فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گوشه ای کوتاه از سخنرانی مدیریت محترم مدرسه حاج آقا صلاحی در جلسه اخلاق ۲۸ فروردین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ذکرتوسل به اهل بیت توسط مداح اهل بیت شیخ حسین یعقوبی
سلام علیکم.
مسجد حضرت ابوالفضل واقع در شهرک امام خمینی که تازه تاسیس شده نیازمند یک امام جماعت جهت اقامه نمازمغرب و عشا میباشد .
در حال حاضر قادر به پرداخت حق القدم نمیباشند ولی در آینده نزدیک این امر اتفاق خواهد افتاد..
در حال حاضر مزیتی که داره به عنوان امام جماعت در سامانه شمع میتوانید ثبت سوابق کنید و امیتاز جهت افزایش معیشت بالا رود ...
اگه کسی از بزرگواران شرایط حضور رو داشت به بنده اطلاع دهد.
نکته مهم:مسجد فاقد خانه عالم میباشدچ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گوشه ای از سخنرانی زیبای حاج آقا نامور بزرگوار .....
قابل توجه طلاب گرامی:
نکته :
تشکر میکنیم از طلاب بزرگواری که هر هفته در جلسه اخلاق حضور فعال دارند.
اون دسته از طلابی که در جلسه اخلاق شرکت نمیکنند توجه داشته باشند که بخشی از نمرات فعالیت کلاسی با توجه به بخشنامه از قم مربوط به حضور در فعالیت های فرهنگی مدرسه از جمله شرکت در جلسات اخلاق میباشد ...
طلابی که فعالیتی ندارند از مدرسه جهت نداشتن نمره در این بخش شکایتی نداشته باشند ..
💎 برگی از دفتر خاطرات مرحوم آیت الله ممدوحی
ما در مدرسهٔ حجّتیه خیلی صدمه خوردیم، فوقالعاده! وضعیّت مدرسه یک جوری بود که الآن من فکر میکنم که ما راستیراستی چرا نمردیم یا مثلاً چهطور شد که ما از آنجا سالم دررفتیم؟!
مدرسه صاحب نداشت. مرحوم آقای حجّت که به رحمت خدا رفته بود، پسری داشت که صلاحیت برای تولیت مدرسه نداشت. مراجع آن وقت هم مدرسه را رها کرده بودند. سیمهای برقش همه خراب بود، آب نداشت، در زمستان آبِ کاسه در داخل حجره تا ته یخ زده بود، یعنی حجرهٔ ما مثل فریزر بود، واقعاً میگویم، درهای حجره وضعیّتی نداشت، پا که میگذاشتیم روی زیلو، پاهایمان یخ میکرد، دستهای ما از سرما ورم میکرد. تنها خدمتی که حوزه به ما آن وقت میکرد، اوّل عرض کنم که، آخرهای آذر یا اوایل دی پنج مَن زغال میخریدند میریختند پشت درِ حجره که این برای زمستانتان. خلاصه مصیبتی بود.
مدرسهٔ حجّتیه خیلی بزرگ است، شاید مثلاً دو سه هکتار است. دستشویی مدرسهٔ حجّتیه هم آن طرفِ مدرسه بود و ما هم این ضلع مدرسه بودیم. کسی که میخواست تا دستشویی برود و بیاید، بیست دقیقه طول میکشید تا بخواهد برود آنجا یک آفتابه بردارد، از آنجا بیاورد لب حوض، با آب پر کند و با خود ببرد. بعد، حوضش هم پر از این کرمریزهها بود. اصلاً نمیشد. من هم چشمم تراخم گرفت در آنجا، که دو سه دفعه هم رفتیم تهران پشت چشم ما را تراشیدند، عمل کردم. یک دفعه هم تو مطبّ دکتر ضعف کردم، نمیتوانستیم وضو بگیریم.
میرفتیم خدمت آقای زنجانی، آقای زنجانی متصدّی مدرسه شده بود، آیةالله سید احمد زنجانی، پدر بزرگوار آیةالله حاج آقا موسی. خُب ایشان هم بسیار مرد شایسته و محتاطی بودند. گفتیم: آقا، ما شبها که مطالعه میکنیم، چراغی که روشن است کشش ندارد برای مطالعه کردن. گفتند که: کسی نیست که پول بدهد شما یک مقوّا ببرید بندازید روی لامپ؟! ما این کار را هم کردیم. رفتیم گفتیم: آقا، ما این کار را هم کردیم، فایده ندارد. اینقدر التماس کردیم تا اجازه دادند لامپ ٦٠ را تبدیل بکنیم به لامپ ١٠٠ و مشغول مطالعه میشدیم. این وضع این مدرسه بود.
یک رخشورخانهای داشت که شما شاید از چند متریاش رد میشدی بوی رخشورخانه آدم را اذیّت میکرد. آن وقت مجبور بودند طلبهها بروند آنجا. یک آبِ حوضی داشت معلوم نبود مضاف [است] یا مطلق؛ آن وقت لباسها را آنجا میشستند، بعد بوی گند میداد.
آن سال هم سالی برفی بود. خیلی برف میآمد. مدرسهٔ حجّتیه آب انبارش بیستوسه پلّه میخورد میرفت پایین. ما هم اجازه گرفته بودیم که با آبِ آبانبار وضو بگیریم. آقای زنجانی گفت: به شرطی که شما بروید یک آفتابه آب از آبانبار بیاورید بیرون، لب باغچه وضو بگیرید! خب ما هم گاهی از اوقات آب خوردنمان هم همان بود. با همان هم غذا میپختیم. یک کوزهای دستمان بود، یک آفتابه هم دست دیگرمان، برویم پایین بیستوسهتا پلّه. چراغ هم نداشت. شبِ تاریک برف که میآمد، این برفها، کسی نبود این برفها را پارو کند. یخ میکرد قلمبه قلمبه. اینجوری شب تاریک بیستوسه پلّه غرق یخ، میخواست ما برویم، یک دستمان کوزه، یک دستمان آفتابه، که برویم آب بیاوریم بالا! من یادم هست آن وقت آمدند به ما گفتند که: کوهنوردها قلّهٔ فلانجا را فتح کردند. گفتم: خدا پدرت را بیامرزد، بگو اگر راست میگویی بیا از این پلّهها برو پایین. وضعیّت اینجور بود.
..ما در منزلمان دو نفر مستخدم داشتیم. خلاصه خیلی راحت زندگی میکردیم. ولی من این زندگی را رها کرده بودم و طلبگی را انتخاب کرده بودم.
..شبهای جمعه حاج آقا حسین فاطمی بود، از شاگردهای مرحوم آقا میرزا آقا جواد [ملکی] تبریزی بود، درس اخلاق داشت شبهای جمعه. ما میرفتیم آنجا. ایشان درس اخلاق برای طلبهها میگفت. بعد بالای منبر میگفت: آقا تو طلبهای؟ تو بطلهای! تو چه کار میکنی؟ با آن وضعمان گریه میکردیم!
..من یادم است در مدرسه حجتیه که ما ساکن بودیم مدرسه حجتیه دو طبقه هست اگر شب بعد از نماز مغرب و عشا کسی میان این راهرو کفشش صدا میداد یا بلند حرف میزد تا ته سالن که میرسید در چند تا از حجرهها باز شده بود اعتراض میکردند؛ آقا شب تحصیلی است، چه خبره؟! تو مدرسه حجتیهای که در آن زمان شاید صدها، بلکه شاید پانصد طلبه داشت صدای کمترینی نمیآمد.
کتابخانه آنوقت، چهار از شب رفته، باز بود و کتاب گیر طلبهها نمیآمد. بعد مثلاً طلبه مکاسب میخواند دور تا دورش حاشیه بود، حاشیه آخوند بود، حاشیه آشیخ محمد حسین بود، مکاسب میخواند و تمام حواشی دورش را، کفایه میخواندند تمام حواشی کفایه را هم مطالعه میکردند پیش مطالعه میکردند. من در فقه با هم مباحثهیمان پیش مباحثه میکردیم یعنی درسی را که هنوز نرفته بودیم مباحثه میکردیم. طلبه هیچ همّی نداشت الاّ اینکه درست بخواند.
منبع:
نقل از مجله «حاشیه» ش۱۳
نکته: هر طلاب بزرگواری که تمایل به خواندن زیارت عاشورا دارد لطفا جهت هماهنگی به معاونت تهذیب مراجعه نمایند...
سلام علیکم.
ان شاالله فردا دوشنبه 10اردیبهشت ساعت 9صبح در سالن ساختمان اداری محفل زیارت عاشورا برگزار میگردد به همراه صبحانه.....
طلاب بزرگوار ان شاالله در جلسه حضور پررنگی داشته باشند.
.
#تازه_نشر
نشسته از راست به چپ ، نفر پنجم به بعد،
حضرات آیات الله و حجج الإسـلام و المسلمین :
☘ شیخ عبدالجلیل جلیلی کرمانشاهی ،
☘ شیخ محمدتقی فلسفی تنکابنی ،
☘ شهید شیخ عطاءالله اشرفی اصفهانی ،
و...
مکان عکس :
حوزه علمیه آیت الله بروجردی -- کرمانشاه
کانال مربوط آشنایی با میراث مذهبی و معرفی علمای کرمانشاه
علمایی که با؛ تولد/ اصالت/اقامت با کرمانشاه ارتباط داشته باشند
راه ارتباط با خادم کانال برای ارائه پیشنهادات و انتقادات و
ارائه اطلاعات از فقها،علما و فضلای کرمانشاه
https://eitaa.com/nejadi331
🔰مبنا را تفکرات #شهید_مطهری بگذارید.
💡من لازم مىدانم و بارها هم این نکته را گفتهام که همهى طلاب و همهى اهل منبر، یک دور آثار آقاى مطهرى را بخوانند.
📍مرحوم شهید مطهرى (رضوان اللّه علیه) گرایش #سلوکى و #معنوى هم داشت؛
▫️یک مقدار متأثر از مصاحبت و شاگردى امام،
▫️یک مقدار متأثر از مصاحبت و شاگردى مرحوم علامهى طباطبایى،
▫️ یک مقدار هم بعدها با بعضى از اهل دل و اهل حال مأنوس و آشنا شده بود.
🔆ایشان اهل گریه و تضرع و دعاى نیمهشب بود؛ بنده از نزدیک اطلاع داشتم. در آثار ایشان این رشحهى معنوى، توحیدى و سلوک کاملًا مشهود است.
🔖یکى از کارهاى لازم در حوزهها مطالعهى آثار ایشان است. جوانان عزیز ما باید با آثار شهید مطهرى آشنا شوند. اگر بنده مىخواستم برنامهى حوزهى علمیهى قم را بنویسم، بلاشک یکى از مواد برنامه را این مىگذاشتم که کتابهاى آقاى مطهرى خوانده شود، خلاصهنویسى شود و امتحان داده شود. البته در این آثار هم نباید متوقف شد.
📎من به دستاندرکاران برگزارى همایش «حکمت مطهر» که در تهران با من ملاقات داشتند، همین نکته را یادآورى کردم؛ گفتم در آقاى مطهرى متوقف نشوید. این، نهایت کار نیست؛ مرحلهیى از کار است که گردونهها و گیتىهاست ملک آن جهانى را. گفت:
یکعمر مىتوان سخن از زلف یار گفت
در بند آن نباش که مضمون نمانده است
اینقدر حرف هست براى گفتن. دریاى آب شیرینِ بىنهایت #قرآن و #حکمت_قرآنى اینقدر مطلب دارد که هرچه شما بنوشید، هرچه ذخیره کنید و هرچه بردارید، کم نمىشود و تکرارى هم نمىشود.
🔸مبنا را تفکرات شهید مطهرى بگذارید و کارهاى بعدى را روى آن بنا کنید.
🗓بیانات در دیدار علما و روحانیون استان همدان۱۵/ ۰۴/ ۱۳۸۳
▫️معاونت تهذیب مدرسه علمیه حضرت آیت الله بروجردی(ره)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرازی از زیارت عاشورا به نفس طلبه ی گرانقدر کربلایی شیخ حسین یعقوبی
دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گوشه ای از سخنرانی حجت الاسلام ایرانی (زیده عزه)
سه شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳