❣️✨✨✨✨﷽
✨⭐️🍃
✨🍂🌺
✨
🔹السَّلامُ عَلَى الشَّجَرَةِ النَّبَوِيَّةِ وَ الدَّوْحَةِ الْهَاشِمِيَّةِ ... 🔹
🌱ویژه نامه لیالی قدر در تلگرام👇
t.me/hulma_ir
👆👆
#مناجات_با_خدا
#سبک_مداحی_مناجات_باخدا
#متن_قران_به_سر
#شب_قدر
#شعر_وداع_با_ماه_رمضان
#شعر_عید_فطر
#مناجات_با_امام_زمان_در_ماه_رمضان
#سبک_مداحی_مناجاتـفراقـامامـزمان
#تشرف_به_محضر_امام_زمان
#مرثیه_حضرت_علی_علیه_ا_لسلام
#مدحـوـمناجاتـامیرالمؤمنین
#معجزات_امام_علی
#سبک_مداحی_امیرالمؤمنین
#رحلت_امام_خمینی
#حکایت
#پندیات
#کتب_مقتل
#رفع_گرفتگی_صدا
#علل_گرفتگی_صدا
#دستگاههای_آوازی_برای_مداحی
#آموزش_مداحی
#کتب_مقتل
#آیا_زیارت_عاشورا_حدیث_قدسیست؟
#کتب_اشعار_مداحی
🌴لطفا یک صلوات هدیه به
حضرت حجه بن الحسن عج الله تعالی فرجه الشریف لطفاً
✨
✨🍃🌺
✨⭐️🍂
❣️✨✨✨✨
╚════ ೋღ❤️ღೋ ════╝
مطالب کاربردی مداحی در تلگرام و ...
👇👇👇
@hulma_ir
ایتا👇
http://eitaa.com/joinchat/3821273090C0cbcc1d108
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍂🌺
✨
🔹السَّلامُ عَلَیْکَ یاعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ... 🔹
غرور غيرت مردان عاشورا على اكبر
چه شد خوابيده اى بر غربت صحرا على اكبر
شكسته كشتى تقدير در طوفان بى پروا
رها كردى مرا در موج خون تنها على اكبر
رمق از زانويم رفته است و زور بازويم رفته است
شكستى اى عصاى پيرى بابا على اكبر
نفس بر دل شرر دارد خدا تنها خبر دارد
چه بر روز من آورده غم تو يا على اكبر
چه كردى با دل اهل حرم با رفتنت اى واى
به گوش از خيمه آيد شور واويلا على اكبر
عطش از عمق جانت شعله زد بر خرمن عمرم
كه مى سوزم هنوز از داغ آن لبها على اكبر
دلم را شاد كن پلكى بزن چيزى بگو با من
پس از تو خاك عالم بر سر دنيا على اكبر
اگر مادر ندارى جاى شكرش تا ابد باقى است
كه مجنون مى شد از داغ غمت ليلا على اكبر
هواى ديده بارانى است حال سينه طوفانى
كه حسرت مى برد بر چشم من دريا على اكبر
🔹روبروی ناودان طلا در صحن بیت الله الحرام در جمع دوستان نشسته بودیم. یکی از رفقا که اتفاقا خانوادگی شان از ذاکران اهلبیت هستند گفت فلانی بارها روضه حضرت علی اکبر را از شما شنیده ام اما بخشی از روضه برایم باور کردنی نبود از طرفی هم میدانستم که شما روضه بی سند نمیخوانی و موقعیتی هم پیش نمیآمد که آدرس روضه را از شما بپرسم. اما برای خودم حادثه ای پیش آمد که آن روضه را با تمام وجود حس کردم و باورم شد و دیگر دنبال سند آن هم نیستم.
🔸پسر اولم که دانشجو بود بیمار شد و در بیمارستان شهید بهشتی کاشان بستری شد. یک ماه کار هر روزم بود که میرفتم و به او سر میزدم و کنار تختش بودم. یک روز تازه به خانه رسیده بودم که کمی استراحت کنم زنگ تلفن خانه به صدا در آمد. گوشی را که برداشتم برادرم پشت خط با صدایی لرزان گفت بیا بیمارستان، گفتم تازه از بیمارستان آمده ام. آشفته و گریان گفت : دوباره بیا و تلفن را قطع کرد. گوشی از دستم افتاد.
🔹با عجله خود را به بیمارستان رساندم تا در اطاق پسرم را باز کردم دیدم همه گریه میکنند و یک پارچه سفید روی صورت پسرم کشیده است. دیگر نفهمیدم کنار تخت پسرم غش کردم مرا به هوش آوردند برادرم زیر بغلم را گرفته بود از در اطاق که بیرون آمدیم داخل راهرو بیمارستان دور خودم میچرخیدم. برادرم گفت چه شده؟ گفتم دنبال آسانسور میگردم. با تعجب گفت این درب آسانسور است یک ماه است میآیی اینجا و میروی مگر نمیبینی؟ گفتم چشمانم تار شده نمیتوانم واضح ببینم. همان جا یاد روضه ای افتادم که شب هشتم محرم میخواندی!
🔸 علامه مرحوم شیخ جعفر شوشتری از قول حضرت زینب سلام الله علیها نقل میکند که یک لحظه دیدم حسینم دور ذوالجناح میچرخد! عرضه داشتم برادر چه شده؟
🔹فرمود : زینب جان رکاب ذوالجناح را نمیبینم گفتم فدایت شوم چرا؟ فرمود : الان داغ علی اکبرم را بر دلم گذاشتند. صدای خداحافظیاش را شنیدم
خود را کنار پیکر اکبر رساند و
آهی کشید از دل که قلب کربلا سوخت
صل الله علیک یا اباعبدالله الحسین
کمیل کاشانی
#مرثیه_حضرت_علی_اکبر علیه السلام
#شب_هشتم_محرم
#آموزش_مداحی
🌴انتشار همراه با ذکرِ نامِ شاعر و ذکرِ یک صلوات هدیه به
حضرت حجه بن الحسن عج الله تعالی فرجه الشریف لطفاً
✨
✨🍃🌺
✨⭐️🍂
❣️✨✨✨✨
╚════ ೋღ❤️ღೋ ════╝
مطالب کاربردی مداحی درتلگرام و ....👇👇👇
@hulma_ir
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍂🌺
✨
🔹السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبَاالْفَضْلِ الْعَبَّاسَ...🔹
السَّلامُ عَلَی أبى الفَضلِ العَبّاسِ بنِ أمیرِ المُؤمِنینَ، المُواسى أخاهُ بِنَفسِهِ، الآخِذِ لِغَدِهِ مِن أمسِهِ، الفادى لَهُ الواقى، السّاعى إلَیهِ بِمائِهِ، المَقطوعَةِ یَداهُ، لَعَنَ اللّه ُ قاتِلَیهِ یَزیدَ بنَ الرُّقادِ الحیتى وحَکیمَ بنَ الطُّفیلِ الطّائِىَّ
سردار سرفراز سپاه سعادتی
پرچم فراز اردوی عشق و شهادتی
روز وصال جلوهای از صبح روی تو
شام فراق از شب زلفت روایتی
ماه قبیله کرم ای آبروی حسن
روشن ترین حقیقت لطف و کرامتی
درباره تو هرچه سرودند و گفتهاند
باشد ز عزم و رزم و کمالت حکایتی
شیر شعور خوردهای از سینة شرف
شایسته مدال طلای لیاقتی
افتاد پیش پای ولایت دو دست تو
از تشنگی و زخم نکردی شکایتی
آغوش جان گشوده فرا روی تیرها
"کالقنفذ" است حال تنت را کنایتی
از داغ تو شکست ابالفضل، پشت صبر
بر روضه غم تو نباشد نهایتی
دلواپس حساب و کتاب قیامتیم
از ما مکن دریغ، نگاه عنایتی
🔸پدر خیلی به اولادش حساس است مخصوصا دوران کودکی که فرزند احتیاج به مراقبت بیشتری دارد. برای خیلی از پدرها این لحظه اتفاق افتاده که فرزندش در آغوش او بوده باران گرفته است. اولین کاری که به ذهن پدر میرسد این است که کودکش را به سینه میچسباند و خم میشود و خودش را چتر بچهاش میکند تا قطرههای باران به صورت و بدن او نخورد.
🔹عباس، "اَبُوالقِرْبَة" است یعنی بابای مشک، مثل فرزندش آن را بر دوش گرفته و در محاصره ۴۰۰۰ تیر انداز راه نخلستان را انتخاب کرد. باران تیرها باریدن گرفت. مشک را راز شانه بر سینه چسبانید، خم شد و خودش را سپر و چتر مشک آب کرد.
تیر اندازا اونو هدف گرفتن
دورشو از چهار طرف گرفتن
بارون تیر از هر طرف میبارید
روی سر مرد شرف میبارید
تیر نه فقط به مشک آبش زدن
به سینه و قلب کبابش زدن
🔸یاد لحظه ای افتاد که سکینه بنت الحسین مشک خشکیده را روی دستش گذاشته بود و ملتمسانه برای بچههای حرم آب خواسته بود. درد زخم شمشیرها و تیرها را فراموش کرد.
🔹آری شرمندگی برای یک مرد دردش از زخم کاری شمشیر و تیر بیشتر است،"لذا اگر به کربلا رفتید هر وقت گذارتان به حرم ابالفضل افتاد اسم سکینه را به زبان نیاورید و لا تذکرن عنده سکینه، فانه اوعدها بالماء"
🔸هیچ بهانهای و دلیلی برای خیمه رفتن نداشت. حیرت زده مانده بود که عمود آهن به یاریاش شتافت. ماه با پیشانی شکسته به روی زمین افتاد و خورشید کمرش شکشست. این اولین بار بود که حسین با دیدن عباس غمهای عالم دلش را میگرفت. آخر "کاشف الکرب عن وجه الحسین" قطعه قطعه روی خاک افتاده بود.
🔹چقدر این سکینه باهوش بوده است! وقتی پدر را با قامت خمیده دید که از میدان میآید متن سوالش را عوض کرد به جای این که از آب بپرسد صدا زد "این عمی العباس" اشک پدر را که دید پاسخ سوالش را گرفت و با عجله به خیمه سقاخانه برگشت...
بچهها اینقده آب آب نکنید
بابا رو با گریه بیتاب نکنید
بابا هم خودش سرآپا عطشه
داره از ماها خجالت میکشه
بابا از علقمه تنها اومده
گمونم از پیش سقا اومده
گونم دست عمو جدا شده
پیشونی ماه او دوتا شده
بچهها برید تو خیمه بمونید
روضه دست بریده بخونید
کمیل کاشانی
#مرثیه_حضرت_عباس علیه السلام
#مرثیه_حضرت_ابالفضل علیه السلام
#شب_تاسوعا
#آموزش_مداحی
🌴انتشار همراه با ذکرِ نامِ شاعر و ذکرِ یک صلوات هدیه به
حضرت حجه بن الحسن عج الله تعالی فرجه الشریف لطفاً
✨
✨🍃🌺
✨⭐️🍂
❣️✨✨✨✨
╚════ ೋღ❤️ღೋ ════╝
مطالب کاربردی مداحی در تلگرام و ...
👇👇👇
@hulma_ir