🎞سلسله نشست های تخصصی خانه ایران
( نقد ایدۀ ایران)
نشست اول:
نقد و بررسی کتاب دو قرن سکوت عبدالحسین زرین کوب
👤 سخنران:
دکتر قاسم پورحسن(عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی)
👤مدیر نشست:
دکتر رضا پارسامقدم(مدرس دانشگاه و دکترای جامعه شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران)
🗓دوشنبه 17 دی ماه 1403
🕰 ساعت 15 تا 17
📍تقاطع خیابان انقلاب و حافظ چهارراه کالج
کوچهی هلالاحمر | پـلاک ۳ | سالن همایش
📌اندیشکده هویت و پیشرفت
لینک مجازی:
https://www.skyroom.online/ch/sadr/andishkadeiran
تأملی بر کتاب «ابنسینا و خرد ایرانی»
🔹 در نشست اخیر که افتخار حضور در محضر دکتر قاسم پورحسن را برای نقد و بررسی کتاب دو قرن سکوت اثر عبدالحسین زرینکوب داشتم، ایشان با لطف و بزرگواری بنده را به مطالعهی کتاب ارزشمندشان، ابنسینا و خرد ایرانی، توصیه کردند. این توصیه بهانهای شد تا این اثر برجسته و گرانقدر را به علاقهمندان فلسفه، تاریخ اندیشه و مطالعات ایرانشناسی معرفی کنم. کتابی که نه تنها مروری بر اندیشههای ابنسینا است، بلکه به بررسی عمیقتر ریشههای خردورزی در سنت ایرانی پرداخته و تأثیر این خرد بر فلسفهی اسلامی را به تصویر میکشد.
🔹 کتاب ابنسینا و خرد ایرانی نوشتهی دکتر قاسم پورحسن، یک اثر پژوهشی است که به رابطهی پیچیده و پرمعنا میان فلسفهی اسلامی و عقلانیت ایرانی میپردازد.
🔹این کتاب با بررسی اندیشههای ابنسینا، از او بهعنوان حلقهای کلیدی در زنجیرهی تداوم خرد ایرانی در سنت فلسفی و تمدنی اسلام یاد میکند. نویسنده با دقت و رویکردی تحلیلی، جایگاه ویژهی ابنسینا را در انتقال و توسعهی این سنت فکری به خوانندگان نشان میدهد. این اثر که توسط انتشارات صراط منتشر شده است، برای هر کسی که به فهم عمیقتر از تاریخ تفکر ایرانی علاقه دارد، اثری حیاتی است.
🔹 یکی از ویژگیهای متمایز این کتاب، بازنگری در دیدگاههای متداول دربارهی ابنسینا است. بسیاری از پژوهشگران، چه در ایران و چه در غرب، فلسفهی ابنسینا را بهطور عمده در چارچوب فلسفهی یونانی، ارسطویی و مشائی مورد بررسی قرار دادهاند. اما دکتر پورحسن در این اثر تلاش میکند تا نشان دهد که ابنسینا نه تنها یک فیلسوف تحت تأثیر سنت یونانی، بلکه یک متفکر برجسته در چارچوب حکمت مشرقی و خرد ایرانی است.
🔹 خرد ایرانی که ریشه در حکمت و تفکر فرزانگان خسروانی دارد، یکی از بنیانهای فلسفهی مشرقی به شمار میآید. این نوع خرد، که در آثار فارابی، ابنسینا و سهروردی جلوه یافته است، به باور ابنسینا و دیگر حکیمان مشرقی، در برابر سنت فلسفی یونانی قرار دارد. برخلاف نگاه تحلیلی و منطقگرایانهی فلسفهی یونانی، خرد ایرانی ماهیتی ترکیبی و شهودیتر دارد که بر پیوند میان عقل، عرفان و معنویت تأکید میکند. این جنبه از فلسفهی ایرانی در اندیشههای ابنسینا بهخوبی بازتاب یافته و او را به نمادی از عقلانیت تمدنی تبدیل کرده است که از ایران باستان به تمدن اسلامی منتقل شده و در آن شکوفا شده است.
🔹 کتاب ابنسینا و خرد ایرانی را میتوان فرصتی منحصربهفرد برای خوانندگان دانست تا از زاویهای نو به رابطهی میان فلسفهی اسلامی و حکمت ایرانی بپردازند. این اثر بهویژه برای پژوهشگران، دانشجویان و علاقهمندان به فلسفهی تطبیقی، تاریخ فکری ایران و تحلیلهای تمدنی، یک منبع ارزشمند به شمار میآید.
🔹 در نهایت، این کتاب نه تنها به مطالعهی تاریخ تفکر و فلسفه کمک میکند، بلکه خواننده را دعوت میکند تا دربارهی نقش عقلانیت و خردورزی در شکلگیری هویت تمدنی ایرانی و اسلامی تأمل کند. پیشنهاد میکنم علاقهمندان به فلسفه و اندیشهی ایرانی-اسلامی این کتاب را در اولویت مطالعات خود قرار دهند، چراکه گفتمان عمیقی از تعامل میان خرد ایرانی و جهان اسلام را پیش روی ما قرار میدهد.
✍🏻رضا پارسامقدم
@Idea_of_Iran
ایران را از یاد نبریم. اسلامی ندوشن.pdf
148.7K
ایران را از یاد نبریم. محمدعلی اسلامی ندوشن.
مجله یغما.شماره اول. سال سیزدهم. فروردین 1339.
بسیار موجز و قابل تأمل!
@Idea_of_Iran
انتشار آنلاینِ مقاله «پیدایش و صورت بندی گفتمانیِ روایتِ «تمدن ایرانی» در افق تاریخی عصر جدید» در فصلنامه مطالعات میان رشته ای در علوم انسانی (رتبه الف)، دی ماه 1403.
https://www.isih.ir/article_498.html لینک دسترسی به مقاله
@Idea_of_Iran
ISIH4981726950600.pdf
3.93M
شرایطِ امکانیِ پیدایش و صورتبندی روایتِ گفتمانیِ «تمدن ایرانی» در افق تاریخی عصر جدید
@Idea_of_Iran
بازخوانی تاریخ و هویت ایران در نگاه اسلامی ندوشن
🔹محمدعلی اسلامی ندوشن در کتاب ایران و تنهاییش تصویری تأملبرانگیز از تاریخ و هویت ایران ارائه میدهد.
🔹او ایران را سرزمینی یگانه و متفاوت معرفی میکند که جایگاه منحصربهفردی در میان تمدنهای جهانی دارد.
🔹 این یگانگی را میتوان در موقعیت جغرافیایی خاص ایران و نقش تاریخی آن در چهارراه تمدنها یافت.
🔹ایران به دلیل همجواری با تمدنهای بزرگ باستانی نظیر سومر، بابل، هند و مصر و قرار گرفتن بر مسیر تعاملات شرق و غرب، همواره در معرض تهدیدها و فرصتهای تمدنی بوده است.
🔹اسلامی ندوشن بر این باور است که ایران نخستین امپراتوری جهانی است که توانسته ویژگیهای قومی و تمدنی خود را در طول هزاران سال حفظ کند. این امر به ایران امکان داده است تا در تعاملات تمدنی نقش واسطهای ایفا کند و هویتی مستقل داشته باشد.
🔹او همچنین بر پیوستگی عمیق میان گذشته، حال و آینده تأکید دارد. به اعتقاد او، شناخت تاریخ، ابزاری ضروری برای درک شرایط کنونی و برنامهریزی برای آینده است.
🔹ایرانیان بهعنوان وارثان فرهنگی غنی، پیوندهای روانشناختی عمیقی با تمدنهای گذشته دارند که این پیوندها همچنان در ضمیر ناخودآگاه جمعی آنها زنده است.
🔹در مواجهه با دنیای مدرن، اسلامی ندوشن از ورود علم و فناوری به زندگی بشر بهعنوان "هبوط دوم" یاد میکند و معتقد است انسان مدرن با از دست دادن تکیهگاههای سنتی، مسئولیت سرنوشت خود را بهتنهایی پذیرفته است.
🔹او همچنین به تنهایی تاریخی ایران اشاره کرده و آن را از منظر تمدنی و جغرافیایی تحلیل میکند.
🔹به اعتقاد او، ایران در مقایسه با دیگر تمدنها، واحدی یگانه با ویژگیهای خاص خود بوده است.
🔹جنگهای ایران و یونان نیز از دیدگاه او نقطه عطفی در تاریخ جهانی به شمار میآیند که تصاویری متناقض از ایران در ذهنیت غربیها ایجاد کردهاند؛ تصاویری که ایران را همزمان بهعنوان نمادی از قدرت و استبداد مینگرند.
🔹اسلامی ندوشن رابطه ایران با غرب را نیز تحلیل میکند و بر تأثیر عمیق فرهنگ ایرانی بر اندیشه غربی تأکید دارد. او به حضور ایران در آثار نویسندگانی چون هرودوت، افلاطون و گزنفون اشاره میکند که نشاندهنده جایگاه برجسته ایران در ذهنیت غربی است.
🔹بااینحال، برداشتهای غربی از ایران، همواره دوگانه و متناقض بودهاند؛ ایران بهعنوان تمدنی بزرگ و سازنده ستوده شده و همزمان بهعنوان نمادی از استبداد پادشاهی (قاجار و پهلوی) نقد شده است.
🔹اسلامی ندوشن در پایان نتیجه میگیرد که ایران کشوری است با رسالتی استثنایی که نقشی تأثیرگذار در تاریخ جهانی داشته و خواهد داشت.
🔹او بر اهمیت شناخت میراث پرافتخار تاریخی تأکید میکند و آن را لازمهی تعریف جایگاه ایران در جهان و حرکت بهسوی آیندهای روشن میداند. کتاب ایران و تنهاییش با نگاهی به تاریخ و هویت ایرانی، ایران را نهتنها وارث گذشتهای باشکوه، بلکه حامل چشماندازهایی برای آیندهای جهانی معرفی میکند.
✍🏻رضا پارسامقدم
🔺 پینوشت: برای مطالعه بیشتر به منبع زیر مراجعه کنید:
اسلامی ندوشن، محمدعلی (1376). ایران و تنهاییاش. تهران: انتشارات نیلوفر.
@Idea_of_Iran
🟥 اندیشکده مطالعات ایران پژوهشکده تمدنی شهید صدر (ره) دانشگاه جامع امام حسین(ع) برگزار می کند:
🔸 «نشست های تخصصی کتاب شناسی انتقادی مطالعاتِ ایران»
🔸نشست دوم: ارائه و نقد کتاب « ابن سینا و خرد ایرانی» نوشتۀ قاسم پورحسن
❇️ سخنران:
▫️ دکتر قاسم پور حسن (هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی(ره) و نویسنده کتاب)
❇️دبیر نشست:
▫️ دکتر رضا پارسامقدم
(پژوهشگر پژوهشکده تمدنی شهید صدر)
⏰ زمان : سه شنبه 16 بهمن ماه ساعت ۱۰ الی ۱۲
📌 مکان: پژوهشکده تمدنی شهید صدر(ره)
لینک مجازی نشست
https://www.skyroom.online/ch/sadr/andishkadeiran
▫️دانشگاه جامع امام حسین (ع)
🌐 https://Www.ihu.ac.ir
▫️پیامرسان بله، ایتا و روبیکا:
🆔 @ihu_ac_ir
🔻چکیده مقاله علمی- پژوهشی پذیرش شده در فصلنامه علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی🔻
دیرینه شناسی تعیّن نظم گفتمانی باستانگرایانه در سیاستهای فرهنگی پهلوی اول با تأکید بر سازمان پرورش افکار و سازمان پیشاهنگی ایران
چکیده
♦️در مقالۀ حاضر، با بهره گیری از چارچوب نظری-روشی تحلیل گفتمان فوکو (دیرینه شناسی) و تمرکز بر مفهوم «کنشهای کلامی جدی» او، همچنین با استفاده از مفهوم «پروبلماتیک» در اندیشۀ لوئی آلتوسر، به بررسی چگونگی شکل گیری عینیت نظم گفتمانی باستانگرایانه در سیاستهای فرهنگی دولت پهلوی اول پرداخته می شود.
♦️ این پژوهش با تأکید بر دو نهاد «سازمان پرورش افکار» و «سازمان پیشاهنگی ایران»، درصدد تبیین کردارهای گفتمانیِ مؤثر در تعیّن و نهادمندی این نظم گفتمانی است.
♦️پرسش محوری مقاله، چگونگی تجلی و عینیت یابی این نظم گفتمانی در سیاستهای فرهنگی پهلوی اول، به ویژه در قالب دو سازمان مذکور، است. گفتارهای باستانگرایانۀ ناسیونالیستهای رمانتیک ایرانی پیشامشروطه، به مثابۀ پیشاتاریخ این گفتمان، در ادامه و پیوند با تاریخنگاری ناسیونالیستی پس از مشروطه، در سیاستگذاری های فرهنگی نخستین دولت مدرن ایران (پهلوی اول) متبلور شد.
♦️این گفتمان در قالب دو سازمان «پرورش افکار» و «پیشاهنگی ایران» تعیّن یافت، نهادمند شد و به الگوی عملیِ دولت در سیاست های فرهنگی تبدیل گردید. به عبارت دیگر، گفتارهای ناسیونالیستی باستان گرا، علاوه بر ارجاع به سوژه ها و کنشگران متقدم (مانند میرزا فتحعلی آخوندزاده و میرزا آقاخان کرمانی) و متأخر (همچون پیرنیا، پورداوود، نفیسی، صفا، بهروز و اقبال آشتیانی)، به شکل مشخص در دو سازمان یادشده، به مثابۀ کانون های اصلی هدایت رفتار و ساختِ زیست جهان سوژه ها، صورتبندی شد.
♦️در این فرایند، شناسایی «مَرَضِ روحی» به مثابۀ آفتِ «تربیت ملّت» در پیشاتاریخ گفتمان باستان گرا، و تلاش برای درمان آن از طریق «تربیت اذهان» و «تربیت ابدان» در دو سازمان مذکور، ذیل پروبلماتیکِ تقویت «روح جامعه» و «قوای ملّت» جای گرفت.
♦️این درمان با تکیه بر داروهای مسکّنی مانند «میهن پرستی»، «وفاداری به شاه» و «خداپرستی»، و بازتولید مستمر آنها در قالب «تربیت اخلاقی»، در چارچوب نظم گفتمانی ناسیونالیستی باستان گرا عینیت یافت.
واژگان کلیدی: تربیت اذهان و ابدان، مَرَضِ روحی، تربیت ملّت، دیرینه شناسی، باستانگرایی، پرورش افکار
✅انتشار الکترونیکی فایل اصلِ مقاله در سایت فصلنامه علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی بزودی...
✍🏻رضا پارسامقدم
@Idea_of_Iran