eitaa logo
در تکاپو | حمیدرضا تیموری
74 دنبال‌کننده
205 عکس
48 ویدیو
19 فایل
پنجره‌ای به «فرهنگ، هنر و اقتصاد» در تکاپو باشید ... ارتباط با من: @hrteimouri
مشاهده در ایتا
دانلود
1 دلم پر بود از شوق حضور در حماسۀ تشییع و نماز بر پیکر شهید رییسی و همراهان (خصوصاً دکتر حسین امیرعبداللهیان و حاج‌آقای آل‌هاشم). ولی فشارهای کاری و مالی منعم می‌کرد. از زمان شنیدن خبر شهادت دستم به کار نمی‌رفت. به همسرم گفتم: نمی‌تونم تصمیم بگیرم چه کنیم؟! قرآن را باز کردم. آیات سورۀ طه آمد: فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ ... آیۀ بعد تکانم داد: وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَى آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا (پیش از این، از آدم پیمان گرفته بودیم؛ امّا او فراموش کرد؛ و عزم استواری برای او نیافتیم!) درنگ نباید می‌کردیم ... دیشب وقتی پایم به اصفهان رسید و سخنان آقا دربارۀ شهید جمهور را شنیدم، از ته قلب خدا را شکر کردم. دست خدا به همراهت مرد الهی ... آقا فرمودند: ما یکی از بهترین عناصرمان در زیر این آسمان را از دست دادیم؛ یکی از بهترین‌ها را از دست دادیم. 3 خرداد 1403 🔆 @hrteimouri_ir
🔹 دیشب به این فکر می‌کردم که ما تا جایی از واقعه را می‌بینیم یا می‌دانیم و بقیه‌اش را یا رها می‌کنیم یا از آن سردرنمی‌آوریم. بعد رفتم داخل بالگرد رییس‌جمهور نشستم و به لحظاتی قبل و بعد از حادثۀ سقوط بالگرد فکر کردم. لحظاتی که لابد رییس‌جمهور با وزیر خارجه دربارۀ نشست وزرای خارجۀ کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای صحبت می‌کردند. خلبان ارتفاع را کم می‌کند تا از تودۀ پرفشار ابر بگذرد اما ناگهان با درختانی در دامنۀ سرسبز کوه مواجه می‌شود و تا بیاید به خود بجنبد، همه‌چیز سیاه می‌شود. سکانس پایانی اما هیجان‌انگیزتر است: در نمای مدیوم کلوزآپ که از چند ده متر بالاتر گرفته شده چند نفر در منطقه‌ای جنگلی، در مسیر قله در حال حرکتند؛ سبک‌بال از مکان و زمان، مشغول گفت‌وشنود، خوشحال و خندان. کبوترهایی از جنس نور یکی‌یکی از راه می‌رسند و روی شاخه‌های درختان می‌نشینند. هوای منطقه را مِهی غلیظ فراگرفته. آفتاب دارد آرام‌آرام غروب می‌کند اما نورپرداز چند باریکۀ نور در مسیر حرکت مردان تابانده. از عمق جنگل صداهایی معناگرا (Deep) همراه با آواهایی به‌گوش می‌رسد: گاهی صدای پیرزنی بروجردی به گوش می‌رسد؛ گاهی ندای کودکی سبزواری، گاهی دعای زنی میان‌سال با زبان گیلکی، گاهی گریۀ پیرمردی از شهر نِگور و گاهی أمّن یُجِیب نوجوانی نجف‌آبادی. تصویربردار نمایی کلوزآپ می‌بندد از قدم‌های رییس‌جمهور و همراهان و مثل محمود کلاری در پشت‌صحنۀ «جدایی»، خیلی آرام اشک می‌ریزد. آن‌ها هرجا قدم گذاشته‌اند لاله‌ای یا شقایقی یا نسترنی روییده ... بشنوید: https://songsara.net/159965/ 6 خرداد 1403 🔆 @hrteimouri_ir