🔘 شبهای دلتنگی
دگر باران نبارد کاش
آری؛ برای جان سپردن
دوریات کافیست...
#اول_تو_به_یاد_آیی
🔘 خواستم از رنجش دوری بگویم، یادم آمد
عشق با آزار، خویشاوندی دیرینه دارد
ناگهان قفل بزرگ تیرگی را میگشاید
آنكه در دستش كلید شهر پر آیینه دارد
✍️ قیصر امینپور
#اول_تو_به_یاد_آیی
🔘 در کنار جادهی انتظار
که به ظهور میانجامد
نشستهای تا شاید
عشق
بهانهای باشد برای تو
که چون باران میباری!
بی مابهازاء
✍️ اسماعیل شفیعی سروستانی
#اول_تو_به_یاد_آیی
🔘 عهدیست که بستهایم، برمیخیزیم
با اینکه شکستهایم، برمیخیزیم
هروقت که نام عشق را میخوانند
هرجا که نشستهایم، برمیخیزیم
✍️ هادی فردوسی
#اول_تو_به_یاد_آیی
🔘 نه من، که پیش نگاهت جهان به خاک افتد
زمین به سجده درآید زمان به خاک افتد
شب ظهور تو ای آخرین ستارهی عدل!
به پایبوس تو هفت آسمان به خاک افتد
تو آن دلیل درخشان، حقیقت نابی
که در حضور تو وهم و گمان به خاک افتد
بر آستان تو سر مینهیم ای موعود!
که مهر و ماه بر این آستان به خاک افتد
تو بیکرانهی عدلی و در برابر تو
درفش ظلم، کران تا کران به خاک افتد
به ذوالفقار عدالتنشان تو سوگند
که ظلم در قدم راستان به خاک افتد
تو کهکشان عدالت! فروغ ایجادی
که با اشارهی تو کهکشان به خاک افتد
تو ناگهانتری از ناگهان و در قدمت
هزار حادثه ناگهان به خاک افتد
بگو به خلق به نام و نشان چه مینازند
که پیش نام تو، نام و نشان به خاک افتد
✍️ محمود سنجری
#اول_تو_به_یاد_آیی
🔘 سلام! هر طور شده بیا!
من دارم این خوابِ بی تو را؛
این کابوس را،
باور می کنم...
اینجا همه خیلی طبیعی نقش هایشان را بازی می کنند
انگار نه انگار که تو هستی...
#اول_تو_به_یاد_آیی
@mouood_org
🔘 سلام! هر طور شده بیا!
من دارم این خوابِ بی تو را؛
این کابوس را،
باور می کنم...
اینجا همه خیلی طبیعی نقش هایشان را بازی می کنند
انگار نه انگار که تو هستی...
#اول_تو_به_یاد_آیی