تأملاتی در باب ایده ایران
"البته بچهگربههای ایرانی (اگر واقعاً اصیل باشند) از ایران میآیند. اما آیا تا به حال دقت کردهاید
تصویری که مربوط به سال 1902م یا همان 1281شمسی می باشد، ایران را بهعنوان گربهای خوابیده بر بالشی ترسیم میکند، استعارهای نمادین از وضعیت ژئوپلیتیک این کشور در اوایل قرن بیستم است. در این تصویر، ایران بهشکل گربهای دیده میشود که پشتش به افغانستان و هند است، سرش به سمت روسیه قرار دارد و پنجههایش بهسمت خلیج فارس کشیده شدهاند، اما بالشی نمادین زیر گربه مانع از آن میشود که پایش به آبهای خلیج فارس برسد. این تشبیه، اشارهای هوشمندانه به موقعیت منحصربهفرد ایران و موانعی دارد که توسط قدرتهای خارجی برای محدودسازی این کشور ایجاد شده بود.
گربه، بهعنوان نمادی از ایران، در وضعیتی منفعل و خوابیده ترسیم شده که نشاندهنده ضعف و رکود سیاسی کشور در برابر نفوذ قدرتهای استعماری است. بالش زیر گربه نماد عواملی است که مانع بهرهبرداری ایران از موقعیت استراتژیک و طبیعی خود، بهویژه در خلیج فارس، میشدند. خلیج فارس همواره بهعنوان منطقهای حیاتی از نظر اقتصادی، تجاری و استراتژیک برای ایران شناخته میشد و ممانعت از دسترسی به آن بهمعنای محدود کردن توانمندیهای ایران بود.
جهتگیری سر گربه به سمت شمال و روسیه و پشت آن بهسوی شرق و مناطق افغانستان و هند، بازتاب نفوذ و توجه قدرتهای استعماری مختلف به بخشهای گوناگون ایران است.
این جهتگیری، موازنه منفی قدرتها در ایران را نشان میدهد؛ وضعیتی که استقلال کشور را تحت تأثیر قرار داده و مانع از تصمیمگیریهای مستقل و پیشبرد منافع ملی میشد.
این استعاره تصویری، بهشکلی هنرمندانه و انتقادی وضعیت ایران را در دوران نفوذ روسیه و بریتانیا به تصویر میکشد و نشان میدهد که ایران بهجای ایفای نقش فعال در منطقه، به گربهای خفته تبدیل شده که فرصتهای خود را از دست داده است.
در این تحلیل استعاری، بالش زیر پای گربه اشاره به موانع تحمیلی قدرتهای خارجی دارد که با تسلط بر منابع و ظرفیتهای استراتژیک کشور، از بیداری و پیشرفت آن جلوگیری میکردند.
این تصویر درعینحال تلنگری به ضرورت بیداری و خودآگاهی ایران است؛ بیداریای که میتواند گربه خوابیده را به شیر قدرتمندی بدل سازد.
چنین استعارهای نهتنها به شرایط تاریخی اشاره دارد، بلکه به شکلی نمادین، اهمیت بازپسگیری استقلال و بهرهگیری از توانمندیهای ژئوپلیتیک ایران را یادآوری میکند.
✍🏻رضا پارسامقدم
@Idea_of_Iran
گفتمان را نباید...فهمید؛ تأملی بر گفتمان باستان گرایی در ایران
🔺در اینجا، مفهوم گفتمان در چارچوبی استراتژیک و اجتماعی مطمح نظر است و گفتمان را بهعنوان یک میدان مبارزه و رقابت تعریف میکنیم.
🔺در این دیدگاه، گفتمانها ابزارهایی هستند که در تقابل با یکدیگر برای کسب برتری و تثبیت موقعیتهای فکری یا اجتماعی به کار گرفته میشوند.
🔺گفتمانها نهتنها در فضای زبانی، بلکه در ساختارهای اجتماعی و قدرت عمل میکنند و با استفاده از ابزارهایی مانند تاکتیکها و مفاهیم زبانی، بهدنبال کنترل و سازماندهی نیروها هستند. گفتمان باستانگرایی در ایران را میتوان بهعنوان یک گفتمان پیچیده و چندلایه تحلیل کرد که فراتر از سطح زبانی و مفاهیم بیانشده عمل میکند و بهدنبال تثبیت هویت ملی و نظم اجتماعی خاصی است.
🔺این گفتمان با تأکید بر بازنمایی تاریخ ایران باستان، بهویژه دورههای پیش از اسلام، مفاهیمی چون عظمت امپراتوریهای گذشته، شکوه فرهنگی، و برتری تمدنی را برجسته میکند.
🔺در این چارچوب، گفتمان باستانگرایی نهتنها به بازخوانی گذشته میپردازد، بلکه از آن بهعنوان ابزاری برای بازسازی هویت ملی و تثبیت مشروعیت اجتماعی و سیاسی بهره میگیرد.
🔺گفتمانها در بسترهای قدرت عمل میکنند و به منابع مشروعیتبخش وابستهاند.
🔺گفتمان باستانگرایی در ایران نیز از طریق نهادهایی مانند دولت، نظام آموزشی و رسانهها روایت خود از تاریخ و هویت ملی را تقویت میکند.
🔺این گفتمان معمولاً در تقابل با گفتمانهای رقیب مانند اسلامگرایی یا غربگرایی قرار دارد و تلاش میکند با استفاده از مفاهیمی چون «ایران بزرگ» یا «تمدن کهن»، موقعیت برتری خود را در فضای فکری و اجتماعی تثبیت کند.
🔺گفتمان باستانگرایی بهعنوان ابزاری برای مشروعیتبخشی و سلطه عمل کرده و از ساختارها و الگوهای نهادی برای تقویت روایت خود بهره میگیرد.
🔺ویژگی مهم گفتمان باستانگرایی این است که صرفاً به سطح زبانی محدود نمیشود، بلکه در رفتارها، مناسبات اجتماعی، و سازوکارهای قدرت نیز نمود پیدا میکند.
🔺این گفتمان، با تکیه بر میراث فرهنگی و تاریخی، تلاش میکند جامعهای منسجم با هویتی مبتنی بر گذشته ایجاد کند. در عین حال، در مواجهه با گفتمانهای ضدسلطه مانند اسلامگرایی که بر هویت اسلامی ایران تأکید دارند، همواره با چالشهایی روبهرو بوده است.
🔺تقابل این گفتمانها بازتابدهنده تنشهای موجود در تعریف هویت ملی ایران است، جایی که گفتمان باستانگرایی از گذشته برای پاسخگویی به بحرانهای هویتی معاصر استفاده میکند.
در نهایت، گفتمان باستانگرایی ابزاری برای بازتولید نظم اجتماعی و تثبیت نظامهای قدرت است.
این گفتمان با تأکید بر میراث گذشته، از مشروعیتبخشی عمومی برای تقویت روایت خود استفاده کرده و تلاش میکند در برابر گفتمانهای رقیب مقاومت کند.
🔺با این حال، تأکید بیش از حد بر گذشته میتواند انعطافپذیری این گفتمان را محدود کرده و آن را از پاسخگویی به نیازهای معاصر بازدارد.
🔺موفقیت این گفتمان در حفظ جایگاه خود به توانایی آن در تعامل با تغییرات اجتماعی و مدیریت تقابل با گفتمانهای رقیب بستگی دارد.
🔺 گفتمان باستانگرایی، در عین پیچیدگی و قدرت، بازتابدهنده تلاش برای شکلدهی هویتی مستقل در بستر تنشهای تاریخی و اجتماعی ایران است.
✍🏻رضا پارسامقدم
🔺برای مطالعه بیشتر درباره گفتمان بنگرید به:
فوکو، میشل(1389)، تئاتر فلسفه (گزیده ای از درسگفتارها،کوتاه نوشت ها، گفت و گوها و...)انتشارات، نشر نی.صص 24-203.
@Idea_of_Iran
تورم مفهومی و بداههانگاریِ مفهوم عقبماندگی در تاریخنگاری ایرانی
عباس امانت (1400)، در کتاب اخیر خود «عهد قاجار و سودای فرنگ»، هنگام بررسی کاستیها و کژیهای تاریخنگاری ایران معاصر، به پروبلماتیک شدن مفهوم «عقبماندگی» در میان روشنفکران و مورخان اشاره کرده و از تعبیر «دلمشغولی با معضل عقبماندگی» استفاده میکند.
وی مینویسد: «فقر تاریخنگاری در ایران و سیطرۀ شبهمورخان همواره مانع از آن شده است که بیشتر مردم ایران و حتی روشنفکران به درستی به فرازها و نشیبها و دستاوردها و از دسترفتههای تاریخ معاصر ایران بیندیشند. دلمشغولی با معضل عقبماندگی غالباً سبب شده که یا راه غربستیزی را بپیمایند، یا قهرمانسازی را پیشه سازند، و یا فرهنگ گذشته، بهویژه دورۀ قاجار، را مایۀ سرافکندگی و عقبافتادگی بدانند و دست به دامان دسیسهپنداری شوند» (امانت، 1400: 10).
همچنین رضا ضیاء ابراهیمی (1396)، در مقاله «اندیشههای نژادی اروپایی، ملیگرایان ایرانی و نظریۀ حملۀ اعراب و انحطاط»، مشابه امانت، با تحلیل سنت بداههانگاری در تاریخنگاری ایران، به بازتاب این معضل پرداخته است.
او هنگام نقل روایتهای نژادی گوبینو به تأثیر این اندیشهها بر روشنفکران ایرانی اشاره کرده و مینویسد:
«داستانی که گوبینو روایت کرده است، نهتنها اثبات میکند که گفتمان ملیگرایی در خصوص اعراب و اسلام بیشتر برآمده از اندیشههای اروپایی است تا برگرفته از سنتهای محلی، بلکه نشان میدهد منورالفکران ایرانی، که در حال دستوپنجه نرم کردن با معضل عقبماندگی بودند، با چه اشتیاقی به استقبال اندیشههای نژادپرستانۀ اروپایی رفتند» (Zia-Ebrahimi, 2014: 37).
در این روایتها، مفهوم عقبماندگی نهتنها به مثابه یک پرسش تاریخی، بلکه بهعنوان یک بداهت تلقی شده و بهگونهای بازتولید شده است که در تحلیلهای تاریخی و رویکردهای جامعهشناختی، جایگاه هژمونیک یافته است.
دست آخر، این امر نشان از تورم مفهومی و نوعی ایستایی تحلیلی در سنت جامعهشناسی تاریخی ایران دارد.
✍🏻رضا پارسامقدم
@Idea_of_Iran
هدایت شده از بنیاد ایرانشناسی
🔰 نشست تخصصی معرفی و نقد کتاب «گفتمان ایرانی، دغدغههای جهانی» برگزار میشود
به گزارش روابطعمومی بنیاد ایرانشناسی، آیین گرامیداشت هفتۀ پژوهش در بنیاد ایرانشناسی و شعب استانی آن، با شعار پژوهش و «راهِ ایران» برگزار میشود. این آیین ضمن تقدیر از نویسندگان منتخب کتابهای پژوهشی و رسالههای دانشگاهی مرتبط با مطالعات ایرانشناسانه، برگزار میگردد. بنیاد ایرانشناسی به مناسبت هفته پژوهش، همچنین 4 نشست تخصصی را بهمنظور معرفی آثار برگزیده بنیاد برگزار خواهد کرد.
دومین نشست از این مجموعه، به معرفی و نقد کتاب «گفتمان ایرانی، دغدغههای جهانی» اثر دکتر حسینعلی قبادی و دکتر سعید بزرگ بیگدلی اختصاص دارد که با حضور دکتر احمد خاتمی و دکتر ابوالقاسم اسماعیلپور مطلق برگزار خواهد شد. این اثر به مفاهیم عمیقی چون نوعدوستی، جهانیاندیشی و تناسب زیست انسانِ ایرانی با جهان هستی و باور به آنها در نمونهای فاخر ادبیات ایران بهمثابه نمودهای کامل فرهنگ و آئین و معرفت ایرانی میپردازد. دبیری این نشست دکتر زهره شیرینبخش، عضو هیئت علمی گروه مطالعات هنر وادبیات بنیاد ایرانشناسی است.
بنیاد ایرانشناسی میزبان (حضوری و مجازی) علاقهمندان به مطالعات ایران و ایرانشناسی در این نشست است و به شرکتکنندگان، گواهی حضور داده میشود.
زمان: دوشنبه، 3 دی 1403، ساعت 13-15
مکان: بنیاد ایرانشناسی، تالار محتشم
حضور برخط: www.skyroom.online/ch/iranology
#هفته_پژوهش
#بنیاد_ایرانشناسی
#ایران
#رجبی_دوانی
⭕ روابط عمومی بنیاد ایرانشناسی 🇮🇷
@iranologynews
هدایت شده از پژوهشکده مطالعات تمدنی شهید صدر
شماره دهم فصلنامۀ علمی «مطالعات میان رشتهای تمدنی انقلاب اسلامی» از سوی پژوهشکده تمدنی شهید صدر(ره) منتشر شد.
🔹ظرفیت های تمدنی آموزه امامت
احمد بیگدلی؛ رسول رضوی؛ مهدی نصرتیان
🔸الگوی مراحل رشد و بلوغ سازمانهای مردمنهادِ ایمانمحور
علیرضا شریف فرد؛ میثم لطیفی
🔹ظرفیت شناسی نظام سازی بیعت در تمدن نوین اسلامی
محمد رضا کلانتر نیستانکی؛ حمید صالحی
🔸پیدایشِ تمایزیابیِ هویّتیِ ایرانیان در تاریخ نگاری متأخر ایرانی (شکل بندیِ دوگانه انگاریِ ایرانیّت و اسلامیّت)
رضا پارسا مقدم
🔹تحلیلی بر تعینات سیاسی- اجتماعی انسان شناسی در تاریخ فلسفه اسلامی
محمدهادی محمدی؛ محمدصادق حاجیپور
🔸مقایسه تطبیقی اهمیت و دلالت مفهوم عمل در اندیشه جواد طباطبایی و رضا داوری اردکانی
محمد مهدی میرزاییپور
🔰 فصلنامه مطالعات میانرشتهای تمدنی انقلاب اسلامی دارای رتبه «ب» در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، از تمامی اساتید، محققین و پژوهشگران جهت ارسال مقاله دعوت به عمل میآورد. این فصلنامه پذیرای مقالات حوزه نظامهای اجتماعی و علوم انسانی با رویکرد تمدنی خواهد بود.
🌐https://cir.ihu.ac.ir/
📠 021-76702510
┄┅═✧❁🌿🌺🌿❁✧═┅┄
🟥 پژوهشکده مطالعات تمدنی شهید صدر (ره)
📲@sadr_ir
🌐https://sadr.ihu.ac.ir/
کتاب «تاریخ کامل ایرانِ» سرجان مالکوم به مثابه ایستگاهی آغازین در تاریخ نگاری ایرانی
سرجان مالکوم در کتاب «تاریخ کامل ایران» از عظمت ایران باستان، بهویژه دوران انوشیروان، به شدت تمجید کرده و آن را دوران شکوه و پیشرفت میداند. در مقابل، دیدگاه او نسبت به اسلام کاملاً منفی است؛ او ظهور اسلام را عامل بحران در ایران و نابودی تمدن ایرانی میداند.
مالکوم همچنین فتح ایران توسط اعراب را تحقیر کرده و آن را عامل فساد فرهنگی ایران میشمارد.
علاوه بر این، او اسلام را دینی استبدادی و مخالف آزادی معرفی میکند و معتقد است که در طول تاریخ اسلام هیچ تلاشی برای آزادی ملتها صورت نگرفته است.
این نگرشها تأثیر زیادی بر اندیشمندان ایرانی، بهویژه باستانگرایان ایرانی، گذاشته است. آثاری چون آیینه سکندری از میرزا آقاخان کرمانی از جمله تأثیرات مستقیم کتاب تاریخ ایران سرجان ملکم است. او با استفاده از تعابیر منفی مانند «پیغمبر عرب» در تحلیل خود از اسلام، همخوانی زیادی با نگرش باستانگرایان ایرانی پیدا کرده است. سرجان مالکوم تاریخ ایران را بهطور یکجانبه بررسی کرده و فقط جنبههای مثبت ایران باستان و جنبههای منفی اسلام را برجسته کرده است. این نگاه سادهانگارانه از پیچیدگیهای تاریخی ایران غافل است. علاوه بر این، مالکوم تاریخ ایران را از دیدگاهی نژادپرستانه تحلیل کرده و تصور کرده که ایران باستان هیچگونه بحران یا ضعفی نداشته است. او همچنین تأثیرات مثبت اسلام بر فرهنگ ایرانی را نادیده گرفته و فقط به جنبههای منفی آن پرداخته است. در حالی که بدیهی است که اسلام در ایران تحولات فرهنگی و علمی بزرگی به همراه داشت که در آثار علمی، فلسفی و ادبی ایرانیان در دورههای بعد از اسلام نمایان است. همچنین، نگاه منفی او به فتح ایران توسط اعراب باعث شده است که او تأثیرات مثبت این فتح را که موجب تحولات سیاسی و اجتماعی شد، نادیده بگیرد. نهایتاً، تحلیل سرجان ملکم از اسلام تصویری ناقص و یکجانبه از این دین ارائه میدهد که بهعنوان منبع فکری برای روشنفکران پیشا مشروطه، مانند میرزا فتحعلی آخوندزاده و میرزا آقاخان کرمانی، قرار گرفت.
✍🏻رضا پارسامقدم
@Idea_of_Iran
تاریخنگاری تحولات یا تاریخنگاری گفتمانی؟ بازنگری در فرآیندهای معنایی تاریخ ایران
یکی از بزرگواران کانال، پیامی را دادند مبنی بر اینکه «آیا می خواهی تاریخ ایران را با اتکاء به تاریخ تحولات ایران بفهمی؟»
عجالتاً پاسخ این است که قصد بنده تاریخ نگاریِ گفتمانی است و نه تاریخ نگاریِ وقایع نگارانه!
لذا در ادامه، پیرو پاسخ به پرسش اساسی و مهم فوق الذکر به تفکیک دو نوع تاریخ نگاریِ گفتمانی و تاریخ نگاریِ وقایع نگارانه خواهم پرداخت.:
تاریخنگاری گفتمانی این امکان را فراهم میآورد که تحولات ایران را فراتر از نگاه صرفاً وقایعنگاری بررسی کنیم. در این رویکرد، تاریخ نه تنها بهعنوان مجموعهای از رویدادها، بلکه بهعنوان پدیدهای زبانی و گفتمانی که از تعاملات اجتماعی و ساختارهای ذهنی شکل میگیرد، در نظر گرفته میشود. تحلیل گفتمانی تاریخ، بر فرآیند تولید و بازتولید تاریخ از منظر قدرت، زبان و هویت تأکید میکند. در این شیوه از تاریخنگاری، توجه به گفتمانها و نقشی که در ساخت تاریخ ایفا میکنند، جایگزین تمرکز صرف بر روندهای خطی و وقوع رویدادها میشود.
در نتیجه، هدف از تاریخنگاری گفتمانی دستیابی به درکی عمیقتر و پویا از تاریخ است؛ بهطوری که تاریخ را نه بهعنوان یک مسیر ثابت، بلکه بهعنوان یک فرآیند تحولپذیر و تأثیرگذار مینگرد.
تاریخ تحولات ایران، مشابه سایر تاریخها، در بستر گفتمانها و روایتهای متعدد شکل میگیرد. تاریخنگاری گفتمانی این امکان را میدهد که فرآیندهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی را از منظر تعاملات گفتمانی و نظریههای هویتی تحلیل کنیم. در این رویکرد، به جای توجه صرف به وقایع و تحولات خطی، تمرکز بر بازتولید تاریخ در زبان و گفتمان های حاکم بر آن است. این چشمانداز از تاریخنگاری بهدنبال درک نحوه شکلگیری تحولات و تأثیر گفتمانها بر روندهای اجتماعی و سیاسی است.
تاریخنگاری گفتمانی این امکان را فراهم میآورد که تاریخ ایران نه تنها از منظر وقایعنگاری، بلکه از زاویه تعاملات اجتماعی، گفتمانهای فرهنگی و ساختارهای ذهنی متفاوت مورد بررسی قرار گیرد. از این دیدگاه، تاریخ تحولات ایران بهعنوان فرآیندی پویا و مستمر درک میشود که در آن گفتمانها و ایدهها نقشی محوری در شکلدهی به تحولات اجتماعی و سیاسی دارند.
در تاریخنگاری گفتمانی، تأکید بر «چگونه» وقایع تاریخی رخ داده است، جای خود را به این پرسش میدهد که این وقایع چگونه در بستر گفتمانها و زبانهای مختلف ساخته و پرداخته شدهاند و چگونه بر هویت و معنای تاریخ اثر میگذارند. از این رو، هدف تحلیل گفتمانی تاریخ ایران، فهم نحوه ساخت و تفسیر تاریخ از خلال گفتمانها، ارزشها و درکهای متفاوت است.
در نهایت، تاریخنگاری گفتمانی بهدنبال شناخت و درک پیچیدگیهای گفتمانی و معنایی است که تحولات تاریخی را شکل میدهند و به آنها معنا میبخشند. این رویکرد نشان میدهد که تاریخ تحولات ایران نه تنها بهعنوان یک روایت خطی از وقایع، بلکه بهعنوان مجموعهای از گفتمانها و تعاملات فرهنگی و اجتماعی است که در هر دوره زمانی بهطور متفاوتی بازخوانی و تفسیر میشود.
✍🏻رضا پارسامقدم
@Idea_of_Iran
بازآفرینی هویت ایرانی در دیوان حافظ: پیوند نمادهای ایران باستان با عرفان اسلامی
( به بهانه تأملی بر کتاب «ارمغان ایرانی» محمدعلی اسلامی ندوشن)
🔻محمدعلی اسلامی ندوشن در کتاب «ارمغان ایرانی» به تداوم و پیوستگی فرهنگی میان ایران باستان و دورهی اسلامی اشاره میکند و نشان میدهد چگونه عناصر کهن ایرانی در ادبیات فارسی پس از اسلام بازتاب یافتهاند.
🔻اسلامی ندوشن حضور برجستهی نمادهای ایران باستان در دیوان حافظ را گواهی بر این پیوند تاریخی میداند.
🔻حافظ، با بهرهگیری از مضامینی چون جمشید، جام جم، و شراب، گذشتهی اسطورهای ایران را به گونهای خلاقانه در اشعار خود زنده میکند.
🔻اسلامی ندوشن بر این باور است که حافظ در دورهای میزیسته که جامعهی ایرانی با بحرانهای هویتی و سیاسی مواجه بوده است.
🔻در چنین شرایطی، بازگشت او به نمادهای ایران باستان تلاشی آگاهانه برای بازیابی هویت فرهنگی و معنوی ایران تلقی میشود.
🔻 نمادهایی چون جام جم، که نمایانگر جهانبینی و روشنبینی است، و شراب، که ریشه در اساطیر ایران دارد و به جمشید نسبت داده میشود، در اشعار حافظ از حالت صرفاً اسطورهای فراتر رفته و به مفاهیمی عرفانی مانند کشف حقیقت و روشنایی معنوی تبدیل میشوند. این ترکیب نشاندهندهی تلفیق آموزههای عرفانی اسلامی با میراث کهن ایرانی است.
🔻اسلامی ندوشن معتقد است که این بازگشت به گذشته برای حافظ صرفاً نوستالژی یا ستایش دوران کهن نبوده، بلکه حرکتی خلاقانه و آگاهانه برای احیای ارزشهای معنوی و فرهنگی در زمانهی او بوده است.
🔻حافظ از طریق این بازآفرینی، نوعی روشنگری معنوی ارائه میدهد که ریشه در سنت مزدایی ایران دارد و از مفاهیمی مانند روشنبینی و تلاش برای حقیقتجویی الهام میگیرد.
🔻حافظ در دیوان خود نهتنها یک شاعر عرفانی است، بلکه میراثداری از فرهنگ و هویت ایرانی است. او با استفاده از نمادهای کهن، پلی میان دو دورهی تاریخی ایران میسازد و نشان میدهد که فرهنگ ایرانی، حتی در شرایط بحرانی، توانایی بازآفرینی و حفظ هویت خود را دارد. این ویژگی شعر حافظ او را به چهرهای بیبدیل در ادبیات فارسی تبدیل کرده است، چراکه او توانسته است مضامین جاودانهی انسانی و معنوی را در قالبی کاملاً ایرانی و در عین حال اسلامی بازتاب دهد.
🔻اسلامی ندوشن بر این نکته تأکید میکند که بازگشت حافظ به گذشته نه بهمعنای گریز از زمانهی خود، بلکه راهی برای جستوجوی حقیقتی فراتر از زمان و مکان بوده است. او از طریق بازآفرینی این نمادها، پیامهایی جهانشمول و فراتر از تاریخ ارائه میدهد که همچنان برای خوانندگان امروزی الهامبخش است.
✍🏻رضا پارسامقدم
🔺 پینوشت: برای مطالعه بیشتر رجوع شود به:اسلامی ندوشن، محمدعلی(1385)، ارمغان ایرانی، انتشارات نغمه زندگی، صص 77 و 78.
@Idea_of_Iran
🎞سلسله نشست های تخصصی خانه ایران
( نقد ایدۀ ایران)
نشست اول:
نقد و بررسی کتاب دو قرن سکوت عبدالحسین زرین کوب
👤 سخنران:
دکتر قاسم پورحسن(عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی)
👤مدیر نشست:
دکتر رضا پارسامقدم(مدرس دانشگاه و دکترای جامعه شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران)
🗓دوشنبه 17 دی ماه 1403
🕰 ساعت 15 تا 17
📍تقاطع خیابان انقلاب و حافظ چهارراه کالج
کوچهی هلالاحمر | پـلاک ۳ | سالن همایش
📌اندیشکده هویت و پیشرفت
لینک مجازی:
https://www.skyroom.online/ch/sadr/andishkadeiran
تأملی بر کتاب «ابنسینا و خرد ایرانی»
🔹 در نشست اخیر که افتخار حضور در محضر دکتر قاسم پورحسن را برای نقد و بررسی کتاب دو قرن سکوت اثر عبدالحسین زرینکوب داشتم، ایشان با لطف و بزرگواری بنده را به مطالعهی کتاب ارزشمندشان، ابنسینا و خرد ایرانی، توصیه کردند. این توصیه بهانهای شد تا این اثر برجسته و گرانقدر را به علاقهمندان فلسفه، تاریخ اندیشه و مطالعات ایرانشناسی معرفی کنم. کتابی که نه تنها مروری بر اندیشههای ابنسینا است، بلکه به بررسی عمیقتر ریشههای خردورزی در سنت ایرانی پرداخته و تأثیر این خرد بر فلسفهی اسلامی را به تصویر میکشد.
🔹 کتاب ابنسینا و خرد ایرانی نوشتهی دکتر قاسم پورحسن، یک اثر پژوهشی است که به رابطهی پیچیده و پرمعنا میان فلسفهی اسلامی و عقلانیت ایرانی میپردازد.
🔹این کتاب با بررسی اندیشههای ابنسینا، از او بهعنوان حلقهای کلیدی در زنجیرهی تداوم خرد ایرانی در سنت فلسفی و تمدنی اسلام یاد میکند. نویسنده با دقت و رویکردی تحلیلی، جایگاه ویژهی ابنسینا را در انتقال و توسعهی این سنت فکری به خوانندگان نشان میدهد. این اثر که توسط انتشارات صراط منتشر شده است، برای هر کسی که به فهم عمیقتر از تاریخ تفکر ایرانی علاقه دارد، اثری حیاتی است.
🔹 یکی از ویژگیهای متمایز این کتاب، بازنگری در دیدگاههای متداول دربارهی ابنسینا است. بسیاری از پژوهشگران، چه در ایران و چه در غرب، فلسفهی ابنسینا را بهطور عمده در چارچوب فلسفهی یونانی، ارسطویی و مشائی مورد بررسی قرار دادهاند. اما دکتر پورحسن در این اثر تلاش میکند تا نشان دهد که ابنسینا نه تنها یک فیلسوف تحت تأثیر سنت یونانی، بلکه یک متفکر برجسته در چارچوب حکمت مشرقی و خرد ایرانی است.
🔹 خرد ایرانی که ریشه در حکمت و تفکر فرزانگان خسروانی دارد، یکی از بنیانهای فلسفهی مشرقی به شمار میآید. این نوع خرد، که در آثار فارابی، ابنسینا و سهروردی جلوه یافته است، به باور ابنسینا و دیگر حکیمان مشرقی، در برابر سنت فلسفی یونانی قرار دارد. برخلاف نگاه تحلیلی و منطقگرایانهی فلسفهی یونانی، خرد ایرانی ماهیتی ترکیبی و شهودیتر دارد که بر پیوند میان عقل، عرفان و معنویت تأکید میکند. این جنبه از فلسفهی ایرانی در اندیشههای ابنسینا بهخوبی بازتاب یافته و او را به نمادی از عقلانیت تمدنی تبدیل کرده است که از ایران باستان به تمدن اسلامی منتقل شده و در آن شکوفا شده است.
🔹 کتاب ابنسینا و خرد ایرانی را میتوان فرصتی منحصربهفرد برای خوانندگان دانست تا از زاویهای نو به رابطهی میان فلسفهی اسلامی و حکمت ایرانی بپردازند. این اثر بهویژه برای پژوهشگران، دانشجویان و علاقهمندان به فلسفهی تطبیقی، تاریخ فکری ایران و تحلیلهای تمدنی، یک منبع ارزشمند به شمار میآید.
🔹 در نهایت، این کتاب نه تنها به مطالعهی تاریخ تفکر و فلسفه کمک میکند، بلکه خواننده را دعوت میکند تا دربارهی نقش عقلانیت و خردورزی در شکلگیری هویت تمدنی ایرانی و اسلامی تأمل کند. پیشنهاد میکنم علاقهمندان به فلسفه و اندیشهی ایرانی-اسلامی این کتاب را در اولویت مطالعات خود قرار دهند، چراکه گفتمان عمیقی از تعامل میان خرد ایرانی و جهان اسلام را پیش روی ما قرار میدهد.
✍🏻رضا پارسامقدم
@Idea_of_Iran
ایران را از یاد نبریم. اسلامی ندوشن.pdf
148.7K
ایران را از یاد نبریم. محمدعلی اسلامی ندوشن.
مجله یغما.شماره اول. سال سیزدهم. فروردین 1339.
بسیار موجز و قابل تأمل!
@Idea_of_Iran