گفته بودند که این جمعه تو خواهی آمد جمعه هم رد شد و از تو خبری نیست که نیست انتظاری که کشیدیم تداوم دارد منتظَر را ولی اصلا اثری نیست که نیست آنقَدر دیر نمودی که به شک افتادیم آه! تعجیل تو را منتظری نیست که نیست شک و تردید یقینا به یقین انجامد من یقین دارم و شک را ثمری نیست که نیست منتظرها همه تضعیف شدند از دوری غایبان را به حضورت قدری نیست که نیست گرچه رخصت به حضورت ندهی با این حال بسته ام دل به نگاهی، نظری نیست که نیست ما گنه کار ،شما پرده دری کن آقا پرده بردار ، ز ما پرده دری نیست که نیست کید ابلیس به دلها غم ترس افکندست یک جگر دار ندیدم،جگری نیست که نیست ماه پنهان! چه غیابیست در این تاریکی؟ گمرهان را برهان جز تو دری نیست که نیست گشته ام من همه جا را پِیِتان، فهمیدم! من خودم غائبم از من،اثری نیست که نیست.... ع.ط.ر #رها

مظلوم ترین حضرت معصوم کجایی؟ تفسیر گر سوره ی«الرّوم» کجایی؟ یک عمر برایت من دیوانه سرودم از عشق تو پر گشته تمامی وجودم اما چه کنم نامه اعمال چنین است از هرگنهم خاطرتان باز حزین است عمریست که من با گنهم مانعتانم من منتظرم لیلی خودم دافعتانم این ‌بار به تبریک ‌تولد چه بگویم هر نیمه ی شعبان غمی افتد به گلویم بگذار حسابی بکنم سن شما را بگذشت حساب عدد از دست خدایا آخر به چه رویی به شما نامه نگارم از مردم کوفه که وفا بیش ندارم هر سال اگر یک علوی یار می شد اکنون به جهان حاکم علمدار تو می شد نیمه شعبان سنه 1434 ع.ط.ر #رها

«همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی» به جهان کسی نمانده که تو را نخوانده باشد به خدا نگفته باشم به جز از تو گفت وگویی به برم پری نمانده که به شمع تو نسوزد به کرم مرا پناهی که پناه ساده جویی ز کدام باده دادی که چنین مدام و مستم که نمی‌شناسم از هم سر و پا و دست و رویی تو که خودت جواب دادی به تمام شیعیانت زتو من جواب خواهم، برسان به روبرویی به فلک تو قاضی هستی، به خدا اولیایی به زمین تو پادشاهی، به جهان تو آبرویی به امید دیدنت من بروم به ندبه هر شب دل من توان ندارد که نبینداز تو سویی قلم اثر ندارد ،که به آشنا رساند برسان به آشنایم به علی تو را راستگویی به صدای خوش حنینت بده خود جواب ما را چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی ع.ط.ر #رها