5.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
باران بود بالای سر زهرا(س)
بانو چشم گشود. نگاهش که به نگاه علی(ع) گره خورد، چشمان زیبای او هم ابری شد.
_فاطمه جان! تو چرا گریه میکنی؟ قرار است تا دردنامه فراق را برای من بنویسند.
_علی جان! برای غم خود نمی گریم. اشک های من برای تو و آن همه مصیبت است. آن همه رنج و آن انبوه سختی که در پیش داری. برای مظلومیت تو گریه میکنم و برای زمانی که زهرا در کنارت نیست تا یاری ات کند.💔
برشی از کتاب #فاطمه_علی_است نوشته علی قهرمانی