▪️ #شعر
چشم بستی کم و زیادت را
از رضا خواستی شهادت را
خادمش بودهای و اکنون او
میدهد مزد این ارادت را
شب میلاد خود امام رضا
هدیه داده به تو شهادت را
تو مقیم رضا شدی و مَلک
میبرد رشک این سعادت را
سید قوم، خادم قوم است
اینچنین خواستی سیادت را
تا خود صبح خفتهای، چه عجب!
دیدهایم از تو خرق عادت را
سجده در خون، قیام در آتش
ای بنازم چنین عبادت را
از دل آتش ای خلیلسرشت!
باز کردی تو جادهای به بهشت
سیدی از تبار ابراهیم
از گُل شعلهها ندارد بیم
در ره خدمت به خلق این بار
رفتهای تا کدام شهر و دیار؟
تا کجا رفتی؟ این چه طوفانیست!
رد پای تو نیز پیدا نیست
آه پیدا شدی، دلم گم شد
با تو راهی مشهد و قم شد
زینت دوش مردمت شدهای
زائر حج چندمت شدهای؟
میروی روی دوش رود عزا
تا به دریای بیکران رضا
ای شهید رضا! خداحافظ
غم بشکوه ما! خداحافظ
ای دل! ای دل! چقدر بیتابی؟
چشم من! تا به کی نمیخوابی؟
دل من! پایبست ساقی باش
برخی چشم مست ساقی باش
از شکست سبو مکن فریاد
که سر خم می سلامت باد
در رهش بند ننگ و نام نهایم
در غمش سوختیم، خام نهایم
کاسه خونی که در رگ و پی ماست
به ره رهبری هدیهی ماست
محمود حبیبی کسبی
🆔 @hozehonari_ir
▪️ #شعر
آی تاریخ مصیبت دیده از دژخیم ها
ای دل خونین و باران خورده ی تقویم ها
آی ای جغرافیا ، ای رودها ، ای دشت ها
ای سپاه صخره های سخت ، ای اقلیم ها
ماه دنبال کسی می گردد اینجا نیمه شب
مه ولی دارد برای کوه ها ، تصمیم ها...
بادهای سرد کوهستان کمی آرامتر...!
میتپد نامی معطر از دل بیسیم ها
وقت پرواز است ای دنیا ، ببین ققنوس را
از شهادت گونه مردن ها ، نمیترسیم ها
ای تبر آماده شو ، تاریخ هم فهمیده است
هست پایانش شهادت راه ابراهیم ها
ماهرخ درستی
🆔 @hozehonari_ir
▪️ #شعر
خلقش رضوی بود و مرامش علوی بود
زان روی، در این حادثه ها هیچ نفرسود
محبوب خدا گشت و دلِ مردم ایران
شد نرم ،به سمت وی و در خاطره آسود
العزةُ لِلٌه همین است و جز این نیست
دیدیم به چشم، آنچه خداوند بفرمود
ای سید مظلوم، چو پروانه پریدی
در نزد خدا، خاطر زیبای تو آسود
رفتی و شدی، عاملِ وحدت ،ولی افسوس
اینگونه سفر کردنِ چالاک، چرا زود
ای شمع ،دگر لشکر پروانه غریب است
در غربتِ آن خادمِ ملت، چه کنی دود...
امیر عاملی
🆔 @hozehonari_ir
▪️ #شعر
دلم تنگ است ای آیینهها آری دلم تنگ است
جواب مهربانی باز هم نامهربان سنگ است
درون را غرق در دلشورههایی بیمهابا کرد
میان بالگرد و سختی این صخرهها جنگ است
لطافت باز مغلوب خشونتهای بی حد شد
سکوت کوه در دست غمی ناکوک آهنگ است
در این باران و این بوران گرفتارند مردانی
که ماندن در حصار برجها در پیششان ننگ است
خداوندا! در این عالم چرا خوبان نمیمانند
مرام بیوفاییها چرا اینقدر پرنگ است
در این غمهای ویرانگر، در این هذیان گرفتارم
که سید آسمانی شد ولی ما پایمان لنگ است
شهادت نوش جانت ای رفیق بیقرار من
به استقبال میآییم و همرامان دف و چنگ است
بیا لبخند بر روی لبان رهبری خشکید
برای دیدنت سید علی بسیار دلتنگ است
سید یعقوب کریمی
🆔 @hozehonari_ir
▪️ #شعر
مرحبا انسان که اینسان بگذرد
از تن و از جامه و جان بگذرد
اهل صورت سازی جنجال نیست
عاشقی کز موج و طوفان بگذرد
قهرمان مردی که خود را بشکند
بی شکست از خط پایان بگذرد
شمع شاهد میتواند اینچنین
از تمام خویش آسان بگذرد
عطر و بوی خوش فضا را پر کند
هر کجا اسفند سوزان بگذرد
آن که ابراهیم عصر خویش شد
از میان آتشستان بگذرد
آنکه تن را جامهی یوسف کند
باید از تهمت، فراوان بگذرد
میتواند شخص تسلیم و رضا
در مقامی از سلیمان بگذرد
کیست که در هفتخوان بندگی
سر بلند از دام دیوان بگذرد
کم کسی باشد که بر صدر آید و...
از بلای پُست و عنوان بگذرد
شاهد پیدا و پنهانش یکیست
آنکه از پیدا و پنهان بگذرد
مرد می خواهد که در اوج و فرود
با دو بال عشق و ایمان بگذرد
آیه های آب را ساقی شود
مست از صهبای قرآن بگذرد
جان فدای آنکه در آیین دوست
روشنی بخش و فروزان بگذرد
جاودان آن گل که در عصر خزان
سرخ ماند تا زمستان بگذرد
آنکه خادم باشد و مرغ حرم
باید از سمت خراسان بگذرد
اللهیار خادمیان/ ارسنجان فارس
🆔 @hozehonari_ir
▪️ #شعر
خلقش رضوی بود و مرامش علوی بود
زان روی، در این حادثه ها هیچ نفرسود
محبوب خدا گشت و دلِ مردم ایران
شد نرم ،به سمت وی و در خاطره آسود
العزةُ لِلٌه همین است و جز این نیست
دیدیم به چشم، آنچه خداوند بفرمود
ای سید مظلوم، چو پروانه پریدی
در نزد خدا، خاطر زیبای تو آسود
رفتی و شدی، عاملِ وحدت ،ولی افسوس
اینگونه سفر کردنِ چالاک، چرا زود
ای شمع ،دگر لشکر پروانه غریب است
در غربتِ آن خادمِ ملت، چه کنی دود...
امیر عاملی
🆔 @hozehonari_ir
▪️ #شعر
باور نمیکرد آنچه را میدید، دیدی
در کوه باری چشمهای رود تر بود
در مرگِ مردی چون تو گویا گریه میکرد
آخر غروب امروز خونآلودتر بود
باران نه، اشک ابرها میریخت نمنم
مِه نه، که بغض مرگ جاری بود در کوه
ای آن که بیاندوه رفتی، کشت ما را
امروزهای بیکسی انبوهِ اندوه
ایمان امین خانهزاد چشمهایت
از روزهای پیش رو بی بیم بودی
در جنگ با فرعونیان، موسای عمران
در جنگ با نمرود، ابراهیم بودی
چشم و چراغ کشور ما بودی آری
برگرد باز از برنگشتن دست بردار
ما بی تو تنهاییم و بتهای فراوان
از راههای رفته برگرد ای تبردار
گفتیم برمیگردی از آتش دوباره
یک ایل را با این خیال آرام کردیم
گفتیم برمیگردی اما برنگشتی
دیروز را روز مبادا نام کردیم
محمدحسین نجفی
🆔 @hozehonari_ir
▪️ #شعر
ای مرد، در میانهی میدان چه میکنی؟!
در لابلای جنگل و باران چه می کنی؟!
میز ریاست تو چه کم داشت از رفاه
در ورزقان، در مه و بوران چه میکنی؟!
دل کنده از اوامر و دستور و پایتخت
در نقطههای مرزی ایران چه میکنی؟!
ای هفتروز هفته، به فکر ضعیفها
همشانهی فقیرُ ضعیفان چه میکنی؟!
تهران اگر که شهر و مقرّ ریاست است
پس درمیان ایل و دهستان چه میکنی؟!
🆔 @hozehonari_ir
▪️ #شعر
با طبل باد و سنج باران در کوه
پیچیده رثای سربداران در کوه
با جوش و خروش، رودها می خوانند
از سوگ غریبانه ی یاران در کوه
حسن خسرویوقار
🆔 @hozehonari_ir
#خبر
ای مرد، در میانه میدان چه میکنی؟!
در لابهلای جنگل و باران چه میکنی؟!
میز ریاست تو چه کم داشت از رفاه
در ورزقان و در مه و بوران چه میکنی؟!
دل کنده از اوامر و دستور و پایتخت
در نقطههای مرزی ایران چه میکنی؟!
ای هفتروز هفته، به فکر ضعیفها
همشانه فقیر و ضعیفان چه میکنی؟!
تهران اگر که شهر و مقرّ ریاست است
پس در میان ایل و دهستان چه میکنی؟
◽️ ابراهیم قبله آرباطان شاعر اهل آذربایجان
◼️عصر #شعر «جمهوری گل سرخ» گرامیداشت #شهدای_خدمت با مشارکت مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری انقلاب اسلامی و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی با شعرخوانی شاعران ملی از سراسر کشور ، هشتم خرداد در جوار حرم عبدالعظیم حسنی(ع) برگزار شد.
🆔 @hozehonari_ir
#شعر
◽️تازه سروده #میلاد_عرفانپور برای واقعه خونین امروز در بازار النصیرات #غزه
◽️چه با خودم می برم؟ داغ
چقدر داغ است بازار
رسیده جان بر لب ای زخم
تو بر دلم دست مگذار
بأیِّ ذَنبٍ... فروریخت؟
به ناگهان، قلب مادر
بأیِّ ذنبٍ... به خون خفت؟
عروسکی زیر آوار
ببین چه بازار گرمیست
که نقد جان میفروشند
بهشت شد خونبهاتان
(فرشتهای میزند جار)
رسیده گویا در این داغ
زمانِ بیصبری صبر
چرا تسلا ندادند؟
به مادران عزادار
نپرس، از کودکان هیچ
که وای... خاموش... خاموش...
نپرس از کشتگان هیچ
که آه...بسیار بسیار...
بیا و تیغی برقصان
به گرمی انتقامی
که گریه غم را نشوید
اگرچه رگبار رگبار
🆔 @hozehonari_ir