*حواسمان باشد*
قصه تکراری ولی قابل تامل وشنیدن چندباره
(حتما بخونید! ارزش خوندن داره👌).
🔴 ماجرای نماز بدون وضوی امام جماعت
دکتر... در یادداشتی نوشت:
حدود ۲۰ سال پیش منزل ما خیابان ۱۷ شهریور بود و ما برای نماز خواندن و مراسم عزاداری و جشن های مذهبی به مسجدی که نزدیک منزل مان بود می رفتیم.
💠پیش نماز مسجد حاج آقایی بود بنام شیخ هادی که امور مسجد را انجام میداد و معتمد محل بود.
یک روز من برای خواندن نماز مغرب و عشاء راهی مسجد شدم و برای گرفتن وضو به طبقه پائین که وضوخانه در آنجا واقع بود رفتم.
منتظر خالی شدن دستشویی بودم که در این حين، در یکی از دستشوییها باز شد و شیخ هادی از آن بیرون آمد با هم سلام و علیک کردیم و شیخ بدون این که وضو بگیرد. دستشویی را ترک کرد.
من که بسیار تعجب کرده بودم به دنبال شیخ راهی شدم که ببینم کجا وضو میگیرد و با کمال شگفتی دیدم شیخ هادی بدون گرفتن وضو وارد محراب شد و یک سره بعد از خواندن اذان و اقامه نماز را شروع کرد و مردم هم به شیخ اقتداء کردند.
🌷من که کاملا گیج شده بودم سریعا به حاج علی که سال های زیادی با هم همسایه بودیم، گفتم حاجی شیخ هادی وضو ندارد
خودم دیدم از دستشویی اومد بیرون ولی وضو نگرفت. حاج علی که به من اعتماد کامل داشت با تعجب گفت خیلی خوب فرادا می خوانم.
☘این ماجرا بین متدینین پیچید، من و دوستانم برای رضای خدا، همه را از وضو نداشتن شیخ هادی آگاه کردیم و مامومین کم کم از دور شیخ متفرّق شدند تا جائی که بعد از چند روز خانواده او هم فهمیدند. زن شیخ قهر کرد و به خانه پدرش رفت ، بچه های شیخ هم برای این آبروریزی، پدر را ترک کردند.
💧دیگر همه جا صحبت از مشکوک بودن شیخ هادی بود آیا اصلا مسلمان است ؟
آیا جاسوس است ؟ و آیا
💦شیخ بعد از مدتی محله ما را ترک کرد و دیگر خبری از او نبود؛ بعد از دوسال از این ماجرا، من به اتفاق همسرم به عمره مشرف شدیم در مکه بخاطر آب و هوای آلوده بیمار شدم.
💧بعد از بازگشت به پزشک مراجعه کردم و دکتر پس از معاینه مقداری قرص و آمپول برایم تجویز کرد.
🌹روز بعد وقتی می خواستم برای نماز به مسجد بروم تصمیم گرفتم قبل از آن به درمانگاه بروم و آمپول بزنم، پس از تزریق به مسجد رفتم و چون هنوز وقت اذان نشده بود وارد دستشویی شدم تا جای آمپول را آب بکشم.
درحال خارج شدن از دستشویی، ناگهان به یاد شیخ هادی افتادم چشمانم سیاهی میرفت، همه چیز دور سرم شروع به چرخیدن کرد انگار دنیا را روی سرم خراب کردند.
نکند آن بیچاره هم می خواسته جای آمپول را آب بکشد! نکند؟ نکند؟! دیگر نفهمیدم چه شد. به خانه برگشتم تا صبح خوابم نبرد و به شیخ هادی فکر می کردم که چگونه من نادان و دوستان و متدینین نادان تر از خودم ندانسته و با قصد قربت آبرویش را بردیم.
💦خانواده اش را نابود کردیم ! از فردا، سراسیمه پرس و جو را شروع کردم تا شیخ هادی را پیدا کنم. به پیش حاج ابراهیم رفتم به او گفتم برای کار مهمی دنبال شیخ هادی می گردم.
💠او گفت: شیخ دوستی در بازار حضرت عبدالعظیم داشت و گاه گاهی به دیدنش میرفت اسمش هم حاج احمد بود و به عطاری مشغول بود.
☘پس از خداحافظی با حاج احمد یکراست به بازار شاه عبدالعظیم رفتم و سراغ عطاری حاج احمد را گرفتم. خوشبختانه توانستم از کسبه آدرسش را پیدا کنم بعد چند دقیقه جستجو پیر مردی با صفا را یافتم که پشت پیشخوان نشسته و قرآن میخواند.
سلام کردم جواب سلام را با مهربانی داد و گفتم ببخشید من دنبال شیخ هادی می گردم ظاهرا از دوستان شماست، شما او را میشناسید؟
💎پیرمرد سری تکان داد و گفت دو سال پیش شیخ هادی در حالی که بسیار ناراحت و دل گیر بود و خیلی هم شکسته شده بود پیش من آمد، من تا آن زمان شیخ را در این حال ندیده بودم.
بسیار تعجب کردم و علتش را پرسیدم.
💦 او در جواب گفت: من برای آب کشیدن جای آمپول به دستشویی رفته بودم که متدینین بدون این که از خودم بپرسند به من تهمت زدند که وضو نگرفته نماز خوانده ام، خلاصه حاج احمد آبرویم را بردند، خانواده ام را نابود کردند و آبرویی برایم در این شهر نگذاشتند و دیگر نمی توانم در این شهر بمانم، فقط شما شاهد باش که با من چه کردند.
🌷بعد از این جملات گفت: قصد دارد این شهر را ترک گفته و به عراق سفر کند که در جوار حرم امیرالمومنین ( علیه السلام ) مجاور گردد تا بقیه عمرش را سپری کند او رفت و از آن روز به بعد دیگر خبری از او ندارم.
ناگهان بغضم سرباز کرد و اشک هایم جاری شد که خدای من این چه غلطی بود که من مرتکب شدم.
الان حدود ۲۰ سال است که از این ماجرا می گذرد و هر کس به نجف مشرف می شود من سراغ شیخ هادی را از او می گیرم.
ولی افسوس که هیچ خبری از شیخ هادی مظلوم نیست.
🔴 *ما هر روز چقدر آبروی دیگران را می بریم* ؟!
با یه جمله، چقدر زندگی ها را نابود می کنیم 👌🏽🙏
*مواظب قضاوت های مان باشیم و در گفتار و رفتار ادب اسلامی را رعایت کنیم*
*گروه
✨﷽✨
🔴 چرا آدمها عیبهای خودشان را نمیبینند؟ چه ارتباطی با دوران بچگی دارد؟
✍ محاسبه نفس یعنی بنشین به عیبهایت نگاه کن، آنها را بشمار. میفرماید: «عاقل باید بدیهای خودش را بشمارد، طبقهبندی کند، بنویسد یا در ذهن داشته باشد؛ ...يُحْصِيَ عَلَى نَفْسِهِ مَسَاوِيَهَا»(غرر/۴۵۳)
➖ اما چرا فرمود: «بدیهایت را بشمار و ببین؟» آدمها دوست ندارند به بدیهای خودشان نگاه کنند، آدمها دوست ندارند کسی مدام به بدیهایشان گیر بدهد، چیز بدی هم نیست. مثلاً در خانوادهها پدر مادرها خیلی عادت دارند بدیهای بچههایشان را میشمارند این خیلی بد است.
➖ یکی از ریشههای اینکه آدم عیب خودش را نمیگیرد این است که در خانهای بزرگشده که خیلی عیبش را گرفتند، دیگر حاضر نیست عیب خودش را بگیرد همهجا میخواهد از خودش دفاع کند.
➖ هرچقدر که عیبجویی از دیگران بد است و انسان را تاریک میکند، عیبجویی از خودتان خوب است و انسان را نورانی و لطیف و معطر میکند.
➖ برخی فکر میکنند اگر از خودشان عیب بگیرند، افسرده میشوند. بله اگر تنها هستی، افسرده میشوی، ولی اگر پیش خدا بروی و عیبهایت را بازگو کنی، خدا تحویلت میگیرد؛ برو بنشین بغل خدا بگو خدایا ببین خدایا من چه بلایی سر خودم آوردم، مثل بچهای که در بغل پدرش مینشیند و میگوید ببین بابا دستم اوخ شده مفصل آنجا گریه میکند.
📚استاد پناهیان
↶【به ما بپیوندید 】↷
____________________
https://eitaa.com/joinchat/1284702208C7c11ed722e
بسم الله الرحمن الرحیم
وقت بخیر
لطیفی می گفت:
خیلی این مثل را شنیده اید
که می گویند
❣خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو ؟؟؟
🔵ولی قرآن چیز دیگه ای فرموده
قرآن می فرماید:
🔹أكثر الناس ﻻ ﻳﻌﻠﻤﻮﻥ
بیشتر مردم نمۍدانند
🔹أكثر الناس ﻻ ﻳﺸﻜﺮﻭﻥ
بیشتر مردم ناسپاساند
🔹أكثر الناس ﻻ ﻳﺆﻣﻨﻮﻥ
بیشتر مردم ایمان نمیآورند
🔹أكثرهم ﻓﺎﺳﻘﻮﻥ
بیشترشان گناهکارند
🔹أكثرهم ﻳﺠﻬﻠﻮﻥ
بیشترشان نادانند
🔹أكثرهم ﻻ ﻳﻌﻘﻠﻮﻥ
بیشترشان تعقل نمۍکنند
🔹أكثرهم ﻻ ﻳﺴﻤﻌﻮﻥ
بیشترشان ناشنوایند
🔹ﻭ ﻗﻠﻴﻞ ﻣﻦ ﻋﺒﺎﺩی ﺍﻟﺸﻜﻮﺭ
و کماند بندگانی که شاکرند
🔹ﻭ ﻣﺎ ﺁﻣﻦ ﻣﻌﻪ ﺇﻻ ﻗﻠﻴﻞ
و جز اندکی ایمان نمیآورند
پس نهتنها اکثریت نشانهی حقانیت نیست، بلکه در موارد زیادی اکثریت برخلاف معیارهای درست رفتار میکنند.🍃🍃🍃
باید صراط مستقیم را شناخت
اگر شناختی
راه درستِ خودت را برو
🌹🌹🌹🌹🌹
*مقاله* ...؛
درباره سفر پاپ به عراق.
*اگر مسیح(ع) در میان ما بود ...(یادداشت روز)*
۱- سفر پاپ فرانسیس، رهبر کاتولیکهای جهان به کشور عراق اگر چه به تنهایی برای رسانههای خبری دنیا، یک خبر پُر جاذبه بود ولی آنچه به این خبر اهمیت بیشتری بخشیده و آن را به خبر اول بسیاری از رسانهها تبدیل کرده است، خبر ملاقات ایشان با حضرت آیتاللهسیستانی، مرجع عالیقدر جهان تشیع بود که صبح دیروز در نجفاشرف و در منزل حضرت آیتالله سیستانی (حفظهالله تعالی) صورت پذیرفت. کانونهای مذهبی و مجامع سیاسی جهان پیشبینی میکردند که در این ملاقات مسائل با اهمیت و تعیینکنندهای مطرح شود چرا که حضرت آیتالله سیستانی به عنوان یکی از مراجع برجسته و عالیقدر جهان تشیع که به دفاع از کیان اسلام شهره هستند و پاپ فرانسیس که رهبری کاتولیکهای جهان را برعهده دارد، دو سوی این ملاقات بودند.
۲- خانه کوچک و محقر حضرت آیتالله سیستانی، شاید برای پاپ اولین پیام این ملاقات بود. یکی از مراجع بزرگوار شیعه که از اقتدار و اقبال فراوانی در عراق برخوردار است در حالی به زندگی در یک خانه کوچک و محقر بسنده کرده است که کاخهای افسانهای و اشرافی صدام در آن کشور زبانزد این و آن است.
۳- رهبر کاتولیکهای جهان در حالی با امنیت کامل وارد عراق میشود و به دیدار حضرت آیتالله سیستانی میرود که چندی قبل تروریستهای تکفیری ساخت آمریکا، با پشتیبانیِ افشاء شده ائتلاف غربی و عبری و عربی، مردم مظلوم این دیار را به خاک و خون کشیده بودند ولی با فتوای جهاد حضرت آیتالله سیستانی جوانان پاکباخته عراق تحت فرماندهی حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی مهندس و سایر همرزمانشان تروریستهای تکفیری داعش را قلع و قمع کرده و خاک مقدس عراق و مردم این کشور اعم از شیعه و سنی و مسیحی را از چنگال خونریز آن جرثومههای فساد و تباهی
نجات داده بودند.
۴- پاپ فرانسیس در حالی به عنوان میهمان حضرت آیتالله سیستانی و مردم عراق وارد این کشور شده و با تکریم و احترام از ایشان پذیرایی میشود، که آمریکا نه فقط حرمت حاج قاسم سلیمانی، میهمان بزرگوار و فداکار مردم عراق را نگاه نداشته بود بلکه ناجوانمردانه و دزدانه خون پاک و مطهر او و میزبانش، شهید ابو مهدی مهندس را که اصلیترین نقش را در مقابله با تروریستهای تکفیری داشتند، بر زمین ریخته بود.
۵- نه تنها مردم مسلمان عراق، امنیت امروز خود را مدیون حضرت آیتالله سیستانی مرجعیت بزرگوار و حشدالشعبی و شهید سلیمانی و شهید ابومهدی و ... هستند بلکه آسایش و آرامش مسیحیان عراق و ماندگاری کلیساها در این کشور نیز حاصل پاکبازی و ایثار آنهاست. در بخشی از بیانیه دفتر حضرت آیتالله سیستانی که درباره ملاقات دیروز حضرت ایشان منتشر شده به این نکته اشاره شده و آمده است: « وی [حضرت آیتالله سیستانی] بر اهتمام خود به شهروندان مسیحی که مانند همه عراقیها در امنیت و صلح و کاملاً مطابق با حقوق اساسی خود زندگی میکنند تأکید کرد و به بخشی از نقشی که مرجعیت دینی در محافظت از آنها و همه کسانی که در حوادث سالهای گذشته مورد ظلم و آسیب قرار گرفتهاند، اشاره کرد. به ویژه در دورهای که تروریستها مناطق وسیعی را در چندین استان عراق تصرف کردند و در آنجا اقدامات جنایتکارانه انجام دادند».
۶- و بالاخره *این ملاقات، ماجرای ملاقات حضرت امام - رضوان الله تعالی علیه- با «اسقف هانیبال بوگینینی» نماینده پاپ ژان پل دوم را به خاطر میآورد* که اشارهای گذرا به آن خالی از لطف نیست؛👇🏾
حضرت امام(ره) در آن ملاقات برای پاپ ژان پل دوم پیامی فرستادند که متاسفانه از سوی جناب پاپ بیپاسخ ماند. *امام خمینی(ره) از پاپ پرسیده بودند اگر حضرت مسیح علیهالسلام در میان ما بود و تخاصم و جنایات آمریکا علیه ایران و مردم ایران را مشاهده میفرمود، جانب ما را میگرفت و یا جانب آمریکا را؟* متن سخن حضرت امام، اینگونه است:
« اگر عیسی مسیح الآن بود پیش ما، آقای پاپ و سایر رؤسای روحانی احتمال این را میدادند که او متصل بشود به کارتر و به شاه مخلوع و این ملت مظلوم را رها کند؟! این احتمال را آقای پاپ یا سایر روحانیون مسیح، روحانیون همه مذاهب این را احتمال میدادند که اگر عیسی مسیح بیاید در بین ماها، این به طایفه مظلومین متصل میشود یا به طایفه ظالمها؟ ...قاعده این است که - به حسب مذهب مسیح من حرف میزنم، به حسب مقام مسیح من دارم میگویم- مقام بزرگ مسیح این اقتضا را میکند که اعتراض کند به ظالم، ظالم را از ظلمش باز دارد. شما هم که روحانیت مسیح هستید و ملتها هم که تابع حضرت مسیح هستند، آن ملتها هم باید تبعیت از
حضرت مسیح بکنند. مگر ملتها هم عقیدهشان بر این است که حضرت مسیح نعوذبالله موافق با ظالم هست؟! و مخالف با مظلوم؟! و من گمان ندارم یک نفر مسیحی پیدا بشود یک همچو حرفی بزند». (۸ آذر ۵۸ ).
گفتنی است حضرت امام(ره) در تاریخ ۴ دی ماه ۵۸ نیز در
جمع روحانیون مسیحی با اشاره به نمونههایی از جنایات آمریکا فرموده بودند؛ «آیا آقای پاپ مطلع از این مسائل هست و ما را محکوم میکند؟ یا به او بد مسائل را میرسانند؟ اگر مطلع هست وای به حال ما و وای به حال مسیحیت و وای به حال علمای مسیح، و اگر مطلع نیست وای به حال واتیکان»!
۷- جنایات آمریکا علیه مردم شریف عراق به اندازهای گسترده و پُر تکرار است که به شماره در نمیآید و فهرست آن نیز «مثنوی هفتاد من کاغذ» است. اکنون انتظار آن است که پاپ فرانسیس بعد از ملاقات با
حضرت آیتالله سیستانی و مشاهده دلشوره و دغدغه اصلی ایشان که مبارزه با ظلم و تباهی و نجات انسانها از قدرتهای استکباری خونریز و غارتگر است، برای پرسش بیپاسخ مانده خمینی کبیر (رضوان الله تعالی علیه) که به یقین پرسش حضرت آیتالله سیستانی (حفظهالله تعالی) نیز هست، پاسخی شایسته و بایسته بیابند ... اگر حضرت مسیح علیهالسلام در میان ما بود، جنایات بیشمار آمریکا و برخی دیگر از کشورهای غربی که داعیه پیروی از حضرت مسیح(ع) را دارند، میدید آیا سکوت و بیطرفی بر میگزید و با سکوت خود جانب آمریکا و سایر قدرتهای استکباری را میگرفت و یا به حمایت و دفاع از ملتهای مظلوم بر میخاست؟ و جناب پاپ فرانسیس در جایگاه رهبر کاتولیکهای جهان به کدام سو میرفت؟
جانب حضرت عیسی مسیح(ع) را میگرفت یا ...؟!
حسین شریعتمداری
۲۰ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۲:۰۵
کد خبر : ۶۲۳۷۹۰۴
گروه : فرهنگی هنری » قرآن و عترت
چهل حدیث از حضرت امام کاظم (ع)
به مناسبت ولادت حضرت موسی بن جعفر علیهالسلام امام هفتم شیعیان چهل حدیث گهربار این حضرت (ع) را در این گزارش بخوانید.
به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ به مناسبت ولادت حضرت موسی بن جعفر علیهالسلام امام هفتم شیعیان چهل حدیث گهربار این حضرت (ع) را در این گزارش بخوانید.
1- تعقّل و معرفت
«ما بَعَثَ اللّهُ أَنْبِیاءَهُ وَ رُسُلَهُ إِلی عِبادِهِ إِلاّ لِیعْقِلُوا عَنِ اللّهِ، فَأَحْسَنُهُمُ اسْتِجابَهً أَحْسَنُهُمْ مَعْرِفَةً لِلّهِ، وَ أَعْلَمُهُمْ بِأَمْرِ اللّهِ أَحْسَنُهُمْ عَقْلاً وَ أَعْقَلُهُمْ أَرْفَعُهُمْ دَرَجَةً فِی الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ.»:
خداوند پیامبران و فرستادگانش را به سوی بندگانش بر نینگیخته، مگر آن كه از طرف خدا تعقّل كنند. پس نیكوترینشان از نظر پذیرش، بهترینشان از نظر معرفت به خداست، و داناترینشان به كار خدا، بهترینشان از نظر عقل است، و عاقلترین آنها، بلند پایه ترینشان در دنیا و آخرت است.
2- حجّت ظاهری و باطنی
«إِنَّ لِلّهِ عَلَی النّاسِ حُجَّتَینِ، حُجَّةً ظاهِرَةً وَ حُجَّةً باطِنَةً، فَأمّا الظّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الاَْنْبِیاءُ وَ الاَْئِمَّةُ وَ أَمَّا الْباطِنَةُ فَالْعُقُولُ.»:
همانا برای خداوند بر مردم دو حجّت است، حجّت آشكار و حجّت پنهان، امّا حجّت آشكار عبارت است از: رسولان و پیامبران و امامان; و حجّت پنهانی عبارت است از عقول مردمان.
3- صبر و گوشهگیری از اهل دنیا
«أَلصَّبْرُ عَلَی الْوَحْدَةِ عَلامَةُ قُوَّةِ الْعَقْلِ، فَمَنْ عَقَلَ عَنِ اللّهِ تَبارَكَ وَ تَعالی إِعْتَزَلَ أَهْلَ الدُّنْیا وَ الرّاغِبینَ فیها وَ رَغِبَ فیما عِنْدَ رَبِّهِ وَ كانَ اللّهُ آنِسَهُ فِی الْوَحْشَةِ وَ صاحِبَهُ فِی الْوَحْدَةِ، وَ غِناهُ فِی الْعَیلَةِ وَ مُعِزَّهُ فی غَیرِ عَشیرَة.»:
صبر بر تنهایی، نشانه قوّت عقل است، هر كه از طرف خداوند تبارك و تعالی تعقّل كند از اهل دنیا و راغبین در آن كناره گرفته و بدانچه نزد پروردگارش است رغبت نموده، و خداوند در وحشت انیس اوست و در تنهایی یار او، و توانگری اوست در نداری و عزّت اوست در بیتیره و تباری .
4- عاقلان آیندهنگر
«إِنَّ الْعُقَلاءَ زَهَدُوا فِی الدُّنْیا وَ رَغِبُوا فِیالاْخِرَةِ لاَِنَّهُمْ عَلِمُوا أَنَّ الدُّنْیا طالِبَةٌ وَ مَطْلُوبَةٌ وَ الاْخِرَةُ طالِبَةٌ وَ مَطْلُوبَةٌ مَنْ طَلَبَ الاْخِرَةَ طَلَبَتْهُ الدُّنْیا حَتّی یسْتَوْفی مِنْها رِزْقَهُ، وَ مَنْ طَلَبَ الدُّنْیا طَلَبَتْهُ الاْخِرَةُ فَیأْتیهِ الْمَوْتُ فَیفْسِدُ عَلَیهِ دُنْیاهُ وَ آخِرَتَهُ.»:
به راستی كه عاقلان، به دنیا بیرغبتند و به آخرت مشتاق; زیرا میدانند كه دنیا خواهانست و خواسته شده و آخرت هم خواهانست و خواسته شده، هر كه آخرت خواهد دنیا او را بخواهد تا روزی خود را از آن دریافت كند، و هر كه دنیا را خواهد آخرتش به دنبال است تا مرگش رسد و دنیا و آخرتش را بر او تباه كند.
5- تضرّع برای عقل
«مَنْ أَرادَ الْغِنی بِلا مال وَ راحَةَ الْقَلْبِ مِنَ الْحَسَدِ وَ السَّلامَةَ فِی الدّینِ فَلْیتَضَّرَعْ إِلَی اللّهِ فی مَسْأَلَتِهِ بِأَنْ یكْمِلَ عَقْلَهُ، فَمَنْ عَقَلَ قَنَعَ بِما یكْفیهِ وَ مَنْ قَنَعَ بِما یكْفیهِ اسْتَغْنی وَ مَنْ لَمْ یقْنَعْ بِما یكْفیهِ لَمْ یدْرِكِ الْغِنی أَبَدًا.»:
هر كس بینیازی خواهد بدون دارایی، و آسایش دل خواهد بدون حسد، و سلامتی دین طلبد، باید به درگاه خدا زاری كند و بخواهد كه عقلش را كامل كند، هر كه خرد ورزد، بدانچه كفایتش كند قانع باشد. و هر كه بدانچه او را بس باشد قانع شود، بینیاز گردد. و هر كه بدانچه او را بس بُوَد قانع نشود، هرگز به بینیازی نرسد.
6- دیدار با مؤمن برای خدا
«مَنْ زارَ أَخاهُ الْمُؤْمِنَ لِلّهِ لا لِغَیرِهِ، لِیطْلُبَ بِهِ ثَوابَ اللّهِ وَ تَنَجُّزَ ما وَعَدَهُ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ وَكَّلَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ بِهِ سَبْعینَ أَلْفِ مَلَك مِنْ حینَ یخْرُجُ مِنْ مَنْزِلِهِ حَتّی یعُودَ إِلَیهِ ینادُونَهُ: أَلا طِبْتَ وَ طابَتْ لَكَ الْجَنَّةُ، تَبَوَّأْتَ مِنَ الْجَنَّةِ مَنْزِلاً.»:
هر كس ـ فقط برای خدا نه چیز دیگر ـ به دیدن برادر مؤمنش رود تا به پاداش و وعده های الهی برسد، خداوند متعال، از وقت خروجش از منزل تا برگشتن او، هفتاد هزار فرشته بر او گمارد كه همه ندایش كنند: هان! پاك و خوش باش و بهشت برایت پاكیزه باد كه در آن جای گرفتی.
7- مروّت، عقل و بهای آدمی
«لا دینَ لِمَنْ لا مُرُوَّةَ لَهُ، وَ لا مُرُوَّةَ لِمَنْ لا عَقْلَ لَهُ، وَ إِنَّ أَعْظَمَ النّاسِ قَدْرًا الَّذی لایرَی الدُّنْیا لِنَفْسِهِ خَطَرًا، أَما إِنَّ أَبْدانَكُمْ لَیسَ لَها ثَمَنٌ إِلاَّ الْجَنَّةَ، فَلا تَبیعوها بِغَیرِها.
كسی
كه جوانمردی ندارد، دین ندارد; و هر كه عقل ندارد، جوانمردی ندارد. به راستی كه باارزشترین مردم كسی است كه دنیا را بری خود مقامی نداند، بدانید كه بهای تن شما مردم، جز بهشت نیست، آن را جز بدان مفروشید.
8- حفظ آبروی مردم
«مَنْ كَفَّ نَفْسَهُ عَنْ أَعْراضِ النّاسِ أَقالَهُ اللّهُ عَثْرَتَهُ یوْمَ الْقِیمَةِ وَ مَنْ كَفَّ غَضَبَهُ عَنِ النّاسِ كَفّ
َ اللّهُ عَنْهُ غَضَبَهُ یوْمَ الْقِیمَةِ.»:
هر كه خود را از ریختن آبروی مردم نگه دارد، خدا در روز قیامت از لغزشش میگذرد، و هر كه خشم خود را از مردم باز دارد، خداوند در روز قیامت خشمش را از او باز دارد.
9- عوامل نزدیكی و دوری به خدا
«أَفْضَلُ ما یتَقَرَّبُ بِهِ الْعَبْدُ إِلَی اللّهِ بَعْدَ الْمَعْرَفَةِ بِهِ الصَّلاةُ وَ بِرُّ الْوالِدَینِ وَ تَرْكُ الْحَسَدِ وَ الْعُجْبِ وَ الْفَخْرِ.»:
بهترین چیزی كه به وسیله آن بنده به خداوند تقرّب میجوید، بعد از شناختن او، نماز و نیكی به پدر و مادر و ترك حسد و خودبینی و نیز ترک به خود بالیدن است.
10- عاقل دروغ نمیگوید
«إِنَّ الْعاقِلَ لا یكْذِبُ وَ إِنْ كانَ فیهِ هَواهُ.»:
همانا كه عاقل دروغ نمیگوید، گرچه طبق میل و خواسته او باشد.
11- حكمت كمگویی و سكوت
«قِلَّةُ الْمَنْطِقِ حُكْمٌ عَظیمٌ، فَعَلَیكُمْ بِالصَّمْتِ، فَإِنَّهُ دَعَةٌ حَسَنَةٌ وَ قِلَّةُ وِزْر، وَ خِفَّةٌ مِنَ الذُّنُوبِ.»:
كمگویی، حكمت بزرگی است، بر شما باد به خموشی كه شیوه نیكو و سبك بار و سبب تخفیف گناه است.
12- هرزهگویی بیحیا
«إِنَّ اللّهَ حَرَّمَ الْجَنَّةَ عَلی كُلِّ فاحِش قَلیلِ الْحَیاءِ لا یبالی ما قالَ وَ لا ما قیلَ لَهُ.»:
همانا خداوند بهشت را بر هر هرزه گوِ كم حیا كه باكی ندارد چه میگوید و یا به او چه گویند، حرام گردانیده است.
13- متكبّر، داخل بهشت نمیشود
«إِیاكَ وَ الْكِبْرَ، فَإِنَّهُ لا یدْخُلِ الْجَنَّةَ مَنْ كانَ فی قَلْبِهِ مِثْقالُ حَبَّة مِنْ كِبْر.»:
از كبر و خودخواهی بپرهیز، كه هر كسی در دلش به اندازه دانه كبر باشد، داخل بهشت نمیشود.
14- تقسیم كار در شبانهروز
«إِجْتَهِدُوا فی أَنْ یكُونَ زَمانُكُمْ أَرْبَعَ ساعات:ساعَةً لِمُناجاةِ اللهِ، وَساعَةً لاَِمْرِالْمَعاشِ، وَساعَةً لِمُعاشَرَةِ الاِْخْوانِ والثِّقاةِ الَّذینَ یعَرِّفُونَكُمْ عُیوبَكُمْ وَیخَلِّصُونَ لَكُمْ فِی الْباطِنِ، وَساعَةً تَخْلُونَ فیها لِلَذّاتِكُمْ فی غَیرِ مُحَرَّم وَبِهذِهِ السّاعَةِ تَقْدِروُنَ عَلَی الثَّلاثِ ساعات.»:
بكوشید كه اوقات شبانه روز شما چهار قسمت باشد:1 ـ قسمتی برای مناجات با خدا، 2 ـ قسمتی برای تهیه معاش، 3 ـ قسمتی برای معاشرت با برادان و افراد مورد اعتماد كه عیبهای شما را به شما میفهمانند و در دل به شما اخلاص میورزند، 4 ـ و قسمتی را هم در آن خلوت میكنید برای درك لذّتهای حلال [و تفریحات سالم] و به وسیله انجام این قسمت است كه بر انجامِ وظایف آن سه قسمت دیگر توانا میشوید.
15- همنشینی با دیندار و عاقل خیرخواه
«مُجالَسَةُ أَهْلِ الدّینِ شَرَفُ الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ، وَ مُشاوَرَةُ الْعاقِلِ النّاصِحِ یمْنٌ وَ بَرَكَةٌ وَ رُشْدٌ وَ تَوْفیقٌ مِنَ اللّهِ، فَإِذا أَشارَ عَلَیكَ الْعاقِلُ النّاصِحُ فَإِیاكَ وَ الْخِلافَ فَإِنَّ فی ذلِكَ الْعَطَبَ.»:
همنشینی اهل دین، شرف دنیا و آخرت است، و مشورت با خردمندِ خیرخواه، یمن و بركت و رشد و توفیق از جانب خداست، چون خردمند خیرخواه به تو نظری داد، مبادا مخالفت كنی كه مخالفتش هلاكت بار است.
16- پرهیز از اُنس زیاد با مردم
«إِیاكَ وَ مُخالَطَةَ النّاسِ وَ الاُْنْسَ بِهِمْ إِلاّ أَنْ تَجِدَ مِنْهُمْ عاقِلاً وَ مَأْمُونًا فَآنِسْ بِهِ وَ اهْرُبْ مِنْ سایرِهِمْ كَهَرْبِكَ مِنَ السِّباعِ الضّارِیةِ.»:
بپرهیز از معاشرت با مردم و انس با آنان، مگر اینكه خردمند و امانتداری در میان آنها بیابی كه [در این صورت] با او انس گیر و از دیگران بگریز، به مانند گریز تو از درندههای شكاری.
17- نتیجه حبِّ دنیا
«مَنْ أَحَبَّ الدُّنْیا ذَهَبَ خَوْفُ الاْخِرَةِ مِنْ قَلْبِهِ وَ ما أُوتِی عَبْدٌ عِلْمًا فَازْدادَ لِلدُّنیا حُبًّا إِلاَّ ازْدادَ مِنَ اللّهِ بُعْدًا وَ ازْدادَ اللّهُ عَلَیهِ غَضَبًا.»:
هر كه دنیا را دوست بدارد، خوف آخرت از دلش برود، و به بندهای دانشی ندهند كه به دنیا علاقهمندتر شود، مگر آن كه از خدا دورتر و مورد خشم او قرار گیرد.
18- پرهیز از طمع و تكیه بر توكّل
«إِیاكَ وَ الطَّمَعَ، وَ عَلَیكَ بِالْیأْسِ مِمّا فی أَیدِی النّاسِ، وَ أَمِتِ الطَّمَعَ مِنَ الَْمخْلُوقینَ، فَإِنَّ الطَّمَعَ مِفْتاحٌ لِلذُّلِّ، وَ اخْتِلاسُ الْعَقْلِ وَاخْتِلاقُ الْمُرُوّاتِ، وَ تَدْنیسُ الْعِرْضِ وَ الذَّهابُ بِالْعِلْمِ. وَ عَلَیكَ بِالاِْعْتِصامِ بِرَبِّكَ وَ التَّوَكُّلِ عَلَیهِ.
از طمع بپرهیز، و بر تو باد به ناامیدی از آ
مردم باشد بر خدا توكّل نماید.
35- ترقّی، نه درجا زدن
«مَنِ اسْتِوی یوْماهُ فَهُوَ مَغْبُونٌ، وَ مَنْ كانَ آخِرُ یوْمَیهِ شَرَّهُما فَهُوَ مَلْعُونٌ وَ مَنْ لَمْ یعْرِفِ الزِّیادَةَ فی نَفْسِهِ فَهُوَ فی نُقْصان، وَ مَنْ كانَ إِلَی النُّقْصانِ فَالْمَوْتُ خَیرٌ لَهُ مِنَ الْحَیاةِ.»:
كسی كه دو روزش مساوی باشد، مغبون است، و كسی كه دومین روزش، بدتر از روز اوّلش باشد ملعون است، و كسی كه در خودش افزایش نبیند در نقصان است، و كسی كه در نقصان است مرگ برای او بهتر از زندگی است.
36- خیررسانی به دیگران
«إِنَّ مِنْ أَوْجَبِ حَقِّ أَخیكَ أَنْ لا تَكْتُمَهُ شَیئًا ینْفَعُهُ لاَِمْرِ دُنْیاهُ وَ لاَِمْرِ آخِرَتِهِ.»:
همانا واجبترین حقّ برادرت بر تو آن است كه چیزی را كه سبب نفع دنیا و آخرت اوست، از او پنهان و پوشیده نداری.
37- پرهیز از شوخی
«إِیاكَ وَ الْمِزاحَ فَإِنَّهُ یذْهَبُ بِنُورِ إِیمانِكَ.»:
از شوخی [بی مورد] بپرهیز، زیرا كه شوخی، نور ایمان تو را میبرد.
38- پند پدیدهها
«ما مِنْ شَیء تَراهُ عَیناكَ إِلاّ وَ فیهِ مَوْعِظَةٌ.»:
چیزی نیست كه چشمانت آن را بنگرد، مگر آن كه در آن پند و اندرزی است.
39- رنج نادیده، نیكی را نمیفهمد
«مَنْ لَمْ یجِدْ لِلاِْساءَةِ مَضَضًا لَمْ یكُنْ عِنْدَهُ لِلاِْحْسانِ مَوْقِعٌ.»:
كسی كه مزه رنج و سختی را نچشیده، نیكی و احسان در نزد او جایگاهی ندارد.
40- محاسبه اعمال
«لَیسَ مِنّا مَنْ لَمْ یحاسِبْ نَفْسَهُ فی كُلِّ یوْم فَإِنْ عَمِلَ حَسَنـًا اسْتَزادَ اللّهَ وَ إِنْ عَمِلَ سَیئًا اسْتَغْفَرَ اللّهَ مِنْهُ وَ تابَ إِلَیهِ.»:
از ما نیست كسی كه هر روز حساب خود را نكند، پس اگر كار نیكی كرده است از خدا زیادی آن را بخواهد، و اگر در آن كار بدی كرده، از خدا آمرزش طلب نموده و به سوی او توبه نماید.
انتهای پیام/
اشتراک گذاری
https://www.yjc.ir/00QAlM
مطالب پیشنهادی وب
مطالب مرتبط
حدیث امام علی(ع) درباره بی نیازی مردم به طلا و نقره
چرا به حضرت موسی بن جعفر (ع) باب الحوائج می گویند؟
نگاهی به زندگی امام موسی کاظم (ع)
بسته شعری درباره ولادت امام موسی کاظم(ع)
زیارت جامعه کبیره+صوت
چهل حدیث نورانی از امام هادی(علیه السلام)
نگاهی به زندگی امام هادی(ع)
تجلیل از صدای ماندگار ابوالقاسم موسوی قهار
تصاویر هوایی زیبا از کاظمین در سالروز شهادت امام جواد (ع) + فیلم
پست اینستاگرامی نوه امام به مناسبت شهادت امام موسی کاظم(ع)
نبش قبر نوه حضرت موسی کاظم(ع)توسط داعش+عکس
دانلود کنید: خصوصیات و زندگی نامه امام کاظم علیه السلام
تصاویر دیده نشده از زندان امام موسی کاظم(ع)
هفتم ماه صفر ولادت امام کاظم(ع) یا شهادت امام حسن(ع)؟
ویژه برنامههای ميلاد باب الحوائج (ع)
ويژه برنامه ميلاد حضرت امام موسي كاظم(ع) در رادیو فصلی مهر
برچسب ها
چهل حدیث ، امام موسی کاظم ، ولادت امام موسی ، امانتداری
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر:
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
|
|
۲۲:۴۹ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۰
عالی
ناشناس
|
|
۲۲:۴۹ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۰
عالی
کليه حقوق اين سايت متعلق به باشگاه خبرنگاران بوده و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: ایران سامانه
نچه در دست مردم است، طمع را از مخلوقین ببُر كه طمع، كلیدِ خواری است، طمع، عقل را میرباید و مردانگی را نابود میكند و آبرو را میآلاید و دانش را از بین میبرد. بر تو باد كه به پروردگارت پناه بری و بر او توكّل كنی.
19- نتایج امانتداری و راستگویی
«أَداءُ الأَمانَةِ وَ الصِّدْقُ یجْلِبانِ الرِّزْقَ، وَ الْخِیانَةُ وَ الْكِذْبُ یجْلِبانِ الْف
َقْرَ وَ النِّفاقَ.»:
امانتداری و راستگویی، سبب جلب رزق و روزیاند، و خیانت و دروغگویی، سبب جلب فقر و دورویی.
20- سقوطِ برتری جوی
«إِذا أَرادَ اللّهُ بِالذَّرَّةِ شَرًّا أَنْبَتَ لَها جَناحَینِ، فَطارَتْ فَأَكَلَهَا الطَّیرُ.»:
هر گاه خداوند بدی مورچه را بخواهد، به او دو بال میدهد كه پرواز كند تا پرندهها او را بخورند.
21- حقگویی و باطل ستیزی
«إِتَّقِ اللّهَ وَ قُلِ الْحَقَّ وَ إِنْ كانَ فیهِ هَلاكُكَ فَإِنَّ فیهِ نَجاتُكَ إِتَّقِ اللّهَ وَدَعِ الْباطِلَ وَ إِنْ كانَ فیهِ نَجاتُكَ، فَإِنَّ فیهِ هَلاكُكَ.»:
از خدا بترس و حقّ را بگو، اگرچه نابودی تو در آن باشد. زیرا كه در واقع، نجات تو در آن است. از خدا بترس و باطل را واگذار، اگرچه نجات تو در آن باشد، زیرا كه در واقع، نابودی تو در آن است.
22- تناسب بلا و ایمان
«أَلْمُؤْمِنُ مِثْلُ كَفَّتَی الْمیزانِ كُلَّما زیدَ فی إِیمانِهِ زیدَ فی بَلائِهِ.»:
مؤمن همانند دو كفّه ترازوست، هر گاه به ایمانش افزوده گردد، به بلایش افزوده گردد.
23- كفّاره خدمت به حاكمان
«كَفّارَةُ عَمَلِ السُّلْطانِ أَلاِْحْسانُ إِلَی الاِْخْوانِ.»:
كفّاره كارمندی سلطان، احسان به برادران دینی است.
24- نافله و تقرّب
«صَلاةُ النَّوافِلِ قُرْبانٌ اِلَی اللّهِ لِكُلِّ مُؤْمِن... .»:
نماز نافله راه نزدیك شدن هر مؤمنی به خداوند است... .
25- اصلاح و گذشت
«ینادی مُناد یوْمَ القِیمَةِ: أَلا مَنْ كانَ لَهُ عَلَی اللّهِ أَجْرٌ فَلْیقُمْ، فَلا یقُومُ إِلاّ مَنْ عَفَی وَ أَصْلَحَ، فَأَجْرُهُ عَلَی اللّهِ.»:
نداكنندهای در روز قیامت ندا میكند: آگاه باشید، هر كه را بر خدا مزدی است برخیزد، و برنمیخیزد، مگر كسی كه گذشت كرده و اصلاح بین مردم نموده باشد، پس پاداشش با خدا خواهد بود.
26- بهترین صدقه
«عَوْنُكَ لِلضَّعیفِ مِنْ أَفْضَلِ الصَّدَقَةِ.»:
كمك كردنت به ناتوان از بهترین صدقه است.
27- سختی ناحقّ
«یعْرِفُ شِدَّةَ الْجَوْرِ مَنْ حُكِمَ بِهِ عَلَیهِ.»:
سختی ناحقّ را آن كس شناسد كه بدان محكوم گردد.
28- گناهان تازه، بلاهای تازه
«كُلَّما أَحْدَثَ الناسُ مِنَ الذُّنُوبِ مالَمْ یكُونُوا یعْمَلُونَ أَحْدَثَ اللّهُ لَهُمْ مِنَ الْبَلاء ما لَمْ یكُونُوا یعُدُّونَ.»:
هر گاه مردم گناهان تازه كنند كه نمیكردند، خداوند بلاهایی تازه به آنها دهد كه به حساب نمیآوردند.
29- كلید بصیرت
«تَفَقَّهُوا فی دینِ اللّهِ فَإِنَّ الْفِقْهَ مِفْتاحُ الْبَصیرَةِ، وَ تَمامُ الْعِبادَةِ وَ السَّبَبُ إِلَی الْمَنازِلِ الرَّفیعَةِ وَ الرُّتَبِ الْجَلیلَةِ فِی الدّینِ وَ الدُّنْیا، وَ فَضْلُ الْفَقیهِ عَلَی الْعابِدِ كَفَضْلِ الشَّمْسِ عَلَی الْكَواكِبِ، وَ مَنْ لَمْ یتَفَقَّهْ فی دینِهِ لَمْ یرْضَ اللّهُ لَهُ عَمَلاً.»:
در دین خدا دنبال فهم عمیق باشید، زیرا كه فهم عمیقِ دین، كلید بصیرت و بینایی و كمال عبادت و سبب تحصیل درجات بلند و مراتب بزرگ در امور دین و دنیاست.
و برتری فقیه بر عابد، مانند برتری آفتاب است بر كواكب، و كسی كه در دینش فهم عمیق نجوید، خداوند هیچ عملی را از او نپسندد.
30- دنیا، بهترین وسیله
«إِجْعَلُوا لاَِنْفُسِكُمْ حَظًّا مِنَ الدُّنْیا بِإِعْطائِها ما تَشْتَهی مِنَ الْحَلالِ وَ ما لا یثْلِمُ الْمُرُوَّةَ وَ ما لا سَرَفَ فیهِ، وَ اسْتَعینُوا بِذلِكَ عَلی أُمُورِ الدّینِ، فَإِنَّهُ رُوِی «لَیسَ مِنّا مَنْ تَرَكَ دُنْیاهُ لِدینِهِ أَوْ تَرَكَ دینَهُ لِدُنْیاهُ».»:
برای خود بهره ی از دنیا برگیرید و آنچه خواهش حلال باشد و رخنه در جوانمردی ایجاد نكند و اسراف نباشد منظور دارید، و به این وسیله بری انجام امور دین یاری جویید. زیرا كه روایت شده است: «از ما نیست كسی كه دنیایش را برای دینش ترك گوید یا دینش را برای دنیایش رها سازد.»
31- انتظار فَرَج
«أَفْضَلُ الْعِبادَةِ بَعْدَ الْمَعْرِفَةِ إِنْتِظارُ الْفَرَجِ.»:
بهترین عبادت بعد از شناخت خداوند، انتظار فَرَج و گشایش است.
32- مِهرورزی با مردم
«أَلتَّوَدُّدُ إِلَی النّاسِ نِصْفُ الْعَقْلِ.»:
مِهرورزی و دوستی با مردم، نصف عقل است.
33- پرهیز از خشم
«مَنْ كَفَّ غَضَبَهُ عَنِ النّاسِ كَفَّ اللّهُ عَنْهُ عَذابَ یوْمِ الْقِیمَةِ.»:
هر كه خشم خود را از مردم باز دارد، خداوند عذاب روز قیامت را از او باز میدارد.
34- قویترین مردم
«مَنْ أَرادَ أَنْ یكُونَ أَقْوَی النّاسِ فَلْیتَوَكَّلْ عَلَی اللّهِ.»:
هر كه میخواهد كه قویترین
🌸 سلام بر ابراهیم
💥قسمت بیست و چهارم : نماز اول وقت
✔️ راوی : جمعی از دوستان شهید
🔸محور همه فعاليت هايش #نماز بود. ابراهيم در سخت ترين شرايط نمازش را اول وقت ميخواند. بيشتر هم به #جماعت و در مسجد. ديگران را هم به نماز جماعت دعوت ميکرد.
مصداق اين #حديث بود كه اميرالمؤمنين ميفرمايند: هر که به مسجد رفت و آمد کند از موارد زير بهره ميگيرد: «برادري که در راه خدا با او رفاقت کند، علمي تازه، رحمتي که در انتظارش بوده، پندي که از هلاکت نجاتش دهد، سخني که موجب هدايتش شود و ترک #گناه. »
🔸ابراهيم حتي قبل از انقلاب، نمازهاي صبح را در #مسجد و به جماعت ميخواند.
رفتار او ما را به ياد جمله معروف شهيد رجائي مي انداخت؛ «به نماز نگوئيد کار دارم ، به کار بگوئيد وقت #نماز است. »
بهترين مثال آن، نمازجماعت در گود #زورخانه بود. وقتي كار #ورزش به اذان ميرسيد، ورزش را قطع ميکرد و نماز جماعت را بر پا مينمود.
🔸بارها در مسير سفر، يا در #جبهه، وقتي موقع اذان ميشد، ابراهيم اذان ميگفت و با توقف خودرو، همه را تشويق به نماز جماعت ميکرد. صداي رساي ابراهيم و اذان زيباي او همه را مجذوب خود ميکرد.
او مصداق اين کلام نوراني #پيامبر اعظم بود که ميفرمايند: «خداوند وعده فرموده؛ مؤذن و فردي که وضو ميگيرد و در نماز جماعت مسجد شرکت ميکند، بدون حساب به #بهشت ببرد. »
🔸ابراهيم در همان دوران با بيشتر بچه هاي مساجد محل رفيق شده بود.
او از دوران جواني يک عبا براي خودش تهيه کرده بود و بيشتر اوقات با #عبا نماز ميخواند.
٭٭٭
🔸سال 1359 بود. برنامه #بسيج تا نيمه شب ادامه يافت. دو ساعت مانده به اذان صبح کار بچه ها تمام شد.
ابراهيم بچه ها را جمع کرد. از خاطرات كردستان تعريف ميکرد. خاطراتش هم جالب بود هم خنده دار.
🔸بچه ها را تا اذان بيدار نگه داشت. بچه ها بعد از نماز جماعت صبح به خانه هايشان رفتند. #ابراهيم به مسئول بسيج گفت: اگر اين بچه ها، همان ساعت ميرفتند معلوم نبود براي نماز بيدار ميشدند يا نه، شما يا کار بسيج را زود تمام کنيد يا بچه ها را تا اذان صبح نگهداريدكه نمازشان قضا نشود.
٭٭٭
🔸ابراهيم روزها بسيار انسان #شوخ و بذله گويي بود. خيلي هم عوامانه صحبت ميکرد.
اما شبها معمولاً قبل از سحر بيدار بود و مشغول نماز شب ميشد. تلاش هم ميکرد اين کار مخفيانه صورت بگيرد. ابراهيم هر چه به اين اواخر نزديک ميشد. بيداري سحرهايش طولانيتر بود. گويي ميدانست در احاديث نشانه #شيعه بودن را بيداري سحر و نماز شب معرفي کرده اند.او به خواندن دعاهاي كميل و ندبه وتوسل مقيد بود. دعاها و زيارتهاي هر روز را بعد از نماز صبح ميخواند. هر روز يا زيارت #عاشورا يا سلام آخر آن را ميخواند.
هميشه آيه وجعلنا را زمزمه ميكرد. يكبار گفتم: آقا ابرام اين آيه براي محافظت در مقابل دشمن است، اينجا كه دشمن نيست!
ابراهيم نگاه معني داري كرد وگفت: دشمني بزرگتر از شيطان هم وجود دارد!؟
٭٭٭
🔸يكبار حرف از نوجوانها و اهميت به نماز بود. ابراهيم گفت: زماني كه پدرم از دنيا رفت خيلي ناراحت بودم. شب اول، بعد از رفتن مهمانان به حالت قهر از خدا نماز نخواندم و خوابيدم. به محض اينكه خوابم بُرد، در عالم رويا پدرم را ديدم! درب خانه را باز كرد. مستقيم و با عصبانيت به سمت اتاق آمد. روبروي من ايستاد. براي لحظاتي درست به چهره من خيره شد. همان لحظه از خواب پريدم. نگاه پدرم حرفهاي زيادي داشت! هنوز نماز قضا نشده بود. بلند شدم، وضو گرفتم ونمازم را خواندم.
٭٭٭
🔸از ديگر مسائلي که او بسيار اهميت ميداد نماز جمعه بود. هر چند از زماني که نمازجمعه شکل گرفت ابراهيم در کردستان و يا در جبهه ها بود.
ابراهيم هر زمان که در تهران حضور داشت در نمازجمعه شركت ميكرد.
ميگفت: شما نميدانيد نماز جمعه چقدر #ثواب و برکات دارد.
امام صادق ميفرمايند: «قدمي نيست که به سوي نمازجمعه برداشته شود، مگر اينکه خدا آتش را بر او حرام ميکند. »
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉
🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃
🌸سلام بر ابراهیم
💥قسمت بیست و پنجم : برخورد با دزد
✔️ راوی : عباس هادی
🔸نشسته بوديم داخل اتاق. مهمان داشتيم. صدايي از داخل کوچه آمد. ابراهيم سريع از پنجره نگاه کرد. شخصي موتور شوهر خواهر او را برداشته و در حال فرار بود!
بگيرش... دزد... دزد! بعد هم سريع دويد دم در. يکي از بچه هاي محل لگدي به موتور زد. دزد با موتور نقش بر زمين شد!
🔸تکه آهنِ روي زمين دست دزد را بريد و خون جاري شد. چهره دزد پر از ترس بود و اضطراب. درد ميكشيد که #ابراهيم رسيد. موتور را برداشت و روشن کرد و گفت: سريع سوار شو! رفتند درمانگاه، با همان موتور. دستش را پانسمان کردند. بعد با هم رفتند مسجد! بعد از #نماز كنارش نشست؛ چرا دزدي ميكني!؟ آخه پول حرام كه...
دزد گريه ميكرد. بعد به حرف آمد: همه اينها را ميدانم. بيكارم، زن وبچه دارم، از شهرستان آمده ام. مجبور شدم.
🔸ابراهيم فكري كرد. رفت پيش يكي از نمازگزار
مقام پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله ) و سایر انبیا علیهم السلام
بسیاری از ایات قرآن، بیانگر این حقیقت اند که پیامبر اسلام (ص) بر سایر انبیا برتری دارد و آنچه را که انبیا از خداوند تقاضا می کردند، خداوند آنها را بدون تقاضا به پیامبر اکرم (ص) عطا فرموده بود.
1. حضرت آدم(ع) طلب مغفرت کرد:«وَ اِن لَم تَغفِر لَنَا».(سوره اعراف، ایه 23)
به پیامبر اکرم (ص) مژده ی مغفرت داده شده است:«لیغفِرلَکَ اللّه». (سوره فتح، ایه 2)
2.حضرت نوح (ع) نابودی دشمنان را تقاضا کرد:«رَبِّ لاتَذَر عَلی الارضِ من الکافرین دیاراً».
( سوره نوح، ایه 26)
به پیامبر اکرم (ص) مژده مصونیت از شرّ دشمنان داد:«إنّا کَفینَاکَ المُستَهزِئِینَ».(سوره حجر،ایه 95)
3. حضرت ابراهیم(ع) از خداوند تقاضا کرد تا در روز قیامت خوار و ذلیل و رسوا نشود:«وَ لا تُخزِنی یومَ یبعَثونَ».(سوره شعراء، ایه87)به پیامبر اکرم (ص) وعده عدم خزی داده شده است:«یوم لایخزی اللّهُ النَّبِی».(سوره تحریم، ایه 8)
4. حضرت شعیب(ع) از خدا طلب فتح کرد:«رَبَّنا افَتح بَینَنَا».(سوره اعراف، ایه 89) به پیامبر اکرم (ص) مژدی نصرت داده شد:«وَ ینصُرَکَ اللّهُ».(سوره فتح، ایه 3 )
5. حضرت موسی (ع) گفت: پروردگارا! به من شرح صدر عنایت کن:«رَبِّ اشرَح لی صَدری».(سوره طه، ایه 25) به پیامبر اکرم(ص) عنایت شده بود:«أَلَم نَشرَح لَکَ صَدرَکَ».(سوره شرح، ایه 1)
6. حضرت موسی (ع) از خدا آسانی امور درخواست کرد:«وَ یسِّر لی أمرِی».(سوره طه، ایه 26) به پیامبر اکرم(ص) مژده آسان شدن کارها داده شد:«وَ نُیسِّرُکَ للیسری».(سوره اعلی، ایه 8)
7.حضرت ابراهیم (ع) در میان شعله های آتش، تنها خدا را به یاد آورد و گفت: خدا مرا بس است:«حَسبی اللهُ».(سوره توبه، ایه 129) خداوند به حبیبش فرمود: خدا تو را کفایت می کند:«یا ایها النَّبی حَسبُکَ».(سوره انفال،ایه 64)
8. حضرت ابراهیم (ع):«إنِّی ذَاهِب إلی رَبِّی؛من به سوی پروردگارم رهسپارم».(سوره صافات، آیه99).خداوند محمد (ص) را به سوی خودش برد:«سُبحانَ الَّذی أسرَی بِعَبدِهِ لَیلاً مِنَ المَسجِدِ الحَرَامِ».(سوره اسراء، ایه 1)
9. حضرت ابراهیم (ع) از خداوند درخواست کرد تا نام نیکو برایش قرار دهد:«وَاجعَل لِی لِسَانَ صِدقٍ».(سوره شعراء، ایه 84) خداوند به حبیبش فرمود: و همانا ما یاد تو و نام تو را به اوج رساندیم:«وَ رَفَعنا لَک ذِکرِکَ» .(سوره شرح، ایه 4)
10. حضرت ابراهیم (ع) به خداوند سوگند خورد:«وَ تَاللهِ لأکِیدَنَّ أصنَامَکُم».(سوره انبیاء، آیه 57) خداوند به جان پیامبرش ـ محمّد (ص) ـ قسم می خورد:«لَعمرُکَ …» .(سوره حجر، ایه 72)
11. حضرت ابراهیم (ع) با واسطه به مقام قُرب خداوند رسید:«وَ کَذلِکَ نُری إبراهیمَ مَلکُوتَ السَّماوَاتِ وَ الارضِ …».(سوره انعام،ایه 75). حبیب خدا (ص) بدون واسطه به قدری به خدا نزدیک می شود که در عقل ناید:«ثُمَّ دَنَا فَتَدلَّی.فَکَآن قاب قَوسَینِ أَو أَدنَی» .(سوره نجم،ایات 8 ـ 9)
12. حضرت ابراهیم از خداوند درخواست کرد:خدایا! خودت من و فرزندانم را از عبادت بت ها دور کن:«وَ اجنُبنی وَ بَنِی أَن نَّعبُدَ الأصنَامَ».(سوره ابراهیم،ایه 35) خداوند درباره اهل بیت پیامبرش محمّد (ص) می فرماید: همانا خداوند می خواهد که رجس و ناپاکی را از شما اهل بیت دور کند و شما را پاک و طاهر گرداند:«إنَّما یریدُ اللهُ لِیذهِبَ عَنَکُمُ الرِّجسَ أهل البَیتِ و یطَهِّرَکُم تَطهِیراً».(سوره احزاب،ایه 33) و این فضیلت، انحصاری است و جز به خاندان پیامبر(ص)به هیچ کس دیگر داده نشده است،زیرا با«إنّما» حصر شده است.
چه مقامی بالاتر از این که خداوند درباره پیامبرش می فرماید: باشد که پروردگارت تو را به مقام شایسته مبعوث نماید:«عَسَی أن یبعَثَکَ رَبَّکَ مَقَاماً مَّحمُوداً» .(سوره اسراء، ایه 79)
مرحوم علامه طباطبایی می گوید: خداوند مقام پیامبرش را«محمود» توصیف کرد، بدون این که هیچ قیدی داشته باشد و این مقامی است که همه، او را ستایش می کنند و آن کس که همه او را می ستایند بی گمان مورد پذیرش همه است و همه از او استفاده می برند و بهره می جویند. از این روی«مقام محمود» را تفسیر کرده اند به مقامی که تمام خلایق او را بر آن ثنا می گویند و آن مقام شفاعت کبری در روز قیامت است.(المیزان، ج 13،ص 175)
و کیست جز پیامبر اکرم (ص) که خداوند و فرشتگان بر او سلام و درود می فرستند، آن گاه خداوند به مؤمنان دستور می دهد که شما هم باید بر او درود بفرستید:«إنَّ اللهَ وَ مَلائِکَتَهُ یصَلُّونَ عَلَی النَّبِی یا ایهَا الَّذِینَ أمَنُوا صَلَّوا عَلیهِ و سَلِّمُوا تَسلِیماً».(سوره احزاب، ایه 56)
مجله بشارت خرداد و تیر 1384، شماره 47
می زد.
در جامعه مهدوی عبادت با نظافت هم آغوش است.
3-نور چشم او در نماز بود و آسایش و آرامش خود را در نماز می یافت.
4- ایام سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم هرماه را روزه می داشت.
5- اگر در حال نماز بود و کسی پیش او می آمد نمازش را کوتاه میکرد.
6- اگر در حال نماز بود و کودکی گریه میکرد نمازش را کوتاه میکرد.
ه- سبک برخورد با فقرا
1- با فقرا زیاد نشست و برخاست میکرد و با آنان هم غذا می شد.
2- دعوت بندگان و غلامان را می پذیرفت.
3- هدیه را قبول می کرد اگرچه به اندازه یک جرعه شیر بود.
و- سبک برخورد با خویشاوندان
1- بیش از همه صله رحم به جا می آورد.
2- به خویشاوندان خود احسان می کرد بی آنکه آنان را بر دیگران برتری دهد.
3- هرگز کسی از اطرافیان و بستگان خود را نفرین نکرد.
ض- آداب حضور بر سر سفره طعام
4- هرگز نعمتی را مذمت نکرد.
5- اندک نعمت خداوند را بزرگ می شمرد
6-هرگز از غذایی بد نگفت.
7- موقع غذا هرچه حاضر می کردند میل می فرمود.
8- بر سر غذا از همه زودتر حاضر می شد و از همه دیرتر دست می کشید.
9- تا گرسنه نمی شد غذا میل نمی کرد و قبل از سیر شدن منصرف می شد.
10-معده اش هیچ گاه دو غذا را در خود جمع نکرد.
11- تا آنجا که امکان داشت تنها غذا نمی خورد.
12- بعد از غذا دستها را می شست و روی خود می کشید.
13- وقت آشامیدن سه جرعه آب می نوشید؛ اول آنها بسم الله و آخر آنها الحمدلله.
منابع: کتاب «منتهی الآمال» محدث قمی و کتاب «مکارم الاخلاق» طبرسی
انتهای پیام/
جامعهآموزش و پرورشراه رفتناخلاقپیامبر
اخبار مرتبط
حضرت محمد(ص) پیامآور رحمت و مهربانی
۱۲:۴۱ ۱۳۹۸-۱-۱۴
http://fna.ir/dd76h8

 

از سراسر وب
مفاصلتان درد میکند؟ با این داروی گیاهی خوب میشوید
بدون نیاز به جراحی آرتروز خود را درمان کنید (فرم را پر کنید)
شماره خود را وارد کنید و این کیف چرم اصل را بگیرید
شماره خود را وارد کنید و این کیف چرم اصل را دریافت کنید
قبل از خرید ماشین از تصادفی نبودنش 100%مطمئن شو!(همین الان فرم را پرکن)
تا دیر نشده آرتروز مفاصل خود را در خانه درمان کنید
وبگردی
خدمات رایگان، هدیه ویژه امدادخودرو ایران به مناسبت مبعث حضرت رسول اکرم(ص)!
شماره خود را وارد کنید و صاحب کیف چرم بینظیر شوید!
ITSM چیست؟
شماره خود را وارد کنید و این کیف چرم بینظیر را بگیرید!
مطالب پیشنهادی
زانو درد را ریشه کن کنید (بدون نساز به دارو و جراحی)
شماره خود را وارد کنید و این کیف چرم را با 2 هدیه دریافت کنید
ماگ خاص و فانتزی رو با تخفیف از پلازیو بخر!
با این تخفیف ، روتختی نو مبارک!
خرید تلفن تحت شبکه با 11% تخفیف در پیام استور و مشاوره رایگان.کلیک کنید
خرید مودم فیبر نوری هواوی با قیمت باور نکردنی در پارس تینا! کلیک کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شدپیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

ارسال
پر بازدید ها
۱
محکومیت رفتار غیراخلاقی هواداران یک خواننده زیرزمینی در فارسمن ۱۸۰۰۰ امضایی شد/ پیگیری در دستور کار
۲
متن استعفانامه سعید محمد/ بخاطر حضور در فضای انتخاباتی استعفا میدهم
۳
با یک اقدام جهادی؛ بیمارستان رازی اهواز «نفس» کشید
۴
دستگیری اراذل و اوباش ||| محله فلاح تهران
۵
تعیین تکلیف 30 هزار معلم/ تشریح تحول در دستگاه تعلیم و تربیت توسط وزیر آموزش و پرورش
۶
پیشنهاد یک گرافیست: اعداد ساعت را فارسی کنیم + عکس
۷
جزئیات تحویل میلاد حاتمی به پلیس ایران
وبگردی
با امداد خودرو ایران هیچوقت در جاده نمیمونی! خرید اشتراک یکساله با 67هزارتومن!
باتری ماشینت تموم شده؟ رایگان شارژش کن! (اشتراک یکساله بخر)
تشخیص سالم بودن شاسی ماشین!(همین الان فرم را پر کن)
یه زمین خوب در کلاردشت برای ساخت و ساز پیدا کن!
دستگاه بخور USB، تو ماشینم باهاته!
شماره خود را وارد کنید و این کیف چرم دست دوز را بگیرید
برای همیشه از کمردرد خلاص شو! (مشاوره رایگان بگیرید)
فرصت خرید کنسول بازی با قیمت عالی رو از دست نده.کلیک کن
پر بحث ترین ها
۱
فارس من| 12000 امضا برای تدریس امربهمعروف در تلویزیون؛ سردبیر کمپین: فریضتین مثل نماز واجب است
۲
تلاش ناکام دولت برای ایجاد دوگانه «مغز» و «شکم» با هدف افزایش حقوق نجومی بگیران
۳
روحانی: وضع زندگی مردم بهویژه در حوزه معیشت مورد رضایت نیست
۴
آمریکا: منتظر پیشنهادی سازنده از طرف تهران هستیم
۵
پیشنهاد یک گرافیست: اعداد ساعت را فارسی کنیم + عکس
۶
تجمع کارکنان قرارداد موقت وزارت نفت مقابل مجلس/اعتراض نفتیها به سرگردانی در برزخ قانون کار و وزارت نفت
۷
پیروانی: بستن پنجره اجرای قانون نبود، بی احترامی به پرسپولیس بود/ چه کسی پنجره فدراسیون فوتبال را می بندد
بیشترین اشتراک
۱
متن استعفانامه سعید محمد/ بخاطر حضور در فضای انتخاباتی ا
هدوی به چهره خلیفه اللهی مردم توجه میشود.
9- در مجلسی نمینشست و برنمیخاست مگر با یاد خدا.
در جامعه مهدوی مجالس شورا و نشستهای اجتماعی با یاد خداوند تشکیل میگردد.
10- هنگام ورود به مجلسی در آخر و نزدیک «در» مینشست نه در صدر آن.
در جامعه مهدوی طمع صدر نشینی انگیزه مسؤول پذیری نیست.
11- در مجلس جای خاصی را به خود اختصاص نمیداد و از آن نهی میکرد.
در جامعه مهدوی جایگاه انسانها بر اساس ظواهر آرایش داده نمیشود.
12- هرگز در حضور مردم تکیه نمیزد.
در جامعه مهدوی مردم به غرور و استکبار دعوت نمیشوند.
13- اکثر نشستن آن حضرت رو به قبله بود.
در جامعه مهدوی از تشتت و تفرقه خبری نیست.
14- اگر در محضر او چیزی رخ میداد که ناپسند وی بود، نادیده میگرفت.
در جامعه مهدوی شاخص ارزشها به کتمان نواقص حکیمانه افراد است.
15- اگر از کسی خطایی صادر میگشت آن را نقل نمیکرد.
در جامعه مهدوی خطا پوشی نشانی از تقرب الی الله میباشد.
16- کسی را بر لغزش و خطای در سخن مواخذه نمیکرد.
در جامعه مهدوی لغزشها و خطای افراد توسعه داده نمیشود.
17- هرگز با کسی جدل و منازعه نمیکرد.
در جامعه مهدوی جدل و منازعه شاخص زیرکی و روشنفکری نیست.
18- هرگز سخن کسی را قطع نمیکرد مگر آنکه حرف لغو و باطل بگوید.
در جامعه مهدوی حرف لغو و باطل خط قرمز گفتمانها و محاورات اجتماعی است.
19- پاسخ به سؤالی را چند مرتبه تکرار میکرد تا جوابش بر شنونده مشتبه نشود.
در جامعه مهدوی ارزش علمی به جهل زدایی میباشد.
20- چون سخن ناصواب از کسی میشنید. نمی فرمود چرا فلانی چنین گفت بلکه میفرمود بعضی مردم را چه مسشود که چنین میگویند؟
در جامعه مهدوی امر به معروف و نهی از منکر برای محکومیت و تحقیر شخصت نیست بلکه جهت هوشیاری شهروندان و نجات آنان میباشد.
21- کار نیک را تحسین و تشویق میفرمود و کار بد را تقبیح مینمود و از آن نهی میکرد.
در جامعه مهدوی حصال پسندیده شهروندان مورد تشویق قرار میگیرد.
22- آنچه موجب صلاح دین و دنیای مردم بود به آنان میفرمود و مکرر میگفت هرآنچه حاضران از من میشنوند به غایبان برسانند.
در جامعه مهدوی آموزش مردم طبقاتی و سیاسی نیست.
23- هرکه عذر میآورد عذر او را قبول میکرد.
در جامعه مهدوی مسؤولین و مردم از عذرخواهی حقیقی استفاده میکنند.
24- هرگز کسی را حقیر نمیشمرد.
در جامعه مهدوی تکریم مردم طبقاتی نیست.
25- هرگز کسی را دشنام نداد و یا به لقبهای بد نخواند.
در جامعه مهدوی مردم با القاب ناسازگار و دشنام دادن مدیریت نمیشوند.
26- هرگز عیب مردم را جستجو نمیکرد.
در جامعه مهدوی عیوب مردم مکشوف و شماره نمیگردد.
27- از شر مردم برحذر بود ولی از آنان کناره نمیگرفت و با همه خوشخو بود.
در جامعه مهدوی نواقص و ناملایمات اشخاص آسیب دیده با عطوفت رهبری می شود.
28- هرگز مذمت مردم را نمیکرد و بسیار مدح آنان نمیگفت.
در جامعه مهدوی مدح و ذم شهروندان بهصورت افراطی و تفریطی مشاهده نمیگردد.
29- بر جسارت دیگران صبر میفرمود و بدی را به نیکی جزا میداد.
در جامعه مهدوی ناهنجاریها به صورت سلبی اداره نمی شود بلکه برایش صبر الهی تدبیر میگردد.
30- از بیماران عیادت میکرد اگرچه دور افتادهترین نقطه مدینه بود.
در جامعه مهدوی کم توانان و ناتوانان و بیماران فراموش نمیشوند.
31- سراغ اصحاب خود را میگرفت و همواره جویای حال آنان میشد.
در جامعه مهدوی محبت رفتاری حلقههای اجتماع را قوام میبخشد.
32- اصحاب را به بهترین نامهایشان صدا میزد.
در جامعه مهدوی خطابات فردی و اجتماعی و رسانهای بر مدار صفات جمالی افراد است.
33- با اصحابش در کارها بسیار مشورت میکرد و بر آن تأکید میفرمود.
در جامعه مهدوی تغذیه خرد شهروندان از جنس مشورت و مشاوره میباشد.
34- در جمع یارانش دایرهوار مینشست و اگر غریبهای بر آنان وارد میشد نمیتوانست تشخیص دهد که پیامبر کدامیک از ایشان است.
در جامعه مهدوی حقوق مردم بصورت دایرهایی و حرکت مدور ایفا میگردد.
35- میان یارانش انس و الفت برقرار میکرد.
در جامعه مهدوی روابط عمومی مردم و مسؤولین بر میزان الفت و انس برنامه ریزی میگردد.
36- وفادارترین مردم به عهد و پیمان بود.
در جامعه مهدوی برتری اشخاص به میزان وفاداری آنان در وظایفشان بر میگردد.
37- هرگاه چیزی به فقیر میبخشید به دست خودش میداد و به کسی حواله نمیکرد.
در جامعه مهدوی خدمترسانی انسانی مقدم بر رفع نیازهای مادی شهروندان است.
38- عزیزترین افراد نزد او کسی بود که خیرش بیشتر به دیگران میرسید.
در جامعه مهدوی معیار تقرب الی الله و عزت اجتماعی سطح خدمترسانی افراد میباشد.
39- احدی از محضر او ناامید نبود و میفرمود « برسانید به من حاجت کسی را که نمیتواند حاجتش را به من برساند».
در جامعه مهدوی حاجتمندان با امید به آینده و حس حاجتراوی
نسخه اصلی
چهارشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۶:۲۴
اجتماعی / آموزش و پرورش
۱۲:۱۸ ۱۳۹۸-۸-۲۳
۰
100 خصلت شادی آفرین حضرت محمد(ص)
حضرت محمد(ص) صفات پسندیده بسیار زیادی داشت به عنوان مثال کسی را به دلیل لغزش و خطا در سخن مواخذه نمیکرد و هنگام راه رفتن با آرامی و وقار راه میرفت.

خبرگزاری فارس ـ گروه آموزش و پرورش: حجتالاسلام والمسلمین حسین درودی معاون امور استانهای ستاد همکاریهای حوزههای علمیه و آموزش و پرورش در یادداشتی که در اختیار این خبرگزاری فارس قرار داده است، نوشت:
در عصری که اطلاعات با نور هم آغوش گردیده و انسان را از گردش و چرخش در مخازن کتب با طبع قدیم و جدید بینیاز میکند برای بشر امروز چالشی عمیق پدید آمده که او را از داشتههایش محروم و معزول میکند چرا که دانش در اختیار انسان مدرن به بینش جاودانگی مبدل و مجهز نمیشود.
برای مثال کتابهای کثیری حول اخلاق و روانشناسی و جامعه شناسی و مانند آن در علوم انسانی تهیه و تنظیم و تحویل جامعه میگردد، و لکن از طعم آن طعامی برای انسانها و از طبع آنها طبیعتی برای ستمدیدگان و مظلومان جهان، اقدامی طراوت بخش و شادی آفرین مشاهده نمیگردد.
در سالروز پیامبر مهربانی سلاله پیامبران عزیز الهی به بیان و بیانیههایی از اخلاق آن در مجامع علمی و مجالس و محافل سرور و شادی بر میخوریم که گویا مناقب آن بزرگوار از برای عصر دیگری خلق و خاصه شده است و حضور حقیقی آن برای حکومت منتظران قائم آل محمد(ص) وعده و هدیه گردیده است، ولکن مردم شریف و نجیب ایران اسلامی با تعداد شهدا و آزادگان و جانبازان خود به جهان اثبات نمود که خصال پیامبر اعظم(ص) برای رسیدن به حکومت مهدوی است زیرا بستر حضور و بروز صفات فرح بخش رسول اکرم (ص) که در کتاب مکارم الاخلاق نشان از آن دارد که برخی از اخلاق افکاری و رفتاری حضرت ختمی مرتبت از جامعه مهدوی خبر میدهد چرا که بخشی از اخلاق فردی بشر و هم چنین تکمله آن در محاورات و معاشرتهای اجتماعی در هم تنیده شده است زیرا جمال و کمال اخلاق آدمی به صورت تعاملی و دو سویه پرده گشایی می شوند.
در حال حاضر در این مقاله به تعدادی از زیباییهای صفات ایشان پرداخته می شود که بسیاری از حاجتهای فطری رؤسای خانوادهها که در حال حاضر نیاز به جراحیهای عمیق و دقیق دارد و هم چنین رفتار و افکار مسؤولین و مدیران خرد و کلان جامعه که تجاری سازی مدیریت آنان را به دامن دورههای ارباب رعیتی غلتانده است، ترمیم و درمان میکند، و بسیاری از بیماریهایی که اقتصاد و انسانیت را به چالش کشانده و به دره چهکنم سقوط داده است را بازسازی و احیا خواهد کرد.
امروز این صفات نیاز به این دارند که از جایگاه خود در کتب درسی و متون آموزشی سؤالها داشته باشند که چرا برخی دانشآموزان عزیز وطن باید در ندامتگاه و دادسرا و دادگاهها و مراکز مشاوره بعد هزاران آسیب جانکاه از این مائده الهی یعنی خصوصیات پیامبر رحمت مطلع شوند و به آه و افسوس زندگی خود را استمرار ببخشند، آیا نباید نخبگان و دلسوزان عرصه فرهنگی و ادب و اخلاق صفات ملکوتی و امضای شده رسول مهربانیها را در زیر ساختهای فرهنگی جامعه حلوا حلوا نموده و مانع از این شوند که دشمنان غدار و دوستان ناآگاه به نوجوانان و جوانان و مردم اخلاق مدار عزیزمان کدهای اشتباه بدهند.
الف- سبک راه رفتن
هنگام راه رفتن با آرامی و وقار راه می رفت. در راه رفتن قدمها را بر زمین نمیکشید.
ب- سبک سلام کردن
هرکه را میدید مبادرت به سلام میکرد و کسی در سلام بر او سبقت نگرفت.
ج- سبک دست دادن
وقتی با کسی دست میداد دست خود را زودتر از دست او بیرون نمیکشید.
د- مهارت های رفتاری نشاط آفرین و محبت محور پیامبر خاتم(ص)
1- با مردم چنان معاشرت میکرد که هرکس گمان میکرد عزیزترین فرد نزد آن حضرت است.
جامعه مهدوی به دلیل نشر محبت محمدی از جامعه طبقهای و بیماری تبعیض نژادی آپارتاید در امان خواهد بود.
2- هرگاه به کسی مینگریست به روش ارباب دولت با گوشه چشم نظر نمیکرد.
در جامعه مهدوی شهروندان تحقیر نمیشوند.
3- هرگز به روی مردم چشم نمیدوخت و خیره نگاه نمیکرد.
در جامعه مهدوی عطر حیا، زینت بخش روابط اجتماعی و شاخص شهروندان است.
4- چون اشاره میکرد با دست اشاره میکرد نه با چشم و ابرو.
در جامعه مهدوی دست و پای مردم نماینده محبت الهی است.
5- سکوتی طولانی داشت و تا نیاز نمیشد لب به سخن نمیگشود.
در جامعه مهدوی زبان افراد در خدمت شیطان و هرزگی نفس نیست.
6- هرگاه با کسی، هم صحبت میشد به سخنان او خوب گوش فرا میداد.
در جامعه مهدوی، سخنان سینههای صاحب سبک و درد، شنیده میشود.
7- چون با کسی سخن میگفت کاملا بر میگشت و رو به او مینشست.
در جامعه مهدوی سخنان شهروندان بدون تحریف و واسطهگری استماع میگردد.
8- با هرکه مینشست تا او اراده برخاستن نمیکرد آن حضرت برنمیخاست.
در جامعه م
ی زندگی میکنند.
40- هرگاه کسی از او حاجتی میخواست اگر مقدور بود روا میفرمود و گرنه با سخنی خوش و با وعدهای نیکو او را راضی میکرد.
در جامعه مهدوی حاجتمندان با آرامش روحی برای رفع نیازهایشان توانمند میشوند.
41- هرگز جواب رد به درخواست کسی نداد مگر آنکه برای معصیت باشد.
در جامعه مهدوی هرگز به مطالبات انسانی جواب رد داده نمیشود.
42- پیران را بسیار اکرام میکرد و با کودکان بسیار مهربان بود.
در جامعه مهدوی افراد ناتوان و کمتوان با برنامههای مهرورزانه حمایت میشوند.
43- غریبان را خیلی مراعات میکرد.
در جامعه مهدوی کسی غریب و بیکس نمیماند.
44- با نیکی به شروران، دل آنان را به دست میآورد و مجذوب خود میکرد.
در جامعه مهدوی شرارت آسیب دیدگان اجتماعی با نیککرداری درمان میشود.
45- همواره متبسم بود و در عین حال خوف زیادی از خدا بر دل داشت.
در جامعه مهدوی حقیقت شادی با خوف باطنی از دور خداوند مهربان پشتیبانی میگردد.
46- چون شاد میشد چشمها را بر هم میگذاشت و خیلی اظهار فرح نمیکرد.
47- اکثر خندیدن آن حضرت تبسم بود و صدایش به خنده بلند نمیشد .
در جامعه مهدوی جنس شادمانی نشان از حضور ملائکه میدهند.
48- مزاح میکرد اما به بهانه مزاح و خنداندن، حرف لغو و باطل نمیزد.
در جامعه مهدوی ناامیدی وجود ندارد و امیدواری خیالی و شیطانی هم جایگاهی ندارد.
49- نام بد را تغییر میداد و به جای آن نام نیک میگذاشت.
در جامعه مهدوی امر به معروف و نهی از منکر در نامگذاری اشخاص هویداست.
50- بردباریاش همواره بر خشم او سبقت میگرفت.
در جامعه مهدوی زمام خشم به دست حلم و بردباری است.
51- از برای فوت دنیا ناراحت نمیشد و یا به خشم نمی آمد.
در جامعه مهدوی اشخاص با به خدمت در آوردن دنیا برای جهان آخرت خشونت را مدیریت می کنند.
52- از برای خدا آنچنان به خشم می آمد که دیگر کسی او را نمی شناخت.
در جامعه مهدوی به خشم آمدن برای دستورات خداوند یک کمال انسانی است.
53- هرگز برای خودش انتقام نگرفت مگر آنکه حریم حق شکسته شود.
در جامعه مهدوی لذت بردن از عفو و گذر از انتقام حقیقی یک ارزش پیشرفته محسوب میشود.
54- هیچ خصلتی نزد آن حضرت منفورتر از دروغگویی نبود.
در جامعه مهدوی دروغ یک عفن و عفونت نفرت آور محسوب میگردد.
55- در حال خشنودی و ناخشنودی جز یاد حق بر زبان نداشت.
در جامعه مهدوی کمال انسانی، به تعادل داشتن در وقت خشنودی و خشونت محسوب میگردد.
56- هرگز درهم و دیناری نزد خود پس انداز نکرد.
در جامعه مهدوی پس انداز آخرتی مانع ذخیره سازی درهم و دینار میشود.
57- در خوراک و پوشاک چیزی زیادتر از خدمتکارانش نداشت.
در جامعه مهدوی خوراک و پوشاک در خدمت انسانیت و جهان آخرت او هستند.
58- روی خاک مینشست و روی خاک غذا میخورد.
در جامعه مهدوی سفر به جهان آخرت با زندگی زاهدانه تصویر سازی میگردد.
59- روی زمین میخوابید.
در جامعه مهدوی مقامات ظاهری و باطنی مانع ساده زیستی نمیگردد.
60- کفش و لباس را خودش وصله میکرد.
در جامعه مهدوی علامت خدمت رسانی حقیقی به جامعه از خدمت رسانی به خود در نیازهای ابتدایی آغاز می شود.
61- با دست خودش شیر میدوشید و پای شترش را خودش میبست.
در جامعه مهدوی تولید یک استقلال طلبی و آزادگی محسوب میگردد.
62- هر مرکبی برایش مهیا بود سوار میشد و برایش فرقی نمیکرد.
63- هرجا می رفت عبایی که داشت به عنوان زیر انداز خود استفاده میکرد.
در جامعه مهدوی بیتوجهی به زرق و برق دنیا، جهان مادی را به خدمت رسانی میکشاند.
64- اکثر جامههای آن حضرت سفید بود.
در جامعه مهدوی صفای باطن در ظواهر اشخاص هم آشکار است.
65- چون جامه نو می پوشید جامه قبلی خود را به فقیری می بخشید.
در جامعه مهدوی آفت ذخیره سازی و اسراف با توجه به حاجت نیازمندان درمان می گردد.
66- چون می خواست به منزل وارد شود سه بار اجازه میخواست.
در جامعه مهدوی کانون خانواده با احترام و اکرام محافظت میگردد.
67- اوقات داخل منزل را به سه بخش تقسیم می کرد: بخشی برای خدا، بخشی برای خانواده و بخشی برای خودش بود و وقت خودش را نیز با مردم قسمت می کرد.
در جامعه مهدوی مثلث برنامه ریزی (خود – خانواده - جامعه) تفاوت انسان با حیوان را معین میکند.
68- از دوشیزگان پردهنشین با حیاتر بود.
در جامعه مهدوی سطح حیا میزان سلامت روح و روان است.
69- در هنگام کفش و لباس پوشیدن همیشه از سمت راست آغاز میکرد.
در جامعه مهدوی علائم اهل نجات از افکار و رفتار آنان آشکار و هویداست.
70- همیشه خوشبو بود و بیشترین مخارج آن حضرت برای خریدن عطر بود.
در جامعه مهدوی آراستگی و نزاکت ظاهری نشان از باطن در صراط المستقیم می دهد.
اهمیت دادن به روز جمعه:
1- جامه فاخری که داشت مخصوص روز جمعه بود.
منزلت نماز و مقام آرامش:
2- همیشه با وضو بود و هنگام وضو گرفتن مسواک
؛ بجا آوردن غسل در شب و نیمه شب مبعث سوم؛زیارت امیرالمؤ منین (ع) که افضل اعمال این شب است و از براى ایشان در این شب سه زیارت است که در مفاتیح الجنان آمده است.
بر اساس روایتی از شیخ طوسی در مصباح؛ اعمال عید مبعث شامل اول: غسل است؛
دوم؛ روزه و آن یکى از چهار روزى است که در تمام سال امتیاز دارد براى روزه گرفتن و برابر است با روزه هفتاد سال.
سوم؛ بسیار صلوات فرستادن
چهارم؛ زیارت حضرت رسول (ص) و امیرالمؤ منین (ع
توصیه آیت الله بهاءالدینی رضوان الله علیه
سه راه دفع بلا و گرفتاري از دیدگاه آیت الله بهاءالديني
مي فرمودند: سه چیز برای حل معضلات و گرفتاری خیلی موثرند:
اولی کشتن گوسفند کسانی که تمکن مالی دارند گوسفند ذبح کنند و به فقراء بدهند. کشتن گوسفند و خون ریختن خیلی از بلاها را رفع می کند. و
دومی حدیث کساء است(وَ ادْفَعُوا أَمْوَاجَ الْبَلَاءِ بِالدُّعَاءِ) پیامبر چندبار قسم می خورد که اگر کسی این حدیث را بخواند اگر غمگین باشد غمش برداشته می شود، صاحب حاجت حاجتش برآورده می شود.
وسومی هم چهارده هزار مرتبه صلوات فرستادن است. حالا چهار ده هزار مرتبه را چند نفر یا در چند جلسه بفرستند فرقی نمی کند.
آیت الله بهاءالدینی می فرمودند: ذکر صلوات برای اموات خیلی خاصیت دارد. می فرمودند: گاهی من به جای تلاوت قرآن برای اموات صلوات را هدیه می کنم و اثرات عجیبی هم دیدم. فرمودند: خواب دیدم فردی به چند نوع عذاب گرفتار است مقداری صلوات برایش هدیه کردم دوباره خوابش را دیدم، دیدم الحمدلله صلوات ها او را نجات داده اند. کسی می گفت: مادرم چند سالی مرده بود یک شب خوابش را دیدم گفت: پسرم هیچ چیزی مثل صلوات روح من را شاد نمی کند بهترین هدیه که به من می دهی این ذکر است.
می فرمودند: بنده می بینم بلاها هی رو سر افراد می آید دوباره برمی گردد( دعای پدر و مادر یا امام زمان یا خیرات یا صدقات باعث می شود).
ارنده، که طلبه ی فاضل و یکی از اساتید دانشگاه است، نقل می كند، در سفری که به سوریه رفته بودم، فرزند یکی از فرماندهان ارتش سوریه با من آشنا شد، روزی با ناراحتی تمام پیش من آمد و از من التماس دعا داشت، گفتم اتفاقی افتاده که چنان ناراحت هستی؟
گفت: پدرم که فرمانده جنگی است در جنگ با تکفیری ها و داعش محاصره شده و کار وی بسیار سخت شده است، و پیام داده است که دعا کنید تا خطر رفع شود و نجات یابیم.
من به او گفتم که حرز امام جواد (علیه السلام) را می دهم، به پدرت بگو كه این را بنویسد و به بازوی خود ببندد به خاطر این که ائمه (علیهم السلام) از فرزندان پیامبر (صلی الله علیه و آله) هستند و پیش خدا، از مقام و منزلت بالایی برخوردارند. این فرمانده نظامی با این که از اهل سنت بود، این کار را انجام داده بود و به برکت مقام بلند امام جواد (علیه السلام) خطر از آن ها دفع شد و از محاصره جان سالم به در برده بودند.
این طلبه می گفت: این فرمانده و فرزند او و نیروهای تحت امرش با این که از اهل سنت بودند، علاقه بسیار وافری به امام جواد (علیه السلام) پیدا کرده و ارادت آن ها به اهل بیت (علیهم السلام) دو چندان شده بود.
و یک حسن ختام:
ابوالوفا شیرازى به دست (فرزند الیاس) حاکم منطقه ى کرمان دستگیر شد و مدتّى نه چندان طولانى، با غل و زنجیر در زندان به سر مى برد.
او مى گوید: با گذشت زمان متوجه شدم، توطئه ى کشتن مرا طرح ریزى مى کنند، نگران شدم که براى نجات و رهایى از این توطئه چه کنم؟ یکى از شبها با حال تضرع و ناله در درگاه خداوند، به امام زین العابدین علیه السلام متوسل شده و رهایى خویش را طلب نمودم در همان حال، خواب چشمانم را ربود و در عالم خواب پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم را دیدم، که فرمود: به من و دخترم فاطمه ، و حسن و حسین و... متوسل مشو، بلکه براى طلب رزق و روزى، و رفع مشکلات خود به فرزندم جواد علیه السلام متوسل شو، که خداوند به سبب او حاجتت را بر مى آورد. (دعوات راوندى .. 191، ح 530. بحار الانوار: ج 91، ص 35، و ج 99، ص 249، ح 10
🤍 *خادمان حضرت ولی عصر(عج)*💓3️⃣
https://chat.whatsapp.com/H6KfiWMq
*عیدتان مبارک 🌸🌺*
یکی از اعمال روز مبعث ذکر باعظمت صلوات است 🌸
بخشی از فضائل صلوات:
🌺🍏. 🍏🌺
#صلوات: تنها دعايي هست كه حتما مستجاب مي شود.
#صلوات : بهترين هديه از طرف خداوند براي انسان است.
#صلوات : تحفهاي از بهشت است.
#صلوات : روح را جلا ميدهد.
#صلوات : عطري است كه دهان انسان را خوشبو ميكند.
#صلوات : نوري در بهشت است.
#صلوات : نور پل صراط است.
#صلوات : شفيع انسان است.
#صلوات : ذكر الهي است.
#صلوات : موجب كمال نماز ميشود.
#صلوات : موجب كمال دعا و استجابت آن ميشود.
#صلوات : موجب تقرب انسان است.
صلوات : رمز ديدن پيامبر در خواب است.
#صلوات : سپري در مقابل آتش جهنم است.
#صلوات : انيس انسان در عالم برزخ و قيامت است.
#صلوات : جواز عبور انسان به بهشت است.
#صلوات : انسان را در سه عالم بيمه ميكند.
#صلوات : از جانب خداوند رحمت است و از سو فرشتگان پاك كردن گناهان و از طرف مردم دعا است.
#صلوات : برترين عمل در روز قيامت است.
#صلوات : سنگينترين چيزي است كه در قيامت بر ميزان عرضه ميشود.
#صلوات : محبوبترين عمل است.
#صلوات : آتش جهنم را خاموش ميكند.
#صلوات : فقر و نفاق را از بين ميبرد.
#صلوات : زينت نماز است.
#صلوات : بهترين داروي معنوي است.
#صلوات : گناهان را از بين ميبرد.
🌹 اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌹
اگر مشکل مالی دارید بشتابید!!
مرحوم آیة الله کشمیری (رحمة الله علیه) می فرمودند، برای برآمدن حوائج توسل به امام جواد (علیه السلام) بسیار مفید است به این طریق که صلوات ختم کنید و ثواب آن را به حضرت هدیه کنید. راه دیگر این است که سوره یس خوانده شود و به روح این امام عزیز هدیه شود. که برای برآمدن حوائج دنیوی، بسیار مفید است. (روح و ریحان، ص 101و 102)
فرآوری: آمنه اسفندیاری - بخش تاریخ و سیره تبیان
یا جوادالائمه
yektanet.com
درست است که برای حاجاتمان باید متوسل به اهل بیت بشویم. ولی بهتر است فقط برای مادیات به در خانه ایشان نرویم.
امام جواد تنها فرزند امام رضا علیه السلام است . به دلیل اشتراک کنیه آن حضرت با کنیه امام محمد باقر علیه السلام، در منابع رجال و حدیث شیعه از وی با کنیه ابوجعفر ثانی یاد شده است. کنیه خاص آن حضرت ابوعلی است.
امام محمّدتقی همانند دیگر امامان معصوم (علیهم السلام) در خصال نیک و اخلاق پسندیده همچون جدّ خویش، پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) بود.
در عبادت و طاعت شهرتی تمام داشت و بیش تر روزها در روزه بود و شب ها به عبادت و راز و نیاز می پرداخت.
پیوسته این حدیث پیامبر (صلی الله علیه و آله) را بر زبان داشت که «هر کس نماز شب بگزارد، چهره اش در روز زیبا و نورانی می گردد.»
فروتنی امام محمّد تقی (علیه السلام) از صفات برجسته او است. در برخورد با مردم بسیار متواضع و مهربان بود و می فرمود: «فروتنی، زینت و شرافت حسب و نسب است.» جود و بخشش او زبانزد همه بود و امروزه نیز آن امام (علیه السلام) را بدین صفت می شناسند و به همین دلیل از القاب مشهورش «جواد الائمّه» است. هر کس برای نیازی به او رجوع میکرد، حاجت روا بازمی گشت و آنچه از موقوفات بنی هاشم و پدران معصومش به دست می آورد، میان نیازمندان تقسیم می کرد.
مرحوم آیة الله کشمیری (رحمة الله علیه) می فرمودند، برای برآمدن حوائج توسل به امام جواد (علیه السلام) بسیار مفید است به این طریق که صلوات ختم کنید و ثواب آن را به حضرت هدیه کنید. راه دیگر این است که سوره یس خوانده شود و به روح این امام عزیز هدیه شود. که برای برآمدن حوائج دنیوی، بسیار مفید است
از چه راههایی به امام جواد علیه السلام متوسل شویم؟
1 - مرحوم آیة الله کشمیری (رحمة الله علیه) می فرمودند، برای برآمدن حوائج توسل به امام جواد (علیه السلام) بسیار مفید است به این طریق که صلوات ختم کنید و ثواب آن را به حضرت هدیه کنید. راه دیگر این است که سوره یس خوانده شود و به روح این امام عزیز هدیه شود. که برای برآمدن حوائج دنیوی، بسیار مفید است. (روح و ریحان، ص 101و 102)
2 - نماز امام جواد (علیه السلام): این نماز دو رکعت است و در هر رکعت حمد یک مرتبه و توحید هفتاد مرتبه است. (مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، ترجمه الهی قمشه ای، قم دفتر نشر مصطفی، 1381، ص 90) که برای این هم آثار فراوانی ذکر شده است. برای برآمدن حوائج و رفع بلا و گرفتاری، بسیار موثر است.
3 - حرز امام جواد (علیه السلام): حرز یعنی سپر دفاعی و عامل محافظت کننده. حرز در لغت به معنای پناهگاه و چیزی است که باعث حفاظت می شود. و در اصطلاح به دعایی گفته می شود که برای حفاظت از شر شیاطین، جن، ظلم ستمگران، گزندگان و... است. برخی از حرزها قبل از وقوع ناگواری های خاصی که ممکن است واقع شوند، خوانده می شود و برخی دیگر برای در امان بودن از تمام ناگواری ها نوشته شده و به گردن آویخته یا در جیب گذارده می شود.
چون انسان همیشه در معرض خطرها و بلاهاست، این حرزها که از طرف معصومین (علیهم السلام) دستور آن صادر شده، عامل محافظت کننده از خطرها و بلاها می باشند که مردم یا آن را می خوانند و یا به صورت نوشته همراه خود دارند.
از اکثر پیشوایان معصوم شیعه حرزهایی روایت شده که «سید بن طاووس» در کتاب «مهج الدعوات» تعداد قابل توجهی از آن ها را نقل نموده است و در باب پنجم از حاشیه ی کتاب ارزشمند «مفاتیح الجنان» نیز تعدادی از آن ها به نقل از همان کتاب آورده شده است.
حرزی كه از امام جواد (علیه السلام) وارد شده است، اینگونه است: «یا نُورُ یا بُرْهانُ یا مُبینُ یا مُنیرُ یا رَبِّ اِکْفِنی الْشُّرُورَ وَ افاتِ الدُّهُورِ اَسْئَلُکَ النَّجاةَ یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ» (مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، ترجمه الهی قمشه ای، قم دفتر نشر مصطفی، 1381، ص 862)
چون انسان همیشه در معرض خطرها و بلاهاست، این حرزها که از طرف معصومین (علیهم السلام) دستور آن صادر شده، عامل محافظت کننده از خطرها و بلاها می باشند که مردم یا آن را می خوانند و یا به صورت نوشته همراه خود دارند
خاصیت حرز امام جواد (علیه السلام): حرز امام جواد (علیه السلام) یا انگشتری که حاوی این حرز باشد برای حفظ از بلاها و بدی ها و هر چه که انسان از آن می ترسد مفید است. (بحارالانوار، ج ۵۰ ، ص ۹۸)
خاطره ای جالب از اثرات این حرز مبارک:
یکی از دوستان نگ
🌷 مرحوم ملا محمد باقر فشارکی رساله ای در اعمال ماه رجب و شعبان و همچنین اعمال ماه رمضان تألیف فرموده ، در آنجا نقل کرده از بعضی کتب که در روز جمعه آخر ماه رجب هرکس این دعا را بخواند ۱۱ سال بر عمر او اضافه می شود.
بسم الله الرحمن الرحیم
🤲 یا أجلَّ مِن کُلِّ جلیلٍ یا اکْرمَ مِن کُلِّ کریمٍ، و یاَ أعَزَّ مِن کُلِّ عزیزٍ أغِثْنی یا غِیاثِ الْمُسْتَغِثینَ بِفَضْلِکَ و جُودِکَ و کَرَمِکَ و مُدَّ عُمْرَنا وَهَبْ لَنا مِن لَدُنکَ عُمراً بِالُعافِیَهِ یا ذالجلالِ والاِکْرامِ.
☀️ به ما بپیوندید 👇
کشکول شهید حاج قاسم سلیمانی @kashkoll56.https://chat.whatsapp.com/C8QTeizOuyeHwoNah8CxHe