eitaa logo
ھـور !'
948 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
568 ویدیو
109 فایل
ـــــــ ــ بِنام‌خدای‌نوروامید؛🤍 رسته‌هور، گوشـه‌ی‌دنجی برای‌برقراری‌حال‌خوب‌دلِ‌شما:).. عکاس‌هور Https://Instagram/Same.graph.Com گوش‌جان @Majnonemadar شروط‌‌وادمین‌تبادل @Hur_Tab @G0NAHKAR به پیام پین شدھ سربزنید* هور:نور،خورشید،روشنایی✨
مشاهده در ایتا
دانلود
🖤| . واقعه عاشورا، نبرد امام‌حسین"ع" و یارانش‌درکربلا با سپاه‌کوفه که‌بـرای یزیدبن‌معاویه دومین‌حاکم‌اُموی می‌جنگیدند. این‌واقعه‌که‌در دهم‌ِمحرم سال۶۱ قمری‌و بـه ‌دنبال بیعت‌نکردن امام‌حسین"ع" با‌یـزیدرخ‌داد، به‌شهادت آن‌امام ویارانش ونیز اسارت‌اهل‌بیتش انجامید. این‌واقعه دلخراش‌ترین واقعه در تاریخ‌ِاسلام دانسته‌شده‌است و از این‌رو شیعیان‌بزرگترین مراسم‌عزاداری خود را درسال‌روز آن برگزارمی‌کنند و بـه سوگواری می‌پردازند. . واقعه‌عاشورا بامرگ معاویة‌بن‌ابی‌سفیان در۱۵رجب سال۶۰ قمری‌و شروع‌حاکمیت فرزندش‌یزید آغازشد و با بازگرداندن اسیران‌کربلا به‌مدینه پایان‌یافت. حاکم‌مدینه تلاش‌کرد از امام‌حسین"ع" بـرای‌یزید بیعت‌بگیرد از این‌رو حسین‌بن‌علی"ع" برای‌گریز ازبیعت، شبانه‌از مدینه خارج‌شد و بـه‌طرف‌مکه حرکت‌کرد. در این‌سفر، خانواده امام‌حسین، شماری از بنی‌هاشم وبرخی ازشیعیان اورا همراهی می‌کردند.. . 🍃| ⏳| ↳|•@Bezibaeeyekrooya•|❥
🖤| امام‌حسین"ع" حدودچهارماه درمکـه‌ماند. در این مدت نامه‌هایی از اهالی‌کوفه به‌دست اومیرسید که از او خواسته‌بودند به کوفه‌بـرود. باتوجه به احتمال‌ِترور امام‌حسین درمکه به‌دست عاملان‌یزید و نیز دعوت‌کوفیان، اودر ۸ذیالحجه راهی کوفه‌شد وپیش ازرسیدن به‌کوفه، از پیمانش‌کنی کوفیان باخبرشد وپس از آنکه حربن‌یـزید راه را بر کاروانش‌بست، به سمت‌کربلا رفت ودر آنجابا لشکری روبه‌رو شد؛ . که‌عبیدالله‌بن‌زیاد،عمربن سعد رابـه فرماندهی‌آن منصوب کرده‌بود. دوسپاه در۱۰ محرم‌معروف به‌روزعاشورا باهم جنگیدند. پس‌از آن که امام‌حسین و یارانش‌شهید شدند، لشکریان‌عمربن‌سعد، با اسب بـربدن آنان تاختند. همچنین در عصرروزعاشورا سپاه‌یزید به خیمه‌های امام‌حسین حمله‌کرد وآنها را آتش‌زد و سپس بازماندگان را به اسارت‌بـرد.. 🍃| ⏳| ↳|•@Bezibaeeyekrooya•|❥
🖤| امام‌سجاد"ع" که به‌علت‌بیماری درگیر جنگ‌نشده‌بود و حضرت‌زینب"س" درمیان اسیران‌بودند. سپاهیان‌عمربن‌سعد سرهای‌شهیدان را بـه‌نیزه زدندو به‌همراه‌اسیران به کوفـه نزد عبیدالله‌بن‌زیاد و ازآنجا به‌شام نزد یزیدبردند. باتلاش‌معاویه‌و‌پس ازمرگش "۱۵رجب‌سال۶۰ق" برای یزید از مردم بیعت گرفته‌شد؛ درحالی که براساس قرارداد صلح‌امام‌حسن"ع" بامعاویه، معاویه حق‌نداشت برای خودجانشین تعیین کند. یزید تصمیم‌گرفت از چندتن تعیین‌کند. . بزرگان‌مسلمانان که‌دعوت‌معاویه رابرای بیعت‌با یزید نپذیرفته‌بودند، بیعت‌بگیرد دلیل به‌حاکم وقت‌مدینه -ولیدبن‌عتبه- نامه‌های‌نوشت و اورا از مرگ‌معاویه مطلع‌ساخت ودر نامه‌بسیارکوتاه دیگری‌خطاب به‌ولیدنوشت: «ازحسین‌بن‌علی‌وعبدالله‌بن‌عمـرو عبدالرحمن‌بن‌ابی‌بکرو عبدالله‌بن‌زبیر به زوربیعت‌بگیر و هرکس نپذیرفت گردنش رابزن؛ پس ازآن، نامه‌دیگری نیزاز طرف‌یزید آمد که درآن تأکیدکرده‌بود: نام‌موافقان و مخالفان را برای من‌بنویس وسر حسین‌بن‌علی رانیز باجواب نامه به سوی‌من بفرست و سپس عبدالله‌ با مروان‌بن‌حکم مشورت کرد؛ وسپس عبدالله‌بن‌عمرو را به‌دنبال امام‌حسین"ع"، ابن‌زبیر، عبداالله‌بن‌عمر و عبدالرحمن‌بن‌ابیبکر فرستاد. 🍃| ⏳|
🖤| حسین"ع" به‌همراه سی‌نفراز نزدیکان خود دارالاماره‌مدینه رفت. ولید خبرمرگ معاویه را به امام‌حسین"ع" داد وسپس نامه‌یزید رابرای او قرائت‌کرد که درآن از ولیدخواسته شده‌بود از حسین‌بن‌علی"ع" برایش بیعت‌بگیرد. حسین"ع" به‌ولید فرمود: آیا توراضی میشوی که‌من درپنهانی بایزید بیعت‌کنم؟! به‌گمانم هدف‌تو این‌است که بیعت‌من درحضورمردم باشد. ولید جواب داد: نظرمن نیزهمین است. امام"ع" فرمود: پس‌تا فردا به‌من فرصت‌بده تا نظرخود را اعلام‌کنم. . حاکم‌مدینه‌عصر روزبعد، مأموران‌خود را به‌خانه حسین"ع" فرستاد تا جواب‌ایشان رادریافت‌کند. حسین"ع" آن‌شب را هم‌مهلت خواست‌که باموافقت ولیدهمراه‌بود. بعد ازاین‌ مهلت‌خواهی، امام"ع" تصمیم‌گرفت مدینه را ترک‌کند. امام‌حسین"ع" شب‌یکشنبه، دوشب مانده‌از ماه‌رجب وبه نقلی دیگرسوم‌شعبان سال۶۰قمری‌ به‌همراه۸۴ نفراز اهل‌بیت ویارانش، مدینه رابه قصد مکه ترک‌کرد. بنابر برخی‌منابع، ایشان شب‌هنگام نزد قبرمادر وبرادررفت و نمازخواند و وداع‌کرد و صبح به‌خانه‌برگشت. حضرت"ع"دوشب متوالی‌را درکنار قبررسول‌خدا"ص" بیتوته‌کرد. 🍃| ⏳| @BezIbaeEyeKroOya
🖤| در این سفر به جز محمد بن حنفیه بیشتر خویشاوندان امام حسین"ع" از جمله فرزندان، برادران، خواهران برادرزاده‌های آن حضرت"ع"، ایشان را همراهی علاوه بر بنی‌هاشم، بیست و یک نفرمیکردند. از یاران امام حسین"ع" نیز با ایشان در این سفرهمراه شدند.محمد بن حنفیه برادر امام حسین(ع) پس از اطلاع از سفر امام، برای خداحافظی نزد ایشان آمد. . حسین"ع"وصیتنامه‌ای برای او نوشت که در آن آمده است: من از روی ناسپاسی و زیاده خواهی و برای فساد و ستمگری، خروج نکردم؛ بلکه اصلاح اّمت ّدم را میجویم. میخواهم امربه معروف و نهی از منکر کنم و به ّدم و پدرم علی بن ابی سیرجدم‌ و پدرم علی بن اب طالب"ع" رفتارکنم.. امام حسین(ع) با همراهانش از مدینه خارج شد و بر خلاف خواسته نزدیکانش راه اصلی مکه راپیش گرفت؛ در میان راه مکه، امام حسین"ع"پیش گرفت. . با عبدالله بن مطیع برخورد کرد. او از مقصد امام پرسید. امام فرمود: اکنون آهنگ مکه دارم. چون آنجا برسم، از خداوند متعال برای پس از آن، طلب خیر خواهم کرد. عبدالله امام را از مردم کوفه برحذر داشت و از ایشان خواست در مکه باقی بماند.. 🍃| ⏳| ↳|•@Bezibaeeyekrooya•|❥
🖤| در این سفر به جز محمد بن حنفیه بیشتر خویشاوندان امام حسین"ع" از جمله فرزندان، برادران، خواهران برادرزاده‌های آن حضرت"ع"، ایشان را همراهی علاوه بر بنی‌هاشم، بیست و یک نفرمیکردند. از یاران امام حسین"ع" نیز با ایشان در این سفرهمراه شدند.محمد بن حنفیه برادر امام حسین(ع) پس از اطلاع از سفر امام، برای خداحافظی نزد ایشان آمد. . حسین"ع"وصیتنامه‌ای برای او نوشت که در آن آمده است: من از روی ناسپاسی و زیاده خواهی و برای فساد و ستمگری، خروج نکردم؛ بلکه اصلاح اّمت ّدم را میجویم. میخواهم امربه معروف و نهی از منکر کنم و به ّدم و پدرم علی بن ابی سیرجدم‌ و پدرم علی بن اب طالب"ع" رفتارکنم.. امام حسین(ع) با همراهانش از مدینه خارج شد و بر خلاف خواسته نزدیکانش راه اصلی مکه راپیش گرفت؛ در میان راه مکه، امام حسین"ع"پیش گرفت. . با عبدالله بن مطیع برخورد کرد. او از مقصد امام پرسید. امام فرمود: اکنون آهنگ مکه دارم. چون آنجا برسم، از خداوند متعال برای پس از آن، طلب خیر خواهم کرد. عبدالله امام را از مردم کوفه برحذر داشت و از ایشان خواست در مکه باقی بماند.. 🍃| ⏳| ↳|•@Bezibaeeyekrooya•|❥
🖤| مدت چندانی از ورود حسین"ع" به مکه نگذشته بود که شیعیان عراق خبر مرگ معاویه را دریافت کردند و از بیعت نکردن امام حسین"ع" و ابن زبیر با یزید باخبر شدند. از این رو در منزل سلیمان بن صُرَدخزاعی گرد آمدند و اقدام به نوشتن نامهای به امام و دعوت از ایشان به کوفه نمودند. . دو روز پس از ارسال این نامه،کوفیان۱۵۰ نامه دیگر "که هر نامه شامل امضای یک تا چهار نفر بود" به سوی حسین"ع"فرستادند. حسین"ع" از پاسخ دادن به نامه‌ها خودداری میکرد تا اینکه حجم نامه‌ها بسیار زیاد شد، آن گاه در نامه‌های به کوفیان چنین نوشت: نامه سلیمان بن حسین"ع" طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۶۷م، ج۵ ،ص۳۵۱. 🍃| ⏳| ↳|•@Bezibaeeyekrooya•|❥
🖤| یزید هنگامی که خبر بیعت مردم با مسلم و نرمش نعمان بن بشیر "حاکم آن زمان کوفه" با آنان را شنید، عبیدالله‌بن‌زیاد را "که آن هنگام حاکم بصره بود" به حکومت کوفه منصوب کرد. ابن زیاد پس از ورود به کوفه به جستجوی بیعت کنندگان پرداخت و سران قبایل تهدیدکرد. روایات تاریخی، از ترس مردم بر اثر تبلیغات همراهان عبیدا̒ و پراکنده شدن سریع آنان از اطراف مسلم حکایت دارند، تا جایی که شبهنگام مسلم تنها ماند و جایی برای خفتن نداشت. و در نهایت پس از درگیری، با امان‌نامه محمد بن اشعث تسلیم آورده شد؛ ولی ابن زیاد، امان پسر اشعث را بیجا خواند و دستور داد سر مسلم را از بدن جداکنند. 🍃| ⏳| ↳|•@Bezibaeeyekrooya•|❥
ھـور !'
🖤| #واقعـه‌عاشورا یزید هنگامی که خبر بیعت مردم با مسلم ونرمش نعمان بن بشیر "حاکم آن زمان کوفه" با
🖤| بنابر برخی گزارشهای تاریخی، مسلم که نگران امام حسین"ع" بود، به عمر بن سعد که قریشی بود وصیت کرد. نخستین وصیت مسلم این بود که عمر کسی را نزد امام بفرستد و آن حضرت را از آمدن به کوفه منع کند. در منطقه زباله پیام مسلم که هنگام شهادت به عمر بن سعد گفته بود، به دست امام رسید. . امام حسین"ع" در روز سه شنبه، هشتم ذی‌الحجة(همان روزی که مسلم در کوفه قیام کرد)به همراه ۸۲ نفر(که ۶۰ نفر آنان از شیعیان کوفه بودند)، مکه را به سوی کوفه بودند)مکه رابه سوی کوفه ترک کرد. . برخی از مورخان و محدثان از جمله شیخ مفید نوشته‌اند امام حسین"ع" برای خارج شدن ازمکه، حج خود را ناتمام گذاشت و نیت خود را حج به عمره مفرده برگرداند و از احرام خارج شد.اما برخی با تکیه بر شواهد تاریخی روایی گفته‌اند امام حسین از ابتدا نیت عمره مفرده کرده بود و پس از انجام اعمال آن، از مکه خارج شد. 🍃| ⏳| ↳|•@Bezibaeeyekrooya•|❥
ھـور !'
🖤| #واقعـه‌عاشورا بنابر برخی گزارشهای تاریخی، مسلم که نگرانامام حسین"ع" بود، به عمر بن سعد که قری
🖤| در یک ماه آخر اقامت امام حسین"ع" در مکه که احتمال سفر آن حضرت به کوفه میرفت، برخی از جمله عبداالله بن عّباس نزد حضرت آمدند تا ایشان را از سفر به کوفه منصرف کنند؛ ولی توفیقی نیافتند. پس از خروج امام حسین(ع) و یارانش از مکه، یحیی بن سعید فرمانده پاسبانان عمرو بن سعید بن عاص -فرماندار مکه - با گروهی از یارانش، راه را بر حسین(ع) بستند؛ ولی حضرت اعتنایی نکردو به راهش ادامه داد. منزلگاههای کاروان امام حسین(ع) از مکه به سمت کوفه به این ترتیب است: . ۱ .بستان بنی عامر، ۲ .تنعیم (تصرف کاروانی که بحیر بن ریسان حمیری کارگزار یزید در یمن از صفایا – غنایم برگزیده- به شام میفرستاد)، ۳ .صفاح (ملاقات حضرت با فرزدق شاعر)، ۴ .ذات عرق (ملاقات حسین(ع) با بشر بن غالب و نیز با عون بن عبدالله‌بن جعفر...)، ۵ .وادی عقیق، ۶ .غمره، ۷ .ام خرمان، ۸ .سلح،۹ .افیعیه، ۱۰ .معدن فزان، ۱۱ .عمق، ۱۲ .سلیلیه، ۱۳ .مغیثه ماوان، ۱۴. نقره، ۱۵ .حاجر (فرستادن قیس بن مسهر به کوفه)، ۱۶. سمیراء، ۱۷ .توز، ۱۸ .اجفر (برخورد حسین"ع"با عبدالله بن مطیع عدوی و نصیحت او به حسین"ع"برای بازگشت)، ۱۹ .خزیمیه، ۲۰ .زرود (پیوستن زهیر بن قین به کاروان حسین(ع) و دیدار با فرزندان مسلم و اطلاع از شهادت مسلم و هانی)، 🍃| ⏳| ↳|•@Bezibaeeyekrooya•|❥
ھـور !'
🖤| #واقعـه‌عاشورا در یک ماه آخر اقامت امام حسین"ع" در مکه که احتمال سفر آن حضرت به کوفه میرفت، برخ
🖤| ، ۲۱ .ثعلبیه، ۲۲ .بطان، ۲۳ .شقوق، ۲۴. زباله (اطلاع از شهادت قیس و پیوستن گروهی به حسین(ع) از جمله نافع بن هلال)، ۲۵ .بطن عقبه (ملاقات حسین(ع) با عمرو بن لوزان و نصیحت او به حسین(ع) برای بازگشت)، ۲۶. عمیه، ۲۷ .واقصه، ۲۸ .شراف، ۲۹ .برکه ابومسک، ۳۰ .جبل ذی حسم (برخورد حسین(ع) با سپاه حر بن یزید ریاحی)، ۳۱ .بیضه (خطبه معروف حسین(ع) برای یاران خود و حر)، ۳۲ .مسیجد،۳۳ .حمام، ۳۴ .مغیثه، ۳۵ .ام قرون، ۳۶ .عذیب (مسیر کوفه از عذیب به قادسیه و حیره بود، اما حسین(ع) راه را عوض کرده و در کربلا فرود آمد)، ۳۷ .قصر بنی مقاتل (ملاقات حسین(ع) با عبیدالله بن حر جعفی و ردکردن دعوت حسین(ع) برای یاری)، . ۳۸ .قطقطانه، ۳۹ .کربلا - وادی طف- (روز دوم محرم سال ۶۱ هجری ورود امام‌به کربلا. امام در هر منزل برای جذب افراد یا روشنکردن ذهن ها تلاش میکرد؛ از جمله در ذات عرق، شخصی با نام بشر بن غالب اسدی به امام رسید و اوضاع کوفه را آشفته توصیف کرد. حضرت سخن او را تأیید کرد. آن شخص از امام حسین(ع) درباره آیه «یْوَمَنْدُعو کُلِ اُناس ِبإماِمِهم پرسید. حضرت فرمودند: «امامان دو دستهاند: دستهای که مردم را به هدایت میخوانند و گروهی که به ضلالت دعوت میکنند. کسی که امام هدایت را پیروی کند به بهشت میرود و کسی که امام ضلالت را پیروی کند. واردجهنم میشود. 🍃| ⏳| ↳|•@Bezibaeeyekrooya•|❥
ھـور !'
🖤| #واقعـه‌عاشورا ، ۲۱ .ثعلبیه، ۲۲ .بطان، ۲۳ .شقوق، ۲۴. زباله (اطلاع از شهادت قیس و پیوستن گروهی
🖤| وقتی قیس را دستگیر کردند و نزد ابن زیاد آوردند، ابن زیاد به او گفت: «به خدا سوگند تو را هرگز رها نمیکنم؛ مگر آنکه نام افرادی که حسین"ع" برای آنها نامه فرستاده است، بگویی و یا اینکه بر روی منبر حسین"ع"و پدر و برادرش را ناسزا بگویی! در این صورت تو را رها میکنم وگرنه تو را خواهم کشت!» قیس قبول کرد و برفراز منبر رفت؛ ولی به جای سّب حسین"ع" گفت: همانا حسین بن علی"ع"بهترین خلق خداست و به سوی شما میاید، به ندای او لبیک گوئید و او را یاری کنید.» ابن زیاد دستور داد او را به بالای قصر دارالاماره بردند و به پایین افکنند. . روایت شده که «امام حسین(ع) قبل از اطلاع از شهادت مسلم، برادر رضاعی(برادرشیری) خود عبدالله بن یقطر را به سوی وی مسلم فرستاد، که به دست حصین بن تمیم گرفتار و به نزد عبیدالله بن زیاد برده شد. عبیدالله دستور داد عبدالله بن یقطر را به بالای قصر دارالاماره برده تا در برابر مردم کوفه، امام حسین"ع" و پدر بزرگوارش را لعن کند! هنگامی که فرزند یقطر، بالای قصر رفت خطاب به مردم گفت: «ای مردم! من فرستاده حسین"ع"فرزند دختر پیامبر"ص"شمایم؛ به یاری او بشتابید و بر پسر مرجانه بشورید. عبیدالله چون چنین دید فرمان داد تا او را از بالای قصر به زیر انداختند. او در حال جاندادن بود که مردی آمد و او را به قتل رساندند. 🍃| ⏳| ↳|•@Bezibaeeyekrooya•|❥
ھـور !'
🖤| #واقعـه‌عاشورا وقتی قیس را دستگیر کردند و نزد ابن زیاد آوردند، ابن زیاد به او گفت: «به خدا سوگ
🖤| وقتی قیس را دستگیر کردند و نزد ابن زیاد آوردند، ابن زیاد به او گفت: «به خدا سوگند تو را هرگز رها نمیکنم؛ مگر آنکه نام افرادی که حسین"ع" برای آنها نامه فرستاده است، بگویی و یا اینکه بر روی منبر حسین"ع"و پدر و برادرش را ناسزا بگویی! در این صورت تو را رها میکنم وگرنه تو را خواهم کشت!» قیس قبول کرد و برفراز منبر رفت؛ ولی به جای سّب حسین"ع" گفت: همانا حسین بن علی"ع"بهترین خلق خداست و به سوی شما میاید، به ندای او لبیک گوئید و او را یاری کنید.» ابن زیاد دستور داد او را به بالای قصر دارالاماره بردند و به پایین افکنند. . روایت شده که «امام حسین(ع) قبل از اطلاع از شهادت مسلم، برادر رضاعی(برادرشیری) خود عبدالله بن یقطر را به سوی وی مسلم فرستاد، که به دست حصین بن تمیم گرفتار و به نزد عبیدالله بن زیاد برده شد. عبیدالله دستور داد عبدالله بن یقطر را به بالای قصر دارالاماره برده تا در برابر مردم کوفه، امام حسین"ع" و پدر بزرگوارش را لعن کند! هنگامی که فرزند یقطر، بالای قصر رفت خطاب به مردم گفت: «ای مردم! من فرستاده حسین"ع"فرزند دختر پیامبر"ص"شمایم؛ به یاری او بشتابید و بر پسر مرجانه بشورید. عبیدالله چون چنین دید فرمان داد تا او را از بالای قصر به زیر انداختند. او در حال جاندادن بود که مردی آمد و او را به قتل رساندند. 🍃| ⏳| ↳|•@Bezibaeeyekrooya•|❥
ھـور !'
🖤| #واقعـه‌عاشورا وقتی قیس را دستگیر کردند و نزد ابن زیاد آوردند، ابن زیاد به او گفت: «به خدا سوگ
🖤| خبر شهادت عبدالله بن یقطر به همراه خبر شهادت مسلم و هانی در منزلگاه زباله به امام رسید. امام حسین"ع" نامهای نوشت و آن را به وسیله یکی از موالیان خود به نام سلیمان بن رزین، برای سران پنج قبیله بصره (یعنی قبایل: عالیه، بکربن وائل، تمیم، عبد القیس وَاْزد) فرستاد. سلیمان به هر یک از سران بصره به نامهای مالک بن مسمع بکری، احنف بن قیس، مسعود بن عمرو، قیس بنَهیَثم و عمرو بن عبیدالّله بنَمعَمر نسخهای از نامه امام را رساند. مضمون این نامه ها که با متنی واحد نگارش . یافته بود چنین بود: شما را به کتاب خدا و سنت پیامبر خدا(ص) فرا میخوانم. به راستی که سنّت از میان رفته است و بدعت‌ها زنده شده اند. اگر سخنم را بشنوید و از فرمانم پیروی کنید، شما را به راه درست، هدایت میکنم. هر یک از بزرگان بصره که نسخهای از نامه حسین"ع" را دریافت کردند آن را مخفی نگه داشتند به جز منذر بن جارود که گمان برد این امر از نیرنگ های عبیدالله بن زیاد است. 🍃| ⏳| ↳|•@Bezibaeeyekrooya•|❥
ھـور !'
🖤| #واقعـه‌عاشورا خبر شهادت عبدالله بن یقطر به همراه خبر شهادت مسلم و هانی در منزلگاه زباله به اما
🖤| از این رو در شبی که فردای آن روز ابن زیاد قصد عزیمت به کوفه را داشت، موضوع را به وی گزارش داد. عبیدالّله نیز فرستاده حسین"ع" را به حضور طلبیده او را گردن زد. امام حسین"ع" پس از رسیدن به منزلگاه عذیب الهجانات مجبور شد به سمت کربلا تغییر مسیر دهد. ابن زیاد چون از حرکت امام حسین"ع" به سوی کوفه آگاه شد، حصین بن تمیم -رئیس شرطۀ خود- را همراه با چهار هزار نفر مرد نظامی به «قادسیه» اعزام کرد تا حد فاصل بین قادسیه تا خفّان قطقطانیه تا لعلع را دقیقا زیر نظر بگیرند تا از عبور و مرور کسانی که در این مناطق در تردد بودند، مطلع گردند. حر بن یزید ریاحی و هزار سرباز تحت امر او نیز بخشی از این لشکر چهار هزار نفری بودند که از سوی حصین بن تمیم برای جلوگیری از حرکت کاروان امام حسین به منطقه اعزام شده بودند. 🍃| ⏳| ↳|•@Bezibaeeyekrooya•|❥
ھـور !'
🖤| #واقعـه‌عاشورا از این رو در شبی که فردای آن روز ابن زیاد قصد عزیمت به کوفه را داشت، موضوع را به
🖤| ابومخنف از دو اسدی که امام را در این سفر همراهی میکردند، نقل کرده است که: «چون کاروان امام حسین"ع" از منزلگاه شراف حرکت کرد در میانه روز به طلایه داران لشکر دشمن رسید. پس حسین"ع" به طرف ذو حُسَم روان شد. حر بن یزید و سپاهیانش به هنگام ظهر، در برابر امام حسین"ع" و یارانش قرار گرفتند. حسین"ع" به یاران خود دستور دادند که سپاهیان حر و اسبانشان را سیراب کنند! هنگام نماز ظهر فرا رسید، امام به مؤذن خود حجاج بن مسروق جعفی دستور داد اذلن بگوید. چون هنگام اقامه نماز شد، امام حسین"ع" پس از حمد و ثنای الهی فرمود: . «ای مردم! این، عذری است به درگاه خداوند عزوجل و شما. من به سوی شما نیامدم مگر پس از آنکه نامههای شما به من رسید و فرستادگان شما نزد من آمدند و از من خواستند که به نزد شما آیم و گفتید که ما امام نداریم، باشد که به وسیله من خدا شما را هدایت کند، پس اگر بر سر عهد و پیمان خود هستید من به شهر شما میآیم و اگر آمدنم را ناخوش میدارید، باز گردم.» حر و سپاهیانش سکوت اختیار کردند و هیچ نگفتند. پس امام حسین به مؤذن دستور داد که اقامه نماز ظهر را گفت. نماز جماعت برپا شد و حر و سپاهیانش نیز به امام اقتدا کردند. . عصر همان روز امام حسین"ع" به یارانش فرمود تا برای حرکت، آماده شوند. سپس از خیمه بیرون آمد و به مؤذن خویش دستور فرمودند تا اعلان نماز عصر نماید. پس از اقامه نماز عصر، حسین"ع" رو به مردم کردند و پس از حمد و ثنای الهی فرمودند: «ای مردم! اگر تقوای الهی پیشه سازید و حق را برای کسانی که اهلیت آن را دارند بشناسید، مایه خشنودی خداوند را فراهم میسازید. ما اهل بیت نسبت به مدعیانی که ادعای حقی را میکنند که مربوط به آنها نیست. رفتارشان با شما بر اساس عدالت نیست و در حق شما جفا روا می دارند، سزاوارتر به ولایت بر شما هستیم. اگر شما برای ما چنین حقی را قائل نیستید و تمایلی به اطاعت از ما ندارید و نامه های شما با گفتارتان و آراءتان یکی نیست، من از همین جا باز خواهم گشت. 🍃| ⏳| ↳|•@Bezibaeeyekrooya•|❥
🖤| حربن یزیدگفت: من از این نامه هایی که شما گفتید، اطلاعی ندارم! ما جزو نویسندگان این نامه ها نبودیم. ما مأموریت داریم به محض روبه رو شدن با شما، شما را به نزد عبیدالله بن زیاد ببریم. حسین"ع" به همراهانش فرمود: «باز گردید!» چون خواستند بازگردند حر و همراهانش مانع شدند. حر گفت: «شما را باید نزد عبیدالله بن زیاد ببرم!» حسین"ع" فرمود: «به خدا سوگند به دنبال تو نخواهم آمد.» . حر گفت: «من مأمور به جنگ با شما نیستم؛ ولی مأمورم از شما جدا نگردم تا شما را به کوفه ببرم، پس اگر شما از آمدن خودداری میکنید، راهی را در پیش گیرید که شما را نه به کوفه برساند و نه به مدینه؛ تا من نامهای برای عبیدالله نویسم؛ شما هم در صورت تمایل نامهای به یزید بنویسید تا شاید این امر به عافیت و صلح منتهی گردد و در پیش من این کار بهتر است از آنکه به جنگ و ستیز با شما آلوده شوم. 🍃| ⏳| ↳|•@Bezibaeeyekrooya•|❥