✅نمونه علت ها حرف ع ♥️ آیتالله بهجت(ره):
🍃 گویا علت عقبماندگی ما، ترک مستحبات است. علمای سابق، بدان ملتزم بودند.
از قبیل زیارت و دعا و تلاوت قرآن و یا نماز اول وقت و ترک مکروهات، مانند خواب بینالطلوعین. تفاوت ما و علمای سَلَف، این است که آنها در علم و عمل ترقی داشتند؛ و ما معترفیم به تقصیر در علم و عمل.
📖 در محضر بهجت، ج٢، ص٣۴۴
🆔 http://Eitaa.com/ahadith
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
خدا به حضرت "موسی"علیه السلام فرمود قحطی خواهد آمد ، به قومت اطلاع بده که آماده شوند
حضرت به قومش اطلاع داد.
آنها از دیوار خانهها سوراخی ایجاد کردند که در هنگامیکه سختی آغاز شد بهداد یکدیگر برسند تا قحطی بگذرد
مدتیگذشت و قحطی نیامد؛ حضرت موسی علیهالسلام به خداوند عرضکرد خدایا علت نیامدن قحطی چیست؟
خداوند بهاو فرمود من دیدم که قوم تو به هم رحم کردند. من چگونه به آنها رحم نکنم؟
به همدیگه رحم کنیم که خدا هم بهمون رحم کنه ...
🆔 http://Eitaa.com/ahadith
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 علت رشد شیخ رجبعلی خیاط از زبان استاد عالی
🆔 http://Eitaa.com/ahadith
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 امان از چشم شور
♥️ از #امام_صادق عليه السلام نقل شده كه فرمودند:
🍃 اگر براى شما نبش قبر میشد (و علت مرگها معلوم میگرديد) هر آينه میديديد كه اكثر مردگان شما از چشم زخم میباشند.
📖 بحار الانوار، ج60، ص25
🆔 http://Eitaa.com/ahadith
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
✅نمونه علت های روایی حرف ن 📿 علّت وجوب نماز
🖤 #حضرت_فاطمه_زهرا (سلاماللهعلیها) میفرماید:
🍀 فجَعَلَ اللَّهُ الإِيمَانَ تَطهِيراً لَكُم مِنَ الشِّركِ؛ وَ الصَّلاةَ تَنزِيهاً لَكُم عَنِ الكِبرِ.
🍃 خداوند ایمان را برای پاکیزگی از شرک قرار داد و نماز را برای دور شدن از کبر و غرور قرار داد.
📖 عوالم العلوم، ج11، ص652، ح63320
#فاطمیه #ایام_فاطمیه
🆔 http://Eitaa.com/ahadith
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
✅نمونه علت های روایی حرف ر علت رضایت امام علی از فاطمه زهرا (علیهم السلام) ⭕️ توصیف حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) از زبان امیرالمومنین(علیهالسلام)
🔰 معمولا برای شناخت شخصیتی، سعی می کنیم سراغ نزدیک ترین فرد به آن شخص برویم تا شناخت جامع و درستی به دست بیاوریم. در این مطلب میخواهیم حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) را از زبان همسر و امامش معرفی کنیم:
👈 مقایسه بنی هاشم با بنی امیه
🔰امام علی(علیه السلام) در جواب نامه ی معاویه که به فخر فروشی در برابر حضرت پرداخته بود، فرمودند: «شما چگونه و کجا با ما برابرید! از میان ما پیامبر برخاست و دروغگو (ابوجهل) از شما است، اسد الله (حمزه) از ما و اسد الاحلاف (شیر سوگندها; اسد بن عبد العزی) از شما است، و از ماست دو سید جوانان اهل بهشت و از شما است کودکانی که آتش نصیب آنان گردید. و از ما است بهترین زنان جهان (فاطمه) و از شماست آن که هیزم کشد برای دوزخیان ... .» در این بیان حضرت، همسرشان را بهترین زنان جهان معرفی می کند و این را برای بنیهاشم افتخاری میداند.
👈 سوال پیامبر از حضرت درباره همسرش
❇️ سه روز بعد از ازدواج، پیامبر(صلی الله و علیه وآله) از امیرالمومنین(علیه السلام) پرسید: «كَيْفَ وَجَدْتَ أَهْلَكَ؟» حضرت فرمود: «قَالَ نِعْمَ الْعَوْنُ عَلَى طَاعَةِ اللَّه» همسرت را چگونه یافتی؟ امام پاسخ داد: در اطاعت کردن از خدا خوب یار و یاوری است.»
امروزه یکی از مشکلات خانوادها، عدم حمایت و حتی مخالفت زنان، در دین داری شوهرانشان است.
پس کمک و همراه بودن زن در عبادت و اطاعت همسرش از دین و دستورات الهی، نقش مهم و بسزایی دارد.
👈 وفا داری حضرت زهرا(سلام الله علیها) در آخرین لحظات عمرش
✳️ در واپسین دقایق عمر مبارک حضرت، ایشان علی(علیه السلام) را خطاب قرار دادند و فرمودند:
«ای پسر عمو! از روزی که با من زندگی کردی، از من دروغ و خیانت ندیدی و هیچگاه با تو مخالفت نکردم» علی(علیه السلام) نیز در پاسخ فرمود: «نه، هرگز! تو نسبت به خداوند آگاهتر، نیکوکارتر، پرهیزگارتر، گرامیتر، و خائفتر از آن هستی که تو را به عنوان مخالفت با من سرزنش کنم. جدایی و فقدان تو برای من بسیار سخت است... .»
🔶 در این بیان امیرالمومنین(علیه السلام) این نکته بسیار مهم است که حضرت همسرش را به صفاتی نسبت میدهد که در رابطه با خداوند است. مثلا علم و تقوا و نیکوکاری حضرت به خداوند، علت رضایت خودشان از ایشان میدانند. یعنی اگر بانویی ارتباطش را با خدا اصلاح و تقویت کند، خداوند روابط فردی و اجتماعی و خانوادگی او را نیکو می کند.
🆔 http://Eitaa.com/ahadith
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
⭕️ سوال
⁉️ علت نا مشخص بودن تاريخ شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها چيست؟
🔰 اختلاف و عدم ضبط تاريخ دقيق ولادت، وفات و يا شهادت شخصيتهای صدر اسلام به ويژه خاندان عصمت و طهارت(عليهمالسلام) ناشی از چند دليل است كه به برخی اشاره میشود:
1️⃣. جلوگيری از نوشتن و منع تدوين و نقل احاديث پيامبر(صلّیاللهعليهوآله) به دستور خلفای اول و دوّم. اين مسئله، سبب گرديد كه اصل نوشتن و تدوين سيره نبوی و ثبت ساير رويدادها و حوادث كاملا مغفول و بیتوجه بماند. تاسالها(حدود يك قرن واندی...) هيچ توجهی در جهان اسلام به رويدادها نبوده و با سردی كامل رويدادها و وقايع مهم و سرنوشتساز در تاريخ اسلام به فراموشی سپرده شد.
2️⃣. قرار گرفتن بنیاميه در هرم قدرت و خصومت آنان با بنیهاشم و نيز با بسياری از انصار كه حامی پيامبر و اهل بيت او بودند، اين عامل سبب میشد كه اهل بيت برای مردم ناشناخته باشند. ازطرفی آنان دست به تحريف و جعل احاديث و فضيلت تراشی برای خلفا و مدح آنان و مذمت اهل بيت زدند.
3️⃣. زبيريان در حكومت كوتاه خود و عباسيان نيز برای مشروعيت سلطنت خويش و سركوب علويان راه بنی اميه را ادامه دادند.
4️⃣. از طرفی در فرهنگ عرب به ثبت مواليد و حيات زنان و دختران اهميتی داده نمیشد.
5️⃣. تخريب و نابودی آثار تشيع حتی كتابسوزی و آتش زدن كتابهای غنی شيعه و طرفداران اهل بيت در قرون نخستين مثل كتابخانههای شيخ طوسی، صاحب بن عباد و... ابهام و ترديد و اختلاف اقوال را بيشتر و پيچيدهتر كرده است.
👈 بنابراين طبيعي است كه مواليد، وفيات، و شهادت معصومين از جمله فاطمه زهرا(سلام الله عليها) مورد اختلاف باشد.
💢 علاوه بر مواردی كه ذكر شد، يكی از علل مهمی كه موجب ايجاد اختلاف،در تاريخ شهادت دخترگرامی پيامبر اسلام شده، اين است كه احتمال جابجايی نقطه در رقم تاريخ شهادت آن حضرت وجود دارد. يعنی نقطه رقم در پايان قرار بگيرد، مثل خمس و سبعون (75روز) يا در بالای كلمه قرار بگيرد، مثل خمس و تسعون (95روز) كه اين موجب اشتباه خواهد گرديد.
✔️ به همین خاطر است که عدهای از علمای شعيه و سنی شهادت آن حضرت را 75 روز و عدهای 95 روز بعد از وفات پيامبر(صلّیاللهعليهوآله) میدانند.
#فاطمیه #ایام_فاطمیه
🆔 http://Eitaa.com/ahadith
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
✅🌷نمونه راهکارها
❇️موضوع : مردم داری
📚منبع: روایی حرف م 🚨اصول مردم داری:
❤️ #امیرالمؤمنین عليه السلام:
مهربانى با مردم را پوشش دل خويش قرار ده، و با همه دوست و مهربان باش. مبادا هرگز، چونان حيوان شكارى باشى كه خوردن آنان را غنيمت دانى، زيرا مردم دو دسته اند، دسته اى برادر دينى تو، و دسته ديگر همانند تو در آفرينش مى باشند. اگر گناهى از آنان سر مى زند يا علّت هايى بر آنان عارض مى شود، يا خواسته و ناخواسته، اشتباهى مرتكب مى گردند، آنان را ببخشاى و بر آنان آسان گير، آن گونه كه دوست دارى خدا تو را ببخشايد و بر تو آسان گيرد. همانا تو از آنان برتر، و امام تو از تو برتر، و خدا بر آن كس كه تو را فرماندارى مصر داد والاتر است، كه انجام امور مردم مصر را به تو واگذارده، و آنان را وسيله آزمودن تو قرار داده است
📚 قسمتی از نامه 53 نهج البلاغه خطاب به مالک اشتر
🆔 http://Eitaa.com/ahadith
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
❤️ #حضرت_علی (ع) بعد از درگذشت ابوذر غفاری به اصحاب فرمودند:
🔹 دلم بحال ابوذر میسوزد، خداوند متعال رحمتش کند.
اصحاب علت را پرسیدند؟
🔸مولا فرمودند:
آن شبی که به دستور عثمان ماموران جهت بیعت گرفتن از ابوذر به خانهی او رفتند چهار کیسه ی اشرفی به ابوذر دادند تا با عثمان بیعت کند.
ابوذر خشمگین شد و به مامورین گفت:
🔹 شما دو توهین به من کردید:
اول آنکه فکر کردید من علی فروشم و آمدید من را بخرید
دوم بی انصافها آیا ارزش علی چهار کیسه اشرفی است؟
شما با این چهار کیسه اشرفی میخواهید من علی فروش شوم؟
تمام ثروت دنیا را که جمع کنید و به من بدهید با یک تار موی علی عوض نمیکنم. آنها را بیرون کرد و درب را محکم بست.
🔸 مولا گریه کردند و فرمودند:
به خدایی که جان علی در دست اوست قسم، آن شبی که ابوذر درب خانه را به روی سربازان عثمان محکم بست سه شبانه روز بود او و خانوادهاش هیچ نخورده بودند.
⚠️ مواظب باشیم برای دو لقمه بیشتر؛ در این زمان
علی فروش نشویم.
🆔 http://Eitaa.com/ahadith
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
♥️ #فقط_حیدر_امیرالمومنین_است ♥️
علت بکار بردن لفظ ياعلي(ع) هنگام خداحافظي🤚🤚
از پيامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله سؤال شد:
يا رسول الله، ما وقتي صحبتمون، حرفمون با يکي تموم ميشه، پايان کلام مون، او را به خدا مي سپاريم، به بيان فارسي مي گوييم:
خداحافظ و به زبان عربي مي گوييم:
في امان الله
اگر بدون خداحافظي کردن، در وسط سخن گفتن از او جدا بشيم،
نوعي بي ادبي مي پنداريم...
شما وقتي در معراج با خدا هم صحبت شديد، پايان جمله که نمي توانستيد به ذات خدا عرضه بداريد: تو را به خدا مي سپارم!
آخرين جمله ي رد و بدل شده، بين شما و خدا چه بود؟ حضرت فرمودند:
پايان صحبت، خداوند سبحان به من "ياعلي" گفت، من نيز به خداي خود" يا علي" گفتم.
اين آخرين جمله بين من و ذات مقدس خدا بود. یاعلييييييييييي خدمت شيعيان مرتضي علي(ع)
گل روی آقا امیرالمومنین صلوات.
#اللهم_صل_علی_محمد_وآل_محمد
📖 سخن خدا، ص٧١.
زندگاني چهارده معصوم، ص۴٩.
🆔 http://Eitaa.com/ahadith
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
🔸 هرچیزے حکمتے دارد!
💠 حضرت موسي عليه السلام
فقيري را ديد كه از شدت تهيدستي ، برهنه روي ريگ بيابان خوابيده است.
✴️چون نزديك آمد ، او عرض كرد : اي موسي ! دعا كن تا خداوند متعال معاش اندكي به من بدهد كه از بي تابي ، جانم به لب رسيده است.
💠موسي علیه السلام براي او دعا كرد و از آنجا (براي مناجات به كوه طور) رفت.چند روز بعد،موسي عليه السلام از همان مسير باز مي گشت.ديد همان فقير را دستگير كرده اند و جمعيتي بسيار در گرد او اجتماع نموده اند ،
✴️پرسيد : چه حادثه اي رخ داده است ؟
حاضران گفتند : تا به حال پولي نداشته تازگي مالي بدست آورده و شراب خورده و عربده و جنگجويي نموده و شخصي را كشته است . اكنون او را دستگير كرده اند تا به عنوان قصاص ، اعدام كنند!
💠پس موسي عليه السلام به حكمت الهي اقرار كرد ، و از جسارت و خواهش خود استغفار و توبه نمود.
❣️چه زیباست در برابر حوادث و اتفاقاتی که از علت آنها بی خبریم، به خداوند مهربان اعتماد کنیم.
📖 حكايتهاي گلستان، ص 160
🆔 http://Eitaa.com/ahadith
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
💢 علت قداست #دحوالارض چیست؟
⁉️ علت قداست روز دحو الارض چیست؟ آیا بهواسطه اینکه زمین در این روز گسترده شده اینهمه قداست به این روز تعلقگرفته و ثوابهای متعدد و زیادی برای آن نقلشده یا علتها و ویژگیهای دیگری نیز باعث اینهمه تقدس شده است؟
✍️ از آیات قرآن استفاده میشود که دحو الارض یکی از مراحل آفرینش و خلقت زمین است.[نازعات/30ــ33]
🔰 از این رو دحو الارض، یکی از مراحل سیر تکوینی و طبیعی در نظام خلقت است و نمیتواند منشأ قداست برای این روز باشد و باید به دنبال موارد و ویژگیهای دیگری باشیم، برای رسیدن به این هدف به سراغ روایات اهلبیت(ع) میرویم و از دریچه روایات به این مسأله نظر میکنیم.
✅ ویژگیهای دحو الارض در روایات
1⃣ قرار دادن کعبه و گسترش زمین از آن:
👈امام رضا (علیه السلام) آمده است: «خداوند در روز دحو الارض، زمین را از زیر کعبه گسترانیده است.» [1]
2⃣ ولادت حضرت ابراهیم (ع) و حضرت عیسی (ع)
👈امام رضا (ع) فرمودند:
«در شب ۲۵ ذی القعده، حضرت ابراهیم خلیل الله و حضرت عیسی بن مریم (علیهم السلام) به دنیا آمدهاند.» [2]
3⃣ نزول رحمت در این روز
👈حضرت علی (ع) فرمودند: «اولین رحمت خداوند از آسمان به سوی زمین در روز ۲۵ ذی القعده نازلشده است.» [3]
✳️ از این رو علت اصلی قداست روز دحو الارض، قرار گرفتن کعبه بر روی زمین و نزول اولین رحمت الهی بر آن و همچنین تولد دو پیامبر بزرگ الهی یعنی حضرت ابراهیم (ع) و حضرت عیسی (ع) میباشد. امید که در این روز بزرگ بتوانیم به اعمالی که از حضرات معصومین (ع) به ما رسیده یعنی احیاء، روزه و عبادت در این روز عمل کنیم و به غفران و رحمت الهی نائل شویم.
📚پینوشت:
1. منلایحضرهالفقیه، ج ۲، ص ۸۹
2. همان
3. وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص ۴۵۱
#احادیث 👇
http://Eitaa.com/ahadith
♻️در #نشر احادیث سهیم باشید♻️
🔰بنام خدا 🌷مقدمه https://eitaa.com/hugifig/5 ✅پیشینه علت یابی https://eitaa.com/hugifig/70 ✅ اقسام علت ها و حکمت ها https://eitaa.com/hugifig/6 ✅ اقسام راهکارها https://eitaa.com/hugifig/11 . ✅ منابع ارئه کننده راهکارها https://eitaa.com/hugifig/15 ❇️نمونه راهکارها https://eitaa.com/hugifig/75 ❇️راه مبارزه با گداپروری https://eitaa.com/bvcfjdaa/63 https://eitaa.com/hugifig
ادامه مقدمه علت ها 🔅 #پندانه
✍️ قبل از هر اقدامی، ریشه اصلی مشکلت را پیدا کن
🔹در زمانهای دور، روستایی بود که فقط یک چاه آب آشامیدنی داشت. یک روز سگی داخل چاه افتاد و مرد. آب چاه دیگر غیرقابلاستفاده بود.
🔸روستاییان نگران شدند و پیش مرد خردمندی رفتند تا چاره کار را به آنان بگوید.
🔹مرد خردمند به آنان گفت که صد سطل از چاه آب بردارند و دور بریزند تا آب تمیز جای آن را بگیرد. روستاییان صد سطل آب برداشتند اما فرقی نکرد و آب کثیف و بدبو بود.
🔸دوباره پیش خردمند رفتند. او پیشنهاد کرد که صد سطل دیگر هم آب بردارند. روستاییان این کار را انجام دادند اما باز هم آب کثیف بود.
🔹روستاییان بنابر گفته مرد خردمند برای بار سوم هم صد سطل آب از چاه برداشتند اما مشکل حل نشد.
🔸مرد خردمند گفت:
چطور ممکن است این همه آب از چاه برداشته شود اما آب هنوز آلوده باشد. آیا شما قبل از برداشتن این سیصد سطل آب، لاشه سگ را از چاه خارج کردید؟
🔹روستاییان گفتند:
نه، تو گفتی فقط آب برداریم نه لاشه سگ را!
🔸در حل مسائل و مشکلات، ابتدا علت اصلی و ریشهای را کشف کنید و آن را از بین ببرید.
@Dastanhaykotah
✨﷽✨
🔰مقدمه از جمله برکات آشنائی با علت ها 🔴آهنگر و زن زیبا
✍️داستان مرد آهنگری ڪه با مبارزه با هوای نفس، از عمل حرام و تجاوز خودداری ڪرد و خداوند، آتش دنیا و آخرت را بر او حرام کرد. مردی از پرهیزکاران وارد مصر شد. آهنگری را دید که آهن تافته را با دست از کوره بیرون میآورد و حرارت آن به دست او هیچ تأثیری نداشت. با خود گفت این شخص یکی از بزرگان و اوتاد است. پیش رفت، سلام کرد و گفت: تو را به حق آن خدایی که در دست تو این کرامت را جاری کرده، دعایی درباره من بکن. آهنگر این حرف را که شنید، شروع به گریستن نمود. گفت: گمانی که درباره من کردی، صحیح نیست؛ من از پرهیزکاران و صالحان نیستم. ولی کرامتی که دیدی سببی دارد. آن مرد اصرار ورزید تا از علت امر مطلع شود.
آهنگر گفت: روزی بر در همین دکان مشغول کار بودم. زنی بسیار زیبا و خوشاندام که کمتر مانند او دیده بودم، جلو آمد و اظهار فقر و تنگدستی شدیدی کرد. من دل به رخسار او بستم و شیفته جمالش شدم و از او تقاضای نامشروعی کردم و گفتم هرچه احتیاج داشتی، برمیآورم. او گفت: از خدا بترس؛ من اهل چنین کاری نیستم. گفتم: در این صورت، برخیز و برو. برخاست و رفت. طولی نکشید دومرتبه بازگشت، گفت: همانقدر بدان که تنگدستی طاقتفرسا مرا وادار کرد به خواسته تو پاسخ دهم.من دکان را بسته، با او به خانه رفتم. وقتی وارد اتاق شدیم، دیدم مانند بید میلرزد. پرسیدم: از چه میترسی که اینقدر به لرزه افتادی؟ گفت: هماکنون خدا شاهد و ناظر ماست؛ چگونه نترسم. اگر رهایم سازی از خدا خواهم خواست تو را با آتش دنیا و آخرت نسوزاند. از تصمیم خود منصرف شدم، احتیاجاتش را برآوردم. با شادی و سرور زیادی به منزل خود برگشت.
همان شب در خواب دیدم بانویی بزرگوار به من فرمود: «خدا پاداش نیکویی به تو عنایت کند». پرسیدم: شما کیستید؟ گفت: «من مادر همان دخترکم که نیازمندی، او را به سوی تو کشانید، ولی از ترس خدا رهایش کردی. اینک از خداوند میخواهم که در آتش دنیا و آخرت تو را نسوزاند». گویا آن زن از بستگان رسول خدا بوده و دعای مادرش در حقم مستجاب شد و حرارت آتش در من تأثیر ندارد.
@Dastanhaykotah
🌷نمونه راهکارها
❇️موضوع : عشق
📚منبع: خاطره ها
حرف ع 🔍 #داستان_بخوانیم
❇️عشق...
♥️
زوجی تنها دو سال از زندگیشان گذشته بود به تدریج با مشکلاتی در جریان مراودات خود مواجه شدند به گونهای که زن معتقد بود
از این زندگی بی معنا بیزار است
زیرا همسرش رمانتیک نبود، بدین سبب روزی از روزها به شوهرش گفت که باید ازهم جدا شویم.
اما شوهر پرسید چرا؟
زن جواب داد من از این زندگی سیر شدهام دلیل دیگری وجود ندارد.
تمام عصر آنروز شوهر به آرامی روی مبل نشسته بود و حرفی نمیزد.
زن بسیار غمگین شده در این اندیشه بود که شوهرش حتی برای ماندنش، او را متقاعد نمیسازد.
تا اینکه شوهر از او پرسید:
چطور میتوانم تو را از تصمیم منصرف کنم؟
زن در جواب گفت تو باید به یک سوال من پاسخ دهی اگر پاسخ تو مرا راضی کند من از تصمیم خود منصرف خواهم شد
سپس ادامه داد من گلی در کنار پرتگاه را بسیار دوست دارم اما نتیجهی چیدن آن گل ، "مرگ "خواهد بود
آیا تو آنرا برای من خواهی چید؟
شوهر کمی فکر کرد و گفت فردا صبح پاسخ این سوال تورا میدهم.
صبح روز بعد زن بیدار شد و متوجه شد که شوهرش در خانه نیست و روی میز نوشتهایی زیر فنجان شیر گرم دیده میشود.
زن شروع به خواندن نوشتهی شوهرش کرد که میگفت:
عزیزم، من آن گل را نخواهم چید اما بگذار علت آنرا برایت توضیح دهم.
اول اینکه تو هنگامی که با کامپیوتر تایپ میکنی مرتکب اشتباهات مکرر میشوی
و بجز گریه چارهی دیگری نداری
به همین دلیل من باید باشم تا بتوانم اشتباه تو را تصحیح کنم.
دوم اینکه تو همیشه کلید را فراموش میکنی من باید باشم تا در را برای تو باز کنم.
سوم اینکه تو همیشه به کامپیوتر خیره نگاه میکنی و این نشان میدهد تو نزدیک بین هستی
من باید باشم تا روزی که پیر میشوی ناخنهای تورا کوتاه کنم.
به همین دلیل مطمئنم کسی وجود ندارد که بیشتر از من عاشق تو باشد و من هرگز آن گل را نخواهم چید.
اشکهای زن جاری شد وی به خواندن نامه ادامه داد:
عزیزم اگر تو از پاسخ من خرسند شدی
لطفا در را باز کن زیرا من نانی که تو دوست داری را، در دست دارم.
زن در را باز کرد و دید شوهرش در انتظار ایستاده است.
زن اکنون میدانست که هیچ کس بیشتر از شوهرش او را دوست ندارد.
عشق همان جزییات ریز معمولی و عادی زندگی روزانه است که خیلی ساده و بی اهمیت از کنار آنها میگذریم.
@Dastanhaykotah
🌱🕊
🌷نمونه راهکارهای حرف س ❇️سازش 👈آن بزرگ فرمود: بروید به هم بسازید
⭕️✍️تلنگر
🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃
لطفا همه با تامل بخونن خصوصا متاهلین محترم !!
روزی استاد روانشناسی وارد کلاس شد و به دانشجویانش گفت: "امروز میخواهیم بازی کنیم!"
سپس از آنان خواست که فردی به صورت داوطلبانه به سمت تخته برود.
خانمی داوطلب این کار شد. استاد از او خواست اسامی سی نفر از مهمترین افراد زندگیش را روی تخته بنویسد.
ان خانم اسامی اعضای خانواده، بستگان، دوستان،
هم کلاسی ها و همسایگانش را نوشت.
سپس استاد از او خواست نام سه نفر را پاک کند که کمتر از بقیه مهم بودند.
زن، اسامی هم کلاسی هایش را پاک کرد.
سپس استاد دوباره از او خواست نام پنج نفر دیگر را پاک کند.
زن اسامی همسایگانش را پاک کرد. این ادامه داشت تا اینکه فقط اسم چهار نفر بر روی تخته باقی ماند;
نام مادر/پدر/همسر/و تنها پسرش...
کلاس را سکوتی مطلق فرا گرفته بود. چون حالا همه
می دانستند این دیگر برای ان خانم صرفا یک بازی نبود.
استاد از وی خواست نام دو نفر دیگر را حذف کند.
کار بسیار دشواری برای ان خانم بود.او با بی میلی تمام,نام پدر و مادرش را پاک کرد.
استاد گفت:"لطفا یک اسم دیگر را هم حذف کنید!"
زن مضطرب و نگران شده بود.با دستانی لرزان و چشمانی اشکبار نام پسرش را پاک کرد.و بعد بغضش ترکید و هق هق گریست....
استاد از او خواست سر جایش بنشیند و بعد از چند دقیقه از او پرسید:"چرا اسم همسرتان را باقی گذاشتید؟!!"
والدین تان بودند که شما را بزرگ کردند و شما پسرتان را به دنیا اوردید.شما همیشه می توانید همسر دیگری داشته باشید!!
دوباره کلاس در سکوت مطلق فرو رفت.
همه کنجکاو بودند تا پاسخ زن را بشنوند.
زن به آرامی و لحنی نجوا گونه پاسخ داد:"روزی والدینم از دنیا خواهند رفت.پسرم هم وقتی بزرگ شود برای کار یا ادامه تحصیل یا هر علت دیگری,ترکم خواهد کرد"
پس تنها مردی که واقعا کل زندگی اش را با من تقسیم می کند ,همسرم است!!!
همه دانشجویان از جای خود بلند شدند و برای آنکه زن، حقیقت زندگی را با انان در میان گذاشته بود برایش کف زدند.
با همسر به از آن باش، که با خلق
@Dastanhaykotah
🌷نمونه راهکارها
❇️موضوع : سلام
📚منبع: خاطره ها
حرف د ❇️به دل نگرفتن 📚سقراط و مرد رنجیده
روزی سقراط مردی را دید که خیلی ناراحت و متاثر است. علت ناراحتیش را پرسید، پاسخ داد: "در راه که میآمدم یکی از آشنایان را دیدم. سلام کردم، جواب نداد و با بیاعتنایی و خودخواهی گذشت و رفت و من از این طرز رفتار او خیلی رنجیدم.”
سقراط گفت: "چرا رنجیدی؟”
مرد با تعجب گفت: "خب معلوم است، چنین رفتاری ناراحت کننده است.”
سقراط پرسید: "اگر در راه کسی را می دیدی که به زمین افتاده و از درد و بیماری به خود میپیچد، آیا از دست او دلخور و رنجیده میشدی؟"
مرد گفت: "مسلم است که هرگز دلخور نمیشدم. آدم که از بیمار بودن کسی دلخور نمیشود."
سقراط پرسید: "به جای دلخوری چه احساسی مییافتی و چه میکردی؟"
مرد جواب داد: "احساس دلسوزی و شفقت؛ و سعی میکردم طبیب یا دارویی به او برسانم."
سقراط گفت: "همهی این کارها را به خاطر آن میکردی که او را بیمار میدانستی، آیا انسان تنها جسمش بیمار میشود؟ و آیا کسی که رفتارش نادرست است، روانش بیمار نیست؟ اگر کسی فکر و روانش سالم باشد، هرگز رفتار بدی از او دیده نمیشود؟ بیماری فکر و روان نامش “غفلت” است و باید به جای دلخوری و رنجش، نسبت به کسی که بدی میکند و غافل است، دل سوزاند و کمک کرد و به او طبیب روح و داروی جان رساند.
پس از دست هیچ کس دلخور مشو و کینه به دل مگیر و آرامش خود را هرگز از دست مده و بدان که هر وقت کسی بدی میکند، در آن لحظه بیمار
@Dastanhaykotah
✅نمونه راهکارها حرف ق قانونمندی ⭕️✍️حکایتی بسیار زیبا و خواندنی
از چرچیل نخست وزیر انگلستان در ایام جنگ جهانی دوم ُ پرسیدند که آیا می دانستی فاتح جنگ خواهی شد؟ پاسخ داد با یک حادثه ساده پی بردم که جنگ را خواهیم برد.
شرکت در جلسهای حیاتی در راس ساعتی معین الزامآور شد. چرچیل میگوید: به علت اشتغال به کارهای دیگر چند دقیقه مانده به جلسه به رانندهام گفتم مرا فوری به محل جلسه برساند. راننده مسیر کوتاه اما ورود ممنوع را انتخاب کرد. وسط خیابان ناگهان افسر راهنمایی و رانندگی قبض جریمه به دست در حین بمباران پیدا شد و دستور توقف داد. راننده گفت: «نخستوزیر است و به جلسه محرمانهای میرود و باید در راس ساعت به جلسه برسد و به همین دلیل از خیابان ورود ممنوع استفاده کردم».
افسر با خونسردی گفت: «هم ماشین و هم نخستوزیر و هم وظیفهام را خوب میشناسم».
چرچیل از افسر میخواهد تا جریمه را به نام او بنویسد اما افسر میگوید: «جریمه متعلق به راننده خاطی است و باید نام وی نوشته شود اما شما میتوانید شخصا پرداخت قبض را بر عهده بگیرید».
با تسلیم قبض، چرچیل دستور دور زدن را به راننده داد چرا که نمیتوانست اجازه دهد در خیابانی که ورود ممنوع است حتی پس از جریمه حرکت داشته باشد، وقتی راننده مشغول دور زدن شد چرچیل با لبخندی خاص سیگار برگش را روشن کرد و گفت: «جنگ را میبریم ... !!» راننده گفت: «قربان، جریمه شدیم، زیر بمباران ماندیم، به جلسه نمیرسیم، افسر راهنمایی اجازه نداد چند قدم دیگر جلو برویم که به موقع به جلسه برسیم و شما از پیروزی میگویید؟!»
چرچیل پاسخ میدهد: «جنگ را میبریم، چون قانون حاکم است و خیابانهای لندن به رغم بمباران سنگین دشمن با قانون اداره
@Dastanhaykotah
❇️ علامه طباطبایی رضوان اللّه علیه:
❖ گردش زبان، دل را به گردش آورد؛ اگر زبان به ذکر خدا مترنم گردد. دل نیز در حرم خدا حرکت می کند، و اگر زبان به گناه حرکت کند، دل نیز در این مرتع شیطان جولان می کند. یک علت مهم آشوب دلها همانا تکثیر در کلام ها است؛ به روایت عامه حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: " اگر نبود تشویش و اضطراب در قلوب و زیاده سخن گفتن شما، قطعاً می دیدید آنچه را من می بینم و می شنیدید آنچه را من می شنوم.
📗المیزان، ج۵، ص۲۷۰
@Dastanhaykotah
🔴 #عوامل_فشار_قبر
✍️ غیبت :
در روایتی آمده است که یک سوم فشار قبر به علت غیبت کردن است!
متاسفانه این گناه بزرگ چون رایج شده دیگر به چشم نمیآید. و بدترین گناهان گناهی است که کوچک شمرده شود.
مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی در مجلسی بودند که در آن شبهه غیبتی رخ داد. از آن مجلس خارج شدند و فرمودند : این جلسه چهل روز مرا عقب انداخت.
📚 کتاب از احتضار تا عالم قبر
کمی
@Dastanhaykotah
✅نمونه راهکارهای ضرب المثلی حرف ک قانونمندی ✅ از کوره در رفتن !!
✍️در کوره آهنگری آهن را تا جایی حرارت میدهند که ذوب شود و از آن آهن مذاب برای ساختن ابزار و وسایل زندگی استفاده میکنند.
طبیعی است که از آن ابتدا آهن سرد را در کوره با حرارت بالا نمیاندازند. بلکه درجه حرارت کوره آهنگری را به آرامی بالا میبرند تا آهن هم به تدریج گداخته شود.
علت هم این است که آهن این خاصیت را دارد که اگر در معرض گرما و حرارت بالا قرار بگیرد، سخت گداخته میشود و با صدای مهیبی منفجر میشود و از «کوره در میروند» به این معنا که از کوره به بیرون پرتاب میشوند.
از همین روست که برای افرادی که عصبیمزاج هستند و در برابر برخی اتفاقات چنان خشمگین میشود که از حد تعادل خارج میشوند و شاید دست به اعمال غیرمنتظره هم بزنند.
اصطلاح «از کوره در رفتن» در مورد افراد تندخو و خشمگین که قدرت و توانایی کنترل اعصاب خود را ندارند به کار میرود.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
آیت @Dastanhaykotah
✅نمونه راهکارهای خاطره ای 📙حرف ق ✅موضوع : قناعت "احنف بن قیس" نقل می کند:
روزی به دربار معاویه رفتم و دیدم آنقدر طعام مختلف آوردند که نام برخی را نمی دانستم.
پرسیدم این چه طعامی است؟
معاویه جواب داد:
مرغابی است ، که شکم آنرا با مغز گوسفند آمیخته و با روغن پسته سرخ کرده و نِیشکر در آن ریختهاند.
بی اختیار گریه ام گرفت.
معاویه با شگفتی پرسید:
علّت گریه ات چیست؟
گفتم به یاد علی ابن ابیطالب افتادم. روزی در خانه او میهمان بودم؛
آنگاه سفرهای مُهر و مُوم شده آوردند.
از علی پرسیدم:
در این سفره چیست؟پاسخ داد نان جو.
گفتم شما اهل سخاوت می باشید، پس چرا غذای خود را پنهان می کنید؟
علی فرمود این کار از روی خساست نیست، بلکه می ترسم حسن و حسین، نان ها را با روغن زیتون یا روغن حیوانی، نرم و خوش طعم کنند.
گفتم مگر این کار حرام است؟
علی فرمود نه، بلکه بر حاکم امت اسلام لازم است در طعام خوردن، مانند فقیرترین مردم باشد که فقر مردم، باعث کفر آنها نگردد تا هر وقت فقر به آنها فشار آورد بگویند:
بر ما چه باک، سفره امیرالمؤمنین نیز مانند ماست.
معاویه گفت:
ای احنف! مردی را یاد کردی که فضیلت او را نمی توان انکار کرد.
📚الفصول العلیه ، صفحه 51
@Dastanhaykotah
✅نمونه علت های داستانی 📙حرف ت
💠موضوع : تربیت فرزند
❇️رفع عذاب بواسطه توجه به تربیت فرزندان 💠اولاد صالح باعث رفع عذاب قبر:
حضرت رسول (ص) فرمود: عيسى بن مريم به قبرى گذشتند كه صاحب آن را عذاب مى كردند. سال بعد از كه برگشتند و به آن قبر رسيدند ديدند، عذاب از آن قبر برداشته شده است. عرض كرد پروردگارا سال قبل كه بر اين قبر گذشتم ديدم صاحب آن را عذاب مى كردند، ولى الان كه برگشتم مشاهده مى كنم عذاب از آن برداشته شده است علت چيست؟ وحى شد اى عيسى اولاد صالحى از او باقى مانده بود. امسال او بزرگ شده و جاده اى را اصلاح و تعمير كرده و يتيمى را پناه داده است.
خداوند گناهان پدر او را به واسطه اعمال صالح فرزندش بخشيد و عفو نمود. هم چنين نقل شده است حضرت عيسى عليه السلام به قبرى عبور كرد ديد ملائكه عذاب ، صاحب آن را عذاب مى كنند، بعد از آن كه كار خود را انجام داد و برگشت .باز به همان قبر رسيد. ديد ملائكه رحمت با طبق هايى از نور كنار قبر او هستند
عيسى عليه السلام تعجب كرد و عرض نمود. خدايا علت چه بود كه اول او را عذاب مى كردند و الان با طبق هايى از نور در كنار او هستند؟خداوند به او وحى کرد اى عيسى اين بنده يكى از گناه كاران بود. وقتى از دنيا رفت زن او آبستن بود
بعد از آن كه طفل به دنيا آمد او را خوب تربيت كرد تا بزرگ شد مادر او را نزد معلم برد تا به او علم خداشناسى بياموزد. وقتى معلم بسم الله را به آن طفل ياد داد، ديگر خجالت كشيدم او را عذاب كنم در حالى فرزندش روى زمين اسم مرا به زبان جارى كرده است
📚 انسان از مرگ تا
@Dastanhaykotah
✅نمونه علت های داستانی 📙حرف ع
✅موضوع : عبرت
❇️عبرت گرفتن از اتفاقات تاریخی 🦌داستان معروف ضامن آهو
صیادی در بیابانی قصد شکار آهویی میکند و آهو شکارچی را مسافت معتنابهی به دنبال خود میدواند و عاقبت خود را به دامن حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام که اتفاقاً در آن حوالی تشریففرما بوده است، میاندازد.
✍️صیاد که میرود آهو را بگیرد، با ممانعت حضرت رضا علیه السلام مواجه میشود. ولی چون آهو را صید و حق خود میداند، در مطالبه آهو پافشاری میکند. امام حاضر میشود مبلغی بیشتر از بهای آهو، به شکارچی بپردازد تا او آهو را آزاد کند.
✍️شکارچی نمیپذیرد ومی گوید: من همین آهو که حق خودم است را میخواهم و آن وقت آهو به زبان میآید و به عرض امام میرساند که من دو بچه شیری دارم که گرسنهاند و چشم بهراهاند که بروم و شیرشان بدهم و سیرشان کنم. علت فرارم هم همین است و حالا شما ضمانت مرا نزد این ظالم بفرمایید که اجازه دهد بروم و بچگانم را شیر دهم و برگردم و تسلیم صیاد شوم… حضرت رضا علیه السلام هم ضمانت آهو را نزد شکارچی میفرماید و خود را به صورت گروگانی در تحت تسلط شکارچی قرار میدهد. آهو میرود و بهسرعت با آهوبچگان باز میگردد و خود را تسلیم شکارچی میکند.
✍️شکارچی که این وفای به عهد را میبیند، منقلب میگردد و آن گاه متوجه میشود که گروگان او، حضرت علی بن موسی الرضا صلوات الله علیه است. فوراً آهو را آزاد میکند و خود را به دست و پای حضرت میاندازد و عذر میخواهد و پوزش میطلبد. حضرت نیز مبلغ متنابهی به او مرحمت میفرماید و بهعلاوه، تعهد شفاعت او را در قیامت نزد جدش میدهند و صیاد را خوشدل روانه میسازد. آهو هم که خود را آزاد شده حضرت میداند اجازه مرخصی میطلبد و به سراغ آشیانه خود میدود.
@Dastanhaykotah