🌹اینک شوکران🌹
#بلندی
🍃قسمت بیست وسوم 🍃
- ایوب، تو تازه عمل کرده ای، باید استراحت کنی.
- گناه دارند توی غربت تنها بمانند. این وقت ها آدم دوست دارند اطرافش شلوغ باشد. اهالی ساختمان چند جمله ای خشک و خالی تسلیت می گفتند و زود می رفتند .به ما هم می گفتند بروید ،ایوب قبول نکرد .صاحب عزا شده بودیم. وقتی رفت و آمدها از سفارت برای تحویل جنازه تمام شد، ایوب با همان حالش آنها را از خانه بیرون می برد تا روحیه شان بهتر شود .
چند روز بعد با ایوب رفتیم شهر را بگردیم. میخواست همه جای لندن را نشانم بدهد. دوربین عکاسی اش را برداشت .من هم محمدحسین را گذاشتم توی کالسکه و چادرم را سرم کردم و رفتیم توی راه بستنی خریدیم.
تنها خوراکی بود که میشد با خیال راحت خورد و نگران حلال و حرام بودنش نبود .
منافق ها توی خیابانها بودند چند قدمی مسیرمان با مسیر راهپیمایی آنها یکی میشد. رویم را گرفتم و کالسکه را دنبال ایوب هول دادم .ما را که دیدند بلندتر شعار دادند. شیطنت ایوب گل کرد .دوربین را بالا گرفت که مثلاً عکس بگیرد .چند نفر جلو آمدند که دوربینش را بگیرند .دستشان را کنار زد. دعوایشان بالا گرفت. پشت ایوب قایم شدم و کالسکه را محکم گرفتم تا بلایی سر محمدحسین نیاید.
دوربین از دست ایوب جدا میشد و از دست آنها. پلیس هم آمد ولی نتوانست دوربین را بگیرد. واقعاً هیچ عکسی نینداخته بود.
وقتی برگشتیم ایران،ایوب رفت دنبال درمان فکش، تا بعد برود جبهه. دوباره عملش کردند. از اتاق عمل که آمد صورتش باد کرده بود . دور سر و صورتش را باندپیچی کرده بودند .
گفتم :محمدحسین خیلی بهانه ات را می گرفت. روی تخت جابجا شد. از درد پلک هایش را به هم فشرد . حالا کجاست؟
فکر کنم تا حالا پدر نگهبان را در آورده باشد. صدای گریه محمد حسین از پایین پله ها می آمد . نگهبان من را که دید دستش را از دور کمر محمدحسین باز کرد و گفت خانوم بیا بچه ات را بگیر. برگشت روی صندلی نشست و جای کفش های محمد حسین را از روی شلوارش پاک کرد .محمدحسین را بغل کردم . "زحمت کشیدید آقا "
اشکهایش را پاک کردم." بابا ایوب خیلی سلام رساند. بالا مریض های دیگری هم بودند که خوابیده بودند. اگر می آمدی ،آنها را بیدار میکردی."
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
ادامه دارد
#داستان
#رمان
#داستان_شب
#اینک_شوکران
کپی حرام❌❌
@I_M_A_M_Z_A_M_A_N_313
اللهُ اکبَرُ اللهُ اکبَرُ
اللهُ اکبَرُ اللهُ اکبَرُ
اَشهدُ انَ لا الهَ اِلَّا الله
اَشهدُ انَ لا الهَ اِلَّا الله
اَشهدُ انَ مُحَمَّدً رسولُ الله
اَشهدُ انَ مُحَمَّدً رسولُ الله
اَشهدُ انَ عَلیًا ولیُ الله
اَشهدُ انَ عَلیًا حُجَتُ الله
حی عَلَی الصَّلاهِ
حی عَلَی الصَّلاهِ
حی عَلَی الفَلاحِ
حی عَلَی الفَلاحِ
حی عَلَی خیرِالعَمَلِ
حی عَلَی خیرِالعَمَلِ
اللهُ اکبَرُ
اللهُ اکبَرُ
لا اِلهَ اِلَّا الله
لا اِلهَ اِلَّا الله
#خدا #نماز #اذان
@I_M_A_M_Z_A_M_A_N_313
base.apk
حجم:
3.39M
برنامه محاسبه نفس 👌👌👌
پیشنهاد دانلود
@I_M_A_M_Z_A_M_A_N_313
🎀
به نام خدایی که جانم از اوست❤
یه سوال پیش میاد اگر دختری از طرف محرم هاش محبتی ندید مجاز با نامحرم ارتباط داشته باشه🤔؟؟
بی هیچ وجه ❌❌❌❌❌
دختری که با نامحرم وارد رابطه میشه
بی شک خود او مقصراست حتی اگر دختری در شرایط بی توجهی قرار گرفت جنس مخالف💑 راه خوبی برای رفع نیاز های عاطفی نیست❌🚫
@I_M_A_M_Z_A_M_A_N_313
⭕
و سوال دیگر اینکه آیا تنها عامل رو آوردن دختران برای برقراری رابطه کم بود محبت 💔و بی توجهی است🧐🧐؟؟
گرچه یکی از عوامل مهمه ✔
اما گاهی دختران برای کنجکاوی تنوع طلبی نداشتن اطلاعات کافی و... وارد رابطه میشن
پس نمیشه گفت فقط مردانی که به محارمشون بی توجه اند مقصر😶
🔴 قطعا توجه آنها بی تاثیر نیست و یکی از مهم ترین راهکار ها برای حفظ دخترا محبته
👌👑🎀
من به برادران کانال توصیه میکنم هواسشون بیشتر به خانومای دور و برشون باشه
چون خدا این محبت شما رو بی جواب نمیگذارد...
👇👇😎
@I_M_A_M_Z_A_M_A_N_313
گروه احسان1_1281955822.mp3
زمان:
حجم:
2.7M
شعر بسیار زیبا🌿
﴿اَللّھُمَّ؏َـجِّللِوَلیِّڪَالفرج﴾
🌼 @I_M_A_M_Z_A_M_A_N_313
امید بسته ام آقا.....
به مهربانی تان(:❤️
#امام_رضا ﷺ
#چهارشنبہ_هاے_امام_رضایے ﷺ
@I_M_A_M_Z_A_M_A_N_313