هدایت شده از خادمــــان امام زمـــــان (عج) 📜
💠ملاقات با امام زمان(عج)
#شماره_۱۰
═༅༅═❥✦༅﷽༅✦❥═༅༅═
🔰 در کــربلای معلّی یکی از علمـا که به
علوم غریبه آگاهی داشته است، تصمـیم
میگیرد که به وسیله علم جفر خود را به
امام عصر رساند، در نتیجه در داخل یکی
ازغرفه های صحن امام حسین (سلامالله
علیه) به محاسبات این علم میپردازد.
💢 پاسخی که دریافت میدارد این بوده
اسـت کـه امـام داخـل صـحـن با پیـرمـردی
قفـل سـاز در حال صـحـبت هسـتند و گل
میگویند و گل میشنوند.
❌ تردید می کند مبادا فلان قـسمت از
بـرنامـه را اشـتـباه کـرده بـاشـم. بـار دوم و
سـوم نیز حـساب می کند و نتیجه همان
می شود. در ایـن هـنـگام عـزم خود را بر
دیـدار جـزم مـی کـنـد که هـر چـه بادا باد.
🔅میبیند آری امام زمان(عج) در همان
زاویة صــحن کـه به وسـیلـه آن عـلـم درک
کـرده اسـت، با آن مرد قفل ساز مشـغول
گفتــگو هـستند. چون می بیند که آقـا در
حال خـداحـافظی هـسـتنـد، رو به امام به
سرعت حرکت میکند.امام زمـان (عج) از
آن پیرمرد خداحافظـی کرده و رو به سوی
ایشان می آینـد. و وقـتی با او رودررو قرار
می گیرند، می فرمایند: فلانی تو هم مثل
این پیر مرد قفل سـاز شو تا من به سراغ
تو بیایم و از کنارش می گذرند.
🔹این عالم میگوید:همان وقت به سراغ
ســراغ ایــن پیـرمرد قفـل ساز رفتم تا او و
رفتار و روحیاتش را شناسایی کنم.
▬ از او پـرسیدم: ایـن آقایی که با ایشان
صحبت داشتی، که بود؟
✚ درپاسخ گفت: تا آن جا که میدانم آقا
سیدمهدی، فرزند مرحوم آقا سید حسن،
هستند که پدرشان هم به رحمت خداوند
رفته است.
از نوع جواب او به زودی متوجه شدم که
آقا خود را به او معرفی کردهاند، ولی این
بنـده خـدا متوجه نشـده اسـت که ایشـان
امامعصر(عج) هستند.نزدیک بود او را از
حقیقت امر آگاه سازم،ولی به خـودآمدم
که اگر ایـن کار صـلاح این بندة خـدا بود،
خود آقا به او توجه میدادند. ازحالات آقا
و زمان آشنایی او با آقا و غیره پرسیدم...
🧐دقت کردم ببینم که این پیرمـرد چه
ویــژگــی خاصــی دارد که امــام مـرا به آن
دعوت فرمودهاند:
عاقبت دریافتم ....‼️ که در کنار تقید
ایشـان به مسـائل شـرعی و کـسب حلال؛
بارزتـریـن ویـژگی اخـلاقی او این است که
سخـت به قـول و قـرارش با مـردم پـایبند
است و اگر میگوید قفل شما فلان موقع
آماده است، آن را حتماً سر وقت و شاید
زودتر آماده کرده است.
📍مـراعات ظرافت های اخلاقی بیتردید
در تکامــل انسـان سـالک، نقشی جدی و
اساسی دارد.چنانچه سهلانگاری در امور
اخلاقی نیز تنـزلآور و دور کننده از مقام
قرب الهی است.
▫️منبع:
کتـاب ملاقات بـا امـام زمــان (عـج)
─┅═༅═❥༅🌼༅❥═༅═┅─
#کرامات
#امام_زمان
#خادمان_امامزمان
╔ ⃟🌸❥๑•~---------------
🆔 @khademan_emamezaman
هدایت شده از خادمــــان امام زمـــــان (عج) 📜
.
💠ملاقات با امام زمان(عج)
#شماره_۳
═༅༅═❥✦༅﷽༅✦❥═༅༅═
شهید ثالث، قاضی نورالله شوشتری (ره)
میفرماید:«بین اهل ایـمان معروف است
که یکی ازعلمای اهل سنت،که دربعضـی
از فنون علمی ، استاد علامه حــلی ( ره )
است کتابی در رّد مـذهب شیــعه امامیه
نوشت و در مجالس و محافل آن را بـرای
مردم می خواند و آنان را گمراه می نمود،
و ازترس آنـکه مبادا کسیاز علمای شیعه
کتاب او را ردّ نماید، آنـــرا به کسی نمیداد
که نسخه ای بردارد.
علامهحلی همیشه به دنبال راهی بودکه
کتــاب را به دســت آورد و رّد کند . ناگزیر
رابطه استاد و شاگردی را وسیـله قرار داد
و از عالم سنی درخواست نمود که کتــابرا
به او امانت دهد.
آنشخص چون نمیخواست که دســت رد
به سینه علامه حلی بزند ، گفت : سوگند
یاد کرده ام که این کتاب را بیــشتر از یک
شب پیش کسی نگذارم.
مرحوم علامه هـمان مـدت را نیز غنیــمت
شمرد .کتــاب را از او گرفت و به خــانه برد
که در آن شــب تا جایی که میــتواند از آن
نسخه بردارد . وقتــی به نوشـتــن مشغول
شد و شــب به نیــمه آن رســید ، خواب بر
ایشان غلبه نمود . همان لحــظه حضــرت
صاحب الامر ( عج ) حاضــر شدند و به او
فرمودند:«کتابرا بهمنواگذار وتو بخواب.»
علامه حلی خوابید . وقتی از خـواب بیدار
شد،نسخه کتاب ازکرامت و لطف حضرت
صاحب الامرعلیه السلام تمـام شـده بود.
البته این قضیه را بهصورتهای دیگری هم
بیان کــرده اند ؛ از جـمله در کتاب قـصص
العلماء اینطور آمده استکه: «علامه حلی
(ره) کتاب را توسط یـکی از شـاگردان خـود
که نزد آن عالــم مخـالف درس مـی خوانــد
برای یـک شــب بـه عـنوان عــاریه به دسـت
آورد و مشــغول نســخه بــرداری از آن شـد.
همین که نـصف شب گذشت ، عـلامه بی
اختیار بـخواب رفـت وقلم ازدسـتش افتاد.
وقتـــی صــبح شــد و وضــع را چــنــین دیــد
انـدوهــناک گــردید ؛ ولــی وقتــی کتـــاب را
ملاحظه کرد،دید تمـامش نوشته و نسخه
برداری شده است و در آخر آن نسخه این
جمله نوشته شده:
کتبه محمد بن الحسن العسکری صاحـب
الزمان ( این نسخــه را حــجة بن الـــحسن
العـسکری صاحــب الــزمان عــلیه الســلام
نوشته است ).
علامه فهمیدکه آنحـضـرت تشـریف آورده
اند و نســخه را به خــط مبــارک خود تـمام
نموده اند. »
منبع:📖کتاب ملاقات با امام زمان عج
─┅═༅═❥༅🌼༅❥═༅═┅─
#کرامات
#امام_زمان
#خادمان_امامزمان
╔ ⃟🌸❥๑•~---------------
🆔 @khademan_emamezaman
هدایت شده از خادمــــان امام زمـــــان (عج) 📜
💠ملاقات با امام زمان(عج)
#شماره_۲۹
═༅༅═❥✦༅﷽༅✦❥═༅༅═
💠تشرف سید عبدالکریم کفاش
✍️ سیدعبدالکریم کفاش شخصـی بود
که مورد عنایت ویژه امام زمان(عجلالله)
قرار داشت و حضرت دائماً به اوسـرمیزد.
روزی حضـرت به حجرهکفاشی اوتـشریف
آوردند درحالیکه او مشغول کفـاشی بود.
✔️ پس از دقایقــــی حضـرت فرمودند :
« ســید عبد الکـــریم ، کـفــــــش من نیـاز
تعمـــــیر دارد ، برایــــم پیــــنه می زنــــی؟»
✔️ سیدعرض کرد : آقاجان به صاحب
این کـــفـــــش که مــشـغــول تعمــــــیـر آن
هســــتم قــــول داده ام کفــش را برایش
حاضر کنم، اگر الان مـــشغـول پینه زدن
کفــــــش های شمـــا بــشــــوم ، به قـولـــم
نمـــــیتوانم عمـــل کنم . آقـاجان نوکـرتم
اجـــازه بدهـــید به قولی که داده ام عمل
بکنم بعدا…
✔️ پــــس از دقایــــقی دوبـــاره حـضرت
فرمودند:«سـیــد عبدالکــریم! کفش من
نیـاز به تعمیر دارد ،برایم پینه میزنی!؟»
✔️ سیدعبدالکـریم میـگـوید: آقـاجان!
قربان تان بشم خدمـت تـان که عـرض
کـــــردم، من قـــول داده ام…
✔️ وقتی حضرتخواستهشان را برای
ســـومیــــن مـــــــرتبــه تکــــــرار کــــــردند ،
سید کفشی را که دردست داشت کنار
گذاشت،بلندشد ودستـانش را دورکـمر
مبارک حضرت حلقه زدوبهمزاح گـفت:
قربانت گردم اگر یک باردیگر بـفرمایید
“ کفش مرا پینه می زنی ” داد و فریاد
می کنم آی مـردم آن امــــام زمــانی که
دنــــبالش می گردید، پیـش من است،
بیایید زیارتش کنید !
✔️ حضرتشروعکردند به خندیدن و
فرمودند: « آفرین! خواستیم امتحانت
کنیم تامعلوم شود نسبتبه قولـی که
داده ای چقدر مقید هستی.ما شما را
برای خودمان نمیخواهیم، برای خـــدا
میخواهــیم ؛ هرچــه بنـــده تر باشـید،
ما شــــما را بیشــــــتر دوســت داریـــم »
┈┈••••✾•🍂🥀🍂•✾•••┈┈
📓کـتاب روزنــه هایی از عــــالم غیـــب ؛
نوشـــته آیت الله سید محـــــسن خــــرازی
وکتاب ارتباط معنوی باحضرت مهدی ص۸۸
#کرامات
#امام_زمان
#خادمان_امامزمان
╔ ⃟🥀❥๑•~---------------
🆔 @khademan_emamezaman