eitaa logo
در تکاپو | حمیدرضا تیموری
73 دنبال‌کننده
203 عکس
48 ویدیو
19 فایل
پنجره‌ای به «فرهنگ، هنر و فناوری» در تکاپو باشید ... ارتباط با من: @hrteimouri
مشاهده در ایتا
دانلود
12.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⁉️ نمی‌دانم آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها در ایران افرادی را دارند که فضای جامعه‌شناختی ایران را برای‌شان منعکس کند یا نه! اما حالا که برخی کنش‌گران، مردم را از خطر جنگ با ائتلاف جهانی می‌ترسانند، کاش دقایقی هم به خیابان می‌آمدند و شور حسینی مردم را می‌دیدند و زبان در کام می‌کشیدند. 🔆 @hrteimouri_ir
نگاهی انتقادی به نمایش محیطی «ضیافت کشتارگاه» ⚠️ هشدار: این متن افشاگر نمایش است (Spoilers). 📢 معرفی: شنبه ۱۰ شهریورماه به تماشای ضیافت کشتارگاه نشستم. اثری که روایتی هنری از فضای سیاسی و تاریخی پهلوی اول ارائه می‌دهد. این اثر ۱۰۰ دقیقه‌ای، پنجاه‌وسومین اثر اصغر خلیلی، کارگردان اصفهانی است که پس از ۱۸ سال دوری از شهرش، در حوزۀ هنری اصفهان اجرا می‌شود. نمایش حول محور زندگی رییس شهربانی اصفهان و همسر و فرزندان او می‌گردد. استوار غلام‌رضا، داماد رییس شهربانی، خودش آجان است و تلاش دارد فرامین پدرزنش را اجرا کند. یکی از این فرامین، تعطیلی سلاخ‌خانه طوقچی به دلیل ذبح گوسفند برای مراسم عزاداری حسینی است. تاج‌بیگم (همسر رییس شهربانی) اما درصدد برگزاری روضۀ خانگی در پوشش مهمانی است. 📖 بستر تاریخی اثر: نمایش به سیاست‌های «ممنوعیت عزاداری و تعزیه‌خوانی در محرم و صفر» (در دهۀ ۱۳۱۰) و قانون پرآوازۀ «کشف حجاب» (۱۳۱۴) اشاره دارد. سیاست‌هایی که با مبارزۀ خشونت‌آمیز با مظاهر دینی و فرهنگ ملی ایرانیان همراه بود. در آن زمان «زنان برای اینکه از تعرض شهربانی در امان باشند، خانه‌های خود را از داخل و از پشت‌بام‌ها به‌هم متصل می‌کردند و از این طریق نوعی اجتماع مخفی در دل شهر مصیبت‌زده تشکیل می‌دادند.» (تاریخ تحولات سیاسی ایران، ص ۵۰۹) 🔆 @hrteimouri_ir
🔸 چند نکته دربارۀ اثر: ۱. یکی از توفیقات نمایش، اجرای آن در ساختمان حوزۀ هنری است. ساختمانی که در دورۀ پهلوی اول و توسط آندره گدارد، معمار و باستان‌شناس فرانسوی طراحی شده است. تطابق معماری با فضای تاریخی نمایش و گستردگی صحنه (سن) از ویژگی‌های منحصربه‌فرد اثر است. همچنین نورپردازی و صحنه‌آرایی محیطی، موجب چشم‌نوازی فضای اجرا و تمرکز نگاه مخاطب گشته است. ۲. اثر کارگردانی خوب، چیدمان مناسب و ریتم نسبتاً بالایی دارد. دو خرده‌روایت «تعطیلی سلاخ‌خانۀ طوقچی» و «عشق آقا جواد و بهجت خانم (دختر دوم رییس شهربانی)»، نمایش را از یکنواختی درآورده و بعضاً با چاشنی طنز، لبخند بر لبان مخاطب می‌نشاند. کشش نمایش‌نامه و تعدد بازیگران هم آن‌قدر بالا هست که مخاطب تا پایان نمایش، از مشاهدۀ آن انصراف ندهد. استفاده از عنصر تعزیه در انتهای نمایش رنگ‌وبوی دینی و ایرانی به اثر بخشیده است. اما ادبیات نمایش یکدست نیست و گاه عامیانه می‌شود و گاه رسمی (البته ممکن است این ایراد از اجرای بازیگران باشد، نه از نمایش‌نامه). ۳. استفاده از موسیقی زمینه نیز در برخی صحنه‌ها احساس مخاطب را برمی‌انگیزد و او را وارد عالَم شخصیت می‌کند، به‌طوری که بدون نورپردازی و موسیقی زمینه، فهم رؤیای ماه‌منیر (دختر اول رییس شهربانی) سرراست نخواهد بود. 🔆 @hrteimouri_ir
♨️ نگاهی فرامتنی به اثر: ۱. بی‌شک اصفهان به تقویت هنرهای نمایشی نیازمند است و باید بیش از پیش شاهد اجرای تئاتر در این شهر هنرخیز باشیم. اما یکی از ایرادات جدی به ضیافت کشتارگاه، هزینۀ بسیار زیاد آن است. بر اساس برخی برآوردها، این نمایش با رقمی بالغ بر ۱.۵ میلیارد تومان برای ۲۳ شب اجرا می‌رود که درصد قابل‌توجهی از آن را حامیان اثر (حوزه هنری اصفهان و دفتر تخصصی هنرهای نمایشی شهرداری اصفهان) پرداخت کرده‌اند. بهتر نبود این هزینه به تقویت گروه‌های نمایشی نوپا در اصفهان و تبلیغ نمایش‌های آنان اختصاص یابد؟! و چرا باید هنرمندان پایتخت‌نشین بودجه‌های شهرستان‌ها را نیز به خود اختصاص دهند؟! ۲. ضیافت کشتارگاه ذاتاً اثری سیاسی تاریخی است. اما اگر لایه‌های فرامتنی نمایش را بکاویم، این نمایش تنه به تنۀ اعتراضات ۱۴۰۱ و جنبش مهسا می‌زند و نقدی جدی به سیاست‌گذاری فرهنگی کشور در حوزۀ حجاب دارد. شاید بی‌راه نباشد اگر بگوییم که اثر «ضد حجاب» است. در بین دیالوگ‌ها، رد پای این گزاره را می‌توان دید؛ مثلاً در دیالوگ یکی از شخصیت‌های فرعی چنین آمده: «حتم دارم این آجان‌ها یا اجنبی هستند یا بی‌بته. ورنه کسی با دختران و زنان شهرش اینگونه نمی‌کند». یا در دیالوگ دیگری وقتی ماه‌منیر از پیشکار می‌خواهد زنانی که حجاب از سرشان کشیده شده و به خانۀ رییس شهربانی آمده‌اند و به زن رییس شهربانی طعنه می‌زنند، بیرون کند، پیشکار می‌گوید «این‌ها که لخت هستند!» و ماه‌منیر جواب می‌دهد «این‌ها که سر تا پایشان پوشیده است». یا در دیالوگ پایانی تاج‌بیگم جملۀ مشهور «الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم» را می‌خواند. اصغر خلیلی در مصاحبه با روزنامۀ اصفهان زیبا می‌گوید: «اینکه یک نمایش تا چه میزان می‌خواهد بر کدام مفاهیم پافشاری کند، جزو اهداف نهایی اثر است که من به‌عنوان کارگردان اجازه بازکردن آن را برای مخاطب ندارم و از طرفی این کار از دید هنری منطقی نیست. به نظر من از دل یک اثر دراماتیک بی‌نهایت برداشت انجام می‌شود و این در حالی است که یک مفهوم اصلی و کلیدی برای آن اثر وجود دارد که در نمایش جاری است. این برداشتی که شما اشاره کردید (برخی منتقدان می‌گویند این نمایش نگاه منتقدانه‌ای به مقوله «قدرت» دارد) درواقع یکی از ده‌ها برداشتی است که بیننده می‌تواند در ذهن خود متصور شود». 📎 پی‌نوشت: مصاحبه اصفهان زیبا با اصغر خلیلی را از اینجا بخوانید: isfahanziba.ir/59384 در جریان نگارش این متن، چند خرده روایت از «مصائب برپایی مجالس عزاداری در دوران رضاخان» توجهم را جلب کرد. آن را از اینجا بخوانید. 🔆 @hrteimouri_ir
❤️ عشق باید در دل تاریک تا روشن شود 📜 درآمد فکر نمی‌کنم کسی دوست نداشته باشد نامش در تاریخ جاودانه شود؛ مگر آنکه گرفتار بیماری روان‌شناختی باشد. منظورم از جاودانگی، شهره‌شدن یا به قول فرنگی‌ها سلبریتی‌شدن نیست؛ بلکه مرادم «حضور در بطن آیین و فرهنگ» ایرانی یا جهانی است. هنر بستری است برای حضور در لایه‌های فرهنگی جامعه و هنرمند و هنردوستْ صدرنشین تاریخ هر ملت. غرض نقشیست کز ما باز ماند که هستی را نمی‌بینم بقایی مگر صاحب‌دلی روزی به رحمت کند در کار درویشان دعایی 🔆 @hrteimouri_ir
🔹 روایت سال گذشته که توفیق تشرف به حرم مطهر علی‌بن‌موسی‌الرضا (ع) را داشتم، از بخشی از موزۀ آستان قدس رضوی بازدید کردم. یکی از چیزهایی که توجهم را جلب کرد شمعدان‌هایی بود که در دوره‌های مختلف تاریخی، به‌جهت ابراز ارادت یا به امید شفاعت، وقف بارگاه شاه خراسان شده بود؛ تا همواره شمعی روشن بماند در این حریم نورانی ... بر روی هر شمعدان آرایه‌ها و نقوش و کتیبه‌هایی به خط نستعلیق، با ظرافت و نفاست تمام قلم‌زنی شده بود که حکایت از عشق و معرفت سازندگان و واقفان آثار داشت. روی گردن یکی از این شمعدان‌ها دو ردیف نقوش اسلیمی کار شده و در بخش میانی دو بیت شعر فارسی در چهار قاب قلمدانی خودنمایی می‌کرد: عشق باید در دل تاریک تا روشن شود شمع اگر آتش نبیند از کجا روشن شود؟ گر فروزد صد هزاران شمع، بی رخسار تو دل از آن شمع هزاران، کی مرا روشن شود؟ این شمعدان برنجی کتیبۀ وقف هم دارد: «وقف روضۀ ابوالحسن علی‌بن‌موسی‌الرضا نمود محمدبن‌علی الحسینی کاشانی» بر شمعدان کتیبه‌دار دیگری با نقش ترنج اثر دست استاد داوود ریخته‌گرزاده در لاهور هند (946 ه.ق.) نیز اشعار زیر نقش بسته بود: شاهی که کحل هر بصر از خاک پای اوست دائم شفای خلق ز دارالشفای اوست گردون مطیع و چرخ به فرمان رای اوست سلطان رضا که حکم قضا بر رضای اوست از شخصیت و زندگی استاد داوود ریخته‌گرزاده یا آقای محمد حسینی کاشانی هیچ نمی‌دانیم. آنچه می‌دانیم نقشی است که از ایشان در تاروپود فرهنگ و هنر ایرانی به یادگار مانده و نشان از قدمت سرسپردگی ایرانیان به سلطان طوس دارد. روحشان شاد. 🔸 پی‌نوشت هنر فلزکاری از جمله هنرهایی است که در دورۀ تیموریان به شکوفایی رسید و چند قرن بعد صفویان آن را در فرم‌های جدیدی احیا کردند. ۱۴ شهریور ۱۴۰۳ 🔆 @hrteimouri_ir
✳️ در جریان نگارش مطلب «عشق باید در دل تاریک تا روشن شود» به دو مقاله با موضوع «بررسی کتیبه‌های آثار روشنایی در موزه آستان قدس رضوی» برخوردم. خواندنشان خالی از لطف نیست. 🔆 @hrteimouri_ir
29.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🤯 در این روزهای انتخاب رشته برای کنکوری‌ها، برخی سردرگمن که رشته‌های مختلف دانشگاهی چه تفاوتی با هم دارن و با پا گذاشتن در اون، چه سرنوشتی در انتظارشونه! 😎 سه سال پیش به همت دوستانم در روابط عمومی دانشگاه صنعتی اصفهان، در برنامه «مسیر» دانشکده‌ها و رشته‌های دانشگاهی این دانشگاه رو معرفی کردیم. 🙌 اگه بچه کنکوری دارید یا توی فامیل و دوستانتون کسی هست که می‌خواد بدونه توی رشته‌های مهندسی و علوم پایه چه خبره لینک زیر رو براش ارسال کن. دم همتون گرم 🔆 @hrteimouri_ir