eitaa logo
『شہید ابࢪاهیـــم هـادے』
957 دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
4.8هزار ویدیو
74 فایل
ارتباط با ادمین کانال: @Mohammad_Alinia_313 همسایه‌مون← @Eashagh_reza (اعشاق الرضا(ع)) همسایه‌مون← @Ashghaneemamezaman313 همسایه‌مون← @feraghe_hossein همسایه‌مون← @Sajad110j ݪینک ناشناسمون: https://harfeto.timefriend.net/17205132310756
مشاهده در ایتا
دانلود
درسهایی از زندگی حضرت مسلم علیه السلام 🔷پیشاهنگ قیام حسینی از ویژگی های بارز حضرت مسلم(علیه السلام)، گام نهادن در راهی دشوار و سخت بود. آن گرامی به عنوان پیشاهنگ قیام حسینی، به سوی مردمی حرکت می کرد که سابقه خوبی در وفاداری به اهل بیت (علیهم السلام) نداشتند، اما بر این باور بود که در راه حق، به کمی یاور و اندک بودن نیرو نباید توجه کرد؛ چراکه خداوند متعال در پیامی کوتاه وحیاتی به پیامبرش فرمود: (قُلْ إِنَّما أَعِظُکمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مثْنی وَ فرادی)«بگو: شما را فقط به یک پند موعظه می کنم این که برای خدا قیام کنید، دونفر، یا تنها». به طورکلی کار برای خدا، به اراده ای قوی و ایمانی عمیق نیاز دارد. امیرمؤمنان(علیه السلام)، در این باره فرمودند: «اَیها الناس لاتستَوحِشُوا فی طَریقِ الهُدی لِقلَّة اَهلِهِ فَاِنَّ الناسَ قَد اجتَمَعوُا عَلی مائِدَةٍ شِبعُها قَصیرٌ وَ جُوعُها طویلٌ ای مردم، در پیمودن راه حق، از اندکی اهل حق نهراسید. همانا اکثریت مردم بر سر سفره ای گرد آمده اند که سیری آن کوتاه مدت و گرسنگی اش دراز و طولانی است». خدای متعال در قرآن از انسان های حق جویی سخن می گوید که به تنهایی به مصاف اهل باطل رفته و با ایمانی راسخ، اعتقادات نادرست مشرکین را مورد هجوم قرار داده اند.
ده توصیه امام عصر سلام الله علیه به مرحوم مرعشی نجفی از تشرفات مرحوم نجفی مرعشی که به تشرفات مرعشیه معروفند، تشرفی به محضر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشّریف است که در آن توصیه هایی از طرف امام عصر سلام الله علیه ذکر میگردد؛ در ایام تحصیل علوم دینی و فقه اهل بیت علیم السّلام در نجف اشرف، شوق زیاد جهت دیدار جمال مولایمان بقیه اللّه الاعظم داشتم. با خود عهد کردم که چهل شب چهارشنبه پیاده به مسجد سهله بروم به این نیت که جمال آقا صاحب الامر علیه السّلام را زیارت و به فوز بزرگ نائل شوم. تا ۳۵ یا ۳۶ شب چهارشنبه ادامه دادم، تصادفاً در این شب رفتنم از نجف به تأخیر افتاد و هوا ابری و بارانی بود. نزدیک مسجد سهله خندقی بود، هنگامی که به آنجا رسیدم بر اثر تاریکی شب وحشت و ترس وجودم را فرا گرفت مخصوصاً از زیادی قطّاع الطّریق و دزدها، ناگهان صدای پایی را از دنبال سر شنیدم که بیشتر موجب ترس و وحشتم گردید. برگشتم به عقب سید عربی را با لباس اهل بادیه دیدم، نزدیک من آمد و با زبان فصیح گفت:« ای سیّد! سلام علیکم» ترس و وحشت به کلی از وجودم رفت و اطمینان و سکون نفس پیدا کردم. سخن می گفتیم و می رفتیم ، از من سؤال کرد:« قصد کجا داری؟» گفتم:« مسجد سهله» ، فرمود:« به چه جهت؟» گفتم:« به قصد تشرّف به زیارت ولیّ عصر علیه السّلام ». قسمت اول منابع: به نقل از کتاب:« شیفتگان حضرت مهدی» جلد اول برگرفته از https://vettr.blog.ir/post/marashi_najafi_and_imam_mahdi_2
مقداری که رفتیم به مسجد زید بن صوحان که مسجد کوچکی است نزدیک مسجد سهله رسیدیم، داخل مسجد شده و نماز خواندیم و بعد از دعایی که سیّد خواند که کَاَنَّ با او دیوار و سنگ ها آن دعا را می خواندند، احساس انقلابی عجیب در خود نمودم که از وصف آن عاجزم. بعد از دعا سیّد فرمود:« سیّد تو گرسنه ای ، چه خوب است شام بخوری» پس سفره ای را که زیر عبا داشت بیرون آورده و در آن سه قرص نان و دو یا سه خیار سبز تازه بود. کَاَنَّ تازه از باغ چیده و آن وقت چلّه زمستان و سرمای زننده ای بود و من منتقل به این معنا نشدم که این آقا این خیار سبز تازه را در این فصل زمستان از کجا آورده؟ طبق دستور آقا شام خوردم. سپس فرمود:« بلند شو تا به مسجد سهله برویم» داخل مسجد شدیم، آقا مشغول اعمال وارده در مقامات شد و من هم به متابعت آن حضرت انجام وظیفه میکردم و بدون اختیار نماز مغرب و عشا را به آقا اقتدا کردم و متوجه نبودم که این آقا کیست. بعد از آنکه اعمال تمام شد، آن بزرگوار فرمود:«ای سیّد آیا مثل دیگران بعد از اعمال مسجد سهله به مسجد کوفه می روی یا در همین جا می مانی؟» گفتم:«می مانم». در وسط مسجد در مقام امام صادقعلیه السّلام نشستیم، به سیّد گفتم:«آیا چای یا قهوه یا دخانیات میل داری آماده کنم؟» در جواب، کلام جامع را فرمود:« این امور از فضول زندگیست و ما از این فضولات دوریم» این کلام در عمق وجودم اثر گذاشت به نحوی که هرگاه یادم می آید ارکان وجودم می لرزد. به هر حال مجلس حدود ۲ ساعت طول کشید و در این مدت مطالبی رد و بدل شد که به بعضی از آنها اشاره می کنم. ۱) در رابطه با استخاره سخن به میان آمد، سیّد عرب فرمود:« ای سیّد با تسبیح به چه نحو استخاره می کنی؟» گفتم« سه مرتبه صلوات می فرستم و سه مرتبه می گویم« أسْتَخیرُ الله برَحْمَتِه خِیَرَه فی عافِیَه» پس قبضه ای از تسبیح را گرفته می شمارم، اگر دو تا ماند بد است و اگر یکی ماند خوب است». فرمود:« برای این استخاره، باقی مانده ایست که به شما نرسیده و آن این است که هرگاه یکی باقی ماند فوراً حکم به خوبی استخاره نکنید بلکه توقف کنید و دوباره بر ترک عمل استخاره کنید، اگر زوج آمد کشف می شود که استخاره اوّل خوب است اما اگر یکی آمد کشف می شود که استخاره اوّل میانه است». قسمت دوم منابع: به نقل از کتاب:« شیفتگان حضرت مهدی» جلد اول برگرفته از https://vettr.blog.ir/post/marashi_najafi_and_imam_mahdi_2
قضاوت علی علیه السلام 🌼 روزی امیر المومنین علی (علیه السّلام) داخل مسجد شد . جوانی گریان را دید که چند نفر اطرافش را گرفته او را از گریه باز می دارند . به سوی او آمد و فرمود : چرا گریه می کنی ؟ جوان گفت : شریح قاضی درباره ام حکمی کرده که معلوم نیست حکمش روی چه اصلی است ؟ این چند پدرم را ا خود به مسافرت بردند ، اینان از سفر برگشتند ولی او برنگشته است از حال او می پرسم می گویند : مرده است ، از اموالش جویا می شوم می گویند : چیزی نداشته است ، چون قسم یاد کردند . گفت حقی بر آنان نداری زیرا قسم خورده اند پدرت چیزی نداشته است . ولی پدرم که از اینجا حرکت کرد ، اموال بسیار همراه داشت . امیر المومنین علی (علیه السّلام) فرمود : پیش شریح برگرد . برگشتند ، آن حضرت به شریح فرمود : بین اینها چطور داوری کردی ؟ شریح جواب داد : چون ادعا کرده ، پدرش اموالی همراه داشته است و چون بر ادعای خود گواه نداشت ، از ایشان قسم خواستم ، همگی قسم خوردند که او مرده است و اموالی هم نداشته است . منبع : rasekhoon.net