eitaa logo
هیئت حسین سالار زینب
461 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
340 ویدیو
28 فایل
https://instagram.com/hsz_heyat :اینستاگرام https://t.me/hszeinab :تلگرام محل برگزاری مراسم:خیابان زرافشان/کوچه۴۰ شهید مقتدری /مسجد امام رضا علیه آلاف تحیه والثناء
مشاهده در ایتا
دانلود
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مُسمّط مثلّث - شهادت حضرت اُمُّ البنین سلام الله علیها با سَرْانگشتِ هنرمندش شده مبنایِ روضه آسمان اُفتاد رویِ خاکِ پایش پایِ روضه بغضها وا می شود تا می رسد اینجایِ روضه... می زند بر سینه می گوید حسین مادر ندارد سربلندِ محشر است امّا به پیکر سر ندارد با صدایِ ناله هایش اُنس می گیرد مدینه آه بر لب دارد و با نوحه می کوبد به سینه فکر و ذکرِ او شده این که... حلالش کن سکینه مَشک را بر شانه اش انداخت محضِ خاطرِ تو از وفاداریِ او داری هزاران خاطره... تو تشنه بودی مثلِ دیگر بچّه ها یادت می آید بُخلِ نهر و آسمانِ نینوا یادت می آید آب کردی ساقیِ لب تشنه را یادت می آید از خجالت آب شد آنجا که قولِ آب می داد مادری گریه کنان گهواره ای را تاب می داد مَشک نَه... بر رویِ شانه قولِ خود را برد ساقی غصّه یِ بازو و دیده نَه... غمَت را خورد ساقی زخمِ او بسیار امّا از خجالت مُرد ساقی می چکید از مشکِ پاره آب که نَه... آبرویش جَدّه ات زهرا به جایِ مادرش آمد به سویش یک طرف اُفتاده بازو یک طرف افتاده پیکر شاه می اُفتد زمین کِل می کشد با خنده لشکر می شود مضمونِ روضه بعد از این خلخال و معجر غیرتی ها روضه یِ ناموسِ سقّا لطمه دارد چَنگ بر گوشَش نزن جایِ عموجان عمّه دارد کاش عبّاسم نمی افتاد دامن گُر نگیرد تا حرامی در حرم با چکمه اش چادر نگیرد راهِ دختر را کسی با دستهایِ پر نگیرد دستِ پُر آمد که با پا دختری را راه می برد ندبه خوانِ کنجِ ویران پایِ روضه داشت می مُرد ۹۸/۱۱/۱۵📃 @hszeinab
✨رسیده در سرم هوای نوشته اند دوباره مرا گدای مدینه ✨گرفته است بهانه دلم برای مدینه فدای چار امام گره گشای مدینه ✨🌸 @hszeinab🕊 ♡✧❥꧁💜꧂❥✧♡
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مُسمّط مربع - میلاد امام حسن علیه السلام یا صاحب الزَّمان به غلامت نگاه کن حالم برایِ بـَزْمِ عمو رو به راه کن پاکْ از دلِ شکسته غبارِ گناه کن جانم فدایِ فاطمه روحی فداه کن باید وَلیمِه داد شبِ مرتضیٰ علی ست لبهایِ این پسر رطبِ مرتضیٰ علی ست امشب دوباره شد دَمِ کون و مکان علی شعرِ زمینیان و شعارِ زمان علی فریاد می زند قـَمرِ آسمان علی شورِ مُکرّرِ سرِ کَرّوبیان علی گـهواره را تکان ندهد جُز نبی کسی امشب بگو اذان ندهد جُز نبی کسی سرمستِ جام و باده یِ خیرُالعمل منم چشمی که خیره شد به شما در محل منم خصـمِ سقیفه دشمنِ آلِ جـَمل منم اَحْلٰا مِنَ العسل که بگویم عسل منم وا می شود لب از لبِ من با همین سخن هستم غلامِ ایل و تبارِ شما حسن سبطِ پیمبری و نبی خصلتی کریم فرزندِ اَرشدِ یلِ خوش غیرتی کریم تو سفره دارِ سفره یِ بی منّتی کریم این نوکریِ توست عجب نعمتی کریم تو یوسفی و من سرِ بازار... مشتری در مکتبِ شما شد علمدار... حیدری "سرمایه یِ محبّتِ زهراست دینِ من" هر جا که بود تَنْتَنِه یِ یا علی وطن با ذکرِ یا حسین و حسن وا شده دهن شد ربّنایِ ماهِ مناجات این سخن یا ایُّهاالکریم... در این خانه نوکریم هستیم نوکرِ تو سَلاطینِ محشریم عشقِ علی و فاطمه قدرِ مُقَدَّر است گرد و غبارِ صحنِ شما بهتر از زر است یا مجتبی نوایِ شب و روزِ دلبر است "پس کشتیِ نجاتِ حسینی شناور است" از زائرانِ صحنِ بقیع شاهِ کربلاست آنچه تو دیده ای سببِ آهِ کربلاست حرفِ غـرورِ قلبِ تَرَک دارِ مجتباست حرفِ عبورِ مادرت از بینِ کوچه هاست حرفِ حضورِ سارقِ آرامشِ ولاست حرفِ ظهورِ منتقم مادر شماست افتاده ردِّ پنجه یِ گرگی به رویِ دین مهدی بیا که مادرت افتاده بر زمین ۹۷/۳/۸📃 @hszeinab
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مدح و مرثیه سالروز تخریب مقبره یِ ائمه ی بقیع چشمهایم خسته از دیدارِ این دیوارهاست سنگها نام و نشانِ بهترین دلدارهاست قَدْر و قُربِ صحنِ خاکیِ شما افلاکی است عطر و بویِ خاکها رویای لاله زارهاست ساخت و سازِ حریمِ خاکیِ شاهِ کریم شک ندارم حسرتِ زُبده ترین معمارهاست سنگ و سیمان می بَرد بر رویِ شانه جبرئیل کارِ میکائیل هم نان دادنِ گچ کارهاست یک ضریح از اصفهان سویِ بقیع می آوَرَند جنسِ گنبدها طلا با برترین معیارهاست جانِ عذرائیل در این روضه بر لب می رسد شانه یِ طفلی عصایِ دستِ خانه دارهاست فاطمیه نیست امّا روضه هایم فاطمی ست خاکِ قبرستانِ غم دلواپسِ تکرارهاست روضه ها تکرار شد سیلی... کبودی... شعله ها بندِ کینه روی دست و پای این سالارهاست روضه ها زیرِ کتک... مابینِ آتش پا گرفت چشمِ امّیدِ حرم بر ندبه یِ دیدارهاست 📃۹۴/۴/۳۱ 🏴 @hszeinab
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مُسمّط مربّع - شهادت امام باقر علیه السلام هفتمین معصومی و پنجم امام و مقتدایی عالمِ آلِ علی و یادگارِ کربلایی سِبطِ احمد نورِ هر دو دیده یِ خیرُالنِّسایی دیده بانِ دوشِ ساقیِ حرم در نینوایی کارِ ما گریه کنان از کربلا گفتن... شنیدن آری آقاجان "شنیدن کِی بود مانند دیدن" زهرِ کینه آمده تا پیکری آتش بگیرد بستری باشد گُلی خاکستری آتش بگیرد وای اگر پیشِ نگاهی معجری آتش بگیرد خیمه و دامان و گیسویِ سَری آتش بگیرد تازیانه می رسد چاره نمانده جز دویدن خیمه ها سوزان "شنیدن کِی بود مانند دیدن" پای نیزه... پابرهنه... رفته ای با دستِ بسته دیده ای سیلی به روی گونه یِ سرخی نشسته پیشِ چشمت سنگها پیشانیِ دلبر شکسته کوفیان هو کرده اند این کودکان را دسته دسته پیشِ چشمِ تو سَرِ بازار شد حرفِ از خریدن ساکنِ ویران "شنیدن کِی بود مانند دیدن" ظاهراً شد قاتلِ جانِ شما زهرِ هُشام و... بی گمان کشته تو را گودالِ خون و ازدحام و‌... دست و پا می زد که خنجر آمد و کارش تمام و... بعد از آن سنگِ سرِ بام و غمِ بزمِ حرام و... کَعبِ نِی خورده به دندان و لبِ کعبه شدیداً حرمله خندان "شنیدن کی بود مانند دیدن" روضه یِ ویرانه را با چشمِ خود کردی تماشا دخترِ دردانه بر دامن گرفته رأسِ بابا گفته از پهلو و بازو و بَر و رویش خدایا شد برای آن زنِ غَسّاله این صحنه معمّا پیکرِ ماهی سیاه و آهِ آئینه شنیدن سَر شود هجران "شنیدن کِی بود مانند دیدن" ۹۷/۵/۲۷📃
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مُسمّط مربّع - میلاد امام حسن علیه السّلام امشب مسیرِ شعر و نوا فرق می‌کند حال و هوایِ قافیه‌ها فرق می‌کند از این به بعد ماهِ خدا فرق می‌کند شاه و گدایِ قصّه‌یِ ما فرق می‌کند یوسف برای دیدنِ این دلبر آمده اِی سائلان به صف... پسرِ حیدر آمده ماهِ تمامِ خانه‌یِ مولایمان حسن روزی‌رسان و اوجِ تمنّایمان حسن زیباترین سروده و نجوایمان حسن مجنون شدیم لیلیِ دلهایمان حسن خیبرشکن‌ترین یلِ جنگاور آمده اُسطوره‌یِ شرف پسرِ حیدر آمده یوسف برای دیدنِ او سر دهد کم است از نان‌خورانِ سفره‌یِ این شاه حاتم است آهَش حیاتِ دائمِ عیسیَ ابنِ مریم است صلحِ امامِ ماست که فتحِ مُسلّم است تکرارِ خُلق و حکمتِ پیغمبر آمده آمد شبِ شعف پسرِ حیدر آمده آمد امامِ شاهِ وفا پادشاهِ جود امشب نشسته بر لبِ هفت آسمان درود باید حرم برای حسن ساخت دیر و زود نفرین به آلِ بخل‌وُحسد... بالاخص سعود فرمانروای جنگِ جمل صفدر آمده مُمتد بکوب کف پسرِ حیدر آمده جانم فدای هر که تو را می زند صدا ای نیم سازِ ماهِ دعا شرحِ رَبَّنا اِحیاگرِ دلم به سراغِ دلم بیا دلمرده‌ام به من بِشِناسان حسین را کِی مژده می‌رسد که غمِ ما سر آمده با بیرقِ نجف پسرِ حیدر آمده 🍃🌸 https://eitaa.com/hszeinab
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مصیبت - شهادت امام جعفر صادق علیه السلام یک بارِ دیگر صبرشان سر آمده انگار با دستهایِ بسته حیدر آمده انگار آتش کمین کرده بسوزاند درِ خانه زهرا دوباره پشتِ یک در آمده انگار پایِ برهنه می‌دَود در کوچه‌ای خاکی حرف از وداع آمد که خواهر آمده انگار پیرِ حرم پشتِ سرِ اسبِ حرامی‌ها از حلقه چشمِ هیزِشان درآمده انگار آمد صدایِ قهقهه قلبِ حریمی ریخت شعله رسیده... رویِ نی سر آمده انگار با تازیانه می‌زند دشمن اسیری را چنگی سراغِ گوش و معجر آمده انگار شیخ الائمّه روضه‌یِ "اَلشّام" می‌خواند چوبی سراغِ لعلِ دلبر آمده انگار با دستِ بسته مثلِ عمّه ندبه می‌خواند حرفِ طبق شد صبرمان سر آمده انگار 🏴 https://eitaa.com/hszeinab
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم چهارپاره - شهادت امام جعفر صادق علیه السلام کاش جایِ این‌همه شاگرد یک عبّاس داشت تا بماند پایِ دین پایِ امامَش بیشتر پیرمردِ سالخورده پابرهنه می‌دوید جایِ دلجویی به او می‌زد حرامی نیشتر شهر شهرِ مرتضی بود و تمامِ روضه‌ها بویِ بی‌تابی و دلتنگیِ مادر داشتند دستِ او شد بسته امّا میخِ در خونی نشد در هجومِ فتنه اهلِ خانه سنگر داشتند آتش آمد حال و روزِ اهل خانه زار شد دستِ ناموسِ ولی بر رویِ پهلویش نبود پیرمردِ موسپیدِ شهر افتاد از نفس جایِ سیلیِ جفا بر رویِ بانویش نبود سایه‌یِ شمشیر را بر رویِ سر هر چند دید خنجری از پشتِ سر ضربه نزد بر گردنش بر رویِ نیزه سرِ او قاریِ قرآن نشد بعد او دعوا نشد اصلاً سرِ پیراهنش بعد او هرگز جسارت بر حریمِ او نشد بعد او هرگز اسارت سهم ناموسَش نبود او زمین افتاد امّا دخترش سیلی نخورد خواهرش هم رد نشد از کوچه‌یِ آل یهود روضه یعنی عمّه جانم زینب و کاخِ یزید کعبِ نی بالا و پایین می‌رود پیشِ حرم روضه یعنی بی‌حیایِ سرخ‌مویِ بی‌ادب چانه می‌زد بر سرِ قیمت... کجایی دلبرم؟! ۱۴۰۰/۳/۱۴📃 https://eitaa.com/hszeinab 🏴🏴🏴🏴🏴