eitaa logo
ھـور !'
970 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
568 ویدیو
109 فایل
ـــــــ ــ بِنام‌خدای‌نوروامید؛🤍 رسته‌هور، گوشـه‌ی‌دنجی برای‌برقراری‌حال‌خوب‌دلِ‌شما:).. عکاس‌هور Https://Instagram/Same.graph.Com گوش‌جان @Majnonemadar شروط‌‌وادمین‌تبادل @Hur_Tab @G0NAHKAR به پیام پین شدھ سربزنید* هور:نور،خورشید،روشنایی✨
مشاهده در ایتا
دانلود
امامـ سجاد (ع) 🌱🖤 خواندن این نماز در شب قبل و روز شهادت امام زین العابدینـ (ع) فضیلتـ بسیار دارد🥀 🍃 نماز امام زین‌العابدینـ (ع) چهار رکعت و به گونه‌ای است که در هر رکعت یک مرتبه سوره حمد و ۱۰۰ مرتبه سوره توحید خوانده می‌شود سپس دعای زیر را می‌خوانند: 🍀یا مَنْ اَظْهَرَ الْجَمیلَ، وَ سَتَرَ الْقَبیحَ، یا مَنْ لَمْ یُؤاخِذْ بِالْجَریرَةِ، وَ لَمْ 🍂اى کسى که کار نیک را آشکار کنى و عمل زشت را بپوشانى اى آن که بجرم و گناه (بندگانت را) درنگیرى 🍀یَهْتِکِ السِّتْرَ، یا عَظیمَ الْعَفْوِ، یا حَسَنَ التَّجاوُزِ، یا واسِعَ الْمَغْفِرَةِ، یا 🍂و پرده (گنهکاران) ندرى اى که عفوت بزرگ و گذشتت نیکوست و اى که آمرزشت وسیع 🍀باسِطَ الْیَدَیْنِ بِالرَّحْمَةِ، یا صاحِبَ کُلِّ نَجْوى، یا مُنْتَهى کُلِّ شَکْوى، یا 🍂و دو دستت به مهر و رحمت گشوده است اى آگاه هر راز نهان و اى آخرین مرجع هر شکایت اى 🍀کَریمَ الصَّفْحِ، یا عَظیمَ الرَّجآءِ، یا مُبْتَدِءاً بِالنِّعَمِ قَبْلَ اسْتِحْقاقِها، یا رَبَّنا 🍂در چشم پوشى بزرگوار و اى بزرگ مایه امید اى آغاز کننده به نعمت پیش از شایستگى آن اى پروردگار ما 🍀وَ سَیِّدَنا وَ مَوْلانا، یا غایَةَ رَغْبَتِنا، اَسْئَلُکَ اللّهُمَّ اَنْ تُصَلِّىَ عَلَى مُحَمَّد 🍂و آقاى ما و مولاى ما اى آخرین مرحله آرمان ما خدایا مى خواهم از تو که درود فرستى بر محمّد وآلِ مُحَمَّد 🌹همچنین به روایت قطب راوندی نماز دیگری هم وجود دارد که درهر رکعت پس از حمد، ۱۰۰ مرتبه آیه الکرسی خوانده می‌شود.🌹
دو²عامل‌مهم‌ڪه‌کمک‌مۍڪند آدم‌درتوبه‌اش‌پایدارۍڪند وبتوانداز پرهیزداشته‌باشد: *اول¹← استــ ڪه‌بایدصحیح‌بخواند وطبق‌دستورمرجع‌تقلیدباشد باقرائت‌صحیح‌واول‌وقت‌باشد هرچه‌به‌نمازبهاۍبیشترۍبدهیم بیشترمی‌توانیم‌درمقابل گناه‌مقاومت‌ڪنیم....! *دوم² ← ڪه‌این‌ڪلیداصلی‌ڪاراستـــ! واگراین‌ڪار راباتوجه وخلوص‌وسوزدل‌انجام‌دهید مشڪل « » را‌ ان‌شاءالله‌حل‌می‌نمایید...! 🍁« »
اگر ‌هاٺ‌قضاشد ... اگر ... اگر زیر‌قولٺ‌زدے دلٺ‌سیاھ‌شد ... اگرگریٺ‌گرفٺ ... هرجایے نذار بیا‌پیش‌صاحبٺ به هرڪسےرو آخھ‌خودش‌گفٺھ... يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ، ارْجِعي‏ إِلى‏ رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً /‌۲۸‌و‌۲۷ وقٺےخودِ خدا مشٺاق دیدار ٺو اسٺ ... به سمٺم بیا ... ارْجِعي‏ إِلى‏ رَبِّكِ ...💚 @bezibaeeyekrooya ✨◇•
•.🕊 •.🌈 •.🌟 •.💎[راوے:جمعے‌ازدوستان‌شھید] •┈••✾❄♥❄✾••┈• بارها مےدیدم ابراهیم ، با بچه‌هایے ڪه نه ظاهر داشتند و نه به دنبال مسائل بودند مےشد. آن‌ها را جذب ورزش مےڪرد و به مرور به و هیئت مےڪشاند.💡 یڪے از آن‌ها خیلے از بقیھ بدتر بود. همیشھ از خوردن مشروب و ڪارهاے خلافش مےگفت! اصلا چیزے از دین نمےدانست. نه و نه ، به هیچ چیز هم اهمیت نمےداد. حتے مےگفت: تا حالا هیچ جلسه مذهبے یا نرفته‌ام. به ابراهیم گفتم: آقا ابرام این‌ها ڪے هستند دنبال خودت مےیارے؟! با تعجب پرسید: چطور ، چے شده؟!🔗 گفتم: دیشب این پسر دنبال شما وارد هیئت شــد. بعد هم آمد و ڪنار من نشست. حاج آقا داشت صحبت مےڪرد. از مظلومیت (ع) و ڪارهاے یزید مےگفت.📎 این پسر هم خیره خیره و با عصبانیت گوش مےڪرد. وقتے چراغ‌ها خاموش شد. به جاے اینڪه بریزه ، مرتب فحش هاے ناجور به یزید مےداد!!🎭 ابرهیم داشت با تعجب گوش مےڪرد. یڪدفعه زد زیر خنده. بعد هم گفت: عیبـے نداره ، این پسر تا حالا هیئت نرفته و نڪرده. مطمئن باش با امام حسین (ع) ڪه رفیق بشه تغییر مےڪنه. ماهم اگر این بچه هارو مذهبے ڪنیم هنر ڪردیم.⚡ دوستے ابراهیم با این پسر به جایـے رسید ڪه همه ڪارهاے اشتباهش را ڪنار گذاشت. او یڪے از بچه هاے خوب ورزشڪار شد. چندماه بعد و در یڪے از روزهاے عید ، همان پسر را دیدم. بعد از ورزش یڪ جعبه شیرینے خرید و پخش ڪرد. بعد گفت: رفقا من مدیون همه شما هستم ، من میدون آقا ابرام هستم. از خیلے ممنونم. من اگر با شما آشنا نشده بودم معلوم نبود الان ڪجا بودم و ... .🌧 ما هــم با تعجب نگاهش مےڪردیم. با بچه‌ها آمدیم بیرون ، توے راه به ڪارهاے ابراهیم دقت مےڪردم. چقدر زیبا یڪے یڪے بچه‌ها را جذب ورزش مےڪرد ، بعد هم آن‌ها را به مسجد و هیئت مےڪشاند و به قول خودش مےانداخت تو دامن امام حسین (ع). یاد حدیث پیامبر به (ع) افتادم ڪه فرمودند:《 ، اگر یڪ نفر به واسطه تو هدایت شود از آنچه آفتاب بر آن مےتابد بالاتر است》.🎀 از دیگر ڪارهایـے ڪه در مجموعھ ورزش باستانے انجام مےشد این بود ڪه بچه‌ها به صورت گروهے به زورخانه‌هاے دیگر مےرفتند و آنجا ورزش مےڪردند. یڪ شب ماه ما به زورخانه‌اے در ڪرج رفتیم.💭 آن شب را فراموش نمےڪنم. ابراهیم شعر مےخواند. دعا مےخواند و ورزش مےڪرد. مدتے طولانے بود ڪه ابراهیم در ڪنار گود مشغول شناے زورخانه‌اے بود. چند سرے بچه‌هاے داخل گود عوض شدند ، اما ابراهیم همچنان مشغول شنا بود. اصلا به ڪسے توجه نمےڪرد.🥀 پیرمردے در بالاے سڪـو نشسته بود و به ورزش بچه‌ها نگاه مےڪرد. پیش من آمد. ابراهیم را نشان داد و ناراحتے گفت: آقا ، این جوان ڪیه؟! با تعجب گفتم: چطور مگھ؟! گفت:《من ڪه وارد شدم ، ایشان داشت شنا مےرفت. من با تسبیح ، شنا رفتنش را شمردم. تا الان هفت دور رفته یعنے هفتصدتا شنا! تو رو خدا بیارش بالا الان حالش به هم مےخوره.》 🕸 وقتے ورزش تمام شد ابراهیم اصلا احساس خستگے نمے‌ڪرد. انگار نه انگار ڪه چهار ساعت شنا رفته! 🌼 البته ابراهیم ڪارها را براے قوے شدن انجام مےداد. همیشه مےگفت: براے خدمت به خدا و بندگانش ، باید بدنے قوے داشته باشیم. مرتب دعا مےڪرد ڪه: خدایا بدنم را براے خدمت ڪردن به خودت قوے ڪن.💪 ابراهیم در همان ایام یڪ جفت میل و سنگ بسیار سنگین براے خودش تھیه ڪرد. حسابے سرزبان‌ها افتاده و انگشت نما شده بود. اما بعد از مدتے دیگر جلوے بچه‌ها چنین ڪارهایے را انجام نداد! مےگفت: این ڪارها عامل غرور انسان مےشه. مےگفت: مردم به دنبال این هستند ڪه چه ڪســے قوے‌تر از بقیه است. من اگرجلوے دیگران ورزش‌هاے سنگین را انجام دهم باعث ضایع شدن رفقایم مےشوم. در واقع خودم را مطرح ڪرده‌ام و این ڪار اشتباه است.🕊 بعد از آن وقتے میاندار ورزش بود و مےدید ڪه شخصے خسته شده و ڪم آورده ، سریع ورزش را عوض مےڪرد. اما بدن قوے ابراهیم یڪبار قدرتش را نشان دادو آن ، زمانے بود ڪه سید حســین طحامے قھرمان ڪشتے جھــان و یڪے از ارادتمندان حاج حســن به زورخانه آمده بود و با بچه‌ها ورزش مےڪرد.🌙 •┈••✾❄♥❄✾••┈• •.⏳ .. •.📚برگرفته از کتاب ¹ °✿° @bezibaeeyekrooya
•.🕊 •.🌈 •.🌟 •.🌹[راوے:حسین‌الله‌ڪرم] •┈••✾❄♥❄✾••┈• بعد هم گفت: من ڪشتے نمےگیرم! همه با تعجب پرسیدیم: چرا !؟ ڪمے مڪث ڪرد و به آرامے گفت: دوســتے و ما خیلے بیشتر از این حرف‌ها و ڪارها داره! 🔗 بعد هم دست حاج حسن را بوسیــد و با یڪ پایان ڪشتے‌هارا اعلام ڪرد. شاید در آن روز برنده و بازنده نداشتیم. اما برنده واقعے فقط ابراهیم بود.🥀 وقتے هم مےخواستیم لباس بپوشیم و برویم. حاج حسن همه مارا صدا ڪرد و گفت: فھمیدید چرا گفتم ابراهیم پھلوانه!؟💫 ما همه ساڪت بودیم ، حاج حسن ادامه داد: ببینید بچه‌ها ، پھلوانے یعنے همین ڪارے ڪه امروز دیدید. ابراهیم امــروز با نفس خودش ڪشتے گرفت و پیروز شد.🌱 ابراهیم به خاطــر با اون‌ها ڪشتے نگرفت و با این ڪار جلوے ڪینه و دعوا را گرفت. بچه‌ها پھلوانے یعنے همین ڪارے ڪه امروز دیدید.✒️ داستان پھلوانے‌هاے ابراهیم ادامه داشت تا ماجراهاے پیروزے پیش آمد. بعد از آن اڪثـــر بچه‌ها درگیر مســائل انقلاب شدند و حضورشان در ورزش باستانے خیلے ڪمتر شد.🕸 بعد از آن هر روز صبح براے در زورخانه جمع مےشدیم. را به مےخواندیم و ورزش را شروع مےڪردیم. بعد هم صبحانه مختصرے و به سر ڪارهایمان مےرفتیم. ابراهیم خیلے از این قضیه خوشحـــال بود. چرا ڪه از طرفے بچه‌ها صبح را به جماعت مےخواندند.🐾 همیشه هم گرامے اســلام را مےخواند:《اگر نماز صبح را به جماعت بخوانم در نظرم از و تا صبح محبوب‌تر است.》🍃 با شروع تحمیلے فعالیت زورخانه بسیار ڪم شد. اڪثــر بچه‌ها در حضور داشتند.🕊 ابراهیم هم ڪمتر به تھران مےآمد. یڪبـار هم ڪه آمده بود ، وســائل ورزش باســتانے خودش را برد و در همان مناطق جنگے بســاط ورزش باســتانے را راه‌اندازے ڪرد.🎗 زورخانه حاج حسن ، در تربیت پھلوان‌هاے واقعے زبانزد بود. از بچه‌هاے آنجا به جز ابراهیم ، جوان‌هاے بسیارے بودند ڪه در پیشگاه پھلوانیشان اثبات شده بود! آن‌ها با خودشان ایمانشان را حفظ ڪردند و پھلوان‌هاے واقعے همین‌ها هستند.🗝 دوران زیبا و زورخانه حاج حسن در همان سال‌هاے اول ، با حسن شھابـے (مرشــد زورخانه) شھید اصغر رنجبران ( تیپ عمار) و شھیدان سیدصالحے ، محمدشـــاهرودے ، علےخرمدل ، حسن‌زاهدے ، سیدمحمدسبحانے ، سیدجوادمجدپور ، رضاپنــد ، حمدالله‌مرادے ، رضاهوریار ، مجیدفریدوند ، قاســم‌ڪاظمے و ابراهیم و چندین شھید دیگر و همچنین جانبازے حاج‌علےنصرالله ، مصطفےهرندے و علے‌مقدم و همچنین درگذشت حاج حسن توڪل به پایان رسید.🎈 مدتے بعد با تبدیل محل زورخانه به ساختمان مســڪونے ، دوران ورزش باستانے ماهم به خاطره‌ها پیوست.💣 •┈••✾❄♥❄✾••┈• •.⏳ .. •.📚برگرفته از کتاب ¹ °✿° @bezibaeeyekrooya
•.🕊 •.🌈 •.🌟 •.🦋[راوے:مھدےفریدوند،سعیدصالح‌تاش] •┈••✾❄♥❄✾••┈• تقریبا سال ۱۳۵۴ بود. صبح یڪ روز مشغول بازے بودیم. سه نفر غریبه جلو آمدند و گفتند: ما از بچه‌هاے غرب تھرانیم ، ابراهیم ڪیه؟!🌱 بعد گفتند: بیا بازے سر ۲۰۰ تومان. دقایقے بعد بازے شروع شد. ابراهیم تڪ و آن‌ها سه نفر بودند ، ولے به ابراهیم باختند.⭐ همان روز به یڪے از محله‌هاے جنوب شھر رفتیم. سر ۷۰۰ تومان شرط بستیم. بازے خوبے بود و خیلے سریع بردیم. موقع پرداخت پول ، ابراهیم فھمید آن‌ها مشغول قرض گرفتن هستند تا پول مارا جور ڪنند.🕊 یڪ دفعه ابراهیم گفت: آقا یڪے بیاد تڪے با من بازے ڪنه. اگه برنده شـد ما پول نمےگیریم. یڪے از آن‌ها جلو آمد و شروع به بازے ڪرد. ابراهیم خیلے ضعیف بازے ڪرد. آنقدر ضعیف ڪه حریفش برنده شد!🙃 همه آن‌ها خوشحال از آنجا رفتند. من هم ڪه خیلے عصبانے بودم به ابراهیم گفتم: آقا ابــرام ، چرا اینجورے بازے ڪردے؟! با تعجب نگاهم ڪرد و گفت: مےخواستم ضایع نشن! همه این‌ها روے هم صد تومن تو جیبشون نبود!🔎 هفته بعد دوباره همان بچه‌هاے غرب تھران با دو نفر دیگر از دوستانشان آمدند. آن‌ها پنج نفره با ابراهیم سر ۵۰۰ تومان بازے ڪردند.🌵 ابراهیم پاچه‌هاے شلوارش را بالا زد و با پاے برهنه بازے مےڪرد. آنچـــنان به توپ ضربه مےزد ڪه هیچڪس نمےتوانست آن را جمع ڪند! آن روز هم ابراهیم با اختلاف زیاد برنده شد.🕸 با ابراهیم رفته بودیم . بعد از ، حاج آقا مےگفت. تا اینڪه از شرط‌بندے و پول صحبت ڪرد و گفت: (ص) مےفرماید: 《هر ڪس پولے را از راه نامشــروع به دست آورد ، در راه باطل و حوادث سخت از دست مےدهد.》🥀 و نیز فرموده‌اند: 《ڪسے ڪه لقمه‌اے از حرام بخورد نماز شب و دعاے چھل او پذیرفته نمےشود.》⏳ ابراهیم با تعجب به صحبت‌ها گوش مےڪرد. بعد با هم رفتیم پیش حاج آقا و گفت: من امروز سر والیبال ۵۰۰ تومان تو شرط بندے برنده شدم. بعد هم ماجـــرا را تعریف ڪرد و گفت: البته این پول را به یڪ خانواده مستحـق بخشیدم!🛸 •┈••✾❄♥❄✾••┈• •.⏳ .. •.📚برگرفته از کتاب ¹ °✿° @bezibaeeyekrooya
•.🕊 •.🌈 •.🌟 •.🍁[راوے:مھدےفریدوند،سعیدصالح‌تاش] •┈••✾❄♥❄✾••┈• حاج آقا هم گفت: از این به بعد مواظب باش ، ورزش بڪن اما شرط بندے نڪن. هفته بعد دوبــاره همان افراد آمدند. این دفعه با چند یار قوی‌تر ، بعد گفتند: این دفعه بازے سر هزار تومان!🎐 ابراهیم گفت: من بازے مےڪنم اما شرط بندے نمےڪنم. آن‌ها هم شــروع ڪردند به مســخره ڪردن و تحریڪ ڪردن ابراهیم و گفتند: ترسیده ، مےدونه مےبازه. یڪے دیگه گفت: پول نداره و ...🚀 ابراهیم برگشت و گفت: شرط بندے حرومه ، من هم اگه مےدونستم هفته‌هاے قبل با شــما بازے نمےڪردم ، پول شما رو هم دادم به ، اگه دوست دارید ، بدون شرط بندے بازے مےڪنیم. ڪه البته بعد از ڪلے حرف و و مسخره ڪردن بازے انجام نشد.🌙 دوستش مےگفت: با اینڪه بعد از آن ابراهیم به ما بســیار ڪرد ڪه شرط بندے نڪنید. امــا یڪبار با بچه‌هاے محله نازےآباد بازے ڪردیم و مبلغ سنگینے را باختیم! آخراے بازے بود ڪه ابراهیم آمد. به خاطر شرط بندے خیلے از دست ما عصبانے شد.☔ از طرفے ما چنین مبلغے نداشتیم ڪه پرداخت ڪنیم. وقتے بازے تمام شد ابراهیم جلو آمد و توپ را گرفت. بعد گفت: ڪسے هست بیاد تڪ به تڪ بزنیم؟📀 از بچه‌هاے نازےآباد ڪسے بود به نام ح.ق ڪه عضو تیم ملے و ڪاپیتان تیم برق بود. با غرور خاصے جلو آمد و گفت: سَرچے؟!🕯 ابراهیم گفت: اگه باختے از این بچه‌ها پول نگیرے. اوهم قبول ڪرد.🖇 ابراهیم به قدرے خوب بازے ڪرد ڪه همه ما تعجب ڪردیم. او با اختلاف زیاد حریفش را شڪست داد. اما بعد از آن حسابے با ما دعوا ڪرد!💠 ابراهیم به جز والیبال در بسیارے از رشته‌هاے ورزشے مھارت داشت. در ڪوهنوردے یڪ ورزشڪار ڪامل بود. تقریبا از سه سال قبل از تا ایــام هر هفته صبح‌هاے با چند نفر از بچه‌هاے زورخانه مےرفتند تجریش. صبح را امامزاده صالح مےخواندند ، بعد هم به حالت دویدن از ڪوه بالا مےرفتند. آنجـا صبحانه مے‌خوردند و بر مےگشتند.❄ فراموش نمےڪنم. ابراهیم مشغول تمرینات ڪشتے بود و مےخواست پاهایش را قوے ڪند. از میدان دربـــند یڪے از بچه‌ها را روے ڪول خود گذاشت و تا نزدیڪ آبشار دوقلو بالا برد!🎭 این ڪوهنوردے در منطقه دربـــند و ڪولڪچال تا ایام پیروزے انقلاب هر هفته ادامه داشت. ابراهیم فوتبال را هم خیلے خوب بازے مےڪرد. در پینگ پنگ هم استــاد بود و با دو دست و دو تا راڪت بازے مےڪرد و ڪسے حریفش نبود.🎄 •┈••✾❄♥❄✾••┈• •.⏳ .. •.📚برگرفته از کتاب ¹ °✿° @bezibaeeyekrooya
هدایت شده از 『 مُدرِّس نوین 』
صدا ۰۲۴.m4a
801.9K
حضور قلب در ♥•° چجورے!😫 . + خب حواست ڪجاست رفیق؟🙂 واردات و صادرات رو کنترل میکنے؟•• . - چے؟ یعنے چي؟🙄 +قبل نمازت ڪجایـے؟ - چه ربطے داره .. +ربطش اینجاست 👇 . 🎧| ←جواب‌سوالاتوبگیر |👤| http://eitaa.com/joinchat/3723296797C035496b51c کلاسهاےرایگاݧ استاد🔺
هدایت شده از 『 مُدرِّس نوین 』
صدا ۰۲۴.m4a
801.9K
حضور قلب در ♥•° چجورے!😫 . + خب حواست ڪجاست رفیق؟🙂 واردات و صادرات رو کنترل میکنے؟•• . - چے؟ یعنے چي؟🙄 +قبل نمازت ڪجایـے؟ - چه ربطے داره .. +ربطش اینجاست 👇 . 🎧| ←جواب‌سوالاتوبگیر |👤| http://eitaa.com/joinchat/3723296797C035496b51c کلاسهاےرایگاݧ استاد🔺
14-namaz33.mp3
481.2K
چیزی نَبوَد کلید رسیدن ــــ ــ به تُ، جزء اَدب!🌿 |
. 🌊 ⋄ انسان يک تذکر در هر ۴ ساعت بہ‌ خودش بدهد،بد نيست . بهترين موقع بعد از پايان نماز، وقتـے سر به‌ سجدھ‌ِ مۍگذاريد ، مروري‌ بر اعمالِ از صُبح تا شب خود بيندازید، آيا کارمان برای رضایِ خدا بود‌ ؟! [ شهید ابراهیمِ همت ! ] | .
فقط آن مقدار از پذیرفته می‌شود که با حضور قلب باشد🌿🚶🏽‍♂ · Eitaa.com/Hur_ir ·
خدایا! میخواستم بنویسم خیلی تنهام،😓 سجاده ام را دیدم شرمنده ات شدم… نمی فهمم! وقتی به نماز می ایستم🧕 من، تو را میخوانم یا تو، میخوانی فقط کاش که عشقمان دو طرفه باشد:)❤️ | | Eitaa.com/Hur_ir |
یکی را گفتند: چگونه تنهایی را تحمل میکنی؟ گفت: من همنشین خدایم هستم هر وقت خواستم او با من سخن بگوید قرآن میخوانم و هرگاه بخواهم من با او سخن بگویم نماز میخوانم🤲💚 | | Eitaa.com/Hur_ir |
📿| چطور فرزندم رو به نماز خوندن ترغیب کنم؟؟ . نمازتان را قشنگ بخوانید. سجادهٔ پاکیزه و مرتب بیندازید. یك اتاق یا محل خاصی برای نمازتان داشته باشید. آنجا معطر باشد. شما نمازتان را بخوانید ، بچه می‌آید کنارتان نماز می‌خواند. وقتی نماز خواند ، به او جایزه بدهید. نمی‌خواهد وادارش کنید! خودش ، خودش را وادار می‌کند.🌱 شما همین اندازه که نماز باحال شیرین خودتان را می‌خوانید ، بچه از نمازتان خوشش می‌آید. همینطور که خدا خوشش می‌آید ، بچه‌ات هم خوشش می‌آید. اما تو وقتی نماز را زود زود می‌خوانی ، بچه هم خوشش نمی‌آید. خدا هم خوشش نمی‌آید. یه نماز بخون که خدا خوشش بیاد تا بچه هم خوشش بیاد؛ چون بچه فطرت الهی دارد... +آیت‌الله‌حائری‌شیرازی . |
بزرگترین‌حسرت‌قیامت‌اینہ‌کہ؛ میفهمی‌بانمـازتاکجـاها، میتونستی‌بالابری‌ونرفتی... ازهرجهنمی‌بیشتر آدمو عذاب‌میده :) هنوزدیرنشده‌نمـازت‌رودریاب..! ✨ @Hur_ir
علاّمه طباطبایی می‌گوید: در نجف اشرف،
در مدرسه ای ایستاده بودم که مرحوم قاضی
طباطبایی از آنجا عبور می کرد، چون به من
رسید، دست خود را به روی شانه من گذارد
و گفت: ای فرزند! دنیا می‌خواهی نماز شب
بخوان، آخرت می خواهی نماز شب بخوان.
کليك‌کن🙂 اگر در همان الله اکبر شخص متوجه باشد که دارد چه کار می کند دیگر لازم نیست که تا آخرِ نماز خیلی زحمت بکشد به  آن مقدار از نماز که دست خودتان است توجه کنید؛ بقیه نماز را خدا خودش درست می‌کند!
-آیت‌الله‌بھجت
نماز جذاب‌ترین نعم شگفتی‌ساز است.. •حضرت‌آقا🌿
کليك‌کن🌸چرا باید نماز بخوانیم.. نماز روزانه انسان، اظھار تشکر و سپاس دائمی او از این همه نعمت و خوبی‌هایی است که خداوند به او دادھ است و نیز ثناگویی و تمجید انسان از این همهٔ زیبایی و عظمت است که خداوند متعال دارد. هیچ کس برای تعریف و تمجید از یك گل زیبا که در طبیعت روییدھ است به شما اعتراض نمی‌کند، امّا اگر زیبایی آن را نبینی، نابینایت می شمرند و اگر ببینی و واکنش نشان ندهی و ستایش نکنی سرزنشت می‌کنند که چرا ذوق و احساس نداری و چقدر بددلی! ـ در مضمون بعضی احادیث آمدھ است که: «انسان در حال نماز با خدای خود نجوا و گفتگو می‌کند و اگر انسان لذت این گفتگو را بچشد، هیچ گاھ از حال نماز خارج نمی‌شود.» راستی چقدر لذت بخش است با خدای جھان آفرین به گفتگو و مناجات پرداختن! و روحی به عظمت تمام هستی يافتن و با خدای هستی هم سخن شدن!
طورۍ نشه که بعد از سلامِ ملائکه بگویند: + تموم شد!؟ خیلۍ تاثیرگذار بود😐 [ اندکۍتوجهـ👀 ]