| رسانه جامع دانشجویی دات |
#کتابخانه_پیشرفت
🔻بین غولهای نیروگاهی، سَر درآوردیم ۱
کتابخوان؛ برشی از «به توان هایتک»
💠بخشی از متن:
🔸ساخت رامیار اتفاق بزرگی در صنعت خودکفایی کشور بود. بهترین پروژۀ سال انتخاب شد و مدیرعامل توانیر اعلام کرد این پروژه ایران را در صنعت برق به خودکفایی صددرصد رسانده است. بعد از آن گروههای مختلف و متفاوتی، از جمله پدافند غیرعامل و نیروگاههای مختلف، برای بازدید آمدند. در پدافند غیرعامل اولین چیزی که بررسی میکنند عدمارتباط با خارج از کشور و 100درصد بومیبودن محصول است. از این بابت که مطمئن شدند، به وزارت نیرو توصیهنامه زدند که از این سیستم استفاده شود.
🔸بعد از نصب و راهاندازی رامیار در چند نیروگاه، تصمیم گرفتیم برای آن، مشتری خارجی هم پیدا کنیم. گشتیم و یک نمایشگاه مرتبط پیدا کردیم به نام POWER GEN که مخصوص نیروگاههاست و شرکتهای بزرگ سازندۀ سیستم کنترل در آن شرکت میکنند و قرار بود آن سال در ابوظبی برگزار شود. با هزار دردسر، هزینههای کمرشکنش را جور کردیم و با بچهها غرفه را سرپا کردیم. ما بودیم و یک نمایشگاه بسیار تخصصی که فقط سی چهل شرکت بزرگ در آن غرفه داشتند. از نیروگاهدارهای حوزۀ کل خلیج فارس و شرکتهای بزرگ نفت و انرژی دنیا که از لحاظ صنعتی سطح بسیار بالایی دارند تا شرکتهای غول دنیا مثل جنرالالکتریک و زیمنس. این وسط، همه به ما نگاه عاقلاندرسفیه میکردند.
🔸از شانسمان غرفهمان درست بین غرفة جنرالالکتریک و زیمنس قرار داشت. بازدیدکننده، اول از سیستم کنترل جدید زیمنس بازدید میکرد، بعد میرسید به ما؛ هاج وواج و مبهوت سؤالاتی دربارۀ سیستممان میپرسید و بعد به غرفۀ جنرالالکتریک میرسید. آمریکاییهای غرفۀ جنرالالکتریک که در طول نمایشگاه اصلا نزدیکمان نشدند؛ اما روز آخر، آلمانیها از غرفه زیمنس به سراغمان آمدند و دربارهمان پرسوجو کردند. وقتی گفتم سازندۀ سیستم کنترل نیروگاهیم، زدند زیر خنده. با توضیحاتم خندههایشان کمرنگ میشد و دهانهایشان باز میماند. باورشان نمیشد.
🔸مدام میپرسیدند دانشش را از کجا آوردهاید؟ مگر شما تحریم نیستید؟ تحت لیسانس کجایید؟ گفتم: «مگر فقط شماها عقل دارین؟ ما هم عقلهایمان را ریختیم روی هم و دانشش رو به دست آوردیم.» معلوم بود بدجوری کّپ کردهاند. میگفتند ما فکر میکردیم با این همه تحریم، ایران به یک بیابان برهوت تبدیل شده است. میگفتند منتظر بودیم بعد از تحریمها، بیایید التماسمان کنید برایتان سیستم کنترل نصب کنی. اینجا دیگر ما بودیم که نگاه عاقلاندرسفیهشان میکردیم.
«دات»
رسانه جامع دانشجویی دانشگاه هرمزگان
به جمع ما بپیوندید👇🏻
http://eitaa.com/hu_dat
سایر شبکه های اجتماعی👇🏻
https://zil.ink/hu_dat_b
| رسانه جامع دانشجویی دات |
#کتابخانه_پیشرفت
🔻 سینما؛ کارخانه ساخت رؤیا یا آرمان
گفتوگو با نعمتالله سعیدی، نویسنده و پژوهشگر سینما
💎بخشی از متن:
🔸روایت پیشرفت چقدر اهمیت دارد؟ یک مثال میزنم. کل 300-400 سال درگیریهای جهان غرب به اصطلاح رسیده به 2 تا قطب کمونیسم و سرمایهداری. در مقطعی که تقریبا من به اصطلاح میتوانم بگویم قطب کمونیست تقریبا بازی را برده است؛ یعنی شوروی سابق آمده است برای هر آدمی خانه ساخته، هر آدمی شغل دارد. هیچ کس گرسنه نیست. یعنی آهنگ رشدی که از انقلاب کمونیستی تا به اصطلاح آن مقطع داریم خیلی عالی است و اصلا قابل مقایسه با غرب نیست و روسیه خیلی رشد میکند و خیلی توسعه پیدا میکند. تا ماجرای چی اتفاق میافتد؟ ماجرای سفر آمریکا به کره ماه.
🔸اصلا میدانید که هنوز هم چقدر حکایت دارد و مثلا میگویند آرمسترانگ اولین کسی است که رفت روی کره ماه. خب آن کسی که فیلم میگرفته از اولین قدم آرمسترانگ آن کجا بوده؟ مثلا از این بحثهای اینطوری میکنند خیلی چیزهای جالبی میگویند. کاری ندارم ولی خب میخواهم این را عرض کنم چه راست چه دروغ، آمریکا با همین آپولو جنگ را برد. یعنی ورق برگشت. با وجود اینکه اولین انسانی که رفت فضا، یوری گاگارین روسی بود. پس روایت پیشرفت خیلی اهمیت دارد.
🔸وقتی میگوییم روایت پیشرفت در سینما، خیلیها فکر میکنند که آیندهپژوهی و نشان دادن آینده و ترسیم افق آینده یکی از رسالتهای مهم این عرصه است. ولی بخش مهمی از قضیه که میخواهم عرض کنم، سر یادآوری و نوآوری است و برمیگردد به گذشته. یعنی مثلا وقتی میخواهی بگویی ایران الان به بالای مدار 700 یا 750 کیلومتری زمین رسیده است؛ باید اول یک کارشناسی بیاید و مدارها را توضیح بدهد حداقل. جاذبه اتمسفر و اینها را توضیح بدهد، بگوید تا 200 کیلومتر چطوری است و چه موانعی وجود دارد، 300 کیلومتر ماجرایش چیست و همینطور تا برسد به قصه بالای مدار 700 کیلومتر. اما ما اینجا فرد راوی که رویش فکر کرده باشیم نداریم. یعنی ما موشک را با همه فراز و فرودهایش فرستادهایم رفته در مدار 750 ، ماهوارهمان دارد عکس میگیرد ولی نمیتوانیم قصهاش را بگوییم.
«دات»
رسانه جامع دانشجویی دانشگاه هرمزگان
به جمع ما بپیوندید👇🏻
http://eitaa.com/hu_dat
سایر شبکه های اجتماعی👇🏻
https://zil.ink/hu_dat_b
| رسانه جامع دانشجویی دات |
#کتابخانه_پیشرفت
💠 سینما و ورزش ملی ۱
مروری بر پنج فیلم سینمایی با محوریت ارزش پیروزی تیمهای ورزشی ملی
🔸فیلمهای ورزشی همواره دسته مهمی از فیلمهای انگیزشی را تشکیل میدهند و میتوان آنها را از جنبه همین الهامبخشی، در دو دستهبندی کلی قرار داد: فیلمها و سوژههایی که بیشتر جنبه توسعه فردی دارند و فیلمها و سوژههایی که جنبههای تیمسازی و کار جمعی نیز در آنها بسیار پررنگ است. در دسته اول، اغلب شاهد این هستیم که چگونه افرادی با امکانات کم و یا در شرایطی نامناسب و ضعیف، به کمک نیروی اراده و تمرینهای دشوار و یا با کمک و حمایت مربیان و خانواده و افرادی دلسوز، به موفقیت دست پیدا میکنند و موانع پیشرویشان را از میان برمیدارند.
🔸در دسته دوم، علاوه بر موضوع ضعف و بدون امکانات بودن گروهی از ورزشکاران، دشواریهای همهدفکردن افرادی با انگیزههای متفاوت و گاها مخالف و هدایت آنها و به تعبیری «ساختن یک تیم» نیز خط اصلی داستان را شکل میدهند. در فیلمهایی که به بحث «ساختن و یا بازسازی یک تیم» میپردازند، گاهی غیر از مشکلات داخلی میان اعضای گروه و چالشهای مختلف پیش پای مربی تیم، مسائلی ساختاری نیز بر سر راه پیشرفت تیم وجود دارد که غلبه بر آنها، لایههای دیگر و واقعیتری از زندگی واقعی را پیش چشم مخاطب قرار میدهد.
🔸از میان دسته دوم، شاید بتوان فیلمهایی را که به داستانهای واقعی در مورد تیمهای ملی ورزشی میپردازند، در سطحی متعالیتر از جهت انگیزه دانست؛ فیلمهایی که مسائل تیمسازی و غلبه بر رقبا و چالشهای آن را در بستری از احساسات و حمایتهای وطنپرستانه مطرح میکنند و از این جهت، اغلب دیدن آنها به مانند مرور یک خاطره مشترک، برای تعداد زیادی از مردم یک کشور و حتی سایر کشورها، جذاب و الهامبخش است.
🔸در این شماره، به مرور پنج فیلم سالهای اخیر در مورد تیمهای ملی کشورها پرداختهایم که نمونه ایرانی آنها یعنی «پرویزخان»، یکی از معدود آثار سینمایی با سوژهای واقعی از دل فوتبال ملی است؛ مسئلهای که این مرور را جذابتر و به مسائل موردنیاز و موردتوجه امروز ما نزدیکتر میکند.
«دات»
رسانه جامع دانشجویی دانشگاه هرمزگان
به جمع ما بپیوندید👇🏻
http://eitaa.com/hu_dat
سایر شبکه های اجتماعی👇🏻
https://zil.ink/hu_dat_b
| رسانه جامع دانشجویی دات |
#کتابخانه_پیشرفت
🔸سینما و ورزش ملی
مروری بر پنج فیلم سینمایی با محوریت ارزش پیروزی تیمهای ورزشی ملی
فیلم «معجزه» (Miracle)
🔸فیلم معجزه به ماجرای کسب مدال طلا توسط تیم ملی هاکی روی یخ آمریکا در بازیهای المپیک زمستانی سال 1980 میلادی میپردازد؛ تیمی که از تعدادی جوان غیرحرفهای تشکیل شده بود، میتواند با شکست تیم ملی هاکی شوروی که برای چهار دوره متوالی قهرمان بلامنازع هاکی جهان بوده است، عبور کند و به افسانه شکستناپذیری آن خاتمه بدهد.
🔸«هرب بروک» بازیکنان خود را از میان جوانان غیرحرفهای انتخاب میکند و سعی میکند در زمان نُهماههای که در اختیار دارد، با تمرینات سخت و فشرده و تأکید بر کار تیمی، آنها را برای المپیک زمستانی آماده کند. ایده او که مدام آن را به بازیکنانش یادآوری میکند این است که شما هیچکدام استعداد کافی برای غلبه بر شوروی را ندارید و تا وقتی نتوانید مثل یک تیم هماهنگ پیش بروید و پابهپای آنها در زمین اسکی کنید، از هیچ روش دیگری امکان موفقیت ندارید.
🔸فیلم دارای زمینههای سیاسی پررنگی است که سعی دارد با اشارههای مختلف به وضعیت سیاسی آمریکا، پیشزمینهای جمعی برای چرایی تأثیرگذاری بالای پیروزی تیم هاکی و مدال طلای آن که به «معجزه روی یخ» معروف شد، خلق کند. علاوه بر اشارههای مختلف به جنگ سرد میان آمریکا و شوروی و وجه حیثیتی رویارویی این دو تیم، اشارههای روشنی هم به تضعیف روحیه ملی مردم آمریکا و کمرنگشدن اعتمادبهنفس ملی وجود دارد و حتی خبر اشغال سفارت آمریکا در ایران هم در این راستا ضریب میگیرد.
🔸درخلال جشن کریسمس اعضای تیم، بخشهایی از سخنرانی سال نوی رییسجمهور پخش میشود که اذعان میکند امید به «پیشرفت» که یکی از پایههای اعتقادی مردم آمریکاست، بسیار کمرنگ شده است و مردم چشمانداز روشنی را پیش پای خود و فرزندانشان نمیبینند. رییسجمهور در همین سخنرانی که روی تصاویر مربی تیم شنیده میشود، بیان میکند که «اطمینان به آینده» زیربنای همه چیزهای دیگر است و از همه میخواهد تا از حرفزدن دست بکشند و شروع به راهرفتن کنند.
🔸این فضاسازیها، همه منجر به این میشوند که مخاطبان فیلم، تلاش مربی و تیمش را چیزی فراتر از انگیزههای رشد شخصی و تیمی، حرکتی در جهت بازگرداندن رویا و امید یک ملت و بازسازی «ایمان مشترک» آنها ببینند و چرایی خاطرهانگیزشدن این پیروزی در میان مردم آمریکا را درک کنند.
«دات»
رسانه جامع دانشجویی دانشگاه هرمزگان
به جمع ما بپیوندید👇🏻
http://eitaa.com/hu_dat
سایر شبکه های اجتماعی👇🏻
https://zil.ink/hu_dat_b
#کتابخانه_پیشرفت
🔻 چراغِ روشنِ کشاورزی هستهای
روایتی از تولید اولین رقم برنج مبتنی بر دانش هستهای در گفتگو با دکتر عمار افخمی
بخشی از متن:
🔻داستان اصلاح ارقام برنج، از یک کار پژوهشی آغاز شد؛ چندین روش اصلاح کلاسیک، تلاقیهای چندگانه و هرمینمودن ژنها و همچنین استفاده از فناوری برنج هیبرید، در دستور کار پژوهشی ما قرار داشت. در سال 1389 طی انعقاد تفاهمنامهای با پژوهشکده کشاورزی هستهای سازمان انرژی اتمی، بذر 20 رقم بومی و اصلاحشده برنج کشور انتخاب شد تا با اشعه گاما و از طریق کُبالت 60 و دز 200 گری، پرتوتابی شوند.
🔻رخداد جهش در طبیعت، در طول میلیونها سال، نسبت یک به میلیون است. ولی در پرتوتابی بذر با اشعه گاما، به دلیل ظرفیت انرژی هستهای، در لحظه ممکن است هزار رخداد اتفاق بیفتد که بخش عظیمی از این اتفاقات منفی است. با این حال، این کار ظرفیت بسیار بالایی در ایجاد تنوع دارد و به ما کمک میکند تا از میان این تنوعها، بهترینها انتخاب شوند. بذرها در طول دوره رشد و در نسلهای مختلف از صفر تا موقع برداشت، نسبت به بیماریها و تنشها و از نظر خصوصیات زراعی و عملکردی ارزیابی میشوند تا بهترین لاینها انتخاب و مراحل آزمونهای تکمیلی و پیشرفته بر روی آنها انجام شود.
🔻روند اصلاح محصولات گیاهی این است که از زمان شروع تا رسیدن به نتیجه، حداقل ده تا دوازده سال زمان میبرد. ابتدا باید تنوع ایجاد شود و سپس خالصسازی صورت بگیرد و بعد هم ارزیابیهای متعدد انجام بشود. مرحله بعد، گرفتن تأییدیه از مؤسسه ثبت و گواهی نهال کشور است. دست آخر هم بذر تأییدشده باید توسط سازمان جهاد کشاورزی ترویج شود؛ همه این روند، حدود 12 سال طول میکشد.
🔻ما قبل از اینکه بذرمان را ببریم برای ثبت، مقدار کمی از آن را به 70 کشاورز در نقاط مختلف کشور دادیم؛ به هر کشاورز حدود 2-3 کیلو. پهنهبندی کردیم؛ بخشهای مختلف هوای سرد و کوهپایهای، دشت، استانهای دیگر و جاهایی مثل خوزستان که به صورت نشاءکاری نیست و خشکهکاری میکنند، همه را در نظر گرفتیم. نتیجه کاشت را بررسی کردیم؛ هم مستنداتش را گرفتیم و هم از نزدیک بازدید کردیم و دیدیم بذر ما، جوابگوی بخش عمدهای از مناطق کشور هست.
🔻بعد از تستهای متعدد و ارزیابیهای دقیق، نهایتاً تلاشهایمان در سال ۹۸، به 2 رقم برنج به نامهای روشن و شهریار منتج شد؛ برنجهایی که به افتخار دو دانشمند هستهای، شهید مصطفی احمدی روشن و شهید مجید شهریاری نامگذاری شده بودند. رقم روشن با استقبال کمنظیری از سوی کشاورزان و شالیکاران استانهای برنجخیز کشور مواجه شد و تقاضای بالایی برای این بذر به وجود آمد.
#فناوری_هستهای
#کشاورزی_هستهای
#انرژی_هستهای
«دات»
رسانه جامع دانشجویی دانشگاه هرمزگان
به جمع ما بپیوندید👇🏻
http://eitaa.com/hu_dat
سایر شبکه های اجتماعی👇🏻
https://zil.ink/hu_dat_b
#کتابخانه_پیشرفت
🔻جاودانگی کوانتومی
دانشمند هستهای شهید مسعود علیمحمدی به روایت همسر
💠بخشی از متن:
🔻اوایل دهه هفتاد مسعود با دوستانش برای شرکت در کنفرانس علمی سفری داشتند به روسیه. بعد از برگشت از ارتباطات علمی با دانشمندانی میگفت که برایشان بسیار مغتنم بود. دانشمندانی که بهغیراز یک کنفرانس بینالمللی امکان دیدار نبود و این بار توانسته بودند یک سیری از مسائل علمی که داشتند را مطرح کنند. یکی از مراکزی که همکاری داشت مرکز تحقیقات فیزیک نظری بود. مجموعهای از نوابغ که کنار هم مشغول مطالعه و تحقیق بودند. طی آن چند سال 11 مقاله ISI را توانست به نتیجه برساند و چاپ کند. همیشه میگفت: "وقتی دورهم هستیم حتی باندازه خوردن چای و قهوه هم از کار فارغ نمیشیم و اتفاقا اون زمان خوبیه برای رد وبدل کردن نتیجهها و مسایلی که ذهنمون درگیرشه" گاهی اوقات دلم میسوخت یک نفر چطور این اندازه خودش را وقف کار میکند. درست است خودش لذت میبرد ولی جسمش خسته میشد. نه تفریحی نه استراحتی.
🔻مسعود در نامهای برایم نوشته بود: "منصوره. ما انسانها در همه چیز شهوت داریم و میخواهیم به اوج برسیم. البته که شهوت در بعضی مسائل خطرناک است. ولی ما میتوانیم شهوت علمی داشته باشیم. همیشه از کوچکترین فرصتها برای آموختن استفاده کنیم." خودش هم همیشه به این نگاه پایبند بود محال بود فرصتی دقیقهای برایش فراهم بشود و استفاده نکند. حتی آن روزی که باهم رفته بودیم دندانسازی تا برایم دندان مناسبی درست کند. مسعود ایستاده بود و از مسئول آنجا سؤال میپرسید که این وسیله با چه سرعت و دمایی میچرخد؟ چگونه تغییر رنگ میدهید و با اشتیاق جوابها را میشنید. حتی یادم هست گفتم: " مسعود تو مگه بیکاری به چه دردت میخوره راجع به هر چیزی سؤال میپرسی؟" گفت: "تو نمیدونی دانستن چه لذتی داره؛ فهمیدن هر چیزی خوب و لازمه و یکوقتی به کار میآید."
🔻یکی از روزهای پاییزی سال 74 بود مسعود آمد خانه و خیلی جدی گفت: "منصوره حالا نوبت توئه! دیگه باید بنشینی و درس بخونی و کنکور قبول بشی!" متعجب مانده بودم! نه به آن قطعیتی که سال اول زندگیمان هرچه رشته بودم را پنبه کرد و گفت: " اگر خانم دانشجو میخواستم که دور و برم زیاد بود. من دارم درس میخونم و تمام تمرکزم رو باید برای تحصیل بگذارم. اگه تو هم درس بخونی کی زندگی رو جمع بکنه" نه به اینکه بی مقدمه آمد و گفت امسال کنکور بده. مسعود برایم مشخص کرده بود هر درسی چقدر ضریب دارد. بعد هم قول داد ریاضی و فلسفه و زبان را برایم تدریس کند. هرچه گفتم برایم این دروس سخت است با روی باز گفت خودم همه را درس میدهم و کمکت میکنم. هروقت فرصتی پیدا میکرد خودش کتاب را میگذاشت مقابلش و درس میداد. بقدری جدی و کامل که انگار در دانشگاه درس میدهد. فلسفه و ریاضی و زبان روی دوش خودش بود.
#دانشمند_هستهای
«دات»
رسانه جامع دانشجویی دانشگاه هرمزگان
به جمع ما بپیوندید👇🏻
http://eitaa.com/hu_dat
سایر شبکه های اجتماعی👇🏻
https://zil.ink/hu_dat_b
#کتابخانه_پیشرفت
🔸 برای راه رفتنِ دوباره ۱
تلخوشیرینهای ساخت ربات اسکلت بیرونی ایرانی
🌱 رباتهای اسکلت بیرونی برای اندامهای مختلف بالاتنه، پایینتنه و تمامتنه طراحی و تولید میشوند و در حوزههای مختلف نظامی، صنعتی و درمانی کاربرد دارند. رباتهای پایینتنه شش مفصله که ربات اکسوپد هم یکی از آنهاست، اغلب برای اهداف درمانی و کمکحرکتی مورداستفاده قرار میگیرند. در دنیا حدود 24 شرکت در حوزه اسکلت بیرونی کار میکنند و محصولات کمتر از دهتای آنها که متعلق به کشورهای آمریکا، رژیم صهیونیستی، روسیه، کرهجنوبی و فرانسه هستند، تجاریسازی شده است. در خاورمیانه، در حال حاضر تنها ربات اسکلت بیرونیِ تجاری، اکسوپدِ ایرانی است.
«دات»
رسانه جامع دانشجویی دانشگاه هرمزگان
به جمع ما بپیوندید👇🏻
http://eitaa.com/hu_dat
سایر شبکه های اجتماعی👇🏻
https://zil.ink/hu_dat_b