eitaa logo
حوزه ی علمیه کارآمد
3.3هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
756 ویدیو
47 فایل
حوزه علمیه امام خمینی رحمه‌الله گلپایگان تحت اشراف رئیس دفترمقام معظم رهبری می باشد. 🔸سایت مدرسه علمیه کارامد👇 | hadisegolpa.ir 🔹کانال پژوهش👇 @pajoheshkaramad 🔸مؤسسه ی قرآنی معراج النور👇 @merajonnoor 🔸مدیریت👇 @haghighat_hasti
مشاهده در ایتا
دانلود
شش هفت ماه بعد از فوت حاج شیخ عبدالکریم حائری خیلی از روحانی ها تغییر لباس داده بودند و یک عده شان هم رفته بودند داخل دستگاه دولتی و درب مساجد و حوزه ها عملا تخته شده بود. وضع خیلی بدی بود. وضع مالی پدرش هم بهتر از دیگران نبود. خیلی در مضیقه بودند. در این اوضاع و احوال پایش را کرده بود توی یک کفش که میخواهم بروم حوزه. هرچه گفتند به گوشش نرفت که نرفت. دست آخر رفت حوزه... منبع: نگاهی به زندگی و مبارزات استاد شهید مطهری (میثم محسنی) 🌍 hadisegolpa.ir برای عضویت، لمس کنید👇 🔸 حوزه علمیه کارآمد 🔸
امتحان کتبی استادی دانشکده را خیلی خوب داده بود. گفتند امتحان شفاهی هم باید بگیریم. کتاب امتحان «منظومه ملاهادی سبزواری» بود و ممتحن مرحوم راشد. کتاب را باز کرد و بحثی را مطرح. مرتضی شروع کرد به توضیح دادن. بحث از «منظومه» به «اشارات» کشید و از آنجا به «اسفار». راشد متعجب نگاهش کرد و گفت: «صبر کن، صبر کن! از بیست که بالاتر نداریم. بیا؛ این بیست. حالا ادامه بده تا استفاده کنیم.» جاها عوض شده بود. شاگرد استاد بود و استاد شاگرد. منبع: نگاهی به زندگی و مبارزات استاد شهید مطهری (میثم محسنی) 🌍 hadisegolpa.ir برای عضویت، لمس کنید👇 🔸 حوزه علمیه کارآمد 🔸
پشت تریبون رفته بود برای معرفی استاد. سنگ تمام هم گذاشته بود! -«اگر برای بقیه لباس روحانیت افتخار است ایشان خودشان افتخار این لباس هستند.» استاد که آمد پشت تریبون با حالتی عصبانی گفت: -«آقا! این تعارف های پوچ چیست که به یکدیگر میکنیم! من کی ام که افتخار این لباس باشم. من در تمام عمرم یک افتخار بیشتر ندارم؛ آن هم همین عبا و عمامه است.» لحن صدایش تلخ شده بود و صورتش برافروخته... منبع: نگاهی به زندگی و مبارزات استاد شهید مطهری (میثم محسنی) 🌍 hadisegolpa.ir برای عضویت، لمس کنید👇 🔸 حوزه علمیه کارآمد 🔸
آمده بود فریمان تا دیداری تازه کند. خبر رسید که در کلات حاجی رستم، استوار یک پاسگاه مسائل ناموسی ایجاد کرده و مردم از دستش ناراحتند و چند نفری با هم رفتند که به استوار تذکر بدهند. بزرگتر جمع که حرف زد استوار قلدری کرد و تشر زد که «چه غلطا!» هنوز حرف استوار تمام نشده بود که مرتضی با یک سیلی از خجالت استوار در آمد. آن روز هنوز هجده سالش تمام نشده بود ولی معمم بود. منبع: نگاهی به زندگی و مبارزات استاد شهید مطهری (میثم محسنی) 🌍 hadisegolpa.ir برای عضویت، لمس کنید👇 🔸 حوزه علمیه کارآمد 🔸
در سال 55 و 56 که دانشگاه ها دائما در حال اعتصاب بود، استاد می گفت: «خود این اعتصاب های زیاد مطلوب رژیم است؛ برای اینکه دانشجویان بی سواد بار می آیند. خوب درس خواندن هیچ منافاتی با انقلابی بودن ندارد. ما در آینده به افراد باسواد و متخصص نیازمندیم.» یکی در جواب گفت ظاهرا خواست امام این است که دانشجویان اعتصاب کنند. نگاه معناداری کرد و گفت: «اصلا اینطور نیست. هیچ کس از من به امام نزدیک تر نیست. بنده به شما می گویم از نظر امام اصلا اینطور نیست.» منبع: نگاهی به زندگی و مبارزات استاد شهید مطهری (میثم محسنی) 🌍 hadisegolpa.ir برای عضویت، لمس کنید👇 🔸 حوزه علمیه کارآمد 🔸
مسئول حفاظتِ خانه یکی از ماموران رژیم پهلوی بود. محل ماموریتش هم نزدیک خانه استاد. مشکوک شده بود که چرا هر شب در یک ساعت معین چراغ اتاق استاد روشن می شود؟! اوضاع را دقیقا زیر نظر گرفت و آرام آرام آمد پشت پنجره. آن چیزی که فکر می کرد نبود. صدا نه صدای تایپ اعلامیه های آیت الله بود، نه صدای جلسات سری. صدای گریه و مناجات بود. دلش نیامد از کنار پنجره برود. کم کم چشم هایش خیس شد و چند روز بعد آمد برای توبه... منبع: نگاهی به زندگی و مبارزات استاد شهید مطهری نوشته میثم محسنی 🌍 hadisegolpa.ir برای عضویت، لمس کنید👇 🔸 حوزه علمیه کارآمد 🔸