیق این دوره فراوان است. اندیشه اخباری‏گری –با لحاظ مقول به تشکیک بودنش- در مقابل اندیشه‏ای است که روایات را در کنار عقل می‏ببیند و از عقل ابزاری برای تفسیر و یا رد روایات استفاده می‏کند و یا در باب تعادل و تراجیح برای ترجیح یک روایت بر روایت دیگر، موافقة العقول را معیار قرار دهد. این موج اول اخباری‏گری است. در دوره اول اخباری‏گری، مدیریت با ائمه(ع) است. عجیب اینکه ائمه(ع) هم با «قیاس‏گرایی و اجتهاد به رای که یک نوع عقل‏گرایی» محسوب می‏شده، مبارزه می‏کنند و هم با «حدیث‏گراییِ فارغ از عقل». آن ده روایتی که از اهلبیت(ع) نقل شده است که: آنچه از ما می‏رسد را بر «قرآن» و «سنت قطعی» عرضه کنید، در یک روایت دارد که بر «عقول» عرضه کنید، جزو این جریان است. حضرت می‏خواهند یک تعادلی ایجاد کنند. یعنی در هر جهت که افراط شود (عقل‏گرایی افراطی و یا حدیث‏گرایی افراطی)، خطرناک است. اگر کسی با همین عنوان دوره‏ های مختلف اخباری‏گری را انتخاب کند، موضوع یک پژوهش و پایان نامه خوب خواهد بود. دوره را بیاورد، لوازمش را بیاورد، موضع ائمه(ع) را مشخص کند و ... این ارزشمند است. ✅ کانال دروس و دیدگاه های استاد علیدوست 📚 @alidost_fiqh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔘 از دیدگاه استاد علیدوست (بخش دوم) ✔️دوره دوم اخباری‏گری دوره دوم اخباری‏گری، دویست سال بعد از دوره اول به وقوع می‏پیوندد، یعنی اوایل قرن چهارم. در این زمان موج دیگری از حدیث‏گرایی به وجود می آید. بزرگانی همچون ابن‏ قولویه، شیخ صدوق و شیخ کلینی و... (رضوان الله تعالی علیهم) به این دوره تعلق دارند. این دوره تا اوایل قرن پنجم (یعنی حدود صد سال) به طول می‏انجامد. مدرسه قم و مدرسه ری و حاصل به منصه ظهور رسیده این دوره کتب مرحوم صدوق، کتاب کافی، کتاب‏ های ابن قولویه و دیگران است. در این زمان در مقابل جریان حدیث‏گرا، جریانی مشهور به قیاس و اجتهاد به رای بود، مانند ابن‏ جنید. در این دوره بزرگانی از علما مانند سید مرتضی، شیخ مفید و شیخ طوسی که بعد از ائمه(ع) آمده و بهره مند از مکتب و مسلک ائمه(ع) بودند این جریان را مدیریت می‏کنند. مثلاً جناب شیخ مفید از یک طرف رساله در رد ابن‏جنید دارد: «رسالة النقض علی ابن الجنید فی الاجتهاد فی الرای». رساله‏ ای نقض‏ گونه در رد بر ابن‏ جنید به خاطر اجتهاد به رأی. شیخ مفید دو کتاب در نقد ابن‏ جنید دارد. (بعید می‏دانم که یک کتاب با دو نام مشابه باشد، بلکه دو کتاب است). اما از طرف دیگر در رد استاد حدیث‏گرای خویش، شیخ صدوق هم کتاب دارد. البته در مورد شاگردی شیخ مفید در محضر شیخ صدوق، شک و تردید وجود دارد. ولی مسلم است که اگر شیخ مفید استفاده حضوری و فیزیکی از شیخ صدوق هم نکرده باشد، استفاده نرم‏ افزاری و غیر حضوری (از طریق آثار ایشان) کرده است. همانطور که جملگی ماها شاگرد شیخ انصاری تلقی می‏شویم، در عین حال که در محضر او تلمذ نکرده‏ ایم و فقط آثارش را درس گرفته‏ ایم. شیخ مفید در تصحیح الاعتقاد (که منسوب به ایشان است) چقدر در مورد رفتار شیخ صدوق در ارتباط با تعامل با ادله، ابراز ناراحتی می‏کند! کل گلایه هم این است که جناب شیخ صدوق! دربرخورد با روایات، شما باید روایات صحیح از سقیم و درست از باطل را با کمک عقل سلیم و عقل ابزاری، از هم تفکیک کنید. اگر در زمان حضور، ائمه(ع) این فضا را مدیریت می‏کردند تا این جریانات به تعادل برسد، درقرن چهارم و پنجم علمای بزرگی مانند سید مرتضی و شیخ طوسی و شیخ مفید این فضا را مدیریت می‏کنند؛ و لذا به جایی ضربه نمی‏خورد. یعنی در این فضای تز و آنتی تز، یک سنتزی بیرون می‏آید و یک تعادلی ایجاد می‏شود. ✔️دوره سوم اخباری‏گری دوره سوم اخباری‏گری مربوط به قرن دهم است. اخباری‏گری این دوره به گونه‏ای است که اصلاً دیده و حس نمی‏شود و التفاتی به آن وجود ندارد. بزرگانی مانند شهید ثانی، صاحی معالم، صاحب مدارک، محقق اردبیلی و... مربوط به این دوره‏ از اخباری‏گری هستند. روشن است که این بزرگان را هیچ کس به عنوان عالم اخباری نمی‏شناسد! این مهم از جهتی نیز درست است. اگر اخباری‏گری، به عنوان آنچه در قرن 11 و 12 مطرح شد، را ملاک و معیار قرار دهیم، این دسته از بزرگان اساساً اخباری تلقی نمی‏شوند. اما چنانکه گفته شد، اگر اخباری‏گری را امری مقول به تشکیک بدانیم، رگه‏ هایی از حدیث‏گرایی را در افکارو آراء این بزرگان مشاهده می‏کنیم. وجود رگه‏ هایی از اخباری‏گری در آثار و آراء شهید ثانی، صاحب معالم، صاحب مدارک و از همه بارزتر، محقق اردبیلی قابل انکار نیست. لذا شاید بتوان گفت ریشه اخباری‏گری مشهور، به صد سال قبل (یعنی اوائل قرن دهم) بازمی‏گردد. بزرگانی که بر اخباری‏گری مشهور سخت می‏گیرند، در مورد محقق اردبیلی که تعبدش به آراء فقها کم است و در صورت مشاهده یک خبر، به راحتی از شهرتِ بر خلاف روایت دست برمی‏دارد، چه می‏گویند؟ محقق اردبیلی در سبک اجتهادی خود، اخبار را مقدم بر مشهور می‏داند؛ از سوی دیگر یکی از شاخص‏ه های اخباری‏گری، اصالت دادن به اخبار و روایات است و شهرت و اجماع را به عنوان دلیل مقدم بر روایات و اخبار نمی‏پذیرند و در صورت وصول به خبر، به راحتی از قول فقها عبور می‏کنند. البته سبک اجتهاد شهید ثانی به این غلظت نیست. صاحب معالم نیز از سویی شاگر محقق اردبیلی است و از سوی دیگر، استاد رأس اخباری‏گری، یعنی محمد امین استرآبادی است. بعضی نوشته‏ اند مرحوم استرآبادی در مکتب صاحب معالم بزرگ شد و بعد اعراض کرد و اخباری شد، اما من نمی‏توانم خیلی این را تصدیق کنم. رگه‏ هایی از اخباری‏گری –ولو در حد مویرگ- در آراء و افکار صاحب معالم وجود دارد. این رگه ضعیف اخباری‏گریِ صاحب معالم –که از استاد خود یعنی محقق اردبیلی دریافت کرده- به مرحوم استرابادی منتقل می‏شود و استرآبادی آن را تبدیل به شاهرگ و جسیم می‏کند. به هر صورت دوره سوم از اخباری‏گری و به تعبیر دیگر : زمینه سازی برای آن، مربوط به قرن دهم می‏شود و تا اوایل قرن یازدهم طول می‏کشد. ✅ کانال دروس و دیدگاه های استاد علیدوست 📚 @alidost_fiqh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔘 از دیدگاه استاد علیدوست (بخش سوم) ✔️دوره چهارم اخباری‏گری اما اوج اخباری‏گری، چنانکه معروف و مشهوراست، دور چهارم است. از استرآبادی م1036 شروع می‏شود و جلو می‏آید و به شیخ یوسف بحرانی م1186 می‏رسد. شاید آخرین‏شان شیخ حسین بحرانی م1240 است. (آخرین در این مقطع). در این دوره اخباری‏گری تبدیل به یک پک و بسته می‏شود که لوازمی‏دارد. مثلاً: - مبارزه شدید با تقلید: در دوره‏های گذشته مبارزه با تقلید وجود ندارد، اما در این دوره وجود دارد. - وجوب عینی اجتهاد: اینکه همه باید مجتهد باشند (کلماتشان درفقه و مصلحت آمده است، ملاحظه بفرمائید). - حمله‏های شدید به فقها (که ای کاش نبود). به راحتی به فقها حمله می‏کردند. مثلاً کار علامه حلی و یا قبلش ابن‏طاووس که اخبار را به چهار قسم تقسیم کرده اند، را تعبیر به «سقیفه بنی ساعده دوم» کرده، می‏گفتند: ما با دو سقیفه بنی‏ساعده مواجه شدیم: یکی همان سقیفه بنی‏ساعده کذایی در صدر اسلام و یکی هم تقسیم اخبار به چهار قسم! شخص دیگری از اینها (استرآبادی) در مورد ورود اصول به شیعه و فقه شیعه چنین تعبیراتی را به کار می‏برد! در این دوره یک بسته با یک لوازمی بنام اخباری‏گری مطرح شد که صاحبان این اندیشه با مخالفان خود بی‏رحمانه مواجهه می‏کردند و گاهاً خون خود را روی حرف خودشان می‏دادند! سؤال این است که انسان اگر یک نظریه و یا نوآوری دارد، یا یک مخالف دارد، چه ضرورتی دارد که بی‏ادبی کند؟ چرا حمله کند؟ چرا کار گذشتگان را نادیده بگیرد؟ بنده در چند قضیه اخیر، حرفم با بعضی از آقایان این است که اگر حرفی و نکته‏ای دارید، آن را درست جا بیندازید و بگویید گذشتگان بحث را تا اینجا آوردند، ولی این موارد مانده و من روی اینها نظر دارم. چرا ما باید به تراث و آثار گذشتگان حمله کنیم؟ سوگمندانه باید عرض کنم –از روی اطلاع عرض می‏کنم- که ما هیچ زمانی مثل امروز، حملات و هجمه‏های این‏چنینی به تراث شیعی و اسلامی نداشته‏ایم! بله! ما دوران زیادی پشت سر گذاشته‏ایم و هجمه‏های مختلفی نیز وجود داشته است، اما آنها سخت‏افزاری بوده و مثلاً کتاب‏های شیعه را می‏سوزاندند (مثلا مشهور است که در زمان صلاح‏الدین ایوبی یک هفته حمام‏های لبنان با کتاب‏های شیعه گرم می‏شد!). اما این حمله‏ها، سخت افزاری بود. حملات امروزی اما، نرم‏افزای است و با عناوین حوزوی انجام می‏شود! رفتار کتاب سوزی است در قالب نرم آن! ✔️ دوره پنجم اخباری‏گری دوره پنجم، مربوط به عصر حاضر است. در عصر حاضر، خیلی‏ها اصولی حرف می‏زنند و کتاب اصولی دارند، اما اخباری فتوا می‏دهند! الان نمی‏خواهم بگویم چقدر عیب دارد ویا ندارد، جریان را عرض می‏کنم. ما امروز وقتی می‏خواهیم از نقش عقل در استنباط صحبت کنیم، بسیاری از رگ‏ها ورم می‏کند و ناراحتی ایجاد می‏شود! وقتی می‏خواهیم از «نصوص مبین مقاصد و نقش آنها در استنباط» گفتگو کنیم می‏بینیم ناراحتی پیش می‏آید! بالاخره آیا نصوص مبین مقاصد جزو آیات قرآن است یا خیر؟ آیا برخی از آیات قرآن نصوص مبین مقاصد است یا نیست؟ آیا اینها نقش دارد یا خیر؟ بحث کنید. بگویید ندارد یا دارد. یا بگویید : کارایی ابزاری دارد اما کارایی سندی ندارد یا دارد؟ اینها را بحث کنید! متأسفانه طرح این مباحث موجب ناراحتی برخی می‏شود! امروز برای اینکه بخواهیم «قاعده عدل و انصاف» را ثابت کنیم، باید قسم بخوریم و آخرش هم طرف انکار می کند. امروز در مورد بحث «عدالت در شریعت» انکار داریم. مرحوم آیت الله خوئی قدس سره که مدرسه‏اش، مدرسه حاکمی است، در اویل عمر علمی خود، قاعده عدل و انصاف را می‏پذیرد ولی در اواخر عمر علمی خود، آن را انکار می‏کند! ایشان هر چه آمده به اواخر عمر خود نزدیک شده، به جریان حدیثگرایی نزدیک شده است، لذا ایشان در دوره اولش، مکتب فقهی‏اش، «مکتب تجمیع ظنون» است و از این مسائل استفاده می‏کند. تقریراتی که مرحوم آقای گرجی از ایشان چاپ کرده، را ملاحظه بفرمائید، آنجا تمام لوازم «فقه تجمیع ظنون» است را معتقد است، ولی در دوران اخیر، فقه ایشان «فقه مدرسه‏ای و فقه صغری- کبرائی» است! ایشان در اواخر عمر خود با صراحت قاعده عدل و انصاف را رد می‏کند. یا وقتی از «قاعده ضمان» بحث می‏کند، می‏گوید: قاعده ضمان به تسبیب، بر خلاف اجماع فقها است، ما دلیلی بر آن نداریم. این تفکر یک تفکر حدیث‏گرایی است. می‏فرماید مواردی هم که در روایات آمده، فقط بر همان موارد اکتفا می‏شود. در مبانی تکمله المنهاج بحث را ببینید. لذا فتاوائی می‏دهد که خود ایشان معتقد است خلاف مشهور است بلکه مخالف اجماع است. ایشان هیچ اجماعی را قبول نمی‏کند و هیچ‏گونه کارآئی نیز برای آن قائل نیست و اگر هم اجماعی باشد، می‏گوید محتمل المدرک است و آن را کنار می‏گذارد. ✅ کانال دروس و دیدگاه های استاد علیدوست 📚 @alidost_fiqh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☘ 🔘 از دیدگاه استاد علیدوست (بخش چهارم) ✔️اخباری گری در عصر ما ما امروز با جریان اخباری‏گری مواجهیم. مخالفت با عقل، مخالفت با شهرت‏ها، نقشی قائل نشدن برای شهرتها و ... از جمله مختصات اخباری‏گری معاصر است. البته اخباریین معاصر، تقلید را انکار نمی‏کنند، اصول فقه را می‏پذیرند و کتاب هم می نویسند، و سال‏ها هم بحث می‏کنند؛ اما در مقام عمل و فتوا، گاه اثری از آن دیده نمی‏شود! به نظر بنده، اینها، دوره پنجم اخباری‏گری را تشکیل می‏دهند. ✔️اخباری‏گری در غیر فقه اخباری‏گری معاصر، فقط در عرصه فقه حضور ندارد، بلکه در غیر فقه هم وجود دارد. الان یک سری مبلغ، منبری و نویسنده داریم که هر خبری را ببینند بالای منبر، در تلویزیون و... می‏گویند. نه اقتضائات زمان و مکان را لحاظ می‏کنند و نه اقتضائات عقل را می‏بینند، و نه این روایت را در یک نظام حلقوی و هرمی سایر نصوص دینی مورد فهم قرار می‏دهند! اصولا توان چنین کاری در آنها وجود ندارد! بنده اسم این را اخباری‏گری در غیر فقه می‏گذارم. به نظر ما باید یک خانه تکانی صورت بگیرد. فکر نکنیم جریان اخباری‏گری یک دوره داشت، آن هم با تلاش وحید بهبهانی به محاق رفت و با تلاش شیخ اعظم دیگر امکان تولد دوباره ندارد! بله! به محاق رفت، اما مجدداً به نوعی دیگر متولد شده است. ▪️لزوم توجه به خدمات اخباریین گاهاً شاهد حملات تندی به اخباریین هستیم. در حمله به اخباریین باید جانب احتیاط را رعایت کنیم. درست است اخباری‏ها، حملاتی به فقها و نیز لغزش‏هایی داشتند؛ اما خدماتشان هم بسیار زیاد و خارج از حساب است. درست است شیخ حر عاملی شهادت طلبه‏ای را به دلیل اصول خواندن قبول نمی‏کند (حسب نقل)، اما خدمات اینها را چه در دوره دوم (دوره شیخ صدوق و کلینی و ..) و چه دوره‏های بعد و حتی دوران اول و دوره چهارم، باید ببینیم. عمده مجامع اخباری ما مربوط به دوره چهارم است. نقش شیخ حر، فیض کاشانی، علامه مجلسی و ... را مگر می‏توانیم نادیده بگیریم؟ 🔻پس: اولاً: اخباری‏ها یک دسته نبودند. صاحب حدائق در جلد اول حدائق می‏گوید ما یک گروه نیستیم. به بیان دیگر اخباری‏گری مقول به تشکیک است و اخباری‏ها نیز به تبع آن چند دسته با دیدگاه‏ها و اقدامات مختلف هستند. ثانیاً: خدمات اخباری ها نباید نادیده گرفته شود و حریم آنها نباید مورد تعرض قرار گیرد. ثالثاً: نشست‏هایی از این دست، می‏تواند در راستای احیای تراث باشد. ما به این تراث احتیاج داریم و این تراث امروز در معرض هجمه است. ✅ کانال دروس و دیدگاه های استاد علیدوست 📚 @alidost_fiqh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️ جایگاه فقه در علوم حوزوی1: 💠فقه دو سطح کلی دارد: یکی یا تخصص در فقه است و دیگری فقه عمومی است که از دو نگاه قابل بحث است. 💠نگاه اول، فقه عمومی به عنوان پیش نیازی برای فقه تخصصی است؛ و نگاه دوم، فقه عمومی به عنوان پیش نیازی برای تخصص در سایر رشته ها است. 💠 برای تخصص در فقه، لازم است یک دوره فقه عمومی خوانده شود که حاصل آن رسیدن به ملکه و استنباط است. 💠 این فقه عمومی، همین است که الان در حوزه خوانده می شود؛ منتها چون راه درستی برای آموزش طی نمی شود، این دوره طولانی شده است. 💠 ابتدا باید یک شیوه آموزشی جدید برای فقه تحصیل شود تا طلبه ها بتوانند در کمترین مدت، این دوره را پشت سر بگذارند و به ملکه اجتهاد دست یابند. به نظر من الان بیش از آنکه بر شناخت روش استنباط تکیه شود، بر بیان مسائل پرحجم و قیل و قال ها تکیه می شود؛ لذا بعد از 30 سال ملکه اجتهاد به دست می آید. 🖌حجت الاسلام و المسلمین احمد مبلغی؛ 🗓 خشت اول، شماره8، صفحه13. 👇👇 @rahnameh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️ جایگاه فقه در علوم حوزوی2: 💠 ... به نظر می رسد که برای ورود به های ، گذراندن دوره عمومی فقه، لازم نیست؛ چرا که ورود در سایر رشته ها، مستلزم دستیابی به ملکه استنباط نیست. 💠 تخصص در یا تفسیر و مانند آن توقفی بر ملکه ندارد و تخصص در این رشته ها، یک دوره فقه عمومی دیگری را می طلبد که با مورد نیاز برای فقه تخصصی، متفاوت است. مثلا دانستن کلیاتی از علم اصول که پیش شرط ورود در سایر دانش ها است، کافی به نظر می رسد و بیش از آن ضرورتی ندارد... 💠 برای مسائل اخلاقی، کلامی و مانند آن گرفتار مباحث و قواعد اصولی شدن، هیچ نتیجه ای در بر ندارد. در مباحث کلامی باید از اصول عقلی دقیق و یا از اصول کلامی بهره برد؛ هر چند که آشنایی کلی با علم اصول لازم است. 💠 از جمله (ره) معتقد بودند که گاهی به کار بردن دانش برای استنباط مباحث کلامی، منجر به کفر و الحاد می شود و نباید از آنها بهره گرفت. حتی دیدگاه ایشان این بود که بهره گیری از قواعد اصولی در استنباط مباحث اخلاقی نیز انسان را به بیراهه می کشاند. 💠 اینکه بعضی می گویند: «اگر یک مفسر یا متکلم، مجتهد نباشد، در کار تفسیر یا کلام دچار اعوجاج و انحراف خواهد شد»، درست نیست... های حجت الاسلام والمسلمین استاد احمد مبلغی؛ خشت اول، شماره8، صفحه 15.
✍️ حضرت آیت‌الله بهجت (ره) : مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد حسین غروی اصفهانی اهل ، سکوت و بود. پیوسته در فکر بود سخن به ندرت می‌گفت. در مجالس و محافل که بین علما بحثی در می‌گرفت سکوت می‌کرد در هر جای مجلس که خالی بود می‌نشست و بسیار متواضع، خوش اخلاق و آرام بود. با آنکه ثروت فراوانی از پدرش – که از تجّار معروف و سرمایه دار کاظمین بود – به او رسیده بود همه را به فقرا و طلّاب داد و خود چیزی نداشت. 🔵👈 بلکه گویند: در اواخر عمر با فقر دست به گریبان بود، ولی دلی شاد و سیمایی متبسّم و قلبی استوار داشت که حکایت از روحیّات عظیم و مواهب معنوی او می‌نمود. 📚 فریادگر توحید ص 10
⛔️خبر جعلی؛ ❌انتشار خبر دروغین و منتسب به قائم مقام حوزه با لوگوی خبرگزاری رسمی حوزه! 🔻به گزارش خبرگزاری حوزه، امروز خبری منتسب به حجت‌الاسلام والمسلمین حمید ملکی قائم مقام مدیر حوزه‌های علمیه در امور استان‌ها در برخی رسانه‌های زرد و غیرمعتبر در فضای مجازی منتشر شد. 🔸 در این خبر از قول «قائم مقام حوزه علمیه قم» آمده بود احتمال اینکه رهبری از نیروی ماوراء‌الطبیعه خود برای انتقام خون سردار سلیمانی استفاده کرده و ترامپ را کنار کشید زیاد است! 🔸این خبر جعلی، به قدری ناشیانه تنظیم شده بود که حتی در میان مخاطبان کانال‌ها و رسانه‌های زرد در شبکه‌های اجتماعی هم جدی گرفته نشد و در میان دلسوزان نیز، افراد معدودی که فاقد سواد رسانه‌ای لازم بودند در دام این خبر جعلی گرفتار شدند و آن را در برخی گروه‌ها و کانال‌ها بازنشر دادند. 🔸خبرگزاری حوزه رسما اعلام می‌دارد که خبر مزبور جعلی است و چنین محتوایی از سوی حجت‌الاسلام والمسلمین ملکی بیان نشده و مطلقا در هیچ‌یک از درگاه‌های حوزه نیوز منتشر نشده است و البته این را با شما همراهان خوب خبرگزاری حوزه مطرح می‌کند: ❓با توجه به اینکه چنین شیطنت‌هایی، اولین و آخرین نخواهد بود به نظر شما چگونه خرد و بصیرت رسانه‌ای خود را افزایش دهیم تا در دام آن گرفتار نشویم؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📝محمد صدرا مازنی 💠اخبار دروغ و عرف عام(۱) 🔻خبرگزاری حوزه: خبر منتسب به حجت الاسلام‌‌ والمسلمین ملکی (قائم مقام مدیر حوزه در استان‌ها) درباره شکست ترامپ که با جعل لوگوی خبرگزاری حوزه در برخی شبکه‌های اجتماعی منتشر شده بود، تکذیب شد. قبل از اینکه خبر یاد شده برایم پیامک شود، آن را از جناب آقای ملکی شنیدم. 🔻اشخاص آشنا به جناب آقای ملکی، با مراتب فضل، اخلاق و پارسایی‌اش به خوبی آگاهند. او را به تبسم، تواضع و سنجیده‌گویی می‌شناسم. اظهارنظرهای کارشناسی در جلسات، سخنرانی‌ها و برنامه‌های تلویزیونی‌اش برایم جذاب بود. خبر مربوط به ایشان موجب شد تا یادداشتی که قبلاً آماده شده بود و به رسم هر روزه حوالی غروب آفتاب در کانال شخصی‌ام منتشر می‌شد را از اولویت خارج کنم و درباره‌ی اخبار دروغ و رفتار توده‌ها بنویسم . 🔻هر از گاهی اخباری این‌گونه در فضای مجازی منشتر می‌شود و در زمان کوتاهی نقل محفل میلیون‌ها مخاطب می‌شود. اما چرا چنین اخباری تولید می‌شود؟ انگیزه‌های تولید خبر دروغ فراوان است و لااقل در این مورد به خصوص تخریب چهره‌های موجه و تشویش اذهان عمومی به قصد فاصله گرفتن مردم از مظاهر و نمادهای دینی و انقلاب یکی از دلایل است. ساده‌اندیشی است در موارد اینچنین ما صرفاً با تخریب یک شخص مواجه باشیم؛ بلکه تخریب یک گفتمان و اندیشه مرکز ثقل تیم تخریب قرار دارد. با این حال به‌گمانم مهمتر از این سؤال پرسش دیگری است: 🔻چرا عموم مردم چنین اخباری را باور می‌کنند؟ و چرا به انتشار آن در رسانه‌های در دسترس اقدام می‌کنند؟ اگر به این سؤال پاسخ دهیم، گویی بسیاری دیگر از مسائل نیز حل شده‌اند. خواننده با نگارنده همدل است که پاسخ کوتاه برای مسأله‌ا‌ی مهم که ریشه‌ی بسیاری از مشکلات است غیرممکن می‌نماید. چندوجهی بودن و توقف پاسخ آن به یک مسأله میان‌رشته‌ای که علومی چون اخلاق، جامعه شناسی، روانشناسی متکفل پاسخ به آن‌اند، موجب می‌شود در این یادداشت مجالی نداشته باشیم. پژوهشی مستقل می‌تواند ابعاد مختلف آن را بررسی نماید؛ از این رو من سعی می‌کنم تنها به بعضی از پاسخ‌ها نزدیک شوم: ادامه دارد. @masaelepazuheshi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صدرا مازنی: 📝محمد صدرا مازنی 💠اخبار دروغ و عرف عام(۲) 🔻۱. راحت طلبی و عدم احساس نیاز به فکرورزی درباره‌ی خبر و میل به شنیدن اخبار فیک و جعلی می‌تواند ما را به پاسخ نزدیک کند. خیلی از ما عادتاً علاقه‌ای به فکرکردن نداریم. نه اینکه اصلاً نیاندیشیم. ذهن راه خود را می‌رود. فعل و انفعالات سلول‌های عصبی مغز و فرایند آن انجام می‌شود؛ اما به طور ناقص. ذهن ما را می‌فریبد! به همین دلیل است که اساساً ما در تمیز دادن مغالطه از برهان دچار خطا می‌شویم. عادت نداریم درباره‌ی آنچه می‌شنویم دقت کنیم. نقادانه عمل کنیم و پس از تحلیل به قضاوت بنشینیم. مخصوصاً اگر خبری منافع ما را تهدید نکند. ضمن‌اینکه مردم از بعضی از منبری‌های بی سواد خبرهای راستی می شنوند که اخبار جعلی نزدیک به آن است. این آمادگی شنونده را برای شنیدن اخبار نادرستی شبیه به آنچه در این مورد به خصوص روی داد؛ بیشتر می کند. 🔻۲. حوزه و روحانیت همواره دشمنان سنتی داشت. پاره‌ای از آنها در خارج از مرزها با مقوله‌ی استکبار و دسته ای دیگر در این سو با عنصر طاغوت تعریف می‌شود. سلطنت طلب‌ها دشمنان سنتی روحانیت بودند. اقتدار و محبوبیت روحانیت منافع آنها و نیز سکولارها را تهدید می‌کند. منافقین در صف دشمنان ایدئولوژیک روحانیت قرار دارند. و در کنار اینها ناکارآمدی بخشی از حاکمیت در رفع نیازهای مردم و گسترش بیکاری، فقر و مشکلات فرهنگی و نیز عملکرد غیر قابل دفاع برخی از افراطیون یا کم سوادهایی که در لباس روحانیت هستند، بی‌تفاوت‌ها را به صف دشمنان و بعضی از دوستان را به صف بی‌تفاوتها و یا منتقدین اضافه می کند. گاهی جوّ برخی از محافل چنان سنگین می‌شود که حتی دوستان نیز توان اداره و پاسخ به انتقادها را ندارند. این مسأله میل به شنیدن اخبار نادرست را بیشتر می‌کند. وقتی ناراحتی وجود دارد و نسبت به عملکرد پاره‌ای از نظام تکدر، اخباری این‌چنین پذیرفته می‌شود. 🔻۳. عنصر دیگری که ما را به پاسخ نزدیک می‌کند مربوط به تعارضات رفتاری ما است. این تعارضات از پاره‌پاره بودن اندیشه و تشویش‌های ذهنی و به تعبیری یکپارچه نبودن ما ناشی می شود. فطرتا راستگویی را دوست داریم، اما عادتا برای منافع خویش دروغ می‌گوییم. به درستی خرافه و گزاره‌های خردستیز را رد می‌کنیم؛ گاهی چنان عقل‌گرا می‌شویم که به مصاف گزاره‌های تعبدی مبتنی بر عقل می‌رویم؛ با این حال اخبار جعلی را مثل نقل و نبات منتشر می‌کنیم. ما حتی برای انتشار خبری فاقد منبع یا اخباری که از منبعی جعلی به دستمان رسیده است، اندکی تحقیق نمی‌کنیم. تفکر نقادی را به فیلسوفان واگذار کرده‌ایم. در گعده‌ها و دورهمی‌هایمان نظریه‌ی اثر پروانه‌ای را به مانند یک استاد تمام دانشگاه تشریح می‌کنیم و به پیامد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اخلاقی و رواشناختی عملمان نمی‌اندیشیم. اگر این‌گونه‌ایم در بی‌اخلاق کردن جامعه سهم داریم. ادامه دارد. @masaeleapazuheshi
☘ 🔹 سرداري که آرزويش نابودي اسرائيل بود 🔻 پدر موشكي ايران را بهتر بشناسيم 🔺 سردار شهید حسن تهراني‌مقدم از بنيانگذاران اصلي صنايع موشكي جمهوري اسلامي ايران و بنیانگذار توپخانه و موشکی سپاه در دوران پر افتخار هشت سال دفاع مقدس بود. ☘
من قاسم سلیمانی هستم.pdf
7.14M
💢 کتاب «من قاسم سلیمانی هستم»
✍ حضرت آیت‌الله بهجت (ره) : مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد حسین غروی اصفهانی اهل ، سکوت و بود. پیوسته در فکر بود سخن به ندرت می‌گفت. در مجالس و محافل که بین علما بحثی در می‌گرفت سکوت می‌کرد در هر جای مجلس که خالی بود می‌نشست و بسیار متواضع، خوش اخلاق و آرام بود. با آنکه ثروت فراوانی از پدرش – که از تجّار معروف و سرمایه دار کاظمین بود – به او رسیده بود همه را به فقرا و طلّاب داد و خود چیزی نداشت. 🔵👈 بلکه گویند: در اواخر عمر با فقر دست به گریبان بود، ولی دلی شاد و سیمایی متبسّم و قلبی استوار داشت که حکایت از روحیّات عظیم و مواهب معنوی او می‌نمود. 📚 فریادگر توحید ص 10
🔴با کسانی که دشمن را تزیین میکنند مماشات نکنید رهبر انقلاب: 🔹 با کسانی که مبانی انقلاب را قبول نمیکنند، ایجاد تردید میکنند و دشمن را تزیین میکنند، مماشات نکنید. ایجاد تردید، ستون فقرات کار دشمن است. امروز جامعه و نظام آمریکایی نه تنها جذّابیّت ندارد، بلکه به یک معنا در بخش مهمّی از دنیا منفور هم هست. 🔹عملکرد بلندمدّت آمریکا موجب منفور شدن این دولت در بخش مهمّی از دنیا شده است؛ جنگ‌افروزی، کمک به دولتهای بدنام، تروریست‌پروری‌ها، حمایت بی‌دریغ از ظلم و کارهایی مانند اینها. البتّه آمریکایی‌ها در عراق و سوریه ماندنی نیستند و اخراج خواهند شد. ۹۹/۲/۲۸