eitaa logo
حوزه علمیه ی الزهرا(س) گنبد
357 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
1.1هزار ویدیو
201 فایل
ارتباط با ادمین: @t_r1361
مشاهده در ایتا
دانلود
شبهه وپاسخ آن به مناسبت شهادت امام صادق(ع): ❔در ميان دانش آموختگان و شاگردان دو نام بزرگ به چشم ميخورد يا امام ابوحنيفه از ائمه اهل و پايه ريز مذهب حنفى از مذاهب اهل سنت٢- يا امام مالك از ائمه اهل سنت و پايه ريز مذهب مالكى از مذاهب اهل سنت سئوال: اگر امام صادق دانشمند و تئوريسين بزرگ شيعه و پايه گذار است، چگونه از بزرگان اهل سنت هستند ❗️❗️ 💠💠 این که بزرگان اهل سنت شاگرد امام صادق علیه السلام بوده ادعای شیعه نیست بلکه بزرگان و علمای سنی مذهب این را در کتب خود نقل کرده‌اند. 🗯مالک بن انس امام مالکی ها در مورد امام صادق علیه السلام گوید: «برتر وبالاتر از جعفر بن محمد را در علم وعبادت وپرهیزگاری، نه چشمی دیده ونه گوشی شنیده ونه به بشری خطور کرده است» 📚تهذیب التهذیب،ج2 ص104 خوارزمی در مناقب از ابوحنیفه امام ها نقل می کند که در مورد امام صادق علیه السلام می‌گفت: «من فقیه تر از جعفر بن محمد ندیده‌ام. و گفت: اگر آن دوسال (شاگردی) نبود نعمان (ابوحنیفه) هلاک می‌شد» 📚مناقب ابوحنیفه،ج1 ص172 _ تحفه اثنی عشریه،ص8 محمد بن طلحه در مورد امام علیه السلام گوید: "او دارای دانشی سرشار، عبادتی بسیار، پارسایی آشکار وهمیشه درحال ذکر بود... گروه بسیاری از بزرگان دین از او نقل روایت کرده واز دانش او بهره برده اند وبر شاگردی او افتخار کرده اند...مناقب او چنان زیاد است که کسی را یارای شمارش آن نبوده... " 📚مطالب السوول،ج2 ص56 حافظ ابو نعیم از بزرگان اهل‌سنّت می‌آورد: « گروهی از تابعین و بزرگان و امامان اهل سنت از امام صادق کسب علم و نقل حدیث می کردند که از جمله آنان ، بن انس ،شعبه بن حجاج،سفیان ثوری،ابن جریح و...می باشند» 📚حلیه الاولیا،ج3 ص198 مولف کتاب ائمه الهدی چنین می‌آورد: « امام صادق دریایی از علم بود تا جایی که چهار هزار نفر از او کسب علم و نقل حدیث می کردند که برخی از انان از بزرگان دین بودند مانند امام ابو حنیفه،امام مالک بن انس،امام سفیان ثوری،و دیگران از بزرگان » 📚ائمه الهدی ص117 علامه شبراوی شافعی چنین می‌نویسد: « برای امام صادق مناقب فراوانی بود و فضائلش مشهور بود. امامان زیادی از او کسب علم و نقل حدیث کردند مانند مالک بن انس،ابو حنیفه،یحیی بن سعید، ابن‌جریح، ثوری، ابن‌عیینه، شعبه و » 📚الاتحاف بحب الاشراف،ص54 ابن حجر نیز در صواعق می‌آورد: « از امام صادق مردم بسیاری کسب علم کردند تا جایی که علومش در تمام شهرها منتشر شد و بزرگان علما او بودند مانند یحیی بن سعید، ابن‌جریح، مالک، ابوحنیفه، شعبه، و ...» 📚الصواعق ص120 « تمام امامهاى اهل‌تسنن يا بلاواسطه و يا مع الواسطه شاگرد امام بوده و نزد امام شاگردى كرده‏ اند. در رأس ائمه اهل تسنن ابوحنيفه است، و نوشته ‏اند ابوحنيفه دو سال شاگرد امام بوده، و اين جمله را ما در خود آنها مى ‏خوانيم كه گفته‏ اند او گفت: «لَوْ لَا السَّنَتانِ لَهَلَكَ نُعْمانُ» اگر آن دو سال نبود نعمان از بين رفته بود. مالك بن انس كه امام ديگر اهل‌تسنن است نيز معاصر امام صادق است. او هم نزد امام مى ‏آمد و به شاگردى امام افتخار مى‏ كرد. شافعى در دوره بعد بوده ولى او شاگردى كرده شاگردان ابوحنيفه را و خود مالك بن انس را. احمد حنبل نيز سلسله نسبش در شاگردى در يك جهت به امام مى‏ رسد. و همين‏طور ديگران. حوزه درس فقهى امام صادق از حوزه درس تمام فقهاى ديگر بارونق‏تر بوده است‏. اما این که اینان چرا تن به امامت امام صادق علیه السلام ندادند پاسخ روشنی دارد .انسان موجودى است و براى اين كه جانب خير يا شر را برگزيند، تنها علم كافى نيست بلكه در كنار علم، بايد اراده نيز ضميمه شود. بسيارى از افراد در زمان پيامبر اكرم و ائمه اطهار حقيقت را مى شناختند. اما به دليل منافع مادى يا شهوات نفسانى خود را به جهالت مى زنند و حق را انكار مى كردند. عمر بن خطّاب در جريان قلم و دوات، در مقابل پيامبر جبهه‌گيرى كرد. ابليس در برابر خدا گردنكشى نمود. ابوحنيفه در برابر امام صادق علیه السلام باز كرد. كسانى نيز در زمان ما، شاگرد امام راحل و مريد او بودند ولى در نهايت، با دشمنان امام هم آواز گشتند. اين اقتضاى اختيار است كه انسان بتواند راه و دين يا راه نفس را در پيش بگيرد . آرى آن كس كه خواب است را مى توان بيدار كرد اما آن كه خود را به خواب زده است هرگز نمى توان بيدار كرد چنان که قرآن می گوید ؛ « آن را از روى ظلم و سركشى انكار كردند در حالى كه در دل به آن داشتند.» (نمل/14)
⚫️ 🤔 ❔چرا ما شیعیان را شیعه جعفری می گویند ❗️آیا امام صادق مذهب شیعه را به وجود آورده‌اند ❕یعنی تا قبل از امام شیعه نبوده است ❕❕ 💠💠 👌شیعه به معنای کسانی که معتقد به امامت و ولایت امیرمومنان علیه السلام و یازده فرزند معصومش هستند در زمان پیامبر گرامی وجود داشتند و خود پیامبر گرامی واژه « » را بر این گروه اطلاق کردند . ❕در تفسير «الدر المنثور» كه از منابع معروف اهل سنت است در ذيل آيه شريفه « اوْلئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَريَّة » ( بینه 7) از جابربن عبداللَّه انصارى چنين نقل شده است كه مى‏ گويد ؛ «ما نزد پيامبر بوديم كه على عليه السلام به سوى ما آمد، پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: اين و شيعيانش در روز قيامت رستگارانند، و در اين هنگام آيه شريفه إِنَّ الَّذينَ آَمَنُوا وَ عَمِلُو الصّالِحاتِ أولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ كسانى كه ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند بهترين خلق خدا هستند ، نازل گرديد». 📚الدر المنثور ج 6 ص 379 👌حاكم كه او نيز از دانشمندان معروف اهل‌سنت در قرن پنجم هجرى است اين مضمون را در كتاب معروفش «شواهد التنزيل» از طرق مختلف از پيغمبر اكرم نقل مى ‏كند و تعداد رواياتش از بيست روايت تجاوز مى‏ كند. 🔹از جمله از ابن عباس نقل مى‏ كند هنگامى كه آيه إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ أولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ نازل شد، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به على عليه السلام فرمود: «هُو انْتَ وَ شِيْعَتُكَ ...»: «منظور از اين آيه تو و شيعيانت هستيد» 📚شواهد التنزیل ج 2 ص 357 ❕بسيارى ديگر از علماى اسلام و دانشمندان اهل سنت مانند ابن حجر در كتاب صواعق و محمد شبلنجى در نور الابصار، اين را ذكر كرده‏ اند. 📚الصواعق ص 96_ نور الابصار ص 70 👌بنابراين به شهادت اين روايات نام و عنوان شيعه را پيامبر اسلام براى پيروان راه على عليه السلام و طرفداران او برگزيده است، و تاريخچه پيدايش شيعه نه بعد از رحلت و شهادت پيامبر اسلام بلكه به يك معنى در حيات خود آن حضرت بوده است، و اين واژه را به ياران و پيروان على عليه السلام اطلاق فرموده، و تمام كسانى كه پيامبر اسلام را به عنوان رسول خدا مى‏ شناسند، مى دانند كه او سخنى از روى هوى و نمى ‏گفت ؛ «و هرگز از روى هواى نفس سخن نمى گويد.- آنچه مى گويد چيزى جز وحى (الهى) كه بر او القا شده نيست.» ( نجم 3_4) و اگر فرموده است تو و پيروانت فائزان و رستگاران در قيامت هستيد. يك واقعيت است‏. 📚پیام قرآن ج 9 ص 24 👌اما اين‏كه مذهب شيعه را مذهب جعفرى مى‏ گويند براى اين است كه تا زمان حضرت امام صادق عليه‏ السلام به واسطه تسلط سياستمداران و زمامداران ستمگر، فرصت نشر علوم و معارف اسلام و تربيت ، آن‏طور كه براى ايشان فراهم شد، براى‏ امامان قبل از ايشان فراهم نگرديد 👌شیخ می نویسد ؛ «آن قدر مردمان از علوم امام صادق علیه السلام نقل كرده‏ اند كه به تمام بلاد و شهرها منتشر گشته و اصقاع عالم را فرا گرفته، و نقل نشده از احدى از علماى اهل‌بيت آنچه از آن حضرت نقل شده است ، همانا اصحاب حديث جمع كرده‌‏اند اصحاب راويان از آن جناب را از ثقات با اختلاف‏شان در آراء و مقالات، عددشان به چهار هزار رسيده، و آن قدر دلائل واضحه بر امامت آن حضرت ظاهر شده كه دل‏ها را روشن نموده و زبان مخالف را گنگ كرده از طعن زدن در آن دلائل به ايراد شبهات» 📚الارشاد ج 2 ص 179 👌بنابراين ايشان از موقعيت و فرصت، حداكثر استفاده را فرموده، علوم و معارف اسلام را تعليم و تدريس فرمودند و شاگردان بزرگى تربيت كردند كه هر كدام از علماى بزرگ اسلام به شمار مى ‏روند؛ از آن ، شيعه و پيروان آن حضرت را جعفرى گفتند و بعد هم اين لقب بر شيعه باقى ماند و امامان بعد هم آن را منع نفرمودند چرا كه غرض همه، ترويج دين و هدايت مردم بود؛ همه راستگو بودند و همه مردم را به يك راه كه يگانه راه راست است هدايت فرمودند.
یک شبهه وپاسخ به آن با سندهای معتبر........ ❔برخی شبهه می کنند که چادر سیاه در قرآن و روایات نیامده است و این رسمی است که از عرب جاهلی باقیمانده که دختران خود را به خاطر ننگ دختر بودن در چادرهای سیاه پنهان می کردند ❗️آیا واقعیت دارد ❕ 💠💠 👌پوشیدن چادر سیاه برای زنان در جهت پوشش بدن از نامحرم مورد آیات و روایات قرار گرفته است . ❕در تعالیم اسلامی تاکید شده بانوان باید تمام بدن خود را جز قرص صورت و دست ها تا مچ از بپوشانند . 🗯خداوند در سوره نور آیه 31 می فرماید: «به زنان با ایمان بگو چشمهای خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند و دامان خویش را حفظ کنند و های خود را جز آن مقدار که ظاهر است آشکار ننمایند و (اطراف) روسری های خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشیده شود)» 🗯امام صادق فرمود: «زینت ظاهری که پوشاندن آن واجب نیست صورت و دو دست است» 📚قرب الاسناد ص40📚وسائل الشیعه ج 20 ص 202 ❗️و در سوره احزاب آیه 59 می فرماید: «ای پیامبر به همسران و دخترانت و زنان مومن بگو خود را بر خویش فرو افکنند .این کار برای اینکه مورد آزار قرار نگیرند بهتر است» ❕جلباب به پوشش های بلندی اطلاق می شود که سر و سینه و زن را می پوشاند . 📚لسان العرب ج 1 ص 272 ❕در تفسیر در المنثور آمده است ؛ « وقتى آيه" يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ" نازل شد، زنان انصار طورى از خانه‏ ها بيرون شدند كه گويى كلاغ سياهند، چون كيسه‏ اى سياه به خود پوشانده بودند كه سراپايشان گرفته بود » 📚الدر المنثور ج 5 ص 221 ❗️پیامبر گرامی فرمود: «زن وقتی به حد بلوغ می رسد نباید جایی از بدن و اندامش دیده شود مگر صورت و دست ها » 📚سنن ابی داود ج2 ص383 ❕روشن است که پوشاندن کامل بدن جز صورت و دستها با پوششهای سرتاسری حاصل می شود که ما امروزه از آن تعبیر به چادر می کنیم و این نکته نیز روشن است که با پوشش و چادر مشکی بهتر حجاب شرعی رعایت می شود و بدن و زینت های آن تحت پوشش قرار می گیرد و بانوان در معرض نگاه نامحرمان قرار نمی گیرند . ❕در مورد حضرت زهرا آمده: زمانی که به مسجد برای خواندن خطبه فدکیه می رفت ؛ 👌« سرپوش به سر افکند و خود را در پیچیده با گروهی از زنان به جانب مسجد راه افتاد در حالی که خود را سخت پوشانده بود « لاثت خمارها علی راسها و اشتملت بجلبابها و اقبلت فی لمه من حفدتها و نساء قومها تطا ذیولها» 📚بحار الانوار ج29 ص216 👌لذا در روایات ما حکم کراهت پوشش مشکی از چادر برداشته شده است. 🔰امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « پوشش سیاه مکروه است ، مگر در عمامه و چکمه و » 📚الکافی ج 6 ص 415 ❕کساء به پوششی گفته می شود که تقریبا تمام بدن را می پوشاند مانند عبا و ؛ 📚التحقیق فی کلمات القرآن ج 10 ص 67
⚫️ 🤔 ❔به تمامى روحانيون و مراجع شيعه در كل فضاى مجازى ميكنيم كه: فقط و فقط يكى از كتابهاى را براى اثبات دانشمند بودن ايشان، معرفى كنند ❗️ 💠💠 👌علم و دانش وافر و بی نظیر امام صادق علیه السلام مطلبی است قطعی که مورد تاکید و تصریح همگان قرار گرفته است تا جایی که خود امام صادق علیه السلام همواره می فرمود: «از من سؤال كنيد پيش از آنكه مرا از دست بدهيد. بدرستى‏ كه پس از من، كسى مانند حديث مرا به شما نخواهد گفت» 📚تاریخ الاسلام ذهبی ج 6 ص 45📚 تذکره الحفاظ، ج1 ص 157📚 تهذیب الکمال ج 5 ص 79 👌و می فرمود: «به خدا سوگند كه من آنچنان به خدا از اوّل تا آخرش آگاهى دارم كه گويا كتاب خدا در ميان مشت من است كه در آن اخبار آسمان، اخبار زمين، اخبار هر آنچه واقع شده، و اخبار آنچه تا قيامت واقع خواهد شد، آمده است كه خداوند متعال خود فرموده است در آن روشنگرى براى هر چيز است‏» 📚الکافی ج 1 ص 229 👌و می فرمود: « خداوند بزرگتر از آن است که امامی را برای بندگان خودش قرار دهد ، اما چیزی از اسرار آسمانها و زمین را از او بدارد» 📚بحار الانوار ج 26 ص 110 👌و می‌فرمود: « به خداوند سوگند من عالم به اسرار آسمانها و زمین و بهشت و دوزخ هستم و عالم به هر آنچه در گذشته بوده و تا روز خواهد بود هستم» 📚همان مدرک ص 111 👌شیخ مفید می نویسد: «آن قدر مردمان از علوم امام صادق علیه السلام نقل كرده‏ اند كه به تمام بلاد و شهرها منتشر گشته و اصقاع عالم را فرا گرفته، و نقل نشده از احدى از علماى اهل بيت آنچه از آن حضرت نقل شده است ، همانا اصحاب حديث جمع كرده ‏اند اصحاب راويان از آن جناب را از ثقات با اختلاف‏شان در آراء و مقالات، عددشان به چهار هزار رسيده، و آن قدر دلائل واضحه بر امامت آن حضرت ظاهر شده كه دل‏ها را روشن نموده و زبان مخالف را گنگ كرده از طعن زدن در آن دلائل به ايراد شبهات » 📚الارشاد ج 2 ص 179 ❔حال پرسش اینجاست که آیا امام صادق علیه السلام از خود کتابی به یادگار نهادند یا خیر ❕ 👌پاسخ آن است که با توجه به وجود اصحاب و شاگردانی که علوم و سخنان امام علیه السلام را مینوشتند و سینه به سینه و نسل به نسل منتقل می کردند ، ضرورتی نبود که خود امام علیه السلام دست به شود . ❕گذشته از آنکه جو تقیه و فشاری که از ناحیه دستگاه خلافت و مخالفان بر امام علیه السلام وارد شده بود ، آزادی را از ایشان جهت نوشتن کتب مختلف گرفته بود . 👌و از سوی دیگر بسیاری از علومی که امام علیه السلام در مورد اسرار و قوانین عالم و آسمانها و زمین از آن آگاه بود ، برای مردمان آن زمان قابل فهم و درک نبود، و کتاب نوشتن از سوی امام را از آنها حل نمی کرد ، و بیشتر آنها را حیران می کرد . ❕ لذا تمام تمرکز و توجه امام معطوف به هدایت معنوی انسان ها و آشنا ساختن آنها با مسیر سعادت بوده است ، که این علوم امام از طریق شاگردان و اصحاب ایشان به ما است . 🔸با این وجود ابن قتیبه از علمای اهل سنت كتابی به نام را به امام صادق عليه السّلام اسناد می داد و می گفت: در آن است آنچه مردم به دانستن آن احتياج دارند تا روز قيامت ؛ 📚اخبار الدول ج 1 ص 334 🔸در پایان نقل این کلام شیخ عباس قمی خالی از نیست که می نویسد: «بالجمله نقل نشده از احدى آنچه نقل شده از آن امام صادق از علوم، و با آن كه چهار هزار نفر از آن جناب روايت كرده ‏اند و بطون كتب و اسفار دينيّه از احاديث و علوم آن حضرت مملوّ است، هنوز عُشرى از اعشار علم آن حضرت نمايان نشده، بلكه قطره‏ اى ماند كه از دريا برداشته شده، و گفته شده كه بعضى از علماى عامّه از تلامذه و از خدّام و اتباع آن جناب بوده‏‌اند و از آن بزرگوار اخذ كرده‌‏اند. مانند ابو حنيفه، و محمّد بن حسن، و ابو يزيد طيفور سقّاء آن حضرت را خدمت كرده و سقايت نموده، و ابراهيم بن ادهم و مالك بن دينار از غلامان آن حضرت بوده ‏اند.» 📚منتهی الامال ج 2 ص 1341
❔مگر نه اينكه ازدواج نيمى از دين است؟ مگر نه اينكه پيامبر اسلام به ازدواج توصيه اكيد كرده است؟ مگر نه اينكه معصوم بود و بايد به توصيه هاى پيامبر اسلام گوش جان ميسپرد؟ پس چرا دخترانش را از ازدواج محروم كرد؟ با اين استدلال , خواهر امام رضا حتى نصف دينش را كامل نكرده است و كافر از دنيا رفته است! سر تا پاى ادعاهاى اسلامگرايان متناقض و دروغ است كه به خورد ما داده اند ❗️❗️ 💠💠 👌در تاريخ يعقوبى آمده است كه حضرت موسى بن جعفر علیه السلام وصيت كرده بود كه دخترانش شوهر نكنند و براى همين هيچيك از دختران آن حضرت شوهر نكردند جز يكى از دخترانش به نام ام سلمه كه در مصر به همسرى قاسم بن محمد بن جعفر بن محمد در آمد و به خاطر اين ازدواج مسايلى پيش آمده و قاسم قسم خورد كه منظور او از ازدواج با او اين بود كه به او محرم شود و او را حج ببرد. 📚تاریخ یعقوبی ، ترجمه آیتی ، ج 2 ص 421 👌لکن اين نظريه را نمى توان به اين آسانى پذيرفت زیرا هم سند صحیحی ندارد و هم در اصول كافى آمده است كه حضرت امام موسى بن جعفر علیه السلام كار شوهر كردن و شوهر دادن دخترانش را به پسرش حضرت امام رضا علیه السلام واگذار كرد و فرمود ؛ « اگر على خواست آنان را شوهر مى دهد و اگر نخواست شوهر نمى دهد. و جز پسرم على هيچكس حق ندارد دخترانم را شوهر بدهد. نه برادران ديگرشان، نه عموهايشان و نه سلطان وقت هيچكدام حق ندارند در امر ازدواج دخترانم دخالت كنند » 📚الکافی ج 1 ص 317 👌بر اساس اين روايت، نمى توان گفت كه امام موسى بن جعفر علیه السلام وصيت به عدم ازدواج كرده بلكه وصيت كرده كه امر ازدواج دخترانش به امام رضا علیه السلام مربوط است و ديگران حق دخالت ندارند. ❕علت ازدواج نکردن حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها ، خفقان شديد هارونى بود که باعث شد كه دختران امام موسى بن جعفر علیه السلام نتوانند ازدواج كنند و در عصر هارون خفقان و استبداد و ستم به جايى رسيد كه كسى جرأت نداشت به خانه امام موسى بن جعفر رفت و آمد كند. اگر كسى نتواند به خانه امام رفت و آمد داشته باشد، بطور يقين نمى تواند خيال دامادى آن حضرت را در سر بپروراند. اگر بخواهيم اين مسأله را بيشتر توضيح بدهيم بايد بگوييم كه هارون مى خواست كارى كند كه نسل امام موسى بن جعفر كم گردد و يكى از راههاى اين، جلوگيرى از ازدواج زنان و دختران اين خاندان است و بطور طبيعى اگر دختران و زنان شوهر نكنند، نسل آل على كم مى گردد و كمى اين نسل براى دستگاه خلافت بسيار مطلوب بود و علت كشتار آن همه سادات هم مى تواند همين باشد كه اين نسل بر افتد. 🔸هارون در برخورد با علويان، موضع ‏گيرى كاملا خصمانه و كينه ‏توزانه ‏اى داشت و آن هنگام كه به قدرت رسيد و زمام حكومت را به دست گرفت سوگند ياد كرد كه علويان را از پاى در آورده و بكشد. او آنچه در دل داشت در قالب اين عبارت بر زبان آورده، چنين گفت: «به خدا سوگند، كه علويان و شيعيان آنان را خواهم كشت». 📚 الاغانی ج 5 ص 225 👇 👇 👌از سوی دیگر دختران آن حضرت در نهايت كمال بودند و همسنگى براى آنها پيدا نشد و بخصوص حضرت معصومه سلام الله علیها که در درجات والای کمالات بوده است . ❕شيخ عباس قمى به نقل از تاريخ قم چنين آوده است ؛ «رضائيه‏ دختران خود را شوهر نمى دادند زيرا كسى كه همسر و هم كفو آنان باشد. نبود و هيچ يك شوهر نكردند و اين در ميان دختران آنان عادت شده بود و امام جواد علیه السلام دهى را در مدينه براى دختران و خواهران خود كه شوهر نكرده بودند وقف كرده بود تا از درآمد آن زندگى آنان اداره شود و دخترانى از خاندان امام رضا كه در قم ساكن بودند، هر سال سهم خود را از آن ده را در قم دريافت مى كردند. 📚منتهی الامال ج 2 ص 433 👌هیچ مانعی ندارد که هم خفقان حاکم در عصر امام کاظم علیه السلام و هم نبودن هم کفو موجب عدم ازدواج دختران امام علیه السلام شده باشد . ❕ازدواج به عنوان اصلی اولی مستحب است ، اما گاهی موانعی موجب می شود که امکان ازدواج حاصل نشود ، چنان که در مورد حضرت یحیی و عیسی علیهما السلام داریم که بر اثر شرایط خاص زندگی و اجبار به سفرهای متعدد برای تبلیغ آیین خدا ناچار به مجرد زیستن بوده اند . 📚تفسیر عیاشی ج1 ص172 _ الوافی ج 23 ص 1434 👌انسان می تواند با ازدواج کردن دین خود را حفظ کند ، چنان که پیامبر گرامی فرمود ؛ « کسی که ازدواج کند نصف دین خود را حفظ کرده است و در نصف باقی باید از خدا پروا کند » 📚وسائل الشیعه ج 20 ص 16 ❕اما اگر شرایط ازدواج فراهم نبود ، انسان می تواند با تقوا و پرهیزکاری دین خود را حفظ کند ، چنان که حضرت عیسی و یحیی و فاطمه معصومه سلام الله علیهم ، با تقوا و پرهیزکاری دین خود را حفظ کردند .
🍀🌺 ﷽ 🌺🍀 🤔 ❔خداوند در قرآن پیامبر را به صراحت و روشنی تمام از خودکامگی و استبداد رای و دیکتاتوری منع کرده و گفته که حق هیچ گونه در دین را نداری و تنها وظیفه پیامبر در ارتباط با ناس (مردم) چه مشرک چه مومن تبلیغ و پیام است ❗️چرا امروزه به این دستور عمل نمیشود و واجباتی مانند حجاب و ...را بر تمام آحاد جامعه لازم می دانند ❕ 💠💠 👌در این شکی نیست که در آیات متعددی ، بیان شده است که وظیفه پیامبر گرامی تنها و رساندن پیام الهی است و بیش از آن مسوولیتی ندارد ، چنان که می فرماید ؛ « پیامبر وظیفه ای جز رسالت ندارد » ( مائده 99) ❕این مضمون در آیات دیگری نیز آمده است ؛ 💠آل‏ عمران، آيه 20؛ نساء، آيه 80؛ انعام، آيات 66 و 107؛ نور، آيه 54؛ رعد، آيه 40؛ يونس، آيه 108؛ فرقان، آيه 43؛ زمر، آيه 41؛ شورى‏، آيات 6 و 48؛ تغابن، آيه 12 و عنكبوت، آيه 18. ❕مضمون این آیات آن است که پیامبر گرامی موظف است فرمان خدا را آشكارا به همگان برساند خواه بپذيرند يا نپذيرند و پذيرش و عدم پذيرش اين دعوت، سود و متوجه خود آنها خواهد شد و پيامبر هرگز موظف نيست كه مردم را اجبار به هدايت و قبول دعوت و اجبار كند. 👌لذا می فرماید ؛ « پس تذكر ده تو فقط دهنده‏ ای ، تو مسلط بر آنها نيستى كه مجبورشان (بر ايمان) كنى » (غاشیه 21_22) ❕اشاره به این که راه كمال در صورتى پيموده مى‏ شود كه با ميل و اراده و اختيار همراه باشد، و گرنه تكامل اجبارى سخنى بى ‏مفهوم است، تو هرگز نمى ‏توانى آنها را مجبور سازى، و اگر هم مى ‏توانستى فايده‏ اى نداشت. 💠این سخن در واقع بازگشت می کند به این منطق اسلام که می فرماید ؛ « در قبول دين هيچ نيست (زيرا) راه درست از بيراهه آشكار شده است‏» ( بقره 256) 👌از آنجا كه دين و مذهب با روح و فكر مردم سر و كار دارد و اساس و شالوده ‏اش بر ايمان و يقين استوار است خواه و ناخواه راهى جز منطق و استدلال نمى ‏تواند داشته باشد و جمله" لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ" در واقع اشاره ‏اى به همين است. ❕بنابراین مضمون آیات فوق الذکر به این سخن بر می گردد که در قبول دین و به آن هیچ گونه اجباری در کار نیست و پیامبر هم تنها موظف به رساندن پیام الهی است و کسی را مجبور به پذیرش و اعتقاد به آیین اسلام نمی کند زیرا اصولا اسلام و هر مذهب حق از دو جهت نمى‏ تواند جنبه داشته باشد: 1️⃣بعد از آن همه دلائل روشن و استدلال منطقى و معجزات آشكار، نيازى به اين موضوع نيست، آنهایی متوسل به زور و تحميل مى‏ شوند كه فاقد منطق باشند، نه اسلام با آن منطق روشن و استدلالهاى نيرومند. 2️⃣اصولا دين كه از يك سلسله اعتقادات ريشه و مايه مى ‏گيرد ممكن نيست تحميلى باشد زور و شمشير و قدرت نظامى در اعمال و حركات جسمانى ما مى‏ تواند اثر بگذارد نه در افكار و اعتقادات ما. 📚تفسیر نمونه ج2 ص281 ❕اما باید توجه کرد که بین اجبار در حوزه عقیده و اجبار در حوزه عمل فرق است ، در عقیده فرد است و می تواند هر راهی را که بخواهد برگزیند ، اما در عمل چنین نیست ، زیرا اعمال افراد پیوند خورده است با زندگی اجتماعی آنها و در زندگی هم سرنوشت افراد به هم مربوط است و اعمال زشت خواه و ناخواه اثر را بر اجتماع خواهد گذاشت . 👌 اسلام درعین حال که آزادی عقیدتی را برای همگان ثابت می داند ، و معتقد است که در آن هیچ اجباری نیست ، بر آن است که این آزادی در زندگی اجتماعی محدود تر است زیرا در اجتماع چیزی به عنوان ضرر فردی وجود ندارد و هر زیان فردی امکان این را دارد که به صورت یک " زیان اجتماعی" در آید و به همین دلیل منطق و عقل به افراد اجازه می دهد که در پاک نگه داشتن محیط زیست خود از هرگونه تلاش و کوششی خود داری نکنند. 👌پیامبر گرامی فرمود: « یک فرد گنهکار در میان مردم همانند کسی است که با جمعی سوار کشتی شود و به هنگامی که در وسط دریا قرار گیرد تبری برداشته وبه سوراخ کردن موضعی که در آن نشسته بپردازد و هرگاه به او اعتراض کنند در جواب بگوید من در سهم خود تصرف می کنم اگر دیگران او را از این عمل خطرناک باز ندارند طولی نمی کشد که آب دریا به داخل کشتی نفوذ کرده ویکباره همگی در دریا غرق می شوند » 📚 مسند احمد ج4 ص268 📚 نهج الفصاحه ص836 👌بنابراین حق نظارت بر اجتماع یک حق طبیعی است و اسلام نیز با وضع احکام و قوانینی مانند ، امر به معروف ، نهی از منکر ، آن را به رسمیت شناخته است و این منافاتی هم با آزادی در عقیده ندارد . @hoze_azzahra_gonbad
🤔 ❔امام علی در موارد متعددی خلفا را تایید میکرد و به آنان در مشکلات کمک می کرد چگونه است که شیعیان خلاف خلفا را قبول نمی‌کنند❗️❗️ 💠💠 ❗️رفتـار امام علي با خلفا را بايد در دو زمينه مورد بررسي قرار داد: 1. به رسميت شناختن خلافت آنان. 2. همكاري امام با دستگاه خلفا در حل معضلات ديني و مشكلات سياسي. و اين دو مطلب بايد از يكديگر تفكيك شود. 🗯با قطع و يقين مي‌گوييم كه موضع امام در مورد اوّل كاملاً منفي بود و در مورد دوم مثبت. ❗️در مورد دلايل منفي بودن موضع امام در مورد نخست بايد گفت: 🔷اوّلاً: امیرمؤمنان علیه السلام چگونه مي‌تواند خلافت ديگران را به رسميت بشناسد، در حالي كه وي از جانب خدا در مواضع مختلف و به ويژه روز غدير، به عنوان ولي مسلمانان و سرپرست آنان معرفي شده است؟ ولايت امام، يك حكم آسماني بود كه جز خدا، هيچ فردي نمي‌تواند آن را دگرگون سازد، چنان كه مي‌فرمايد: «هيچ مرد و زن با ايماني حق ندارد هنگامي كه خدا و پيامبر او درباره امري حكمي كنند، اختياري (در برابر فرمان خدا) داشته باشد»📓احزاب36 ❗️امامت امام حق شخصي وي نبود كه از آن چشم پوشي كند، بلكه حكم الهي بود كه كسي قادر بر تغيير آن نيست، امّا اگر شرايط براي اجراي اين حكم فراهم نباشد، مصلحت ايجاب مي‌كند كه درباره آن سكوت كند، نه اين كه ديگري را جاي خود بنشاند. 🔷ثانياً: تاريخ سقيفه و بررسي زندگي امام حاكي است كه آن حضرت با وجود شديدترين فشارها، دست بيعت به سوي خلفا دراز نكرد. ❗️معاويه در يكي از نامه‌هاي خود به امیرمؤمنان مي‌نويسد: 🔶 «تو همان كسي هستي كه بسان شتر افسار زده به سوي بيعت كشيدند»; و اين جمله بيانگر آن است كه فشار براي بيعت به حدي بود كه امام را به زور از خانه خود بيرون كردند و به مسجد بردند. امام در پاسخ نامه معاويه، اين بي‌حرمتي را انكار نمي‌كند، ولي تصريح مي‌كند كه اين نشانه مظلوميت اوست، آنجا كه مي‌فرمايد: «گفتي كه همچون شتر، افسار زدند و كشيدند كه بيعت كنم، عجبا! به خدا سوگند خواستي مذمت كني ولي ناخود آگاه ستودي. خواستي رسوا كني ولي رسوا شدي. براي يك مسلمان نقص نيست كه مظلوم واقع شود، مادام كه در دين خود ترديد نداشته باشد و در يقين خود شك نكند». 📚نهج البلاغه نامه 28 ثالثا: كلمات امام در موارد مختلف حاكي از آن است كه او تا آخرين لحظات زندگي، خود را شايسته خلافت مي‌دانست و اين كه خلافت حق مسلم او بود و از وي گرفته شد. در اين مورد، علاوه بر خطبه «شقشقيه» كه همه با او آشنا هستيم، سخنان ديگر او حاكي از غصب خلافت و عقب زدن او است كه ما در اين جا به برخي از سخنان آن حضرت اشاره مي‌كنيم: 🔷الف. «به خدا سوگند از روزي كه خدا جان پيامبر خويش را تحويل گرفت تا امروز همواره حق مسلم من از من سلب شده است». 📓نهج البلاغه خطبه6 🗯ب: «شخصي در حضور جمعي به من گفت: پسر ابوطالب تو بر امر خلافت حريصي به او گفتم: ❗️«بلكه شما حريص‌تر و از پيغمبر دورتريد و من از نظر روحي و جسمي نزديك‌ترم. من حق خود را طلب كردم و شما مي‌خواهيد ميان من و حق خاص من حائل و مانع شويد و مرا از آن منصرف سازيد. آيا آن كه حق خويش را مي‌خواهد حريص‌تر است يا آن كه به حق ديگران چشم دوخته است؟ همين كه او را در برابر حاضران با نيروي استدلال كوبيدم به خود آمد و نمي‌دانست در جواب من چه بگويد». 📚نهج البلاغه خطبه 172 ❗️حضرت در ادامه مي‌فرمايد: «خدايا از ظلم قريش و همدستان آنها به تو شكايت مي‌كنم. اينها با من قطع رحم كردند و مقام و منزلت بزرگ مرا تحقير نمودند. اتفاق كردند در مورد امري كه حق خاص من بود، بر ضدّ من قيام كنند». 📚بحار الانوار ج29 ص605 🗯تا اين جا روشن گرديد كه امام هرگز در مسأله خلافت و امامت با خلفا مصالحه نكرد و پيوسته از مظلوميت خود سخن مي‌گفت و نسل‌ها را از حقايق آگاه مي‌ساخت. ❗️علامه مجلسی انبوهی روایت از احتجاجات امام بر دیگران در مورد خلافت و وصایت خویش نقل می کند 📚بحار الانوار ج29 ص3 باب5 ❗️بخاری نقل می کند: حضرت علی خطاب به ابوبکر چنین عرضه داشت: «اما تو ای ابوبکر در حق ما اهل بیت استبداد ورزیدی» 📚صحیح بخاری ج4 ص1549 🗯وحضرت در شورای شش نفره ،تصدی خلافت به شرطی که بر مبنای ابوبکر و عمر حکمرانی کند را رد کرد 📚مسند احمد،ج1 ص75📚اسد الغابه ج4 ص123 👇
🤔 ❔عید فطر و قربان مسلمانان نماز دارد و دو رکعت است ، لکن عید غدیر نماز ندارد مگر اینکه آخوندها اختراع کنند . اختلاف دیگر این عید با عید مسلمانان این است که روزه گرفتن در روز عید فطر و عید قربان حرام است لکن روایات جعلی آخوندها میگوید روزه گرفتن در عید غدیر کفاره یک عمر است و پاداش فراوان دارد ...جالب است عیدشان هم با بقیه مسلمانان تفاوت فراوان دارد و این نتیجه ساخت روایات جعلی میباشد. ..... ❗️❗️ 💠💠 ❕ مبدأ عيد بزرگ غدیر به عصر پيامبر گرامی باز مي‌گردد. مبدأ آن زماني بود كه پيامبر گرامی در صحراي غدير خم امیرمومنان عليه السلام را به امامت و ولايت از جانب خداوند منصوب كرد. در آن روز هر مؤمني بدين جهت مسرور شد، لذا نزد حضرت آمده و به او تبريك گفتند. از جمله عمر و ابوبكر. و نيز به جهت تبريك و بزرگداشت اين واقعه افرادي از قبيل حسان بن ثابت، قيس بن سعد بن عباده انصاري و ديگران اين واقعه را به شعر درآوردند؛ ❕بزرگانی تصریح کرده اند که هواداران و دوستداران امیرمؤمنان علیه السلام از هر فرقه‌ای از دیرباز ، روز غدیر را عید می گرفته‌اند . ❕ از كتب تاريخ، استفاده مي‌شود كه امت اسلام در شرق و غرب، در عيد بودن آن متّفقند و مصريان و مغربيان و عراقيان، به جايگاه آن اعتنا و اهتمام داشته اند. و روز غدير نزد آنان به عنوان روزي مشخّص براي نماز، دعا، خطبه و مديحه سرايي مشهور بوده است، و نامگذاري اين روز به عيد، مورد اتفاق بوده است. 📚 وفيات الاعيان، ابن خلكان، ج 1 ص 60 و ج 2 ص 223 ❕ابن خلّكان مي‌گويد : «پيامبر اكرم هنگام بازگشت از مكّه در حجّة الوداع، وقتي به غدير خم رسيد، ميان خود و علي عليه السلام عقد برادري بست و او را براي خود، همچون هارون براي حضرت موسي عليه السلام دانست و فرمود: «خدايا! كساني كه ولايت او را پذيرا شدند دوست بدار و كساني كه تحت سلطه ولايت او نرفته و با او دشمني ورزيدند دشمن بدار، و يارانش را ياور باش و خوار كنندگانش را خوار كن». و شيعه را به اين روز، دلبستگي خاصّي است. » 📚همان منبع ❕در روایات اهل سنت هم شواهد بر عید بودن روز غدیر می باشد ، چنان که خطیب بغدادی از ابوهریره نقل می کند که گفت ؛ «هر كس در روز هجدهم از ماه ذي حجّه روزه بگيرد براي او معادل شصت ماه روزه نوشته مي‌شود. و آن روز غدير خم است، هنگامي كه پيامبر دست علي بن ابي طالب عليه السلام را گرفته و فرمود: «آيا من سرپرست مؤمنين نيستم؟ » گفتند: آري، اي رسول خدا! حضرت فرمود: هر كس كه من مولاي اويم پس علي مولاي اوست. عمر بن خطّاب گفت: مبارك باد، مبارك باد بر تو اي فرزند ابي طالب! تو مولاي من و مولاي هر مسلمان شدي. آن گاه خداوند اين آيه را نازل كرد: « أَلْيوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ... » 📚تاریخ بغداد،ج 8 ص 290 ❕ادامه 👇
🍀🌺 ﷽ 🌺🍀 🤔 ❔گفته می شود چگونه روز غدیر عیدمی باشد در حالی که روزه در آن مستحب است اما در عید قربان و فطر روزه در آن حرام است 💠💠 ❗️در فضیلت روزه عید غدیر ،روایات متعددی در منابع شیعه و سنی نقل شده است . 🗯امام صادق فرمود: « عید غدیر بسیار برتر و با شرافت تر از دو عید فطر و قربان است و هر کس آن روز را روزه بگیرد پاداش 60 ماه روزه داری را دریافت می کند» 📚الکافی ج4 ص148 ❗️وفرمود: « روزه آن روز کفاره شصت سال می باشد» 📚الفقیه ج2 ص90 ❗️وفرمود: « روزه آن روز به خاطر شکر نعمت ولایت و حمد پرودگار لازم گشت» 📚وسائل الشیعه ج10 ص443 🗯همین طور خطیب بغدادی از علمای اهل سنت از پیامبر گرامی نقل می کند که فرمود: « هر کس روز هجدهم ذی الحجه را روزه بگیرد ،خداوند به او پاداش شصت روز روزه داری را به او می دهد و آن روز غدیر است .پیامبر دست علی را بر افراشت و گفت ایا من اولی به مومنان از خودشان نیستم .پس هر کس که من مولی و اولی نسبت به او هستم علی از این پس ولی و مولی برای اوست .پس از آن ایه اکمال نازل شد» 📚تاریخ بغداد،ج8 ص290 ❗️با توجه به این رویات اشکال کردن در باره روزه روز غدیر اجتهاد در برابر نص است . 🗯خداوند چنین قرار داده است که روزه روز غدیر مستحب اما روزه دو عید قربان و فطر حرام باشد ایا کسی می تواند اعتراض کند در حالی که خداوند می فرماید: « هیچ مرد و زن با ایمانی حق ندارد هنگامی که خدا و پیامبرش امری را لازم بدانند اختیاری از خود داشته باشند و هر کس نافرمانی خدا و رسول را کند به گمراهی اشکاری گرفتار شده است» 📓احزاب 38 ❗️گذشته از انکه ایام عید دیگری نظیر جمعه،مبعث و مانند آن وجود دارد که روزه گرفتن در انها مستحب می باشد. 📚وسائل الشیعه ج10 ص447 📚روضه الطالبین،ج2 ص253 📚غنیه الطالبین،ص502 و... ❗️با این وجود نمی توان گفت هر روز که عید باشد باید روزه در آن روز حرام باشد
🤔 ❔چه جوری در آن زمان اسیر میتونسته خونه دیگران بره در حالی که اسیره ❗️❗️ 💠💠 👌سوره «هل اتى» يكى ديگر از اسناد مهم فضيلت على عليه السلام و اهل بيت پيامبر گرامی است. هفده آيه آن كه از آيه انَّ الابْرارَ يَشْرَبُونَ مِنْ كَاسٍ كانَ مِزاجُها كافُوراً «به يقين ابرار (و نيكان) از جامى مى‏ نوشند كه باعطر خوش آميخته است» ( هل اتی 5 ) آغاز مى ‏شود و تا آيه 22 ادامه دارد ، درباره گروهى به عنوان «ابْرار» (نيكان) سخن مى‏ گويد؛ ولى شأن نزول‏ها و روايات متعددى كه در منابع معروف اسلامى وارد شده، نشان مى ‏دهد كه مخاطب آیات و مصداق اتم و اكمل ابرار در اين آيات ، على عليه السلام و فاطمه و حسن و حسين عليهما السلام بوده ‏اند. ❕نشانه هايى از «ابرار و نيكان» در آيات 7- 10 اين سوره ذكر شده است كه وضع آن را روشن‏تر مى ‏سازد؛ مى ‏فرمايد ؛ «ابرار» (نيكان) آنها به نذر خود وفا مى ‏كنند، و از روزى كه شر و عذابش گسترده است مى‏ ترسند.و غذاى (خود) را با اينكه به آن علاقه (و نياز) دارند به مستمند و يتيم و اسير اطعام مى ‏كنند. (و مى‏ گويند:) ما شما را بخاطر خدا اطعام مى‏ كنيم، و هيچ پاداش و سپاسى از شما نمى‏ خواهيم. ما از پروردگارمان خائفيم در آن روزى كه عبوس و سخت و است». ❕ زمخشرى در تفسير معروف خود كشاف از ابن عباس چنين نقل مى‏ كند كه حسن و حسين عليهما السلام بيمار شده بودند پيامبر با جمعى (از ياران) از آنها عيادت كردند؛ صحابه رو به على عليه السلام كردند، گفتند: اى ابوالحسن! اگر براى شفاى فرزندت نذرى مى ‏كردى خوب بود؛ على عليه السلام و فاطمه عليها السلام و خادمه آنها، فضه نذر كردند كه اگر آنها شفا يابند سه روز روزه بگيرند- در بعضى از روايات آمده كه حسن و حسين عليهما السلام نيز نذر كردند . چيزى نگذشت كه هر دو شفا يافتند و چون غذائى نداشتند: على عليه السلام سه صاع (من) جو، وام گرفت؛ و فاطمه عليها السلام يك صاع آن راخمير كرد و پنج قرص نان به تعداد آنها براى افطار روز اول درست كرد؛ در اين هنگام فقير سائلى بر در خانه آمد و گفت: «السَّلامُ عَلَيْكُمْ اهْلَ بَيْتِ مُحَّمَدٍ صلى الله عليه و آله»! «مسكينى از مساكين مسلمانانم» مرا اطعام كنيد، تا خداوند شما را از غذاهاى بهشتى اطعام كند آنها مسكين را بر خود مقدّم داشتند، غذاى خود را به او دادند و آن شب چيزى جز آب نخوردند، فردا نيز روزه گرفتند، و هنگام غروب موقعى كه طعام همانند روز سابق براى افطار آماده كرده بودند، يتيمى بر در آمد، او را نيز بر خود مقدم شمردند و غذاى خود را به او دادند و روز سوم اسيرى آمد و همان كار را تكرار كردند، هنگام صبح على عليه السلام دست حسن و حسين عليهما السلام را گرفت و خدمت رسول خدا آمد هنگامى كه پيامبر آنها را ديد در حالى كه از شدت گرسنگى مى‏ لرزيدند، فرمود: «چقدر براى من ناراحت كننده است آنچه را در شما مى‏ بينم» و با آنها برخاست و به سراغ فاطمه عليها السلام رفت در حالى كه در محراب عبادت بود و شديداً گرسنه بود، پيامبر ناراحت شد، در اين هنگام جبرئيل نازل شد و گفت: «اى محمد ! بگير اين سوره را، خداوند با داشتن چنين‏ اهل بيتى به تو تبريك مى‏ گويد»، و سپس سوره هَلْ اتى را بر پيامبر خواند» 📚تفسیر کشاف ج 4 ص 670 ❕همين معنى را با تفاوت مختصرى، قرطبى در تفسيرش ذيل آيات مورد بحث نقل مى ‏كند، و اشعارى هم از تقاضا كنندگان و بانوى اسلام در اين زمينه نقل مى‌نمايد. 📚تفسیر قرطبی ج 10 ص 6922 ❕مرحوم علّامه امينى در الغدير شأن نزولى را كه نقل کردیم از 34 كتاب از كتب اهل سنّت ، و مرحوم قاضى نور اللَّه شوشترى از 36 كتاب از كتاب‏هاى آنان اين مطلب را نقل كرده است. بنابراين شأن نزول مذکور در سرحدّ تواتر است‏. 📚الغدير، ج3، ص107 ❕در روایات شیعه نیز شان نزول مذکور به تواتر ثابت شده و علامه مجلسی از حدود پانزده منبع شیعی ، شان نزول مذکور را نقل می‌کند؛ 📚بحار الانوار ج 35 ص 237 باب 6 ❔پرسش مطرح شده این است كه مطابق شان نزول، مرد اسير بر در خانه على علیه السلام به هنگام افطار آمد، مگر اسيران زندانى نبودند؟ 👌پاسخ :👇 طبق نقل تواريخ در زمان پيامبر مطلقا زندانى وجود نداشت، چنان که روایات بسیاری از اهلسنت تصریح دارد که نخستین کسی بود که اقدام به تاسیس زندان کرد. 📚شرح فتح الغدیر ج 5 ص 471 _ المهذب ج 2 ص 294 ❕ و پیامبر گرامی ، اسيران را تقسيم كرده و به دست مسلمانان مى‏ سپرد، و مى ‏فرمود مراقب آنها باشيد، و به آنها نيكى كنيد. البته بعدا كه حكومت اسلامى گسترش پيدا كرد، و تعداد اسيران بالا گرفت‏ و حجم مجرمان با گسترش دامنه حكومت زياد شدند، زندان به وجود آمد، و ارتزاق اسيران و مجرمان از طريق بيت المال صورت مى‏ گرفت. 📚تفسیر نمونه ج 25 ص 353 @hoze_azzahra_gonbad