eitaa logo
حوزه علمیه ی الزهرا(س) گنبد
405 دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
220 فایل
ارتباط با ادمین: ✅ ادمین @t_r1361
مشاهده در ایتا
دانلود
درسهایی که از زندگی امام(ره) آموختم همچون درس شجاعت. درس نور ایمان.درس وحدت ویکپارچگی درس یکرنگی ومهربانی درس صادقانه زندگی کردن وبرای هدفم تلاش کنم حتی اگر موانع باشدچون میدانم هدفم مورد رضایت الهی است وبه نفع کشور ومردم می باشد پس تلاش میکنم. درس درست زندگی کردن آموختم. درس گذشت کردن. و زودقضاوت نکردن دیگران .همه ی درس هایی که گفتم وآن درس هایی که نگفتم را آموختم. امیدوارم بتوانم عمل کنم به آموخته هایی که ازامام بزرگوارم الگوبرداری کرده ام وتمام سعیم رو براین دارم با تمام تلاش برای درست زندگی کردن که از امام بزرگوارم آموخته ام درست گام بردارم.
(( در وصف روح الله )) ای مرد خدا، در عجبم! در وصف نگنجی تو! نیکو صفتی، نیک سرشتی، خود روح اللهی! نوری که درخشیده، درظلمت وتاریکی ها ای لایق اسم نور! روشنگر این راهی بیدارمان نمودی، ازخواب سخت غفلت ارشادمان نمودی، در وقت گمراهی در سیزده خرداد، سنگین سخنی گفتی از دشمنی کفار، از وضع ستمشاهی! گفتی که ای یاران، دین در خطر است زنهار زنهار، دو دشمن هست اسراییل و شهنشاهی حتی برای شاه، دلسوز و خیراندیشی! از دادن هشدار ها، تا دادن آگاهی گفتی نکن آقا،چون عاقبتت چون است! اینها همه اش یعنی ، دلسوز این شاهی! کوری که کر هم باشد، اخطار عبث باشد مست است و نمیداند، افتد به دل چاهی لیک احساس خطر کردند، از بودن تو آنجا دست بسته تورا بردند، دروقت سحرگاهی در پانزده خرداد، مردم همه جوشیدند بی آنکه کسی باشد تا تعیین بکند راهی گفتند دو راه باشد،" یا مرگ، یا خمینی!" ختم به خاک و خون شد، پایان این دوراهی مبدا انقلاب بود ، خونهای مانده برجا از هرطرف بلند شد، بانگ آزادی خواهی هرچه تو امر کردی، بدان عمل نمودند در هر جهتی کردند، باجان، همه همراهی چندی گذشت اما، وقت فراق ماشد! وقت سفر رسیدو رفتی و مانده آهی! تاریخ به خود ندیده، چون تو غیورمردی در بین مسئولان، کاش الگو بشوی گاهی! 🌾شاعر : طلبه پایه سوم مبینا درویش
💠هیچ گاه در خدمت به خلق الله خود را طلبکار مدان که آنان به حق، منّت بر ما دارند که وسیلۀ خدمت به او جلّ و علا هستند. و در خدمت به آنان دنبال کسب شهرت و محبوبیت مباش که این خود حیله شیطان است. 📚صحیفه نور، جلد ٢٢، صفحه ٣٧٣ .
♦️درسهایی که اززندگی امام(ره) آموختم... در یک جمله خداترسی بود که اگر آدمی در تمامی عرصه ها فقط و فقط نام خدا را بر پایان هر کارش مهر بزند خداوند کاری میکند که کل جهان از او بترسند که من خود شنیدم او در مقابل دولت شاهنشاهی همچون کوهی استوار وقاطع میگفت:"من در دهان این دولت میزنم." و یا با اطمینان میفرمودند:"این دولت رفتنی است..." با مستضعفان از مادر مهربان تر بودو در مقابل ظالمان همچون جد بزرگوارش فریاد" هیهات من الذله "را بر زبان داشت... حال شما قضاوت کنید آیا نمیتوان گفت که در تک تک لحظات زندگی پر برکت اوفقط خدا بود و خدا بود و خدا بود؟؟؟