eitaa logo
حوزه علمیه امام جعفر صادق( علیه السلام)
312 دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
7.2هزار ویدیو
69 فایل
حوزه علمیه امام جعفر صادق علیه السلام مفتخراست تا کانال ارتباطی خودرا به علاقمندان به دین مبین اسلام معرفی نماید.
مشاهده در ایتا
دانلود
ه نماز را ترک کند، در حالی که امید به پاداش نماز نداشته و از عذاب آن نیز نمی ترسیده ، پس باکی نیست که یهودی بمیرد، یا نصرانی ، یا مجوسی .» ۶- ترک نماز برابر است با کفر رسول خدا - صلی الله علیه وآله -:« من ترک الصلوة متعمدا فقد کفر»( عوالی اللآلی ج : ۲ ص : ۲۲۴) ؛ « هرکس عمدا نمازش را ترک کند، کفر ورزیده است .» در روایت دیگری آمده است: عبید بن زرارة می گوید: از امام صادق(ع) پرسیدم: گناهان کبیره کدام اند؟ آن حضرت فرمود: گناهان کبیره در نوشتار علی بن ابی طالب (ع)، هفت چیز است: کفر به خداوند، کشتن انسان، عاق پدر و مادر شدن، ربا گرفتن، خوردن مال یتیم به ناحق، فرار از جهاد و تعرب بعد از هجرت. عبید می گوید: از امام پرسیدم: یک درهم از مال یتیم خوردن، بزرگ تر است یا ترک نماز؟ حضرت فرمود: ترک نماز. عرض کردم: شما ترک نماز را از گناهان کبیره به حساب نیاوردید. حضرت فرمود: اولین چیزی که از گناهان کبیره برایت گفتم چه بود؟ عرض کردم: کفر به خداوند. فرمود: همانا تارک نماز کافر است.( الکافی ج : ۲ ص : ۲۷۸) رسول خدا - صلی الله علیه وآله -: « من ترک الصلوة متعمدا من غیر علة فقد برء من ذمة الله و ذمة رسوله؛ کسی که نماز را عمدا و بدون علت ترک کند از امان خدا و رسولش دور خواهد بود» ۷- اگر اقامه کنندگان نماز نبودند بی نمازها در دنیا هلاک می شدند . امام صادق (علیه السلام) : « َ إِنَّ اللَّهَ لَیدْفَعُ بِمَنْ یصَلِّی مِنْ شِیعَتِنَا عَمَّنْ لَا یصَلِّی مِنْ شِیعَتِنَا وَ لَوْ أَجْمَعُوا عَلَی تَرْکِ الصَّلَاةِ لَهَلَکُوا»( الکافی ج : ۲ ص : ۴۵۱) ؛ « همانا، خداوند به وسیله شیعیان نمازگزار ما از شیعیان بی نماز ما (بلا را) دفع می کند، ولی اگر همه تارک نماز بودند هر آینه همه هلاک می شدند.» ۸ - لعن خدا بر تارک الصلوة حضرت علی - علیه السلام -: « اللَّهُمَّ الْعَنْ مَنْ تَرَکَ الصَّلَاةَ مُتَعَمِّدا»( مستدرک الوسائل ج : ۳ ص : ۹۱) ؛ « خدایا لعنت کن کسی را که عمدا نماز را ترک کند.» ۹- مطرود اسلام و مسلمین رسول خدا - صلی الله علیه وآله -: « من اعان تارک الصلوة بلقمة او کسوة فکانما قتل سبعین نبیا اولهم ادم و اخرهم محمد»( جامع الأخبار ص : ۷۴) ؛ « کسی که ترک کننده نماز را به دادن طعامی یا لباسی یاری کند، مثل این است که هفتاد پیغمبر را کشته ، که اول آنها آدم ، و آخر آن ها محمد (ص ) است .» ۱۰ - بدست آوردن زیان و خسران آخرت عبید بن زرارة می گوید : از امام صادق (ع ) از سخن خدای عز و جل «هر کس به ایمان کافر شود به تحقیق عملش نابود شده و او در آخرت از زیانکاران است »( المائدة (۵)، آیه ۵) پرسیدم ، فرمود: ترک کردن نماز است چنان نمازی که به آن اقرار کرده است .»( بحارالأنوار ج : ۷۹ ص : ۲۱۹) امام صادق (علیه السلام) : « َ إِنَّ اللَّهَ لَیدْفَعُ بِمَنْ یصَلِّی مِنْ شِیعَتِنَا عَمَّنْ لَا یصَلِّی مِنْ شِیعَتِنَا وَ لَوْ أَجْمَعُوا عَلَی تَرْکِ الصَّلَاةِ لَهَلَکُوا؛ همانا، خداوند به وسیله شیعیان نمازگزار ما از شیعیان بی نماز ما (بلا را) دفع می کند، ولی اگر همه تارک نماز بودند هر آینه همه هلاک می شدند» ۱۱- بی بهره از اسلام امام صادق - علیه السلام -: « َ لَا حَظَّ فِی الْإِسْلَامِ لِمَنْ تَرَکَ الصَّلَاة»( بحارالأنوار ج : ۷۹ ص : ۲۳۲) ؛ « تارک نماز، حظ و بهره ای از اسلام ندارد.» ۱۲- از بین رفتن دین رسول خدا - صلی الله علیه وآله -: « فَمَنْ تَرَکَ صَلَاتَهُ مُتَعَمِّداً فَقَدْ هَدَمَ دِینَه» (بحارالأنوار ج : ۷۹ ص : ۲۰۲) ؛ « کسی که عمدا نمازش را ترک کند، به تحقیق که دینش را منهدم کرده است .» نتیجه : با توجه به روایات گفته شده به راحتی می توان این نتیجه را گرفت که عاقبت شومی در انتظار بی نماز می باشد و از این نکته نیز نباید غافل شویم که همه ما بسیاری از ساعت های متمادی عمر خود را به خاطر کارهای بیهوده ای تلف می نمائیم ؛ کارهایی که انجام دادن و یا رها نمودن آنها تأثیر چندانی در زندگی مادی و معنوی ما ندارد پس چرا باید از عبادت ساده ای همچون نماز که وقت چندانی از انسان نمی گیرد و چنین بر سرنوشت مادی و معنوی انسان تأثیر گذار است غافل شویم .🚩 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ لینک کانال یاوران امام زمان عج¹²👇💐 https://chat.whatsapp.com/FXRkIn3Tj8MCfSU0uBvhr5
به نقل از کانال دکتر روانبخش مدیر مسئول پرتو : ☠💉 نسل کشي چند ميليوني با واکسن آمريکایی!!! ⚠️ شانزده میلیون دُز واکسن های آمریکایی بدون تحریم وارد می شود!!! 👽 بزرگترین عملیات واکسیناسیون ایران و جهان کلید می خورد!!! 🎥 کریم همتی رئیس جمعیت هلال احمر: وزارت بهداشت قصد دارد ۱۶ میلیون دز واکسن آنفلوآنزا وارد کشور کند که نزدیک ۲ میلیون دُز آن را هلال احمر تا دوشنبه آینده وارد می کند./شبکه خبر ⚠️خطرات جدی واکسن های بیل گیتس که توسط آمریکا بدون تحریم هدیه شده است: 👈 یکی از چهار گزینه ی ذیل محتمل است: 1️⃣ عقیمی دائم 2️⃣ چیپ گذاری ملی در بدن 3️⃣ مقدمه سازی برای واکسیناسیون بعدی 4️⃣ نسل کشی فوری در پاییز امسال 🎙رهبر معظم انقلاب: «سران آمریکا چند بار تا حالا گفته‌اند که ما حاضریم از لحاظ درمان و دارو به شما کمک کنیم؛ چند بار تکرار کرده‌اند که فقط شما از ما بخواهید تا به شما از لحاظ دارو و درمان کمک کنیم. این جزو آن حرفهای بسیار عجیب است که به ما می گویند که از آنها درمان بخواهیم و دارو. شما آمریکایی ها؛ متهمید به اینکه این ویروس را شما تولید کرده‌اید؛ من نمی دانم چه قدر این اتّهام حقیقی است؟!؟ امّا وقتی این اتّهام وجود دارد ؛ کدام عاقلی به شما اعتماد می کند که شما بیایید برای او دارو بیاورید؛ ممکن است داروی شما یک وسیله‌ای باشد برای اینکه این بیماری را بیشتر گسترش بدهد!!! هیچ اعتباری ندارید؛ به شما اعتمادی نیست.» 🔴 جلوی جنایت واردات داروهای اسرائیلی آمریکایی را بگیرید.
*هیچ می دانستید* در مورد مداحی که *ملاباسم کربلایی* برای زائران اربعین خوانده و بسیار زیاد از سیمای ملی و دیگر رسانه های شیعیان جهان پخش میشود. ماجرایش چیست ؟ آیا میدانید که این شعرش را یکی از مراجع بزرگ نجف خواب دیدن که حضرت امام حسین علیه السلام این شعر را می خوانند برای زوار اربعین 😭 ایشان صبح که از خواب برخواستند همه شعر را به یاد داشته اند و بعداً توسط آقای *باسم کربلایی* مداحی می شود .ترجمه نوحه را در زیر میخوانید تا ان شاء الله زائران در بین راه معنی این نوحه را بدانند: 👇👇👇👇👇👇 *تِزورونی اَعاهِـدکُم* به زیارت من می‌آیید، با شما عهد می‌بندم ▪ *تِـعِـرفـونی شَفیـعِلکُم* می‌دانید که من شفيع شمایم ▪ *أسامیـکُم اَسَـجِّـلْـهِه أسامیکُم* اسامی‌تان را ثبت می‌کنم ▪ *هَلِه بیکُم یا زِوّاری هَلِه بیکُم* خوش آمدید ای زائران من خوش آمدید ▪ *وَ حَـگّ چَفِّ الکَفیل و الجود وَ الرّایه* قسم به دستان ابالفضل و کرامت و پرچم او ▪ *أنا وْ عَبّاسْ وَیّاکُم یَا مَشّایه* من و عباس با شماییم ای که با پای پیاده به سوی من می‌آیید ▪ *یا مَن بِعْتو النُفوسْ و جِئتـو شَرّایه* ای که جان‌هایتان را به بهای زیارت من به کف گرفته‌اید ▪ *عَلَیّ واجِبْ اَوافیکُم یَا وَفّـایه* بر من واجب است تا به شما وفا کنم، ای وفاداران! ▪ *تواسینی شَعائرْکُم* عزاداری‌هایتان به من دلداری می‌دهد ▪ *تْرَوّینی مَدامِعْـکُم* و اشک‌هایتان مرا سیراب می‌کند ▪ *اَواسیکُم أنَـا وْ جَرْحـی أواسیکُم* من و زخم‌هایی که بر تن دارم به شما دلداری می‌دهیم ▪ *هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم* خوش آمدید ای زائران من، خوش آمدید ▪ *هَلِه یَلْ ما نِسیْتْ و عَلْ وَعِدْ تِحْـضَـرْ* خوش آمدید ای که وعده‌تان را فراموش نکرده و بر سر موعد حاضر می‌شوید ▪ *إجِیْـتْ و لا یْـهَـمَّـکْ لا بَرِدْ لا حَرّ* آمدید در حالی که نه گرما برای‌تان مهم بود و نه سرما ▪ *وَ حَـگ دَمْـعِ العَـقیله و طَبرَه الأکبَر* قسم به اشک زینب و فرق شکافته اکبر ▪ *اَحَضْـرَکْ و ما أعوفَکْ ساعـه المَحْـشَرْ* در محشر کنارتان خواهم بود و رهایتان نمی‌کنم ▪ *عَلَی المَـوعِـدْ اَجی یَمکُم و لا اَبْـعَـدْ و اعوفْ عَنْـکُم* در وقت دیدار پیشتان می‌آیم و دور نمی‌شوم و رهایتان نمی‌سازم ▪ *مُحامیکُم وَ حَگ حِیدَرْ مُحامیکُم* پشتیبانتان هستم به حقّ حیدر پشتیبانتان هستم ▪ *هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم* آمدید ای زائرانِ من، خوش آمدید ▪ *یَـا هَـلْـشایِلْ رایه وْ جایْ گاصِدنی* ای آنکه پرچم به دست قصد دیدار مرا کرده‌اید ▪ *تِـعْـرُف رایَتَـکْ بی مَن تُذَکِّـرْنی؟* می‌دانی که پرچمت مرا به یاد چه کسی می‌اندازد؟ ▪ *بِلـکطَعو چْفوفه وْ صاحْ اِدْرِکْـنی* به یاد آن دست بریده‌ای که فریاد زد: مرا دریاب ▪ *صِحِتْ وَیلاه یا اخویه وْ ظَهَرْ مِحْنی* و با شنیدن آن صدا، آشکارا فریاد زدم که بی‌برادر شدم و اندوهم بر من آشکار شد ▪ *کِسَرْ ظَهری سَهَمْ هَجْـرَکْ* تیر هجرت کمرم را شکست ▪ *نِفَدْ صَبری بَعَدْ عُمـرَکْ* بعد از شهادتت صبرم به پایان رسید ▪ *اُوَصّیکُمْ عَلَی الرّایِه اُوَصّیکُمْ* سفارش این پرچم را به شما می‌کنم ▪ *هَـله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم* خوش آمدید ای زائران من، خوش آمدید ▪ *یَا مَنْ گاصِدْ إلَیَّ و دَمْـعِه تِجْـریـهْ* ای که با چشمان اشکبار قصد زیارت مرا کرده‌اید ▪ *اَعرُفْ حاجِتَکْ مو داعی تِحْـچیـهِ* حاجت‌تان را می‌دانم، نیازی به گفتن نیست ▪ *وَ حَـگ نَحـْـرِ الرِّضیع اِلـحاجِه اَگضیهِ* قسم به گلوی شیرخواره، حاجت‌تان را برآورده می‌کنم ▪ *یَا زائرْ عاهَدِتْ کِلْ عِلّه اَشْـفیهِ* زائران من، عهده کرده‌ام که هر بیماری را شفا دهم ▪ *اَخو زینب فَرَحْ بیکُمْ* برادر زینب به خاطرتان شاد شد ▪ *هَله وْ مَرحَبْ یُنادیکُم* خوش آمدید صدایتان می‌زند ▪ *یُحَیّیـکُم اَبو الغیـره یْحَیّیـکُم* مرد غیرتمند به شما درود می‌گوید ▪ *هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم* خوش آمدید ای زائرانِ من، خوش آمدید ▪ *زینبْ مَنْ تُشاهِدکُم تِزورونی* زینب هنگامی که شما را می‌بیند که زیارتم می‌کنید، می‌گوید: ▪ *تُنادیکُم لِوَنْ بِالطَّفّ تحضُرونی!* کاش در جنگ حاضر می‌شدید ▪ *ما اَمْـشی یِسْره وْ لا یَسلِبونی* که مرا به اسیری نمی‌بردند و مرا غارت نمی‌کردند ▪ *و لا بسیاطهم غَدَر یْضرِبونی* با تازیانه‌های خیانت نمی‌زدند ▪ *تُنادینی: أنَا الجیره وْ صَد عَنّی أبو الغیره* صدایم می‌زند که من در بندم و سرور غیرتمندان از دستم رفت ▪ *اَبَچّیکُم عَلی مْصابه اَبَچّیکُم* شما را بر این مصیبت می‌گریانم ▪ *هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم* خوش آمدید ای زائران من،‌خوش آمدید. *این متن رو برای همه کسانی که میدانید زائر اباعبدالله علیه السلام در اربعین میباشند ارسال کنید*
بسمه تعالی ان الله یدافع عن اللذین آمنوا جناب حجت الاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان، منبری خوش فکر، بصیر و انقلابی که عده‌ای او را به مواضع صریح سیاسی و عده‌ای دیگر او را به فرهنگ سازی برای پیاده روی اربعین می‌شناسند با ر دیگر مورد هجوم و تخریب قرار گرفته به فرموده شهید همت هرموقع که راه راگم کردید نگاه کنید اتش دشمن کدام سمت ر اهدف گرفته همان جبهه خودی است. آتش که سنگین می‌شود همه پناه میگیرند، اما ان ا لله یدافع عن اللذین آمنوا. البته این بار حملات به پناهیان شدیدتر است؛ چرا که همزمان حامیان رسانه‌ای جریان‌های منافق ومعاند ومنحرف با راه اندازی جنگ احزابی علیه این واعظ وخطیب انقلابی در حال تخریب وجهه او هستند و متاسفانه برخی غافلان هم بدون توجه به ابعاد ماجرا با این جماعت هم صدا شده‌اند با ولایت بودن هزینه دارد جان، مال، ابرووشغل هرکسی از حق ولایت و مردم انقلابی دفاع کند تخریب میشودفرقی ندارد ایه الله مصباح باشد یا شهید بهشتی که با گوش خودش مرک بر بهشتی را شنید یا حاج طیب رضایی که متهم به گرفتن پول از امام خمینی شد یا پناهیانی که دفاع از اسلام ،انقلاب حزب الله وولایت رادرکارنامه خوددارد واز بعضی مسئولین بی کفایت انتقادمیکند، ما حمایت خودرا از حا ج اقای پناهیان وهمه انقلابیون ولائی وسیاسی اعلام می کنیم واجازه نمی دهیم انان را در انزوا قراردهند مؤسسه امت برتر محمد خوش نظر مؤسسه فرهنگی و هنری اندیشه شرق محسن ربانی
دوستی می گفت: کارهای خوبی که باعث رشد انسان میشود 1- برای فردایت برنامه ریزی کن. 2- به دیگران لبخند بزن. 3- همیشه در حال آموختن باش. 4- از آنچه میدانی به دیگران بیاموز. 5- فرصت لذت بردن از خوشی هایت را به بعد موکول نکن. 6- بدان که تمام اخباری که میشنوی درست نیست. 7- سحر خیز باش. 8- وقت شناس باش. 9- وقتی عصبانی هستی به هیچ کاری دست نزن. 10- بهترین دوست همسرت باش. 11- سعی کن مفیدترین و با احساس ترین آدم روی زمین باشی. 12- از کسی کینه به دل نگیر. 13- خودت را درگیر مسائل بی اهمیت نکن. 14- همیشه به قولت وفادار باش. 15- عادت کن که همیشه حتی زمانی که ناراحت هستی خودت را سرحال نشان دهی. 16- زندگی را سخت نگیر. 17- وقتی با کار سختی روبرو شدی به خودت تلقین کن که شکست غیر ممکن است. 18- متواضع و فروتن باش. 19- قدرت بخشندگی را از یاد مبر. 20- بدان در چه وقت باید سکوت کنی. 21-هیچوقت ارتباطت را با خدا قطع نکن 22-با نزدیکانت مدت طولانی قهر نکن 23-سعی کن دروغ نگویی 24- به کسی که به تو اعتماد دارد هرگز خیانت نکن 25-همواره به یاد سفر آخرتت باش وبرای آن زاد و توشه ای فراهم کن
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌹امیرالمؤمنین علی عليه السّلام فرمودند: ✨طوبى لِمَن أحسَنَ إلَى الِعبادِ و تَزَوَّدَ لِلمَعادِ . 🍃خوشا به حال آن كه به بندگان خدا نيكى كند و براى آخرت خود زاد و توشه برگيرد . 📖 غررالحكم و دررالكلم ، ح ۵۹۵۵
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 💎امام صادق عليه السلام فرمودند: هركه خودپسند باشد، نابود شود و هركه خود رأى باشد نابود شود. عيسى بن مريم عليه السلام گفت : من بيماران را مداوا كردم و به اذن خداوند شفايشان دادم. كور مادر زاد و پيس را به اذن خدا بهبود بخشيدم، مردگان را معالجه نمودم و به اذن خدا زنده شان كردم و در صدد معالجه احمق برآمدم ، اما نتوانستم او را اصلاح گردانم! عرض شد: اى روح اللّه ! احمق كيست؟ فرمود: خودرأىِ خودپسند؛ كسى كه همه فضايل را براى خودش قائل است و عيبى در خود نمى بيند و هر چه حق و حقوق است براى خودش مى داند و براى ديگران نسبت به خود، حقى قائل نيست. اين همان احمق است كه براى درمان او راهِ چاره اى وجود ندارد. 📖الاختصاص ،ص۲۲۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣🔴سخنرانی حجت الاسلام سید حمید روحانی 🤛درموردحسن روحانی(فریدون) : تاریخ را بنویسد و ضبط کند، تا دشمنان این ملت وارونه ننویسند.
✍حضرت عیسے(ع) از مسيرے مے گذشت، يک نفر با او برخورد نمود، به محض ديدن مسيح به او فحاشے كرد و گفت : «اے پسر حرامزادۀ بي‌اصل و نسب». حضرت عیسے(ع) در پاسخ گفت: «سلام اے انسان باشرافت و ارزشمند.» اطرافيان از مسيح پرسيدند: «او به تو فحاشے ڪرد، چه طور شما به او اين قدر احترام مے‌گذاريد؟» حضرت عیسے(ع) پاسخ داد: «هر كسے آنچه را دارد خرج مي‌كند. چون سرمايۀ او اين بود، به من بد گفت و چون در ضمير من جز نيكويے نبود از من جز نيكويے در وجود نمے‌آيد. 💠ما فقط آنچہ را كه در درون داريم مے توانيم از خود نشان دهيم.»
عطر شهداء..... ❤ ﺟﺎﯼ " ﺷﻬﯿﺪ ﻫﻤﺖ" ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺧﺎﻧﻤﺶ ﻣﯿﮕﻔﺖ: ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﻪ ﺷﻮﺧﯽ ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻔﺘﻢ‌ ﺍﮔﻪ ﺑﺪﻭﻥ ﻣﺎ ﺑﺮﯼ بهشت، ﮔﻮﺷﺘﻮ می بُرَم .. ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﺭﻭ آﻭﺭﺩﻥ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﺍﺻﻼ ﺳﺮﯼ ﺩﺭ ﮐﺎﺭ ﻧﯿﺴﺖ .. 💝 ﺟﺎﯼ " ﺷﻬﯿﺪ ﭼﻤﺮﺍﻥ" ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﯾﻪ ﺭﻭﺳﺮﯼ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮ ﻟﺒﻨﺎﻧﯽ ﺍﺵ ﻏﺎﺩﻩ ﺟﺎﺑﺮ ﻫﺪﯾﻪ ﺩﺍﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺑﭽﻪ ﻫﺎﯼ ﯾﺘﯿﻢ ﺧﺎﻧﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻥ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺣﺠﺎﺏ ﺑﺒﯿﻨﻦ ... 💝 ﺟﺎﯼ " ﺷﻬﯿﺪ ﺣﻤﯿﺪ ﺑﺎﮐﺮﯼ" ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺧﺎﻧﻢ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺍﻣﯿﺮﺍﻧﯽ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﻣﯿﮕﻔﺖ : ﺑﻪ ﭼﺸﻢ ﻣﻦ ﺧﻮﺷﮕﻠﺘﺮﯾﻦ ﭘﺎﺳﺪﺍﺭ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﺑﻮﺩ ... 💝 ﺟﺎﯼ " ﺷﻬﯿﺪ ﺯﯾﻦ ﺍﻟﺪﯾﻦ" ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﻔﺖ : ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﻏﯿﺒﺖ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﺎﺷﺪ ... ﺧﺎﻧﻤﺶ ﻣﯿﮕﻔﺖ : ﻫﻨﻮﺯﻡ ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﺍﺳﺖ ﺻﺪﺍﯼ ﮐﻤﯿﻞ ﺧﻮﺍﻧﺪﻧﺶ ﺭﺍ ﻣﯿﺸﻨﻮﻡ .. ﺁﯾﺎ ﺑﺎﻭﺭﺗﺎﻥ ﻣﯿﺸﻮﺩ ؟ 💝 ﺟﺎﯼ " ﺷﻬﯿﺪ ﻋﺒﺎﺩﯾﺎﻥ" ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺧﺎﻧﻤﺶ ﺩﺭ ﻣﺮﺛﯿﻪ ﺍﯼ ﻏﻢ ﺍﻧﮕﯿﺰ ﺧﻄﺎﺏ ﺑﻪ ﺷﻮﻫﺮ ﺷﻬﯿﺪﺵ ﻧﻮﺷﺖ : ﺑﺲ ﻧﯿﺴﺖ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺳﺎﻝ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺗﻮ ﺩﻭﯾﺪﻥ ﻭ ﻧﺮﺳﯿﺪﻥ ...؟ ﺗﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﺗﻮ ﺑﻮﺩﯼ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺷﻬﺮ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺷﻬﺮ ﺭﻓﺘﻦ ﻭ ﺁﻭﺍﺭﮔﯽ ﺑﻮﺩ ﻭﻗﺘﯽ ﻫﻢ ﺭﻓﺘﯽ ﺩﺭﺑﺪﺭﯼ ﻭ ﺑﯽ ﮐﺴﯽ .. ﭘﺲ ﮐﯽ ﻧﻮﺑﺖ ﻣﻦ ﻣﯿﺸﻮﺩ؟ 💝 ﺟﺎﯼ " ﺷﻬﯿﺪ ﺩﻗﺎﯾﻘﯽ" ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺗﻮﯼ ﻭﺻﯿﺖ ﻧﺎﻣﻪ ﺧﻄﺎﺏ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﻧﻮﺷﺖ : " ﺍﮔﺮ ﺑﻬﺸﺖ ﻧﺼﯿﺒﻢ ﺷﺪ ﻣﻨﺘﻈﺮﺕ ﻣﯿﻤﺎﻧﻢ "... حالا ﺧﺎﻧﻤﺶ می ﮔوید: ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺰﺭﮒ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﻧﮕﺬﺍﺷﺘﻢ ﺁﺏ ﺗﻮﯼ ﺩﻟﺸﺎﻥ تکان ﺑﺨﻮﺭﺩ ... ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﺳﺖ ﺩﯾﮕﺮ .. ﻭ ﺣﺎﻻ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻧﻮﺑﺘﻢ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺍﻡ ﺗﺎ ﺍﻭ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﭘﺸﺖ ﺩﺭﻫﺎﯼ ﺑﺎﺯ ﺑﻬﺸﺖ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭﻡ ﺭﺍ ﻧﮑﺸﺪ ... ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺑﺪ ﻫﻢ ﻧﯿﺴﺖ .. ﺑﮕﺬﺍﺭ ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﻫﻢ ﺍﻭ ﻣﺰﻩ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﭽﺸﺪ. 💝 ﺟﺎﯼ " ﺷﻬﯿﺪ ﻣﺤﻤﺪ ﺍﺻﻐﺮﯼ ﺧﻮﺍﻩ" ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻫﻤﺮﺯﻣﻬﺎﺵ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ: ﻣﺤﻤﺪ! ﻣﻦ ﺩﻟﻢ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺗﻮ ﻣﯿﺴﻮﺯﻩ ..ﺑﺎ ﺁﻥ ﻗﺪ ﻭ ﻗﺎﻣﺖ ﺭﺷﯿﺪﺕ، ﺁﺧﻪ ﻫﯿﭻ ﺟﻌﺒﻪ ﺍﯼ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﻤﯿﺸﻪ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺗﻮﺵ ﺑﺬﺍﺭﻥ... ﻫﻤﻪ ﺗﺎﺑﻮﺕ ﻫﺎﯼ ﺟﺒﻬﻪ ﺍﺯ ﻗﺪﺕ ﮐﻮﺗﺎﻫﺘﺮﻧﺪ .. ﺧﺎﻧﻤﺶ ﮔﻔﺖ: ﭘﯿﮑﺮ ﻣﺤﻤﺪ ﺭﻭ ﻧﯿﺎﻭﺭﺩﻥ ..... ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺯﻡ ﺷﻮﻫﺮﻡ ﮔﻔﺘﻢ: ﻓﻘﻂ ﺑﮕﯿﺪ ﭼﺮﺍ ﻧﯿﺎﻭﺭﺩﯾﻨﺶ ...؟ ﺁﻗﺎﯼ ﻋﺎﺑﺪﭘﻮﺭ ، ﻫﻤﺮﺯﻡ ﺷﻮﻫﺮﻡ ﮔﻔﺖ: ﻓﮑﺮ ﻧﮑﻦ ﻣﻦ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﺑﯽ ﻏﯿﺮﺕ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﺮﮔﺮﺩﻡ ﻭ ﻣﺤﻤﺪ ﺭﺍ ﻧﯿﺎﺭﻡ .. ﻣﺮﺗﺐ ﻣﯿﺰﺩﻧﺪ ﻭ ﻧﻤﯿﺬﺍﺷﺘﻨﺪ ﺗﮑﻮﻥ ﺑﺨﻮﺭﯾﻢ ... ﻫﻤﻮﻥ ﺑﺎﻻﯼ ﮐﻮﻩ ﮔﺬﺍﺷﺘﯿﻤﺶ 💝 ﺟﺎﯼ " ﺷﻬﯿﺪ ﺣﺴﻦ ﺁﺑﺸﻨﺎﺳﺎﻥ" ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺩﺭ ﺗﺸﯿﯿﻊ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﺑﻪ ﭘﺴﺮﻫﺎﯾﺶ ﺍﻓﺸﯿﻦ ﻭ ﺍﻣﯿﻦ ﻣﯿﮕﻔﺖ : ﮐﻒ ﭘﺎﯼ ﺑﺎﺑﺎ ﺭﺍ ﻣﺎﭺ ﮐﻨﯿﺪ... ﭘﺎﯼ ﺑﺎﺑﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ... ﻭ ﭘﺴﺮﻫﺎ ﻫﻢ ﻫﯽ ﮐﻒ ﭘﺎﯼ ﺑﺎﺑﺎ ﺭﺍ ﻣﯿﺒﻮﺳﯿﺪﻧﺪ... ﻫﻤﺴﺮﺵ ﮔﻔﺖ : ﻟﺒﺎﺳﻬﺎﯼ ﺧﻮﻧﯽ ﻫﻤﺴﺮﻡ ﺭﺍ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺩﺍﺧﻞ ﯾﮏ ﮐﯿﺴﻪ ﭘﻼﺳﺘﯿﮏ... ﺭﻭﺯ ﺳﻮﻡ ﮐﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺧﻠﻮﺕ ﺗﺮ ﺷﺪ ﺭﻓﺘﻢ ﮐﯿﺴﻪ ﺭﺍ ﺁﻭﺭﺩﻡ... ﺧﻮﻥ ﻫﻢ ﺍﮔﺮ ﺑﻤﺎﻧﺪ ﺑﻮﯼ ﻣﺮﺩﺍﺭ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ . ﺑﺎ ﺍﺣﺘﯿﺎﻁ ﮔﺮﻩ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﻟﺒﺎﺳﻬﺎ ﺭﺍ ﺁﻭﺭﺩﻡ ﺑﯿﺮﻭﻥ .. ﺑﻮﯼ ﻋﻄﺮ ﭘﯿﭽﯿﺪ ﺗﻮﯼ ﺧﺎﻧﻪ ... ﻋﻄﺮ ﮔﻞ ﻣﺤﻤﺪﯼ .. ﺑﻮﯼ ﻋﻄﺮﯼ ﮐﻪ ﺣﺴﻦ ﻣﯿﺰﺩ .. ﮔﺎﻫﯽ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﮐﺎﺵ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻟﺒﺎﺳﻬﺎ ﻋﮑﺲ ﻣﯿﮕﺮﻓﺘﻢ ... ﺍﻣﺎ ﻓﺎﯾﺪﻩ ﺍﯼ ﻧﺪﺍﺭﺩ .. ﺗﻮﯼ ﻋﮑﺲ ﮐﻪ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﻧﯿﺴﺖ ﺧﺎﻧﻪ ﭼﻪ ﺑﻮﯾﯽ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ 💝 ﺟﺎﯼ " ﺷﻬﯿﺪ ﻋﻠﻤﺪﺍﺭ" ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﻔﺖ: ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺩﻋﺎﯼ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﮐﻨﯿﺪ . و در آخر دعا کنید شهید شویم که اگر شهید نشویم باید بمیریم. ⚜ یاد شهید بابایی بخیر که طلاهای همسرش را فروخت و به افسران و سربازان متاهل داد و گفت : مایحتاج عمومی گران شده و حقوق شما کفاف خرج زندگی رو نمیده !! ⚜یاد شهید رجبی بخیر که پول قرض الحسنه به دیگر نیروها میداد و میگفت وام است و وقتی میگفتند دفترچه قسطش را بده میگفت کسی دیگر پرداخت میکند. ⚜یاد شهید بابایی بخیر که یکی از دوستانش تعریف میکرد که : دیدم صورتشو پوشونده و پیرمردی رو به دوش کشیده که معلوله ... شناختمش و رفتم جلو که ببینم چه خبره که فهمیدم پیرمرد رو برا استحمام میبره !! ⚜یاد شهید حسین خرازی بخیر که قمقمه آبش را در حالی که خودش تشنه بود به همرزمانش میداد و خودش ریگ توی دهانش گذاشت که کامش از تشنگی به هم نچسبه !! ⚜یاد شهید مهدی باکری بخیر که انبار دار به مسئولش گفت : میشه این رزمنده رو به من تحویل بدی، چون مثل سه تا کارگر کار میکنه طرف میگه رفتم جلو دیدم فرمانده لشگر مهدی باکریه که صورتشو پوشونده کسی نشناسدش و گفت چیزی به انباردار نگه !! 🔱آره یاد خیلی شهدا به خیر که خیلی چیزها به ما یاد دادند که بدون چشم داشت و تلافی کمک کنیم و بفهمیم دیگران رو اگر کاری میکنیم فقط واسه رضای خدا باشه و هر چیزی رو به دید خودمون تفسیر نکنیم ! شادی روح امام و شهدا صلوات
﷽ ✅ خاطره‌ای زیبا از زبان مرحوم حجت‌الاسلام سیدعلی اکبر ابوترابی : ✍️ در اسارت، اذان گفتن با صدای بلند ممنوع بود. ما در آنجا اذان می‌گفتیم، اما به گونه‌ای که دشمن نفهمد. روزي جوان هفده ساله ضعیف و نحیفي، موقع نماز صبح بلند شد و اذان گفت. ناگهان مأمور بعثی آمد و گفت: «چیه؟ اذان می‌گویی؟ بیا جلو»! یکی از برادران اسدآبادی دید که اگر این مؤذن جوان ضعیف و نحیف، زیر شکنجه برود معلوم نیست سالم بیرون بیاید، پرید پشت پنجره و به نگهبان عراقی گفت: «چیه؟ من اذان گفتم نه او». آن بعثی گفت: «او اذان گفت». برادرمان اصرار کرد که «نه، اشتباه می‌کنی. من اذان گفتم». مأمور بعثی گفت: «خفه شو! بنشین فلان فلان شده! او اذان گفت، نه تو». برادر ایثارگرمان هم دستش را گذاشت روی گوشش و با صدای بلند شروع کرد به اذان گفتن. مأمور بعثی فرار کرد. وقتی مأمور عراقی رفت، او رو کرد به آن برادر هفده ساله که اذان گفته بود و به او گفت: «بدان که من اذان گفتم و شما اذان نگفتی. الان دیگر پای من گیر است». به هر حال، ایشان را به زندان انداختند و شانزده روز به او آب ندادند. زندان در اردوگاه موصل (موصل شماره 1 و 2) زیر زمین بود. آنقدر گرم بود که گویا آتش می‌بارید. آن مأمور بعثی، گاهی وقت‌ها آب می‌پاشید داخل زندان که هوا دم کند و گرمتر شود. روزی یک دانه سمون (نان عراق) می‌دادند که بیشتر آن خمیر بود. ایشان می‌گفت: «می‌دیدم اگر نان را بخورم از تشنگی خفه می‌شوم. نان را فقط مزه مزه می‌كردم که شیره‌اش را بمکم . آن مأمور هم هر از چند ساعتی می‌آمد و برای این‌که بیشتر اذیت کند ، آب می‌آورد ، ولی می‌ریخت روی زمین و بارها این کار را تکرار می‌کرد» . می‌گفت: «روز شانزدهم بود که دیدم از تشنگی دارم هلاک می‌شوم . گفتم : یا فاطمه زهرا ! امروز افتخار می‌كنم که مثل فرزندت آقا حسین بن علی اینجا تشنه‌کام به شهادت برسم» . سرم را گذاشتم زمین و گفتم : یا زهرا ! افتخار می‌کنم . این شهادت همراه با تشنه‌کامی را شما از من بپذیر و به لطف و کرامت،‌ این را به عنوان برگ سبزی از من قبول کن . دیگر با خودم عهد کردم که اگر هم آب آوردند سرم را بلند نکنم تا جان به جان آفرین تسلیم کنم . تا شروع کردم شهادتین را بر زبان جاری کنم، دیدم که زبانم در دهانم تکان نمی‌خورد و دهانم خشک شده است . در همان حال، نگهبان بعثی آمد پشت پنجره، همان نگهبانی که این مکافات را سر ما آورده بود و همیشه آب می‌آورد و می‌ریخت روی زمین. از پشت پنجره مرا صدا می‌زد که بیا آب آورده‌ام . اعتنایی نکردم . دیدم لحن صدایش فرق می‌کند و دارد گریه می‌کند و می‌گوید : بیا آب آورده‌ام . مرا قسم می‌داد به حق فاطمه زهرا (سلام الله علیها) که آب را از دستش بگیرم . عراقی‌ها هیچ‌ وقت به حضرت زهرا (سلام الله علیها ) قسم نمی‌خوردند . تا نام مبارک حضرت فاطمه (سلام الله علیها ) را برد ، طاقت نیاوردم . سرم را برگرداندم و دیدم که اشکش جاری است و می‌گوید : «بیا آب را ببر ! این دفعه با دفعات قبل فرق می‌کند». همین‌طور که روی زمین بودم، سرم را کج کردم و او لیوان آب را ریخت توی دهانم . لیوان دوم و سوم را هم آورد . یک مقدار حال آمدم . بلند شدم . او گفت : به حق فاطمه زهرا بیا و از من درگذر و مرا حلال کن ! گفتم : تا نگویی جریان چی هست، حلالت نمی‌کنم . گفت : دیشب، نیمه‌شب، مادرم آمد و مرا از خواب بیدار کرد و با عصبانیت و گریه گفت : چه کار کردی که مرا در مقابل حضرت زهرا (سلام الله علیها) دختر رسول الله (ص) شرمنده کردی ؟ الان حضرت زهرا(سلام الله علیها) را در عالم خواب زیارت کردم . ایشان فرمودند : به پسرت بگو برو و دل اسیری که به درد آورده‌ای را به دست بیاور اگر نه همه شما را نفرین خواهم کرد . فقط بگو لبيک يازهرا (س) 😥 «کتاب حماسه‌های ناگفته» (به روايت علی اكبر ابوترابی)، عبد المجيد رحمانيان، انتشارات پيام آزادگان، چاپ اول : ۱۳۸۸،صفحات ۱۲۵-۱۲۷
﷽ ✅ خاطره‌ای زیبا از زبان مرحوم حجت‌الاسلام سیدعلی اکبر ابوترابی : ✍️ در اسارت، اذان گفتن با صدای بلند ممنوع بود. ما در آنجا اذان می‌گفتیم، اما به گونه‌ای که دشمن نفهمد. روزي جوان هفده ساله ضعیف و نحیفي، موقع نماز صبح بلند شد و اذان گفت. ناگهان مأمور بعثی آمد و گفت: «چیه؟ اذان می‌گویی؟ بیا جلو»! یکی از برادران اسدآبادی دید که اگر این مؤذن جوان ضعیف و نحیف، زیر شکنجه برود معلوم نیست سالم بیرون بیاید، پرید پشت پنجره و به نگهبان عراقی گفت: «چیه؟ من اذان گفتم نه او». آن بعثی گفت: «او اذان گفت». برادرمان اصرار کرد که «نه، اشتباه می‌کنی. من اذان گفتم». مأمور بعثی گفت: «خفه شو! بنشین فلان فلان شده! او اذان گفت، نه تو». برادر ایثارگرمان هم دستش را گذاشت روی گوشش و با صدای بلند شروع کرد به اذان گفتن. مأمور بعثی فرار کرد. وقتی مأمور عراقی رفت، او رو کرد به آن برادر هفده ساله که اذان گفته بود و به او گفت: «بدان که من اذان گفتم و شما اذان نگفتی. الان دیگر پای من گیر است». به هر حال، ایشان را به زندان انداختند و شانزده روز به او آب ندادند. زندان در اردوگاه موصل (موصل شماره 1 و 2) زیر زمین بود. آنقدر گرم بود که گویا آتش می‌بارید. آن مأمور بعثی، گاهی وقت‌ها آب می‌پاشید داخل زندان که هوا دم کند و گرمتر شود. روزی یک دانه سمون (نان عراق) می‌دادند که بیشتر آن خمیر بود. ایشان می‌گفت: «می‌دیدم اگر نان را بخورم از تشنگی خفه می‌شوم. نان را فقط مزه مزه می‌كردم که شیره‌اش را بمکم . آن مأمور هم هر از چند ساعتی می‌آمد و برای این‌که بیشتر اذیت کند ، آب می‌آورد ، ولی می‌ریخت روی زمین و بارها این کار را تکرار می‌کرد» . می‌گفت: «روز شانزدهم بود که دیدم از تشنگی دارم هلاک می‌شوم . گفتم : یا فاطمه زهرا ! امروز افتخار می‌كنم که مثل فرزندت آقا حسین بن علی اینجا تشنه‌کام به شهادت برسم» . سرم را گذاشتم زمین و گفتم : یا زهرا ! افتخار می‌کنم . این شهادت همراه با تشنه‌کامی را شما از من بپذیر و به لطف و کرامت،‌ این را به عنوان برگ سبزی از من قبول کن . دیگر با خودم عهد کردم که اگر هم آب آوردند سرم را بلند نکنم تا جان به جان آفرین تسلیم کنم . تا شروع کردم شهادتین را بر زبان جاری کنم، دیدم که زبانم در دهانم تکان نمی‌خورد و دهانم خشک شده است . در همان حال، نگهبان بعثی آمد پشت پنجره، همان نگهبانی که این مکافات را سر ما آورده بود و همیشه آب می‌آورد و می‌ریخت روی زمین. از پشت پنجره مرا صدا می‌زد که بیا آب آورده‌ام . اعتنایی نکردم . دیدم لحن صدایش فرق می‌کند و دارد گریه می‌کند و می‌گوید : بیا آب آورده‌ام . مرا قسم می‌داد به حق فاطمه زهرا (سلام الله علیها) که آب را از دستش بگیرم . عراقی‌ها هیچ‌ وقت به حضرت زهرا (سلام الله علیها ) قسم نمی‌خوردند . تا نام مبارک حضرت فاطمه (سلام الله علیها ) را برد ، طاقت نیاوردم . سرم را برگرداندم و دیدم که اشکش جاری است و می‌گوید : «بیا آب را ببر ! این دفعه با دفعات قبل فرق می‌کند». همین‌طور که روی زمین بودم، سرم را کج کردم و او لیوان آب را ریخت توی دهانم . لیوان دوم و سوم را هم آورد . یک مقدار حال آمدم . بلند شدم . او گفت : به حق فاطمه زهرا بیا و از من درگذر و مرا حلال کن ! گفتم : تا نگویی جریان چی هست، حلالت نمی‌کنم . گفت : دیشب، نیمه‌شب، مادرم آمد و مرا از خواب بیدار کرد و با عصبانیت و گریه گفت : چه کار کردی که مرا در مقابل حضرت زهرا (سلام الله علیها) دختر رسول الله (ص) شرمنده کردی ؟ الان حضرت زهرا(سلام الله علیها) را در عالم خواب زیارت کردم . ایشان فرمودند : به پسرت بگو برو و دل اسیری که به درد آورده‌ای را به دست بیاور اگر نه همه شما را نفرین خواهم کرد . فقط بگو لبيک يازهرا (س) 😥 «کتاب حماسه‌های ناگفته» (به روايت علی اكبر ابوترابی)، عبد المجيد رحمانيان، انتشارات پيام آزادگان، چاپ اول : ۱۳۸۸،صفحات ۱۲۵-۱۲۷
✨💕صبح خودرابا سلام به 14معصوم (ع)شروع کنیم💕✨ ❤️بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ❤ 💕ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ💕 ✨ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ✨ 🍃ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏِ ﯾﺎ ﻓﺎﻃﻤﺔُ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀ🍃 🌸ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ🌸 🌹ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﯿﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺳﯿﺪَ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀ🌹ِ 💖ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦَ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ💖 🌷ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺒﺎﻗﺮ🌷 🌺ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ🌺 💐ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍ ﻥِ ﺍﻟﮑﺎﻇﻢُ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎته💐 💕ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ ﺍﻟﺮﺿَﺎ ﺍﻟﻤُﺮﺗﻀﯽ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭﺑﺮﮐﺎﺗﻪ💕 ✨ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺠﻮﺍﺩ✨ 🍃ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﻬﺎﺩﯼ🍃 🌸ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻌﺴﮑﺮﯼ🌸 🌺السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المهدی یا خلیفةَالرَّحمنُ و یا شریکَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدی و مَولایْ الاَمان الاَمان... ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ🌺 ✨✨🍃🌹التماس دعا🌹🍃✨
✨﷽✨ ✅شفای جوان مسیحی ✍خدا مرحوم جعفر مجتهدي را رحمت كند. ايشان از اولياي الهي بود. از بندگان صالحي بود، كه در حدود بيست سال قبل زنده بودند. يكي از دوستان ايشان كه زمان دانشجويي‌اش در آلمان در شهر آخن درس مي‌خواند، مي‌گفت: يك مرتبه من از محل كارم به خانه آمدم، ديدم روي ميز من نامه‌اي است. برداشتم ديدم جعفر آقا هست كه گفته: احمد جان! اين نامه كه بدست تو رسيد، بيا فلان‌جا من آنجا هستم. من تعجب كردم، جعفر آقا كجا؟ آلمان كجا؟ آن هم در اين شهر. آن آدرسي هم كه گفته بود بيا، يك جايي بود در حاشيه و حومه‌ي شهر، يك جاي برف‌گير و تپه‌اي بود. خلاصه مي‌گويد: من رفتم. يك تپه‌ي برفي بود كه گفتم: چه كنم؟ ديدم از بالاي تپه يك صدايي مي‌آيد كه احمد جان يا علي بگو و بالا بيا! مي‌گويد: من در آن سرما و برف اين راه را بالا رفتم، رفتم با ايشان روبوسي كردم و ديديم يك كلبه‌اي است. وارد كلبه شديم، ديديم پيرزني است، يك جواني كه معلوم مي‌شود تازه از يك بيماري بلند شده است. سلام و عليك كردم گفتم: حاج آقا براي چه اينجا آمديد؟ گفت: كاري بود آمديم و بايد مي‌آمديم. چند لحظه جعفر آقا بيرون رفت، من به زبان آلماني از آن پيرزن پرسيدم: شما ايشان را مي‌شناسيد؟ گفت: نه! ولي گمان مي‌كردم حضرت مسيح است. گفتم: چطور؟ گفت: من سه ماه است كه متوجه شدم، هيچكس را در اين دنيا ندارم، جز اين جوان، اين پسرم! سه ماه است كه متوجه شدم سرطان حنجره دارد و اين سرطان بدخيم هست. وقتي هم رفتيم ديديم كار از كار گذشته و دكترها گفتند: ديگر زمان چنداني از عمر ايشان باقي نمانده است. فقط بايد اميدوار باشيد. مي‌گويد: تا اينكه دو سه شب پيش ديدم حال او فوق العاده بد شد و من ديدم كه اين پسر را اگر از دست بدهم من هم ديگر از دست مي‌روم. ديگر كسي را ندارم! التماس كردم به حضرت مريم كه ايشان را شفا بدهد. خيلي گريه كردم. وقتي خوابيدم شب حضرت مريم را در خواب ديدم. حضرت مريم فرمودند: ديگر ايشان عمرش به سر آمده و ديگر از دنيا مي‌رود. گفتم: خانم فرزند شما مسيح مرده زنده مي‌كرد. پسر من هنوز زنده است، نمرده است. شما يك عنايتي كنيد. حضرت مريم گفتند: در اين زمان كار دست ما نيست. پيغمبر آخرالزمان اسمش محمد بود. او دختري به نام فاطمه داشت و آن دختر يكي از فرزندانش مهدي است كه در اين زمان او همه‌كاره است. از او بخواه! مي‌گويد: من از خواب بلند شدم، خيلي در خواب گريه كرده بودم. آن سه اسم در ذهنم ماند. محمد، فاطمه، مهدي! شروع به تكرار كردن كردم. به اسم آخر كه مي‌رسيدم چون فرموده بود كه كار دست او هست، يك توجه ديگري داشتم. مي‌گويد: يك مرتبه در كلبه را مي‌زنم و اين آقا آمد. آمد يك سلامي كرد و سراغ تخت پسر من كه افتاده بود و حالش هم فوق العاده بد بود، دستش را زير كمر او انداخت و يك اسمي برد، اسم چهارمي غير از آن سه اسمي كه در خواب به من ياد داده بود كه بدن من لرزيد و بعد از چند لحظه ديدم پسرم چشمش را باز كرد و كم كم حالش خوب شد و ديگر يواش يواش تا الآن كه خيلي خوب شده و نشسته است وحس مي‌كنم شفا پيدا كرده است. من به دست و پاي اين آقا افتادم گفتم: شما مسيح هستي. گفت: من مسيح نيستم. گفتم: شما مسيح هستيد. من ديدم كه پسرم را كه مرده بود و شما شفايش داديد. گفت: نه من مسيح نيستم. آن سه اسمي كه به تو ياد دادم، آن اسم سومي چه بود؟ گفتم: مهدي! گفت: من يكي از نوكران او هستم كه مأموريتي دارم بيايم و به هر حال يك شفايي به ايشان بدهم. مي‌گويد: در همين حين بود كه جعفر آقا از بيرون كلبه داخل شد. وقتي وارد شد گفتم: حاج آقا آن اسم چهارمي كه برديد چه بود؟ گفت: احمد جان با يك ياعلي كار را تمام كرديم! چون خيلي ايشان به اميرالمؤمنين علي(ع) علاقه داشت. مقصود اينكه در اين زمان حضرت هست كه شفا، هدايت، عنايت، موت هرچه كه هست تقسيم مي‌كند. 📚از بیانات حجت الاسلام عالی ↶【به ما بپیوندید 】↷ ______________________ 🍂🌸🍂 @elal_lah 🍃🍂🌸🍃🍂🌸
⏱ نماز اوّل وقت 1)عَنْ قُتَيْبَةَ الْأَعْشَى عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: إِنَّ فَضْلَ الْوَقْتِ الْأَوَّلِ عَلَى الْآخِرِ كَفَضْلِ الْآخِرَةِ عَلَى الدُّنْيَا. (كافي، ج‏3، ص274) حضرت صادق علیه السلام فرمود: برتری نماز اول وقت بر نماز آخر وقت، همچون برتری آخرت بر دنیاست. 2)عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ علیه السلام:‏ اعْلَمْ أَنَّ أَوَّلَ الْوَقْتِ أَبَداً أَفْضَلُ، فَعَجِّلْ بِالْخَيْرِ مَا اسْتَطَعْتَ. (كافي، ج‏3، ص274-275) حضرت باقر علیه السلام به زرارۀ فرمود: بدان! همیشه نماز اوّل وقت برتر است، پس تا می توانی در این کار خیر شتاب کن. 3)عَنِ الصّادِقِ علیه السلام قَالَ:‏ فَضْلُ الْوَقْتِ الْأَوَّلِ عَلَى الْأَخِيرِ خَيْرٌ لِلْمُؤْمِنِ مِنْ وُلْدِهِ وَ مَالِهِ‏. (مكارم الأخلاق، ص301) حضرت صادق علیه السلام فرمود: براى مؤمن، فضیلت (و فایده اختیار کردنِ) نماز اوّل‏ وقت بر نماز آخر وقت،‏ از مال و فرزندش بيشتر است. 4)عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام: أَصْلَحَكَ اللَّهُ! وَقْتُ كُلِّ صَلَاةٍ أَوَّلُ‏ الْوَقْتِ‏ أَفْضَلُ أَوْ أَوْسَطُهُ أَوْ آخِرُهُ؟ فَقَالَ: أَوَّلُهُ، إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله قَالَ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُحِبُّ مِنَ الْخَيْرِ مَا يُعَجَّلُ. (كافي، ج‏3، ص274) زرارۀ گفت: به حضرت صادق علیه السلام عرض کردم: خدا خیرت دهد! برای هر نماز، کدام وقت افضل است، اوّل، یا وسط یا آخر وقت؟ فرمود: اوّلِ آن. رسول خدا صلّی الله علیه و آله می فرمود: همانا خداوند عزّوجلّ آن کار خیری را دوست دارد که در آن عجله شود. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
✍️ *عاقبت این انقلاب چه خواهد شد...* 📹 *توصیه می کنیم همه این کلیپ را تا آخرش ببینید "مخصوصا" اونهایی که یه کم دلهاشون لرزیده و می خواهند بفهمند سرانجام این انقلاب چه اتفاقاتی می افتد...* نشرحداکثری 🏴اللهم عجل لولیک الفرج🏴 ۱۰ دقیقه است ولی خیلی زیباست از دستش نده حتما ببینید
به گزارش خانه‌ملت، اردشیر مطهری در نشست علنی امروز (یکشنبه ۶ مهر) در نطق میان دستور خود، خطاب به مردم و نمایندگان مجلس، اظهار کرد: امروز در شرایطی هستیم که فرصتی برای تعارف کردن نداریم، پس حرف آخر را همین اول می‌‎زنم؛ آدرس مشکلات کشور کاخ سفید نیست بلکه خیابان پاستور و دفتر کار کسانی است که هفت سال کشور را معطل مذاکره با کاخ سفید کرده‌اند. نماینده مردم گرمسار و آرادان در مجلس شورای اسلامی افزود: امروز با گذشت حدود 4 ماه از اغاز فعالیت مجلس یازدهم، همه ما مشکلات را می‌‎دانیم و دیگر بیان کردن مشکلات برای مردم خسته کننده شده است. مردم به ما رأی نداده‌اند تا فقط مشکلات را بگوییم، رأی داده‌اند تا ریشه مشکلات را پیدا کنیم و برای حل آن‍‌ها راه حل پیدا کنیم. وی ادامه داد: مشکلات اقتصادی کشور دو دلیل مهم دارد، یکی سیاستگذاری اشتباه در حوزه اقتصادی و دوم ناکارآمدی مدیران به ویژه ضعف شدید مدیریتی در هفت سال اخیر؛ وقت آن رسیده که از خود بپرسیم که چرا هر دولتی که طی سه دهه اخیر روی کار آمده نتوانسته فاصله طبقاتی را از بین ببرد و این فاصله هر روز بیشتر شده است. مطهری یادآور شد: چرا هر روز ثروتمندان، ثروتمندتر و فقرا فقیرتر می‌شوند به نظر می‌‎رسد پذیرش نسخه‌های بانک جهانی توسط دولتمردان ایرانی، علی رغم هشدارهای حضرت آقا سبب شده است که وضع اقتصادی ایران هر سال بدتر شود. وی افزود: یعنی دلسوزان کشور می‌دانستند که خصوصی‌سازی‌های بی رویه یک روزی ما را به کجا می‎رساند برای همین است که هرکس که رئیس جمهور می‌شود مردم می‌گویند، خدا پدر قبلی را بیامرزد. نماینده مردم گرمسار خطاب به نمایندگان و مردم ایران اظهار کرد: 30 سال است که یک جناح دولت را در اختیار داشته و آن هم جناح سرمایه داری است؛ از همان سالی که مرحوم هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور شده، هنوز هم رئیس جمهور مانده است و هنوز همان سیاست‌های سرمایه داری و خصوصی سازی دولت اوست که توسط افراد مختلف با شیوه‌های متفاوت اجرا می‌شود. مطهری اضافه کرد: اینکه ما فکر می‌کنیم هر 8 سال یک جناح متفاوتی در رأس کار قرار گرفته واقعیت ندارد، حتی آن‌ها که دنبال عدالت خواهی بودند عدالت را در توزیع ثروت مد نظر داشتند ولی مسئله اصلی عدالت در هنگام تولید ثروت است یعنی باید شرایط برای خلق ثروت و ساختن زندگی مناسب عادلانه باشد نه اینکه شرایط به گونه‌ای شود که عده‌ای بتوانند آینده را بخرند و بعد به طبقات دیگر صدقه بدهند. وی تأکید کرد: دیگر همه ما به خوبی می‌دانیم که ریشه مشکلات کشور نه خارجی بوده و نه ربطی به اختیارات رئیس جمهور دارد چرا که دولت فعلی در بالاترین سطح با هر کشوری که خواست مذاکره کرد و هر اختیاری که خواست به دست آورد ولی امروز وضع اقتصادمان از همیشه بدتر است. عضو هیأت رئیسه کمیسیون اجتماعی مجلس، مسئله اصلی اقتصاد کشور را سیاست‌های دولت‌های خودمان دانست و گفت: همان سیاست‌‎هایی که مردم را به دو گروه برنده و بازنده تقسیم کرده است. وی افزود: امروز از یک طرف شهرک باستی هیلز و از یک طرف قلعه حسن خان هست، از یک طرف مدارس غیرانتفاعی، از یک طرف مدارس دولتی؛ یک طرف بیمارستان‌های خصوصی، یک طرف بیمارستان‌های دولتی بدون امکانات؛ یک طرف آقازاده‌های پورشه سوار، یک طرف نوجوان کولبر؛ یک طرف بانک‌های خصوصی، یک طرف کارگرانی که چند ماه هم حقوق نگرفته‌اند؛ یک طرف بساز بفروش‌های میلیاردر یک طرف مستأجران بی پناه. مطهری اضافه کرد: مشکل فقط ناکارآمدی مدیران نیست وقتی سیاست‌‎های دولت به نفع طبقه پولدار است هیچ تغییری در زندگی مردم حتی با روی کارآمدن مدیر توانمند ایجاد نخواهد شد. تا زمانی که سیاست دولت‌ها این چنین باشد هر روز از گوشه‌ای کشور یک سلطان جدید سبز می‌شود؛ قوه قضاییه یقه چند سلطان را می‌تواند بگیرد و محاکمه کند. وی افزود: سلطان قیر، دلار، سکه و خودرو لابد چند روز دیگر هم سلطان واکسن! اگر این سیاست‌ها ادامه پیدا کند، هر سلطانی را بگیرید یک سلطان دیگر جای آن سبز می‌شود. این نماینده مردم در مجلس یادزهم تصریح کرد: دولت یک هماهنگ کننده قوی ندارد و دستگاه‌های اجرایی هر کدام کار خودشان را می‌کنند اگر بخواهیم از سوء مدیریت در کشور صحبت کنیم، سخن بسیار است که پراید 100 میلیون تومانی و اوضاع بورس نماد مدیریت این دولت است. مدیریت این دولت است که کمر تولیدکنندگان را خم کرده است. عضو هیأت رئیسه کمسیون اجتماعی مجلس افزود: مدیریت اشرافی خبر از غم و اندوه مردم ندارد. ما بخاطر مصالح عالی نظام و فرمایشات مقام معظم رهبری مراعات دولت را می‌کنیم اما دولت نیز باید در این یک سال باقی مانده مراعات مردم را کند. در این سال آخری لااقل روزه سکوت بگیرید آقای رئیس جمهور حرف نزنید؛ چون هربار که حرف می‌زنید هم مردم را عصبانی می‌کنید و هم بازار را به هم می‌‎ریزید.
بسم الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون عالم فاضل مجاهد، استاد حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ محمد حسن شریعتی تربتی امام جمعه اسبق دزفول و مرودشت که عمر با برکت خویش را در ترویج و تبلیغ فرهنگ اهل بیت ع سپری کرده است به دیار باقی شتافت . با تاثر وتألم فروان و عرض تسلیت و تعزیت این مصیبت به خانواده ان مرحوم، ازخداوند متعا ل برای بازماندگان صبر جمیل واجر جزیل خواستارم غفرالله له ولنا محسن ربانی
نیلوفرانه .: ﷽ 💠 آیت الله حائری شیرازی : 🔶 برای دوختن بایستی هم سوزن داشت هم نخ. سوزن بدون نخ نمی‌دوزد و نخ بدون سوزن فایده‌ای ندارد. ، سوزن است و ، نخ. 🔷 در غدیر سوزن مردم را نخ کردند بعد از رحلت صلی‌الله علیه و آله نخ از «چشمه سوزن» در رفت. به قول شاعر: یک عمر دوختیم و نخ از چشمه رفته بود ما یک نظر به «چشمه سوزن» نمی‌کنیم 🔶 کسانی که غدیر را جدی نگرفتند نماز می‌خوانند چه نمازی! اول وقت، با جماعت، با قرائت صحیح، با نوافل و مستحبات. می‌دوزند اما بدون نخ. حالا ندوز، کی بدوز! 🔷 مواظب باش دلت هوای او را نکند. او که در سوزن نخ ندارد تشویقش می کند که تند تند بدوز، زیاد بدوز. چون می داند آخرش هیچی ندوخته است. 🔶 شیطان به نماز کار دارد، وسوسه می کند که سهل‌انگار باشد، کاهل باشد، نماز را اول وقت عقب بینداز، چون می داند سوزن او با نخ همراه است. 🧡 عبادت بی تولای علی هیچ 💛 نوای عشق منهای علی هیچ 💚 اگر عمر دو صد نوحت ببخشند 💙 تـمام عــمـر منهـای علـی هیــچ 📚 ، تمثیلات، جلد ۱ ؛ خلاصه ای از صفحه ۱۲۲ به همراه اندکی اضافات.
نیلوفرانه .: ﷽ 💠 آیت الله حائری شیرازی : 🔶 برای دوختن بایستی هم سوزن داشت هم نخ. سوزن بدون نخ نمی‌دوزد و نخ بدون سوزن فایده‌ای ندارد. ، سوزن است و ، نخ. 🔷 در غدیر سوزن مردم را نخ کردند بعد از رحلت صلی‌الله علیه و آله نخ از «چشمه سوزن» در رفت. به قول شاعر: یک عمر دوختیم و نخ از چشمه رفته بود ما یک نظر به «چشمه سوزن» نمی‌کنیم 🔶 کسانی که غدیر را جدی نگرفتند نماز می‌خوانند چه نمازی! اول وقت، با جماعت، با قرائت صحیح، با نوافل و مستحبات. می‌دوزند اما بدون نخ. حالا ندوز، کی بدوز! 🔷 مواظب باش دلت هوای او را نکند. او که در سوزن نخ ندارد تشویقش می کند که تند تند بدوز، زیاد بدوز. چون می داند آخرش هیچی ندوخته است. 🔶 شیطان به نماز کار دارد، وسوسه می کند که سهل‌انگار باشد، کاهل باشد، نماز را اول وقت عقب بینداز، چون می داند سوزن او با نخ همراه است. 🧡 عبادت بی تولای علی هیچ 💛 نوای عشق منهای علی هیچ 💚 اگر عمر دو صد نوحت ببخشند 💙 تـمام عــمـر منهـای علـی هیــچ 📚 ، تمثیلات، جلد ۱ ؛ خلاصه ای از صفحه ۱۲۲ به همراه اندکی اضافات.
🎁خلاصه ای از پیام ها و نکات تفسیری صفحه ۴۰۴ آیات ۶۴ تا ۶۹ سوره عنکبوت و ایات ۱ تا ۵ سوره روم 🎁 1️⃣ حیاتِ واقعی، حیات آخرت است. «الدّٰارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوٰانُ» 2️⃣ مردم، حقیقت آخرت را نمی دانند وگرنه به دنیا دل نمی بستند. «لَوْ کٰانُوا یَعْلَمُونَ» 3️⃣ زمین و زمان، مثال‌های قرآن را کهنه نمی کند. کشتی سواری در طول تاریخ بشر بوده است. 《فَإِذٰا رَکِبُوا فِی الْفُلْکِ...》 4️⃣ مهم تر از اخلاص، حفظ آن است. «مُخْلِصِینَ - إِذٰا هُمْ یُشْرِکُونَ» 5️⃣ در دنیا راه کامیابی به روی افراد صالح و ناصالح باز است. «آتَیْنٰاهُمْ» 6️⃣ یادآوری ناأمنی‌های پیرامون انسان، امنیّت را در نزد او ارزشمند می‌کند. «یُتَخَطَّفُ النّٰاسُ مِنْ حَوْلِهِمْ» 7️⃣ بدترین ظلم، ظلم فرهنگی است که به تسلیم شدن انسان در برابر حقّ ضربه وارد می‌کند. «مِمَّنِ افْتَریٰ - أَوْ کَذَّبَ» 8️⃣ برای رسیدن به هدایت ویژه ی الهی، تلاش لازم است و باید گام اوّل را خود انسان بردارد. «جٰاهَدُوا - لَنَهْدِیَنَّهُمْ»، چنانکه در جای دیگر می‌فرماید: «إِنْ تَنْصُرُوا اللّٰهَ یَنْصُرْکُمْ» 9️⃣ خداوند، هم راه قرب را به ما نشان می‌دهد و هم تا رسیدن به مقصد، دست ما را می‌گیرد. لَنَهْدِیَنَّهُمْ... لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ «الحمدللّه ربّ العالمین» 🔟 سیمای سوره ی روم این سوره شصت آیه دارد و در مکّه نازل شده است. همانند بسیاری از سوره‌های مکی، موضوع اصلی این سوره، مبدأ و معاد و گفتگوهای اهل ایمان و کفر در این زمینه است. این سوره با پیشگویی پیروزی رومیان بر ایرانیان در جنگ آغاز می‌شود و به همین مناسبت، سوره«روم»نام گرفته است. بخش عمده آیات این سوره، به ذکر نعمت‌های الهی در آسمان و زمین و نظام زوجیّت در گیاهان و حیوانات، آفرینش انسان از خاک و پیوند زن و مرد، تلاش در روز و خواب در شب، بارش باران و وزش باد و حیات زمین پس از مرگ می‌پردازد. 1️⃣1️⃣ یکی از نشانه‌های اعجاز قرآن، پیشگویی‌های صادقانه و محقّق آن است. (رومیان، از ایرانیان شکست خوردند، ولی قرآن پیشگویی می‌کند که چند سال دیگر رومیان غالب خواهند شد و چنان شد. ) «غُلِبَتِ - سَیَغْلِبُونَ» 2️⃣1️⃣ با یک شکست، مأیوس نشوید. «غُلِبَتِ - سَیَغْلِبُونَ» 3️⃣1️⃣ هم پیروزی را از او بدانیم و هم ساز و برگ نظامی را. «بِنَصْرِ اللّٰهِ یَنْصُرُ» 🤲اللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن اللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن اللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن اللّهُمَّ اغْفِرلَنا ذُنُوبَنا بِالْقُرآن اللّهُمَّ اَکْرِمْنا بِکَرامَةَ الْقُرآن اللّهُمَّ ارْحَمْنا بِالْقُرآن اللّهُمَّ اخْذُلِ الْکُفّارَ وَالْمُنافِقینَ بِالْقُرآن اللّهُمَّ اشْفِ مَرضانا بِالْقُرآن اللّهُمَّ ارْحَم مَوْتانا بِالْقُرآن اللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوفیقَ الطّاعَةَ بِالْقُرآن اللّهُمَّ ارْزُقنا حَجَّ بَیتِکَ الْحَرامَ بِالْقُرآن اللّهُمَّ تَقَبَّل صَلاتَنا بِالْقُرآن۳ اللّهُمَّ تَقَبَّل تِلاوَتَنا بِالْقُرآن اللّهُمَّ اسْتَجِب دُعاءَنا بِالْقُرآن اللّهُمَّ اجْعَلْنا مِنَ الْمُصَلّینِ بِالْقُرآن اللّهُمَّ اجْعَلْنا مِنَ الْمُتَّقینِ بِالْقُرآن 🤲سلامتی وتعجیل در فرج مولا صاحب الزمان (عج) اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم 🎁منبع تفسیر : تفسیر نور - تالیف حجت الاسلام محسن قرائتی 🎁لیست انتشار تفسیر و تلاوت روزانه قرآن ۰۹۱۷۰۹۷۸۳۶۳ ۰۹۳۶۳۵۹۷۱۹۰ ✅ اللهم عجل لولیک الفرج ⭕ لطفاً صفحات قرآن را برای دوستان خودتون ارسال کنید
‍ سه دستور اخلاقی یکی از بازاریان که از شاگردان مرحوم شاه آبادی بود، نقل می کرد که ایشان، یک شب در یکی از سخنرانی هایشان، با ناراحتی اظهار داشتند: . « چرا افرادی که در اطراف ایشان هستند، حرکتی از خود در جنبه های معنوی نشان نمی دهند؟ می فرمودند: آخر، مگر شماها نمی خواهید آدم شوید؟ اگر نمی خواهید من این قدر به زحمت نیفتم.» . همین فرد می گوید: « بعد از منبر، ما چند نفر خدمت ایشان رفتیم و گفتیم که آقا ما می خواهیم آدم بشویم. چه کنیم؟ ایشان فرمودند: من به شما سه دستور می دهم، عمل کنید، و اگر نتیجه دیدید، آن وقت بیایید تا برنامه را ادامه دهیم.» . سه دستور ایشان چنین بود: . 🔶️1- مقید باشید نماز را در اول وقتش اقامه کنید. هر کجا باشید و دیدید صدای اذان بلند شد، دست از کارتان بکشید و نماز را اقامه کنید و حتی المقدور هم سعی کنید به جماعت خوانده شود. . 🔶️2- در کاسبی تان انصاف به خرج دهید، و واقعا" اقل منفعتی را که می توانید، همان را در نظر بگیرید . در معاملات، چشم هایتان را ببندید و بین دوست و آشنا و غریبه و شهری و غیر شهری فرق نگذارید. همان اقل منفعت در نظرتان باشد. . 🔶️3- از نظر حقوق الهی، گر چه می توانید برای ادای آن تا سال صبر کنید و امام معصوم علیه السلام به شما مهلت داده اند، اما شما ماه به ماه حق و حقوق الهی را ادا کنید. . همین فرد می افزاید: من دستورات ایشان را که از ماه رجب شنیده بودم، اجرا کردم تا به ماه رمضان رسید. قبل از ماه رمضان در بازار پاچنار می آمدم که، صدای اذان بلند شد. خود را به مسجد نایب رساندم و پشت سر مرحوم حجت الاسلام سید عباس آیت الله زاده مشغول نماز شدم. . در نماز دیدم که ایشان گاهی تشریف دارند و گاهی ندارند. در قرائت نیستند ولی در سجده و رکوع هستند. پس از نماز به ایشان عرض کردم: شما در حال نماز کجا تشریف داشتید؟ نبودید. ایشان متحیر شد. تعجب کرد و فرمود که معذرت می خواهم. من از مسجد و منزل ناراحت شدم، لذا در نماز، گاهی می رفتم دنبال آن اوقات تلخی و بعد از مدتی، متوجه می شدم و بر می گشتم. . این اولین مشاهده ی من بود که در اثر دستورات آیه الله شاه آبادی برایم حاصل شده بود. در اثر دو ماه و نیم التزام من به این سه دستور، دید ما باز شد و برنامه را هم چنان ادامه دادم که مشاهدات بعدی من، دیگر قابل بیان نیست @Emamzamaniam31_3