eitaa logo
حوزه علمیه سوادکوه بزرگ(شیرگاه)
235 دنبال‌کننده
327 عکس
28 ویدیو
1 فایل
سربازان امام باقرالعلوم علیه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
💌امام على عليه السلام: قدرت، خردمند را به افراط كارى نمى كشاند و ناتوانى او را از پاى نمى نشاند غرر الحكم، حدیث 1995 https://eitaa.com/hozeh_savadkohshomali •••✾•🌿🌺🌿•✾••
═══✙🍃✨💙🍃💙✨🍃✙═══ ⚜امام صادق علیہ السلام⚜ ⇦گناهى ڪہ نعمت ها را تغيير مى دهد، تجاوز به حقوق ديگران است. ⇦گناهى ڪہ پشيمانى مى آورد، قتل است. ⇦ گناهى ڪہ گرفتارے ايجاد مى كند، ظلم است. ⇦گناهى ڪہ آبرو مى بَرد، شرابخوارے است. ⇦ گناهى ڪہ جلوے روزے را مى گيرد، زناست. ⇦گناهى ڪہ مرگ را شتاب مى بخشد، قطع رابطہ با خويشان است. ⇦گناهى ڪہ مانع استجابت دعامى شود و زندگى را تيره و تار مى كند، نافرمانى از پدر مادر است. 📚علل الشرايع ، جلد 2ص584 https://eitaa.com/hozeh_savadkohshomali •••✾•🌿🌺🌿•✾•• 💚🌷🍃🍃💚 🍃💚🌹🍃 🌸🍂🌷💚🌸🍂💚🍃 🍃🌹🍃🍃🌷🍃🌹🍃 🌸🍂💚🌷💚
🌹🍃✨🌹🍃 ❤امام صادق عليه السلام: 🍃پدرم مرا به سه چيز آموخت و از سه چيز نهی فرمود. 🌹سه نكته ادب اين بود كه فرمود:  فرزندم! هركس با دوست بد بنشيند سالم نمى ماند  و هر كس گفتارش را كنترل نكند پشيمان مى شود  و هر كس به جايگاه هاى بد وارد شود مورد بدگمانى قرار مى گيرد (زير سؤال مى رود) 🌹و آن سه چيز كه مرا از آن فرمود: دوستى با كسى كه چشم ديدن نعمت كسى را ندارد ️ و با كسى كه از مصيبت ديگران شاد مى شود و دوستی  با سخن چين. 📚 تحف العقول ص376 https://eitaa.com/hozeh_savadkohshomali •••✾•🌿🌺🌿•✾•• 💚🌷🍃🍃💚 🍃💚🌹🍃 🌸🍂🌷💚🌸🍂💚🍃 🍃🌹🍃🍃🌷🍃🌹🍃 🌸🍂💚🌷💚 🌹🍃✨🌹🍃
↬ ↫ ❖═▩ஜ••🍃🌸🍃••ஜ▩═❖ 💐راهکار پیشگیری از ناگواری‌های زندگی 🌹حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) می فرماید: 🌺كسى كه بتواند خود را از چهار چيز دور نمايد ، سزاوار است هيچ گاه ناگوارى و ناخوشى بر وى نازل نمی شود . ⁉عرض شد: آن چهار چيز کدام است؟ 🌺 حضرت فرمودند: 🔹عجله كردن 🔹لج بازی نمودن 🔹خودبينى 🔹سستى کردن 📚 تحف العقول ص۲۰۶ https://eitaa.com/hozeh_savadkohshomali •••✾•🌿🌺🌿•✾•• ❖═▩ஜ••🍃🌸🍃••ஜ▩═❖
امام على عليه السلام: روشنايى دل از حلال خورى است ضِياءُ القَلبِ مِن أكلِ الحَلالِ المواعظ العدديّة، صفحه ۵۸ https://eitaa.com/hozeh_savadkohshomali •••✾•🌿🌺🌿•✾•• ❖═▩ஜ••🍃🌸🍃••ஜ▩═❖ 🌷🍃🌹🍃 🍃❤🌹🍃 🌺🍂🌷🌺🍂🌹🍃 🍃❤🌹🍃🍃❤🌷🍃🌹🍃 🌺🍂🌷❤🌹
❤🍃❤🍃 سوال: ✳️با چه کاری ـ غیر از تدریس و همت گماردن به کتاب خداوند متعال و تفسیر اهل البیت علیهم السلام ـ می توان بر تقوا و سیر به سوی خداوند متعال، قوّت پیدا نمود؟ پاسخ : ⬅️ باسمه تعالی، تصمیم همیشگی و دائمی بر ترک در اعتقاد و عمل. 📚به سوی محبوب/ص65 https://eitaa.com/hozeh_savadkohshomali •••✾•🌿🌺🌿•✾•• 🍃✨ ✨🍃💓 🍂🍃🕌🍂🍃 💓🍃✨💓✨🍃 🕌🍂🕌🍃🕌🍂🕌🍃💓 💓🍃✨ ✨🍃💓 🍂🕌🍃🕌✨💓✨🍂🕌🍃🕌🍂
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: إنّ أعظَمَ النّاسِ مَنزِلَةً عِندَ اللّه ِ يَومَ القِيامَةِ أمشاهُم في أرضِهِ بالنَّصيحَةِ لِخَلقِهِ بامنزلت ترينِ مردم نزد خداوند در روز قيامت، كسى است كه در راه خيرخواهى براى خلق او، بيش از ديگران قدم بر دارد 📖الكافی ج2 ص208 https://eitaa.com/hozeh_savadkohshomali
عليه السلام : منْ سَعَادَةِ الرَّجُلِ أَنْ يَكُونَ القَيِّمَ عَلَى عِيَالِهِ از نيك بختى مَرد، اين است كه تكيه گاه اش باشد 📚 الکافی جلد۴ صفحه۱۳ https://eitaa.com/hozeh_savadkohshomali
🍂🍃🌸🍂🍃🌸 🍂🍃🌸🍂🍃🌸 🍂🌸🍂 🌸 🍃❤️ امام صادق (ع) فرمودند: 🌟با احمق مشورت مکن و از دروغگو کمک مگير و به دوستي آدم دل مرده تکيه مکن، 🌟زيرا دروغگو دور را نزديک و نزديک را دور در نظرت جلوه مي دهد 🌟 و احمق خودش را براي تو خسته مي کند اما به آنچه مي خواهي نمي رساندت و آدم دل مرده در زماني که کاملا به او اعتمادداري، تنهايت مي گذارد و دراوج ارتباطت بااو،ازتو مي برد 📚تحف العقول، ص 316 ا https://eitaa.com/hozeh_savadkohshomali 🌸 🍂🌸🍂 🍃🍂🌸🍃🍂🌸 🍃🍂🌸🍃🍂🌸
آیت الله العظمی جوادی آملی: چند نکته درباره اشک فشانی بر ماتم سید الشهداء سلام الله علیه: ۱.گریستن بر سالار شهیدان سلام الله علیه عبادت است و ثواب های فراوانی دارد. ۲.این اشك در حالی که کاری عاطفی است، خردمندانه و نسبت به برخی از دلباختگان عاشقانه است و بر اثر آن گرایش و محبتی میان گریه کننده و شهدای کربلا پیدا میشود که این گرایش، مقدمه و زمینه زنده نگه داشتن سیرهٔ آنان مانند شجاعت و شهادت طلبی است... ۳.گریه بر شهید به سود جامعه است و خود شهید از آن بی‌نیاز است. ۴.زمان رقّت قلب،هنگام باز شدن درهای رحمت خداست و چون دل در مصیبت سالار شهیدان سلام الله علیه زودتر می‌شکند، از این فرصت باید بیشترین بهره را به دست آورد و در آن هنگام فورا از خدا چیزی خواست. 📖کوثر کربلا ص۲۱۴،۲۱۵ https://eitaa.com/hozeh_savadkohshomali
آیت الله بهجت می فرمودند: یکی از علمای نجف روزی در مسیر راهش به کل داراییش را که یک در هم بود صدقه داد، شب در خواب دید او را به دعوت کرده اند که نظیر آن را کسی ندیده بود، باغی دارای قصری بسیار عالی و زیبا. پرسید این باغ و از آن کیست؟ گفتند: از آن شماست. وی تعجب کرد که من در برابر این همه تشریفات، عملی انجام نداده ام. به او گفتند: تعجب کردی؟ گفت: آری گفتند:تعجب نکن، این پاداش آن یک درهم شماست که و با حسن نیت انجام گرفته است. منبع:در محضر صاحبدلان،محمودی،ص۱۲۰ https://eitaa.com/hozeh_savadkohshomali 💐🍁💐🍁💐🍁💐🍁
🐀موش از شکاف دیوار سرک کشید تا ببینه این همه سر و صدا برای چیه . مرد مزرعه دار تازه از شهر رسیده بود و بسته ای با خودش آورده بود و زنش با خوشحالی مشغول باز کردن بسته بود . موش لب هاشو را لیسید و با خود گفت : کاش یه غذای حسابی باشه . اما همین که بسته را باز کردن ، از ترس تمام بدنش به لرزه افتاد ؛ چون صاحب مزرعه یه تله موش خریده بود . موش با سرعت به مزرعه برگشت تا این خبر جدید رو به همه ی حیوانات مزرعه بده . اون به هرکسی که می رسید ، می گفت : توی مزرعه یک تله موش آوردن ، صاحب مزرعه یک تله موش خریده  ... 🐓مرغ با شنیدن این خبر بال هاشو تکون داد و گفت : آقای موش ، برات متأسفم . از این به بعد خیلی باید مواظب خودت باشی ، به هر حال من کاری به تله موش ندارم ، تله موش هم ربطی به من نداره . 🐏میش وقتی خبر تله موش رو شنید ، صدای بلند سرداد و گفت : آقای موش من فقط می تونم دعات کنم که توی تله نیفتی ، چون خودت خوب می دانی که تله موش به من ربطی نداره . مطمئن باش که دعای من پشت و پناه توئه. موش که از حیوانات مزرعه انتظار همدردی داشت ، به سراغ 🐂گاو رفت . اما گاو هم با شنیدن خبر ، سری تکون داد و گفت : من که تا حالا ندیدم یک گاوی توی تله موش بیفته . ! گاو اینو گفت و زیر لب خنده ای کرد و دوباره مشغول چریدن شد . سرانجام ، موش ناامید از همه جا به سوراخ خودش برگشت و در این فکر بود که اگه روزی تو تله موش بیفته ، چی می شه ؟ در نیمه های همون شب ، صدای شدید به هم خوردن چیزی توی خونه پیچید . زن مزرعه دار بلافاصله بلند شد و به سمت انباری رفت تا موش رو که تو تله افتاده بود ، ببینه . زن تو تاریکی متوجه نشد که چیزی که تو تله موش تقلا می کرده ، موش نبود ، بلکه یه 🐍مار خطرنکی بود که دمش به تله گیر کرده بود . همین که زن به تله موش نزدیک شد ، مار پاشو نیش زد و صدای جیغ و فریادش به هوا بلند شد . صاحب مزرعه با شنیدن صدای جیغ از خواب پرید و به طرف صدا رفت ، وقتی زنشو در این حال دید اونو فوراً به بیمارستان رسوند . بعد از چند روز ، حال زن بهتر شد . اما روزی که به خونه برگشت ، هنوز تب داشت . زن همسایه که به عیادت بیمار اومده بود ، گفت : برای تقویت بیمار و قطع شدن تب اون هیچ غذایی مثل سوپ مرغ نیست . مرد مزرعه دار که زنش را خیلی دوست داشت فوراً به سراغ مرغ رفت و ساعتی بعد بوی خوش سوپ مرغ توی خونه پیچید . اما هرچه صبر کردن ، تب بیمار قطع نشد . بستگانش شب و روز به خونه اونا رفت و آمد می کردن تا جویای سلامتی زن بشن . برای همین مرد مزرعه دار مجبور شد ، میش رو هم قربانی کنه تا با گوشت میش برای میهمانان عزیزش غذا بپزه . روزها می گذشت و حال زن مزرعه دار هر روز بدتر می شد . تا این که یک روز صبح ، در حالی که از درد به خود می پیچید ، از دنیا رفت و خبر مردن اون خیلی زود تو روستا پیچید . افراد زیادی تو مراسم خاک سپاری زن شرکت کردن . بنابراین ، مرد مزرعه دار مجبور شد ، از گاوش هم بگذره و با گوشت گاو غذای مفصلی برای میهمانان دور و نزدیک تدارک ببینه . حالا ، موش به تنهایی توی مزرعه جلوی لونش نشسته بود و به حیوانات زبون بسته ای فکر می کرد که کاری به کار تله موش نداشتن ! 🍁 مشکل من مشکل تو ٬ و مشکل تو مشکل منم هست. https://eitaa.com/hozeh_savadkohshomali