در تماسی که دفتر حضرت آقا با آقای قمی رئیس سازمان تبلیغات داشتند سه نکته را متذکر شدند
۱. حماسه سرایی به جای مرثیه سرایی
۲. پرداختن به اقتدار جبهه مقاومت
۳. بیرون آمدن از موضع انفعالی در موضع گیری ها و اقدامات
🔆 @hrteimouri_ir
هدایت شده از جشنواره مردمی فیلم عمار
📣 #خبر | رونمایی از پوستر فراخوان چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم عمار
📌 «نظم جدید جهانی» با رنگوبوی فلسطین در عمار چهاردهم / مهلت ارسال آثار تا 10 آذر ماه تمدید شد.
📌 پوستر فراخوان چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم عمار در منزل پدر شهید مصطفی احمدی روشن رونمایی شد. مهلت ارسال آثار به جشنواره تا 10 آذر تمدید شد و عمار 14 رنگوبوی مقاومت و فلسطین به خود گرفت.
🔻 مطالعه کامل گزارش:
🔗 ammarfilm.ir/?p=32433
📽 جشنواره مردمی فیلم عمار
🌐 @AmmarFest
هدایت شده از از هنر تا غزه!
دیروز در اختتامیه سوگواره عاشورایی، به وسط سخنرانی آقای دانشگر رسیدم. به آنجایش که اگر امروز مردم غزه شهید می شوند، از بی عرضگی نویسندگان و فیلمسازان و هنرمندان جهان اسلام بوده.
در خودم فرو رفتم. فکر نمی کردم در خون مردم غزه شریک باشم.
آقای دانشگر حرفش را بیشتر توضیح داد.
این که هر چه می کشیم از نداشتن یک کلان روایت واحد درمورد فلسطینی هاست.
این که صهیونیست ها سال های سال با ملات کلمه و تصویر و ریختن پول به پای هنر، با شعر، با قصه، با کتاب، با فیلم پشت سر فیلم، دو کلان روایت از خودشان در ذهن همه مردم دنیا ساخته اند.
یکی اینکه به ما ظلم شده و ما طفلکی هستیم.
و دیگر اینکه حالا که ما از دست دیگران امنیت نداریم باید قوی ترین سلاح ها و قوی ترین سیستم جاسوسی دنیا را داشته باشیم.
در این طرف ولی کسی کلان روایت مظلومیت مردم فلسطین و ذی حق بودنشان را روایت نکرد و افکار عمومی جهانیان درباره آنها را شکل نداد.
و آنجا که قلم و هنر به کار نیاید، خون باید روایت کند.
کلان روایتی که امروز مردم غزه دارند با خون شان می سازندش، روایت مظلومیت و حقانیت است.
روایتی که در مرز سنت های الهی حرکت می کند و بدان واسطه اثربخشی فوق العاده پیدا می کند.
خدایی که خودش می گوید شما را با از دست دادن اموال و ثمرات و جان هایتان امتحان می کنم، بشارت می دهد به صبرکننده ها.
و مردم غزه چه زیبا در برابر خراب شدن خانه ها و مغازه هایشان و شهید شدن میوه های دلشان و زخمی شدن بدن هایشان، صبر می کنند.
فیلم ها را می بینید؟ گریه می کنند، ناراحت می شوند، ضجه می زنند، ولی درنهایت زبانشان به شکر باز می شود.
و صابران کسانی هستند که در مصیبت ها نه تنها کفر نمی گویند که شکر هم می کنند.
و همین رفتار منطبق بر خط کش قرآنی می تواند تسهیلات ویژه از طرف خدا دریافت کند.
همان تسهیلاتی که پیش از این هم باعث جهانی شدن کلان روایت کسی شده که تنها و غریب ته گودالی در انتظار شهادت افتاده بود و لبش می گفت: الهی رضا برضائک و تسلیما بامرک.
تسهیلاتی شبیه حضرت زینب که بتواند همه کلان روایت هایی که یزید ساخته بود را نقش برآب کند.
در ماجرای غزه هم خدا قطعا راویانی برای پیشبرد کلان روایتی که با خون شروع شده خواهد گماشت.
این ماییم که با تلاش و مجاهدت خودمان را در سهمیه این راویان قرار بدهیم.
یا همچنان با بی عرضگی مان در خون مردم غزه شریک باشیم.
#صبر_مردم_غزه
#اثربخشی_در_عالم
#کادَ_الحَلیمُ_اَن_یَکونَ_نَبیّاً
#ما_هم_جزو_تسهیلات_الهی_باشیم
#برای_ساختن_کلان_روایتی_که_با_خون_رقم_می_خورد
#دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://ble.ir/dimzan
.
🔻🇵🇸🇵🇸
@artgaza
💠همایش بزرگداشت حکیم متاله ابوالقاسم میرفندرسکی
🔹️همراه با پیام مراجع عالیقدر
حضرت آیت الله العظمی حاج شیخ حسین مظاهری
حضرت آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالله جوادی آملی
📆پنجشنبه ۹ آذرماه ۱۴۰۲
⏰ساعت ۸:۳۰ الی ۱۲
📍میدان خواجو، سالن اجتماعات اداره کل بهزیستی
🔹️همراه شبکه اطلاع رسانی مجموعه تاریخی فرهنگی و مذهبی تخت فولاد باشید.
ایتا | روبیکا | تلگرام | اینستاگرام | وب سایت
هو الحکیم
#همایش_ملی #آموزش_فلسفه_در_ایران بر پایه متون کلاسیک
با سخنرانی اساتید بزرگ فلسفه ایران
دکتر #نصرالله_پورجوادی
دکتر #یحیی_یثربی
دکتر #پرویز_ضیا_شهابی
همراه با میزگردهای تخصصی در زمینه #فلسفه_اسلامی و #فلسفه_غرب
با حضور اساتید
دکتر #محمدرضا_بهشتی
دکتر #قاسم_پورحسن
دکتر #احمدعلی_حیدری
دکتر #حمیدرضا_خادمی
دکتر #سیدحسن_سیدعرب
دکتر #مصطفی_شهرآئینی
استاد #منوچهر_صدوقی_سها
دکتر #حمید_طالب_زاده
دکتر #بیژن_عبدالکریمی
دکتر #حسن_فتحی
دکتر #حسین_کلباسی
دکتر #شمس_الملوک_مصطفوی
دکتر #علی_اصغر_مصلح
دکتر #یوسف_نوظهور
زمان: ۸ آذر ۱۴۰۲ ساعت ۸ تا ۱۲ و ۱۴ تا ۱۸
مکان: دانشگاه اصفهان، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، تالار صائب
#خانه_حکمت
@khanehekmat
🔴 هماکنون
میزگرد تخصصی آموزش فلسفه غرب
با حضور
دکتر یوسف نوظهور، دانشیار گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی
دکتر حمید طالبزاده، استاد گروه فلسفه دانشگاه تهران
دکتر حسین کلباسی اشتری، استاد گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی
#گزارش_تصویری
🔆 @hrteimouri_ir
گزارشی کوتاه از همایش ملی «آموزش فلسفه در ایران بر پایه متون کلاسیک»
#گزارش_کوتاه
#گزارش_تصویری
🔆 @hrteimouri_ir
پیام به مناسبت روز جهانی فلسفه
رضا داوری اردکانی
بسیار خوشوقتم که فرصت یافتم چند کلمه در باب دشواری فهم چیستی فلسفه خطاب به دوستان و همکاران عزیزم بگویم. در ابتدا از اینکه به مناسبت روز جهانی فلسفه، مجلسی در اصفهان - شهری که آن را دوست می دارم و در آنجا دوستان بسیار دارم، منعقد می شود- خوشحالم و تاسف می خورم که در جمع شما نیستم. سخن من چنانکه اشاره شد طرح دشواری های فهم و بیان چیستی فلسفه است. اما قبل از آن نکته ای درباب آموزش فلسفه عرض می کنم و به یادتان می آورم که اساس آموزش فلسفه اروپایی را دکتر یحیی مهدوی گذاشت. من که به اقتضای سنم بیش از شما با آن استاد محشور بودم، بزرگی های او را بیشتر دریافتم. دکتر مهدوی به آموزش فلسفه و یافتن زبان مناسب برای آن، اهمیت بسیار می داد. توجهش به کتاب های درسی فلسفه، گواه این امر است. او بعد از فروغی مترجمی بود که ترجمه هایش مثال امانت داری و نمونه بیان دقیق، متین و استوار مطالب به زبان فارسی بود. فروغی و مهدوی دو مترجم پیشرو در ترجمه آثار فلسفه اروپا بودند و مترجمان بزرگ مثل منوچهر بزرگمهر و دکتر عزت الله فولادوند در کار ترجمه به آنها تاسی کردند. من مدتها علاقه دکتر مهدوی به کتاب های درسی را چنانکه باید درک نمی کردم. یک روز به ایشان گفتم شما چرا کمتر به ترجمه متون مهم فلسفه توجه دارید؟ گفت: تا زمانی که زبانمان مهیای فهم و بیان فلسفه نشود، ترجمه متون فلاسفه باید با احتیاط کامل صورت گیرد. گمان می کنم اهتمامی که آن بزرگوار به آموزش فلسفه و تربیت آموزگاران شایسته آن داشت، موثر واقع شد. به این جهت لازم دانستم در مقدمه سخن، یادی از آن بزرگ بکنم که هم وظیفه شاگردی را به جا آورده باشم و هم یادآور اهتمامشان به امر آموزش فلسفه باشم. اینک چند کلمه ای در باب دشواری درک چیستی فلسفه با شما در میان می گذارم و استدعا می کنم اگر آن را لایق اعتنا دانستید، درباره آن بیاندیشید.
درباره چیستی فلسفه کتاب ها و مقالات بسیار نوشته اند. کسانی هم که درس فلسفه خوانده اند با اوصاف و تعاریف فلسفه آشنایی دارند. اما چیستی فلسفه را به صرف فراگرفتن تعاریف نمی توان شناخت. دانستن چیستی فلسفه و مخصوصا فهم از کجا آمدن و چرایی بودنش بسیار دشوار است. افلاطون با اینکه همه عمر از چیستی فلسفه گفت، هرگز آن را علم آموختنی و فراگرفتنی ندانست. به نظر او فلسفه یادآوری علم آغازین و مقدم بر قوام زندگی مدنی و تاریخ است. اما وقتی شاگردش ارسطو فلسفه را به نظری و عملی تقسیم کرد، چیزی که می بایست بدانیم و مقسم علم نظری و عملی بود ناپدید شد و دیگر ندانستیم و کمتر پرسیدیم که آنچه تقسیم شد، چه بود! آیا نظر بود یا عمل یا ورای نظر و عمل؟ به این پرسش چگونه می توان پاسخ داد؟ آنچه می توان گفت این است که فلسفه درابتدا به صورتی که در یونان و در آثار افلاطون و ارسطو پدید آمده و مخصوصا آنچه مابعدالطبیعه خوانده شده است، علم بحثی و نظری است. اما وقتی علم به نظری و عملی تقسیم می شود باید چیزی مقدم بر علم نظری و علم عملی وجود داشته باشد که آستانه و گشایش آغاز زندگی مدنی است و این آغاز، نامش تفکر است. تفکر را نمی توانیم به درستی صورتبندی و وصف کنیم، تنها چیزی که از آن در می یابیم نشانه های شکفتگی و آزادی است. افلاطون که علم را یادآوری می دانست و اگوستین که فکر می کرد عظمت و گمراهی انسان هر دو با آزادی آغاز می شود، قاعدتا باید فلسفه به عنوان تفکر را مقدم بر علم بحثی و آغاز تاریخ دانسته باشند و این آغاز، همواره در دوران های زندگی آدمی تکرار شده است. تاریخ ها پایان می یابند و تاریخ های دیگری با آزادی آغاز می شوند. آزادی در پایان تاریخ نیست ولی رو به آینده دارد و حتی اگر در پایان باشد این پایان، پایان بشارت دهنده آغاز است. فلسفه، آزادی و آغاز آینده است و وقتی نباشد و یا پژمرده باشد دور زمان و فلک، دور گسست گذشته از آینده و بیرون افتادگی مردمان از تاریخ و ابتلا به بلای بی تاریخی می شود. تاریخ، تاریخ گذشته است اما گذشته ای که با آزادی و با نظر به آینده آغاز شده است. این آغاز، همان تفکر است.
این نکته که کلمه را در تورات لوگوس تعبیر کرده اند، بی اهمیت نیانگاریم و بعید ندانیم که صاحبان تعبیر، لوگوس هراکلیتوسی را در نظر داشته اند. در این تعبیر و تفسیر باید بیشتر تامل کرد. هر دانایی و دانشی با تفکر آغاز می شود اما چون تفکر میل به پوشیدگی و در حجاب بودن دارد، دانایی و دانشی که در پی آن می آیند به تدریج آن را می پوشانند، ولی از میان نمی برند و چه بسا با در باطنشان محفوظ می ماند و پشتوانه آنهاست. این باطن در سیر تاریخ، اثری اساسی دارد و وقتی رو به ضعف بگذارد، انحطاط آغاز می شود. تفکر از علم از آن جهت جداست که علم روش دارد و باید از ان پیروی کند. بعدالطبیعه نیز به عنوان علم، از این حکم به کلی مستثنی نیست.
🔆 @hrteimouri_ir
اما از آنجا که علم اول است و در آن تفکر تفسیر می شود و سیرش را سیر تفکر می دانند، معمولا عین تفکر تلقی شده و کسانی تفکر و علم مابعدالطبیعه را با هم اشتباه کرده اند. رسم رایج هم این است که عنوان متفکر به فیلسوف اطلاق می شود و اگر گفته شود که مثلا هنر هم تفکر است شاید این گفته به آسانی پذیرفته نشود. البته مراد این نیست که فلسفه را دور از تفکر بدانیم، حتی علم فلسفه نیز تا زمانی که بتوان درس تفکر از آن آموخت شایسته عنوان «تفکر» است و اگر بر اهمیت آموختن درس فلسفه تاکید می شود از آن روست که می تواند یادآور تفکر باشد. استادان فلسفه همواره باید در نظر داشته باشند که آنها صرفا آموزگاران اقوال گذشتگان نیستند و یادی که از گذشته می کنند برای یافتن راهی به آینده است. پس هرچند دانستن آرا فلسفی گذشتگان یک ضرورت است، فلسفه نباید به صرف آموختن اقوال و آرا مبدل شود. آموزگاران و استادان فلسفه همواره باید در نظر داشته باشند که در باریکه راه سنگلاخ مه گرفته ای که می روند، به درستی نمی دانند به کجا می رسد. با این همه منکر نمی توان شد که دانستن فلسفه موقوف به حضور در مجالس درس و بحث است و این درس و بحث، موضوع و مسایل خاص و کمابیش معین دارد. صفت درس و بحث، تکراری بودن است اما این تکرار همیشه نمی تواند ادامه یابد و زمانی می رسد که ادامه اش بوی توقف و انصراف از آینده دارد و در این صورت است که درس و بحث ملال آور می شود. اکنون ما چه می توانیم بکنیم؟ فلسفه با اراده اشخاص و عزم و تصمیم این و آن به وجود نمی آید و برای ظهورش برنامه ریزی هم نمی توان کرد، اما دلبستگی به آن مایه امید و نعمت است. این دلبستگی حاکی از آن است که هنوز امیدمان از آینده قطع نشده است و همچنان گوش ها و چشم ها به راه است که خبر و پیامی از دور برسد. گوش به راه بودن و چشم به راه بودن نشانه خودآگاهی به پژمردگی یا فقدان تفکر و نیازمندی به آن است. اکنون بعضی از کتاب های خوب فلسفه به فارسی ترجمه شده و مهم تر اینکه در دهه های اخیر دانشجویان فلسفه، آثار خوب و امیدوارکننده ای نوشته اند. اینکه اینها تا چه اندازه بشارت فرداست، پرسشی است که برای یافتن پاسخ آن، اندکی صبر باید کرد.
🔆 @hrteimouri_ir