ھـور !'
﷽
بِسمِ رَبِ نـٰآمَتْـ ڪِھ اِعجٰاز میڪُنَد...
یـٰااُمٰاهْ ••🍃
#سلامصبحتونمعطربهنامامامحسین 🧡
#تفسیر_تایم ↫ وَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَ بِالْآخِرَهِ هُمْ یُوقِنُونَ♥🌿
.
•❧• از این آیه و دو آیه قَبل بدست مۍ آید ڪه خُشوع در برابر خُداوند متعال"نماز"و داشتن روحیّه ایثار و اِنفاق و تعاون و حِفظ حقوق دیگران و امید به آینده ای روشن و پاداش های بُزرگ الهۍ،از آثار تَقواست.
.
پیام ها:
.
•❧• ایمان به تمام انبیا و ڪُتب آسمانۍ،لازم است.زیرا همه آنان یِڪ هدف را دنبال مۍڪُنند. تقواۍ واقعی،بدون یقین به آخِرت ظهور پیدا نمۍڪُند.
.
•❧• احترام قرآن،قَبل از ڪتب دیگر است.
پیامبر اسلام،آخِرین پیامبر الهۍ است.نشانه ی خاتَمیّت پیامبر اسلام و قُرآن است.
.
.
#تفسیر_تایم
#بقره
🍁🖇⇩••
.『 @bezibaeeyekrooya 』
ھـور !'
"" . #پروفایل↵ عاشقانہ ♥🍃 . 〖خاص🎨〗 . . 🦋↮° @bezibaeeyekrooya
اجرت با خود شهید ✌️🕊
#خادمنوشت
#یڪڪتاب_یڪزندگے
↺. #قسمتنوزدهم 🦋
#شکستننفس✨
.
☘.•[راوی:جمعیازدوستانشهید]
.
❃↠جلسه بعد رفتم برای ورزش. تا ابراهیم را دیدم خندهام گرفت! پیراهن بلند پوشیده بود و شلوار گشاد! به جای ساک ورزشی لباسها را داخل کیسه پلاستیکی ریخته بود! از آن روز به بعد اینگونه به باشگاه میآمد!
.
❃↠بچهها میگفتند: بابا تو دیگه چه جور آدمی هستی؟! ما باشگاه مییایم تا هیکل ورزشکاری پیدا کنیم. بعد هم لباس تنگ بپوشیم. اما تو با این هیکل قشنگ و رو فُرم ، آخه این چه لباسهائیه که میپوشی؟!
.
❃↠ابراهیم به حرفهای آنها اهمیت نمیداد. به دوستانش هم توصیه میکرد که: اگر ورزش برای خدا باشد ، میشه عبادت. اما اگه به هر نیت دیگهای باشه ضرر میکنین.
.
❃↠مدتی بعد توی زمین چمن مشغول فوتبال. یکدفعه دیدم ابراهیم در کنار سکو ایستاده. سریع رفتم به سراغش. سلام کردم و گفتم: چه عجب ، این طرفها اومدی؟! مجلهای دستش بود. آورد بالا و گفت: عکست رو چاپ کردن!
.
❃↠از خوشحالی داشتم بال در میآوردم ، جلوتر رفتم و خواستم مجله را از دستش بگیرم. دستش را کشید عقب و گفت: یه شرط داره!
گفتم: آره بابا قبول. مجله را به من داد. داخل صفحه وسط ، عکس قدی و بزرگی از من چاپ شده بود.
.
❃↠در کنار آن نوشته بود:«پدیده جدید فوتبال جوانان» و کلی از من تعریف کرده بود. کنار سکو نشستم. دوباره متن صفحه را خواندم. حسابی مجله را ورق زدم. بعد سرم را بلند کردم و گفتم: دمت گرم ابرام جون ، خیلی خوشحالم کردی ، راستی شرطت چی بود؟!
.
❃↠آهسته گفت: هرچی باشه قبول دیگه؟
گفتم: آره بابا بگو ، کمی مکث کرد و گفت: دیگه دنبال فوتبال نرو!!
.
❃↠خشکم زد. با چشمانی گرد شده و با تعجب گفتم: دیگه فوتبال بازی نکنم؟! یعنی چی ، من تازه دارم مطرح میشم!!
.
❃↠گفت: نه اینکه بازی نکنی ، اما دنبال فوتبال حرفهای نرو. گفتم:چرا؟!
جلو آمد و مجله را از دستم گرفت. عکسم را به خودم نشان داد و گفت: این عکس رنگی رو ببین ، اینجا عکس تو با لباس و شورت ورزشیه. این مجله فقط دست من و تو نیست.
.
❃↠دست همه مردم هست. خیلی از دخترها ممکنه این رو دیده باشن یا ببینن. بعد ادامه داد: چون بچه مسجدی هستی دارم این حرفها رو میزنم. وگرنه کاری باهات نداشتم. تو برو اعتقادات رو قوی کن ، بعد دنبال ورزش حرفهای برو تا برات مشکلی پیش نیاد.
.
❃↠بعد گفت: کار دارم ، خداحافظی کرد و رفت.
.
❃↠من جا خوردم. نشستم و کلی به حرفهای ابراهیم فکر کردم. از آدمی که همیشه شوخی میکرد و حرفهای عوامانه میزد این حرفها بعید بود.
.
❃↠هرچند بعدها به سخن او رسیدم. زمانی که میدیدم بعضی از بچههای مسجدی و نمازخوان که اعتقادات محکمی نداشتند به دنبال ورزش حرفهای رفتند و به مرور به خاطر جو زدگی و ... حتی نمازشان را هم ترک کردند!
.
#ادامه_دارد..
•.📚برگرفته از کتاب #سلام_بر_ابراهیم
.
@bezibaeeyekrooya↜.•
#یه_حرف_ناب🦋.•
.
°•❀اگــر ڪسی
صداۍرهبــر خود را نشنود
به طور یقین
صداۍامام زمـان(عج)
خود را هم نمےشنود...🥀
و امروز خط قرمــز باید
توجه تمام
و اطاعت از ولےخود،
رهبرۍنظام باشد.
.
#شهیدحاجقاسمسلیمانۍ✨
.
🕊🌿🕸↴••
╔ @bezibaeeyekrooya❥.• ╗
ھـور !'
#یه_حرف_ناب🦋.• . °•❀اگــر ڪسی صداۍرهبــر خود را نشنود به طور یقین صداۍامام زمـان(عج) خود را هم نمےشن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا